اگر در انجام معاملات تردید دارید، پیش از هر اقدامی حجم معامله را کمتر کنید.
8 خطای مهم در روانشناسی بازارهای مالی
چقدر با 8 خطای مهلک در روانشناسی بازارهای مالی آشنا هستید؟ تمامی افراد به امید کسب ثروت وارد بازارهای مالی میشوند و شروع به معامله میکنند؛ اما فقط درصد کمی از آنها در این بازار دوام میآورند. معمولا بیشتر معاملهگران حداکثر بعد از 3 سال به حرفه معاملهگری پایان داده و با زیان از بازارهای مالی خارج میشوند.
اما راز اصلی موفقیت در بازارهای مالی چیست؟ بله، آموزش مهارت معاملهگری.
آموزش مهارت معاملهگری در بازارهای مالی یکی از مهمترین دلایل پیروزی و کسب سود در بلند مدت است.
اما نکته مهم دیگری نیز وجود دارد، تمامی افرادی که مهارتهای معاملهگری چون تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را یاد میگیرند، نمیتوانند در بازار موفق باشند.
دلیل اصلی ماندگاری معاملهگران در بازارهای مالی، تسلط بر علم روانشناسی بازارهای مالی است که در کنار مهارتهای معاملهگری کمک فراوانی به انجام معامله درست و موفق میکند.
علم روانشناسی بازارهای مالی چیست؟
اگر معاملهگری در بازارهای مالی را شروع کرده باشید، مطمئنا با رفتارهای هیجانی سایر معاملهگران در حین معاملات مواجه شدهاید. از این دست رفتارهای هیجانی در بورس ایران بسیار دیده میشود.
روانشناسی بازارهای مالی به بررسی کنترل احساسات و نحوه واکنش معاملهگران در مواقع حساس بازار میپردازد. معاملهگران موفق علاوه بر تسلط کافی بر انواع روشهای تحلیل، بر علم روانشناسی بازارهای مالی نیز تسلط کافی دارند و این برگ برنده آنها در کارزار معامله است.
ما در این مقاله شما را با 8 نوع از خطاهای شناختی در روانشناسی بازارهای مالی آشنا خواهیم کرد. نکته قابل توجه این است که تمامی این خطاها بهصورت ناخودآگاه در ذهن ایجاد میشوند و معاملهگر شناختی نسبت به آن ندارد.
قطع به یقین همه ما در حین معامله شاهد رفتارهای عجیب خود بودهایم؛ رفتارهایی که هیچ کنترلی بر روی آن نداشته و بعد از انجام خطا متوجه آن شدهایم. برای مثال استراتژی دقیقی برای معامله تدوین میکنیم و تمام جوانب آن را میسنجیم؛ اما ناگهان برخلاف استراتژی خود عمل کرده و یک معامله سودده را با زیان ترک میکنیم.
برای جلوگیری از چنین خطاهایی به بررسی چند نوع از خطاهای پرتکرار روانشناختی خواهیم پرداخت.
اگر معاملهگری در بازارهای مالی را شروع کرده باشید، مطمئنا با رفتارهای هیجانی سایر معاملهگران در حین معاملات مواجه شدهاید. از این دست رفتارهای هیجانی در بورس ایران بسیار دیده میشود.
روانشناسی بازارهای مالی به بررسی کنترل احساسات و نحوه واکنش معاملهگران در مواقع حساس بازار میپردازد. معاملهگران موفق علاوه بر تسلط کافی بر انواع روشهای تحلیل، بر علم روانشناسی بازارهای مالی نیز تسلط کافی دارند و این برگ برنده آنها در کارزار معامله است.
ما در این مقاله شما را با 8 نوع از خطاهای شناختی در روانشناسی بازارهای مالی آشنا خواهیم کرد. نکته قابل توجه این است که تمامی این خطاها بهصورت ناخودآگاه در ذهن ایجاد میشوند و معاملهگر شناختی نسبت به آن ندارد.
قطع به یقین همه ما در حین معامله شاهد رفتارهای عجیب خود بودهایم؛ رفتارهایی که هیچ کنترلی بر روی آن نداشته و بعد از انجام خطا متوجه آن شدهایم. برای مثال استراتژی دقیقی برای معامله تدوین میکنیم و تمام جوانب آن را میسنجیم؛ اما ناگهان برخلاف استراتژی خود عمل کرده و یک معامله سودده را با زیان ترک میکنیم.
برای جلوگیری از چنین خطاهایی به بررسی چند نوع از خطاهای پرتکرار روانشناختی خواهیم پرداخت.
8 نوع خطای روانشناختی در بحث روانشناسی بازارهای مالی
1- خطای دسترسی
خطای دسترسی یکی از سوگیریهای بخش ناخودآگاه مغز است که منجر به انجام معاملات غلط در بازار میشود. در این نوع خطا، ذهن انسان وقوع دوباره اتفاقاتی که در محیط اطراف رخ داده است را بسیار محتمل میداند؛ برای مثال شما اگر خبر مرگ فردی از بیماری سرطان را بشنوید، احتمال زیادی میدهید که خودتان نیز درگیر همین بیماری شوید.
این خطای ذهنی در روانشناسی بازارهای مالی نیز به همین شکل عمل میکند. استراتژیها و معاملات جدید معاملهگران معمولا تحت تاثیر معاملات اخیر آنها قرار میگیرد. اگر چند معامله اخیرمان سودده بوده باشد، احتمال زیادی خواهیم داد که معامله جدید نیز سودده باشد.
برای دوری از خطای دسترسی باید تمرین کنید که هر معاملهای مستقل از معاملات دیگر است و با روش و استراتژی مخصوص به خود انجام میشود.
2-عدم حساسیت به اندازه نمونه
در این نوع خطای روانشناختی، معاملهگر با انجام 3 معامله زیانده پی در پی به استراتژی خود شک کرده و درصدد تغییر آن برمیآید. اما نکته مهم و قابل تامل حجم نمونه است؛ اگر این 3 معامله زیان ده بین 10 معامله سودده باشد، تغییر استراتژی کار ناعاقلانهای است حتی اگر معاملات زیانده پشت سر هم اتفاق افتاده باشد.
شما بهعنوان یک تریدر ماهر برای تغییر استراتژی باید اندازه نمونه خود را بزرگ در نظر بگیرید؛ یعنی به جای در نظر گرفتن 10 معامله، معیار اندازهگیریتان 50 معامله اخیر باشد.
