مزایای یک پلتفرم کپی تریدینگ
همانطور که بارها اشاره شد، نوسان بالای بازار رمزارزها موجب خودداری بسیاری از سرمایهگذاران از ورود به آن میشود. اما اگر سیستم معاملهگری سنتی که تنها به قابلیتها و مهارتهای فردی متکی است با سازوکاری که درآن فردی حرفهای که سوابق معاملاتی خوبی دارد و تصمیم گیرنده است جایگزین شود، آینده بهتری در انتظار بازار خواهد بود.
بسیاری به دلیل فهم نادرست مهارتهای معاملاتی مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و مدیریت ریسک، مبالغ زیادی را از دست دادهاند. به همین دلیل است که تقسیم وجوه یک فرد به چندین قسمت و فراهم آوردن امکان مدیریت آن در یک پلتفرم معاملات مشابه میتواند تضمین کننده سود و موفقیت او در آینده شود.
لازم به ذکر است که در چنین پلتفرمهایی، همیشه امکان جایگزین کردن معاملهگر اصلی و هدف و استفاده از معاملهگری دیگر با رویکردی متفاوت وجود دارد.
2. دردسر کمتر، سود بیشتر و یادگیری آسانتر
انجام معاملات اصلاً کار آسانی نیست و حتی این فرایند در مورد بازاری پر نوسان مانند رمزارزها، با دشواری بیشتری هم مواجه است.
طراحی و اجرای درست معاملات زمان خیلی زیادی را میطلبد و همه افراد این فرصت را ندارند که زمانی را به معامله رمزارزها و یا فراگرفتن آن اختصاص دهند.
ولی نباید اینگونه برداشت کرد که دریافت سود برای آنها غیر ممکن است. معاملهگران تازهکار با بهرهگیری از این پلتفرم میتوانند ضمن حذف دردسرهای این کار امکان این را هم برای خود فراهم کنند که پیش از ورود تمام وکمال به این بازار، کمی طعم آن را بچشند. تنها کاری که باید انجام دهند این است که بخشی از سرمایه خود را در اختیار افراد متخصص قرار دهند و منتظر باشند تا از آنجا به بعد پلتفرم کارها را پیش ببرد.
البته این پلتفرم جنبه آموزشی هم دارد و برای کسانی که قصد یادگیری دارند و مایلند با مشاهده معاملاتِ افرادی که از روی دست آن ها کپی میکنند، این کار را با روشی کاربردیتر فرا بگیرند و سود بیشتری ببرند نیز بسیار مناسب خواهد بود.
3. پذیرش گستردهتر رمزارزها
کاهش ریسک و سود آسان ارتباط مستقیمی با پذیرش گسترده رمزارزها دارد.همزمان با اوجگیری قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۷، بسیاری از افرادی که با رمزارزها آشنایی داشتند به خانواده و دوستان خود هشدار میدادند که باید با آگاهی از ریسکهای احتمالی وارد این بازار شوند. با این حال افرادی وجود داشتند که میدانستند برای کسب سودهای کلان چه باید بکنند.
اما با متوجه شدن مردم نسبت به سوددهی این ارزها، دیگر نوسان بازار برایشان اهمیتی ندارد چراکه میتوانند خیلی راحت با بهرهگیری از پلتفرمهای معاملات مشابه بر ترس خود غلبه میکنند.
بنابراین وجود معاملهگران حرفهای به منزله اعتماد مردم به بازار رمزارزها است. به این ترتیب مردم توانستند با بهرهگیری از استراتژیهای افراد آگاه برای پول درآوردن، شانس خود را برای پیوستن به قافله رمزارزها افزایش دهند.
4. مزایای پلتفرم کپی تریدینگ برای حرفهایها
در بیشتر پلتفرمهای کپی تریدینگ به کسانی که به دیگران اجازه کپی برداری از معاملات آنها بدهند اندکی حق کمیسیون تعلق میگیرد. به این ترتیب با افزایش راهبردهای آنها افراد بیشتری از معاملات آنها کپی برداری میکنند. با این کار آنها علاوه بر کار روزانه خود قادرند سود اضافهای را هم به دست بیاورند.
ریسکها و مشکلات پلتفرمهای کپی تریدینگ
پلتفرمهای کپی تریدینگ در مسیر بازکردن راه خود به بازار با مشکلاتی هم مواجهند. نباید فراموش شود که کپی تریدینگ به معنای خوابیدن و پول در آوردن نیست چراکه شرایط و موقعیتهای زیادی میتوانند موجب ضرر شدید شما شوند.
