تعیین ریسک موجودی معاملاتی


قواعد تعیین حدضرر خروج

تعیین ریسک موجودی معاملاتی

در صورتی که ماشین حساب را مشاهده نمی کنید، روی این لینک کلیک کنید.

در ماشین حساب بالا و در قسمت Account Currency مشخص کنید که مقدار ارزش هر پیپ را تمایل دارید بر حسب کدام ارز به شما نمایش دهد. یعنی اگر ارز پایه حساب معاملاتی شما دلار است در اینجا باید usd را انتخاب کنید.

در فیلد Total Size هم عدد 1 را قرار دهید و روی گزینه calculator بزنید تا ارزش هر پیپ در همه جفت ارزها به شما نمایش داده شود.

حالا فرض می کنیم که جفت ارزی که شما برای معامله انتخاب کردید EURCAD باشد. اگر به ستون سوم یعنی Standard Lot نگاه کنید، عدد 7.82 ( ممکن است تغییر کرده باشد ) را مشاهده می کنید.

این عدد مقدار ارزش پیپ ولیو جفت ارز EURCAD است که اگر حجم معامله شما 1 لات باشد به ازای هر 1 پیپ حرکت قیمت 7.82 دلار هم کاهش یا افزایش می یابد و اگر حجم معامله شما 0.1 لات باشد میزان تغییرات قیمت هم به ازای هر یک پیپ حرکت 0.78 دلار می باشد.

همانطور که مشخص است EURUSD، پیپ ولیو 10 دارد. اگر حجم معامله شما 1 لات باشد به ازای هر 1 پیپی که قیمت حرکت می کند، 10 دلار هم در حسابتان پایین یا بالا می رود.

طبق همین مثال اگر حجم معامله شما 0.01 لات باشد، مقدار افزایش یا کاهش پول هم در حسابتان 0.1 دلار می باشد.

آشنایی با درصد ریسک؛ مقدار ضرر مجاز شما به ازای هر معامله

میزان درصد ریسک به میزان مهارت، تجربه و تحمل هر معامله گر بستگی دارد و برای یک معامله گری تازه شروع به کار می کند نباید بیشتر از 3 درصد باشد. یعنی اگر موجودی حساب شما 10.000 دلار باشد فقط 300 دلار اجازه ضرر کردن دارید.

به این توجه داشته باشید که همین 3 درصد هم ریسک کمی نبوده و خیلی از بزرگ های بازار با چنین ارقامی فعالیت می کند.

زمانی که شما ریسک را بزرگ تر می کنید یعنی بازار می تواند از شما پول بیشتری بگیرد و همانطور که توضیح دادم این مورد شانس شما برای بقا در بازار را کم میکند و در واقع هرچه ریسک شما کمتر باشد شانس شما برای زنده ماندن در بازار بیشتر است.

آشنایی با Stop Loss؛ حد ضرر معامله

همانطور که می دانید Stop loss یا حد ضرر دستور معاملاتی است که توسط شما بعد از ورود به معامله تنظیم می شود و زمانی که قیمت به آن برسد معامله تان به صورت خودکار بسته خواهد شد.

برای محاسبه حجم معامله حتما باید بدانیم که بعد از ورود به معامله به هر علتی اگر قیمت در جهت خلاف حرکت کرد و ما متضرر شدیم چند دلار از دست خواهیم داد.

جهت محاسبه کافی است قبل از ورود به معامله نقطه ای که می خواهید حد ضررتان را قرار دهید، مشخص کنید و فاصله بین نقطه ورود و نقطه حد ضررتان را بر حسب پیپ اندازه گیری کنید و بر اساس پیپ ولیو جفت ارز، محاسبه کنید که اگر قیمت به حد ضررتان برسد، چند دلار از دست می دهید.

این مقدار، در واقع میزان ریسک شما است.

مثلا اگر حساب معاملاتی شما 10.000 دلار و ریسک مورد نظرتان 1 درصد یعنی 100 دلار باشد، باید معاملاتی را وارد شوید که حد ضرر آنها به اندازه ای باشد که اگر استاپ خوردید فقط 100 دلار ضرر کنید که با توجه به آنچه که تا این لحظه آموختید، این کار را به راحتی می توانید انجام دهید.

سایز پوزیشن یا Position size چیست و چگونه می‌توان آن را محاسبه کرد؟

یکی از مفاهیم اساسی که در بازار فارکس در راستای موقعیت یا پوزیشن معاملاتی زیاد با آن سروکار دارید، حجم پوزیشن، سایز پوزیشن یا Position size است. هنوز بسیاری از تریدهای ایرانی در درک این مفهوم مشکل دارند و تعابیر مختلفی از آن دارند. از آنجایی که بازارهای مالی این روزها به دلایل بنیادی و تکنیکال نوسانات زیادی را تجربه می‌کنند، دانستن حجم معاملاتی برای هر معامله‌گری اهمیت زیادی دارد. بدیهی است که عدم آگاهی از میزان سرمایه برای باز کردن پوزیشن و خروج به موقع از آن موجب شکست بسیاری از تریدرها شده است.

مدیریت ریسک و شناسایی اندازه یا حجم پوزیشن برای بدست آورد سود بیشتر از بازارهای مالی و و جلوگیری از از دست رفتن سرمایه اهمیت بالایی دارد. با توجه به اینکه هنوز ابهامات مختلفی در درک و فهم سایز پوزیشن وجود دارد، در این مقاله راهنمای کاملی از آن ارائه خواهیم کرد. موفقیت در بازار فارکس تا حدود زیادی در گرو فهم و درک مفاهیمی مانند این تعیین ریسک موجودی معاملاتی می‌باشد.

سایز پوزیشن Position size چیست؟

حتماً تاکنون بارها و بارها در کانال‎ها و گروه‎های مختلف مشاهده کرده‎اید که افراد از سودهای خود در معاملات عکس‎هایی قرار می‎دهند. زمانی که به حجم پوزیشن آنها نگاهی بیاندازید، حجم‎هایی مانند 5 lot یا 10 lot را مشاهده می‎کنید. زمانی که از این افراد حجم بالانس آنها را جویا شوید، ممکن است با پاسخ های 100 یا 50 دلار و مواردی مثل این مواجه شوید. در این مقوله آنچه اهمیت دارد، مدیریت ریسک و خروج به موقع از پوزیشن معاملاتی است.

مدیریت ریسک اصلی‎ترین بخش در هر استراتژی معاملاتی محسوب می‌شود. نادیده گرفتن این مسئله موجب می‌شود که روز به روز متضررتر شوید و در نهایت سرمایه خود را از دست بدهید. مدیریت ریسک دارای فاکتورهای مختلفی است که یکی از مهمترین آنها پوزیشن سایز است. پوزیشن سازی به این معنی است که معامله‌گر چه مقدار سرمایه خود را وارد معامله می‌کند.