این یک امر طبیعی است که گاهی اوقات چند معامله پشت سر هم سودده یا زیانده باشد ؛ با چنین اتفاقاتی نباید کل استراتژی معاملاتی را زیر سوال برد.
3- سفسطه دست داغ
این خطای ذهنی بسیار شبیه خطای قبلی است. در این خطا معاملهگر با چند معامله سودده فکر میکند که اشتباهات روانشناختی تریدرها جهت بازار را تشخیص داده و نیازی به بررسی بیشتر نیست. این اتفاق معمولا در بین معاملهگران تازهوارد بسیار معمول است.
در ابتدا که کمی با اصول معاملهگری آشنا میشوند و چند معامله ابتدایی سودده میشود؛ دیگر دست از یادگیری برمیدارند و با اعتمادبهنفس کاذب معاملات سنگین انجام میدهند. هر زمان که فکر کردید نیازی به یادگیری بیشتری ندارید، همان جا باید بایستید و چند قدمی به عقب بازگردید.
4- غالب شدن تصمیم جمع
غالب بودن تصمیم جمع نیز یکی از مهمترین خطاهای روانشناختی در بحث روانشناسی بازارهای مالی است. در این نوع خطا معاملهگر یک سهم را از هر نظری بررسی میکند اما به نتیجه خاصی نمیرسد؛ در این هنگام است که به سراغ معاملهگران دیگر رفته و از آنها درباره وضعیت بازار و سهم سوال میکند.
در نگاه اول شاید به نظر برسد که مشورت با دیگران کار درستی است؛ اما شما بهعنوان معاملهگر باید به یاد داشته باشید که انجام معامله صحیح علاوه بر تحلیل دقیق نمودارها به روانشناسی رفتاری، سرمایه و استراتژی معاملهگر بستگی دارد. هر معاملهگری با توجه خلقیات و میزان سرمایهاش استراتژی مناسب خود را انتخاب میکند.
پیروی از تصمیمات دیگر معاملهگران در حالی که استراتژی معاملاتی متفاوتتری نسبت به شما دارند، کار نادرستی است. در چنین مواردی میتوانید ازاستراتژی افراد ماهر الگوبرداری کنید تا بتوانید در مواقع حساس از آنها مشورت بگیرید.
5- غرق شدن
غرق شدن یکی دیگر از خطاهای روانشناختی است که علاوه بر شغل معاملهگری در سیاست، اقتصاد و مباحث خانوادگی نیز تاثیر منفی دارد. در این نوع خطا افراد در عین اطمینان به غلط بودن مسیر از توقف اکراه دارند؛ تنها دلیل قانع کنندهای که آنها را از حرکت باز میدارد، هزینهای است که تا به اینجای مسیر صرف کردهاند.
در واقع انسانها به دلیل هزینههای قبلی حاضر به طی ادامه مسیر غلط هستند. اگر بخواهم مثال شخصی برای این خطای روانشناختی بزنم، باید به سراغ دوران تحصیلم در مقطع ارشد بروم.
در ابتدای ترم دوم دانشگاهم متوجه شدم، مهارتآموزی و ورود به بازار کار تاثیر بیشتری در پیشرفت زندگیام دارد تا ادامه تحصیل در مقطع ارشد؛ اما بهخاطر زحمات یک سالهام برای قبولی، تحصیل در مقطع ارشد را اشتباهات روانشناختی تریدرها با هر سختی که بود ادامه دادم.
در بازارهای مالی نیز بسیار شاهد چنین اتفاقاتی بودهایم؛ برای مثال مواقعی که معاملهای زیان فراوانی به بار میآورد، معاملهگر به خرید سهم ادامه میدهد و با استراتژی میانگین کم کردن، روز به روز در باتلاق زیان فرو میرود یا به امید کسب سود در زمان مناسب از بازار خارج نمیشود.
6- تایید و تصدیق
در خطای شناختی تایید و تصدیق، معاملهگر در پی تحلیلهایی است که مهر تاییدی بر تحلیل وی زده باشد. برای جلوگیری از چنین خطایی باید فرد با جراتی باشید و از شنیدن تحلیلهای خلاف تحلیل خودتان نترسید. نظرات دیگران را بشنوید، در کمال آگاهی به بررسی دوباره سهم بپردازید و منطقیترین تصمیم را بگیرید.
7- اعتماد بیش ازحد
در این خطای روانشناختی در روانشناسی بازارهای مالی، معاملهگران دچار اعتمادبهنفس کاذب شده و دلیل اصلی ضرر و زیانهای خود را متوجه نمیشوند. معاملهگرانی که دچار خطای اعتماد بیش از حد هستند، دلیل معاملات زیانده را به محیط بیرونی ربط داده و دلیل تمام پیروزیها و معاملات سودده را هوش و مهارت کافی خود در تحلیل و تدوین استراتژی درست میدانند.
8- درک انتخابی
مغز انسان روزانه هزاران اطلاعات را از محیط اطراف دریافت کرده و به صورت انتخابی برخی از آنها را به سمت خودآگاه ارسال میکند. در خطای شناختی درک انتخابی، مغز انسان اطلاعاتی را در ذهن خودآگاه خود پررنگ جلوه میدهد که خودش دوست دارد؛ برای مثال معاملهگران معاملات زیانده خود را فراموش میکنند چون دوست ندارند باور کنند که دچار خطا شدهاند.
برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی تمام اشتباهات خود را یادداشت کنید و قبل از تحلیل و انجام معامله آن را بهطور خلاصه مرور کنید، بعد از مدتی شاهد کاهش شدید خطاهای خود خواهید بود.
نتیجهگیری
این 8 مورد جزو مهمترین خطاهای روانشناختی هستند که ذهن بیشتر معاملهگران را به خود درگیر میکنند. اگر میخواهید عمر معاملهگریتان بالا باشد، باید اصول درست معاملهگری را فرا بگیرید. اصول درست معاملهگری جز با تلفیق مهارتهای تحلیل بازار و اصول روانشناسی ممکن نیست.
شما بهعنوان معاملهگر باید شخصیت و روحیه خود را بشناسید تا به درستترین شکل ممکن بتوانید به تحولات بازار واکنش دهید. آیا شما هم بهعنوان معاملهگر درگیر چنین اشتباهات روانشناختی شدهاید که باعث زیانده شدن معاملهتان شود؟
۱۰ ویژگی یک تریدر حرفهای که در بازار رمزارزها سود میکند
۱۱ سال پیش که بیتکوین متولد شد، عاشقان فناوری و تکنولوژی طرفدار آن بودند، اما امروزه دنیای رممزارزها جاذبههای زیادی پیدا کرده که سبب میشود بسیاری از مردم به سمت آن جذب شوند. اما خرید بیتکوین و سایر رمزارزها به قصد سرمایهگذاری تخصصی است که نیاز به آموزش و دانش دارد.