امکان دارد معاملهگری که آن را دنبال میکنید گاهی اوقات اشتباهات وحشتناکی مرتکب شود. اخبار و رویدادهای ناگهانی هم میتوانند به راحتی روند بازارها را تغییر دهند.
تنظیمات پلتفرم کپی تریدینگ باید به دقت و در نظر گرفتن تمام شرایط انجام شود. به عنوان مثال ممکن است تریدر اصلی به انجام یک معامله سنگین با اهرم بالا متمایل باشد در حالی که این اقدام میتواند برای معاملهگر پیروکه سرمایه کمی دارد ریسک بالایی داشته باشد.
حتی ممکن است تنظیمات اشتباه در کپی تریدینگ باعث صفر شدن موجودی تریدر شود.پیشنهاد معاملهگران حرفهای برای انجام کپی تریدینگ این است که قبل از هر اقدامی، معاملهگر آشنایی کافی با کارکرد و چگونگی تنظیمات کپی تریدینگ در پلتفرمی که در آن کار میکند را داشته باشد.
همچنین معاملهگران تازهکار بهتر است در کپی تریدینگ با مبلغ بسیار پایین شروع کنند تا درفرایند آزمون و خطا ضمن شناسایی نقصهای خود از ضررهای بیشتر جلوگیری کنند.
تایم فریم چیست؟ بررسی انواع تایم فریم ها در بازارهای مالی
یک هدف بدون تعریف زمان مشخص برای دستیابی به آن یک رویا باقی میماند. شما برای انجام هر کاری دو سوال را باید از خود بپرسید: "1. هدف من چیست؟ 2. در چه بازهی زمانی باید به آن هدف برسم؟" و سپس با توجه به آن برنامهریزی خود را انجام دهید. معاملات در بازارهای مالی هم به همین گونه است و شما برای این که یک تریدر موفق باشید لازم است که یک بازهی زمانی، متناسب با هدفی که در بازارهای مالی دنبال میکنید داشته باشید.
در بازارهای مالی به این بازهی زمانی اصطلاحا "تایم فریم" میگویند. برای آَشنایی با مبحث بسیار مهم تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال و آموزش تایم فریم تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
تایم فریم چیست؟
زمان و قیمت دو عنصر بسیار مهم در معاملات و ارزیابی برای یک ترید موفق هستند. که بدون در نظر گرفتن یکی از آنها میتوان گفت معامله بیمعنا میشود. برای درک اهمیت تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال و به طور کلی بازارهای مالی یک مثال میزنیم.
یک معاملهی فرضی را در نظر بگیرید که در آن باید به دو عنصر زمان و قیمت توجه کنید، اگر در این معامله هزار میلیارد دلار را بتوانید به دست آورید اما بازهی زمانی آن 100 ساله باشد آیا از نظر شما ارزشمند است؟ پاسخ خیر است! هرچند این مثال قدری اغراق آمیز است اما برای درک اهمیت زمان در یک معامله میتواند راهگشا باشد.
"تایم فریم" یک بازهی زمانی است که انتخاب میکنید در آن معاملات خود را انجام دهید. در بازههای زمانی تغییرات قیمت اتفاق میافتد و تایم فریم میتواند از چند ثانیه یا یک دقیقه تا چند هفته باشد. به عنوان مثال، وقتی روند قیمت معاملهگران چه باید بکنند؟ یک دارایی را در عرض چند دقیقه پیگیری میکنید، به این معنی است که از دقیقه به عنوان یک بازه زمانی یا "تایم فریم" در معاملات خود استفاده میکنید. تایم فریم به ما نشان میدهد که در یک بازهی زمانی برای مثال پنج دقیقه، تغییرات قیمت به چه صورت بوده است.
بنابراین استفاده از تایم فریم در معاملات برای کمک به تصمیمگیری در مورد قدرت و جهت روندها ضروری است. این به این دلیل است که یک تایم فریم دورهای است که در طی آن تحلیل خود را با استفاده از زمان به عنوان راهنما انجام میدهید. هدف این است که مشخص شود آیا روندهای قابل توجهی در طول یک تایم فریم مشخص وجود دارد یا خیر.
