در بورس همه چیز تغییر میکند، شما چرا تغییر نمی کنید؟ (درس آخر)
در بورس همهچیز تغییر میکند، شما هم همگام با تغییرات بورس، تغییر کنید!
همهچیز تغییر میکند؛ طبیعت، مردم، دولتها، افکار و عقاید و حتی سرمایه گذاریها. سهامی که شما ۲ سال پیش خریدید شاید دیگر در استراتژی سرمایه گذاری امروز شما جایی نداشته باشد. قهرمانان دیروز شاید بازندگان امروز باشند! حواستان هست؟ شما باید حداقل یکبار در سال احساسات و عواطف خود را کنار بگذارید و با عقل و منطق مروری عمیق نسبت به سبد سهامتان داشته باشید.
یک قاعده کلی آن است که از خودتان این سؤال را بپرسید: «اگر قرار بود دوباره این سهم را بخرم، حسابی برای همه معاملهگران آیا با شرایط فعلی امروز بازهم حاضر به خرید آن بودم؟» اگر پاسخ مثبت است… خوش به حالتان! این سهم را نگه دارید؛ اما اگر پاسخ منفی است… بهتر است درباره فروش این سهم و خرید سهمی که جذابیت بیشتری دارد، جدیتر فکر کنید، یا حداقل میتوانید با خرید سهام شرکتهای دیگر نسبت این سهم در پرتفویتان را کاهش دهید.
آیا آماده ورود به بازار سهام شدهاید؟
خب، ما مروری بر مقدمات سهام داشتیم و اکنون میدانیم که سهام چیست. برخی از مواردی که راجع به آنها صحبت کردیم در زیر آمده است:
- سهم نشاندهنده مالکیت صاحب آن در شرکت است.
- خرید سهم یک شرکت باعث میشود که شما مالک بخشی از آن شرکت شوید.
- شما از دو طریق میتوانید با استفاده از سهام کسب درآمد کنید: افزایش قیمت سهم و دریافت سود نقدی سالیانه از شرکت.
- یک پرتفوی متنوع میتواند ریسک سرمایه گذاری شما را کاهش دهد.
خب مرحله بعد چیست؟
اکنون شما مجهز به دانش اولیه لازم برای آغاز به کار در بازار بورس هستید. حالا باید جزئیات بیشتری را دراینباره بیاموزید. گام بعدی شیرجه زدن در استخری از سهام است. اگر ندانید که عمق این استخر چقدر است ممکن است سرتان با کف سنگیاش برخورد کند و حسابی درد بگیرد. در دوره های آموزشی دیگر مدیرمالی به شما یاد میدهیم چطور ابتدا عمق را تخمین بزنید و سپس شیرجه بروید.
با ما همراه باشید.
(پایان درس یازدهم و پایانی دوره آموزشی آشنایی با سهام)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراک گذاری این مقاله در شبکه های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
باز کردن حسابهای معاملاتی فارکس برای هر دسته از معامله گران
شرکت LiteFinance طیف وسیعی از حساب های تجاری را برای هر دسته از معامله گران توسعه داده است. نوع حسابی که با سلیقه و تجربیات شما بیشترین سازگاری را دارند انتخاب کرده و در یک دقیقه آن حساب را باز کنید.
- دقت قیمت گزاری افرایش یافته
- اجرای سفارشات بدون قیمت گزاری دوباره
- بدون Stop و سطوح Limit
- مجاز به معاملات در زمان خبر و اسکالپ
- مدت زمان نامحدود معاملات
- معاملات به طور مستقیم به ارائه دهندگان نقدینگی وصل می شوند
- بدون تضاد بهره
- پلت فرم معاملات اجتماعی در دسترس است
- 2.5٪ در سال در حساب شما
- اهرم 1:1000
حساب معاملاتی ECN برای معامله گران حرفه ای و همچنین سرمایه گذارانی است که مایل به استفاده از خدمات تجارت اجتماعی هستند. این نوع حساب دارای بالاترین درصد بهرهی سالیانه است که روی سرمایههای استفاده نشده اعمال میشود، و همچنین دسترسی به نقدینگی عمیق به همراه اسپردهای پایین و شناور میباشد. حساب معاملاتی بر اساس تکنولوژی ECN ایجاد می شود که دسترسی به بهترین قیمت ها در بازار را فراهم می کند، همچنین دارای قابلیت اجرای سریع و تضمین شده ی دستورات بدون هیچ گونه قیمت گذاری مجدد و تضاد بهره .