طبق گزارش کویننیک، فعالان بازار رمزارزها که به تریدر معروف هستند، مهارتهای خود را به مرور زمان یاد گرفتهاند اما مهمتر از مهارتهای فنی که از طریق آموزش قابل فراگیری هستند، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری ویژهای دارند که موفقیت آنها را امکانپذیر میکند.
برخی از این ویژگیها قابل فراگیری هستند و به مرور زمان میتوانیم آنها را در خود تقویت کنیم. با این مطلب همراه باشید تا به بررسی ویژگیهای رفتاری و شخصیتی تریدرها و موانع روانشناختی که بر سر راه آنها وجود دارد بپردازیم.
۱. اهل دانش است
یک تریدر حرفهای آموختن را بخشی جدانشدنی از زندگی خود کرده است و هر روز آماده است مطالب جدید را به دانش خود اضافه کند. او سعی میکند از منابع مختلف برای یافتن جدیدترین مطالب آموزشی استفاده کند و هرچقدر در کار خود پیشرفت میکند و سرمایه بیشتری کسب میکند به دانش اهمیت بیشتری میدهد و دانش و تجربه را دو بال اساسی حرکت یک تریدر حرفهای میداند.
۲. اهل قمار نیست
تریدر حرفهای میداند که ریسک بخشی از کار او است و در هر معامله احتمال زیان وجود دارد اما در عین حال ریسکپذیری را با مفهوم قمار اشتباه نمیگیرد و بدون فکر و بررسی تصمیم نمیگیرد و سرمایه خود را به خطر نمیاندازد.
قمار اعتیادی است که به از دست رفتن سرمایه اهلش منجر میشود، اما ترید یک تخصص است که با افزایش مهارت و پیشرفت در تخصص به افزایش سرمایه و موفقیت مالی منجر میشود.
۳. شبکه ارتباطی قوی دارد
در بحث خریدوفروش رمزارزها شبکه ارتباطی قوی و دسترسی به اخبار و اطلاعات از اهمیت بالایی برخوردار است؛ به همین دلیل تریدرهای حرفهای با شبکه سازی قوی سعی میکنند، به اخبار و اطلاعات دسترسی سریع داشته باشند تا در مواقع حساس بهترین تصمیم را بگیرند.
۴. منطقی است
تریدر رمزارزها باید منطقی باشد، هر روز اخبار و اطلاعات مختلفی از وضع بازار منتشر میشود که تریدر را به خرید یا فروش ترغیب میکند اگر به اندازه کافی منطقی نباشد و برای خود حد ضرر مناسب را ترسیم نکرده باشد، ممکن است تصمیمات آنی بگیرد که بازگشت از آنها غیر ممکن باشد.
۵. منظم است
نظم در بازار سرمایه یک رکن مهم است، تریدر متخصص، معاملات خود را مکتوب میکند و نقاط ضعف و قوت خود را یادداشت میکند تا از معاملات درس بگیرید. این فرد در نهایت یک سبد مناسب که درصدهای خرید را به یک میزان مناسب و مشخص قرارداده در اختیار خواهند داشت.
۶. متعهد است
یک معاملهگر حرفهای پیش از هر کس به خود تعهد میدهد و ابتدا شخصیت معاملهگری را برای خود تقویت میکند. تعهد میدهد که اهل قمار نباشد، متعهد میشود که به نظم اهمیت بدهد. تعهد میدهد که طمع نکند به حد سود و زیان خود متعهد باشد تا همیشه پیروز و موفق باشد. این تعهد مثل یک نقشه مسیر راه را روشن میکند.
۷. طماع نیست
طمع یک وسوسه نامطلوب است که معمولاً در شرایط سود به سراغ تریدر میآید و مانع این میشود که در مسیر درست گام بردارد. طمع در هر کاری آسیبزا است، اما در معامله رمزارزها سمی است که تریدر با دستان خود مینوشد و به دل خود حسرت مینشاند.
۸. صبور است
بهکاربردن صبر در جای خود راه موفقیت است، تغییرات این چند روزه قیمت بیتکوین و رمزارزها این واقعیت را تأیید کرده است. ما در مورد موفقیتهای وارن بافت رؤیاپردازی میکنیم و آرزو میکنیم روزی شبیه به او ثروتمند شویم، اما افراد کمی تلاش میکنند مثل او صبور باشند. او معتقد است بازارهای مالی مکانی است جهت انتقال ثروت از افراد عجول به افراد صبور.
۹. مستقل میاندیشد
بدون بررسی و صرفاً با گفته فردی وارد معامله نمیشود، زیان کنید اما با نظر خود زیان کنید و از زیان خود لااقل درس بگیرد که سود این درس بسیار با ارزشتر است. در معاملات کاملاً مستقل عمل میکند، از نظرات استفاده میکند، بررسی میکند و در آخر تصمیم درست را خودش میگیرد.
۱۰. رازدار است
رازداری در خریدوفروش رمزارزها اهمیت بسیار بالایی دارد. شما باید در قبال یافتهها و دانش خود مسئولیت داشته باشید و اسرار سرمایهگذاریتان را هیچجا جار نزنید. اینکه چقدر سرمایه دارید و آن را به چه صورت سرمایهگذاری کردید، رازی است که لازم نیست همه از آن مطلع باشند. یک تریدر حرفهای و متخصص ارزش اطلاعات را میداند و بدون دلیل آن را جار نمیزند.
اشتباهات روانشناختی سد راه تریدر حرفهای
اشتباهات روانشناختی که تریدرهای حرفهای و سرمایه آنها را تهدید میکند عبارت است از عزت نفس پایین و محدود کردن سود، اعتیاد به معامله زیاد، ناتوانی در مدیریت ریسک، شک و تردید زیاد در خصوص درستی یک معامله، ترس از ضرر کردن، امید بیجا در شرایط نزول بازار و بی توجهی به حقایق، خروج بی موقع از بازار، خریدوفروش از روی هیجان، شادمانی بیش از حد بعد از یک معامله پرسود.
هر یک از این اشتباهات روانشناختی که در بالا به آن اشاره شد، یک امر بدیهی بهنظر میرسد اما حقیقت این است که بسیاری از فعالان بازار رمزارز با وجود آگاهی از این اصول و تنها به خاطر عدم رعایت یکی از این موارد سرمایه خود را به باد دادهاند.