اهمیت تعیین حجم پوزیشن

پیش از انجام هر ترید در بازار فارکس بایستی استراتژی معاملاتی درست و دقیقی داشته باشید تا بالاترین سود و پایین‌ترین ضرر را داشته باشید. درواقع برای هر ترید بایستی هدف داشته باشید بر مبنای آن استراتژی بسازید. برای ساختن این استراتژی بایستی به سؤالات زیر پاسخ دهید:

کل سرمایه‌‌تان چقدر است؟

در هر معامله، چه تعیین ریسک موجودی معاملاتی میزان ضرر مجاز است؟ (تعیین ریسک معاملاتی)

از چه استراتژی، برای تعیین اندازه پوزیشن در ترید استفاده می کنید؟

چه موقع باید از موقعیت خارج شوم؟ (تعیین نقطه خروج)

چه مقدار از سرمایه‌ام را وارد معامله کنم؟ (تعیین حجم پوزیشن معاملاتی در ترید)

با پاسخ به این 4 سؤال می‎توانید به راحتی استراتژی معاملاتی و البته سایز پوزیشن خود را معین کنید. داشتن استراتژی در هر معامله و تعیین حجم پوزیشن به شما کمک می‎کند تا به شکل آگاهانه وارد معامله شوید و در صورت ضرر کردن به موقع از آن خارج شوید. جلوی ضرر را از هرجایی که بگیرید منفعت است. به طورکلی تعیین حجم پوزیشن قبل از ترید دو مزیت مهم دارد:

  • به شما کمک می کند مدیریت ریسک خوبی داشته باشید.
  • به ما کمک می کند تا آگاهانه و فارغ از هرگونه احساساتی بهترین تصمیم را اتخاذ کنید.

مراحل تعیین حجم پوزیشن یا Position size

برای تعیین حجم پوزیشن معاملاتی در هر ترید شما نیاز به 5 معیار کلی دارید که شامل Equity یا Balance حساب، جفت‌ارزی که روی آن ترید می‌کنید، درصد ریسکی که برای خود در مدیریت ریسک تعیین کرده‌اید، حد ضرر به پیپ، تیک، یا هر واحدی و نرخ تبدیل جفت‌ارز نیاز دارید. در ادامه به بررسی مراحل تعیین Position size خواهیم پرداخت:

مرحله اول؛ تعیین اندازه حساب یا AccountBalance

در این مرحله بایستی کل موجودی حساب معاملاتی خود را معین کنید. AccountBalance یا اندازه حساب به کل مبلغی گفته می‌شود که برای سرمایه گذاری در نظر گرفته شده است. اندازه حساب درواقع بیت کوین یا هر دارایی موجود در حسابتان است که می‌توانید برای معاملات خود از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که منظور از اندازه حساب کل دارایی موجود در حسابتان نیست بلکه تنها مقدار سرمایه‌ای است که برای معاملات خود در نظر گرفته‌اید.

مرحله دوم؛ تعیین اندازه ریسک حساب Risk Amount

در این مرحله شما بایستی درصدی از کل حسابتان که می‌توانید در هر معامله به خطر بیاندازید را مشخص کنید. به این مقدار اصطلاحاً ریسک حساب یا Risk Amount گفته می‌شود. درواقع ریسک حساب نهایت مقداری است که اگر محاسبات یا پیش بینی‌های شما درست از آب درنیامد، از دست خواهید داد.

ریسک حساب بسته به پوزیشن معاملاتی شما از یک تا پنج درصد متغیر است. اگر در بازار مالی فارکس بی تجربه هستید پیشنهاد می‌شود برای شروع کار ریسک حساب را کمتر در نظر بگیرید.

قانون ریسک یک یا دو درصد چیست؟

در بازارهای مالی قانونی تحت عنوان ریسک دو دوصد و یک درصد وجود دارد. ریسک دو درصد برای بازارهای مالی که دارای ثبات زیادی هستند مطرح هست. اما برای بازارهای مالی با نوسان زیاد مانند بازار ارز دیجیتال یا فارکس ریسک دو درصد منطقی نیست و ریسک یک درصد گزینه درست است. جالب است بدانید که اکثر تریدرهای باتجربه ریسک 1.5 تا 3 درصد را برای دارایی خود در نظر می‌گیرند.

نحوه محاسبه اندازه ریسک

اگر ریسک یک درصد را برای پوزیشن معاملاتی خود انتخاب کنید، درصورتی که کل اندازه حساب شما برای ورود به پوزیشن معاملاتی 500 دلار باشد، اندازه ریسک شما بر اساس فرمول زیر محاسبه می‌شود:

مبلغ ریسک = سایز حساب × ریسک حساب

به این ترتیب با توجه به محاسبات بالا، کل مبلغی که درصورت ناموفق بودن پیش بینی‌ها از دست خواهید داد، برابر 5 دلار خواهد بود.

مرحله سوم: تعیین حد ضرر یا Distance to Stop Loss

حد ضرر یا نقطه خروج زمانی است که شما متوجه می‌شوید، معامله‌ای که انجام داده‌اید اشتباه بوده و در حال ضرر کردن هستید. در این نقطه شما باید پوزیشن معاملاتی خود را ببندید و تا پیشتر از آن متضرر نشوید. برای تعیین نقطه ضرر بایستی با اشراف بر اصول تکنیکال و سطوح حمایت و مقاومت را بشناسید. همچنین برای تعیین نقطه ضرر بایستی سطح نوسانات بازار را هم در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که پس از انتخاب حد ضرر، هنگامی که پوزیشن باز است نباید مقدار آن را تغییر دهید.

مرحله چهارم؛ تعیین حجم یا سایز پوزیشن

همه مراحل و فاکتورهایی که در آنها شرح دادیم، پیش نیازهای تعیین حجم یا سایز پوزیشن هستند. برای تعیین سایز پوزیشن می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

اندازه پوزیشن در ترید (Position Size) = اندازه حساب × ریسک حساب ÷ نقطه خروج

در پایان باید یادآور شویم، تعیین سایز پوزیشن برای تعیین ریسک موجودی معاملاتی هر تریدری در بازارهای مالی اهمیت دارد. به این ترتیب می‌توانید درصد موفقیت خود را افزایش دهید و جلو از بین رفتن سرمایه خود را بگیرید.

نحوه کسب سود با معاملات مارجین و بررسی مزایا و معایب آن

معرفی معاملات مارجین

معاملات مارجین یک روش دستیابی به سود بیشتر با استفاده از اهرم‌هاست. در این روش، معامله‌گران با استفاده از سرمایه‌ای که توسط شخص ثالث فراهم شده است، دارایی خود را خرید و فروش یا معامله می‌کنند. به عبارت دیگر، با اخذ وجوه بیشتری از سرمایه، علاوه بر سرمایه اولیه خود، معامله را با حجم بزرگ‌تری باز می‌کنند. این نوع معاملات در بازار بین المللی فارکس و بازارهای سهام بسیار محبوب و پرطرفدار هستند. در حال حاضر نیز در صرافی‌های رمز ارزها جهت خرید توکن یا کوین‌های بیشتر بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای علاقمندان آموزش ترید ارز دیجیتال و کسب سود بیشتر، یادگیری این نوع روش معاملاتی می‌تواند بسیار مفید باشد؛ چرا که این متد تریدینگ می‌تواند در درک بهتر سرمایه گذار جهت پیش بینی دقیق‌تر معامله و ریسک ابزاری موثر تلقی شود. در ادامه به معرفی کامل‌تر این روش با ذکر جزئیاتی بیشتر از آن می‌پردازیم.