انواع تایم فریم معاملاتی
به طور کلی انواع تایم فریمها را میتوان در چند دستهی کلی تقسیم کرد. انواع تایم فریمها عبارتند از: 1. دقیقه ای 2. ساعتی 3. روزانه 4. هفتگی 5. ماهانه
مرسومترین تایم فریمهای دقیقهای، 1 دقیقه، 5 دقیقه، 15 دقیقه و 30 دقیقه است. در تایم فریمهای ساعتی، تایم فریم یک ساعته و 4 ساعته برای معاملهگران جذابتر هستند و بیشتر استفاده میشوند.
یکی از نرم افزارهای مطرح دنیا برای تحلیل تکنیکال، نرم افزار متاتریدر است. با ورود به این برنامه در نوار بالایی انواع مختلفی از تایم فریمها با توجه به نیاز شخصی شما و هدف شما از ترید در اختیارتان قرار میگیرد که در شکل زیر مشاهده میکنید.
علاوه بر دستهبندی بالا تایم فریمها در یک دستهبندی کلیتر دیگر قرار میگیرند که به سه دسته تقسیم میشوند و عبارتند از: کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت.
اولین چیزی که در مورد این دستهبندی باید به خاطر بسپارید این است که معاملهگران مختلف چه در بازار فارکس و چه در بازار ارزهای دیجیتال تعاریف واحدی برای هر کدام از این تقسیمات دورهای ندارند. این تقسیمات دورهای در محدودههایی با یکدیگر همپوشانی دارند و ممکن است تایم فریمی که برای یک معاملهگر روزانه بلندمدت باشد برای معاملهگر دیگری که معمولا ماهانه کار میکند کوتاه مدت تلقی شود.
بیایید مزایا و معایب هر یک را بررسی کنیم:
تایم فریم بلندمدت
معاملهگران در تایم فریم بلندمدت معمولاً به نمودارهای روزانه و هفتگی مراجعه میکنند و این نمودارهای هفتگی یک چشم انداز بلندمدت برای تریدر ایجاد میکنند. از مزایایی که تایم فریم بلندمدت دارد میتوان به این موضوع اشاره کرد که شما نیازی ندارید که هر روز بازارها را چک کنید.
علاوه بر این معاملات کمتر در روز باعث پرداخت کارمزد کمتری میشود و نکتهی مهمتر این که شما زمان بیشتری برای فکر کردن در مورد هر معامله دارید.
اما از معایب تایم فریم بلندمدت صبر زیاد است! شما علاوه بر این که برای به پایان رساندن یک معامله در تایم فریم بلندمدت نیاز به زمان و صبر بیشتری دارید لازم است که مبلغ بیشتری در معامله قرار دهید. دلیل آن هم این است که صرف زمان زیاد برای یک معامله در بلندمدت با مبلغ کم قطعا سود کمتری هم برای شما به همراه خواهد داشت.
تایم فریم میان مدت
معاملهگران در تایم فریم میان مدت از تایم فریمهای ساعتی استفاده میکنند و معاملات را برای چند ساعت تا یک هفته بررسی میکنند و نگه میدارند. در تایم فریمهای میان مدت فرصتهای معاملاتی بیشتری وجود دارد و در نتیجه میتوانید درآمد بیشتری در سال کسب کنید، اما در نظر داشته باشید که کارمزد بیشتری هم پرداخت خواهید کرد. یک نکتهی بسیار مهم هم که در این تایم فریم باید در نظر داشته باشید این است که یک خبر تاثیرگذار بر بازار میتواند شما را به شدت متضرر بکند!
تایم فریم کوتاه مدت
معاملهگران در تایم فریم کوتاهمدت معمولا از نمودارهای دقیقهای مانند 1 دقیقه یا 15 دقیقه استفاده میکنند. معاملات در تایم فریم کوتاهمدت معاملات در روز انجام میشود و تا پایان روز تریدرها از آن معامله خارج میشوند. برای تریدرهایی که این تایم فریم را انتخاب میکنند فرصتهای معاملاتی بیشتری وجود دارد اما به همان میزان کارمزد بیشتری هم پرداخت میکنند. این نکته هم در نظر داشته باشید که این گونه معاملات از نظر ذهنی دشوارتر هستند و آمادگی بیشتری میطلبند.
