کاربرد درآمد هر سهم در بورس


می‌توانید فایل صوتی «تعریف سود انباشته» را گوش کنید

بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در بورس اوراق بهادار تهران

موضوع اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از مدل سود باقی ‌مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سرمایه به کار رفته و رشد سود باقی ‌مانده و بررسی رابطه آن‌ها با بازده جاری و آتی سهام استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای دوره زمانی 1383 تا 1390 جمع آوری و برای آزمون فرضیه‌ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد بین رشد سود باقی مانده و بازده جاری سهام رابطه مثبت و معنی‌دار و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده جاری سهام رابطه منفی و معنی‌داری وجود دارد، همچنین بین رشد سود باقی‌مانده و بازده آتی سهام رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده آتی سهام رابطه معنی‌داری وجود ندارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Relationship between Earning Growth and Stock Returns by Using Residual Income in Tehran Stock Exchange (TSE)

نویسندگان [English]

  • B Shamszadeh 1
  • M Sadeghifar 2
  • B Almasi 3

1 Assistant Professor of Accounting Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran

2 Assistant Professor of Statistics, Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran

3 Master of Accounting, Hamadan Branch, Islamic Azad University, Hamadan, Iran

چکیده [English]

The main objective of this study is to explore the relationship between earnings growth and stock returns using the residual income (RI) model in companies listed on the Tehran Stock Exchange. We use residual income (RI) for decomposing earnings growth into growth in RI and growth in invested capital in order to explain its relationship with current and future stock returns. Data were collected for the period 2004 to 2011 from TSE. We use Pearson correlation coefficient to test our hypotheses. The results show, significant positive relationship between growth in RI and current stock returns and significant negative relationship between growth in invested capital and current stock returns. Also, there is a significant positive relationship between growth in RI and future stock returns, and there is کاربرد درآمد هر سهم در بورس no relationship between growth in invested capital and future returns.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Earnings growth
  • Residual income
  • Stock Returns
اصل مقاله

مدت طولانی بود که هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی، سود و رشد سود به عنوان تبیین کننده‌های اصلی بازده سهام تلقی می‌شدند [21]. سود حسابداری از جمله برترین شاخص‌های اندازه‌گیری فعالیت‌های یک واحد اقتصادی است [3]. منطق ارتباط سود حسابداری و بازده سهام در سال 1968 توسط بال و براون ارائه شده است [15]. در سال 1992 تئوری، مفاهیم و متغیرهای ضروری برای ارزیابی همبستگی بین سود حسابداری و بازده سهام در یک دوره بلند مدت از سوی ایستون، هریس و اولسون پایه گذاری شد [22].

اما ایراد سود حسابداری به عنوان تبیین کننده بازده سهام این است که در این معیار ارزیابی، تنها به کمیّت سود توجه می‌شود، در حالی‌که برای تعیین ارزش واقعی شرکت باید به کیفیت سود نیز توجه کرد [9]. به این معنا که سود با چه میزان سرمایه گذاری به دست آمده؟ هزینه سرمایه چقدر بوده است؟ آیا همین که شرکت نسبت به سال قبل توانسته باشد سود بیشتری کسب کند کافی است؟ مطمئناً این طور نخواهد بود چرا که این سؤال پیش می‌آید که این میزان سود در ازای چه میزان سرمایه به دست آمده است؟ بنابراین سود حسابداری به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی بازده سهام نیست زیرا در محاسبه آن هزینه سرمایه در نظر گرفته نمی‌شود.

در این پژوهش، از مفهوم سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سود باقی‌مانده، رشد سرمایه به کار رفته و اجزای دیگر استفاده شده است.

با استفاده از این تفکیک پرسش‌هایی مطرح می‌شود؛ اول اینکه آیا می‌توان تغییرات بازده سهام را با استفاده از این تفکیک، بهتر تشریح کرد؟ دوم اینکه، آیا رشد سود باقی ‌مانده و سایر اجزای رشد سود ارتباط متفاوتی با بازده دارند؟ سوم اینکه، آیا رشد سود باقی‌ مانده و رشد سرمایه به کار رفته بازده آتی سهام را پیش‌بینی می‌کند؟

مبانی نظری

این موضوع که شرکت باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کند، از مدت‌ها قبل مورد توجه اقتصاددانان بوده است [17]. سال‌ها پیش اقتصاددانان معروفی از جمله آلفرد مارشال عقیده داشتند که شرکت‌ها برای ایجاد ارزش، باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کنند [19].

پیتر دراکر می‌گوید: «تا زمانی‌که یک شرکت سودی بیش از هزینه سرمایه ایجاد نکند دارای زیان است» [19]. در قرن بیستم این مفهوم با عناوین متفاوتی از جمله سود باقی‌مانده[1] تعریف شد [8].

سود باقی مانده عبارت است از: سود عملیاتی پس از کسر مالیات، منهای هزینه سرمایه به کار رفته.

این مدل با مفهوم با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) تفاوت دارد. در مدل ارزش افزوده اقتصادی بایستی تعدیلاتی مانند: هزینه مطالبات مشکوک‌الوصول، هزینه مزایای پایان خدمت کارکنان، هزینه‌های تبلیغات، بازاریابی، آموزش، تحقیق و توسعه و اجاره، هزینه‌های معوق و. در سود عملیات پس از کسر مالیات و کل سرمایه به کار گرفته شده صورت گیرد که این تعدیلات، اصل محافظه‌کاری و رعایت یکنواختی در اجرای اصول پذیرفته شده حسابداری را نقض خواهد کرد و هم‌چنین قضاوت‌های شخصی را بالا می‌برد و فرآیند جمع‌آوری اطلاعات برای محاسبه ارزش ذاتی شرکت را نیز طولانی می‌کند [8].

در محاسبه سود حسابداری، تنها هزینه تأمین مالی از طریق بدهی منظور می‌شود و مدیران وجوه فراهم شده توسط سهامداران را بدون هزینه فرض می‌کنند اما در مفهوم سود باقی‌مانده، هزینه تأمین مالی از طریق صاحبان سهام نیز منظور می‌شود. معیار سود باقی‌ مانده شرایطی را فراهم می‌کند تا با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به کار رفته، هم هزینه بدهی و هم هزینه حقوق صاحبان سهام، سود حسابداری را به سود اقتصادی تبدیل کرده و به این صورت عملکرد واقعی شرکت را بررسی و ارزیابی کرد.

بنابراین از آنجا که بازده سهام تابعی از رشد سود اقتصادی است، استفاده از یک شاخص اندازه‌گیری بهتر و مناسب‌تر می‌تواند توانایی بهتری برای تبیین بازده سهام داشته باشد. مدل سود باقی‌ مانده یک معیار اقتصادی مناسب برای سهام داران است [13].

