یک سیستم ERP چگونه می تواند عملکرد مدیریت موجودی را بهبود بخشد.
یک سیستم ERP چگونه می تواند عملکرد مدیریت موجودی را بهبود بخشد.
یکی از بزرگترین عوامل مدیریت جریانات نقدی، مدیریت موثر سطوح موجودی است زیرا موجودی یکی از بزرگترین سرمایه گذاری های هر شرکتی است. یک راهکار نرم افزاری خوب، باید اطلاعاتی به روز در مورد اینکه چه چیزی در انبار، موجود است، در چه موقعیتی قرار دارد، چه مقدار از آن به فروش می رسد و چه زمانی به اتمام می رسد، را به شما ارائه کند. بدون این اطلاعات، شما ریسک کمبود موجودی یا نگهداری بیش از حد مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید موجودی در انبار را افزایش می دهید که می تواند به نوبه خود به دلیل فروش از دست رفته و هزینه های بالای حمل و نقل، باعث افت خدمات مشتری و کاهش سودآوری شود.
کنترل موجودی که به “کنترل انبار” نیز اشاره دارد، با تمام جنبه های مدیریت موجودی یک شرکت، یعنی خرید، دریافت، ردیابی، انبارداری و ذخیره سازی، حمل و نقل، برگشت، مرتب سازی مجدد، سر و کار داشته و هدف اصلی آن به حداکثر رساندن سود با حداقل سرمایه گذاری در موجودی بدون تاثیر بر سطح رضایت مشتری است. کنترل موجودی به منظور آگاهی از این است که شما چه تعداد کالا در انبار داشته، چه تعداد از یک مورد خاص در دسترس است و آیا کالا به درستی انبار شده است یا خیر.
این موضوع، اهمیت کنترل موجودی در کارآیی و سودآوری یک سازمان را نشان می دهد چراکه سازمان ها به سادگی نمی توانند به روش های پر-خطای دستی برای مدیریت موجودی تکیه کنند. به همین دلیل است که بسیاری از شرکت ها استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات را برای کنترل موجودی شان انتخاب می کنند، از جمله سیستم مدیریت انبار WMS و ERP، طوری که تمام اجزای انبار توسط یک سیستم یکپارچه اداره شود.
وقتی صحبت از کنترل موجودی به میان می آید، اکثر تولید کنندگان یا توزیع کنندگان مسائلی را به طور مکرر گزارش می کنند. اجازه دهید ببینیم که چه چالش هایی ممکن است بدون یک نرم افزار ERP به وجود آید:
- خالی شدن موجودی محصولات(Stock-outs)، که منجر به عقب افتادن سفارشات، فروش از دست رفته و مشتریان ناراضی خواهد شد.
- اضافه آمدن یک محصول(Surplus)- که باعث افزایش بیهوده سطح فضای انبار شده ،و به دلیل فضای اشغال شده و نگهداری محصولات، هزینه ها را افزایش می دهد.
- عدم ردیابی محصولات موجود ، زیرا روش های اولیه کسب و کار ، نمی توانند با افزایش و رشد تقاضا و سرعت کسب و کار همراه شوند.
- ناتوانی در پیدا کردن محل دقیق محصولات، که منجر به صرف زمان زیاد در جستجوی مواد و تاخیر در تحویل خواهد شد.
مسائل مداوم مدیریت موجودی، می تواند مشتریان، فروشندگان و تامین کنندگان تان را از شما دور کند. نهایتاً؟ شما نمی توانید حضور و اعتبار بازار خود را حفظ کنید. موجودی اضافی یا کمبود موجودی، هر دو بر روی امور مالی شما تاثیر می گذارند و به سلامت کلی کسب و کار و همچنین فرصت های تجاری آسیب می رسانند.
حال به داشتن کنترل کامل بر موجودی تان فکر کنید، تحویل به موقع محصولات ، ردیابی محصولات، حفظ سطح مطلوب با اجتناب از ضایعات و تاریخ انقضا محصول. مدیریت موجودی بهینه، هدف اصلی هر برنامه ریز انبار است که می تواند با استفاده از یک نرم افزار برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) تحقق یابد.
در محیط صنعتی بشدّت رقابتی امروز، تولید کنندگان، توزیع کنندگان، عمده فروشان، خرده فروشان و شرکت های انبارداری باید عملیات را برای حفظ کارایی، کنترل هزینه ها و به حداکثر رساندن بهره وری در تمام سطوح فرآیند مدیریت موجودی بهینه سازی کنند.
مجموعه ای نرم افزاری است برای مدیریت کسب و کار مبتکرانه که بهره وری و اثربخشی را در تمام سطوح عملیات موجود، بهبود می بخشد. بر خلاف دیگر راهکارهای کسب و کار، ERP یک پلت فرم دیجیتال کاملا یکپارچه ارائه می دهد که یک پورت اطلاعاتی خاص برای تمام جنبه های مدیریت موجودی را فراهم می کند. ERP ، ردیابی محصولات، تجزیه و تحلیل داده ها، کارایی تجاری و حسابداری را آسان می کند. ERP حتی امکان برنامه ریزی اهداف کسب و کار و پیگیری پیشرفت را فراهم می کند. ERP یک پلت فرم قدرتمند و بصری است که زمان کارکنان را به حداکثر رسانده، هزینه ها را کاهش می دهد و مدیریت تمام مراحل فرآیند موجودی را بهبود می بخشد.
