هر اندازه لات به حداقل سرمایهگذاری متفاوتی برای باز کردن تجارت فارکس نیاز دارد و دارای ارزش متفاوتی از یک حرکت پیپ است.
بخش اول محاسبه پارامترهای معامله: ریسک معامله را آگاهانه انتخاب کنید!
از آنجایی که اکثر معاملهگران فارکس با استفاده از پلتفرمهای معاملاتی مثل متاتریدر وارد معامله میشوند، گاهی اوقات فراموش میکنند که باید پیش از ورود به معامله میزان حجم، میزان حد ضرر و ارزش هر پیپ معامله را محاسبه کنند. نرمافزارهای معاملاتی مثل متاتریدر به طور خودکار موارد اشاره شده را محاسبه میکنند. به همین دلیل معاملهگران نیازی به محاسبه دستی احساس نمیکنند. اما این یک اشتباه بزرگ در حرفه معاملهگری است. پلتفرمهای معاملاتی تنها بعد از ورود به معامله ارزش هر پیپ را محاسبه میکنند.
فرض کنید میخواهید وارد معامله شوید. سیگنال پرایس اکشن با پین بار صعودی صادر شده و شما میدانید که با قرار دادن حد ضرر در زیر پین بار میتوانید وارد معامله خرید شوید. حد سود معامله هم در تعیین ریسک موجودی معاملاتی فاصله خوبی قرار گرفته و به همین دلیل نسبت حد ضرر به حد سود یا همان ریسک به ریوارد هم منطقی است. تا به این جای کار همه چیز طبق روال پیش میرود و اصولاً میتوانید وارد معامله شوید. اما اشتباه اصلی معاملهگران تازهکار این است که پیش از ورود به معامله میزان ریسک معامله (ارزش دلاری حد ضرر) را با آستانه تحمل ریسک خود مقایسه نمیکنند!
آستانه تحمل ریسک شما چقدر است؟
آستانه تحمل ریسک یکی از موضوعات مهمی است که هر معاملهگری باید در بخش مدیریت سرمایه خود آن را به دقت ارزیابی و تعیین کند. آستانه تحمل ریسک، سقفی است که برای ریسک معاملات انتخاب میشود. اگر آستانه تحمل ریسک معاملهگری ۵ درصد کل سرمایه است، یعنی در هر زمانی و با هر تعداد معاملهای تنها میتواند به اندازه ۵ درصد کل حساب ریسک کند. آستانه تحمل ریسک از هر شخصی به شخص دیگر متفاوت است. شاید معاملهگر دیگری آستانه تحمل ریسک یکدرصدی داشته باشد. در این صورت حد ضرر مجموع معاملات نباید بیشتر از یک درصد کل حساب باشد.
توجه به آستانه تحمل ریسک کمک زیادی به معاملهگر میکند. شاید بازاری سیگنال قوی صادر کرده باشد، اما میزان حد ضرر آن بیش از آستانه تحمل معاملهگر باشد. در این سناریو یا معاملهگر باید از ورود به معامله خودداری کند و یا اینکه خیلی ساده حجم معامله را بهگونهای پایین بیاورد که ارزش دلاری حد ضرر کمتر از آستانه تحمل ریسک معاملهگر باشد.
فرض کنید حد ضرر معاملهای ۶۰ دلار و آستانه تحمل ریسک معاملهگر هم ۳ درصد کل حساب است. طبق قوانین مدیریت سرمایه، اگر موجودی حساب ۱۰۰۰ دلار باشد، معاملهگر نمیتواند وارد این معامله شود. ۶۰ دلار حد ضرر یا ریسک ۶ درصد نسبت به موجودی حساب، فراتر از تحمل ۳ درصدی معاملهگر است. اما اگر حجم معامله را تغییر یابد، میتوان ارزش حد ضرر را به زیر ۳۰ دلار رساند. در این صورت معاملهگر با حجم کمتری وارد معامله خواهد شد و بی دلیل حساب خود را در معرض ریسک جدی قرار نخواهد داد.
متأسفانه معاملهگران زیادی هستند که چندین سال در بازار فارکس فعالیت میکنند، اما هنوز به حد ضرر یا حجم مناسب برای معامله توجهی نمیکنند. عدهای دیگر از معاملهگران هم استراتژی سفت و سختی دارند و تنها از حجم ثابتی برای تمام معاملات استفاده میکنند. اگر شما هم تمایلی به تعیین حد ضرر ندارید و یا حجم معاملات را بدون دلیل خاص و منطقی انتخاب میکنید، بهتر است که ابتدا مقاله آموزشی “رابطه ریسک با بازدهی در بازار فارکس” را مطالعه کنید تا به اهمیت حد ضرر در معاملات پی ببرید. در ادامه این مقاله ما سعی میکنیم رابطه پیپ با حجم معامله و همچنین ارزش دلاری حد ضرر و رابطه آن با آستانه تحمل ریسک را بررسی کنیم. این ارزیابی به شما کمک خواهد کرد تا مدیریت بیشتری بر ریسک معاملات و سرمایه خود داشته باشید. فراموش نکنید که مدیریت ریسک مهمترین اصل در حرفه معاملهگری فارکس است.
پیپ چیست؟
در بازار فارکس کوچکترین واحد قیمتگذاری ارزها پیپ است. در اکثر جفت ارزها پیپ همان ۰٫۰۰۰۱ جفت ارز است. اما در جفت ارزهای ین ژاپن هر پیپ برابر ۰٫۰۱ است. برخی از کارگزاریها در قیمتگذاری جفت ارزها از پنج رقم اعشار استفاده میکنند و در نشان دادن جفت ارزهای ین هم از سه رقم اعشار استفاده میکنند. در این صورت آخرین رقم اعشار (رقم پنجم) به جای اینکه پیپ خوانده شود، به آن پیپیت یا pipette گفته میشود که برابر یکدهم یک پیپ است. یعنی ده پیپیت میشود یک پیپ.
مفهوم پیپ در جفت ارز ها (pip)
محاسبه ارزش پیپ و یافتن بهترین حجم برای معامله
ارزش پیپ در هر جفت ارز با دیگران متفاوت است. ارزش هر پیپ جفت ارز EURUSD با ارزش هر پیپ USDCHF تفاوت دارد. برای محاسبه ارزش پیپ کافی است طبق مثالهای زیر عمل کنید.
مثال: معامله با پین بار صعودی USDCAD
پین بار صعودی در نمودار چهارساعته USDCAD فرصت معاملاتی خوبی را ایجاد کرده است
در نمودار چهارساعته USDCAD شاهد هستیم که پین بار صعودی تشکیل شده است. با فعال شدن این سیگنال خرید میتوان وارد معامله شد. حساب معاملاتی ما ۱۰۰۰ دلار است و آستانه تحمل ریسک ما هم تنها ۵ درصد است. اگر از ۱٫۳۳۲۵ دلار وارد معامله خرید شویم، حد ضرر ما ۲۵ پیپ و حد سود ما هم در مقاومت اول ۱٫۳۳۶۵ است. یعنی حد سود معامله ۴۰ پیپ است. وضعیت کلی بازار برای ورود به معامله مناسب است. اما با چه حجمی باید وارد معامله شد، بهطوریکه آستانه تحمل ریسک ۵ درصدی ما نقض نشود؟ در این مورد باید حد ضرر معامله زیر ۵۰ دلار (۵ درصد حساب ۱۰۰۰ دلاری) باشد.
مرحله اول: نرخ فعلی USDCAD در بازار ۱٫۳۳۲۷ است. برای راحتی کار، نرخ برابری را به این شکل روی کاغذ بنویسید:
هر یک دلار آمریکا = ۱٫۳۳۲۷ دلار کانادا
مرحله دوم:. اگر هر ۱٫۳۳۲۷ دلار کانادا برابر یک دلار آمریکا باشد، آنگاه ۰٫۰۰۰۱ (یک پیپ) چند دلار آمریکا خواهد بود؟
محاسبه ارزش تعیین ریسک موجودی معاملاتی هر پیپ (pip) برای جفت ارز هایی که ارز پایه آن ها دلار آمریکاست
با محاسبات بالایی میتوان ارزش هر پیپ را برای جفت ارز USDCAD پیدا کرد. اما مقدار بالایی تنها برای یک واحد USDCAD محاسبه شده است. یعنی با تغییر حجم معامله، ارزش پیپ هم تغییر میکند. برای راحتی کار سعی کنید از یک لات یا ۱۰۰ هزار استفاده کنید. در مثال بالایی ارزش هر پیپ را به عدد ۱۰۰ هزار ضرب کنید. با این کار ارزش هر پیپ از جفت ارز USDCAD برای معاملهای با حجم یک لات تقریباً برابر ۷٫۵۰ دلار خواهد بود.