به نظر می‌رسد سود باقی مانده شروع خوبی برای اصلاح روابط تجربی بین رشد سود حسابداری و بازده سهام باشد. محققین حسابداری مدت‌هاست که سود حسابداری را به عنوان معیار ناقص سودآوری شرکت از دیدگاه سهام‌داران مورد انتقاد قرار داده‌اند زیرا سود حسابداری هزینه فرصت سرمایه به کار رفته را منعکس نمی‌کند [14]. این محققین سود باقی ‌مانده را نماینده بهتری برای سودهای اقتصادی می‌دانند زیرا که هزینه سرمایه به کار گرفته شده را لحاظ می‌کند. آنتونی (1973)، استفاده از سود باقی ‌مانده برای تجزیه و تحلیل سودآوری شرکت را حمایت می‌کند. او اعتقاد دارد که «جامعه مالی بهتر می‌تواند نتایج عملکرد شرکت را قضاوت کند، اگر گزارش‌های شرکت با شناخت هزینه سرمایه تجزیه و تحلیل شود» [13].

سود باقی مانده (Residual Income)

مدل سود باقی‌ مانده یکی از معمول‌ترین ابزارهایی است که برای ارزشیابی سهام و عملکرد شرکت استفاده می‌شود. این مفهوم در دهه 1920 توسط شرکت جنرال موتور و در دهه 1950 توسط شرکت جنرال الکتریک استفاده شد و از چهار دهه قبل در متون حسابداری مدیریت قرار داده شده است.

علی‌رغم این که مدل سود باقی مانده قابلیت‌ها و کارایی لازم جهت استفاده را دارد اما در عمل تا سال‌ها، کمتر مورد استفاده قرار می‌گرفت اما در چند سال اخیر توجه انجمن‌های علمی را بیشتر به خود جلب نموده است. این مدل چارچوبی را در اختیار حسابداران قرار می‌دهد تا عملکرد شرکت را در شرایط حسابداری تعهدی تجزیه و تحلیل کنند [7].

سود باقی مانده یک معیار مناسب برای اندازه‌گیری عملکرد شرکت‌ها و تصمیم‌گیری‌های مدیریت است [14] و همچنین یک معیار اندازه‌گیری مناسب برای گزارشگری مالی است [13].

سود باقی مانده بر مدیریت ترازنامه تأکید دارد. مدیریت نادرست ترازنامه سبب افزایش غیر ضروری دارایی و در نتیجه افزایش سرمایه و زیاد شدن هزینه سرمایه می‌شود. این بدان معنی است که شرکت‌ها برای افزایش سرمایه باید به هزینه سرمایه نیز توجه کنند و مثلاً با یک استقراض غیرضروری هزینه زیادی را در مقابل سودی که از آن منابع کسب می‌کنند، متحمل نشوند.

سود باقی مانده عبارت است از سود عملیاتی پس از کسر مالیات منهای هزینه سرمایه. برای محاسبه سود عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) صرفه‌جویی مالیاتی ناشی از هزینه‌های تأمین مالی از سود کسر می‌گردد [14]. ما در این جا به سود قبل از کسر بهره و بعد از مالیات نیاز داریم چرا که اگر هزینه بهره در محاسبه سود باقی مانده اضافه نشود موجب اندازه گیری مضاعف هزینه بهره می‌شود ولی از آن جایی که هزینه بهره یک هزینه قابل قبول مالیاتی است صرفه‌جویی ناشی از آن را لحاظ می‌کنیم.

در مدل بالا سود باقی مانده سال جاری؛ سود خالص سال جاری؛ هزینه بهره سال جاری؛ میانگین موزون هزینه سرمایه و سرمایه به کار رفته در سال گذشته است که شامل مجموع سهام عادی و تمام بدهی‌های بهره‌دار شرکت می‌باشد.

میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC[2])

هزینه تأمین سرمایه برابر است با هزینه فرصت سرمایه برای تأمین کنندگان سرمایه؛ به بیان دیگر تأمین‌کنندگان سرمایه، سرمایه خود را در اختیار شرکت قرار نمی‌دهند مگر این که به اندازه هزینه فرصت خود، بازده کسب نمایند.

منظور از هزینه سرمایه، هزینه تأمین مالی شرکت برای انجام سرمایه‌گذاری یا تأمین سرمایه در گردش است که از دو بخش تشکیل شده است: یک بخش هزینه تأمین مالی از محل بدهی بلند مدت با بهره و بخش دیگر هزینه تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام است. هر یک از این راه‌ها هزینه خاص خود را دارد. رایج‌ترین راه برای محاسبه هزینه سرمایه، محاسبه هزینه تأمین سرمایه از هر یک از روش‌های ممکن (انتشار سهام عادی یا ممتاز و انتشار اوراق قرضه یا دریافت وام) و محاسبه میانگین موزون این اعداد است.

به همین دلیل این عدد را میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) می‌نامند [1].

رابطه بین سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده

بالاچاندران و موهان رام در سال 2012 رابطه بین رشد سود و بازده سهام (R) را به شکل رابطه (1) بیان کردند [14]:

حال با استفاده از مدل سود باقی‌مانده رشد سود را تفکیک می‌کنیم که روش انجام کار به شرح زیر است:

سود باقی مانده (RI) سال جاری برابر است با:

به‌طور مشابه (RI) دوره قبل برابر است با:

با کسر کردن معادله (3) از معادله (2) تغییرات RI را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:

به‌منظور ساده کردن مدل، متغیر را به معادله (4) اضافه و مجدداً کسر می‌کنیم:

نسبت P/E چیست؟ نکات ضروری در مورد P/E در بورس

p/e چیست

در بازار بورس اصطلاحات زیادی وجود دارند که آشنایی با آن‌ها و به کار بردنشان برای هر معامله‌گر بورس ضروری است. یکی از رایج‌ترین اصطلاحات در بازار بورس، نسبت P/E است. امکان ندارد شما در بورس حضور داشته باشید و چیزی در مورد P/E نشنیده باشید. همواره جملاتی در مورد بالا بودن، پایین بودن یا استاندارد بودن P/E سهام‌ به‌گوش می‌رسد. ما هم امروز در این مقاله قصد داریم بگوییم نسبت P/E چیست، چه انواعی دارد و کاربرد P/E در بورس چیست. پس تا انتها همراه ما باشید.

نسبت P/E چیست؟

نسبت P/E، اصطلاحاً نسبت قیمت بر سود سهم است. در این نسبت، P قیمت هر سهم یا Price و E درآمد هر سهم یا Earning Per Share است.

مفهوم نسبت P/E چیست؟

نسبت P/E می‌تواند یکی از معیارهای مهم در معاملات سهام باشد. نسبت قیمت به سود شاخص مهمی است که بازده و ریسک سهام را منعکس می‌کند که به آن نسبت سود بازار به قیمت نیز می‌گویند. نسبت P/E به سهامداران نشان می‌‌دهد که با خرید یک سهم، چند سال طول می‌کشد تا سرمایه اولیه آن‌ها بازگردد. به طور کلی، نسبت P/E نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران حاضرند چند ریال به ازای یک ریال سود برای آن سهم بپردازند. بدین صورت، به نسبت P/E ، ضریب سهم نیز گفته می‌شود.