یک نمای کلی از موجودی تحت یک پلتفرم
هدف هر کسب و کاری بهینه سازی و کنترل موجودی به منظور ردیابی محصولاتی است که به سرعت در حال فروش هستند. در مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید ERP، شما یک راه حل اتوماتیک از قبل ساخته شده دریافت می کنید که به بهبود تمام فعالیت های موجودی کمک خواهد کرد. علاوه بر ارائه به لحظه(real-time) دید نسبت به موجودی در سراسر عملیات و زنجیره تامین، نرم افزار با ارائه ابزارهای برنامه ریزی لازم به تصمی گیری های بهتر نیز کمک می کند.
اداره آیتم ها
روش های طبقه بندی محصولات و دسته بندی آنها در فهرست موجودی
با کمک یک نرم افزار ERP، می توانید انواع مختلفی از آیتم ها را با برچسب گذاری آسان، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل هر آیتم، مدیریت کنید. شما می توانید آیتم ها را دسته بندی کرده، واحد های مختلف اندازه گیری را مدیریت ، جزئیات مربوط به هر آیتم را پیدا ، روش های ارزیابی را تعیین ، تامین کننده استاندارد را شناسایی، روش های تخصیص ،هزینه های مختلف و جایگزین برای هر آیتم را تعیین کنید. با انجام این کار شما به موارد زیر دستیابی خواهید یافت:
- دید به لحظه End-to-end
- تجزیه و تحلیل و کنترل موثر
- سطوح موجودی بهینه شده
مدیریت انبار
تکنیک های دقیق تر مدیریت انبار
با کمک نرم افزار ERP، می توانید آیتم ها را از هنگام ورود (به عنوان یک ماده خام از فروشنده) تا هنگام خروج (به عنوان یک محصول کامل به فروشنده / مشتری) پیگیری کنید. این نرم افزار به مدیریت فعالیت های زنجیره تامین کمک کرده و به شما اجازه می دهد تا به مکان ها برای تعیین موقعیت دقیق آیتم ها دسترسی پیدا کنید. این برنامه به شکلی موثر با اطمینان از انجام صحیح فعالیت های مربوط به انتقال موجودی و بررسی های کیفی ، به شما در اجرای عملیات انبار کمک می کند. با ردیابی قطعات / سریال، شما می توانید هر آیتم را به آسانی شناسایی کنید، آزمایش های کیفیت انجام دهید، تاریخ های انقضا را بررسی کنید و به راحتی قعطات را (در صورت نیاز) مجددا آزمایش کنید. این ویژگی:
- مدیریت موجودی را با کاهش سطح موجودی، بهبود تکمیل سفارش و کاهش زمان چرخه سفارش بهبود می بخشد.
- حرکات کالا از داخل و خارج از انبار سازمان (ها) را هماهنگ می کند.
- سرعت و دید در سراسر زنجیره تامین در داخل سازمان را فراهم می کند.
- کنترل دسترسی ضروری به بین (bin access) را در موقیعت ذخیره سازی فراهم می کند.
- از طریق اطلاعات به لحظه ،به پاسخگویی سریعتر به مشتری کمک می کند.
یک راه حل مدیریت موجودی قدرتمند است که مزایای بسیاری را به شما ارائه می دهد، که از جمله آنها کارایی مطلوب، کاهش قابل توجه هزینه و افزایش بهره وری است. ERP راه حل هایی سفارشی برای کسب و کار شما فراهم می کند که سطوح موجودی، تولید موجودی، فروش و نگرانی های لجستیک مانند ذخیره سازی و حمل و نقل را ردیابی کرده، و قابلیت های منحصر به فرد هدف مندی را که به موفقیت شما در دستیابی به اهداف تان کمک می کند، نیز فراهم می کند. یکپارچه سازی قدرتمند و آسانِ ERP ،پیاده سازی بصری را امکان پذیر کرده و به طور کلی تمام جنبه های کسب و کار شما را بهبود می بخشد که آن را به یک ابزار کارآمد و موثر مدیریت موجودی تبدیل می کند.
استراتژی سرمایه گذاری
استراتژی سرمایه گذاری مجموعه ای از قوانین، رویه ها یا رفتارهاست که سرمایه گذار را در انتخاب پرتفولیو سرمایه گذاریش راهنمایی می کند. به عبارت دیگر برنامه استراتژیک، برنامه سرمایه گذار از توزیع دارایی ها در میان سرمایه گذاری های مختلف است، با توجه و در نظر گرفتن عوامل مختلفی همچون اهداف فردی، تحمل ریسک و افق زمانی.
برای استراتژی های سرمایه گذاری طبقه بندی های مختلفی صورت گرفته است. برخی سرمایه گذاران حداکثر کردن بازگشت سرمایه شان را با سرمایه گذاری در دارایی های ریسکی ترجیح می دهند، اما افراد دیگر حداقل کردن ریسکشان را ترجیح می دهند. اما اکثراً ما بین این دو استراتژی را می پسندند.