یک ورود آگاهانه و یک انتخاب حرفهای
خریدوفروش رمزارزها توسط افراد مختلفی صورت میگیرد، گاهی یک شخص معمولی تنها با هدف سرمایهگذاری کوتاهمدت یا بلندمدت اضافه سرمایه خود را در این بازار سرمایهگذاری میکند. برای این افراد مشورت گرفتن از افراد متخصص و ورود آگاهانه به بازار بسیار مهم است.
برخی هم ترید در بازار رمزارزها را به عنوان یک حرفه و سبک زندگی انتخاب میکنند و با گذشت زمان و کسب دانش و تجربه به تریدر حرفهای تبدیل میشوند، این افراد باید ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی ویژهای داشته باشند که برخی از آنها با تمرین و آموزش امکان پیشرفت دارند.
ابزارها هم در کار ترید بسیار مهم است، یکی از این ابزارها سایت کویننیک است که در هر ساعت از شبانهروز که قصد خرید بیتکوین یا هر ارز دیگری داشته باشید، سفارش خرید شما در وب سایت کویننیک به صورت کاملاً اتوماتیک و در همان لحظه انجام میدهد.
راه پرداخت بهترین منبع شما برای دانستن هر چیزی درزمینه فناوریهای مالی (فینتک) است. راه پرداخت به شما کمک میکند در جریان رویدادها و روندهای فینتک ایران و جهان قرار بگیرید. شما در راه پرداخت میتوانید آخرین خبرها و تحلیلهای نویسندگان و تحلیلگران ایرانی و خارجی را مطالعه کنید.
اشتباهات روانشناختی تریدرها
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
اخبار روز 26/07/2021
اهمیت روانشناسی معاملات
وقتی تریدرها معاملات خود را در بازارهای مالی آغاز می کنند، بسیاری از آن ها بر روی روش های مختلف تحلیل بازار (کامپیوتری، تکنیکال یا بنیادی) تمرکز می کنند اما اکثر آن ها روانشناسی معاملات را کاملاً فراموش می کنند. وقتی آنها ضرر می کنند، آن وقت است که به دنبال دلایل از دست رفتن پولشان می گردند. تنها در این زمان است که آن ها متوجه می شوند دلیل اشتباهات آن ها تحلیل نادرست بازار نبوده بلکه روانشناسی و رفتار خودشان است. روانشناسی تریدرها مستقیماً بر عملکرد و نتیجه آن ها تأثیر می گذارد. نقطه ضعف هر شخصی، به ویژه یک تریدر، احساسات او است. هنگام معامله، آن ها احساسات گوناگونی را تجربه می کنند: هیجان، ترس از دست دادن پول خود، طمع، ناامیدی، سرخوشی از سود به دست آمده و سایر احساسات دیگر. برای کنترل این احساسات، قبل از شروع معامله، تریدر باید درک کند که چگونه احساسات می توانند بر معاملات او تأثیر بگذارند و کدام احساسات می توانند مانع سودآوری او شوند.
مهم ترین عوامل روانشناختی تأثیر گذار بر معاملات
اولین چیزی که تریدر قبل از شروع معامله احساس می کند هیجان است. اما انتظار کسب سود زیاد ممکن است احساسات تریدرها را تحت تاثیر قرار داده و آن ها را از تفکر منطقی و تصمیم گیری های موزون باز دارد. اگر تریدرها برای مدت طولانی چنین احساساتی را تجربه کنند، شاید بهتر است که شغل دیگری را انتخاب کنند. تریدرهای مخاطره آمیز تقریباً همیشه بازنده هستند زیرا شرایط روحی آنها مانع از تحلیل دقیق بازار و آغاز معاملات عاقلانه می شود.
ترس یک واکنش محافظتی است و بسیاری از تریدرها را از ورود به معاملات ضررده نجات می دهد. اما بسیاری از معاملات سودآور نیز به دلیل ترس از ضرر کردن از دست می روند.
طمع احساسی است که تقریباً همه را در حوزه تریدینگ تحت تأثیر قرار می دهد. البته افرادی هستند که تقریباً هیچ حرص و طمعی ندارند، اما تریدرهای مبتدی، تمایل دارند سود زیادی را در مدت زمان خیلی کمی به دست بیاورند که اغلب باعث می شود معاملات نامعقول و غیرمنطقی انجام دهند. معاملات ناشی از حرص و طمع بیش از حد معمولاً ضرر و زیان زیادی دارند. اگر تریدرها جاه طلبی های خود را کنترل کنند، کیفیت معاملات آنها افزایش خواهد یافت. بین طمع و ترس همیشه مرز باریکی وجود دارد و هیچ کس نمی تواند تشخیص دهد که این مرز در کجا نهفته است. این یک ویژگی فردی برای هر تریدر است و تنها کسانی که موفق به کنترل آن شوند موفق خواهند شد.
امیدهای کاذب، انتظارات بی پایه ای هستند که با ضررده شدن موقعیت تریدر بروز می کنند. در این حالت، تریدرها به تغییر جهت حرکت و بازگشت بازار یقین دارند؛ که این موضوع باعث ضرردهی بیشتر معاملات آن ها می شود. این تریدرها به جای تعیین میزان ضرر قبل از ورود به معامله و بستن معقولانه آن ها در صورت ضرردهی، پایبند به معاملات خود می مانند تا شاید بازار برگردد و سود زیادی کنند. ما به امید نیاز داریم اما خوش بینی بیش از حد در چنین شرایطی فقط ضرر دارد.
خویشتن داری یکی از ویژگی های اکثر تریدرهای موفق است. با داشتن کنترل کامل بر نفس و احساسات خود، تریدرها به راحتی با هر احساسی که در روند معاملات بروز می کند کنار می آیند و سود پایداری را به دست می آورند.
ناامیدی احساس منفی بسیار قوی است که در بعضی تریدرها هنگام ضرردهی بسیار بالا در چند معامله به صورت متوالی ظاهر می شود. پس از تجربه چنین شرایطی، بسیاری از تریدرها بازار را برای همیشه ترک می کنند.
شادی احساسی مثبت در زندگی روزمره است، که در معاملات گاهی اوقات منجر به از دست دادن کنترل بر وضعیت و معاملات غیر سیستماتیک و متکی بر شانس می شود. می توان گفت که شادی نوعی هیجان است که بر تفکر منطقی تاثیر می گذارد و باعث می شود تریدر بدون فکر عمل کند.