در نسبت P/E قیمت سهم را بر سود آن تقسیم می‌کنند تا ارزندگی سهم مشخص شود. به عبارت دیگر، این نسبت بیان می‌کند که به ازای قیمت هر سهم، سهامداران انتظار چه میزان سودی دارند و یا این که سهامداران حاضرند به ازای هر واحد افزایش در سود سهم، چه میزان سرمایه به آن اختصاص ‌دهند.

ما در دوره آموزش بورس در مشهد، نه‌تنها کاربرد P بر E و نحوه مشاهده‌ی آن از طریق تابلوی معاملات را آموزش می‌دهیم، بلکه صفر تا صد آموزش بورس را از مبتدی تا پیشرفته آموزش خواهیم داد تا به‌خوبی از نسبت P/E برای پیدا کردن نمادهای مناسب استفاده کنید. شرکت در این دوره برای هر فعال حوزه بورس ضروری است. یکی از دوره‌های دیگر در حوزه بورس، که می‌تواند کمک زیادی به شما بکند، دوره آنلاین آموزش تابلو خوانی است که صفر تا صد تابلو خوانی بورس را به شما آموزش خواهد داد.

EPS چیست؟

EPS (Earning Per Share) در زبان فارسی به معنای سود به ازای هر سهم است؛ اجازه بدهید یک نگاه اجمالی بر EPS بیندازیم.

کلمه EPS به معنای درآمد هر سهم است. وقتی که شما کل درآمد یک شرکت را در پایان سال مالی بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم کنید در واقع EPS آن شرکت را محاسبه کرده‌اید. برای مثال فرض کنید شرکتی توانسته است در پایان سال ۱۰۰ میلیون ریال سود کسب کند و تعداد سهام آن شرکت نیز یک میلیون سهم است. در نتیجه EPS آن شرکت برابر است با ریال100=100.000.000/1.000.000.

نسبت پی بر ای در واقع انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک دارایی را به ما نشان می‌دهد. به این معنی که یک سرمایه‌گذار حاضر است به ازای هر یک ریال بازدهی که بدست می‌آورد، چند ریال پرداخت کند.

نسبت p/e در بورس چیست

فرمول محاسبه EPS چیست؟

سود هر سهم (EPS) = سود خالص پس از کسر مالیات برای دوره جاری / تعداد سهام موجود در سهام عادی. سود هر سهم می‌تواند به سرعت به ما در درک تفاوت‌های توانایی شرکت‌های با اندازه‌های مختلف در کسب درآمد برای سهامداران کمک کند. به عبارت دیگر، اگر بتوانید درجه خاصی از اطمینان در مورد تغییرات سود آتی شرکت داشته باشید، می‌توانید هنگام سرمایه گذاری در مورد تغییرات قیمت سهام قضاوت نسبتاً قابل اعتمادی داشته باشید.

مفهوم P/E در بورس چیست؟

در بورس نیز مفهوم کلی P/E شبیه به همین مثال است. مثلاً فرض کنید شرکتی در حال حاضر ۲۰۰ تومان قیمت دارد و EPS که برای سال جاری پیش بینی کرده است، برابر با ۵۰ تومان است. برای محاسبه P/E این شرکت قیمت روز آن را بر سودی که دارد تقسیم میکنیم ۴=۲۰۰/۵۰.

اینجا نیز P/E برابر ۴ به این معنی است که سرمایه گذاران بورس حاضر هستند به ازای هر ۱ ریال سودی که این شرکت دارد ۴ ریال پرداخت کنند.

انواع P/E در بورس

P/E تحلیلی:

نام دیگر P/E تحلیلی، برآوردی یا پیشتاز است. این نوع با استفاده از روش های حرفه‌ای و با در نظر گرفتن عواملی مثل نرخ بهره بانکی، نرخ رشد سود شرکت، تورم و… بدست می‌آید. که ما در دوره آموزش بورس به طور کامل محاسبه P/E تحلیلی را آموزش می‌دهیم.

P/E دنباله رو:

این نوع از P/E ساده‌ترین نوع آن است. نحوه محاسبه آن این‌گونه است که قیمت روز سهم بر میزان سود هر سهم در 12 ماه اخیر تقسیم شده و عدد بدست آمده P/E آن سهم است.

P/E میانگین:

در P/E میانگین نیز قیمت سهام به روز محاسبه می‌شود اما این نوع EPS از میانگین سود محقق شده 6 ماه گذشته و EPS پیش بینی شده ۶ ماه آینده تشکیل می‌شود. البته این نوع P/E ممکن است در بازه چند سال هم مورد محاسبه قرار گیرد که در این صورت می‌بایست قیمت هر سهم را در آخرین روز سال مالی بر سود محقق شده به ازای هر سهم در همان سال مالی تقسیم کنیم و عدد حاصل P/E همان سال سهم خواهد بود. سپس از P/E های سال های محاسبه شده میانگین می‌گیریم.

تفاوت نسبت P/E تحلیلی و P/E دنباله رو

P بر E از نوع دنباله رو، عددی است که در حال حاضر برای یک سهم وجود دارد، اما P/E تحلیلی عددی است که ما انتظار داریم سهم به آن برسد!

زمانی که P/E یک سهم بالاست، نشان دهنده این است که بازار توقع دارد که سود آن شرکت در آینده رشد کند. حال اگر انتظار درست باشد زمانی که سود شرکت زیاد شود، مخرج فرمول محاسبه P/E نیز بزرگ شده و در نتیجه نسبت P/E سهم مجدداً متعادل می‌شود.

حال اگر P/E یک سهم پایین باشد، نشان دهنده این است که بازار انتظار دارد در آینده سود آن شرکت کاهش پیدا کند. اگر انتظار بازار درست باشد، وقتی سود شرکت کم شود، مخرج فرمول محاسبه P/E کم می‌شود و در نتیجه نسبت P/E مجدداً متعادل می‌شود.

P/E یک ابزار مناسب برای ارزش گذاری یک شرکت است اما یادتان باشد که به تنهایی کافی نیست.

روش های ارزش سنجی سهام

  • ارزش بازار
  • ارزش دفتری
  • ارزش جایگزینی
  • جریان نقد آزاد FCF
  • نسبت پی به ای (P/E)

برای خرید سهم فقط به P/E توجه نکنید!

یکی از اشتباهات رایجی که سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای مرتکب می‌شوند خرید سهام فقط به این دلیل که پی به ای آن بالا یا پایین است. توجه داشته باشید که ارزش‌ سنجی سهام فقط با توجه به شاخص‌های آسانی مثل P/E کوتاه فکری و مبتدی بودن شخص معامله گر را مشخص می کند.

p بر e چیست

نسبت P/E منفی چیست؟

با مشاهده تابلوهای معاملاتی سایت سازمان بورس (TSETMC)، P/E های منفی زیادی را می‌توانید ببینید. منفی بودن P/E به این معناست که این سهام زیانده می‌باشند. نسبت P/E منفی به این معناست که شرکت دارای سود منفی (ضرر) است یا در حال از دست دادن پول است.