مرحله سوم: حد ضرر معامله چند پیپ است؟ در مثال بالایی حد ضرر معامله ۲۵ پیپ است. هر پیپ ۷٫۵۰ دلار ارزش دارد. پس حد ضرر معامله با حجم یک لات میشود ۲۵ پیپ ضربدر ۷٫۵۰ یا همان ۱۸۷٫۵ دلار.
اگر موجودی حساب معاملاتی شما ۱۰۰۰ دلار است و آستانه تحمل ریسک شما هم تنها ۵ درصد است باید حجم معامله را پایین تعیین ریسک موجودی معاملاتی بیاورید. با پایین آمدن حجم معامله، ارزش هر پیپ هم کاهش پیدا میکند.
ارزش هر پیپ با تغییر حجم معامله تغییر می کند
طبق جدول بالا میتوانید با ۱۰ هزار دلار یا ۰٫۱ لات وارد معامله خرید شوید. در این صورت حد ضرر شما ۱۸٫۷۵ دلار خواهد بود که خیلی کمتر از ۵۰ دلار (آستانه تحمل ریسک) است. شما حتی میتوانید به جای ۱۰ هزار دلار، با ۲۰ هزار دلار یا ۰٫۲ لات وارد معامله شوید. در این صورت میزان ریسک معامله ۳۷٫۵ دلار خواهد بود. شما میتوانید حجم معامله را بهگونهای تغییر دهید که حد ضرر معامله به آستانه تحمل ریسک در ۵۰ دلار برسد.
اگر حجم معامله را ۰٫۲ لات یا ۲۰ هزار دلار در نظر بگیرید، ریسک معامله شما ۳۷٫۵ دلار یا ۳٫۷۵ درصد کل حساب خواهد بود و بازدهی انتظاری هم ۶۰ دلار یا ۶ درصد کل موجودی حساب خواهد بود. آیا حاضر هستید وارد چنین معامله شوید؟
مثال: معامله با پین بار نزولی AUDUSD
پین بار نزولی چهارساعته AUDUSD از سقوط نرخ برابری و فرصت معاملاتی فروش حکایت دارد
در نمودار چهارساعته AUDUSD شاهد تشکیل پین بار نزولی قوی در ۰٫۷۲۷۲ هستیم. طبق تحلیل پرایس اکشن به این نتیجه رسیدهایم که میتوانیم با این سیگنال وارد معامله فروش AUDUSD شویم.
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
آستانه تحمل ریسک: ۵ درصد کل حساب یا ۵ دلار
محل ورود به معامله فروش AUDUSD: 0.7272
حد ضرر معامله: ۲۵ پیپ
حد سود معامله: ۷۲ پیپ
ریسک به ریوارد معامله منطقی است. میزان سود تقریباً سه برابر میزان ریسک معامله است. پیش از ورود به این معامله باید ابتدا ارزش دلاری هر پیپ را پیدا کنید. ارزش دلاری هر پیپ به شما کمک میکند تا میزان دلاری حد ضرر را متناسب با حجم معامله ارزیابی کنید و بهترین حجم معامله را برای ورود به بازار انتخاب کنید. حجم معامله باید بهگونهای انتخاب شود که حد ضرر بیشتر از آستانه تحمل ریسک شما نباشد.
محاسبه ارزش پیپ برای جفت ارز AUDUSD
در شکل بالا ارزش هر پیپ جفت ارز برابر شد با ۰٫۰۰۰۱۳۷۵۱ دلار استرالیا. از آنجایی که حساب معاملاتی ما بر اساس دلار است، باید ارزش هر پیپ را به دلار آمریکا تبدیل کنیم. برای راحتی کار بهتر است که همیشه ارزش هر پیپ جفت ارز را برای حجم یک لات یا ۱۰۰ هزار محاسبه کنید. یعنی ارزش هر پیپ جفت ارز AUDUSD را به ۱۰۰ هزار ضرب میکنیم، پس ارزش هر پیپ جفت ارز AUDUSD برابر ۱۳٫۷۵۱۰ دلار استرالیاست. برای اینکه دلار استرالیا را به دلار آمریکا تبدیل کنیم، کافی است ۱۳٫۷۵۱۰ را بر نرخ برابری دلار استرالیا به دلار آمریکا ضرب کنید: یعنی ۱۳٫۷۵۱۰ را ضرب در ۰٫۷۲۷۲ میکنیم: ۹٫۹۹۹۹ یا تقریباً ۱۰ دلار. پس ارزش هر پیپ جفت ارز AUDUSD برای معاملهای با حجم یک لات برابر ۱۰ دلار است.
حد ضرر معامله ۲۵ پیپ است، پس:
اگر با حجم یک لات یا ۱۰۰ هزار معامله کنیم، ریسک معامله یا ارزش حد ضرر ۲۵۰ دلار خواهد بود.
اگر با حجم نیم لات یا ۵۰ هزار معامله کنیم، ارزش هر پیپ نصف خواهد شد. پس ریسک معامله ۱۲۵ دلار خواهد بود.
اگر با حجم مینی لات یا ۱۰ هزار دلار معامله کنیم، ارزش هر پیپ یک دلار خواهد شد. پس ریسک معامله تنها ۲۵ دلار خواهد بود.
همانطور که ملاحظه میکنید با حجم ۱۰ هزار واحد AUDUSD میتوان با حد ضرر ۲۵ پیپ یا ۲۵ دلار وارد معامله شد. ۲۵ دلار نصف آستانه تحمل ریسک ما (۵۰ دلار) است. شما حتی میتوانید تعیین ریسک موجودی معاملاتی با ۲۰ هزار AUDUSD هم وارد معامله شوید و مطمئن باشید که ریسک معامله با آستانه تحمل ریسک شما همخوانی خواهد داشت. اگر با ۱۰ هزار واحد AUDUSD وارد معامله فروش شوید، ریسک شما ۲۵ دلار و بازدهی انتظاری ۷۲ دلار خواهد بود.
جمعبندی
در هفته پیش رو سعی کنید این ایده را در معاملات آزمایشی خود پیاده کنید. یعنی بعد از پیدا کردن سیگنال معاملاتی سریعاً وارد معامله نشوید. ابتدا ارزش هر پیپ را محاسبه کنید و بعد از آن بررسی کنید که آیا ریسک معامله با آستانه تحمل ریسک شما همخوانی دارد یا خیر؟ اگر ریسک معامله غیر قابل تحمل بود، حجم معامله را پایین بیاورید. شاید در نگاه اول به نظر پیچیده بیاید، اما بعد از چند بار تمرین کردن این کار به یک عادت تبدیل خواهد شد. در هفته پیش رو این ایده را تست کنید و نتیجه آن را در عملکرد معاملات خود ارزیابی کنید. در مقاله آموزشی هفته آینده بیشتر در این رابطه حرف خواهیم زد.
نحوه محاسبه اندازه موقعیت (position size) در معاملات چگونه است؟ آنچه که لازم است تریدرها بدانند!
اینکه سبد دارایی شما چهقدر بزرگ باشد، چندان اهمیتی ندارد وقتی شما مدیریت ریسک مناسب را انجام ندهید و از تمامی جوانب تجارت و معامله خود آگاهی نداشته باشید. بدون در نظر گرفتن شرایط و عدم آگاهی از مدیریت ریسک و محاسبه اندازه موقعیت، ممکن است داراییهای خود را وارد میدان ریسکها کنید!
هفتهها یا حتی ماهها پیشرفت را میتوان با یک مدیریت معاملاتی ضعیف از بین برد.
