نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی


در تصویر بالا ، نقطه آبی قیمت فعلی است.

معامله اهرمی چیست و لوریج در ارز دیجیتال چه کاربردی دارد؟

معامله اهرمی چیست و استفاده از لوریج در ارز دیجیتال پرسش‌های پرتکراری است که می‌تواند آغاز یک راه پرفرازونشیب در ترید باشد. معامله اهرمی امکان کسب سود بیشتر با سرمایه کم را فراهم می‌کند. از سویی دیگر این معاملات ممکن است منجر به از دست رفتن تمامی سرمایه شما بشوند. لازمه ورود به این معاملات پذیرش ریسک آن و همچنین تحقیق و بررسی‌های فراوان است. در ادامه بیشتر با اینکه اهرم در ارز دیجیتال چیست و معامله شورت و لانگ در ارز دیجیتال چگونه انجام می‌شوند؛ آشنا خواهید شد.

مقدمه؛ با اهرم در ارز دیجیتال آشنا شوید

برای کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال روش‌های مختلفی وجود دارد. برای نمونه آنچه در بازار معاملاتی ارز دیجیتال نوبیتکس ارائه می‌شود؛ از نوع نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی بازار اسپات (Spot) است. به‌طورکلی در بازار ارزهای دیجیتال علاوه بر بازار اسپات، بازارهایی مانند بازار مارجین و بازار آتی یا فیوچرز نیز در دسترس کاربران است. در این بازارها می‌توان از ابزاری به نام اهرم استفاده کرد.

اصطلاح اهرم، به استفاده یک شخص از سرمایه قرض گرفته‌شده برای انجام معاملات اشاره دارد. در معاملات اهرمی به‌واسطه استفاده از لوریج (leverage)، قدرت خرید یا فروش شما تقویت می‌شود. در واقع شما حتی اگر سرمایه اولیه زیادی ندارید، امکان سود کردن بیشتر از یک معامله را خواهید داشت.

باید در نظر داشت، استفاده از لوریج در ارز دیجیتال ممکن است سود بالقوه انجام یک معامله را چند برابر کند؛ اما در همین حال ریسک از دست رفتن کل سرمایه اولیه را نیز افزایش می‌دهد. هوشیاری و استفاده درست از چنین ابزاری در بازار بی‌ثبات رمزارزها امری ضروری است در غیر این صورت متحمل شدن ضررهای غیرقابل‌جبران امری اجتناب‌ناپذیر است.

چگونگی انجام معاملات اهرمی می‌تواند برای بسیاری از تازه‌کاران بسیار گیج‌کننده باشد بنابراین پیش از ورود به چنین بازارهایی بد نیست بدانید با چه چیزی سروکار دارید و به‌طورکلی بر چه اساسی کار می‌کند. تمرکز این مقاله بر روی معاملات لوریج در بازار رمزارزها است اما بخش بزرگی از این اطلاعات در بازارهای سنتی نیز معتبر است.

اهرم در ارز دیجیتال چیست و چه کاربردی دارد؟

همان‌طور که گفتیم اهرم به استفاده از پول یا سرمایه قرض گرفته‌شده برای ترید در بازارهای مالی اشاره دارد. به زبان ساده اهرم نوعی گرفتن وام است و قدرت خرید یا فروش شما را در معاملات افزایش می‌دهد. بنابراین به کمک این ابزار می‌توانید با سرمایه‌ای بیشتر از آنچه در حال حاضر در اختیار دارید؛ ترید کنید.

معمولاً مقدار اهرم به صورت یک نسبت تعریف می‌شود. به عنوان مثال نسبت یک به پنج ۱:۵، به صورت ۵x نمایش داده شده یا نسبت یک به بیست ۱:۲۰ به صورت ۲۰x نمایش داده می‌شود. بر این اساس می‌توان دریافت که سرمایه اولیه معامله‌گر ضربدر چند شده است.

برای نمونه تصور کنید که سرمایه اولیه‌ای که در اختیار دارید ۱۰۰ دلار است اما می‌خواهید موقعیتی به ارزش ۱۰۰۰ دلار در بیت کوین (BTC) باز کنید. با اهرم ۱۰ برابری (۱۰x)، صد دلار شما همان قدرت خرید هزار دلار را خواهد داشت. در صورتی که معامله شما به سود ختم شود، میزان سود شما بر اساس هزار دلار محاسبه می‌شود.

از اهرم یا لوریج می‌توان برای بازار مشتقات مختلف رمزارزها استفاده کرد. رایج‌ترین معاملات اهرمی در معاملات مارجین، توکن‌های اهرمی و قراردادهای فیوچرز یا آتی است.

معاملات اهرمی چگونه کار می‌کند؟

وثیقه در معامله اهرمی

پیش از آنکه بتوانید برای ترید از پلتفرم‌ها پول قرض کنید؛ باید میزانی دارایی به‌حساب معاملاتی خود واریز کنید. این پول در اصل سرمایه اولیه‌ای است که به عنوان وثیقه عمل می‌کند. مقدار این وثیقه به‌اندازه اهرم و ارزش کل موقعیتی که می‌خواهید باز کنید(مارجین)؛ بستگی دارد.

البته نگران این بخش نباشید. وبسایت‌های ارائه‌دهنده این خدمات، میزان سرمایه اولیه مورد نیاز برای شروع این معاملات و اندازه قابل دسترس نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی اهرم را نیز در اختیار کاربران قرار می‌دهند. این میزان بر اساس سرمایه کاربر محاسبه می‌شود.

فرض کنید می‌خواهید ۱۰۰۰ دلار در بیت کوین (BTC) با اهرم ۱۰x سرمایه‌گذاری کنید. مارجین مورد نیاز ۱/۱۰ از ۱۰۰۰ دلار خواهد بود؛ بنابراین باید حسابتان را ۱۰۰ دلار به عنوان وثیقه شارژ کنید. اگر از اهرم ۲۰x استفاده کنید، مارجین مورد نیاز شما کمتر می‌شود (۱/۲۰ از ۱۰۰۰ دلار = ۵۰ دلار). اما به خاطر داشته باشید که هر چه اهرم بیشتر باشد؛ خطر لیکویید شدن یا از دست وثیقه حساب نیز بیشتر خواهد شد.