P/E بالا به چه معناست؟

بعضی مواقع پی بر ای بالا ممکن است به معنی این باشد که قیمت سهام بیشتر از ارزش آن است، اما این معنی را نمی‌دهد که بعداً به سرعت پایین بیاید.

زمانی که شما 120 تومان پول در بانک دارید و سود بانکی این مبلغ 20 درصد باشد، میزان سودی که به شما پس از یک سال تعلق می‌گیرد 24 تومان است. بر اساس محاسبات انجام شده P/E این سرمایه‌گذاری 6 می‌باشد. حال اگر قیمت یک سهم 1820 تومان و میزان سود هر سهم 120 تومان باشد طبق روش محاسباتی، p.e این سرمایه گذاری 15.1 می‌باشد.

یعنی سودی که از فعالیت اقتصادی این شرکت به شما می‌رسد از سود بانکی کمتر است. چنانچه آن شرکت بتواند در آینده رشد سودآوری داشته باشید این نسبت کمتر خواهد شد اما در غیر اینصورت ممکن است پس از مدتی قیمت سهم شروع به کاهش نماید.

نکاتی بـرای تازه واردان به بورس

سهامدار باشید و در بورس، هیجانی عمل نکنید؛

  • داشتن صف خرید و هجوم نقدینگی دلیلی برای خرید یک سهم نیست و باید براساس ارزش قیمت آن سهم تصمیم گیری نمایید.
  • همه تخم مرغ های خود را در یک سبد نگذارید و برای خود سبد سهام در صنایع مختلف غذایی، نفتی، صنعتی و… تشکیل دهید.
  • برای کاهش ریسک سرمایه گذاری از مبالغ کم شروع کنید و پس از کسب تجربه و آموزش دیــدن به تدریج سرمایه خود را افزایش دهید.
  • با سرمایه غیر لازم خود وارد بازار بورس شوید.
  • برای سرمایه گذاری در بورس، ضروریات زندگی خود مانند خانه ، ماشین و… را نفروشید.
  • حتماً برای خود حد سود و ضرر تعیین کنید.
  • برای خود مشخص کنید که تا چه قیمتی ضرر را می‌پذیرید و تا چه قیمتی سود می‌برید.
  • از معاملات زیاد و احساسی اجتناب کنید؛ تنها سود از معاملات زياد نصیب کارگزاری ها و دولت می‌شود و بیشترین ضرر نصیب معامله گران می‌گردد.
  • سعی کنید اولویت خرید را با عرضه های اولیه و سهام های کم ریسک قرار دهید. با این کار علاوه بر کاهش ریسک، احتمال افزایش دارایی شما بیشتر می گردد.
  • خرید و فروش سهام را به صورت چند مرحله ای در ساعات مختلف انجام دهید.
  • به دلیل نوسان قیمت و احتمال افزایش یا کاهش قیمت، خرید و فروش خود را در چند مرحله انجام دهید تا ریسک شما کاهش یابد.

سخن نهایی

در این مقاله سعی کردیم مفهوم P/E را در بورس به‌طورکامل توضیح داده و با معرفی انواع آن و نکات مهم پیرامون نسبت P بر E، کاملاً برای شما مشخص کنیم که مفهوم P/E چیست. شما برای یادگیری بیشتر و عمیق‌تر در بورس، و به منظور این‌که یک معامله‌گر حرفه‌ای در بورس باشید، می‌توانید در دوره آموزش بورس در مشهد پارسیان بورس شرکت کنید. در این دوره صفر تا صد معامله‌گری در بورس آموزش داده می‌شود و از این نظر یک دوره کامل است.

سود خالص (NI)

سود خالص

سود خالص به باقیمانده مجموع درآمدها پس از کسر هزینه های عملیاتی، مالی و مالیات گفته می‌شود. سـود خالـــص می‌تواند مثبت یا منفی باشد که در صورت منفی بودن به آن زیان خالص گفته می‌شود.

سـود خـــالص در سطرهای پایانی صورت سود و زیان به‌روشنی دیده می‌شود و معیار مهمی برای شناسایی شرکت‌های سودآور است. این عدد معمولا آخرین خط از صورت سود زیان است.

این معیار برای محاسبه سود هر سهم مورد استفاده قرار می‌گیرد. به همین دلیل عموم مردم ممکن است به‌جای واژه ســود خالـــص، از معادل‌هایی مثل درآمد خالص شرکت یا سود هر سهم (EPS) استفاده کنند.
در بسیاری از نسبت های مالی دیگر نیز از این عدد استفاده می شود.
همین طور هدف بیشتر شرکت‌ها این است که ســود خالــص خود از دو طریق افزایش دهند: افزایش درآمدها (ایجاد رشد بسیار بالا) و افزایش بهره وری (کاهش هزینه ها).

محاسبه سـود خالص با شروع از مجموع درآمدهای عملیاتی شرکت آغاز می‌شود. به‌این‌ترتیب هزینه های فروش، در کنار هر هزینه دیگری که شرکت در طول دوره متحمل می‌شود، حذف می‌شود تا سود قبل از مالیات بر درآمد محاسبه شود. مالیات از این مقدار کم می‌شود تا مقدار خالص را به دست دهد.
ســود خالـــص، مثل سایر معیارهای حسابداری، مستعد سوءاستفاده با روش‌هایی مثل شناسایی زودهنگام درآمدها یا مخفی کردن هزینه ها است.
در هنگام مبنا قرار دادن اعداد و ارقام مربوط به‌صورت سود و زیان در تصمیمات سرمایه گذاری، مهم است که کیفیت اعدادی که برای رسیدن به سود هر سهم مورد استفاده قرار گرفته‌ اند، مرور شوند.

Bottom Line, Net Income – NI

در حسابداری شخصی سود خالص پس از کسر مجموعه هزینه ها و مخارج دوره‌ای از درآمدهای همان دوره محاسبه می‌شود.
به‌ طور مثال:
فرض کنید که درآمد ناخالص شما در سال ۵۰ میلیون تومان باشد و مخارج شما چیزی در حدود ۲۰ میلیون تومان باشد. این برای شما درآمدی ۳۰ میلیون تومانی می‌گذارد. سپس، فرض کنید که یک ۲ میلیون تومان دیگر بابت مالیات بر درآمد پرداخت می‌کنید. ۲۵ میلیون تومان باقی مانده سـود یا درآمد خالص شما خواهد بود.