معاملات مارجین ارز دیجیتال چیست؟

معمولی‌ترین گزینه‌ها برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال، معامله اسپات و مارجین هستند. در اسپات تریدینگ شما می‌توانید با تبدیل مستقیم و بی واسطه کوین‌های خود به پول نقد یا استیبل کوین، صاحب آن دارایی شوید. در حالیکه، در روش مارجین روند تا حدی پیچیده‌تر است.

معاملات مارجین که به عنوان معامله اهرم نیز شناخته می‌شوند، انجام معامله ارزهای دیجیتال از طریق پول قرض شده‌ای یا وامی است که توسط کارگزار در دسترس شما قرار می‌گیرد. این وام نیاز به وثقه‌ای دارد که در محافل تجاری به آن مارجین گفته می‌شود. میزان مارجین مورد نیاز با توجه به نسبت اهرمی که استفاده می‌کنید، متغیر است. این نکته را هم باید در نظر داشت که هر سرمایه گذار جهت مقاومت در مقابل نوسانات قیمت منفی معاملات اهرمی باید مارجین آزاد کافی در حساب خود داشته باشد. دلیل این امر آن است که مارجین آزاد به سودها و زیان‌های تحقق نیافته معاملات باز رمزنگاری شما بستگی دارد. این سودها باعث افزایش مارجین موجود در حساب شما می‌شود، در حالیکه ضررهای محقق نشده آن را کاهش می‌دهند.

مارجین تریدینگ به شما این امکان را می‌دهد که بدون واریز سرمایه به حساب معاملاتی خود، مقدار زیادی سرمایه را کنترل کنید. به بیانی دیگر، با توجه به نسبت اهرمی که می‌خواهید استفاده کنید، یک معامله ارز دیجیتال چند برابر بزرگ‌تر از موجودی حساب تجاری خود انجام دهید.

معاملات مارجین برای خرده معامله‌گران روشی بسیار محبوب تلقی می‌شود؛ زیرا با یک حساب معاملاتی نسبتاً کوچک امکان حضور در بازار قابل توجهی را خواهند داشت. دلایل اهمیت استفاده از این روش معاملاتی را می‌توان در دو مورد زیر خلاصه کرد:

  • معاملات مارجین ارز دیجیتال به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا ضمن کنترل مقدار زیادی پول، پتانسیل سود خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. این پتانسیل حتی در حرکات کوچک قیمت نیز امکان پذیر است. در نقطه مقابل این مورد باید توجه داشت که استفاده از این نوع معاملات اهرمی ضررهای احتمالی را هم بزرگ‌تر می‌کنند.
  • این نوع روش معامله درک بهتری از ریسک در بازارهای مالی ارائه می‌دهد. با استفاده صحیح از این روش و به کارگیری شیوه‌های مدیریت ریسک می‌توان همیشه زیان‌های معاملات اهرمی را تحت کنترل نگه داشت.

مارجین تریدینگ چگونه کار می‌کند؟

Margin Trading تعیین ریسک موجودی معاملاتی در ارزهای رمزنگاری شده همانند سایر بازارهای مالی کار می‌کند. در این روش تریدینگ، معامله گر از کارگزار خود پول قرض می‌گیرد تا بتواند موقعیت معاملاتی کریپتو خود را تأمین کند. برای انجام این کار، کارگزار به وثیقه یا به عبارتی مارجینی نیاز دارد که با توجه به نسبت اهرمی انتخاب شده میزان آن متغیر است. به عنوان مثال، در صورت استفاده از نسبت اهرمی ۱۰۰:۱، این وثیقه می‌تواند ۱% از اندازه موقعیت معاملاتی باشد.

فرض کنید در حالی که موجودی حساب تجاری‌تان فقط ۲۰۰۰ دلار است، قصد خریداری ۱۰۰ هزار دلار بیت کوین را دارید. در این صورت با نسبت اهرمی ۱۰۰:۱، مارجین وثیقه‌ای مورد نیاز شما ۱% از اندازه پوزیشن معاملاتی تان (۱۰۰ دلار) خواهد بود. در واقع، باید ۱۰۰۰ دلار از پول‌تان را به عنوان وثیقه کنار بگذارید و با باقی آن معاملات تعیین ریسک موجودی معاملاتی رمز ارز باز کنید. مارجین مورد نیاز با توجه به نوع معامله جفت ارز و کارگزاری انتخاب شده هم متفاوت خواهد بود

بر اساس اصول کلی معاملات مارجین شما باید در حساب معاملاتی کریپتو وجوه کافی جهت پوشش میزان مارجین وثیقه‌ای مورد نیاز داشته باشید. مقداری وجوه اضافی جهت مقاومت در برابر نوسانات منفی معاملات اهرمی نیز از دیگر نکات و قواعد مهم جهت ورود به این روش تریدینگ به شمار می‌آید. این بدان معناست که هرگز نباید کل حساب معاملاتی خود را به مارجین تخصیص دهید؛ چرا که حتی حرکت‌های کوچک قیمت می‌تواند شما را در یک یا چند معامله متضرر کند. در چنین حالتی حساب مارجینی شما با کمبود نقدینگی مواجه می‌شود. در شرایطی که این حساب به میزانی کمتر از آستانه تعریف شده آن برسد، هشدار Call Margin برای شما فعال می‌شود. با اعلام این هشدار، لازم است تا وجوه اضافی را برای شارژ حساب واریز کنید. اگر حسابتان را شارژ نکنید، به صورت اتوماتیک بسته خواهد شد.

مزایای معاملات مارجین ارز دیجیتال

با استفاده از معاملات مارجین می‌توانید قدرت خرید خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. این میزان افزایش با توجه به نسبت اهرم ارائه شده توسط کارگزاری متفاوت خواهد بود. به طور مثال، با نسبت اهرمی ۱۰:۱ می‌توانید ۱۰۰ هزار دلار معاملات رمز ارز را با یک حساب ۱۰ هزار دلاری کنترل کنید. با رساندن این اهرم به نسبت ۱۰۰:۱ و با یک حساب تجاری ۱۰ هزار دلار می‌توانید ۱ میلیون دلار معاملات را در این بازار تحت کنترل خود داشته باشید. بنابراین، کاملاً روشن است که معاملات Margin به عنوان یک سلاح و ابزار قدرتمند در زرادخانه معاملاتی عمل می‌کنند.

در قالب انجام این معاملات می‌توانید نه تنها از افزایش قیمت، بلکه از کاهش آن هم سود ببرید. به این ترتیب برای بازارهای کم رونق و پررونق کاملاً آماده خواهید بود. از دیگر مزایای ورود به این روش ترید می‌توان به ایجاد تنوع در پورتفولیو یا سبد سهام اشاره کرد. معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال ضمن افزایش قدرت خرید، امکان تنوع بخشیدن به سبد ارزها را برای شما فراهم می‌آورند. بنابراین، به جای قرار دادن تمام تخم مرغ‌های خود در یک سبد می‌توانید با اختصاص درصد مارجین مورد نیاز هر رمز ارز، تنوعی از سبد رمز ارزها را تجربه کنید.