استراتژی های تأثیر پذیر اغلب جهت حداقل کردن ریسک معاملات بکار می روند، و استراتژی های فعال به حداکثر کردن بازگشت ها توجه دارند. یکی از استراتژی های شناخته شده خرید و نگهداری می باشد، که یک استراتژی بلند مدت می باشد.
همچنین نوع دیگری از این طبقه بندی ها، طبقه بندی استراتژی های سرمایه گذاری به سه طبقه استراتژی سرمایه گذاری رشد، استراتژی سرمایه گذاری درآمد و استراتژی سرمایه گذاری ارزش می باشد.
استراتژی سرمایه گذاری رشد شامل جستجو در سهام هایی است که پتانسیل رشد دارند، به این معنا که در زمان خاصی قیمت سهام بالا خواهد رفت. استراتژی سرمایه گذاری درآمد برای سرمایه گذاران محافظه کار مناسب است. هدف اصلی این سهامدارن بدست آوردن درآمد می باشد، در نتیجه برای شرکت هایی مناسب است که سود سهامشان را بطور منظم می پردازند و طبیعتی پایدار دارند. استراتژی سرمایه گذاری ارزش مخصوص کسانی است که توسط کمتر از ارزش واقعی تخمین زده شده اند. به عبارت دیگر ارزش سهام آنها کمتر از آن چیزی که خود شرکت صادر کرده است می باشد.
هم چنین برای استراتژی سرمایه گذاری گام های زیر تعیین شده است:
- تعریف اهداف سرمایه گذاری: در اولین گام لازم است که ما هدفمان از سرمایه گذاری را مشخص کنیم. این امر به ما کمک می کند تا بدانیم کدامیک از انواع استراتژی به ما کمک خواهد کرد.
- یافتن وسیله نقلیه سرمایه گذاری: بعد از مشخص کردن اهداف سرمایه گذاری، لازم است ما وسیله ای که ما را به اهدافمان می رساند را پیدا کند. منظور از این وسیله صرفه جویی در منابع مالی دانشگاه، حساب کارگذاری و … می باشد.
- بازکردن یک حساب سرمایه گذاری: بعد از دو گام فوق ما می توانیم یک حساب سرمایه گذاری باز کنیم. این افتتاح حساب اغلب به دلیل ارائه اطلاعات فردی، امضای شخص و انتقال وجوه لازم می باشد.
- سهام، اوراق قرضه و وجوه: هزاران مکان جهت نگهداری پول وجود دارد مانند، سهام ها، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری و … . در اینجا لازم است با تجزه و تحلیل بازارها و مکان های مختلف، بازاری که به اهداف ما نزدیکتر می باشد را انتخاب کنیم.
- شروع سرمایه گذاری: بعد از پشت سر گذاشتن تمامی مراحل فوق، گام بعدی شروع سرمایه گذاری می باشد.
- نظارت و تطبیق: سرمایه گذاری نیاز به یک گام بیشتر در هنگام اجرا دارد. شما نیاز دارید بدانید که پولتان چگونه تخصیص یافته و چگونه سرمایه گذاریتان انجام می شود.
شش راه برای سادهسازی استراتژی سرمایه گذاری شما
سرمایه گذاری در بورس میتواند یکی از دشوارترین کارها بهحساب بیاید. حتی گاهی اوقات انگار یک جعبه سیاه هر جا که میروید بالای سرتان قرار دارد. پیشبینی اینکه در آینده چه چیزی انتظارمان را میکشد غیرممکن است، امّا چیزی که یقیناً میدانیم این است که به پول نیاز داریم. یکی از بهترین راه ها برای به دست آوردن این پول، داشتن استراتژی سرمایه گذاری است. شاید شما بخواهید فرزندانتان را ۱۵ سال بعد به دانشگاه بفرستید، بعد از پنج سال یک خانه بخرید یا در عرض یک سال لپتاپ کهنه خود را نو کنید. ولی شما برای دستیابی به این هدفها نیازمند پول هستید. سرمایه گذاری در سهام و سایر اوراق بهادار راه خوبی ست تا پول شما بهجای شما کار کند و منافع ارزشمندی را در آینده برای شما ایجاد کند. مشکل اینجاست، اگر قبلاً در بورس سرمایه گذاری نکردهاید و در این زمینه تجربهای ندارید، ممکن است ورود به این بازار برای شما کمی ترسناک و غیرممکن به نظر برسد. (اگر واقعاً اینطور است پس چرا در دوره آموزشی رایگان “ورود به دنیای بورس” شرکت نمیکنید؟)
در این نوشته ما به ۶ استراتژی سرمایه گذاری که ممکن است در سادهسازی ورود به دنیای دلهرهآورسرمایه گذاری در بورس کمکحالتان باشد، اشاره میکنیم.
۱٫ آنچه را که میدانید بخرید
احتمالاً این جمله را قبلاً در مدیرمالی شنیدهاید امّا با ما همراه باشید. اینجا قصد ما تلف کردن وقت شما بر سر تحقیق در مورد سهام شرکتها و انتخاب بهترین سهم برای سرمایه گذاری نیست. اگر شما به بینش خود اعتماد کرده و در محصولاتی که میشناسید و بعضاً از آنها استفاده میکنید، سرمایه گذاری کنید، احتمالاً در بلندمدت نتیجه مثبت آن را خواهید دید.