توضیحات مدیرمالی در مورد سود خالص

در انگلیسی به سـود خالــص “bottom line” یا “خط پایینی” هم گفته می‌شود. اشاره به “پایین” جای قرار گرفتن سطر مربوط به ســود خالــص در صورت سود و زیان شرکت‌ها است. چراکه کاربرد درآمد هر سهم در بورس ســود خالـص همیشه آخرین خط در پایین صورت ســود و زیان خواهد بود.

این موضوع این حقیقت را نشان می‌دهد که همه هزینه ها از درآمدهای شرکت برداشته شده است و به همین دلیل چیزی برای کم کردن باقی نمانده است. این نقطه مقابل درآمدهاست که به‌عنوان “top line” یا “خط بالایی” شناخته می‌شود.

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این کاربرد درآمد هر سهم در بورس نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

روش های کاربردی برای تحلیل سهام

سرمایه گذاران برای یافتن سهام بالقوه سودآور به تجزیه و تحلیل سهام می پردازند . روش های معمول تجزیه و تحلیل سهام شامل تجزیه و تحلیل تکنیکال و بنیادی است. تحلیل بنیادی دارای چندین مولفه است ، از جمله بررسی نسبت قیمت به درآمد شرکت ، سود هر سهم ، ارزش دفتری و بازده حقوق صاحبان سهام. بسیاری از سرمایه گذاران همچنین از توصیه های تحلیلگران مالی برای تحلیل سهام استفاده می کنند. نوع تحلیل سهام شما بر اساس اولویت شخصی انجام می شود. در این مقاله به روش های کاربردی برای تحلیل سهام پرداخته ایم تا روشی را که به بهترین وجهی با اهداف مالی شما سازگار است، پیدا کنید.

بسیاری از سرمایه گذاران سهام را بر اساس اصول خود تجزیه و تحلیل می کنند. مانند درآمد، ارزیابی یا روند صنعت اما عوامل اساسی همیشه در قیمت بازار منعکس نمی شوند.

اگر شما یک سرمایه گذار هستید که دوست دارید به خود متکی باشید، پس باید تحلیلگر سهام خود شوید. ادامه مطلب را بخوانید تا بفهمید چگونه شما هم می توانید مانند یک تحلیلگر فکر کنید، حتی وقتی در خانه نشسته اید.

تحلیل سهام یک فرآیند است

فرقی نمی کند شما یک سرمایه گذار باشید که به دنبال رشد است یا ارزش ، اولین قدم در تفکر مانند یک تحلیلگر توسعه ذهن کاوشگر است. شما باید بدانید چه چیزی را با چه قیمتی بخرید یا بفروشید. تحلیلگران معمولاً بر روی یک صنعت یا بخش خاص تمرکز می کنند. در آن بخش خاص ، آنها بر شرکت های منتخب متمرکز میشوند. هدف یک تحلیلگر تحقیق عمیق در امور شرکت های موجود در لیست آنها است. آنها این کار را با تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و سایر اطلاعات موجود در مورد شرکت انجام می دهند. برای بررسی حقایق ، تحلیلگران همچنین امور تأمین کنندگان ، مشتریان و رقبا را بررسی می کنند. برخی از تحلیل گران نیز از شرکت بازدید می کنند و با مدیریت آن ارتباط برقرار می کنند تا درک مستقیمی از عملکرد شرکت داشته باشند. به تدریج ، تحلیل گران حرفه ای همه نقاط را به هم متصل می کنند تا تصویر کامل را بدست آورند .

قبل از هرگونه سرمایه گذاری ، باید تحقیق خود را انجام دهید. همیشه بهتر است در مورد چندین سهام در یک صنعت تحقیق کنید ، بنابراین یک تحلیل مقایسه ای دارید. دسترسی به اطلاعات معمولاً مسئله ای نیست . بزرگترین محدودیت در تبدیل شدن به تحلیلگر سهام خود ، زمان است . سرمایه گذاران خرده فروشی که کارهای زیادی برای انجام دادن دارند ممکن است نتوانند به اندازه تحلیل گران حرفه ای وقت بگذارند . با این وجود ، در ابتدای کار ، مطمئناً می توانید فقط یک یا دو شرکت را بپذیرید . تا آزمایش کنید که چقدر می توانید آنها را تحلیل کنید. این به شما در درک روند کار کمک می کند . با تجربه و وقت بیشتر ، می توانید سهام بیشتری را در زیر لنز خود قرار دهید .

تحلیل سهام چیست؟

تجزیه و تحلیل سهام ارزیابی یک ابزار معاملاتی خاص ، یک بخش سرمایه گذاری یا کل بازار است. تحلیلگران سهام سعی می کنند فعالیت آینده یک ابزار ، بخش یا بازار را تعیین کنند .

درک تحلیل سهام

تجزیه و تحلیل سهام روشی برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش برای سرمایه گذاران و معامله گران است. با مطالعه و ارزیابی داده های گذشته و فعلی ، سرمایه گذاران و معامله گران سعی می کنند با تصمیم گیری آگاهانه در بازارها برتری پیدا کنند .

تحلیل بنیادی

برای تجزیه و تحلیل سهام دو نوع اساسی وجود دارد: تجزیه و تحلیل بنیادی و تجزیه و تحلیل تکنیکال. تجزیه و تحلیل بنیادی بر داده های منابع ، از جمله سوابق مالی، گزارش های اقتصادی، دارایی های شرکت و سهم بازار متمرکز است. برای انجام تجزیه و تحلیل اساسی در یک شرکت یا بخش دولتی، سرمایه گذاران و تحلیل گران معمولاً معیارهای صورتهای مالی شرکت را تجزیه و تحلیل می کنند. ترازنامه، صورت سود، صورت جریان وجوه نقد و پاورقی ها ، همچنین، گزارش درآمد منتشر شده توسط یک شرکت در طی مطبوعات، توسط سرمایه گذاران تجزیه و تحلیل می شود که به دنبال تعیین میزان درآمد، هزینه و سود یک شرکت هستند.

هنگام اجرای تجزیه و تحلیل سهام در صورتهای مالی شرکت ، یک تحلیلگر معمولاً میزان سودآوری ، نقدینگی ، بدهی ، بازده ، مسیر رشد و اهرم شرکت را بررسی می کند . برای تعیین سلامت یک شرکت می توان از نسبت های مختلفی استفاده کرد. به عنوان مثال ، از نسبت فعلی و نسبت سریع برای تخمین اینکه آیا یک شرکت قادر به پرداخت بدهی های کوتاه مدت خود با دارایی های جاری موجود است؟ استفاده می شود. فرمول نسبت جاری با تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری ، ارقامی که می توان از ترازنامه بدست آورد ، محاسبه می شود. اگرچه چیزی به عنوان نسبت جریان ایده آل وجود ندارد، اما نسبت کمتر از 1 می تواند به تحلیلگر سهام نشان دهد که این شرکت از نظر مالی ضعیف است و ممکن است در زمان سررسید نتواند تعهدات بدهی کوتاه مدت خود را پوشش دهد.