معایب ترید در مارجین

مهم‌ترین نقطه ضعف معاملات مارجین امکان مواجه شدن با زیان‌های بالاست. در واقع، این نوع معاملات در عین حال که سود را افزایش می‌دهند، به همان اندازه نیز زیان شما را به همراه خواهند داشت. به بیانی دیگر، هم به نفع شما و هم علیه شما کارساز خواهند بود. با توجه به ماهیت ریسک‌پذیری بازار ارزهای دیجیتال، باید همواره آمادگی لازم جهت کنترل ضررهای احتمالی و پیش رو را داشته باشد.

دومین نقطه ضعف این سبک تریدینگ مربوط به Call Margin است؛ زمانی که مارجین آزاد شما به زیر صفر می‌رسد. در این شرایطی یک تماس هشدار دریافت خواهید کرد. با این حال، چنانچه مدیریت ریسک کارآمدی داشته باشد می‌توانید احتمال دریافت چنین هشدارهایی را کاهش دهید.

سومین نقطه ضعف Margin Trading مربوط به نرخ بهره این معاملات است. با توجه به اینکه مارجین تریدینگ بر اساس وام ارائه شده توسط کارگزار یا صرافی ارز دیجیتال شما انجام می‌شود، باید به وام بهره بپردازید. نرخ این بهره اغلب بسیار پایین است. البته، بر اساس طول مدت و اهرم به کار رفته در موقعیت معاملاتی تان، ممکن است نیاز به پرداخت بهره بسیار زیادی داشته باشید.

چگونه با مارجین تریدینگ ریسک را مدیریت کنید؟

انجام معاملات مارجین تا حدی دشوار و پر چالش است. این روش تریدینگ بر پایه قرض گرفتن پول استوار است. در صورت بسته نشدن موقعیت معاملاتی شما در زمان مناسب یا استفاده از اهرم اشتباه، ممکن است تمام سرمایه خود را از دست بدهید. در این صورت برای بازپرداخت پول با مشکل مواجه خواهید شد. اما توجه تعیین ریسک موجودی معاملاتی به برخی نکات و اصول کلی ترید می‌تواند میزان ریسک را تا حد زیادی کاهش دهد.

  • گرچه صرافی‌ها یا کارگزاری‌هایی هستند که از طریق کار کردن با آنها می‌توانید یک پوزیشن ترید با اهرم ۱۰۰ برابر باز کنید، اما برای بهینه سازی مدیریت ریسک بهتر است از اهرم‌هایی در محدوده ۱ تا ۲۰ برابری استفاده کنید. درصد پیشرفت و موفقیت انجام معاملات شما به صرافی رمزنگاری و نوع محصول یا کریپتو منتخب شما بستگی دارد. نکته مهم دیگر در مقوله مدیریت ریسک معاملات مارجین، مطالعه تمام اسناد Margin Trading خود قبل از ورود به آن است.
  • با در اختیار داشتن دارایی‌های رمزنگاری زیاد شما در یک پوزیشن معاملاتی طولانی قرار می‌گیرید. در چنین شرایطی، برای حفظ وجوه خود در برابر نوسانات بالای قیمت می‌توانید با ایجاد یک موقعیت فروش اهرمی از این پوزیشن محافظت کنید. با لحاظ این اهرم، هر زمان که قیمت دارایی کریپتو کاهش می‌یابد، ارزش موقعیت فروش افزایش پیدا می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد تا بخشی از پول از دست رفته را در طول معاملات اهرمی خود جبران کنید.
  • اصول بازار را نادیده نگیرید. آشنایی با تحلیل تکنیکال بازار یکی از این اصول است. بررسی تغییرات قیمت از منظر عوامل بنیادی بازار نیز از دیگر نکات مهمی است که باید در رادار تحلیل گرانه خود بدان توجه داشته باشید. قبل از ورود به یک معامله اهرمی از نحوه عملکرد بازارهای همبسته مانند سهام و نرخ بهره آگاهی کامل کسب کنید.
  • آشنایی با مقیاس گذاری در معاملات به عنوان یک تکنیک قدرتمند به شما کمک می‌کند تا ضرر خود را کاهش و سود را افزایش دهید. به عنوان یک قاعده کلی همواره در نظر داشته باشید که فقط در معاملات سودآور مقیاس گذاری کنید و از انواع متضرر آن خارج شوید. میزان سود یا ضرر شما در این روش ترید با توجه به استراتژی و برنامه معاملاتی تان متفاوت خواهد بود.

پیگیری بازار ارزهای دیجیتال از طریق مارجین تریدینگ

معاملات مارجین امکان انجام تریدهایی بیش از موجودی حساب تجاری را برای شما فراهم می‌کنند. این نوع روش تریدینگ همان قدر که به شما سود می‌دهد، به همان اندازه نیز خطر متضرر کردن و از دست دادن سرمایه را برایتان به همراه دارد. اما، با داشتن سطحی از دانش و درک ریسک‌ها و چالش‌های اهرمی، این نوع معاملات در بازار ارزهای دیجیتال می‌توانند بسیار سودآور باشند.

اگر از معامله‌گران باتجربه و حرفه‌ای بازار کریپتو هستید با تقویت مهارت‌های قوی مدیریت ریسک و انجام تحقیقات لازم در این بازار، معامله مارجین کریپتو برای شما گزینه با ارزشی خواهد بود. با این حال، باید در نظر داشته باشید که این نوع معامله یکی از پیشنهادات سرمایه گذاری پرخطر است. با توجه به اینکه در این روش معامله پولی از دیگران قرض گرفته می‌شود و به دلیل نوسانات قیمت این بازار، ممکن است در این معاملات متضرر هم بشوید. بنابراین، ضروری به نظر می‌رسد تا با کسب آگاهی و شناخت کافی درباره نقاط قوت و ضعف این روش معاملاتی، نحوه ورود و خروج از یک موقعیت معاملاتی، مطالعه اسناد ارائه شده توسط یک صرافی و دیگر نکات مهم ذکر شده در این مقاله، تا حد امکان میزان ریسک پذیری خود را کاهش دهید.

سؤالات متداول

معامله اهرمی یک رویکرد معاملاتی است که توسط معامله‌گران در هر دو بازار سنتی و ارز دیجیتال برای به حداکثر رساندن سود استفاده می‌شود. معاملات مارجین یک نوع رایج از معاملات اهرمی در بازار کریپتوکارنسی است که در آن بخشی از دارایی به عنوان وثیقه برای افزایش قدرت خرید قرار داده می‌شوند.

با اهرم ۱۰۰ برابری، ۱ دلار را می‌توان به عنوان ۱۰۰ دلار معامله کرد. بدین ترتیب، معامله‌گران می‌توانند از تمام مزایای ۱۰۰ دلار بهره‌مند شوند تا بازده سرمایه گذاری آنها به بالاترین حد برسد.