آستانه نگهداری مارجین چیست؟

به غیر از سپرده اولیه مارجین، همچنین باید یک آستانه نگهداری مارجین نیز برای معاملات در نظر بگیرید. چرا که وقتی بازار شروع به حرکت کرد، میزان مارجینی که در ابتدا به شما نمایش داده شد هم می‌تواند تغییر کند. بنابراین زمانی که بازار برخلاف موقعیت شما حرکت می‌کند ناگهان مارجین از آستانه حفظ موقعیت شما کمتر شده و اگر مدیریت نشود؛ منجر به لیکویید شدن یا صفر شدن حساب شما می‌شود. بهتر است همیشه میزان بیشتری دارایی در حساب خود قرار دهید تا به عنوان یک آستانه تحمل عمل کند. این آستانه با عنوان حاشیه نگهداری یا maintenance margin نیز شناخته می‌شود.

معامله شورت و لانگ چیست؟

اهرم را می‌توان در دو موقعیت لانگ و شورت استفاده کرد. باز کردن یک موقعیت لانگ به این معنی است که انتظار دارید قیمت یک دارایی افزایش یابد . به موقعیت لانگ موقعیت خرید هم می‌گویند.

در مقابل باز کردن یک موقعیت شورت به این معنی است که انتظار دارید قیمت یک دارایی کاهش یابد. به موقعیت شورت، موقعیت فروش هم می‌گویند.

چنین مسئله‌ای در بازار معاملات اسپات مسئله‌ای عادی است. هر تریدری تلاش می‌کند تا دارایی دیجیتال نمونه تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی مورد نظر را در قیمت پایینی خریداری کند و در قیمتی بالاتر به فروش برساند. اما در معاملات اهرمی همه چیز به نحو دیگری صورت می‌گیرد.

معاملات اهرمی به شما امکان می‌دهد که فقط بر اساس وثیقه خود و نه بر اساس دارایی خود، دارایی‌ها را بخرید یا بفروشید. بنابراین لازم نیست حتماً در کیف پول خود بیت کوین داشته باشید تا بتوانید بر روی آن پوزیشن لانگ یا شورت بگیرید.

برای درک درست‌تر این مفهوم لازم است بدانید در بازار فیوچرز(Futures) تنها قرارداد آتی خرید (لانگ) یا فروش (شورت) معامله می‌شود. بنابراین نیازی نیست حتماً صاحب یک دارایی به خصوص باشیم. شما تنها با قراردادن مقداری دارایی (وثیقه) و انتخاب یک موقعیت لانگ یا شورت می‌توانید وارد این معاملات شده و از روند آن‌ها کسب درآمد کنید.

این وثیقه می‌تواند در پلتفرم‌های مختلف متفاوت باشد اما معمولاً تتر، بیت کوین، اتر و بایننس کوین به عنوان وثیقه مورد قبول پلتفرم‌ها قرار می‌گیرد.

باید توجه داشت که قیمت‌های بازار آتی رمزارزها کمی با بازار اسپات آن‌ها متفاوت است. برای دنبال کردن قیمت بازار فیوچرز در وبسایت تریدینگ ویو (Trading view) باید عبارت Perpetual Futures را جست و جو کنید. برای نمونه با جست و جوی BTC Perpetual Futures Contract به نمودار قیمتی بازار آتی صرافی‌های خارجی را مشاهده خواهید کرد.

استفاده از لوریج در ارز دیجیتال برای معامله شورت و لانگ

حالا که با معامله شورت و لانگ در ارز دیجیتال آشنا شدید؛ بد نیست یک مثال استفاده از اهرم معاملاتی را با یکدیگر مرور کنیم:

فرض کنید می‌خواهید یک موقعیت لانگ ۱۰,۰۰۰ دلاری با اهرم ۱۰x در بیت کوین باز کنید. پس برای این موقعیت به ۱۰۰۰ دلار به عنوان وثیقه نیاز دارید. اگر قیمت بیت کوین ۲۰ درصد افزایش پیدا کند؛ سود خالص ۲۰۰۰ دلاری منهای مقداری کارمزد به دست خواهید آورد. این میزان بسیار بیشتر از ۲۰۰ دلاری است که با خرید ۱۰۰۰ دلار بیت کوین به دست می‌آوردید.

بااین‌حال نکته مهم این است اگر قیمت بیت کوین در همین زمان ۲۰ درصد کاهش پیدا کند؛ موقعیت شما ۲۰۰۰ دلار از دست می‌دهد. از طرفی سرمایه اولیه شما (وثیقه) تنها ۱۰۰۰ دلار بوده است. در نتیجه افت ۲۰ درصدی قیمت به معنی لیکویید شدن ۱۰۰۰ دلار وثیقه شما است و موجودی شما صفر می‌شود. نکته تلخ‌تر ماجرا این است که در واقع، حتی اگر بازار تنها ۱۰ درصد هم سقوط کند باز هم امکان لیکویید شدن حساب شما وجود دارد. ارزش لیکویید شدن به صرافی‌ای که استفاده می‌کنید بستگی دارد.

برای جلوگیری از صفر شدن حساب، باید دارایی بیشتری را به کیف پول اضافه کرد تا وثیقه افزایش پیدا کند. معمولاً صرافی‌ها پیش از لیکویید شدن حساب، کاربر را با خبر می‌کنند. شاید اصطلاح کال مارجین را شنیده باشید. این همان پیام استرس‌آوری است که اطلاع می‌دهد شما در خطر از دست رفتن سرمایه‌تان قرار دارید.

تقریباً همه چیز در موقعیت شورت شبیه موقعیت لانگ است با این تفاوت که قیمت ارز مورد نظر شما باید کاهش پیدا کند تا سود کنید.

چگونه ریسک معاملات با اهرم را مدیریت کنیم؟

در ابتدا باید با صراحت بیان کنیم اگر در بازار ارزهای دیجیتال تازه‌وارد محسوب می‌شوید؛ به سراغ معاملات اهرمی نروید. بهتر است خریدوفروش این نوع دارایی‌ها را موقتاً تا زمانی که آمادگی لازم را به دست نیاورده‌اید؛ در بازار معمول (اسپات) رمزارزها دنبال کنید.