شرایط تایم فریم معاملاتی استاندارد
تا اینجای مقاله با انواع تایم فریمهای معاملاتی آشنا شدید. ممکن است این سوال را در ذهنتان ایجاد شده باشد که کدام یک از این تایم فریم ها را برای معاملات خود انتخاب کنید. اما مطلب این است که درواقع شما نباید از بین تایم فریمها فقط یکی را انتخاب کنید! بلکه باید در ابتدا از تمامی تایم فریم ها برای پیدا کردن روند و یک ورود و خروج موفق در یک معامله استفاده کنید.
شما برای ورود به یک پوزیشن معاملاتی لازم است که روند قیمتی آن را در تایم فریمهای مختلف بررسی کنید و با توجه به آن حد سود و ضرر را مشخص کنید. بنابراین شرایط یک تایم فریم معاملاتی استاندارد در مرحلهی اول استفاده از تمامی تایم فریمها، و پس از بررسیهای لازم شما میتوانید در بازهی زمانی مورد نظر خود معامله را انجام دهید.
با انجام این کار شانس موفقیت در معامله را بالا میبرید و به همان میزان ریسک آن را هم کاهش میدهید. اهمیت بررسی روند در تایم فریمهای معاملاتی زمانی بیشتر میشود که روند نمودار در تایم فریمهای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت با هم متفاوت باشد، در این صورت قطعا باید با احتیاط بیشتری وارد معامله شوید.
تمرکز بر روی یک تایم فریم باعث میشود اطلاعات زیادی را که ممکن است برای سبک معاملاتی خود مفید بدانید از دست بدهید. از سوی دیگر، یک استراتژی چند زمانه به شما امکان میدهد تا به مهمترین بازههای زمانی دارایی مورد معامله نگاه کنید، اما دورههای دیگر را نیز در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، یک معاملهگر نوسانگیر می تواند تایم فریم کوتاه مدت را به عنوان تمرکز اصلی خود داشته باشد، اما باید روندها را در تایم فریم میانمدت و بلندمدت هم در نظر بگیرد.
یک نکته را در بررسی تایمفریم ها فراموش نکنید و آن این است که همیشه از "کل" به "جزء" بررسی کنید. یعنی در ابتدا در تایم فریم بلندمدت روند را مشخص کنید و سپس به سراغ تایم فریمهای میانمدت و کوتاهمدت بروید. در این روش میتوانید چشمانداز مناسبتری از نمودار قیمتی مورد نظر خود داشته باشید و بهترین تصمیم را برای معامله خود اتخاذ کنید.
بهترین تایم فریم معاملاتی برای ترید و سرمایهگذاری
واژگان "ترید" و "سرمایه گذاری" هر دو به انجام یک معامله اشاره دارند. اما به طور کلی سرمایهگذاری به معامله ای اطلاق میشود که زمان آن بلندمدت است و در کنار آن ترید کردن به معاملاتی اطلاق میشود که طیف وسیعتری از معاملات را در بازههای زمانی مختلف و اغلب کوتاه مدت شامل میشود.
تایم فریمهای بلندمدت برای سرمایهگذاری و تایم فریمهای کوتاهمدت معمولا برای ترید کردن انتخاب میشوند اما انتخاب بهترین تایم فریم معاملاتی به عوامل مختلفی بستگی دارد، بعد از شناسایی این عوامل شما با توجه آنها میتوانید انتخاب کنید که برای ترید و یا سرمایه گذاری کدام یک از تایم فریمها در ارز دیجیتال و فارکس برای شما مناسبتر هستند. بیایید این عوامل را بررسی کنیم:
- دارایی مورد معامله
یکی از این عوامل مهم در انتخاب بهترین تایم فریم معاملاتی نوع دارایی مورد معامله شماست. تایم فریمی که استفاده میکنید به داراییهایی که معامله میکنید بستگی دارد. بهترین تایم فریم برای معامله در بازار فارکس میتواند با بهترین تایم فریم برای سهام متفاوت باشد. ارزهای دیجیتال و سایر جفت ارزها معمولا نوسان بیشتری دارند ولی در بازارهای سهام اینگونه نیست و ثبات نسبتا بیشتری وجود دارد و بالتبع تایم فریم های متفاوتی هم باید در هر کدام استفاده کرد.
- استراتژی معاملاتی
علاوه بر این تایم فریمی که استفاده میکنید نیز بر اساس نوع استراتژی معاملاتی که استفاده میکنید متفاوت خواهد بود. اگر استراتژیها و اهداف معاملاتی متفاوتی دارید، لازم نیست یک تایم فریم واحد را انتخاب کنید. همچنین میتوانید یک حساب معاملاتی کوتاهمدت و یک حساب دیگر برای معاملات بلندمدت داشته باشید، بنابراین میتوانید بسته به افق و اهداف خود از همهی فرصتها به بهترین شکل استفاده کنید.