همانند سایر انواع معاملات بازارهای مالی، مارجین تریدینگ هم می‌تواند ضرر شما را افزایش دهد. در این معاملات ممکن کل سرمایه خود را از دست بدهید. بنابراین، باید با شناختی کامل و دقیق از اصول این روش تریدینگ به آن ورود کنید.

اندازه پوزیشن معاملاتی چیست و چگونه باید آن را محاسبه کرد ؟

اندازه پوزیشن

اندازه پوزیشن (Position Size) معاملاتی به تعداد واحدهای سرمایه‌گذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا تریدر گفته می‌شود. هنگام تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی ، باید اندازه حساب و تحمل ریسک یک سرمایه گذار در نظر گرفته شود.

مهم نیست که پورتفولیو شما چقدر بزرگ است، شما حتما باید مدیریت ریسک مناسب را انجام دهید. در غیر این صورت، ممکن است سریع شکست بخورید و ضررهای قابل توجهی متحمل شوید. هفته‌ها یا حتی ماه‌ها پیشرفت را می‌توان با یک ترید ضعیف از بین برد.

سرمایه‌گذاران برای تعیین میزان واحدهای سهامی که می‌توانند خریداری کنند، از اندازه پوزیشن استفاده می‌کنند که به آنها کمک می‌کند ریسک را کنترل کرده و بازده را به حداکثر برسانند. در حالی که تعیین اندازه پوزیشن در بسیاری از سرمایه‌گذاری‌ها مفهوم مهمی است، این اصطلاح بیشترین ارتباط را در معاملات روزانه و معاملات ارزی (فارکس) دارد. حتی با اندازه‌گیری صحیح اندازه پوزیشن، اگر گپ قیمتی سهام پایین‌تر از حد ضرر باشد، سرمایه‌گذاران ممکن است بیش از محدودیت‌های تعیین شده خود ضرر کنند.

در ادامه درباره اهمیت اندازه گیری، اندازه پوزیشن و نحوه محاسبه آن صحبت خواهیم کرد.

اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن

اندازه پوزیشن

اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عاملی هستند که تعیین می‌کنند ریسک شما در هر معامله به چه میزان باشد. اکثر افراد اندازه پوزیشن را حساب می‌کنند و سپس حد ضرر را در نزدیکی آن قرار می‌دهند تا ریسکشان به حداقل برسد. اما این یک راه کاملاً اشتباه است.

اولین کاری که باید انجام دهید این است که تعیین کنید در هر معامله چقدر می‌خواهید ریسک کنید. معمولا توصیه می‌شود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آنها فرصت برابر دهید. ریسک در هر ترید باید بین ۱ تا ۳ درصد باشد. ریسک بالای ۵٪ معامله نیست بلکه قمار است زیرا ورود به یک بازار بزرگ با ریسک زیاد می‌تواند تأثیر جدی و بدی برروی سرمایه شما بگذارد. هنگامی که ریسک خود را در هر معامله مشخص کردید، آنگاه دیگر باید استاندارد شما باشد. اگر ۲ درصد باشد، در هر معامله‌ای ریسک شما ۲٪ است. هرگز بر اساس احساسات خود تصمیم نگیرید. تمامی اعداد بالا، میزان زیان شما روی کل سرمایه است نه در یک معامله.

اگر در تحلیل خود بسیار مطمئن هستید، آن را امتحان کنید و این ریسک را به ۳٪ افزایش دهید اما آن را به ۵ یا ۱۰٪ افزایش ندهید. و این افزایش فقط در صورتی اتفاق می‌افتد که از جهت قیمت و تحلیل خود بسیار مطمئن باشید.

حالا باید نحوه محاسبه اندازه پوزیشن را بدانید اما قبل از آن نیاز است که نحوه تعیین ریسک حساب را بدانید. پس با ما همراه باشید.

نحوه تعیین ریسک حساب

مهمترین نکته در محاسبه ریسک حساب معاملاتی، این است که شما حاضرید چه درصدی از کل موجودی حساب خود را برای سرمایه‌گذاری در یک ترید بر روی یک رمز ارز به خطر بیاندازید.

قانون ۲ درصد

در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایه‌گذاری به نام قانون ۲ درصد وجود دارد. طبق این قانون، یک تریدر نباید بیش از ۲٪ از کل حساب خود را در یک ترید واحد به خطر بیندازد. ما به معنای دقیق آن می‌پردازیم، اما ابتدا اجازه دهید آن را متناسب با بازارهای بی‌ثبات ارزهای دیجیتال تنظیم کنیم. قانون ۲٪ یک استراتژی مناسب برای سبک‌های سرمایه‌گذاری است که معمولاً شامل ورود تنها به چند پوزیشن بلند مدت است. و معمولا برای بازار‌هایی که دارای نوسانات کم هستند مناسب است. اما اگر می‌خواهید در بازار کریپتو فعالیت کنید، و کمی محافظه‌کارانه عمل کنید، بهتر است که به جای ۲ درصد، ۱ درصد از سرمایه خود را ریسک کنید.

این قانون حکم می‌کند که شما نباید در یک ترید بیش از ۱٪ از کل سرمایه خود را به خطر بیندازید. اما این یعنی که شما فقط با ۱٪ سرمایه موجود خود وارد معاملات می‌شوید؟ قطعا نه! این فقط به این معنی است که اگر تحلیل شما اشتباه است و به حد ضرر خود رسیدید، شما فقط ۱٪ از کل حساب خود را از دست خواهید داد.

تعیین ریسک ترید

حالا که اندازه ریسک حساب خود را داریم آیا می‌توان اندازه پوزیشن را محاسبه کرد؟ قبل از اینکار باید به یک نکته دیگر توجه داشته باشید که، وقتی قصد سرمایه‌گذاری دارید، از دست دادن سرمایه هم بخش جدایی‌ناپذیر از این معامله است. اما بعضی از تریدرها با اینکه در محاسبات خود اشتباه کرده‌اند اما باز هم از سرمایه‌گذاری خود سود دریافت می‌کنند، اما چگونه؟ همه اینها به مدیریت صحیح ریسک ، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن برمی‌گردد.

به همین ترتیب، هر ایده معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد. اینجاست که می گوییم: ایده اولیه ما اشتباه بود و ما باید از این موقعیت خارج شویم تا ضررهای بعدی را کاهش دهیم. در سطح عملی‌تر، این به معنای جایی است که ما حد ضرر خود را تعیین می‌کنیم.

روش تعیین این نقطه کاملاً مبتنی بر استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاص است. این تعیین حد ضرر می‌تواند برای هرشخصی متفاوت باشد، می‌تواند براساس نقاط حمایت و مقاومت، اندیکاتورهای مختلف، نواحی شکست، پرایس اکشن، تجربیات فردی و یا هرچیز دیگری باشد. برای تعیین حد ضرر، رویکردی متناسب با همه افراد وجود ندارد. شما باید خودتان تصمیم بگیرید که کدام استراتژی مناسب سبک شما است و بر اساس آن حد ضرر خود را تعیین کنید.