این گفته بدین معنی نیست که چون شما هر روز شیر و کیک میخرید، آسپرین مصرف میکنید و مدام با بانک خود در ارتباط هستید پس همه پولتان را روی شرکتهای مواد غذایی، دارویی یا بانکها سرمایه گذاری کنید. ایده این طرز فکر ازآنجاست که شما میتوانید پروسه انتخاب سهام برای سرمایه گذاری را با نگاهی به اطراف خودتان و با توجه به برندهایی که استفاده میکنید و تفکر درباره اینکه کدامیک از این برندها در سالهای اخیر بهتر عمل کردهاند و آینده روشنتری دارند، آسانتر کنید.
۲٫ متنوع سازی
این یک بخش مهم از استراتژی سرمایه گذاری شماست و آن اندازه که به نظر میآید دشوار نیست. بهطور ساده، متنوع سازی به این معنی است که همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید. پس بهمنظور کاهش ریسک سرمایه گذاری، شما باید پول خود را در طبقات دارایی مختلف همچون سهام، اوراق مشارکت و سپرده های بانکی و بخشهای مختلف صنعتی از قبیل تکنولوژی، خردهفروشی و پتروشیمی قرار دهید. (اگر به این موضوع علاقهمندید مقاله “تنوع بخشی سبد سهام از حرف تا عمل ” را بخوانید)
با متنوع سازی سبد سرمایه گذاریتان، شما میتوانید میزان ریسک خود را مدیریت کرده و کاهش دهید؛ اما شاید بپرسید متنوع سازی چگونه باعث کاهش ریسک میشود؟ زیرا احتمال خیلی کمی وجود دارد که همه دارایی های موجود در پرتفوی شما همزمان با هم دچار مشکل یا بحران شوند. بدین معنی که اگر سرمایه گذاری شما در سهام شرکت دارویی با کاهش روبرو شود، سهام پتروشیمی شما الزاماً تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت.
۳٫ سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری
سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری میتواند راهی برای دستیابی به “یک پرتفوی از قبل متنوع شده” باشد و شما میتوانید با خرید واحدهای صندوق های سرمایه گذاری بهجای خرید یک سهم در مجموعهای از سهام سرمایه گذاری کنید. صندوق ها در گروههای مختلفی از دارایی ها سرمایه گذاری میکنند. برخی از آنها در شاخص، برخی در شرکتهای بزرگ و برخی دیگر نیز در گروه خاصی از اوراق و دارایی های مالی سرمایه گذاری میکنند.
۴٫ خرید و نگه دارید
ممکن است خیلی سخت به نظر برسد، اما هر وقت اخبار بدی از شرکتی که صاحب سهام آن هستید شنیدید وحشت نکنید. این نوع رفتار در بازار بورس بهعنوان سرمایه گذاری منفعلانه یا استراتژی سرمایه گذاری بخر و نگه دار، شناخته میشود. سعی کنید در برابر این اصرار که همه سهام خود را بفروشید، ایستادگی کنید. مگر اینکه یک مشکل اساسی در مدیریت شرکت یا جریان درآمدی آن وجود داشته باشد و شما به این نتیجه برسید که کاهش قیمت سهم مربوط به افت ارزش واقعی آن است و مربوط به جو روانی بازار واکنشهای احساسی سرمایه گذاران نمیشود. اگر شما پرتفویی دارید که بهخوبی متنوع باشد، بهاحتمال خیلی زیاد قادر خواهید بود تا ریسک یک ضرر بزرگ را محدود کنید.
۵٫ پولی را هر ماه کنار بگذارید
پولی را هر ماه کنار بگذارید و گوشبهزنگ فرصتی برای سرمایه گذاری باشید، حتّی اگر همان لحظه سرمایه گذاری نمیکنید. شاید شما در حال حاضر پول کافی برای خرید ۱۰۰ سهم شرکت موردعلاقه خود را ندارید. شما میتوانید هر ماه مقداری پول در حساب کارگزاریتان ذخیره کنید و زمانی که به منابع مالی لازم دست پیدا کردید، در سهام موردنظر سرمایه گذاری کنید.
۶٫ سرمایه گذاری را بخشی از سبک زندگیتان کنید
چه کافه گردی پنجشنبهشبها، چه رفتن به سینما در روزهای سهشنبه و چه کوهنوردی جمعه صبحها، سبک زندگی همه ما از مجموعه کارهای روزمره تشکیل شده است. سرمایه گذاری برای آینده هم میتواند (باید) یک کار روزمره دیگر از سبک زندگی همه ما باشد.
نکتهای که ما همیشه و در همه آموزشهای خود به آن تأکید کردهایم را به خاطر بیاورید. سرمایه گذاری یک فعالیت کوتاه مدت نیست. بلکه یک برنامهریزی بلندمدت است که میوه آن را در روزهای بازنشستگی خواهید خورد. به کارگیری استراتژی سرمایه گذاری به شما کمک میکند تا مطمئننر به هدف و برنامه خود برسید.