یک هدف اساسی که در زمینه تجارت یا سرمایهگذاری وجود دارد، اجتناب از تصمیمگیریهای احساسی است. همانطور که ریسک مالی در قضیه درگیر است، احساسات نیز نقشی اساسی دارند.
باید بتوانید احساسات خود را تحت کنترل داشته باشید تا بر تصمیمات معاملاتی و سرمایهگذاری شما تأثیر نگذارند. به همین دلیل، تهیه مجموعه قوانینی مفید است که بتوانید آنها را در تصمیمات معاملاتی خود اجرایی کنید.
بیایید این قوانین را قوانین سیستم معاملاتی شما بنامیم. هدف این سیستم مدیریت ریسک و حذف تصمیمات غیر ضروری است. هنگام تعیین قوانین سیستم معاملاتی خود لازم است مواردی را در نظر بگیرید. افق سرمایهگذاری شما چیست و چگونه است؟ میزان ریسک شما زیاد است یا کم؟ روی چهقدر سرمایه میتوانید ریسک کنید؟
ما میتوانیم به بسیاری از موارد دیگر اشاره کنیم اما در این مقاله از تترلند، بر روی یک جنبه خاص تمرکز خواهیم کرد و آن نحوه اندازهگیری و تعیین موقعیتهای معاملات فردی است.
نحوه تعیین اندازه حساب
اگرچه این مرحله ساده و یا حتی غیر ضروری به نظر میرسد، اما یک بخش بسیار مهم است. به خصوص اگر که در این زمینه مبتدی هستید، ممکن است به شما کمک کند تا قسمتهای خاصی از تصمیمات خود را به استراتژیهای مختلفی اختصاص دهید. به این ترتیب میتوانید پیشرفتی که با استراتژیهای مختلف انجام میدهید را با دقت بیشتری ارزیابی کنید و همچنین احتمال ریسک بیش از حد را کاهش دهید.
به عنوان مثال، بگذارید بگوییم شما به آینده بیتکوین خوشبین هستید و یک موقعیت طولانی مدت را در کیف پول سخت افزاری خود دارید. احتمالاً بهتر است این سرمایه را بهعنوان بخشی از سرمایه تجاری خود حساب نکنید چرا که آینده مشخص نیست و شما باید داراییهایی حال خود را جز سرمایه فعلی خود حساب کنید.
بنابراین تعیین اندازه موقعیت، تعیین سرمایه موجود و در دسترس شما است که میتواند یک استراتژی معاملاتی مناسب برای شما باشد.
نحوه تعیین میزان ریسک حساب
مرحله دوم تعیین میزان ریسک حساب شما است. این تعیین ریسک موجودی معاملاتی مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصد سرمایه موجودی شما است که آیا مایلید آن را در یک معامله مجزا ریسک کنید یا خیر.
قانون 2٪
در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایهگذاری وجود دارد به نام قانون 2٪ که طبق این قانون، یک معاملهگر نباید بیش از 2٪ از حساب خود را در یک معامله به خطر بیندازد و روی آن را ریسک کند. ما به معنای دقیق آن میپردازیم، اما ابتدا اجازه دهید این قانون را متناسب با بازارهای ارزهای دیجیتال تعریف کنیم.
قانون 2٪ یک استراتژی مناسب برای سبکهای سرمایهگذاری است که معمولاً فقط شامل ورود به چند موقعیت بلند مدت هستند. همچنین، به طور معمول نسبت به دیگر استراتژیها در زمینه ارزهای دیجیتال، با ابزارها و شاخصهای کمتری انجام میشود.
اگر تریدر فعالتری هستید و بهخصوص اگر تجارت خود را به تازگی شروع میکنید، محافظه کارانهتر عمل کردن میتواند موثر باشد. در این حالت، اجازه دهید این را قانون را به قانون 1٪ تغییر دهیم.
این قانون حکم میکند که شما نباید بیش از 1٪ از حساب خود را در یک معامله و تجارت به خطر بیاندازید. آیا این بدان معناست که شما فقط با 1٪ سرمایه موجود خود وارد معاملات میشوید؟ قطعاً خیر! این فقط به این معنی است که اگر ایده معاملاتی خود شما اشتباه کرده باشید و قیمت به حد ضرر برسد، فقط 1٪ از حساب خود را از دست خواهید داد!
نحوه تعیین ریسک تجارت و محاسبه اندازه موقعیت
تاکنون، اندازه و ریسک حساب خود را تعیین کردهایم. بنابراین، چگونه میتوان اندازهگیری موقعیت را برای یک معامله تعیین کرد؟
ما ابتدا نگاه میکنیم که نقطه عدم اعتبار ایده معاملاتی شما کجاست. این مرحله یک ملاحظه اساسی است و تقریباً در مورد هر استراتژی اعمال میشود. وقتی نوبت به معامله و سرمایهگذاری میرسد، ضرر و زیانها همیشه بخشی از آن خواهند بود.
در حقیقت، ریسکها یک قطعیت هستند. ریسکها و ضررها مانند یک بازی احتمالاتی هستند که حتی بهترین معاملهگران همیشه در برابر آنها در امان نیستند. گاهی نیز ممکن است برخی از معاملهگران به مقدار زیادی با ریسکها سر و کار داشته باشند و در بسیاری از معاملات خود سود بالایی کسب کنند. چهطور ممکن است؟ همه اینها به مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن برمیگردد.
به همین ترتیب، هر ایده معاملاتی باید دارای یک نقطه ورود و خروج باشد. اینجاست که می گوییم: “ایده اولیه ما اشتباه بود و ما باید از این موقعیت خارج شویم تا ضررهای بعدی را کاهش دهیم”. در سطح عملیتر، این فقط به معنای جایی است که ما حد ضرر و زیان خود را تعیین میکنیم.
روش تعیین نقطه عدم اعتبار کاملاً مبتنی بر استراتژی معاملات فردی و معیارهای خاص فردی است. نقطه ورود و خروج میتواند براساس پارامترهای فنی، مانند یک منطقه حمایت یا مقاومت باشد. همچنین میتواند براساس شاخصها، شکسته شدن ساختار بازار یا موارد دیگری نیز باشد.
برای تعیین حد ضرر، رویکردی متناسب با همه ابعاد و مناسب همه اشخاص وجود ندارد. شما باید خودتان تصمیم بگیرید که کدام استراتژی مناسب سبک شما است و بر اساس آن نقطه ورود و خروج از معامله را تعیین کنید.
در پایان
محاسبه اندازه موقعیت معامله به برخی از استراتژیهای دلخواه فردی مبتنی و وابسته نیست. این محاسبه باید شامل تعیین ریسک حساب و بررسی نقطه خروج قبل از شروع معامله باشد.
جنبه مهم این استراتژیها، اجرای دقیق آنها است. هنگامی که اندازه موقعیت و نقطه خروج معامله را تعیین کردید، با دقت و بررسی شروع کنید.
به یاد داشته باشید که بهترین روش برای یادگیری اصول مدیریت ریسک و محاسبه اندازه موقعیت، تمرین و استفاده صحیح از آنها است.
نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس
نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس در هر پوزیشنی در فارکس یکی از مهمترین اصول مدیریت سرمایه و ریسک در این بازار است که انجام صحیح آن میتواند منجر به موفقیت تریدرها شود. انجام معاملات در بازار فارکس همیشه این سوال برای معاملهگران پیش آمده که با چه میزان مقدار لات وارد معامله شوند. در اینجا به نحوه محاسبه لات در فارکس میپردازیم.
لات در فارکس چیست؟
بسیاری از معامله گران روشهای اشتباهی را برای میزان لاتیج یا محاسبه لات استفاده میکنند، که ممکن است باعث ضررهای سنگینی در حساب معاملاتی آن ها شود. به عنوان مثال برخی از معاملهگران به ازای هر ۱۰۰۰$ برای حجم معاملاتشان ۰.۱ lot در نظر میگیرند که این روش کاملا غیر اصولی و اشتباه است.