حالا که با این مفاهیم آشنا شدید به سراغ نحوه محاسبه اندازه پوزیشن می‌رویم.

نحوه محاسبه اندازه پوزیشن

اکنون، ما تمام اطلاعات لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن را داریم. پس فرض می‌کنیم که ما یک سرمایه ۵,۰۰۰ دلاری داریم. و ما نمی‌خواهیم بیش از یک درصد از سرمایه خود را در هر ترید از دست بدهیم. پس یعنی ما در هر ترید خود حداکثر ۵۰ دلار حد ضرر تعیین می‌کنیم. به محض اینکه ضرر ما در یک ترید، به ۵۰ دلار رسید، بر اساس این روش باید از معامله خارج شویم.

فرض کنید در ما تجزیه تحلیل خود را در مورد یک سرمایه‌گذاری انجام دادیم و قصد داریم ۵ درصد از کل سرمایه را وارد آن کنیم. یعنی ما حاضر شدیم با ۵ درصد سرمایه، تا ۵۰ دلار ضرر را قبول کنیم. به عبارت دیگر ، ۵٪ از پوزیشن ما باید ۱٪ از حساب ما باشد. پس ما موارد زیر را داریم

  • اندازه حساب : ۵,۰۰۰ دلار
  • ریسک حساب : ۱ درصد
  • فاصله تا حد ضرر : ۵ درصد

با این اطلاعات فرمول محاسبه اندازه پوزیشن به شرح زیر است:

اندازه پوزیشن = اندازه حساب x ریسک حساب / فاصله تا حد ضرر . که در مثال ما اندازه پوزیشن می‌شود ۵۰۰۰x۰.۰۱ / ۰.۰۵ تعیین ریسک موجودی معاملاتی که برابر با ۱۰۰۰ است. اندازه پوزیشن برای این ترید ۱۰۰۰ دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج در نقطه حد ضرر، ممکن است، ضرر بالقوه بسیار بیشتری را کاهش دهید. برای استفاده صحیح از این مدل ، باید کارمزدهایی را که می‌خواهید پرداخت کنید نیز در نظر بگیرید. همچنین ، باید به فکر لغزش احتمالی هم باشید، به خصوص اگر در بازاری با نقدینگی کم معامله می‌کنید.

برای نشان دادن نحوه عملکرد، بیایید نقطه حد ضرر خود را به ۱۰٪ تغییر دهید، و باقی پارامترها را ثابت نگه دارید. با اینکار خواهید دید که اندازه پوزیشن شما به ۵۰۰ دلار کاهش می‌یابد. حال حد ضرر ما در فاضله دوبرابری در ورودی ما قرار دارد. بنابراین، اگر بخواهیم همان مقدار دلار از حساب خود را به خطر بیندازیم، اندازه پوزیشنی که می‌توانیم بگیریم به نصف کاهش می‌یابد.

نتیجه‌گیری

اندازه پوزیشن شما یکی از مهمترین نکات در معامله و تجارت است. محاسبه اندازه پوزیشن به برخی از استراتژی‌های دلخواه مبتنی نیست. و شامل تعیین ریسک حساب و بررسی حدد ضرر قبل از ورود به معامله است. جنبه مهم دیگری از این استراتژی که به همین اندازه مهم است، اجرای آن است. هنگامی که اندازه پوزیشن و نقطه حدد ضرر را تعیین کردید، هرگز نباید بعد از انجام ترید دست به تغییر در میزان آنها ببرید. نظرات خود را در مورد این مقاله با ما به اشتراک بگذارید.

قواعد تعیین حدضررهای خروج ( STOP LOSS) چیست؟✔

ضرر

یک‌راه مهم برای کنترل ریسک معاملاتی تعیین حدضرر‌های خروجی است. حدضرر خروجی ابزاری کاربردی برای مدیریت‌رسیک است و طراحی استراتژی مناسب برای آن یک هنر است. از سوی دیگر، نباید حدضررها را به گونه‌ای نزدیک تعیین کنید که باعث شود مدام تعیین ریسک موجودی معاملاتی از بازار خارج شوید و نباید آن‌ها را به اندازه‌ای آزاد بگذارید که اصلاً معاملاتتان در سود قفل نشود.

راهش این است که رویکردی را در پیش بگیرید که تعادلی میان این دو هدف است و بر پایه حرکت بازار باشد.

استراتژی تعیین حدضررتان باید به‌گونه‌ای باشد که مجال تنفس به معامله‌تان بدهد تا معامله‌تان در بالا و پایین شدن‌های عادی و طبیعی بازار، دوام بیاورد و بسته نشود.

دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد

فهرستی از ریسک‌هایی که باید با آن‌ها زندگی کنید:

ارزش و اهمیت تعیین حدضرر پیش از ورود به بازار این است که بدون این‌که دستخوش هیجانات شوید، می‌توانید بهترین خروج ممکن را برای انواع ریسک‌هایی که معرفی می‌کنیم، تعیین کنید. ورود به معامله، پیش از فکر‌کردن به این‌که کی می‌خواهید از بازار خارج شوید، بازی با دم‌شیر است. در ادامه فهرستی از ریسک‌ها آمده است که حدضرر خروج می تواند در حفاظت شما در برابر آن‌ها به شما کمک کند.

۱ـ ریسک معامله:

ریسک محاسبه شده‌ای که در هر معامله می‌پذیرید و با تغییر حجم معامله‌تان تنظیم می‌شود. این تنها ریسکی است که می‌توانید کنترل کنید. یک قاعده خوب و درست این است که در هر معامله، روی بیش از ۲ درصد سرمایه حسابتان ریسک نکنید.

۲ـ ریسک بازار:

ریسک ذاتی بودن درون بازار، ریسک بازار نام دارد و هیچ‌گونه کنترلی روی این‌گونه ریسک نداریم. این ریسک دربردارنده بیشترین ریسک ممکن در بازار است.

ریسک بازار ممکن است باعث شود که ریسک معامله‌ای را که به‌دقت محاسبه کرده‌اید بیش از میزان پیش‌بینی‌تان شود. ریسک بازار می‌تواند بسیار بیشتر از ریسک معامله باشد. به این دلیل بهتر است که هیچ‌گاه با بیش از ۱۰ درصد کل سرمایه‌تان معامله نکنید. این‌گونه ریسک شامل حوادث فاجعه‌بار جهانی و سقوط بازارهاست که باعث فلج کامل در بازار می‌شوند. همچنین، وقایعی که باعث ایجاد شکاف در نرخ در جهت خلاف معامله‌تان می‌شوند نیز ریسک بازار هستند.

۳ـ ریسک وجه تضمین:

ریسک این‌که ضررتان بیش از پول موجود در حساب معاملاتی‌تان شود. چون که از لورج استفاده می‌کنید. اگر بازار خلاف جهت‌تان حرکت کند، به کارگزارتان بدهکار خواهید شد.