ECN (شبکه ارتباطات الکترونیکی) یک تکنولوژی منحصر به فرد برای معاملات فارکس است که بدون مداخله کارگزاری انجام می شود. کارگزار ECN یک نوع پلت فرم است که هر سفارش هر یک از طرفین با یک قرارداد متقابل در داخل شرکت یا پیمانکار کارگزاری هماهنگ می شود. این یک گزینه خوب برای باز کردن حساب معاملاتی فارکس حرفه ای است.
- دقت قیمت گزاری افرایش یافته
- اجرای سفارشات و بدون قیمت گزاری مجدد در بازار
- بدون Stop و سطوح Limit
- اهرم 1:1000
- طیف گسترده ای از پلت فرمهای های معاملاتی mt4 / m5
حساب معاملاتی واقعی برای معامله گران با تجربه. حساب کلاسیک فارکس با اسپرد شناور برای معامله گرانی که تجربهی زیادی در تجارت دارند و دیدگاه های خود را نسبت به بازاردارند، طراحی شده است. این نوع حساب برای کسانی مطلوب است که استراتژی ثابت شده ای در معامله با اهرم 1:500 و قیمت های 5 رقمی دارند و دسترسی به معاملات دبا حجم بالا داده میشود
- فرصت معامله در میکرو لات. حجم قرارداد فقط 1000 دلار میباشد.
- حداقل سپرده 10 دلار. حساب های سنت در این مرحله از تجربهی تجاری شما در LiteFinance نیاز به پرداخت مبلغ های بزرگ ندارند
شما عملکرد خوبی در حساب آزمایشی داشته اید و حالا قصد دارید درآمد واقعی کسب کنید؟ شما این فرصت را با LiteFinance دارید! حساب سنت فارکس بهترین راه برای ورود به دنیای تجارت واقعی و کسب اولین سود شما است. حساب سنت به شما در درک بهتر روانشناسی تجارت کمک خواهد کرد، زیرا برای کسانی که فقط تجارت فارکس را انجام داده اند، توسعه یافته است. در عین حال، این حساب ها خطرات تجاری را به حداقل می رساند؛ زیرا سپرده ها در سنت محاسبه می شوند.
مشخصات حساب
ECN | CLASSIC | |
---|---|---|
اسپرد | شناور، از 0.0 پیپ | شناور، از 1.8 پیپ |
کمیسیون | از 0,25$ برای هر لات 1 | نه |
نوع اجرا | MARKET EXECUTION | MARKET EXECUTION |
پلت فرم | MT4/MT5 | MT4/MT5 |
اهرم | 1:1000 - 1:1 | 1:1000 - 1:1 |
ارز پایه حساب | USD, EUR, MBT | USD, EUR, MBT |
حداقل سپرده | $50 | $50 |
نرخ،٪ در سال 2 | 2.5% | 0% |
حسابهای اسلامی | بله | بله |
تجارت اجتماعی | در دسترس | در دسترس |
اندازهی لات، $ | 100000 | 100000 |
مینیمم استپ | 0.01 | 0.01 |
حداقل حجم | 0.01 | 0.01 |
حداکثر حجم | 100 | 100 |
حداکثر تعداد سفارشات | بدون محدودیت | بدون محدودیت |
سطح کال مارجین | 100 | 100 |
سطح استاپ اوت | 20 | 20 |
- Forex Major - 10$ برای هر لات, Forex Crosses - 20$ برای هر لات, حسابی برای همه معاملهگران Forex Minor - 30$ برای هر لات, Metals - 20$ برای هر لات, Oil - 0.5$ برای هر لات, CFD on shares - 25 سنت برای هر سهم, Stock indices - 0.5$ در هر قرارداد
- نرخ بهره سالانه درصد اعتبار در بودجه مازاد (سود سالیانه).
وضعیت حساب بررسی شده است روزانه در پایان روز (در ساعت 23:59 GMT +3) تعیین می شود مقدار سرمایه خود مشتری در معامله استفاده نمی شود. مقدار بهره روزانهای که محاسبه شده مطابق با موارد زیر است فرمول:
%, روزانه = (free_margin یا اعتبار) * نرخ بهره / 100 / 360 , where:
- free_margin - اعتبار - مقدار بودجه ای که خود مشتری دارد بودجه مازاد در هنگام محاسبه؛
- نرخ بهره - نرخ بهره مشخص شده است;
- 360 - تعداد روزها در یک سال.