تعریف مدیریت سرمایهگذاری:
مدیریت سرمایهگذاری مدیریت حرفهای اوراق بهادار (سهام، اوراق قرضه و دیگر اوراق بهادار) و داراییها (مثل املاک) به منظور رسیدن به اهداف مشخصی از سرمایهگذاری (سود سرمایهگذاران)، میباشد. سرمایهگذاران میتوانند مؤسسات (شرکتهای بیمه، صندوقهای بازنشستگی، کمپانیها، خیریهها، مؤسسات خدمات تحصیلی و…) یا سرمایهگذاران شخصی (هم به صورت سرمایه گذاری مستقیم و هم در نوع رایجتر آن یعنی سرمایهگذاری از طریق شرکتهای واسطه مثل صندوقهای سرمایه گذاری مشترک) باشند.
در لغت، مدیریت دارایی اغلب به جای مدیریت سرمایهگذاری سرمایههای مشترک استفاده میشود، در حالیکه مدیریت سرمایه میتواند به همهٔ انواع سرمایه گذاری مثل مدیریت سرمایه گذاری شخصی اطلاق شود. مدیران سرمایه گذاری ای که تخصصشان مدیریت مشورتی از طرف سرمایه گذاران شخصی (معمولاً متمول) است، اغلب به خدماتشان مدیریت ثروت یا مدیریت سبد سرمایه گذاری میگویند.
«خدمات مدیریت سرمایه گذاری» شامل تحلیل اظهارنامههای مالی، انتخاب دارایی، گزینش سهام، پیاده سازی برنامه و کنترل سرمایه گذاریهای جاری میشود. مدیریت سرمایه گذاری یک صنعت بزرگ و مهم جهانی است و عهده دار مدیریت تریلیونها یوان، دلار، یورو، پوند و ین در جهان است.
40 قانون طلایی از کتاب ثروتمندترین مرد بابل برای موفقیت مالی
خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل
کتاب ثروتمندترین مرد بابل (The Richest Man in Babylon) نوشته جورج کلاسون یکی از مشهورترین کتاب های تاریخ در زمینه موفقیت است که اولین بار در سال 1926 به صورت یک سری جزوه با موضوع مدیریت مالی منتشر شد، این جزوه ها در سال 1927 تحت عنوان کتاب “ثروتمندترین مرد بابل” جمع آوری و به فروش رسید.
ثروتمندترین مرد بابل در قالب چند داستان آموزنده که بیشتر به افسانه های ساده می مانند به بیان مهم ترین اصول مالی و تکنیک های برجسته برای ثروتمند شدن پرداخته که با کمی تامل در هر یک از آن ها می توان به چند نکته برجسته مالی پی برد.
نکاتی که تنها مختص دوران باستان، بابل یا دهه 1920 نمی باشند بلکه پایه های اصلی پیشرفت مالی در هر عصر و دوره ای محسوب می شوند.
فضای داستان در سرزمین بابل شکل گرفته، شهری ثروتمند و غنی که در تاریخ به عنوان نماد ثروت شناخته شده است و با حکایت یک مرد معمولی اهل بابل شروع می شود که با همین اصول ساده مالی ثروت فراوانی به هم زده است.
این کتاب مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید با بیان منحصر بفرد خود به مسائل مالی که بسیاری از ما با آن ها دست و پنجه نرم می کنیم پرداخته و علت و راه حل های آن را شرح داده است.
جالب است بدانید بسیاری از افراد در سراسر دنیا با خواندن این کتاب و به کار بستن تکنیک های ساده آن به ثروت رسیده و یا ثروت خود را چندین برابر کرده اند، شاید نفر بعدی شما باشید!
داستان کتاب از جایی آغاز می شود که دو مرد به نام های بن سیر و کوبی برای کشف راز ثروتمند شدن به سراغ مردی به نام آرکاد که به عنوان ثروتمندترین مرد بابل شناخته شده بود می روند و از او می خواهند تا راز ثروتش را با آن ها در میان بگذارد … و کتاب با بیان 7 اصل ساده پول آرکاد، 5 قانون طلا و نکات ریز و درشت درباره روش های ثروتمند شدن در قالب داستان های ساده و خواندنی ادامه پیدا می کند.
در ادامه چکیده این قوانین، نکات و اصول ساده و در عین حال کاربردی را بیان می کنیم.