در صورتی که حساب معاملاتی شما کوچک باشد، مثلا ۱۰۰$ یا ۲۰۰$، اگر برای هر پوزیشن ۰.۰۱ لات در نظر بگیرید اشکالی ندارد و مدیریت سرمایه در آن لحاظ شده است. اما برای حسابهای بزرگتر این روش برای محاسبه لات منطقی نمیباشد زیرا معامله گران باید با توجه به میزان ریسکی که در نظر دارند و بالانس حساب میزان لاتیج را تعیین کنند.
آموزش لات در فارکس
فارکس معمولاً در مقادیر خاصی به نام لات یا اساساً تعداد واحدهای ارزی که میخرید یا میفروشید معامله میشود. Lot کوچکترین اندازه موقعیت موجود است که میتوانید هنگام معامله یک جفت ارز در بازار ارز قرار دهید.
برای تجارت فارکس، باید اندازه لاتهایی را که بروکرهای فارکس ارائه میدهند، بدانید. شما در حرفه معاملاتی خود با اندازههای مختلف لات مواجه خواهید شد و دانستن اینکه چقدر پول برای سرمایهگذاری نیاز دارید و ارزش پیپ در هر اندازه لات برای موفقیت شما در معاملات ارزی بسیار مهم است.
همانطور که گفته شد، معمولاً چهار اندازه لات فارکس وجود دارد که هنگام معامله در فارکس تعیین ریسک موجودی معاملاتی با آنها روبرو میشوید:
هر اندازه لات به حداقل سرمایهگذاری متفاوتی برای باز کردن تجارت فارکس نیاز دارد و دارای ارزش متفاوتی از یک حرکت پیپ است.
به بیان ساده، لاتها در معاملات فارکس واحدهایی هستند که اندازه معامله را اندازهگیری میکنند و به تعداد واحدهای ارز پایه در مقابل ارز دیگری که میخرید یا میفروشید اشاره میکنند.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، اندازه لات استاندارد، که حداکثر اندازه قرارداد ممکن است که توسط بروکرهای فارکس ارائه میشود، معامله فارکس ۱۰۰۰۰۰ واحد از ارز پایه است. از این رو، در این مورد، وقتی اندازه لات استاندارد فارکس را معامله میکنید، ارزش پیپ اندازه لات استاندارد ۱۰ دلار به ازای هر پیپ است.
اندازههای لاتهای کوچک، میکرو و نانو، اندازههای لات کوچکتری هستند که معاملهگران را قادر میسازد تا موقعیتهای کوچکتری باز کنند و بتوانند با سرمایه سرمایهگذاری کمتری در بازارهای فارکس معامله کنند.
لات استاندارد در فارکس؛ ۱۰۰۰۰۰ واحد ارز
اندازه لات استاندارد همان چیزی است که هنگام معامله با انواع حسابهای استاندارد بسیاری از کارگزاران فارکس به طور منظم مشاهده میکنید. یک لات استاندارد یک لات ۱۰۰۰۰۰ واحدی از ارز پایه است و معامله با این اندازه موقعیت به این معنی است که هر حرکت پیپ در معامله شما ۱۰ دلار ارزش دارد.
۱ لات چقدر است؟ (۱ لات استاندارد)
در فارکس، ۱ لات استاندارد به حجم ۱۰۰۰۰۰ واحد اشاره دارد. بنابراین وقتی ۱ لات از یک جفت ارز فارکس را خریداری میکنید، به این معنی است که ۱۰۰۰۰۰ واحد از ارز پایه خریداری کردهاید. فرض کنید میخواهید یورو را در مقابل دلار آمریکا بخرید و نرخ مبادله EURUSD 1.17 است. بنابراین، وقتی ۱ لات استاندارد EUR/USD را خریداری میکنید، ۱۱۷۰۰۰ دلار خرید خواهید کرد.
مینی لات در فارکس – ۱۰۰۰۰ واحد ارز
اندازه مینی لات یک انتخاب عالی برای کسانی است که ممکن است بخواهند فارکس را در یک پلتفرم معاملاتی با مقادیر کمی کمتر معامله کنند. اما اجازه ندهید شما را فریب دهد! حتی اگر تعیین ریسک موجودی معاملاتی به آنها به عنوان لاتهای کوچک اشاره میشود، هنوز هم سرمایهگذاری بسیار قابل توجهی را برای بسیاری از معاملهگران نشان میدهند (و میتوانند سود قابل توجهی ایجاد کنند).
لات کوچک برابر با ۱۰٪ لات استاندارد (۱۰۰,۰۰۰ x 0.10 = 10.000 units). یعنی ۱۰۰۰۰ واحد از ارز تامین مالی حساب شما. اگر از یک حساب مبتنی بر دلار استفاده میکنید و یک جفت ارز مبتنی بر دلار معامله میکنید، هر تغییر قیمت پیپ در معامله شما ۱.۰۰ دلار ارزش دارد.
۱ مینی لات چقدر است؟
در فارکس، ۱ مینی لات به حجم ۱۰۰۰۰ واحد اشاره دارد. بنابراین وقتی ۱ مینی لات از یک جفت ارز فارکس را خریداری میکنید، به این معنی است که ۱۰۰۰۰ واحد از ارز پایه خریداری کرده اید. فرض کنید می خواهید EUR/USD بخرید و نرخ مبادله ۱.۱۷ است. بنابراین، با خرید ۱ مینی لات یورو/دلار آمریکا، ۱۱۷۰۰ دلار خرید خواهید داشت.
میکرو لات – ۱۰۰۰ واحد ارز
میکرو لاتها یکی از کوچکترین اندازههای لات قابل معامله در بازار فارکس هستند. آنها بستر امنی را برای معاملهگران مبتدی فراهم میکنند تا با سرمایهگذاری اولیه کم، ارزش مناسبی برای پول داشته باشند، در حالی که ریسک را به حداقل میرساند.
یک میکرو لات برابر با ۱٪ لات استاندارد (۱۰۰,۰۰۰ x 0.01 = 1.000 units) است. اگر حساب شما با دلار آمریکا تامین مالی میشود، به این معنی است که یک لات کوچک ۱۰۰۰ دلار از ارز پایهای است که میخواهید معامله کنید، و ارزش هر پیپ فقط ۱۰ سنت است.
یک میکرو لات چقدر است؟
در فارکس، ۱ میکرو لات به حجم ۱۰۰۰ واحد اشاره دارد. بنابراین وقتی ۱ میکرو لات از یک جفت ارز فارکس را خریداری میکنید، به این معنی است که ۱۰۰۰ واحد از ارز پایه خریداری کردهاید. یک بار دیگر، فرض کنید که میخواهید یورو/دلار آمریکا بخرید و نرخ مبادله ۱.۱۷ است. بنابراین، با خرید ۱ میکرو لات یورو/دلار آمریکا، ۱۱۷۰ دلار خرید خواهید کرد.
نحوه محاسبه حجم معامله در فارکس
برای انجام این کار ابتدا باید با تعریف چند مورد از اصطلاحات فارکسی آشنا باشید.
اولین مورد بالانس (Balance) است. بالانس حساب همان مقدار پول یا موجودی حساب شما میباشد.
دومین مورد Risk ratio یا درصد ریسکی است که برای معاملات در نظر دارید. این مقدار معمولا بین ۱تا ۵ درصد میباشد. توجه داشته باشید که ریسک بیشتر از ۵% در فارکس بسیار خطرناک است و ممکن است حساب شما دچار افت سرمایه زیادی شود که جبران آن کار بسیار سختی است.
سومین مورد حد ضرر یا SL است. هر معاملهگر با توجه به استراتژی که استفاده میکند میتواند میزان SL خود را تعیین کند که مقدار حد ضرر به pip برای محاسبه لات و حجم معاملات ضروری است. در واقع این حد ضرر ما است که مقدار لاتیج برای هر معامله را مشخص میکند.
فرض کنید شما یک حساب ۱۰۰۰$ دارید و میخواهید فقط ۵% یا ۵۰$ ریسک کنید. میزان لات یا حجم معامله شما باید مقداری باشد که اگر SL فعال شد، شما در آن معامله فقط ۵۰$ ضرر کنید.