الگوریتم محاسبه بهره توسط برنامه نویس تعیین می شود و قابل اصلاح نیست. مقدار محاسبه شده روزانه انباشته شده و به صورت خودکار ذخیره می شود. منافع جمع شده در طول تمام ماه در روزهای آخر تقویم ماه پرداخت می شود. بهره ها ماهانه محاسبه شده و جمع آوری میشوند و در اخرین روزهای ماه پرداخت میشوند. این تعهد به عنوان یک عملیات متعادل کننده با نظر "IR" ساخته شده است.
تعهد فقط به حسابهای فعال تعلق میگیرد. اگر در آخرین روز تقویم حساب شما در بایگانی باشد یا خاموش باشد، بهره به مدت زمان قبلی فعالیت (مبلغ سود روزانه محاسبه شده در ماه جاری پیش از آن) پرداخت نخواهد شد. اگر هیچ فعالیتی در حساب مشتری وجود نداشته باشد، شرکت حق تغییر یا لغو شرایط سود سالیانه را دارد. همچنین یک سابقه تجاری ضعیف نیز می تواند یک دلیل برای تجدید نظر باشد.
-
Facebook
هشدار ریسک: تجارت در بازارهای مالی ریسکهایی با خود به همراه دارد. قراردادهای ما به التفاوت (CFD) محصولات مالی پیچیده ای هستند که توسط مارجین معامله میشوند. معامله CFD ها میتواند ریسک خیلی بالایی داشته باشد چون در آنها از اهرم معاملاتی استفاده میشود که میتواند هم به نفع و هم به ضرر شما عمل کند. در نتیجه CFD ها برای تمامی سرمایهگذاران مناسب نخواهد بود، چرا که این امکان وجود دارد که تمامی سرمایه خود را از دست بدهند. باید به خاطر داشته باشید که نباید بیش از آنچه امادگی از دست دادن احتمالی آن را دارید، سرمایهگذاری کنید. پیش از اتخاذ تصمیم در این تجارت بایستی اطمینان حاصل کنید که ریسکهای دخیل و احتمالی را بر اساس اهداف سرمایهگذاری و سطح تجربه خود میشناسید. برای دیدن بیانیه افشای ریسک ما اینجا کلیک کنید .
این وب سایت متعلق به مجموعه شرکت های جهانی LF بوده و توسط آن اداره می شود، که شامل:
LiteFinance Global LLC یک شرکت مسئولیت محدود می باشد، که در سنت وینسنت و گرانادینز (St. Vincent and the Grenadines) با شماره 931 LLC 2021 ثبت شده است. آدرس رسمی و قانونی ما: سنت وینسنت و گرانادینز، شهر Kingstown، خیابان James، ساختمان شماره یک بانک سنت وینسنت، طبقه اول. ایمیل:
Liteforex (Europe) LTD به عنوان یک شرکت سرمایه گذاری در قبرس با شماره HE230122 ثبت شده است، که توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار قبرس(CySEC) ، تحت شماره مجوز 093/08، نظارت و قانون گذاری می شود و مطابق با دستورالعمل بازار ابزار های مالی (MiFID) فعالیت می کند. سرمایه تمام مشتریان خرد توسط صندوق جبران خسارت سرمایه گذاران (به شرط وتجد شرایط بودن) بیمه می شود. ایمیل:
LiteFinance Global LLC به افراد مقیم در کشور های حوزه اقتصادی اروپا (EEA)، آمریکا، اسرائیل، ژاپن، و تعدادی از کشور های دیگر خدمات دهی نمی کند.
تفاوت نمودار لگاریتمی با حسابی چیست ؟
تفاوت نمودار لگاریتمی با حسابی چیست ؟ به طور کلی نمودارهای تحلیل از دو محور (عمودی و افقی) تشکیل شده اند. که هر یک از آن ها نمایانگر یک مورد خاص هستند: محور عمودی Y و افقی X که از محور عمودی برای نمایش قیمت و افقی برای نمایش زمان استفاده می شود. محور y که در واقع نشان دهنده تغییرات در قیمت سهام می باشد، دارای دو مقیاس حسابی و لگاریتمی است. شخص تحلیل گر با توجه به نوع مقیاسی که قرار است انجام دهد از یکی از این تکنیک ها استفاده می حسابی برای همه معاملهگران کند. اغلب نرم افزارهای تحلیلی سبک تغییر قیاس را به راحتی انجام می دهند و سبک های مختلفی از نمودارها را به نمایش می گذارند.