درست است که معامله با استفاده از اهرم بزرگ ممکن است به سرمایه کمتری نیاز داشته باشد و در شروع انتخاب مناسبی به نظر بیاید، اما هرچه مقدار اهرم انتخابی بیشتر شود، شانس لیکویید شدن نیز بالاتر می‌رود.

در واقع این اشتباه مشترکی است که معامله‌گران تازه‌کار و کسانی که سرمایه زیادی ندارند؛ مرتکب می‌شوند. معامله‌گران کوچک تصور می‌کنند که با توجه به سرمایه کم خود باید از اهرم‌های بزرگ استفاده کنند تا به‌سرعت سودی به دست آورده و بار خود را ببندند. این تصور و همین‌طور طمع حاصل از آن باعث صفر شدن سرمایه اولیه آن‌ها می‌شود و علاوه بر این منجر به کناره‌گیری آن‌ها از بازارهای مالی می‌شود.

در صورتی که عدد اهرم خیلی بزرگ تعیین شود، حتی یک درصد تغییر قیمت هم می‌تواند منجر به از دست رفتن کل سرمایه شود. هر چه اهرم بزرگ‌تر باشد؛ به همان میزان تحمل نوسانات قیمتی نیز کمتر می‌شود.

به‌طورکلی استفاده از اهرم کوچک‌تر به این معنی است که ریسک از دست دادن کل حساب معامله‌گر کاهش می‌یابد.

نکته حائز اهمیت این است که در بازه‌های زمانی کوچک‌تر، بازار به‌طور لحظه‌ای در حال نوسان است. بنابراین اگر اهرم انتخابی، عددی معقول (بین ۱x تا ۵x) باشد؛ التهاب لحظه‌ای بازار، موقعیت شما را کمتر تهدید خواهد کرد.

استراتژی‌های مدیریت ریسک مانند تعیین حد ضرر و حد سود، امکان از دست رفتن سرمایه شما را به حداقل می‌رساند.

با تعیین حد ضرر، موقعیت به صورت خودکار در قیمتی معین و با تحمل میزان مشخصی ضرر بسته خواهد شد. در نتیجه زمانی که بازار علیه موقعیت شما حرکت کند؛ چندان ضرر نخواهید کرد و وثیقه را کاملاً از دست نخواهید داد. تعیین حد سود عملکردی عکس حد ضرر دارد. با تعیین حد سود زمانی که سود معامله به مقدار مشخصی برسد؛ معامله به‌طور خودکار بسته می‌شود. با استفاده از حد سود، شما می‌توانید پیش از آنکه موقعیت بازار به روند نزولی تغییر حالت بدهد، سود خود را برداشت کنید.

تعیین حد سود برای تبدیل‌شدن به یک تریدر حرفه‌ای مسئله مهمی است. یک تریدر حرفه‌ای با مشخص کردن حد سود، انتظار خود را از یک موقعیت مشخص می‌کند و از سود بالقوه‌ای که دست نیافتن به آن می‌تواند منجر به ضرر هنگفتی شود؛ دست می‌کشد. کنترل حس طمع و علم به اینکه در بازار موقعیت‌های امن بسیاری وجود دارد؛ از مهم‌ترین مشخصات یک تریدر حرفه‌ای است. برای اطلاعات بیشتر در این خصوص می‌توانید به مقاله حد سود و ضرر چیست و چگونه از آن‌ها استفاده کنیم ، مراجعه کنید.

آیا استفاده از لوریج در ارز دیجیتال برای شما مناسب است؟

همان‌طور که خواندیم؛ معامله اهرمی در ارز دیجیتال شمشیر دو لبه‌ای است که می‌تواند سود بسیار زیادی داشته باشد و هم ضرر بسیار زیادی. به‌طورکلی ریسک معاملات اهرمی در تمامی بازارها بالاست و این ریسک در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال بسیار بیشتر است.

در حال حاضر به دلیل ملاحظات قانونی امکان انجام این معاملات در یک پلتفرم ایرانی وجود ندارد و علاقه‌مندان به معاملات اهرمی باید از پلتفرم‌های خارجی برای این منظور استفاده کنند. این مسئله نیز به‌خودی‌خود فاکتور ریسک دیگری را برای کاربران ایرانی به همراه خواهد داشت.

اگر مایل به انجام معاملات اهرمی هستید؛ پیش از هر چیز دانش و مسئولیت‌پذیری را در قبال هر اقدام خود رعایت کنید. احتیاط کنید و بدون تحلیل و تحقیق وارد هیچ موقعیتی نشوید. از سویی دیگر پلتفرم مورد نظر برای معامله اهرمی ارز دیجیتال را نیز با تحقیق، به‌درستی انتخاب کنید.

بسیاری از صرافی‌هایی که امکان معاملات اهرمی را فراهم می‌کنند؛ بارها به دست‌کاری بازار، از کار افتادن ابزارهای تعیین حد سود یا حد ضرر و خدماتشان در لحظه‌های حساس بازار، متهم شده‌اند. بنابراین انتخاب پلتفرم مناسب به تحقیق بسیار زیادی نیاز دارد.

قربانی طمع نشوید. ورود به چنین بازارهایی بدون علم و تحقیق، جز ضرر چیزی به همراه نخواهد داشت. بازار پر نوسان ارز دیجیتال حتی سرمایه‌گذاری در بازار اسپات را با چالش مواجه می‌کند چه رسد که ریسک این سرمایه‌گذاری در معاملات اهرمی چندین برابر هم خواهد بود. تا جایی که عده بسیاری معتقدند ورود به معاملات اهرمی در ارز دیجیتال، بیشتر از سرمایه‌گذاری، قمار است.

سخن پایانی

اهرم در ارز دیجیتال، سرمایه‌گذاری اولیه با پول کم و سود بیشتر را امکان‌پذیر می‌کند. بااین‌حال نوسانات بازار می‌تواند منجر به از دست رفتن همان سرمایه اندک شود. مخصوصاً اگر از اهرم‌های بزرگی مانند ۱۰۰x استفاده کنید. همیشه با احتیاط معامله را آغاز کنید و پیش از انجام معامله با اهرم، ریسک آن را ارزیابی کنید. هرگز اموال و دارایی‌هایی را که نمی‌توانید از دست بدهید را وارد هیچ معامله‌ای نکنید. بد نیست پیش از امتحان کردن معاملات اهرمی، به تعداد حساب‌ها و رقم‌هایی که به‌طور روزانه در صرافی‌ها لیکویید می‌شوند نیز توجه کنید.

اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام

در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.

حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، می‌توانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی‌ در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمش‌های طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکت‎ها را بر اساس برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده‌تر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه می‌شود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر می‌توانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.

از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول این‌گونه استنباط می‌شود که با مفهوم بسیار ساده‌ای مواجه هستیم و به راحتی هر کس می‌تواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن می‌پردازیم.

علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.

حجم معاملات مدیریت سرمایه

حجم بالاتر، سود بیشتر!؟

زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچ‌گاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیان‌ده را با دو معامله‌گر دارای رویکرد مدیریت سرمایه‌ای متفاوت، شبیه سازی و قیاس می‌کنیم.

حجم معاملات

با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه می‌شویم که، سرمایه گذار «الف» هیچ‌گونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص می‌کنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیش‌بینی‌ها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معامله‌گر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیان‌های قبلی را داشته باشیم. در مورد معامله‌گر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیان‌های سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما این‌که بسیاری از معامله‌گران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان می‌کنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معامله‌گران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر می‌رسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همان‌طور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه می‌خواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوب‌های کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.

معامله‌گری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام می‌پردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید می‌شود.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

همان‌گونه که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنال‌های خرید در تحلیل نموداری می‌باشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل ‌گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک‌ ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمی‌گیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان می‌دهد.

جزییات معاملاتی

پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.

۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰

سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده می‌کنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی می‌توان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معامله‌گری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روش‌های انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.

انواع سفارشات معاملاتی در بازار فارکس

به عنوان یک تریدر در بازار فارکس ، اصطلاح سفارش یا Order از اولین اصطلاحی است که به آن برخورد میکنید. در اصطلاحات فارکس سفارش به معنی چگونگی ورود و خروج از معامله است. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با انواع سفارش ها در بازار فارکس آشنا کنیم با ما همراه باشید.

انواع سفارشات در بازار فارکس:

سفارشات بازار (Market Order):

سفارش از نوع Market Order ، سفارش خرید یا فروش در بهترین قیمت ارائه شده توسط کارگزار در لحظه است. زمانی که از سفارش بازار حرف میزنیم یعنی سفارشی که بلافاصله در قیمتی که کارگزار ارائه کرده و شما در آن قیمت تصمیم به خرید یا فروش گرفته اید اجرا شود.

سفارشات بازار Market Order

به عنوان مثال، قیمت پیشنهادی فروش XAU / USD در حال حاضر 1838 و قیمت خرید 1839 است.اگر بخواهید XAU / USD را در بازار خریداری کنید ، با قیمت 1838 می توانید آن را بخرید. شما بر روی گزینه خرید (Buy) کلیک می کنید و نرم افزار معاملاتی که با آن کار میکنید بلافاصله سفارش خرید شما را دقیقا با همان قیمت اجرا می کند.

نکته ای که در این خصوص باید حتما به آن توجه کنید این است که بسته به شرایط بازار ، ممکن است بین قیمتی که انتخاب کرده اید و قیمت نهایی که پلتفرم معاملاتی ای که با آن کار می­کنید معامله را اجرا کرده باشد، تفاوت جزئی وجود داشته باشد.

تقریبا تمام سفارشات خرید (Buy) و فروش (Sell) آنی در بروکر ها از نوع سفارشات مارکت (Market Order)هستند.

سفارشات معلق (Pending Order) :

سفارشات از نوع Pending به انواعی از سفارش گفته میشود که برخلاف سفارشات Market ، نمیتوان در همان لحظه آنها را اجرا کرد بلکه این نوع از سفارشات بعد از انجام شدن تا زمانی که به قیمت مدنظر که در آنجا درخواست سفارش یا باز کردن یک معامله جدید را کرده ایم نرسد ، منفعل باقی می­مانند و بعد از رسیدن به نقاط قیمتی ثبت شده اجرا میشوند.

این نوع از سفارشات دو دسته بندی Limit و Stop دارند که در ادامه درباره آنها توضیح خواهیم داد.

سفارشات Limit (Limit Entry Order):

سفارش Limit Entry به انواعی از سفارش گفته میشود و به این صورت است که با خریدن در پایین ترین قیمت بازار یا فروش در بالاترین قیمت بازار امکان پذیر است . گاها شاید برایتان پیش آمده باشد ، زمانی که در حال بررسی چارت هستید با درنظر گرفتن خطوط حمایت و مقاومت پیش بینی میکنید که قیمت بعد از برخورد با این سطوح محتمل است حرکت معکوس پیش بگیرد ؛ توضیح را با یک مثال شروع میکنیم فرض کنید اگر خط حمایت را به عنوان یک سطح مورد بررسی در نظر داشته باشیم این احتمال را میدهیم که قیمت پس از برخورد با این سطح با تغییر جهت به سمت بالا حرکت میکند . در عین حال اگر سطح مدنظر خط مقاومت باشد، این احتمال برایش پیش می آید که قیمت پس از برخورد با سطح مقاومت با تغییر جهت به سمت پایین حرکت میکند.

در واقع با استناد بر تمام مطالب گفته شده ،در معاملات زمانی از Limit Order استفاده میکنیم که قصد نداشته باشیم در حال حاضر و با قیمت فعلی وارد بازار شویم ، بلکه میخواهیم زمانی که قیمت به یک سطح معتبر مثل خطوط حمایت یا مقاومت رسید برخورد کرد ، پوزیشن معاملاتی ما فعال شود.

پلتفرم های معاملاتی امکان اینگونه از معاملات را برایمان فراهم کرده اند.

سفارشات Limit (Limit Entry Order)

در تصویر بالا ، نقطه آبی قیمت فعلی است.

به خط سبز توجه کنید که زیر قیمت فعلی است. اگر در اینجا سفارش Buy Limit قرار دهید، برای فعالسازی آن، قیمت باید ابتدا تا اینجا بریزد.

همانطور که مشاهده می کنید، یک سفارش Limit تنها در صورتی قابل اجرا است که به قیمت مطلوب شما برسد.به خط قرمز توجه کنید که بالای قیمت فعلی است. اگر در اینجا سفارش Sell Limit قرار دهید ، برای فعالسازی آن، قیمت باید ابتدا تا خط قرمز صعود کند.