با نگاهی به ترازنامه، یک تحلیلگر سهام ممکن است بخواهد از سطح بدهی فعلی یک شرکت مطلع شود. در این حالت ، یک تحلیلگر سهام ممکن است از نسبت بدهی استفاده کند که با تقسیم کل بدهی ها به کل دارایی ها محاسبه می شود. نسبت بدهی بالای 1 معمولاً به این معنی است که شرکت بدهی بیشتری نسبت به دارایی دارد. در این حالت، اگر شرکت درجه بالایی از اهرم نیرو داشته باشد ، یک تحلیلگر سهام می تواند نتیجه گیری کند که افزایش نرخ بهره ممکن است احتمال نقص شرکت را افزایش دهد.

تجزیه و تحلیل سهام شامل مقایسه صورت مالی فعلی شرکت با صورتهای مالی آن در سالهای گذشته است تا به یک سرمایه گذار احساس کند که آیا شرکت در حال رشد ، پایداری یا رو به زوال است. صورت مالی یک شرکت همچنین می تواند با صورت یک یا چند شرکت دیگر در همان صنعت مقایسه شود. یک تحلیلگر سهام ممکن است به دنبال مقایسه حاشیه سود عملیاتی دو شرکت رقیب با نگاهی به صورت سود و زیان آنها باشد. حاشیه سود عملیاتی معیاری است که نشان می دهد پس از پرداخت هزینه های عملیاتی چه مقدار درآمد باقی مانده است و چه نسبت درآمد برای تأمین هزینه های غیر عملیاتی باقی مانده و به عنوان درآمد عملیاتی تقسیم بر درآمد محاسبه می شود. به نظر می رسد شرکتی با حاشیه عملیاتی 0.30 مطلوب تر از یک شرکت با حاشیه 0.03 باشد. حاشیه عملیاتی 0.30 به این معنی است که پس از تأمین هزینه های عملیاتی، برای هر شرکت درآمد 30 تومان باقی مانده است.

تجزیه و تحلیل تکنیکال

روش دوم تحلیل سهام، تحلیل تکنیکی است. تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه عملکرد قیمت گذشته و حال متمرکز است تا احتمال حرکت بعدی قیمت را پیش بینی کند. تحلیلگران تکنیکال، بازار مالی را به عنوان یک کل تجزیه و تحلیل می کنند و در درجه اول به قیمت و حجم و همچنین تقاضا و عوامل عرضه کننده بازار توجه دارند. نمودارها ابزاری کلیدی برای تحلیلگران فنی هستند زیرا در آنها یک نمودار گرافیکی از روند سهام در یک بازه زمانی مشخص شده نشان داده شده است. به عنوان مثال، با استفاده از نمودار، یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است مناطق خاصی را به عنوان سطح حمایت یا مقاومت علامت گذاری کند. سطح حمایت با پایین ترین سطح زیر قیمت فعلی معاملات مشخص شده و نشانگرهای مقاومت در بالاترین سطح ، بالاتر از قیمت فعلی بازار سهام قرار می گیرند. شکست زیر سطح حمایت نشان دهنده روند نزولی تحلیلگر سهام است ، در حالی که شکست بالای سطح مقاومت چشم انداز صعودی را به خود اختصاص می دهد.

تجزیه و تحلیل سهام تکنیکال تنها زمانی موثر است که نیروهای عرضه و تقاضا بر روند قیمت تجزیه و تحلیل شده تأثیر بگذارند. هنگامی که عوامل خارجی در یک حرکت قیمت نقش دارند، تجزیه و تحلیل سهام با استفاده از تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است موفقیت آمیز نباشد. به عنوان مثال، عواملی غیر از عرضه و تقاضا که می توانند قیمت سهام را تحت تأثیر قرار دهند، شامل تقسیم سهام، ادغام، اعلام سود سهام، طرح دعوی طبقاتی ، مرگ مدیر عامل شرکت، حمله تروریستی، رسوایی های حسابداری، تغییر مدیریت، تغییرات سیاست های پولی است و غیره.

تجزیه و تحلیل بنیادی و فنی می تواند به طور مستقل یا با هم انجام شود. برخی از تحلیلگران از هر دو روش تجزیه و تحلیل استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر به یکی از روش ها ادامه می دهند. در هر صورت، استفاده از تجزیه و تحلیل سهام برای بررسی سهام ، بخش و بازار روش مهمی در ایجاد بهترین استراتژی سرمایه گذاری برای نمونه کارها است.

به طور کلی دو روش مختلف برای دستیابی به تجزیه و تحلیل فنی وجود دارد: رویکرد از بالا به پایین و رویکردهای از پایین به بالا. اغلب اوقات، معامله گران کوتاه مدت رویکردی از بالا به پایین و سرمایه گذاران بلند مدت رویکردی از پایین به بالا را در پیش می گیرند.

بالا پایین

رویکرد از بالا به پایین یک تحلیل اقتصادی کلان است که اقتصاد کل را قبل از تمرکز بر اوراق بهادار منفرد بررسی می کند. یک معامله گر ابتدا در اقتصاد، سپس بخش ها و سپس شرکت ها در مورد سهام تمرکز می کند. معامله گران با استفاده از این روش بر سود کوتاه مدت در مقایسه با ارزیابی طولانی مدت متمرکز می شوند.

پایین بالا

رویکرد پایین به بالا بر تک تک سهام متمرکز است و برخلاف دیدگاه اقتصاد کلان نیست. این شامل تجزیه و تحلیل سهام است که به نظر می رسد برای نقاط ورود و خروج بالقوه جالب توجه باشد. به عنوان مثال: یک سرمایه گذار ممکن است یک سهام کم ارزش را در روند نزولی پیدا کند و از تجزیه و تحلیل فنی برای شناسایی یک نقطه ورود خاص در زمانی که سهام می تواند در انتهای سهام باشد استفاده کند. آنها در تصمیمات خود به دنبال ارزش هستند و قصد دارند نگاه طولانی مدت به معاملات خود داشته باشند.

علاوه بر این ملاحظات، انواع مختلفی از تجار ممکن است استفاده از اشکال مختلف تجزیه و تحلیل تکنیکال را ترجیح دهند. معامله گران روز ممکن است از خطوط روند ساده و شاخص های حجم برای تصمیم گیری استفاده کنند، در حالی که معامله گران نوسان یا موقعیت ممکن است الگوهای نمودار و شاخص های تکنیکال را ترجیح دهند. معامله گرانی که در حال توسعه الگوریتم های خودکار هستند ممکن است کاملاً الزامات متفاوتی داشته باشند که از ترکیب شاخص های حجم و شاخص های تکنیکال برای تصمیم گیری استفاده می کنند.