اما مسئله ای که وجود دارد و اغلب تحلیل گران و معامله گران با آن رو به رو اند این است که نمودار حسابی بهتر است یا لگاریتمی؟ در همین راستا در این مطلب به طور کامل به بررسی تفاوت بین این دو مورد در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.
آشنایی در این رابطه به شخص تحلیلگر کمک می کند تا در تحلیل های خود اشتباهات فاحشی را نداشته باشد. با ما همراه باشید…
تفاوت نمودار مقیاس لگاریتمی با حسابی چیست؟
- از نمودار حسابی اغلب در محدوده های قیمتی پایین و نوسانات کوتاه مدت استفاده می شود. در صورتی که در تحلیل های بلند مدت به دلیل قیمت های بالاتر از نمودار لگاریتمی استفاده می شود.
- حرکات و تغییرات در چارت لگاریتمی واقعی تر است و از طریق آن معامله گران می توانند میزان دقیق سود و حد ضرر خود را به صورت درصدی محاسبه کنند. علی الخصوص در تغییرات قیمتی بیشتر از 100 درصد.
- استفاده از نمودار لگاریتمی در بورس کاربرد زیادی دارد، چرا که با استفاده از نرم افزارهای فیبوناچی قیمت، می توان نقاط حمایتی و اهداف قیمتی را بهتر به دست آورد. برای مثال: در نرم افزار متاتریدر ، فیبوناچی پروجکشن و همچنین اکسپشن، انجام محاسبات با دقت بیشتری انجام می شود و کم تر اشتباه رخ می دهد.
برای درک بهتر تفاوت این دو مورد به مثال ذیل توجه کنید:
برای مثال شخصی را در نظر بگیرید که سهام شرکت ملی صنایع مس را با قیمت 200 تومان خریده است و بعد از مدتی قیمت این سهام افزایش پیدا کرده و شخص روی قیمت 400 تومان اقدام به فروش کرده است.
اکنون برای بررسی تغییرات قیمت این معامله، 2 روش پیش روی ما قرار دارد:
1- حسابی: از لحاظ عددی اگر در نظر بگیریم قیمت سهام با 200 تومان افزایش رو به رو بوده است. (200=200-400)
2-درصدی: از لحاظ درصدی نیز قیمت با 200 درصد افزایش مواجه شده.
حال شخص دیگری همین سهام را زمانی خریداری کرده است که قیمت هر واحد400 تومان بوده و بعد از مدتی روی قیمت 600 تومان اقدام به فروش کرده است.
محاسبه تغییرات و میزان سود این معامله با مورد اول کاملا یکسان است.
نکته ای که در این رابطه وجود دارد این است که، هر دو معامله گر در واقع قیمت سهامشان به میزان 200 تومان افزایش داشته است، این موضوع در نمودار خطی کاملا یکسان است، اما در نمودار لگاریتمی شرایط از لحاظ کسب سود کاملا متفاوت است، چرا که شخص اول در واقع سود بیشتری به نسبت دومی داشته است.
در این رابطه به تصویر زیر توجه کنید:
همان گونه که مشاهده می کنید و در تصویر مشخص است، در نمودار مقیاس خطی یا همان حسابی ارتفاع سود این دو معامله و تغییرات قیمت آن به صورت یکسان است، چرا که اختلاف قیمت هر دو این سهام گذاری 200 تومان بوده و این یعنی ارتفاع باید برابر باشد. اما در نمودار لگاریتمی این خطوط یکسان نخواهند بود.