چهارمین مورد pip value یا ارزش هر پیپ در جفت ارز مورد نظر میباشد. کمتر معاملهگران تازه کاری هستند که به این موضوع توجه داشته باشند، مقدار pip value برای هر جفت ارز در فارکس ممکن است متفاوت باشد و مقدار آن برای محاسبه تعیین لات و حجم معاملات بسیار مهم است.
پنحمین مورد لوریج یا اهرم معاملاتی میباشد که بروکر در اختیار معاملهگران قرار میدهد تا بتوانند حجم بیشتری در معاملاتشان استفاده کنند. هرچقدر که لوریج حساب معاملاتی بیشتر باشد میتوان از میزان لات بیشتری استفاده کرد. مورد بعدی مارجین میباشد که عبارتاستاز مقدار پولی که در حین معامله مورد استفاده قرار میگیرد. پیشنهاد میکنیم مقاله تفاوت مارجین و لوریج را مطالعه کنید.
نسبت های لات در فارکس
نام | مقادیر بر حسب ارز پایه | ضریب لات |
---|---|---|
Standard | ۱۰۰,۰۰۰ | ۱ |
Mini | ۱۰,۰۰۰ | ۰.۱ |
Micro | ۱,۰۰۰ | ۰.۰۱ |
Nano | ۱۰۰ | ۰.۰۰۱ |
در جدول زیر مشاهده میکنید که اگر بر روی جفت ارزی مثل EUR/USD بخواهیم از لاتیج یا حجمهای متفاوت استفاده کنیم، میزان سود و ضرر ما بر اساس هر ۱ پیپ چه مقدار خواهد بود. توجه داشته باشید که ما در اینجا تغییرات را به ازای ۱ پیپ درنظر گرفتهایم.
مقدار حجم Lot Size | پیپ Pip | میزان سود یا ضرر |
---|---|---|
۰.۰۱ | ۱ | ۱۰ Cent |
۰.۰۲ | ۱ | ۲۰ Cent |
۰.۰۳ | ۱ | ۳۰ Cent |
۰.۰۴ | ۱ | ۴۰ Cent |
۰.۰۵ | ۱ | ۵۰ Cent |
۰.۱ | ۱ | ۱ $ |
۰.۲ | ۱ | ۲ $ |
۰.۳ | ۱ | ۳ $ |
۱ | ۱ | ۱۰ $ |
۱.۵ | ۱ | ۱۵ $ |
۲ | ۱ | ۲۰ $ |
۱۰ | ۱ | ۱۰۰ $ |
مثالی از محاسبه لات سایز
مثلا pip value در جفت ارز EURUSD به ازای هر یک قرارداد استاندارد یا یک لات برابر ۱۰$ است.اما در جفت ارز USDCAD برابر ۷.۹$ میباشد که این مقدار در جفت ارزهایی که یک طرف آن ها دلار نباشد میتواند تغییر کند.
برای محاسبه pip value میتوان از یک اندیکاتور استفاده کرد که براحتی مقدار آن را در هر جفت ارز به ما نمایش میدهد. در تصویر زیر میتوانید نحوه نمایش دادن آن را ببینید.
فرمول محاسبه لات در فارکس
حجم معامله = میزان ریسک به دلار/ حد ضرر(pip) * pip value
به عنوان نمونه فرض کنید یک حساب داریم که بالانس آن ۱۰۰۰$ است و میخواهیم ۳% ریسک کنیم که برابر با ۳۰$ است. قصد داریم روی جفت ارز EURCAD معامله بزنیم. مقدار pip value آن برابر با ۷.۶$ است و حد ضرر ما ۵۰ پیپ میباشد. طبق فرمول بالا محاسبه لات و حجم معامله را انجام میدهیم.
حجم معامله= ۳۰$ / ۵۰*۷.۶ که در اینجا حجم یا لاتیج ما برای انجام این معامله باید ۰.۰۷۸ lot باشد. به عبارت دیگر در صورتی که با ۰.۰۷ لات پوزیشن بزنیم و این پوزیشن به ضرر رود تنها ۳۰$ ضرر کردهایم.
شاید برای عدهای از معاملهگران سخت باشد که همواره خودشان این محاسبات را انجام دهند به همین منظور نرمافزارها و سایتهایی وجود دارند که این کار را انجام میدهند.
ماشین حساب محاسبه حجم معامله در فارکس
پیشنهاد ما این است که از سایت myfxbook استفاده کنید. در این وبسایت میتوانید با انتخاب جفت ارز مورد نظر و مقدار بالانس حساب و همچنین مقدار ریسک به راحتی محاسبه لات و حجم معامله خود را انجام دهید.
توضیحات تصویر به صورت زیر میباشد:
Currency Pair: جفت ارز مورد نظر خود را انتخاب کنید.
Account Currency: ارز حسابتان را انتخاب کنید ( بر روی USD یا EUR قرار دهید )
Account Size: میزان بالانس و موجودی حسابتان.
Risk Ratio: میزان ریسکی که در صورت فعال شدن حد ضرر یا SL با حساب شما وارد میشود.
Swap with Money: با کلیک روی این گزینه میتوانید میزان درصد ریسک را تبدیل به دلاری کنید.
Stop-Loss, Pips: میزان استاپ لاس بر اساس پیپ
Trade Size: بر روی ۱ قرار دهید.
myfxbook چیست؟
Myfxbook اولین انجمن اجتماعی برای معامله گران فارکس است که می تواند با حساب معاملاتی فارکس شما ارتباط برقرار کند. با انجام این کار به قابلیت های زیر دست پیدا می کنیم:
- سیستم معاملاتی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
- همه سیستم های معاملاتی خود را در یک مکان سازماندهی و پیگیری کنید.
- از داشبورد نوآورانه برای به روز ماندن از بازارها استفاده کنید.
- یک مدیر پول پیدا کنید.
- برای بهبود مهارت های معاملاتی خود، سایر معامله گران را دنبال کنید.
- صفحه سیستم خود را با مشتریان بالقوه به اشتراک بگذارید.
- بررسی نتایج معاملات.
نتیجه گیری
در این مقاله سعی بر آن شد که نحوه محاسبه لات در فارکس را به صورت کامل توضیح دهیم تا در معاملات خود بتوانید مدیریت سرمایه را به صورت دقیق رعایت کنید. در پایین همین صفحه میتوانید سوالات خود را برای ما ارسال کنید تا به آنها پاسخ دهیم و در صورت نیاز این مقاله را بروزرسانی کنیم.
چگونه اندازه پوزیشن معاملاتی را محاسبه کنیم؟ سایز پوزیشن چیست؟
برای ترید کردن، پورتفولیو یا سبد داراییهایتان چه کوچک باشد چه بزرگ، باید مدیریت صحیح ریسک را یاد بگیرید و تمرین کنید؛ در غیراینصورت ممکن است بهشدت ضرر کنید و حسابتان خالی شود؛ هفتهها و ماهها پیشرفت با یک معامله نادرست از بین میرود. در معاملات یا سرمایهگذاری، یکی از اهداف بنیادی اجتناب از تصمیمگیریهای احساسی است. احساسات، نقش پُررنگی در ریسک مالی دارند. باید مراقب احساسات خود باشید تا بر تصمیمهای معاملاتی و سرمایهگذاریتان تعیین ریسک موجودی معاملاتی تاثیر نگذارند. به همین دلیل، بهتر است قوانینی برای خود تعیین کنید و در هنگام انجام معامله یا سرمایهگذاری، قوانین خودتان را رعایت نمایید.
میتوانیم این قوانین را سیستم معاملاتی نام بگذاریم. هدف اولیهی این سیستم مدیریت ریسک است، اما هدف مهم دیگر آن کمک به حذف تصمیمهای غیرضروری است. با این روش، وقتی زمان معامله فرا میرسد، سیستم اجازه نمیدهد تصمیمهای شتابزده و تکانشی بگیرید. در هنگام تعیین و تنظیم این سیستمها باید به چندچیز توجه داشته باشید. افق سرمایهگذاری شما چیست؟ تابآوری ریسکتان چقدر است؟ چه میزان سرمایه را میتوانید درمعرض ریسکِ معامله قرار دهید؟ پرسشهای بیشتری هم وجود دارند که در مقالههای دیگر سایت به آنها پرداخته شده است؛ اما در این مقاله بر نحوه محاسبه اندازه پوزیشن معاملات تاکید داریم.