نسبت P / E

یک روش معمول برای تجزیه و تحلیل سهام مطالعه نسبت قیمت به درآمد آن است. شما با تقسیم ارزش بازار سهام در هر سهم بر سود هر سهم ، نسبت P / E را محاسبه می کنید. برای تعیین ارزش سهام ، سرمایه گذاران نسبت P / E سهام را با رقبا و استانداردهای صنعت مقایسه می کنند. نسبت P / E پایین تر توسط سرمایه گذاران مطلوب ارزیابی می شود.

سود هر سهم

درآمد هر سهم یک شرکت نشان می دهد که درآمد آن با چه کارایی به سمت سرمایه گذاران می رود. سرمایه گذاران افزایش EPS را نشانه خوبی می دانند. طبق NASDAQ ، هرچه EPS یک شرکت بالاتر باشد ، ارزش سهام شما بیشتر است ، زیرا سرمایه گذاران به دنبال خرید سهام یک شرکت هستند در حالی که درآمد بالا است.

نسبت PEG

نسبت رشد قیمت به درآمد با در نظر گرفتن رشد یک شرکت ، نسبت P / E را یک گام جلوتر می برد. برای محاسبه PEG ، نسبت P / E را بر نرخ رشد 12 ماهه تقسیم می کنید. شما با مشاهده نرخ رشد تاریخی شرکت ، نرخ رشد آینده را تخمین می زنید. اگر PEG کمتر از 1 باشد ، سرمایه گذاران به طور معمول سهام را ارزشمند می دانند.

ارزش ثبت شده

یکی از روش های کاربردی برای تحلیل سهام ، تعیین نسبت قیمت به ارزش ثبت شده ی شرکت است. سرمایه گذاران به طور معمول از این روش برای یافتن شرکت هایی با رشد بالا که از ارزش کمی برخوردار هستند استفاده می کنند. فرمول نسبت P / B برابر است با قیمت بازار سهام شرکت تقسیم بر ارزش دفتری سهام آن. ارزش دفتری سهام با کسر ارزش دفتری بدهی ها از ارزش دفتری دارایی ها بدست می آید. سرمایه گذاران نسبت P / B پایین را به عنوان نشانه کم ارزش بودن سهام می دانند.

بازده سهام

سرمایه گذاران برای تعیین اینکه شرکت چه میزان بازدهی مثبت برای سهامداران خود دارد ، از بازده سهام استفاده می کنند. تجزیه و تحلیل ROE می تواند به شما در یافتن شرکت هایی که سودآور هستند ، کمک کند. ROE با تقسیم درآمد خالص بر ارزش سهام متوسط ​​سهامداران محاسبه می شود. افزایش مداوم ROE نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است.

تجزیه و تحلیل رشد

قیمت سهام را دنبال می کند ، بنابراین برای اینکه بدانید قیمت سهام در آینده صعودی خواهد بود یا خیر ، باید بدانید که درآمد آینده به کجا می رود. متأسفانه ، هیچ فرمول سریعی وجود ندارد که بتواند به شما بگوید برای درآمد آینده چه انتظاری دارید. تحلیلگران با تجزیه و تحلیل ارقام گذشته از رشد فروش و حاشیه سود ، همراه با روند سودآوری در آن صنعت خاص ، برآورد خود را انجام می دهند. این اساساً اتفاقات گذشته را به آنچه انتظار می رود در آینده رخ دهد متصل می کند. پیش بینی دقیق درآمد ، آزمایش نهایی توانایی تجزیه و تحلیل سهام شما است ، زیرا این به خوبی نشان می دهد که شما درک درستی از آن صنایع و شرکت ها دارید.

کیفیت مدیریت

کیفیت مدیریت همچنین یک عامل مهم برای یک تحلیلگر سهام است. اغلب گفته می شود هیچ شرکت خوب یا بدی وجود ندارد ، فقط مدیران خوب یا بد هستند. مدیران مسئولیت آینده شرکت را بر عهده دارند. با انجام برخی تحقیقات در اینترنت می توانید مدیریت شرکت و کیفیت هیئت مدیره را ارزیابی کنید. انبوهی از اطلاعات در مورد هر شرکت سهامی عام وجود دارد.

سود انباشته چیست؟ کاربرد ،مزایا و روش محاسبه آن در ترازنامه شرکت

سود انباشته یک اصطلاح حسابداری است که برای سهامداران شرکت‌ها اعمال می‌شود. درآمد انباشته، سود خالص یک شرکت پس از پرداخت سود سهامداران است که به عنوان معیار توانایی اقتصادی یک شرکت برای پرداخت توزیع‌های نقدی است.

سود انباشته چیست؟

فهرست مطالب

سود انباشته در حسابداری

می‌توانید فایل صوتی «تعریف سود انباشته» را گوش کنید

سود انباشته در حسابداری

به زبان ساده شرکت‌های سهام‌داری بخشی از سود خالص خود را در پایان سال مالی به عنوان سود نقدی به سهامداران خود پرداخت می‌کنند و بخش دیگر آن را تحت عنوان سود یا درآمدانباشته در حساب مربوط به درآمد انباشته شرکت نگه می‌دارند که در قسمت حقوق صاحبان سهام قرار می‌گیرد و صرف سرمایه‌گذاری‌های شرکت می‌گردد و به سهامداران پرداخت نمی‌شود.

این سود همانطور که از اسمش مشخص است ممکن است در چند دوره مالی مختلف انباشته و برای هر سال با مبالغ انباشته سال‌های قبل جمع شده و به یک مبلغ قابل توجهی برسد. اما چرا سود انباشته را در شرکت نگه می‌دارند؟

گاهی اوقات ممکن است که یک شرکت در آینده پروژه‌های جدید ایجاد کند و توسعه دهد؛ یا بخواهد تجهیزات و ماشین آلات خریداری کند یا حتی بدهی‌های خود را تسویه کند. آنگاه در این موارد می‌تواند از سود انباشته شرکت که متعلق به تمامی سهامداران آن شرکت است استفاده کند.

روش‌های محاسبه سود انباشته

بیشتر تجزیه و تحلیل‌ها شامل مقایسه سود انباشته هر سهم با سود هر سهم طی یک دوره خاص است، یا آن‌ها مقدار سود انباشته را با تغییر قیمت سهام در آن زمان مقایسه می‌کنند. هر دوی این روش‌ها سعی در اندازه‌گیری مدیریت بازده حاصل از سود حاصل از بازگرداندن آن به تجارت دارند. نگاهی به درآمد، روشی که توسط وارن بافت تهیه شده و مالیات را در برمی‌گیرد، روش دیگری در این زمینه است.