7 اصل ثروتمند شدن
1. کیف پول خود را چاق و چله کنید: حداقل یک دهم (10 درصد) از پول خود را پس انداز کنید
2. هزینه های خود را کنترل کنید: بیش از نیاز خود خرج نکنید
3. پول خود را چند برابر کنید: عاقلانه سرمایه گذاری کنید
4. از سرمایه خود محافظت کنید: از سرمایه گذاری های نامطمئن اجتناب کنید
5. خانه خود را بسازید: صاحب خانه شوید و روی مسکن سرمایه گذاری کنید
6. از درآمد آینده خود مطمئن شوید: با بیمه زندگی از خودتان محافظت کنید
7. توانایی های خود را افزایش دهید: برای کسب درآمد بیشتر لازم است دانش و مهارت های خود را افزایش دهید
5 قانون طلا
1. طلا برای کسی که حداقل یک دهم درآمد خود را پس انداز می کند راحت به دست می آید و مدام بیشتر می شود
2. طلا برای کسی که آن را در راه سودآور استفاده می کند کار می کند و چند برابر می شود
3. طلا از کسی که آن را پس از مشورت با افراد عاقل سرمایه گذاری می کند محافظت می کند
4. طلا از دست کسی که آن را در سرمایه گذاری هایی که با آن آشنا نیست به کار می اندازد لیز می خورد
5. طلا از کسی که به دنبال درآمدهای غیر ممکن است فرار می کند
مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید
وقتی شما به کانادا فکر می کنید اولین چیزی که از ذهن تان می گذرد کارت پستال های زیبا کوه های فوق العاده جنگل های سر سبز و رودخانه های بی نظیر کانادا است. نکاتی که شاید خیلی از افراد به آن آگاه نباشند این است که علاوه بر طبیعت زیبای گفته شده کانادا یک کشور رو به پیشرفت با اقتصاد قوی دارای معتبرترین دانشگاه های دنیا در بستر جامعه ای چند فرهنگی با دو زبان رسمی انگلیسی و فرانسوی می باشد.
زندگی در کانادا از خیلی جهات شبیه زندگی در دیگر کشور های غربی است اما شیوه زندگی در کانادا دارای جنبه های منحصر بفرد خود است در این بخش ما می خواهیم به شما یک نمای کلی از شیوه زندگی در کانادا داده و همچنین به مسایلی که در طول ماه های اول اقامت تان بر می خورید اشاره کنیم.
شک فرهنگی :
اولین مساله ای که در بدو ورود به کانادا با آن روبرو می شوید مساله شک فرهنگی است که در ابتدا همه چیز برایتان عجیب و غریب و حتی نا امید کننده می نماید. طبق گفته های افرادی که این تجربه را پشت سر گذاشته اند شما برای وفق دادن خود با محیط اطراف نیازمند گذراندن چندین مرحله هستید که اکنون به چند مورد از آنها اشاره می کنیم و توضیح مختصری راجع با آن می دهیم.
مرحله رویایی :
در این مرحله شما بسیار خوش بین هیجان زده و ماجرا جو هستید و برای شما همه چیز جالب زیبا و و هیجان انگیز است زیرا به یک محیط جدید و ناشناخته ای وارد شده اید.
مرحله خصومت :
در این مرحله شما به شدت احساس غریبی و نا امیدی می کنید به گونه ای که هر روز به خودتان می گویید که شما به این مکان تعلق ندارید و مدام احساس تنهایی می کنید کم کم تفاوت های فرهنگی شما با جامعه اطراف مشخص می شود و مدام سعی بر این دارید که از وفق پیدا کردن با تفاوت های فرهنگی خودداری کنید.
مرحله تطبیق :
اکنون اعتماد به نفس شما برگشته است احساس استقلال می کنید و کم کم کنترل همه چیز را در درست می گیرید و دیگر نه تنها تفاوت های فرهنگی شما را نا امید و ناراحت نمی کند بلکه سعی دارید با نگاهی سطحی از آنها بگذرید و حتی صرفا به آنها بخندید .
مرحله وابستگی متقابل :
شما احساس راحتی و مقبول واقع شدن می کنید. تفاوت ها دیگر شخصیت شما را تحت شعاع قرار نمی دهد اینک شما به محیط اطراف و اطرافیان تان اعتماد دارید اکنون هدف شما کسب یک هویت چند ملیتی است. که دیگر به طور کامل بتوانید با محیط اطرافتان انطباق پیدا کنید
مرحله ورود مجدد :
هنگام بازگشت به کشورتان دوباره دچار یک شک می شوید که این بار به شک معکوس فرهنگی معروف است. شما از تجربیات تان هیجان زده هستید اما از آن طرف ناراحتید زیرا هیچ کس نمی تواند شما را بفهمد اینک شما می فهمید که تغییر کرده اید و از اینکه یک زندگی جدید را تجربه کرده اید به خود می بالید.
در مقاله بعدی راجع به راه های مقابله با شک فرهنگی و همچنین مبحث کار کردن در کانادا صحبت خواهیم کرد…
افزایش فروش با بازاریابی دیجیتال
1400 خرداد 26 دیجیتال مارکتینگ
توانمندسازی فروش، چگونه می تواند سرمایه گذاری تان در بازاریابی دیجیتال را تقویت کند؟
شرکت ها در حال همسو کردن بخش های بازاریابی و فروش خود در قالب تیم های بی عیب و نقصی با اهداف مشترک هستند.
توانمندسازی فروش، چگونه می تواند سرمایه گذاری تان در بازاریابی دیجیتال را تقویت کند؟
مرز میان بازاریابی و فروش دیجیتالی، هر روز بطور فزاینده ای در حال کمرنگ تر شدن است. شرکت های بیشتر و بیشتری در حال همسو کردن بخش های بازاریابی و فروش خود در قالب تیم های بی عیب و نقصی با اهداف مشترک هستند. چرا؟ چون وقتی فروش و بازاریابی با یکدیگر همسو باشند، کارآمدتر شده و نرخ پیروزی در فروش نیز بالاتر می رود. این مقاله توضیح می دهد که توانمندی فروش چگونه می تواند به افزایش ROI بازاریابی تان کمک کرده و قراردادهای بیشتری ببندید.