یک اصطلاح مهم در بازارهای مالی وجود دارد به نام "شخصیت معاملاتی". آشنایی با شخصیت معاملاتی می تواند به شما برای استفاده از بهترین تایم فریم معاملاتی برای ترید و سرمایهگذاری کمک کند.
یکی از دلایلی که معاملهگران در ابتدا آنطور که باید خوب عمل نمیکنند این است که معمولاً تایم فریم نامناسبی برای استراتژی معاملاتی و شخصیت معاملاتی خود انتخاب میکنند. از رایج ترین اشتباهاتی که یک تریدر تازه کار انجام میدهد این است که میخواهند "ره صد ساله را یک شبه طی کنند" و به سرعت ثروتمند شوند، بنابراین معامله در تایم فریم های کوتاه مدت مانند نمودارهای ۱ دقیقهای یا ۵ دقیقهای را آغاز میکنند.
واضح است که به سرعت نا امید میشوند زیرا تایم فریمی که انتخاب کرده اند با معاملهگران چه باید بکنند؟ شخصیت معاملاتی آنها سازگار نیست. در یک تایم فریم مناسب و سازگار با شخصیت معاملاتی شما نباید احساس کنید که همه چیز آنقدر سریع اتفاق میافتد که تصمیمگیری برایتان دشوار است یا آنقدر آهسته است که نا امید میشوید.
راه حل چیست؟ تست کردن تایم فریم های متفاوت!
این نکته را فراموش نکنید که شما برای پیدا کردن "روند" لازم است که نمودار را در تمامی تایم فریم ها را بررسی کنید تا در یک پوزیشن معاملاتی درست قرار بگیرید و برخلاف روند بازار ترید نکنید زیرا ریسک بالایی دارد. اما برای پیدا کردن بهترین تایم فریم معاملاتی متناسب با شخصیت معاملاتی خود لازم است که مدتی تایم فریم های مختلف را امتحان کنید.
اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال
یک قانون اساسی در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن این است که "تاریخ تکرار میشود". نمودار قیمتی ای که شما با آن تحلیل انجام میدهید در واقع گذشتهی قیمتی آن ارز یا سهام و یا دارایی به خصوص است. دیدن یک تصویر کلی و جامع از روند قیمتی یک ارز در تحلیل تکنیکال میتواند بسیار حائز اهمیت باشد و به طور کلی بیس و پایهی تحلیل تکنیکال بر روی نمودار قیمتی و روند است.
نمودارها در تحلیل تکنیکال میتوانند انواع معاملهگران چه باید بکنند؟ مختلفی داشته باشند، نمودار خطی، میلهای و شمعی از محبوبترین نمودارها برای تحلیلگران تکنیکال هست. در شکل زیر انواع این نمودارها را میبینید:
در نمودار خطی هر نقطه در نمودار نمایانگر تایم فریمی است که انتخاب کردهاید. برای مثال اگر تایم فریم یک ساعته را انتخاب کرده باشید هر نقطه از این نمودار نمایانگر تغییرات قیمتی در یک ساعت است. در نمودارهای شمعی که به هر خط عمودی در نمودار شمع یا کندل هم میگویند هر کندل نشان دهندهی تایم فریم انتخابی شماست. اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال اینجا بیشتر میشود که شما هر تایم فریمی که انتخاب کنید نمودار شما شکل متفاوتی به خود میگیرد و طبیعتا روند نمودار هم ممکن است تغییر کند.
بهترین تایم فریم معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال
اگرچه ممکن است ترسناک باشد، اما یک حقیقت ثابت شده در سرمایهگذاری این است که: برای کسب بازده بیشتر، باید ریسک بیشتری را بپذیرید. هنگامی که قصد دارید در کوتاه مدت درآمد کسب کنید، باید آماده باشید که مبلغ سرمایه گذاری خود را نیز در آن بازه زمانی از دست بدهید، به خصوص در بازارهای پر نوسانی مانند ارزهای دیجیتال.