از کدام مقیاس استفاده شود: لگاریتمی یا حسابی؟
با توجه به توضیحاتی که داده شد، در می یابیم که خطوط نمودار و امواج به صورت دقیق و واقعی مشخص نیست، بنابراین اگر بخواهیم با استفاده از این نمودار شرایط بازار را با واقعیت تطابق دهیم، باید تغییرات و نوسانات قیمت به صورت درصدی نمایش و محاسبه داده شود. در این راستا توصیه می کنیم، هرگاه در نمودار خطی(حسابی) حرکت پر شتاب و سریع را مشاهده کردید که بیشتر از 100 درصد تغییر بود بلافاصله برای تحلیل از نمودار درصدی(لگاریتمی) استفاده کنید. توجه داشته باشید که در بازار و معاملات کوچک و کوتاه مدت درصد تغییرات معمولا از 100 درصد کم تر می باشد و این یعنی اختلاف قیمت ها زیاد نیست و استفاده از نمودار حسابی یا لگاریتمی تفاوت چندانی ندارد.
بررسی دیدگاه جان مورفی در این رابطه:
در حالت کلی نمودارهای قیمت دو نوع اطلاعات را در اختیار تحلیل گران قرار می دهند: قیمت و زمان. در نمودارها، زمان به صورت افقی به نمایش گذاشته می شود که در آن تاریخ ها از چپ به راست حرکت می نمایند. در مقابل مقیاس قیمت نیز به صورت عمودی نمایش داده می شود، از پایین به سمت بالا قیمت ها افزایش پیدا می کند. در نمودار دو روش برای نمایان شدن قیمت وجود دارد که در این بین رایج ترین روش استفاده از مقیاس خطی است.
نمودار خطی: در نمایش نمودار به صورت خطی هر افزایش قیمت به صورت یکسان رسم می گردد، برای مثال: خط نمایش صعود از 30 به 40 همانند صعود از 70 به 80 نمایش داده می شود، در هر دو این موارد 10 واحد صعود اتفاق افتاده است که این در مقیاس عمودی به صورت یکسان نمایش داده می شود.
نمودار لگاریتمی: در نمودار لگاریتمی در واقع قیمت و تغییرات آن به صورت درصدی اندازه گیری و نمایش داده می شود. برای اینکه موضوع را بهتر درک کنید، در یک توضیح مختصر می توان گفت حرکت قیمت از نمودار 20 به 30 بسیار بزرگتر از 60 به 70 نمایش داده خواهد شد، دلیل این امر میزان صعود است، به این صورت که از لحاظ درصدی، میزان صعود از نمودار 60 تا 70 نزدیک به 20 درصد رشد است در صورتی که در صعود از واحد 20 به 30 میزان صعود نزدیک به 100 درصد می باشد.
از نظر جان مورفی، تفاوت بین دو مقیاس برای کوتاه مدت زیاد اهمیت ندارد و بیشتر تحلیلگران در حال حاضر از مقیاس حسابی برای تحلیل های خود استفاده می کنند. اما قطعا تفاوت در نمودارهای بلند مدت اهمیت بیشتری خواهد داشت.
در یک نمودار لگاریتمی، صعود قیمت ها در مقایسه با حرکتهای ابتدایی تغییرات کوچکتر نمایش داده می شود و در نتیجه ی آن خطوط روند در نمودارهای لگاریتمی سریعتر شکسته می گردد. طبق این نظرات، هیچ پاسخ قطعی وجود ندارد که استفاده از کدام تکنیک می تواند به نسبت دیگری برتری داشته باشد. با این وجود به کارگیری از هر دو این نمودارها در تحلیل های بلند مدت بسیار ایده آل است و نرم افزارها تغییر مقیاس را از حسابی به لگاریتمی به ادگی انجام می دهند.
ابزارهای تحلیلی و مقیاس لگاریتمی
در نظر داشته باشید اگر از دیتای های خام شرکت های تامین کننده استفاده نمایید، این اطلاعات در ابتدا تنها قابلیت این را دارند که به صورت حسابی نمایش داده شوند و زمانی که وارد ابزارهای تحلیل تکنیکال شدند، در صورت اجرا نمودارها مقیاس به صورت حسابی نمایان خواهد شد و این نکته نیز وجود دارد که در همه نرم افزارها امکان تبدیل نمودار از حسابی به لگاریتمی فراهم نمی باشد. به عنوان نمونه: در نرم افزار متاتریدر 4 امکان قیاس بر اساس نمودار لگاریتمی وجود ندارد و نمودار لگاریتمی در متاتریدر 5 در دسترس و قابل استفاده است.
حالا که می دانید، تفاوت نمودار لگاریتمی با حسابی چیست ؛ توجه داشته باشید که در نمودار لگاریتمی فقط محور قیمت است که به صورت درصدی نمایش داده می شود و قیمت زمان به صورت خطی باقی خواهد ماند.