در مورد شانس اختلاف نظر زیادی وجود دارد. شانس ترکیب تصادفی از همه عوامل مثبتی است که منجر به موفقیت می شوند. همه مردم گاهی اوقات خوش شانس هستند، اما کسی نمی تواند آن را به موقع احساس کند و ماهیت آن را بیان کند.
نتیجه گیری
موفقیت در معاملات 80 درصد به روانشناسی معاملات بستگی دارد. با این وجود، برای موفقیت در تریدینگ، نیازی نیست که روانشناس متخصص باشید. نکته اصلی این است که احساسات خود را همیشه تحت کنترل داشته باشید. معامله گری در بازارهای مالی به اندازه هر کار دیگری یک شغل به شمار می رود که دارای مزایا و معایب خاص خود است؛ به همین دلیل است که باید به صورت جدی و مسئولانه با آن برخورد کرد.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
روانشناسی معاملهگری (ترید) در عمل
روانشناسی معاملهگری اصطلاحی است که ممکن است کموبیش برای طرفداران و کاربران ارزهای دیجیتال آشنا باشد؛ اما سؤال این است که مفهوم روانشناسی معاملهگری یا همان روانشناسی ترید چیست؟ آیا میتوان از علم روانشناسی در حوزه ترید بهره برد و معاملات پرسودتری را انجام داد؟ اگر پاسخ این سؤال مثبت است، چگونه باید چنین کاری را انجام دهیم؟
حتی اگر استاد معاملهگری باشید و با تمامی مفاهیم تحلیل فاندامنتال و الگوهای تحلیل تکنیکال نیز آشنا باشید، باز هم نمیتوانید هیچ بازاری، بهخصوص بازار ارزهای دیجیتال را صد درصد درست پیشبینی کنید. ضررهای سنگین، سودهای کلان و تغییر مسیر ناگهانی روند هنگامی که حتی فکرش را هم نمیکنید، همگی بخش جداییناپذیر از بازار داراییهای دیجیتال هستند؛ بخشی که کنترل چندانی روی آنها ندارید.
تنها کاری که از دست شما بر میآید، تحلیل دقیق بازار و سپس تسلط بر ذهن و احساسات خود و اجتناب از تصمیمات هیجانی است. در واقع، در پیچوخم معاملهگری در بازار، تنها چیزی که میتوانید بر آن کنترل داشته باشید، ذهن و روان خودتان است.
هر روز مباحث بسیاری درمورد روانشناسی معاملهگری مطرح میشوند و مقالات بسیاری در این زمینه نوشته میشوند. یکی از جذابترین مقالاتی که در این زمینه نوشته شده، مقالهای است که یکی از معاملهگرهای باتجربه ارزهای دیجیتال با نام کاربری کریپتوکرِد (CryptoCred) در وبسایت مدیوم منتشر کرده است.
این مقاله بهمسئله روانشناسی معاملهگری و نقش کنترل احساسات نگاهی داشته و زوایای مختلف آن را بررسی کرده است.
اهمیت روانشناسی معاملهگری
بهترین تریدر چه کسی است؟
مورد دوم که البته این نکته بهنوعی با مورد اول مرتبط است، درمورد اشتهای سیریناپذیر معاملهگرها به موضوع قطعیت و مطمئنشدن است. آنها میخواهند روند قیمت دقیقاً شبیه به خطوط کجومعوجی که در نمودار رسم کردهاند، پیش برود. برای این افراد، همهچیز باید بهسرعت آشکار شود. قیمت بستهشدن هر کندل و صعودی یا نزولیبودن آن باید حتماً مشخص باشد.
همه اینها یک مشت حرف چرند است! دقیقاً به همین علت است که افرادی که دانش بیشتری دارند، اغلب افتضاحترین معاملات را انجام میدهند! بهقول یکی از همکارانم، شما باید هرجومرج بازار را با آغوش باز پذیرا باشید.
اکنون که برخی از دلایل انجام فاجعهبار معمالات خود را متوجه شدهاید احتمالاْ این پرسش را مطرح میکنید که درمان چیست؟ در این بخش، به دو روش برای جلوگیری از این اشتباهات اشاره میکنیم؛ یکی حجم معاملات و دیگری داشتن چکلیست ورود به معامله.
حجم معاملات
یکی از دلایل بالقوه ترس از انجام معاملات، ریسک بیش از حد است. فرقی نمیکند که این ریسک نسبی و مربوط به درصدی از حسابتان باشد یا اینکه تمام سرمایهتان را وسط گذاشته باشید.
بهعنوان نکتهٔ اضافی باید بگویم بعضی افراد معتقدند که باید هر معاملهای را که واردش میشوید آن را باخته تصور کنید و توجهی به نتیجه آن هم نداشته باشید. من این باور را قبول ندارم. این نکته بیشک میتواند روشی قابلقبول برای مدیریت ریسک باشد؛ اما رویکرد نامنظمی نسبت به بازار است.
اگر سود و زیان معامله را محاسبه کردهاید و فکر میکنید معامله چندان موفقی نخواهد بود، واردش نشوید! من معاملاتی انجام میدهم که واقعاً دلم میخواهد وارد آنها شوم و در عین حال قدردان فرصت پیشآمده نیز هستم. از نظر من اگر ذهنیت «هر معامله یک ضرر است؛ اما برایم اهمیتی ندارد!» را بیش از اندازه ادامه دهید تنها معاملات متعدد و افتضاح و کمریسک خودتان را توجیه میکنید و در عمل سود چندانی برایتان ندارد.
پیش از اینکه نوابغ دبیرستانی و با معیار کِلی (Kelly Criterion) به کامنتها هجوم بیاورند، باید روشن کنم که من بهطور مشخص درباره تأثیر حجم معاملات بر ذهنیت افراد صحبت میکنم و هیچ توصیهای در مورد ریسکپذیری کمتر یا بیشتر ندارم.
اگر بیش از حد از اجرای نقشه معاملاتی خود واهمه دارید، احتمالاً بهتر است ریسک معامله را کمتر کنید. شروع معاملات با حجم کمتر میتواند یک شروع خوب باشد.
فرقی نمیکند که میزان ریسک را کمتر کنید یا بخشی از حجم موردنظر را در ادامه کار وارد بازار کنید یا اینکه تعداد دفعات ورود را بیشتر کنید تمامی این موارد از منبعی واحد سرچشمه میگیرد.
به زبان ساده، اگر بهازای هر معامله ۱۰ درصد از حساب خود را به خطر بیندازید، قطعاً وسواس بیشتری برای بینقصبودن اوضاع خواهید داشت و تمام تلاش خود را میکنید تا وارد بهترین موقعیت شوید؛ چنین روندی یک رویکرد نامناسب نسبت به بازار است.