برای اینکار باید ابتدا بزرگی حساب معاملاتی خود و مقدار مشخصی از آن که مایلیم در یک معامله درمعرض ریسک قرار دهیم را مشخص کنیم.
نحوه تعیین اندازه حساب معاملاتی
اگرچه شاید این یک مرحله ساده و تعیین ریسک موجودی معاملاتی ابتدایی بهنظر رسد، اما یک سنجش و ملاحظهی قوی و معتبر است؛ بهخصوص اگر یک معاملهگر مبتدی هستید، اینکار میتواند در تخصیص بخشهای مشخصی از پورتفولیو به راهبردهای مختلف، به شما کمک کند. بدین ترتیب میتوانید پیشرفتتان در راهبردها را دنبال کرده و احتمال بروز ریسک را کاهش دهید.
مثلاً فرض کنید به آینده بیت کوین خوشبین هستید و یک پوزیشن بلندمدت در یک کیفپول سختافزاری دارید؛ بهتر است روی آن سرمایهی بلندمدت بهعنوان سرمایه معاملاتی حساب نکنید.
پس در تعیین اندازه حساب، تنها به سرمایهی موجودی توجه خواهیم داشت که میتوانید به یک راهبرد معاملاتی خاص اختصاص دهید.
نحوه تعیین ریسک حساب
گام دوم، تعیین ریسک حساب است. در این مرحله مشخص میکنید که چقدر از سرمایهتان را به یک معامله وارد کرده و آن را در معرض ریسک قرار میدهید.
قانون 2درصد
در عرصه مالی سنتی، یک راهبرد سرمایهگذاری بهنام قانون 2درصد (2% rule) وجود دارد. براساس این قانون، یک معاملهگر نباید بیش از 2درصدِ حساب خود را به یک معامله وارد کند. در ادامه این قانون را توضیح میدهیم، ولی اول بیایید آن را با بازارهای پُرنوسان رمزارز متناسب کنیم.
قانون 2درصد برای سبکهایی از سرمایهگذاری مناسب است که سرمایهگذاران در آنها تنها به چند پوزیشن کمتعداد و بلندمدت وارد میشوند. این استراتژی برای ابزارهای مالی که نسبت به رمزارزها نوسان کمتری دارند مناسبتر است. اگر یک تریدر فعال و بهویژه مبتدی هستید، بهتر است بیشتر از این حرفها محافظهکار باشید. در این مورد، یک قانون 1درصدی برای خودمان درست میکنیم.
این قانون شما را ملزم میکند تا حداکثر 1درصد از موجودی حسابتان را به یک معامله وارد کنید. خُب این یعنی فقط 1درصد از کل سرمایهمان را به معاملات وارد کنیم؟ خیر! این یعنی اگر معاملهتان غلط انجام شد و به قیمت توقف ضرر (stop-loss) رسید، تنها 1درصد از حسابتان را از دست بدهید.
نحوه تعیین ریسک معامله
تا اینجا اندازه و ریسک حساب را تعیین کردیم؛ حالا ببینیم چطور میشود پوزیشن یک معامله را اندازهگیری کرد.
اول ببینیم ایدهی معاملهمان کجا بیاعتبار میشود.
این یک ملاحظه جدی و حیاتی است و تقریباً برای همه راهبردها کاربرد دارد. وقتی بحث معامله و سرمایهگذاری میشود، همیشه پای زیان درمیان است. در واقع زیان یک قطعیت است و همیشه رخ میدهد. معامله، بازیِ احتمالات است؛ حتی بهترین تریدرها هم همیشه سود نمیکنند. برخی تریدرها شاید بیشتر اوقات درباره بازار اشتباه فکر کنند و هنوز هم سود کنند؛ خب چطور ممکن است؟ همه چیز به مدیریت ریسک، داشتن یک راهبرد معاملاتی و وفاداری به آن راهبرد برمیگردد.
پس هر ایده معاملاتی باید یک نقطه بیاعتباری (invalidation point) داشته باشد. اینجاست که میگوییم «ایده اولیهمان اشتباه بود و باید برای جلوگیری از ضرر بیشتر از این پوزیشن خارج شویم». این درعمل همان جاییست که سفارش توقف-ضرر را ثبت میکنیم.
نحوه تعیین این نقطهی بیاعتباری کاملاً به راهبرد فردی معامله و جزییات آن بستگی دارد. این نقطه میتواند بر پارامترهای تکنیکالی همچون ناحیه حمایت یا مقاومت، و اندیکاتورهایی مانند شکست ساختار بازار مبتنی باشد.
رویکرد جامع و کاملی برای تعیین توقف-ضرر وجود ندارد. باید خودتان به این نتیجه برسید که کدام راهبرد با سبک معاملات شما تناسب بیشتری دارد و نقطه بیاعتباری را براساس آن تعیین کنید.
نحوه محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی
حالا همه موارد لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی را در اختیار داریم. فرض کنیم یک حساب با 5000 دلار موجودی داریم. تصمیم گرفتهایم برای هر ترید، حداکثر 1درصد (50 دلار) از آن موجودی را اختصاص دهیم؛ این یعنی در هر معامله حداکثر 50 دلار احتمال ضرر وجود دارد.
فرض کنید با تحلیل بازار، مشخص کردهاید که نقطه بیاعتباری ترید از ورود به موقعیت اولیه، 5درصد است. درواقع وقتی بازار 5درصد مخالفِ پیشبینی ما حرکت میکند، از معامله خارج میشویم و 50 دلار زیان را میپذیریم. درواقع، 5درصد از پوزیشن ما 1درصد از کل حساب را تشکیل میدهد.
- اندازه حساب – 5000 دلار
- ریسک حساب – 1درصد
- نقطه بیاعتباری (فاصله تا توقف-ضرر) – 5درصد
فرمول محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی (از راست به چپ)
اندازه پوزیشن = اندازه حساب x ریسک حساب / نقطه بیاعتباری
اندازه پوزیشن = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.05
1000 دلار = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.05
اندازه پوزیشن این معامله 1000 دلار خواهد بود. با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه بیاعتباری، میتوانید زیان احتمالی را تا حد زیادی کاهش دهید. برای پیادهسازی درست این مدل باید کارمزدهای پرداختی را هم حساب کنید. لغزش احتمالی قیمت، بهخصوص درمورد معامله ابزارهای مالی با لیکوییدیتی یا نقدشوندگی کمتر نیز باید درنظر گرفته شود.
برای درک بهتر نحوه کار این سبک، بدون دست زدن به موجودی حساب، نقطه بیاعتباری را روی 10درصد میگذاریم.
اندازه پوزیشن = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.1
500 دلار = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.1
حالا توقف-ضرر ما فاصلهای دوبرابری نسبت به نقطه ورود اولیهمان دارد؛ پس اگر بخواهیم همان مقدار از موجودی را به معامله وارد کنیم، اندازه پوزیشن نصف خواهد شد.
در پایان …
محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی، به یک راهبرد اختیاری ربط ندارد، بلکه به تعیین ریسک حساب و نگاه به نقاط بیاعتباری ایده ترید پیش از ورود به یک معامله مربوط است. یکی از جنبههای مهم دیگر یک راهبرد، اجرای آن است. وقتی اندازه پوزیشن و نقطه بیاعتباری را تعیین کردید، دیگر در حین اجرای معامله آنها را عوض نکنید. بهترین راه آموختن اصول مدیریت ریسک، تمرین آن است؛ یعنی باید بهصورت عملی این کار را انجام دهید.
از اینکه تا آخر این مقاله با ما بودید تشکر میکنیم. یادتان باشد که این یک توصیه سرمایهگذاری و معاملاتی نیست و صرفاً جنبه آموزشی دارد. برای انجام صحیح و موفق معاملات و کسب سود، باید اطلاعات کاملی داشته باشید و خودتان تحقیق کنید.
بخش دوم محاسبه پارامتر های معامله: تاثیر معامله بر موجودی حساب را به تصویر بکشید!