خوب است بدانید که معاملات روزانهی کریپتوها با معاملات روزانهی سایر داراییها متفاوت است هنگامی که روزانه داراییهای مالی سنتی مانند سهام یا فارکس را معامله میکنید، میتوانید از محرکهای اصلی بازار که از قبل تثبیت شده مانند گزارش سود آیندهی یک شرکت یا تصمیم نرخ بهره یک کشور پیروی کنید. اما در بازار ارزهای دیجیتال این موارد وجود ندارد. به همین دلیل است که انجام تجزیه و تحلیل بنیادی برای توسعهی استراتژی معاملات روزانه برای ارزهای دیجیتال بسیار سختتر است.
اما معاملهگران در بازار ارزهای دیجیتال چگونه باید بهترین تایم فریم برای معاملات کریپتو را تعیین کنند؟
پاسخ این است که اکثر معاملهگران باید هنگام شروع کار به فریمهای دو زمانه پایبند باشند و در صورت نیاز ممکن است حداکثر تا سه فریم افزایش دهند. فریمهای دو زمانه و سه زمانه و در اصطلاح کلی "فریمهای چند زمانه" به معامله گر کمک میکند تا روند را درست شناسایی کند، به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است از تایم فریم روزانه برای مشاهده روند بلندمدت و سپس از تایم فریم 4 ساعته برای یافتن نقاط ورودی و خروجی استفاده کند.
نکتهی مهم در انتخاب تایم فریم در ارز دیجیتال این است که مبتدیان اغلب بر روی یک تایم فریم واحد تمرکز میکنند و زمانی که در حال تعیین بهترین ساعات برای معاملهی کریپتو هستند، روند زیربنایی قویتر را نادیده میگیرند. از طرف دیگر، معاملهگران ممکن است روند اصلی را دنبال کنند، اما اهمیت تنظیم دقیق ورودیهای خود را در یک تایم فریم مناسب کوتاه مدت نادیده میگیرند. بنابراین در تمامی معاملات خود استفاده از تایم فریمهای مختلف را برای پیدا کردن روند و نقاط خروج و ورود مد نظر قرار دهید.
سخن پایانی
کوچکترین اشتباهی در معاملات بازارهای مالی میتواند شما را دچار ضرر و زیان سنگینی کند. اینجاست که اهمیت آموزش و یادگیری مشخص میشود. علاوه بر این تکرار و صبر در آموزش هم فراموش نکنید. در مبحث تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال نیز باید با سه کلید واژهی "آموزش، تکرار و صبر" تمرین کنید تا درصد موفقیت خود را در معاملات افزایش دهید؛ اگر تمایل داشتید میتوانید جهت کسب اموزش ارز دیجیتال به صفحه آموزش رایگان ارز دیجیتال مراجعه کنید.معاملهگران چه باید بکنند؟
حد ضرر یا استاپ لاس در بورس چیست؟
معاملهگران حرفهای وقتی وارد سهمی میشوند دو محدوده را برای خروج از سهم در نظر میگیرند: حد سود و حد ضرر. وقتی قیمت به هر کدام از این محدودهها برسد، معاملهگر اقدام به فروش و خروج از سهم میکند. حد سود در واقع محدودهای است که معاملهگر برای شناسایی سود در نظر گرفته و حد ضرر در بورس (یا همان استاپ لاس) هم محدودهای است که برای جلوگیری از ضرر بیشتر مشخص کرده است.
برای مثال، معاملهگر با ابزارهای تحلیلی خود به این نتیجه میرسد که سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کند. با استفاده از همین ابزارهای تحلیلی، این معاملهگر محدوده ۱۵۰۰ تومان را به عنوان حد سود در نظر میگیرد و اگر قیمت سهم رشد کند و به این محدوده برسد، سهم را با همین قیمت میفروشد و به یک سود ۵۰ درصدی میرسد. ولی اگر به هر دلیلی قیمت سهم پایین برود و مثلا به محدوده ۸۰۰ تومان (حد ضرری که معاملهگر تعیین کرده است) برسد، در اینجا هم معاملهگر اقدام به فروش سهامش میکند و با پذیرش ضرر ۲۰ درصدی، اجازه نمیدهد که سرمایهاش بیشتر از این مقدار کاهش پیدا کند.