اما اگر ۱ تا ۲ درصد از حساب خود را وارد معامله کنید، تمایل بیشتری برای انجام معامله دارید و در این صورت، اگر معامله طبق میل شما پیش نرود، دچار اضطراب کمتری میشوید.
اگر در انجام معاملات تردید دارید، پیش از هر اقدامی حجم معامله را کمتر کنید.
چکلیست ورود به معامله
این کار نسبتاً ساده است. همان طور که از نامش پیداست، چکلیست ورود به معامله شرایطی است که باید پیش از ورود به معامله رعایت شوند.
بهرهوری بیشتر در ترید
مدیریت معاملات بر اساس میزان سود و زیان
بسیاری از تریدرهای با تجربه اغلب پیشنهاد میکنند که در هنگام معامله، به عدد مربوط به سود یا زیان (PnL) خود روی صفحه نمایش توجهی نکنید و یا اگر میتوانید، آن را از روی صفحه مخفی کنید. به این دلیل که اساساً برای بازار مهم نیست که شما در حال سود هستید یا ضرر. در واقع، تصمیمات شما باید اشتباهات روانشناختی تریدرها بر اساس مجموعهای از اصول انتخاب شوند و باید مطابق با سیستم معاملاتی و بازار تصمیمگیری کنید.
یکی از اشتباهات رایج معاملهگرها در ارتباط با میزان سود و زیان، زودبستن معاملات برنده، آن هم تنها بهدلیل مطابقتنداشتن بازار با روند پیشبینی شده است. این کار باعث میشود معاملات برنده صرفاً برای دسترسی به نسبت سود به زیان مشخص شده، از مناطق پرسود جابمانند. حتی اگر انجام این کار هیچ توجیه معقولی نداشته باشد و از سود احتمالی نیز کاسته شود، معاملهگر با این کار تلاش میکند میزان ریسک معامله را به حداقل برساند.
همه ما این شرایط را تجربه کردهایم و قطعاً خودتان همهچیز را بهتر میدانید. خوشبختانه، روش «درمان» ساده است: عدد مربوط به سود و زیان یا همان PnL خود را مخفی کنید!
این یک روش درمانی کوتاهمدت است؛ اما راهحل بلندمدتتری هم وجود دارد که کمی طول میکشد تا جا بیفتد. راهحل بلندمدت ریشه در این دارد که ما باید بپذیریم «کنترل بسیار محدودی» روی بازار داریم. قابلدرک است که این موضوع افراد بسیاری را وحشتزده میکند؛ اما باید بپذیریم که ما تنها میتوانیم روی اعمال خود کنترل داشته باشیم.
به نظر من، معاملهگرانی که بهطور حرفهای معامله میکنند، تا حدودی فرایندگرا هستند؛ یعنی روی انجام «صحیح» معاملات و اتخاذ تصمیمات درست در زمانی معین تمرکز میکنند و نه صرفاً روی نتیجه معاملات.
اگرچه فرایند و نتیجه در معاملهگری ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، اما اگر سیستم معاملاتی درست، سودآور و آزمایششدهای دارید، تنها کاری که باید بکنید وفاداری به آن و پذیرش ضررهای احتمالی است.
البته، این بخش نیز به بحث کاملاً مجزایی نیاز دارد برای مثال چطور میتوان ضررهای احتمالی معمول در معاملات را از سیستم معاملاتی ناکارآمد متمایز کرد؟ پاسخ سادهای برای این پرسش وجود ندارد و حتی اگر هم وجود داشته باشد، از حیطه این مقاله خارج است.
بهنظر من باید سیستمهای معاملاتی را انتخاب کنید که از آزمونهای زمان و تجربه متعددی سربلند بیرون آمدهاند و نه سیستمهایی که تنها در کوتاهمدت خوب جواب میدهند.
در میانه راه، به میزان سود یا زیانتان توجه نکنید. ابتدا روی آنکه معاملهگر خوبی باشید تمرکز کنید و بعد بهفکر پول درآوردن باشید.
برنامهریزی برای مدیریت معاملات
این بخش هم کاملاً ساده اما حائز اهمیت است. اگر قصد دارید بهراحتی کنترل و مدیریت معاملاتتان را از دست بدهید، اصلاً برای آنها برنامهریزی نکنید!
منظور من تدوین مبانی پایهای مانند نقاط ورود، اهداف قیمت، تشخیص اعتبار الگوها، مناطق مشکلآفرین، تایمفریمها، قیمت بستهشدن کندلها و … است.
مزیت داشتن یک نقشه و برنامه این است که در زمان تعیین و ترسیم آن نَه پولی اشتباهات روانشناختی تریدرها اشتباهات روانشناختی تریدرها درمیان است، نَه وسوسهای، َنه بالاوپایینشدن سود و زیانی؛ تنها خودتان در مرکز توجه و هدف آن قرار دارید.
پارامترهای معاملاتی که در زمان برنامهریزی تنظیم میکنید، همیشه قابلاعتمادتر از احساسات شما در هنگام انجام معامله هستند. بنابراین پیش از اینکه در محدوده معاملاتی سبز و سودآور قرار بگیرید و احتمالاً برای تخمین سود خود در صورت شکست سطح مقاومت بعدی وسوسه شوید، برنامه معاملات خود را تهیه کنید.
در زمانی که درگیر هیچ معاملهای نیستید و هوشیارید، تنها به خودتان اتکا کنید. اگر در میانهِ معامله متوجه شدید که در حال دستکاری سود و زیانتان هستید و با توهم آنکه سود زیادی عایدتان میشود در فکرتان مشغول خرج کردن آن هستید، بهتر است همان جا بهفکر خروج از معامله باشید!
این توهم موجب تشدید شکاف میان تحلیل تکنیکال و معاملهگری واقعی میشود. صرفاً چون بهنظر میرسد نسبت بالای سود به زیان (R:R) را بهدست آوردهاید معامله خود را انجام شده تلقی نکرده و سود آن را نیز بدیهی فرض نکنید.
کنترل احساسات بههنگام باختها یا بُردهای مکرر
در بخشهای قبلی، به این موضوع اشاره کردیم که روان و ذهنیات یک فرد چگونه میتواند بر معاملات وی تأثیرگذار باشد. این بخش بیشتر روی حرفه شما بهعنوان یک معاملهگر متمرکز است. من قصد دارم چند موضوع دیگر همچون حجم معاملات اشتباهات روانشناختی تریدرها یا معاملات برنده و بازنده را نیز به این قسمت اضافه کنم.