محاسبه سود انباشته

محاسبه سود انباشته

برای محاسبه این سود، E&P در ابتدای سال به علاوه E&P فعلی منهای توزیع سهامداران در طول دوره فعلی محاسبه می‌شود. قوانین مالیاتی چگونگی محاسبه سود انباشته را بیان نمی‌کند و روند کار لزوماً ساده نیست و محاسبه آن پیچیدگی‌های خاص خود را دارد که به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما آیا راه حلی برای این محاسبات پیچیده شرکتی وجود دارد تا بدون خطا به محاسبه سود شرکت بپردازد؟

پیشنهاد ما به شما استفاده از نرم افزارهای حسابداری شرکتی است که از استاندارد بالا برخوردار باشند. به عنوان مثال نرم افزار حسابداری شرکتی محک به شما این امکان را می‌دهد که در کوتاه‌ترین زمان به محاسبه پیچیده‌ترین حساب‌های مربوط به شرکت خود بپردازید.

تاثیر سود انباشته بر پیشرفت شرکت-محل قرارگیری سود انباشته در ترازنامه-کاربرد سود انباشته

تاثیر سود انباشته بر پیشرفت شرکت

این سود تحت تأثیر افزایش یا کاهش درآمد خالص و سود سهام پرداختی به سهامداران است. در نتیجه، هر موردی که درآمد خالص را بالاتر ببرد یا آن را پایین بیاورد، در نهایت بر سود انباشته تأثیر خواهد گذاشت.

بنابراین تقریباً تمام معاملات بر درآمد انباشته شرکت تأثیر می‌گذارد. سایر منابع درآمد فراتر از درآمد مشمول مالیات می‌توانند آن را تقویت کنند، مانند درآمد معاف از مالیات و فروش اقساطی. اقلام کاهش دهنده این سود شامل هزینه‌های نقدی است که پرداخت می‌شود اما احتمالاً مشمول مالیات نیست، مانند تسویه بدهی‌های مربوط به دوره قبل، زیان خالص، مشارکت و… .

سود انباشته در مقابل سود خالص

شاید در ظاهر مترادف به نظر برسند اما از لحاظ فنی در درجه اول متفاوت هستند، زیرا E&P در توانایی شرکت برای تأمین بودجه توزیع تعیین کننده است. یک شرکت می‌تواند میزان درآمد انباشته خود را از طریق توزیع سهام یا ایجاد ذخیره احتیاطی کاهش دهد، اما بر ظرفیت فوق الذکر شرکت برای پرداخت سود سهامداران تأثیر منفی نخواهد گذاشت. به عبارت دیگر سودانباشته بخشی از سود خالص است.

سود انباشته و زیان انباشته

سود و زیان انباشته مجموع سود و زیان شرکت پس از پرداخت سود سهام است. این اصطلاح را می‌‎‎توان به عنوان سرمایه ابقا، سود انباشته یا مازاد بدست آمده نیز نامید.

چرا درآمد انباشته مهم است؟

درک این نکته مهم است که درآمد انباشته نشان دهنده پول نقد یا پول نقد اضافی پس از پرداخت سود سهام نیست. بلکه سود انباشته نشان می‌دهد که یک شرکت با سود خود چه کرده است و میزان سود شرکت از زمان تأسیس مجدد در تجارت است. این سرمایه گذاری مجدد یا خرید دارایی است یا کاهش بدهی.

درآمد انباشته شرکت تا حدودی سیاست سود سهام شرکت را منعکس می‌کند، زیرا منعکس کننده تصمیم شرکت در مورد سرمایه گذاری مجدد سود یا پرداخت آن به سهامداران است. در نهایت، …بیش‌تر تجزیه و تحلیل سودهای انباشته بر این ارزیابی است که کدام اقدام بیشترین بازده را برای سهامداران ایجاد کرده است.

سود انباشته شرکت‌های بورسی

صنایع پرمصرف و صنایع در حال رشد بیشتر از سایر صنایع درآمد خود را حفظ می‌كنند زیرا فقط برای فعالیت به سرمایه گذاری بیشتر در دارایی نیاز دارند. همچنین، از آنجا که سودانباشته نمایانگر مجموع سود کمتر از سود سهام از ابتدا است، ممکن است شرکت‌های قدیمی به طور قابل توجهی بالاتر از سودهای مشابه نوپا گزارش دهند. به همین دلیل مقایسه این سود در میان شرکت‌های هم سن و در همان صنعت بسیار دشوار است اما به طور کلی معنی دار است و تعریف سود انباشته “بالا” یا “پایین” باید در این زمینه انجام شود.

سود انباشته در بورس

سود انباشته در بورس

سود انباشته در بورس چیست ؟ همواره سهامداران حقیقی یک شرکت بورسی از افزایش سرمایه از محل سود انباشته یا اندوخته‌ ها، بسیار خوشحال میشوند، چرا که این موضوع تعداد سهام آن سهامداران را بدون پرداخت هیچگونه وجهی افزایش خواهد داد که به نفع آن کاربرد درآمد هر سهم در بورس ها تمام خواهد شد.

بعضی اوقات برای افرادی سوال پیش می آید که آیا این ‌مدل افزایش سرمایه‌ روی سود آوری شرکت‌ ها هم تاثیر میگذارد؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم بله و این‌ گونه افزایش ‌ها روی سود آوری شرکت‌ ها هم تاثیر دارد، چرا که مانع خروج وجه نقد از شرکت می شود. البته این مطلب با فرض این موضوع رخ میدهد که مدیریت صحیح، سرمایه در گردش مناسبی را برای روز های آینده شرکت فراهم می‌ کند.

کاربرد

شرکت‌ها از سود انباشته خود می‌توانند در بخش‌های مختلف نظیر خرید تجهیزات و ماشین آلات جدید، تحقیق و توسعه در راستای رشد شرکت، سرمایه گذاری مجدد در داخل شرکت، تسویه بدهی‌های قبلی خود و… استفاده کنند.

اما یکی دیگر از کاربردهای اساسی آن افزایش سرمایه از محل سودانباشته در قالب سهام جایزه است که به عنوان یکی از روش‌های افزایش سرمایه به حساب می‌آید و می‌توانید به مطالعه آن در مقالات مربوط به روش‌های افزایش سرمایه بپردازید.

محل قرارگیری سود انباشته در ترازنامه

بدون شک افرادی که در بورس فعالیت داشته باشند و حتی مطالعه‌ای در این زمینه نداشته باشند حداقل یک الی دوبار اسم سودانباشته را شنیده‌اند. این سود در سمت چپ ترازنامه و زیر ستون حقوق صاحبان سهام ثبت می‌شود.

جمع بندی

در این مقاله به طور مفصل شما را با مفهوم سود انباشته، کاربرد سود انباشته، راه‌های محاسبه سودانباشته و سایر موارد مرتبط با آن آشنا کردیم. اما در نهایت پیشنهاد ما این است که اگر شما نیز به دنبال محاسبه دقیق سود خالص، سود انباشته، سود سهامداران و… هستید بهتر است که به جای محاسبه از راه‌های پیچیده و دشوار با استفاده از نرم افزارهای حسابداری شرکتی که از استاندارهای بالای حسابداری برخوردارند استفاده کنید. برای مشاهده و آشنایی با نرم افزارهای حسابداری شرکتی اینجا کلیک کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.