۴ـ ریسک نقدشوندگی:

اگر هنگامی که می‌خواهید بفروشید، خریداری نباشد، آن‌گاه با مشکل ریسک نقدشوندگی روبرو هستید. علاوه بر این مشکل، این‌گونه ریسک می‌تواند گاهی بسیار هزینه به بار بیاورد، مثلا هنگامی که نرخ مستقیم دارد به سمت صفر می‌رود و نمی توانید از معامله خارج شوید. ریسک نقدشوندگی می‌تواند در پی یک واقعه پدید آورنده ریسک بازار ایجاد شده، یا شدت پذیرد.

۵ـ ریسک شبانه:

برای کسانی که روزانه معامله می‌کنند، ریسک شبانه نگرانی بزرگی است، از این بابت که اتفاقی که در طول شب رخ می‌دهد، یعنی هنگامی که بازار بسته است، می‌تواند به‌صورت ناگهانی بر ارزش معامله‌شان تأثیر بگذارد. این احتمال وجود دارد که با آغاز روز کاری شکاف نرخ رخ دهد و نرخ بازشدن بسیار از نرخ بسته شدن روز گذشته فاصله داشته باشد.

این‌گونه شکاف می‌تواند روی ارزش حساب‌تان تأثیری منفی بگذارد.

۶ـ ریسک پویایی:

در بازاری که بالا و پایین‌های ناگهانی زیاد باشد، ممکن است حدضررتان مرتب خورده شود و کاهش سرمایه سنگینی را تجربه کنید. ریسک پویایی هنگامی رخ می‌دهد که حدضررهای خروج‌تان با بازار سازگار نیستند و نمی‌گذارند معامله‌تان با توجه به جزرومد کنونی نرخ، مجال تنفس داشته باشد.

هفت حدضرر پایه‌ای

این مباحث که حدضررها را کجا باید گذاشت به سیستم معاملاتی مربوط می‌شود. نقاط خروج باید با نقاط ورود هماهنگ باشند و این هم یک مهارت معاملاتی است که باتجربه پیشرفت می‌کنند. انتخاب حدضرر واقعاً جدای از مدیریت سرمایه است. اما چنان با هم در ارتباط‌ اند که مهم است به‌عنوان بخشی از بحث‌مان نگاهی کلی به حدضررهای مختلف بیاندازیم.

چند نوع حد ضرر داریم که می‌توانید آن‌ها را در سیستم معاملاتی خود جای دهید. هفت نمونه‌ای که در زیر آمده‌اند، آن‌هایی هستند که ارزشمندترند.

۱ـ حد‌ضرر اولیه(نخست):

نخستین حدضرری که در تعیین ریسک موجودی معاملاتی آغاز معامله تعیین می‌کنید، این نوع حدضرر پیش از ورود به بازار تعیین می‌شود. حدضرر اولیه برای تعیین حجم معامله نیز به کار می‌رود. این بیشترین ضرری است که در معامله کنونی خود می‌پذیرید.

۲ـ حد ضرر دنبال شونده:

با پیشرفت بازار، جلو می‌رود. این حد ضرر این توانایی را می‌دهد که هم‌زمان با حرکت بازار طبق پیش‌بینی شما، معامله‌تان را در سود قفل کند.

۳ـ حد ضرر مقاومتی:

این یک نمونه حدضرر دنبال شونده است که در روندها کاربرد دارد. این حدضرر درست زیر روند اصلاحی باز‌گشتی در یک روند تعیین می‌شود.

۴ـ حدضرر سه‌میله‌ای:

در یک روند هر‌گاه که به نظر بیاید بازار در حال از دست دادن جنبش است و پیش‌بینی بازگشت کنید، این حدضرر به کار می‌رود.

۵ـ حدضرر تک‌میله‌ای:

هنگامی که نرخ وارد محدوده هدف سود شما وارد شده، این حد ضرر را به‌ کار ببرید. همچنین وقتی که بازار هیجانی در یک جهت حرکت می‌کند و می‌خواهید که در سود قفل شوید نیز می‌توانید آن‌را به کار ببرید. معمولا، آن‌را هنگامی استفاده کنید که سه تا پنج میله نرخ با قدرت زیادی در جهت پیش‌بینی تان حرکت کرده باشد.

۶- حد‌ضرر خط روندی:

در یک روند افزایشی خط‌روند را باید زیر کف‌های نرخ رسم کرد و در روند کاهشی بالای سقف‌های نرخ، هنگامی‌که این‌گونه ضررها را تعیین کنید، وقتی‌که نرخ در ‌جهت خلاف خط بسته شد، معامله‌تان بسته می‌شود.

۷ـ حدضرر بر پایه خط کانال بازگشتی:

در این نمونه حد‌ضرر با توجه به کانال بازگشتی حد‌ضررها را تعیین می‌کنید. کانال بازگشتی بسیار به خط روند شبیه است. اما کانالی بسیار دقیق را میان سقف‌ها و کف‌های نرخ تشکیل می‌دهد و معمولا پهنای روند را نشان می‌دهد. در روند افزایشی حدضرر خارج از کف کانال تعیین می‌شوند و در روند کاهشی خارج از سقف کانال. برای این‌که حدضرر خورده شود نرخ باید خارج از کانال بسته شود.

دیگر حالت‌های ممکن برای تعیین حدضرر نیز معمولاً گرفته شده از همین هفت‌گونه‌اند. برای تعیین حدضرر، شما که معامله‌گرید باید داوری کنید. این داوری به تجربه شما بستگی دارد و این‌که چگونه معامله‌گری هستید. حدضررها را باید بر پایه رویکرد روانی و سطح راحتی خود تعیین کنید.

نکات مهم در قواعد تعیین حدضرر

اگر بازار خیلی زیاد به حدضررتان برخورد می‌کند، یا خیلی سریع از روندها خارج می‌شوید احتمالاً این‌گونه است که با ترس معامله می‌کنید. تلاش کنید و خود را از ترس رها نمایید و حد ضررها در نقاط منطقی بازار بگذارید.

حد ضررها را به نسبت حرکت نرخ بازار تعیین کنید و یک نقطه بدون فکر و غیر‌منطقی را انتخاب نکنید. بسیاری از معامله‌گرها به اشتباه به‌گونه‌ای حدضرر را انتخاب می‌کنند که در صورت خورده‌شدن حدضررشان همیشه مقدار دلاری که ضرر می‌کنند یکسان باشد. کسانی که این کار را می‌کنند کاملاً نقاط حمایت و مقاومت معناداری را که ضررها باید در آن نقاط باشد نادیده می‌گیرند.

می‌توانید حدضرر نخست‌تان را سه درصد دورتر از خط حمایت بگذارید.

نخست باید محدوده حمایت را مشخص کنید و آن‌گاه حد ضررتان را ۳ درصد دورتر از آن حمایت بگذارید.

رویکرد دیگری که می‌توانید امتحان کنید این است که حدضررتان را یک واحد دورتر سطح حمایت بگذارید. برای نمونه، در یک روند افزایشی، حد ضررتان را یک واحد پایین‌تر سطح حمایت بگذارید و برعکس، در یک روند کاهشی، حدضررتان را یک واحد بالاتر از حمایت بگذارید.