تحلیل دقیق بازار تنها پیش نیاز ورود به یک معامله نیست. پس از تحلیل بازار و مشخص کردن میزان حد سود و حد ضرر معامله و همچنین محل دقیق ورود به معامله باید تاثیر معامله بر حساب معاملاتی را هم ارزیابی کرد. اکثر معامله گران تازه کار تنها با یافتن سیگنال معاملاتی وارد بازار می شوند و حتی توجهی به اهمیت حد ضرر ندارند. اگر اهمیت حد ضرر برای شما مشخص نیست به مقاله “رابطه ریسک با بازدهی در بازار فارکس و تاثیر آن بر عملکرد معامله گر” نگاه کنید.
در مقاله قبل ما سعی کردیم تا با استفاده از فرمول های ساده ریاضی میزان تعیین ریسک موجودی معاملاتی ریسک معامله را مشخص کنیم. محاسبه ریسک معامله کار آسانی است. تنها کافی است حد ضرر معامله بعدی خود را بر اساس پیپ مشخص کنید و سپس ارزش پیپ را بر اساس دلار یا ارزی که موجودی حساب شما با آن نشان داده می شود محاسبه کنید. چرا تبدیل پیپ به دلار ضروری است؟ حد ضرر همان ریسک معامله است. وقتی حد ضرر شما ۳۰ پیپ است، یعنی اگر سیگنال عمل نکند و یا بازار در خلاف جهت پیش بینی های شما حرکت کند، شما ۳۰ پیپ ضرر خواهید کرد. ۳۰ پیپ ضرر شاید خیلی برای معامله گر قابل درک نباشد. اما اگر ۳۰ پیپ به دلار تبدیل شود، معامله گر به راحتی می تواند درک کند که چه مقدار ضرر خواهد کرد.
حد ضرری که با دلار محاسبه شده باشد به شما اجازه می دهد تا به راحتی آن را با آستانه تحمل ریسک خود مقایسه کنید. آستانه تحمل ریسک هر معامله گری یک مسئله شخصی است و برای همه یکسان نیست. اگر آستانه تحمل ریسک شما برای یک حساب ۱۰۰۰ دلاری ۳ درصد باشد، یعنی تنها می توانید ضرر ۳۰ دلاری را تحمل کنید. از آنجایی که شما پیش از معامله میزان ریسک خود را بر اساس دلار حساب کرده اید، به راحتی می توانید ریسک معامله را با آستانه تحمل ریسک خود مقایسه کنید. اگر میزان ریسک معامله بیشتر از آستانه تحمل شما باشد، یا باید از قید معامله بزنید و یا اینکه حجم معامله را طوری تغییر دهید که ریسک معامله با آستانه تحمل ریسک شما همخوانی داشته باشد.
پس شما به عنوان معامله گر باید بعد از تحلیل دقیق بازار و یافتن سیگنال معاملاتی پارامتر های خاصی را محاسبه کنید و از آن ها برای مدیریت ریسک معامله استفاده کنید. در مرحله تحلیل، حد ضرر با پیپ مشخص می شود. در مرحله دوم پیپ به دلار تبدیل می شود و در مرحله سوم ریسک معامله با ضرب کردن تعداد پیپ به ارزش دلاری هر پیپ به دست می آید. نکته ای که باید در محاسبه ارزش هر پیپ به آن توجه کرد، رابطه ارزش دلاری پیپ با حجم معامله است. اگر حجم معامله کاهش یابد، ارزش هر پیپ هم کمتر خواهد بود. در مقابل اگر حجم معامله افزایش یابد، ارزش هر پیپ هم بیشتر خواهد بود.
این یعنی ریسک معامله را می توان به کمک حجم معامله تغییر داد. معامله گر باید به خود این حق را بدهد که ریسک معامله را بر اساس استراتژی خود تغییر دهد و بهترین ریسک را برای معامله انتخاب کند. در بازار فارکس فرصت های معاملاتی زیادی وجود دارند و اغلب اوقات در یک نماد معاملاتی شاید چندین بار فرصت برای معامله به وجود بیاید. معامله گر برای این که بتواند از فرصت های معاملاتی استفاده کند، باید حتما موجودی حساب را به گونه ای مدیریت کند که توان استفاده از فرصت های معاملاتی را داشته باشد. گاهی اوقات اصلا نیازی به استفاده از چند فرصت معاملاتی نیست و شاید تنها مدیریت یک معامله برای کسب سود کافی باشد.
اثر معامله بعدی بر موجودی حساب
سوال اصلی که در بحث مدیریت حساب باید به آن پاسخ دهید این است که معامله بعدی من موجودی حساب را چگونه تغییر خواهد داد؟ وقتی وارد معامله شدم، چه مقدار از موجودی حساب من در بدترین شرایط از دست خواهد رفت (همان حد ضرر)؟ چقدر از موجودی حساب من آزاد خواهد بود تا از فرصت های دیگر هم استفاده کنم؟ در بازار فارکس معامله گران همیشه از اهرم یا Leverage استفاده می کنند. اهرم به شما اجازه می دهد تا با مقدار کمتری از حساب خود معاملات بزرگ انجام دهید. اگر اهرم حساب شما یک به صد باشد، یعنی با هر ۱۰۰۰ دلار می توانید معامله ای به حجم ۱۰۰ هزار دلار یا یک لات (Lot) باز کنید. در معاملاتی که از اهرم استفاده می شود، بخشی از موجودی حساب تحت عنوان مارجین بلوکه می شود و تا زمان بسته شدن معامله قابل استفاده نیست.
در بالا اشاره کردیم که ارزش هر پیپ یا همان ریسک معامله رابطه مستقیمی با حجم معامله دارد. پس معامله گر بعد از مشخص کردن ارزش دلاری ریسک باید به دنبال بهترین حجم برای معامله باشد. اما چرا؟ میزان سرمایه ای که برای یک معامله بلوکه می شود، می تواند بخش زیادی از موجودی شما را تسخیر کند و در نتیجه به شما اجازه استفاده از فرصت های بعدی در بازار را ندهد. یا به طور خیلی ساده اگر میزان ودیعه یا همان مارجین (Margin) استفاده شده برای معامله بیشتر از موجودی حساب شما باشد، شما قادر به معامله نخواهید بود.
مثال کاربردی: فرصت معامله خرید در نمودار چهارساعته جفت ارز USDCHF
فرصت معامله خرید در نمودار چهارساعته جفت ارز USDCHF
به نمودار چهارساعته جفت ارز USDCHF دقت کنید. جفت ارز یک حرکت نزولی قوی را از محدوده ۱٫۰۱۲۴-۱٫۰۱۱۹۵ شروع کرده است. بعد از سقوط USDCHF شاهد شروع بازگشت اصلاحی بازار از روز ۲۱ مارس بودیم. حرکات اصلاحی USDCHF را می توان با یک کانال صعودی و یا حتی خط روندی صعودی نشان داد. بر اساس تحلیل تکنیکال، تنها زمانی می توان وارد معامله فروش شد که این خط روند حمایتی شکسته شود. اما تا زمانیکه این خط حمایتی شکسته نشده، می توان به معامله خرید فکر کرد.
جفت ارز USDCHF تا بالای اصلاح ۶۱٫۸ درصد فیبوناچی عبور کرده اما در ادامه به خط روند حمایتی رسیده است. طبق تحلیل تکنیکال اگر این خط روند حمایتی شکسته شود، می توان گفت که بازگشت نزولی بازار از ۶۱٫۸ درصد نشانه ای از پایان اصلاح بوده و فروشندگان دوباره وارد بازار شده اند. اما این اتفاق نیفتاده و در عوض دو بار سیگنال خریدی از خط روند حمایتی و اطراف اصلاح ۵۰ درصد فیبوناچی صادر شده است. در کنار این، یک سیگنال فروش پین بار هم در ۱٫۰۰۴۶۲ باطل شده است (ضربدر سبز رنگ). باطل شدن سیگنال فروش پین بار در بدترین حالت نشانه ای از ادامه حرکات صعودی و تعیین ریسک موجودی معاملاتی در بهترین حالت یک سیگنال خرید محسوب می شود. به خصوص که این سیگنال باطل شده در بالای ۶۱٫۸ درصد فیبوناچی صادر شده است. یعنی قدرت خریدان به حدی است که می توانند USDCHF را تا محدوده ۱٫۰۱۱۹۵ بالا بکشند و موج نزولی قبلی را به طور کامل خنثی کنند.