به عنوان مثال ، XAU / USD در حال حاضر با قیمت 1838معامله می شود. شما تحلیل می کنید و به این نتیجه می رسید که قیمت تا 1847صعود کرده و پس از آن ریزش خواهد کرد. اگر قیمت به 1847 رسید، می خواهید یک فروش بگیرید.شما یا می توانید جلوی مانیتور نشسته و منتظر بمانید تا قیمت به 1847 برسد (در این حالت شما روی گزینه سفارش فروش آنی کلیک می کنید).یا می توانید سفارش Sell Limit در 1847 قرار دهید در این صورت می توانید با خیال راحت از پای چارت بلند شوید به کارهای روزمره تان برسید.اگر قیمت تا 1847بالا رفت ، پلتفرم های معاملاتی به طور خودکار سفارش فروش را با بهترین قیمت موجود اجرا می کند.جاییکه معتقدید با برخورد به قیمتی که تعیین کرده اید روند قیمت معکوس خواهد شد ، می توانید از این نوع سفارش استفاده کنید!

Limit Entry Order

یک مثال مشابه برای سفارشات را Buy Limit در ادامه بررسی میکنیم،XAU / USD در حال حاضر با قیمت 1847معامله می شود. شما تحلیل می کنید و به این نتیجه می رسید که قیمت تا 1842ریزش کرده و پس از آن صعود خواهد کرد. اگر قیمت به 1842 رسید، می خواهید یک معامله خرید بگیرید.شما یا می توانید جلوی مانیتور نشسته و منتظر بمانید تا قیمت به 1842 برسد (در این حالت شما روی گزینه سفارش خرید آنی کلیک می کنید).یا می توانید سفارش Buy Limit در 1842 قرار دهید در این صورت می توانید با خیال راحت از پای چارت بلند شوید به کارهای روزمره تان برسید.اگر قیمت تا 1842ریزش کرد ، پلتفرم های معاملاتی به طور خودکار سفارش خرید را با بهترین قیمت موجود اجرا می کند.جاییکه معتقدید با برخورد به قیمتی که تعیین کرده اید روند قیمت معکوس خواهد شد ، می توانید از این نوع سفارش استفاده کنید!

Buy Limit

یک سفارش Buy Limit با قیمت کمتر از قیمت فعلی بازار، با قیمتی معادل یا کمتر از قیمت تعیین شده اجرا می شود. یک سفارش Sell Limit با قیمت بالاتر از قیمت فعلی بازار، با قیمتی معادل یا بیشتر از قیمت مشخص شده اجرا می شود.

سفارشات Stop (Stop Limit Entry):

سفارش Stop Entry به انواعی از سفارش گفته میشود و به این صورت است که با خریدن در بالا ترین قیمت بازار یا فروش در پایین ترین قیمت بازار امکان پذیر است . گاها شاید برایتان پیش آمده باشد ، زمانی که در حال بررسی چارت هستید با درنظر گرفتن خطوط حمایت و مقاومت پیش بینی میکنید که قیمت بعد از برخورد با این سطوح ممکن است این سطوح را بشکند و به روند خود ادامه دهد ؛ توضیح را با یک مثال شروع میکنیم فرض کنید اگر خط حمایت را به عنوان یک سطح مورد بررسی در نظر داشته باشیم این احتمال را میدهیم که قیمت پس از برخورد این سطح را میشکند و به روند خود ادامه میدهد . در عین حال اگر سطح مدنظر خط مقاومت باشد، این احتمال برایش پیش می آید که قیمت پس از برخورد با سطح مقاومت به روند خود ادامه میدهد.

سفارشات Stop (Stop Limit Entry)

در تصویر بالا ، نقطه آبی قیمت فعلی است.

توجه کنید که خط سبز بالاتر از قیمت فعلی است. اگر در اینجا سفارش بای استاپ قرار دهید ، برای فعال شدن آن، قیمت فعلی باید همچنان افزایش یابد.توجه کنید که چگونه خط قرمز زیر قیمت فعلی است. اگر در اینجا سفارش Sell Limit قرار دهید ، برای فعال شدن آن، قیمت فعلی باید همچنان به ریزش ادامه دهد.

 Sell Limit

همانطور که مشاهده می کنید ، سفارش Stop تنها زمانی اجرا می شود که قیمت فعلی برای شما چندان جذاب نیست.به عنوان مثال ، XAU / USD در حال حاضر با قیمت 1838 معامله می شود و در حال صعود است. شما معتقدید که اگر قیمت به 1840 برسد، به مسیر خود ادامه خواهد داد و اگر به این قیمت نرسد سقوط خواهد کرد.

در چنین حالتی می توانید یکی از موارد زیر را انجام دهید:

جلوی مانیتور خود بنشینید و هنگامی که قیمت به1840 رسید از بازار خرید کنید و یا یک سفارش Buy Stop در 1838 تنظیم کنید.

 Sell Limit

یا در یک معامله ی Sell Stop، فرض کنیدXAU / USD در حال حاضر با قیمت 1838 معامله می شود و در حال ریزش قیمتی است. شما معتقدید که اگر قیمت به 1833 برسد، به مسیر خود ادامه خواهد داد و اگر به این قیمت نرسد صعود خواهد کرد.

سفارشات Stop Loss(Stop Loss Order):

سفارشات استاپ لاس یکی از سفارشات وابسته به پوزیشن های معاملاتی بوده و کاربرد آن جلوگیری از افرایش ضرر در معاملات است. استاپ لاس زمانی اجرا میشود که روند بازار برخلاف جهت انتظار تریدر پیش رود و تا زمانی که به حد ضرر معامله نرسد پابرجا میماند.

به عنوان مثال ، شما موقعیت خرید XAU / USD در قیمت 1838 می گیرید. برای محدود کردن حداکثر ضرر خود ، سفارش حد ضرر (استاپ لاس) را روی 1836 تنظیم می کنید.

این بدان معناست که اگر شما در تحلیل های خود اشتباه کرده باشید و XAU / USD به جای صعود، تا 1836 ریزش کند ، پلتفرم معاملاتی به طور خودکار سفارش فروش را در 1836 اجرا می کند و معامله شما را با20 پیپ ضرر می بندد و در صورت ریزش بیشتر از افزایش ضرر جلوگیری می کند.