قواعد تعیین حدضرر خروج | آموزش مدیریت سرمایه | آکادمی پارسیان بورس

قواعد تعیین حدضرر خروج

نگذاشتن حدضرر

اگر اصلاً حدضرر نگذارید، راه شکست را در پیش گرفته‌اید. برای نمونه، وقتی که سهام معامله می‌کنید، اگر حدضرر نگذارید و ضررتان را تا لحظه‌ای نگه دارید که از لحاظ روانی فکر کنید نمی‌توانید از معامله خارج شوید چون که ضرر خیلی بزرگ است، در چنین مواقعی سرنوشت خودتان را به آن سهام پیوند زده‌اید. امّا ممکن است سهامی هم نباشد که بخواهید روی آن سرمایه‌گذاری کنید.

برخی سهام تنها برای معامله کوتاه‌مدت مناسب‌اند، چون تنها از جنبش آن‌ها سود می‌بریم ممکن است به هیچ‌وجه به مدت طولانی معامله در این سهام را باز نگه نداریم و روی آن سرمایه‌گذاری نکنیم. اگر می‌بینید که آرزو می‌کنید یک معامله عوض شده و خوب شود، درست معامله نمی‌کنید. برپایه دلایلی که با آن‌ها وارد معامله شده‌اید و محل حدضررتان، همواره باید در یک ثانیه بدانید که در معامله خواهید ماند یا از آن خارج خواهید شد.

حد ضرر روانی

در برخی بازارها، بهتر است که هنگام باز کردن معامله، حدضررتان را در بازار تعیین نکنید. برخی بازارسازها حد ضررتان را می‌بینند و اگر به اندازه کافی معامله‌گرهای دیگری هم باشند که حدضرر مشابهی داشته باشند. ممکن است بازارسازها تلاش کنند و حدضررتان را بزنند. آن‌گاه آن‌ها پول به دست می‌آورند و نه شما.

در چنین بازارهایی، می‌توانید در ذهن خود حدضرر را تعیین کنید و به محض این‌که بازار به آن نرخ رسید خارج شوید. اطمینان حاصل کنید که از دید روانی به اندازه کافی سفت و سخت هستید و انضباط لازم را برای خروج در زمانی که باید، دارید. اگر این‌گونه نیستید هنگام باز کردن معامله حدضرر را وارد کنید.

حدضرر متحرک

هیچ‌گاه بر پایه هیجان حدضررتان را جابه‌جا نکنید، مخصوصاً حدضرر اولیه‌تان. هنگامی که حدضررهای دنبال‌شونده جدید تعیین شدند، می‌توانید حدضررتان را جابه‌جا کنید تا در سود قفل شوید. اگر هم به حجم معامله سودده‌تان می‌افزایید، حدضررتان باید به گونه‌ای تنظیم شود که ریسک‌تان نسبت به حجم معامله جدید، ثابت بماند.

هنگامی که در پی افزایش حجم معامله، حدضررتان را تنظیم می‌کنید، همیشه حدضررتان را به معامله کنونی‌تان نزدیک کنید تا ریسک را نسبت به حجم معامله بیشتری که گذاشته‌اید ثابت نگه‌دارید. افزایش در حجم معامله معمولاً در پی افزودن به حجم یک معامله سودده انجام می‌پذیرد. هنگامی که این کار را انجام دادید، هیچ‌گاه حدضررتان را به عقب برنگردانید، چرا که حجم معامله بیشترتان مستلزم حدضرری نزدیک‌تر است تا بدین‌گونه کنترل لازم را بر روی ریسک داشته باشید.

بسیاری از معامله‌گرها پیرامون تعیین حدضرر برپایه بازه‌های زمانی مختلف سؤال می‌کنند. این روشی پیشرفته است. به‌عنوان یک قاعده کلی، همیشه حدضررتان را بر پایه همان بازه زمانی تعیین کنید که با توجه به آن وارد معامله شده‌اید. به عبارتی دیگر اگر با توجه به نمودار روزانه ورود به معامله‌تان را تعیین می‌کنید، با همان نمودار روزانه هم حدضرر اولیه‌تان را مشخص کنید.

این قاعده استثناهایی دارد، اما تنها پس از به‌دست آوردن تجربه کافی به این کار دست بزنید. نخست تلاش کنید با کار روی یک بازه زمانی به سودآوری برسید، پس از آن اگر خواستید به بازه‌های زمانی چندگانه بپردازید.

قواعد تعیین حدضرر خروج | آموزش مدیریت سرمایه | آکادمی پارسیان بورس

قواعد تعیین حدضرر خروج

قواعد نگه‌داشتن معامله در ساعات تعطیلی (طی شب):

هنگامی‌که معامله‌گرهای روزانه معامله‌ای را طی شب باز می‌گذارند، ریسکی را متحمل می‌شوند. از آنجا که همواره این احتمال وجود دارد که طی آن ساعات اتفاقات پیش‌بینی ناپذیری رخ‌دهد. اتفاقات ناخواسته می‌توانند باعث شوند که بازار با شکاف باز شود و به‌گونه بدی بر حساب شما تاثیر بگذارد.

برای نمونه، اگر روی نمودار ۱۵ دقیقه‌ای معامله می‌کنید، حدضرر و حجم معامله‌تان همان بازه ۱۵ دقیقه‌ای خواهد بود. امّا تصور کنید که پنج دقیقه به پایان ساعت کاری مانده و معامله‌تان نیز سودده است و بر پایه نمودار ۱۵ دقیقه‌ای در صورت باز نگه داشتن معامله احتمال سود بیشتر نیز وجود دارد.

هنگامی که چنین اتفاقی می‌افتد، ۵ قاعده را در نظر بگیرید:

۱. معامله باید در آن‌ زمان در سود باشد.

۲. نمودار ۱۵ دقیقه‌ای باید نشان دهد که روندی قوی وجود دارد.

٣. بر‌پایه نمودار روزانه، باید حدضرری جدید تعیین کنید.

۴. از حجم معامله‌تان بکاهید تا بر پایه حدضرر جدید که روی نمودار روزانه تعیین می‌شود ریسک‌تان بیش از ۲ درصد حسابتان نشود.

۵. روز بعد که بازار باز شد، حتما لحظه باز شدن بازار، معامله‌تان را بررسی کنید.

بدین‌گونه ریسک‌های باز نگه داشتن معامله را در نظر گرفته‌اید. این کار ریسک‌تان را از بین نمی‌برد، اما آن را کاهش خواهد داد.

مشکل حدضررهایی که خوب انتخاب نمی‌شوند.

این‌که این نظم و انضباط را داشته باشید که حد ضرری را تعیین کنید و به آن پایبند بمانید، بهتر از آن است که اصلاً حد ضرری نداشته باشید؛ حتی اگر آن‌را خیلی خوب انتخاب نکنید. البته، هرچه راهبرد تعیین حد ضررتان بهتر باشد، سودآوری بیشتری خواهید داشت. پس از دیدگاه اقتصادی، بهینه‌سازی رویکردتان بسیار ضروری است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.