توانمندسازی فروش چیست؟
توانمندی فروش برای یک تیم با همسویی دقیق، ضروری است. این مولفه، فروش را به دانش، فرآیندها و ابزارهای فروش مجهز کرده تا هر فرصت فروش را به حداکثر برساند. همراه شدن توانمندی فروش با بازاریابی دیجیتال، می تواند بهره وری را بهبود بخشیده، درآمد تولید کند و وفاداری مشتری را افزایش دهد. همانطور که این مقاله توضیح می دهد، توانمندی فروش، می تواند به تجارت ها کمک کند تا از طریق بهبود نرخ پایانی، ایجاد بهره وری و افزایش مقیاس پذیری به بیشترین بازگشت سرمایه از بازاریابی دیجیتال دست یابند.
بهبود نرخ های پایانی
نمایندگان فروش در مراحل مختلف سیکل فروش، به محتوا نیاز دارند. چه یک بلاگ با طول بلند و چه یک بلاگ اینفوگرافیک باشد، باید مطالب صحیح در زمان درست، به دست مشتریان درست برسد. به همین دلیل است که استراتژی محتوا برای توانمندسازی فروش، باید بخشی از استراتزی بازاریابی دیجیتال یک شرکت باشد. مطالعه ای در سال 2019 دریافته که 31. 8% شرکت کنندگان، دارای یک استراتژی محتوای بجا بوده اند. در سازمان هایی که دارای یک استراتژی کاملا مشخص هستند، نتایج توانمندسازیشان، پنج برابر مثبتتر از سازمانهایی با یک برنامه مبهمتر بود.
همچنین این مطالعه دریافت که استراتژی که بصورت ضعیف یا نصفه و نیمه پیاده شده باشد، منجر به نرخ های پایانی کمتر از میانگین مطالعه منجر خواهد شد. در مقابل، پاسخ دهندگانی با یک استراتژی محتوایی بجا، دارای 27.1% نرخ پیروزی بالاتر و 18.1% کسب سهمیه بیشتر بودند.
شرکت های فاقد یک برنامه جامع، به سرعت کنترل محتوای خود را از دست داده که منجر به تاثیر منفی بر ارکان اصلی شرکت می شود. خب پس استراتژی محتوای توانمندسازی فروش، به چه شکلی ست؟
از مشتری آغاز شده و از مراحل زیر استفاده می کند:
- طراحی شخصیت هایی به عنوان خریدار
- تخصیص فرآیند فروش به هر شخصیت
- شناسایی اینکه در کجای این فرآیند، به محتوا نیاز است.
- تعریف هدف محتوا
محتوا باید برای هر شخصیت خاص و برای هدفی مشخص ایجاد شود. در غیر اینصورت بی تاثیر خواهد بود. فروش و بازاریابی با همکاری یکدیگر، می توانند استراتژی منسجمی ایجاد کنند که نرخ پایانی شرکت را افزایش می دهد.
ایجاد کارایی
بسیاری از شرکت ها از این موضوع خبر ندارند که ناهمسو بودن گروه های بازاریابی و فروششان، چه هزینه ای برای آنها دارد. شرکت ها همیشه در حال تولید محتوای بیشتر هستند، اما از محتوای غلط و بی دقت فعلی آگاهی ندارند. آنها نمی توانند تعاملات محتوایی ضعیف و تکراری و غیرضروری با مشتریان را درک کنند، اما همگی آنها بر ارکان اصلی شرکت تاثیرگذارند.
به عنوان مثال، محتواهای قدیمی که همچنان روی وب می ماند؛ اطلاعت جدیدتر در موتور جستجو ظاهر نمی شوند و محتوای نادرست از طریق چندین کانال تحویل، در دسترس کاربران قرار می گیرد. به جای استمرار در ایجاد محتواهایی با کاربرد نابجا برنامه ای بریزید که با تنظیم بازاریابی دیجیتال، نیازهای توانمندسازی فروش را تامین کند.
یک تیم فروش و بازاریابی که همسویی خوبی با هم داشته باشیند، به تجارت کمک می کنند تا به توانمندسازی فروش و بازاریابی دیجیتال، به عنوان بخشی از یک فرآیند واحد نگاه کنند. بدین ترتیب می تواند کارآمدتر و مقرون بصرفه تر کار کرد. وقتی محتوای دیجیتال به نحوی هدفمند شود که بازدیدگنندگان آن را مفید، آگاهی دهنده و شخصی شده بیابند، فروش این اطمینان را دارد که خریداران بالقوه را به سمت وب هدایت کند. دیگر نیازی نیست که پرسنل فروش، زمانی را برای ایجاد محتوای خودشان صرف کنند، زیرا نمی توانند به مطالب ارائه شده توسط تیم بازاریابی اعتماد کنند. ما بواسطه همکاری و تشریک مساعی، بازاریابی دیجیتالی، نیازهای فروش در هر نقطه از فرآیند فعالیت مشتری را دقیقا می داند. آنها می توانند محتوای صحیح را با استفاده از بهترین رسانه و فرمت ارائه کرده تا با مشتری ارتباط برقرار کنند. دیگر نیازی نیست به دلیل عدم همسویی با سیکل فروش، مطالب از نو ایجاد شوند. اکنون می تواند محتوا را طوری طراحی کرد که تجربه ای شخصی تر برای مشتری فراهم کند.