Buy Stop

ما برای این در معاملات از حد ضرر یا استاپ لاس استفاده میکنیم ، تا مجبور نباشیم تمام وقتمان را پای چارت بنشینیم و شاهد روند بازار را تا رسیدن به محدوده مدنظرمان باشیم، اگر نمی خواهید تمام روز را مقابل مانیتور خود بنشینید و نگران این باشید که مبادا ضرر کنید، حد ضرر برای شما بسیار مفید خواهد بود.

سفارشات Trailing Stop

یکی از انواع دستورات استاپ لاس است که وابسته به پوزیشن ها معاملاتی بوده و میتواند نسبت به نوسانات قیمت تغییر میکند.

فرض کنید تصمیم گرفته اید روی XAU / USD در قیمت 1838 ، با تریلینگ استاپ 20 پیپ فروش بگیرید.حد ضرر اولیه را در 1858 قرار می دهید. اگر قیمت پایین بیاید و به 1848برسد، تریلینگ استاپ شما تا 1843کاهش می یابد و در نقطه ورود قرار می گیرد. با این حال به یاد داشته باشید که استاپ لاس شما در این سطح جدید قیمتی باقی می ماند. اگر بازار در خلاف جهت معامله شما بالاتر برود و به 1843 برسد معامله شما بسته خواهد شد.

اگر XAU / USD با تریلینگ استاپ 20 پیپ به ریزش ادامه دهد، با هر پیپ ریزش قیمت استاپ لاس شما نیز جا به جا خواهد شد. فاصله حد ضرر شما با قیمت جاری بازار هیچ زمانی بیشتر از 20 پیپ نخواهد شد. اگر قیمت به 1840 برسد، استاپ لاس شما به 1860تغییر می کند (یا در سود 20 پیپ قفل می شود).معامله شما تا زمانی که قیمت با 20 پیپ در خلاف جهت معامله شما حرکت نکند باز خواهد ماند. هنگامی که قیمت بازار به قیمت تریلینگ استاپ شما رسید ، یک سفارش آنی بازار برای بستن معامله در بهترین قیمت موجود ارسال و معامله شما بسته می شود.

سفارش های خاص در فارکس

سفارش هایی که در بالا توضیح دادیم، انواع رایج و متداول سفارشات فارکس هستند. در برخی پلتفرم های معاملاتی ممکن است انواع دیگر سفارشات نیز وجود داشته باشند. م صرفا برای آشنایی و به طور مختصر چند مورد را بیان می کنیم. اگر تعاریف آنها را متوجه نشدید اصلا مهم نیست و می توانید از آنها بگذرید.

سفارش GTC

سفارش GTC تا زمانی که تصمیم به لغو آن نگرفته اید در بازار فعال است. کارگزار شما در هر زمانی که بخواهد سفارش را لغو نمی کند. بنابراین ، این وظیفه شماست که به یاد داشته باشید که دارای سفارش برنامه ریزی شده هستید.

سفارش GFD

یک سفارش GFD تا پایان روز معاملاتی در بازار فعال است.

از آنجا که فارکس یک بازار 24 ساعته است ، معمولاً به معنای 5:00 بعد از ظهر به وقت EST است زیرا زمان بسته شدن بازارهای امریکا است ، اما توصیه ما اینست که با کارگزار خود مجدد تمامی این موارد را بررسی کنید.

سفارش OCO

یک سفارش OCO ترکیبی از دو سفارش Stop Loss/Entry است. دو سفارش با متغیرهای قیمتی و زمانی (مدتی) در بالا و پایین قیمت فعلی قرار می گیرند. هنگامی که یکی از سفارشات اجرا می شود ، سفارش دیگر لغو می شود.

فرض کنید XAU / USD در عدد 1838 در حال معامله است. یا شما می خواهید در قیمت 1840و بعد از شکستن احتمالی مقاومت خرید انجام دهید و یا اگر قیمت به زیر 1834 ریزش کرد یک موقعیت فروش را باز کنید.موضوع از این قرار است که در صورت رسیدن قیمت به 1840، سفارش خرید شما فعال می شود و سفارش فروش در 1834 به طور خودکار لغو می شود.

سفارش OTO

سفارش OTO برعکس OCO است ، زیرا فقط در صورت فعال شدن سفارش پدر ، روی سفارش ها قرار می گیرد.شما سفارش OTO را زمانی تنظیم می کنید که بخواهید استاپ لاس و یا حد سود را زودتر از موعد ، حتی قبل از اینکه وارد معامله شوید، تنظیم کنید.

در این مطلب به بررسی انواع سفارشات در بازار فارکس پرداختیم. به عنوان یک تریدر برای کار در بازار فارکس یا هر بازار مالی شناخت انواع سفارش ها و زمان استفاده از آنها بهترین سود را معاملاتمان میگیریم و متناسب با شرایط بازار نوع سفارشمان را تنظیم میکنیم.

چگونه از لوریج مناسب برای معاملات ارز دیجیتال استفاده کنیم

شاید یکی از مهمترین سوالاتی که تریدرهای ارزهای دیجیتال در ابتدای کار با آن روبرو می‌شوند این است که چگونه می‌توانند لوریج مناسب برای معاملات ارز دیجیتال در بازه‌های زمانی مختلف را به دست بیاورند. در این مطلب قصد داریم بیشتر در این باره توضیح دهیم.

به عنوان یک قانون کلی، لوریج یا همان ضریب اهرم و بازه زمانی معاملات در هنگام معاملات مارجین (Margin Trade) باید رابطه عکس داشته باشند. برای مثال یک اسکالپر (Scalper) یا کسی که قصد سود بردن از تغییرات جزیی قیمت دارد، با استفاده از نمودارهای یک دقیقه‌ای یا پنج دقیقه‌ای ممکن است اهرم‌های ۱۰ برابر یا ۲۵ برابر را انتخاب کند، در حالی که یک سوئینگ تریدر (Swing Trader) یا کسی که از طریق نوسان‌گیری معامله می‌کند، از اهرم‌های محافظه‌کارانه‌تر مانند ۲ برابر یا ۴ برابر بهره می‌برد.