در بین معاملهگران تازهکار خیلی معمول است که پس از چند بُرد پیاپی، حجم معاملات خود را افزایش دهند و در زمان باختهای مکرر، از حجم معاملات بکاهند. این در حالی است که در بعضی مواقع، کارهای دیوانهوارتری هم از آنها سر میزند؛ مانند افزایش حجم معاملات در مواقع ضرر با هدف «جبران ضرر» یا کاهش حجم معاملات اشتباهات روانشناختی تریدرها در هنگام سود با هدف «تنفس»! باید بگویم که تمامی این کارها احمقانه است؛ لطفاً شما آنها را تکرار نکنید!
دیدگاه شخصی من این است که اگر عملکرد خوبی دارید، منطقی است که تختهگاز به پیش بروید. اما این را بدانید که بازار همیشه با شما تا این حد مهربان نخواهد بود و هر سیستم معاملاتی بسته به برخی فاکتورها و شرایط بازار دچار فرازوفرودهای متعددی خواهد شد. اگر بخت به شما رو کرده است، آن را همیشگی و بدیهی فرض نکنید و از شرایط پیش آمده نهایت استفاده را ببرید.
من شخصاً اعتقاد ندارم که افزایش حجم بهترین روش برای استفاده از موقعیتهای بازار باشد. اگر ریسک تفاوت قیمت پیشبینی شده با قیمت واقعی را نادیده بگیریم، همان طور که در بخشهای قبلی اشاره کردم، افزایش حجم در این شرایط میتواند پیامدهای ناگواری به همراه داشته اشتباهات روانشناختی تریدرها باشد. علاوه بر این، برخی از استراتژیها در حجمهای بالا جواب نمیدهند. همه مشکلاتی که در بخشهای قبلی به آنها اشاره شد، میتوانند ناگهان پدیدار شوند.
بدتر از آن، تصور کنید که در اولین معامله تصمیم میگیرید حجم معامله را افزایش دهید و در نهایت، بدترین ضرر عمرتان را تجربه میکنید. اوضاع خراب و خرابتر میشود. از آنجا که اعتمادبهنفستان را از دست دادهاید، معامله بعدی را هم از دست میدهید.
شما در این حالت وارد موقعیتی میشوید که میخواهید ضررهای خود را جبران کنید اما پیدرپی بداقبالی بر سرتان آوار میشود. من نیز همه این روزها را از سر گذراندهام. اما وقتی اوضاع آرام و روبهراه است، چگونه باید پایتان را روی پدال بگذارید و تختهگاز پیش بروید؟ جواب این سؤال یک عبارت است؛ با معامله بیشتر!
بیشتر برنامهریزی کنید، موقعیتهای مختلفی را در نظر بگیرید، تایمفریمهای بیشتری را بررسی کنید، وارد بازارهای بیشتری شوید. معامله کنید؛ اما به استراتژی خود نیز وفادار بمانید.
این روش برای من خارقالعاده عمل کرده است؛ اما شما ممکن است تجربه دیگری داشته باشید.
اگر بپذیریم که بههنگام بُردهای پیاپی، بهجای افزایش حجم معاملات، باید تعداد معاملات را بیشتر کنیم، آنگاه میتوان برعکس این موضوع را هم نتیجه گرفت که بههنگام باختهای پیاپی هم بهتر است بهجای کاهش حجم معاملات، فقط تعداد معاملات را کمتر کنیم. اگرچه، من محافظهکارتر از اینها هستم.
من در مواقعی که دچار ضررهای مکرر میشوم (که برای من ضرر مکرر یعنی ۳ معامله بازنده پشتسرهم)، معمولاً حجم معاملاتم را تا نصف کاهش میدهم.
این روش ربطی به روانشناسی ندارد؛ بلکه صرفاً یک سازوکار دفاعی برای حفظ داراییام است. شاید باختهای پیاپی بهمعنای تغییر شرایط بازار باشد. شاید یکی از پارامترهایی که در نظر گرفته بودم، از کار افتاده باشد یا بهشدت تأثیر خود را از دست داده باشد. باید به این نکته نیز باید اشاره کنم که من این روش را بر مبنای یک زمینه تئوری قدرتمند پایهریزی نکردهام. این روش فقط از نظر تجربی برای من خوب جواب داده است.
اگر شما از یک مدلِ ریسکِ ثابت استفاده میکنید، حجم معاملات شما به دارایی موردنظر یا انتظار از استراتژی معاملاتی بستگی دارد. به همین دلیل، من ترجیح میدهم بهجای میداندادن به احساسات یا عملکرد آنی خود، به این پارامترها بهعنوان تعیینکنندگان حجم معامله تکیه کنم.
اگرچه شاید همیشه منطقی به نظر نرسد، اما من با افزایش تعداد معاملات بهجای افزایش حجم معاملات نتایج خوبی گرفتهام.
زمانی که اندک موفقیتی در معامله دیدید و تصمیم میگیرید حجم معامله را افزایش دهید و در نهایت معامله را میبازید؛ چنان حس ناخوشایندی دارد که قابلتوصیف نیست. من این حس را تجربه کردهام؛ پیشنهاد میکنم شما دست به چنین کاری نزنید.
ممکن است کاهش حجم معامله حس بدی به شما بدهد، چون حسی شبیه به مجازات شدن دارد؛ اما توصیه من به شما این است که چنین نگاهی نداشته باشید و زاویه دید خود را تغییر دهید.
منحنی سهام یا دارایی شما در حالت ایدئال باید با شیبی مناسب بهسوی بالا پیش برود، نهاینکه بهصورت عمودی پرواز کند! یکی از روشهایی که در زمان ضرر بهسراغ آن میرویم کاهش حجم معاملات است؛ چراکه میخواهیم میزان ضررمان را کاهش دهیم یا همهچیز را در همان شرایطی که هست ثابت نگه داریم.
اگر دیدید تغییر حجم معاملات تأثیر منفی بر روند معاملهگری شما دارد بهسراغ این روش نروید.
صرفنظر از تمام آمار، ارقام و تحلیلهایی که به کار بستهاید، دغدغه حجم معاملات نباید شما را از استراتژی و مسیری که مشخص کردهاید باز دارد.
جمعبندی
پس از مطالعه این مطلب، امیدوارم علت ناامیدی من در ابتدای مقاله را درک کرده باشید. روانشناسی معاملهگری و داشتن یک چهارچوب ذهنی مشخص، بسیار مهم است؛ اما در اکثر موارد، افراد دانش بسیار اندکی از آن دارند.