ترکیب ابتکارات توانمندی فروش و بازاریابی دیجیتال می مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید تواند:
- زمان صرف شده توسط نمایندگان فروش برای تولید محتوا را کاهش دهد.
- نیاز به با تولید محتوای بی فایده را به حداقل برساند.
- مشتری را زودتر در سیک فروش مشارکت می دهد.
وقتی فروش و بازاریابی، از یک چشم انداز شخصیت و نقشه مشتری کار کنند، تجربه ای بوجود می آورند که مشتری را به دقت در طول مسیر فروش، به پیش می برد. در دسترس قرار دادن اطلاعات و قابل فهم بودن آنها، موجب تعامل مثبت با مشتری شده که زمان نزدیک شدن به آنها را کاهش می دهد. این کارایی ها به شرکت کمک می کنند تا فرآیند فروش مقرون بصرفه تری را محقق ساخته که ROI بازاریابی دیجیتال را به حداکثر می رساند.
افزایش مقیاس بندی
هر تجارتی که می خواهد رشد کند. به نظر می رسد که برخی شرکت ها بدون زحمت رشد می کنند، درحالیکه سایرین برای بالاتر بردن مقیاس عملیات شان، مدام در تلاش و کشمکش هستند. بسیاری از سازمان ها از لحاظ مقیاس بندی شکست می خورند، زیرا قادر به تکرار فرآیندهای خود نیستند. موسسات اقتصادی با سیستم های قوی توانمندسازی فروش، از دانش و فرآیندهای خود برای مقیاس بندی استفاده می کنند، زیرا دارای سیستم های تکرارپذیر هستند.
وقتی زمان مقیاس بندی فرا می رسد، وقت ساده سازی قضیه است. اما ساده سازی عملیات، کار آسانی نیست ؛ساده کردن فرآیندها و حذف محتوای غیرضروری، مستلزم تحلیل های دقیق است. حقیقت این است که رشد تجارت، موجب پیچیدگی می شود و این به معنای جلسات بیشتر، زمان بیشتر برای پردازش و تعامل کمتر با مشتری است. در چنین شرایطی، شرکت ها معمولا به سرعت گرفتار آشفتگی که در ذات رشد کردن وجود دارد، می شوند، مگر اینکه در تلاش شان برای ساده سازی، هوشیار و حساس باشند. همسوسازی فروش و بازاریابی، فرآیند ایجاد و ارائه محتوا را که در کنار استراتژی توانمندسازی فروش عمل می کند، ساده تر می سازد. همچنین به این معناست که هر چه کارکنان بیشتری برای فروش استخدام شوند، آموزش آنها می تواند براحتی تکرار شود. استخدامی های جدید از همان ابتدا می دانند که کجا می توانند مطالب مورد نیازشان را بیایند و می توانند به سرعت، یک مشتری بالقوه را برای کسب اطلاعات بیشتر، به سمت وبسایت شرکت هدایت کنند. استراتژی تجمیع شده فروش و بازاریابی، به معنای استفاده بهتر از منابع شرکت است. تلاش ها برای بازاریابی دیجیتال، نباید دوباره تکرار شوند، زیرا فقط به هزینه مقیاس بندی اضافه می کنند. در عوض، بازاریابی می تواند بر گسترش بازارهای جدید متمرکز شود. با همکاری هم، فروش با آگاهی از این امر که محتوای مورد نیاز در زمان مناسب در دسترس است، می تواند مقیاس بندی کند. و بازاریابی هم می تواند با آگاهی از این موضوع که در هر نقطه از فرآیند خرید مشتری، به چه محتوایی نیاز است، به جلو حرکت کند.
سرمایه بازاریابی دیجیتال تان را هدر ندهید.
در فضای امروز، خریداران بالقوه، زیر بمباران اطلاعات هستند؛ هرچقدر که داده بیشتر جمع آوری کنند، فرآیند تصمیم گیری نیز دشوارتر می شود. به همین دلیل است که چرا همسوسازی استراتژی های فروش و بازاریابی برای تحویل مقدار درست اطلاعات در زمان صحیح در سیکل مقیاس بندی، برای موفقیت ضروری ست. اگر به دنبال روش هایی برای یکپارچه سازی استراتژی های فروش و بازاریابی خود هستید با ما تماس بگیرید. ما می توانیم با شما کار کنیم تا به یک رویکرد سر به سر نسبت به بازاریابی دیجیتالی برسید که از ابتکارات توانمندسازی فروش نیز سود می برد.
ما تضمین می کنیم که تلاش های بازاریابی دیجیتال شما، بخشی از یک استراتژی وسیع تر برای فراهم کردن ابزارهای توانمندسازی فروش برای نمایندگان فروش باشد.
دیدگاه شما