این رابطه معکوس در بازار ارزهای دیجیتال بسیار معمول است چرا که معمولا بهترین نسبت ریسک به بازده را هم برای اسکالپر و هم برای سویینگ تریدر به ارمغان می‌آورد.

چرا اسکالپرها از لوریج بالا و بازه زمانی کوتاه استفاده می‌کنند؟

همانطور که توضیح دادیم اسکالپرها اغلب با نمودارهای ۱ دقیقه‌ای و ۵ دقیقه‌ای معامله می‌کنند. آن‌ها با جستجوی نوسانات زیاد در کوتاه مدت و سرمایه‌گذاری روی حرکت‌های کوچک زیر ۱ درصد با اهرم بالا، ورودی‌ها و خروجی‌ها را پیدا می‌کنند.

لوریج مناسب برای معاملات ارز دیجیتال

استراتژی اسکالپرها در استفاده از لوریج بالا برای کسب سود

اجازه دهید با یک مثال بهتر توضیح دهیم:

برای مثال یک تریدر با ۵۰۰۰ دلار سرمایه و با استفاده از لوریج ۲۵برابر (۲۵x) می‌تواند یک پوزیشن ۱۲۵٫۰۰۰ دلاری را ایجاد کند. تنها ۰/۵ درصد تغییر در قیمت می‌تواند ۶۲۵ دلار سود به ارمغان بیاورد که در واقع یک بازده ۱۲/۵ درصدی برای تریدر خواهد بود.

افزایش اهرم باعث کاهش فاصله بین قیمت ورودی و قیمت لیکوئید شدن می‌شود. بنابراین، اسکالپرها با هدف ورود و خروج در یک بازه زمانی خیلی کوتاه، مقدار زمانی که در پوزیشن و به تبع آن در معرض نوسانات قرار می‌گیرند را کاهش می‌دهند.

چرا سوئینگ تریدرها از لوریج کم و بازه زمانی طولانی استفاده می‌کنند؟

همان معامله بالا را با لوریج ۲ برابر (۲x) در نظر بگیرید. در تغییر قیمت ۰/۵ درصدی این بار به جای ۶۲۵ دلار، لوریج ۲ برابر تنها سود ۵۰ دلاری نصیب تریدر می‌شود که به صرفه نیست.

اگر نمودار ۱دقیقه‌ای یا ۵ دقیقه‌ای تغییرات قیمتی بیت کوین را مشاهده کنید، تغییرات سریع بین ۰/۱۵ و ۰/۵ درصد بسیار شایع است. به عنوان یک اسکالپر بسیار مهم است که این موضوع را در نظر داشته باشید و اندازه پوزیشن و ضریب اهرم را طوری تعیین کنید که در اثر این تحرکات رایج بازار دچار لیکوئید شدن نشوید.

حتما به این موضوع دقت داشته باشید که ارزهای مختلف از نظر نوسانات ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند. به عبارت دیگر دامنه نوسانات معمولی بیت کوین با اتریوم و ریپل کاملا متفاوت است. بنابراین قبل از انجام معامله روی یک ارز حتما در مورد رفتار معمول آن ارز و دامنه نوسان آن حتما تحقیق و مطالعه کنید.

سوئینگ تریدرها معمولا به بازه‌های زمانی ۴ ساعته و ۱ روزه یا بیشتر تمایل دارند. این افراد ترجیح می‌دهند در روندهای متوسط تا بلند مدت و با لوریج پایین یا حتی بدون لوریج معامله کنند. یک سوئینگ تریدر با سرمایه ۵۰۰۰ دلاری با ضریب اهرم دو برابر می‌تواند یک پوزیش ۱۰٫۰۰۰ دلاری ایجاد کند.

یک تغییر ۱۵ درصدی در قیمت می‌تواند ۱۵۰۰ دلار سود برای تریدر به ارمغان بیاورد که معادل بازده ۳۰ درصدی است.

لوریج مناسب برای معاملات ارز دیجیتال

استراتژی سوئینگ تریدرها در استفاده از لوریج در معاملات ارز دیجیتال

سوئینگ تریدرها ممکن است برای روزها یا حتی هفته‌ها در یک پوزیشن باقی بمانند. بنابراین استفاده از یک لوریج پایین برای جلوگیری از لیکوئید شدن تصادفی ضروری است.

در بازار ارزهای دیجیتال نوسان روزانه ۵ تا ۱۰ درصد کاملا عادی است. اگر شما یک سوئینگ تریدر هستید قطعا نمی‌خواهد در موقعیتی قرار بگیرید که قیمت لیکوئید شدن شما درصد کمی از قیمت ورودی شما فاصله داشته باشد.

در نهایت معامله کردن با ضریب اهرم با هزینه‌های دارایی به صورت نرخ بهره روزانه مرتبط است که می‌تواند خیلی سریع اضافه شود.

اگر شما هم یک تریدر هستید و در زمینه معاملات ارز دیجیتال تجربه یا دانشی دارید می‌توانید نظر خود درباره لوریج مناسب معاملات ارز دیجیتال را از طریق سایت یا شبکه‌های اجتماعی کوین نیک با ما در میان بگذارید.

مارجین فارکس چیست؟

مارجین فارکس چیست؟

احتمالاً پیش از این در معاملات فارکس اصطلاح «مارجین» را شنیده باشید یا حتی شاید مفهومی کاملاً جدید برای شما باشد. در هر صورت، موضوع بسیار مهمی است که برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق فارکس، باید به آن تسلط داشته باشید. در این مقاله به سوالات «مارجین فارکس چیست؟»، چطور محاسبه می‌شود و چه ارتباطی با لوریج دارد، پاسخ می‌دهیم.

مارجین در معاملات فارکس چیست؟

مارجین وثیقه (یا تضمینی) است که یک تریدر باید نزد بروکر خود سپرده‌گذاری کند تا بخشی از ریسکی را پوشش دهد که تریدر برای بروکر ایجاد می‌کند. معمولاً کسری از پوزیشن معاملاتی است و به صورت درصد بیان می‌شود. شما می‌توانید مارجین خود را به عنوان سپرده در تمام معاملات باز خود در نظر بگیرید.