پیشنهاد آخرم به شما این است که دفتری را به پیگیری معاملات خود اختصاص دهید و در آن حتماً بخشی را برای ثبت وضعیت احساسات و هیجانات خود در نظر بگیرید. احساسات خود را در زمان ورود به معامله و خروج از آن یادداشت کنید و تصمیمهایی که در این میان گرفتهاید را هم در کنار این موارد ثبت کنید.
پس از مدتی این دفتر به منبعی ارزشمند برای ارزیابی عملکرد شما در شرایط و موقعیتهای مختلف، تبدیل خواهد شد.
اشتباهات روانشناختی تریدرها
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
اخبار روز 26/07/2021
اهمیت روانشناسی معاملات
وقتی تریدرها معاملات خود را در اشتباهات روانشناختی تریدرها بازارهای مالی آغاز می کنند، بسیاری از آن ها بر روی روش های مختلف تحلیل بازار (کامپیوتری، تکنیکال یا بنیادی) تمرکز می کنند اما اکثر آن ها روانشناسی معاملات را کاملاً فراموش می کنند. وقتی آنها ضرر می کنند، آن وقت است که به دنبال دلایل از دست رفتن پولشان می گردند. تنها در این زمان است که آن ها متوجه می شوند دلیل اشتباهات آن ها تحلیل نادرست بازار نبوده بلکه روانشناسی و رفتار خودشان است. روانشناسی تریدرها مستقیماً بر عملکرد و نتیجه آن ها تأثیر می گذارد. نقطه ضعف هر شخصی، به ویژه یک تریدر، احساسات او است. هنگام معامله، آن ها احساسات گوناگونی را تجربه می کنند: هیجان، ترس از دست دادن پول خود، طمع، ناامیدی، سرخوشی از سود به دست آمده و سایر احساسات دیگر. برای کنترل این احساسات، قبل از شروع معامله، تریدر باید درک کند که چگونه احساسات می توانند بر معاملات او تأثیر بگذارند و کدام احساسات می توانند مانع سودآوری او شوند.
مهم ترین عوامل روانشناختی تأثیر گذار بر معاملات
اولین چیزی که تریدر قبل از شروع معامله احساس می کند هیجان است. اما انتظار کسب سود زیاد ممکن است احساسات تریدرها را تحت تاثیر قرار داده و آن ها را از تفکر منطقی و تصمیم گیری های موزون باز دارد. اگر تریدرها برای مدت طولانی چنین احساساتی را تجربه کنند، شاید بهتر است که شغل دیگری را انتخاب کنند. تریدرهای مخاطره آمیز تقریباً همیشه بازنده هستند زیرا شرایط روحی آنها مانع از تحلیل دقیق بازار و آغاز معاملات عاقلانه می شود.
ترس یک واکنش محافظتی است و بسیاری از تریدرها را از ورود به معاملات ضررده نجات می دهد. اما بسیاری از معاملات سودآور نیز به دلیل ترس از ضرر اشتباهات روانشناختی تریدرها کردن از دست می روند.
طمع احساسی است که تقریباً همه را در حوزه تریدینگ تحت تأثیر قرار می دهد. البته افرادی هستند که تقریباً هیچ حرص و طمعی ندارند، اما تریدرهای مبتدی، تمایل دارند سود زیادی را در مدت زمان خیلی کمی به دست بیاورند که اغلب باعث می شود معاملات نامعقول و غیرمنطقی انجام دهند. معاملات ناشی از حرص و طمع بیش از حد معمولاً ضرر و زیان زیادی دارند. اگر تریدرها جاه طلبی های خود را کنترل کنند، کیفیت معاملات آنها افزایش خواهد یافت. بین طمع و ترس همیشه مرز باریکی وجود دارد و هیچ کس نمی تواند تشخیص دهد که این مرز در کجا نهفته است. این یک ویژگی فردی برای هر تریدر است و تنها کسانی که موفق به کنترل آن شوند موفق خواهند شد.
امیدهای کاذب، انتظارات بی پایه ای هستند که با ضررده شدن موقعیت تریدر بروز می کنند. در این حالت، تریدرها به تغییر جهت حرکت و بازگشت بازار یقین دارند؛ که این موضوع باعث ضرردهی بیشتر معاملات آن ها می شود. این تریدرها به جای تعیین میزان ضرر قبل از ورود به معامله و بستن معقولانه آن ها در صورت ضرردهی، پایبند به معاملات خود می مانند تا شاید بازار برگردد و سود زیادی کنند. ما به امید نیاز داریم اشتباهات روانشناختی تریدرها اما خوش بینی بیش از حد در چنین شرایطی فقط ضرر دارد.
خویشتن داری یکی از ویژگی های اکثر تریدرهای موفق است. با داشتن کنترل کامل بر نفس و احساسات خود، تریدرها به راحتی با هر احساسی که در روند معاملات بروز می کند کنار می آیند و سود پایداری را به دست می آورند.
ناامیدی احساس منفی بسیار قوی است که در بعضی تریدرها هنگام ضرردهی بسیار بالا در چند معامله به صورت متوالی ظاهر می شود. پس از تجربه چنین شرایطی، بسیاری از تریدرها بازار را برای همیشه ترک می کنند.
شادی احساسی مثبت در زندگی روزمره است، که در معاملات گاهی اوقات منجر به از دست دادن کنترل بر وضعیت و معاملات غیر سیستماتیک و متکی بر شانس می شود. می توان گفت که شادی نوعی هیجان است که بر تفکر منطقی تاثیر می گذارد و باعث می شود تریدر بدون فکر عمل کند.
در مورد شانس اختلاف نظر زیادی وجود دارد. شانس ترکیب تصادفی از همه عوامل مثبتی است که منجر به موفقیت می شوند. همه مردم گاهی اوقات خوش شانس هستند، اما کسی نمی تواند آن را به موقع احساس کند و ماهیت آن را بیان کند.
نتیجه گیری
موفقیت در معاملات 80 درصد به روانشناسی معاملات بستگی دارد. با این وجود، برای موفقیت در تریدینگ، نیازی نیست که روانشناس متخصص باشید. نکته اصلی این است که احساسات خود را همیشه تحت کنترل داشته باشید. معامله گری در بازارهای مالی به اندازه هر کار دیگری یک شغل به شمار می رود که دارای مزایا و معایب خاص خود است؛ به همین دلیل است که باید به صورت جدی و مسئولانه با آن برخورد کرد.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
دیدگاه شما