در این مقاله به طور کامل بررسی کردیم که تفاوت نمودار لگاریتمی با حسابی چیست ؟ و طبق مطالب دیدیم که بر خلاف نمودارهای حسابی در نمودار لگاریتمی درصد تغییرات قیمت قابل مشاهده و مقایسه است. در نمودارهای لگاریتمی هنگام ترسیم نقاط از درصد تغییرات استفاده می گردد و به همین دلیل است که در واحد های مختلف تغییرات به صورت برابر نشان داده نمی شود. اما در مقابل در مقیاس حسابی برای رسم خطوط نمودار از فاصله های مساوی بین مقادیر استفاده می گردد.
در یک نمودار لگاریتمی درصد کاهش و افزایش قیمت وزن دهی می شود، این در حالی است که در نمودار حسابی مقدار حقیقی و مشخصی از سود آوری و روند قیمت نمایش داده نمی شود. بیشتر تحلیل گران و تریدر ها بر این باورند که اگر درصد تغییرات قیمت بیشتر از صد باشد، بهتر است تا ما از نمودار لگاریتمی استفاده کنیم، چرا که تحلیل ها در این نمودار به واقعیت بازار بورس نزدیکی بیشتری دارد.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای حسابی برای همه معاملهگران پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی حسابی برای همه معاملهگران به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا حسابی برای همه معاملهگران قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید حسابی برای همه معاملهگران [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
در بورس همه چیز تغییر میکند، شما چرا تغییر نمی کنید؟ (درس آخر)
در بورس همهچیز تغییر میکند، شما هم همگام با تغییرات بورس، تغییر کنید!
همهچیز تغییر میکند؛ طبیعت، مردم، دولتها، افکار و عقاید و حتی سرمایه گذاریها. سهامی که شما ۲ حسابی برای همه معاملهگران سال پیش خریدید شاید دیگر در استراتژی سرمایه گذاری امروز شما جایی نداشته باشد. قهرمانان دیروز شاید بازندگان امروز باشند! حواستان هست؟ شما باید حداقل یکبار در سال احساسات و عواطف خود را کنار بگذارید و با عقل و منطق مروری عمیق نسبت به سبد سهامتان داشته باشید.
یک قاعده کلی آن است که از خودتان این سؤال را بپرسید: «اگر قرار بود دوباره این سهم را بخرم، آیا با شرایط فعلی امروز بازهم حاضر به خرید آن بودم؟» اگر پاسخ مثبت است… خوش به حالتان! این سهم را نگه دارید؛ اما اگر پاسخ منفی است… بهتر است درباره فروش این سهم و خرید سهمی که جذابیت بیشتری دارد، جدیتر فکر کنید، یا حداقل میتوانید با خرید سهام شرکتهای دیگر نسبت این سهم در پرتفویتان را کاهش دهید.
آیا آماده ورود به بازار سهام شدهاید؟
خب، ما مروری بر مقدمات سهام داشتیم و اکنون میدانیم که سهام چیست. برخی از مواردی که راجع به آنها صحبت کردیم در زیر آمده است:
- سهم نشاندهنده مالکیت صاحب آن در شرکت است.
- خرید سهم یک شرکت باعث میشود که شما مالک بخشی از آن شرکت شوید.
- شما از دو طریق میتوانید با استفاده از سهام کسب درآمد کنید: افزایش قیمت سهم و دریافت سود نقدی سالیانه از شرکت.
- یک پرتفوی متنوع میتواند ریسک سرمایه گذاری شما را کاهش دهد.
خب مرحله بعد چیست؟
اکنون شما مجهز به دانش اولیه لازم برای آغاز به کار در بازار بورس هستید. حالا باید جزئیات بیشتری را دراینباره بیاموزید. گام بعدی شیرجه زدن در استخری از سهام است. اگر ندانید که عمق این استخر چقدر است ممکن است سرتان با کف سنگیاش برخورد کند و حسابی درد بگیرد. در دوره های آموزشی دیگر مدیرمالی به شما یاد میدهیم چطور ابتدا عمق را تخمین بزنید و سپس شیرجه بروید.
با ما همراه باشید.
(پایان درس یازدهم و پایانی دوره آموزشی آشنایی با سهام)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراک گذاری این مقاله در شبکه های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
دیدگاه شما