مارجین مورد نیاز بروکر فارکس شما، حدأکثر اهرمی را که می‌توانید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید تعیین می‌کند. بنابراین، تجارت با لوریج (اهرم) نیز گاهی اوقات به عنوان «ترید با مارجین» شناخته می‌شود. ترید با مارجین می‌تواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد. مثلاً می‌تواند بر نتیجه تریدها تأثیر مثبت یا منفی بگذارد، به طوری که سود و ضرر احتمالی به طور قابل توجهی افزایش یابد.

نحوه محاسبه مارجین فارکس

فرض کنید بروکری اهرم 1:20 را برای معاملات فارکس ارائه می‌دهد. به این معنا است که برای هر 20 واحد ارز در یک ترید باز، 1 واحد ارز به عنوان مارجین در نظر گرفته می‌شود. به بیان دیگر اگر اندازه پوزیشن فارکس 20 دلار بود، مارجین آن 1 دلار خواهد بود. در این مثال، مارجین برابر با 1/20 یا 5٪ است.

حال به صورت برعکس، اگر بدانیم که یک بروکر به مارجین 10 درصدی نیاز دارد، می‌توانیم محاسبه کنیم که برای هر 10 دلاری که ترید می‌کنیم، باید 1 دلار مارجین داشته باشیم. در این مثال، می‌توانیم لوریج ترید خود را 1:10 قرار دهیم.

مارجین آزاد (Free Margin) در فارکس چیست؟

تا اینجای کار فهمیدیم مارجین فارکس چیست و چه ارتباطی با لوریج دارد. حال باید مارجین آزاد را تعریف کنیم. مارجین آزاد فارکس مقدار پولی است که در یک حساب معاملاتی برای باز کردن پوزیشن‌های جدید در اختیار دارید. برای محاسبه آن می‌توانید مارجین استفاده شده (مارجین پوزیشن‌های در حال حاضر باز اکانت) را از ایکوئیتی (equity) کم کنید.

حال شاید برایتان سوال بشود که «ایکوئیتی چیست؟». وقتی که هیچ ترید بازی ندارید درواقع ایکوئیتی با بالانس یک مقدار هستند. زمانی که معامله در حال انجامی دارید، تغییرات آن بر ایکوئیتی اثر می‌گذارد. به محض بسته شدن ترید، بالانس هم تغییر می‌کند و دوباره مقدار بالانس و ایکوئیتی با هم برابر می‌شود.

مارجین آزاد فارکس در واقع شامل هر گونه سود یا زیان تحقق‌نیافته از پوزیشن‌های باز است. یعنی اگر یک پوزیشن باز دارید که در حال سود دادن است، می‌توانید از این سود به عنوان مارجین اضافی برای باز کردن پوزیشن جدید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید.

برای درک بهتر مفهوم مارجین آزاد به این مثال توجه کنید. فرض کنید یک اکانت معاملاتی با بالانس 1000 دلار و مارجین 5% دارید. قصد داریم موقعیتی را باز کنیم که هزینه آن 8000 دلار است. در نقطه شروع ترید، موارد زیر صادق است:

بالانس حساب = 1000 دلار

مارجین = 400 دلار (5٪ از 8000 دلار)

مارجین آزاد = 600 دلار (ایکوئیتی – مارجین در حال استفاده)

ایکوئیتی = 1000 دلار

اگر ارزش این پوزیشن افزایش یابد و سود تحقق نیافته 50 دلاری بدهد، موارد بالا به این صورت خواهد بود:

بالانس حساب = 1000 دلار

مارجین = 400 دلار

مارجین آزاد = 650 دلار

ایکوئیتی = 1050 دلار

همانطور که می‌بینید مارجین استفاده شده و بالانس حساب تغییری نمی‌کنند. مارجین آزاد فارکس و ایکوئیتی هر دو زیاد می‌شوند تا میزان سود محقق‌نشده پوزیشن باز را منعکس کنند. توجه به این نکته ضروری است که اگر ارزش موقعیت ما به جای افزایش، 50 دلار کاهش داشت، مارجین آزاد و ایکوئیتی هر دو به یک میزان کاهش داشتند.

سطح مارجین در فارکس چیست؟

سطح مارجین فارکس مفهوم مهمی است که نسبت ایکوئیتی به مارجین استفاده‌شده را به صورت درصد نشان می‌دهد. چگونه سطح مارجین محاسبه می‌شود؟ ایکوئیتی تقسیم بر مارجین استفاده شده (Used Margin) ضربدر 100.

فرمول: سطح مارجین فارکس = (ایکوئیتی / مارجین استفاده شده) * 100

سطح مارجین 0٪ به این معنی است که حساب در حال حاضر هیچ موقعیت بازی ندارد. سطح مارجین فارکس 100% به این معنی است که ایکوئیتی حساب با مارجین استفاده‌شده برابر است. به عبارت دیگر تا زمانی که موجودی حساب خود را بیشتر نکنید یا سودهای تحقق نیافته شما زیاد نشود، بروکر اجازه ترید بیشتر در حساب شما را نخواهد داد.

مارجین کال در فارکس (margin call)

شاید یکی از بزرگ‌ترین کابوس‌های یک تریدر، مارجین کال در فارکس باشد. مارجین کال فارکس اعلانی است از طرف بروکر شما مبنی بر اینکه سطح مارجین شما کمتر از آستانه مشخص‌شده است که به عنوان سطح مارجین کال نیز شناخته می‌شود.

میزان مارجین کال از بروکری به بروکر دیگر متفاوت حساب می‌شود. در واقع به عنوان هشداری عمل می‌کند که اعلام کند بازار در خلاف جهت ترید شما در حال حرکت است. بروکرها این کار را به این خاطر انجام می‌دهند که تریدر از زیان غیرقابل جبران خود جلوگیری کند و تا حدی ضرر کند که حسابش اجازه می‌دهد.

چگونه می‌شود از غافلگیری ناخوشایند مارجین کال جلوگیری کرد؟ با نظارت منظم بر بالانس حساب خود و با استفاده از دستورات استاپ لاس در هر پوزیشنی که ایجاد می‌کنید. اقدام مهم دیگری که باید انجام دهید اجرای یک برنامه مدیریت ریسک معاملاتی است. با مدیریت موثر ریسک‌های احتمالی، آگاهی بیشتری از آن‌ها خواهید داشت و در موقعیت بهتری قرار خواهید گرفت. لازم نیست به طور کلی از آن‌ها اجتناب کنید، فقط بهتر است پیش‌بینی کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.