به کمک تحلیل ریسک معامله تا حدودی از بین می رود. اما اگر پارامتر های معامله را درست انتخاب نکنید، دوباره ریسک معامله غیر منطقی خواهد شد. این یک حقیقت است که معامله با پارامتر های اشتباه می تواند بهترین تحلیل را هم با شکست مواجه کند. در این بخش می خواهیم محاسبات مربوط به سیگنال های معاملاتی صادر شده را بررسی کنیم و با مشخص کردن میزان ریسک بهترین حجم را برای معامله انتخاب کنیم.
محاسبه پارامتر های معامله برای معامله گر ریسک پذیر
معامله گران ریسک پذیر معمولا افرادی هستند که در تحلیل خود به اولین نشانه ها از حرکت احتمالی بعدی بازار دست یافته اند، اما این نشانه ها با روند کلی بازار در تضاد است. این افراد با قبول کردن ریسک باطل شدن تحلیل وارد بازار می شوند. معمولا سود و زیان این دسته از معامله گران بیشتر از معامله گران محافظه کار است. در هر صورت ما فرض می کنیم که اولین دسته از معامله گران ریسک پذیر می خواهند از سیگنال اول (فلش سمت چپ) وارد بازار شوند.
محاسبه حد ضرر، حد سود و نسبت ریسک به ریوارد
به جدول پایینی نگاه کنید. این اولین جدولی است که باید پیش از ورود به معامله آن را تکمیل کنید. نگران زمان نباشید. نمودار چهارساعته است و معمولا در نمودار های چهار ساعته زمان کافی برای پر کردن این جدول وجود دارد. این جدول نشان می دهد که در صورت ورود به معامله خرید باید از محدوده ۱٫۰۰۲۲۴ معامله خرید را باز کنید. حد ضرر معامله ۲۵٫۸ پیپ (۰٫۹۹۹۶۶) و حد سود هم ۹۷٫۱ پیپ (۱٫۰۱۱۹۵) است. از آنجایی که بازدهی معامله خرید ۳٫۷۶ برابر ریسک معامله است، می توان گفت که شرایط برای ورود به معامله مهیاست.
جدول حد ضرر، حد سود و نسبت ریسک به ریوارد
محاسبه ارزش هر پیپ و ارزش دلاری ریسک معامله
جدول حجم معامله، ارزش دلاری هر پیپ و ریسک معامله
جدول بالایی ارزش هر پیپ را به دلار محاسبه می کند. بعد از محاسبه ارزش هر پیپ معامله، ارزش حد ضرر به دلار محاسبه می شود. شما می توانید به راحتی این مقادیر را با آستانه تحمل ریسک خود مقایسه کنید و بهترین ضریب تعیین ریسک موجودی معاملاتی را برای حجم معامله انتخاب کنید. به طور مثال اگر حساب معاملاتی شما ۱۰۰۰ دلار است و تنها می خواهید ۲ درصد ریسک کنید، باید حجم معامله شما مضربی از هزار واحد باشد (چرا؟). حداکثر ریسکی که می توانید تحمل کنید، ۲۰ دلار است. پس ۲۰ دلار را تقسیم بر ۲٫۴۷ دلار کنید. عدد به دست آمده ضریب حجم معامله است. یعنی شما می توانید با حجم ۸ هزار واحد وارد بازار شوید، در این صورت ارزش حد ضرر معامله شما ۱۹٫۷۶ دلار خواهد بود که کمتر از آستانه تحمل ریسک شماست.
اگر آستانه تحمل ریسک شما ۵ درصد برای یک حساب ۱۰۰۰ دلاری باشد، یعنی می توانید مضربی از ۱۰ هزار دلار را برای حجم معامله انتخاب کنید. تنها کافی است آستانه تحمل خود یعنی ۵۰ دلار را تقسیم بر ۲۵٫۴۳ دلار کنید. عدد به دست آمده ۱٫۹۶۶ است. این عدد را در ۱۰ هزار ضرب کنید، حجم معامله می شود ۱۹ هزار و ۶۶۰ واحد. این حجم معمولا قابل معامله نیست. به همین دلیل بهتر است که این عدد را به پایین گرد کنید. ۱۹ هزار واحد می شود ۰٫۱۹ یک لات. اگر با ۰٫۱۹ لات معامله کنید، ریسک معامله کمتر از آستانه تحمل ریسک شما خواهد بود.
محاسبه حجم معامله، اهرم (Leverage)، مارجین (Margin) و مارجین آزاد (Free Margin)
جدول نحوه تاثیر معامله بر موجودی حساب
در جدول بالایی می توانید اثر معامله بعدی خود بر ترکیب حساب معاملاتی را بررسی کنید. در معاملات فارکس به کمک اهرم می توانید با پول های کوچک معاملات بزرگتری را باز کنید. در معاملات اهرمی همیشه باید بخشی از حساب معاملاتی شما بلوکه شود. به میزان پولی که در حساب شما بلوکه شده، مارجین گفته می شود. مارجین همان ودیعه است و اهرم همان وام. یعنی شما ودیعه ای در اختیار کارگزار قرار می دهید و کارگزار هم به تناسب به ودیعه، به شما اعتبار می دهد.
میزان اهرم را در زمان افتتاح حساب مشخص می کنند. در مثال ما میزان اهرم یک به صد و حجم معامله (موجودی حساب به دلار) هم ۱۰۰۰ دلار در نظر گرفته شده است. فرمول محاسبه مارجین خیلی ساده است. اگر ارز پایه جفت ارز دلار باشد (مثل USDCHF) برای معامله ای با حجم ۱۰۰ هزار دلار کافی است ۱۰۰ هزار دلار را بر اهرم حساب تقسیم کنید. اهرم حساب اگر ۱۰۰ باشد، کافی است ۱۰۰ هزار دلار را بر ۱۰۰ تقسیم کنید، عدد به دست آمده حداقل میزان مارجین خواهد بود.
اگر ارز پایه جفت ارز دلار نباشد (مثل EURUSD)، کافی است حجم معامله را مشخص کنید. ۱۰۰ هزار واحد معامله EURUSD یعنی خرید یا فروش ۱۰۰ هزار یورو. پس ۱۰۰ هزار یورو را به اهرم تقسیم کنید. عدد باقی مانده ۱۰۰۰ یورو است. حال اگر حساب شما به یورو باشد، کار تمام است. ودیعه لازم برای معامله ۱۰۰۰ یورو است. اما اگر حساب به دلار باشد، کافی است ۱۰۰۰ یورو را به دلار تبدیل کنید. برای این کار ۱۰۰۰ یورو را به نرخ برابری EURUSD ضرب کنید.
جمع بندی
انتظارات معامله گر یکی از دشمنان اصلی هر معامله گری است. برخی از معامله گران انتظارات غیر واقعی دارند. شاید بیشتر به این خاطر که در محاسبه پارامتر های معامله کم کاری کرده اند. محاسبه پارامتر های معامله به شما کمک می کند تا تصویر واقعی از آینده معامله خود داشته باشید. این یعنی انتظارات شما از معامله به واقعیت نزدیک تر خواهد بود. این یعنی احساسات و عواطف نقشی در تصمیم گیری شما نخواهند داشت. در مقاله هفته بعدی بیشتر در این رابطه حرف خواهیم زد. اما تا هفته آینده سعی کنید پارامتر هایی که در جدول های بالایی آمده را در معاملات آزمایشی خود محاسبه کنید.
این تکلیف ساده می تواند علاوه بر مدیریت ریسک معامله، ذهنیت شما را هم تغییر دهد. این تکلیف ساده شما را به واقعیت نزدیک تر خواهد کرد. هفته آینده بر اساس روال زیر عمل کنید و نتیجه آن بر عملکرد معاملاتی خود را بررسی کنید:
دیدگاه شما