تعیین حد ضرر، پایبندی به این محدوده و خروج از سهم در صورت رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر، یکی از مهمترین رفتارها برای ماندگار بودن در بازارهای مالی است. مولفههای بسیار زیادی وجود دارند که بر قیمت سهم و بازارهای مالی تاثیر میگذارند و پیشبینی همه این مولفهها عملا امکانپذیر نیست. در نظر گرفتن حد ضرر در واقع ابزاری احتیاطی است که معاملهگر باید در معاملاتش در نظر بگیرد تا بتواند ریسک مولفههای پیشبینیناپذیر (از قبیل تغییرات سیاسی، تغییر قیمت جهانی کالاهایی از قبیل نفت و فولاد، تغییرات بهره بانکی و غیره) را تا حد زیادی کنترل کند.
حد ضرر در بورس را چگونه تعیین کنیم؟
تعیین حد ضرر قاعده و قانون مشخص و ثابتی ندارد که بشود آن را برای همه معاملهگران تجویز کرد. تعیین حد ضرر به عواملی از قبیل درجه ریسکپذیری، مدتزمان معامله، شرایط بازار، وضعیت بنیادی سهم، وضعیت تکنیکالی معاملهگران چه باید بکنند؟ نمودار قیمت و غیره بستگی دارد.
برای نمونه، شخصی ممکن است روحیه ریسکپذیری بالایی داشته باشد و بتواند بهراحتی ضررهای ۳۰ درصدی را هم تحمل کند. اما شخص دیگری چنین روحیهای نداشته باشد و اگر قیمت سهامش بیشتر از ۱۰ درصد افت کند، آرامش خودش را از دست بدهد و دچار اضطراب شود. معاملهگران موفق برای تعیین حد ضرر، پیش از هر چیز روحیات خودشان را در نظر میگیرند و مقدار مشخصی برای حد ضررشان دارند. این معاملهگران حد ضررشان را طوری در نظر میگیرند که آرامش و تمرکزشان را از دست ندهند و در صورت افت قیمت بتوانند ضرری را که متحمل میشوند بهراحتی بپذیرند. معاملهگران موفق میدانند که اگر در معاملهای ضرر کنند، میتوانند بهراحتی در معاملهای دیگر این ضرر را جبران کنند و در مجموع به سود برسند.
نکته: متداولترین محدوده برای تعیین حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایینتر از قیمت ورود به سهم است. علاوه بر این، معاملهگران محتاط، سرمایهشان را طوری مدیریت میکنند که اگر در یک سهم به حد ضرر رسیدند، حداکثر ۲ تا ۳ درصد از سرمایهشان را از دست بدهند. مثلا اگر کل سرمایهشان ۱۰۰ میلیون تومان است و ۱۰ میلیون تومان از این مبلغ را برای خرید سهام شرکت الف در نظر گرفتهاند، حد ضررشان را طوری در نظر میگیرند که اگر قیمت سهم به حد ضرر رسید، حد اکثر ۲ تا ۳ میلیون تومان ضرر کنند.
تعیین حد ضرر با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال که بیش از هر چیز نمودار قیمت سهم را بررسی میکنند، اولین کارشان این است که سطوح مقاومت و حمایت قیمت سهام را مشخص کنند. معمولا انتظار میرود که قیمت سهم بعد از رسیدن به سطوح حمایتی واکنش مثبت نشان بدهد و شروع به رشد کند. معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، سعی میکنند سهامی را بخرند که قیمتشان نزدیک به محدوده حمایتی باشد و حد ضررشان را کمی پایینتر از این محدوده در نظر میگیرند. به این ترتیب محدوده حمایتی مانند نوعی سپر عمل میکند و اجازه نمیدهد که قیمت سهام بهراحتی به محدوده حد ضرر برسد.
در تصویر زیر نمونهای از حد ضرری را مشاهده میکنید که به کمک تحلیل تکنیکال مشخص شده است.
تحلیلگر در این مثال به این نتیجه رسیده است که محدوده ۹۰۰ تا ۹۵۰ تومان محدوده حمایتی سهم شستا است. این تحلیلگر میتواند طبق این تحلیل در این محدوده اقدام به خرید سهم کند و حد ضررش را محدوده ۸۵۰ تومان در نظر بگیرد. اگر قیمت زیر این محدوده تثبیت شود، در واقع حمایت ۹۰۰ تومانی از دست رفته است و انتظار نمیرود که در آینده نزدیک قیمت سهم بالاتر از این محدوده برود. پس معاملهگر باید سهم را بفروشد و از آن خارج شود.
البته در این نمودار همانطور که مشخص است قیمت سهم به این محدوده واکنش مثبت نشان داده و تا محدوده ۱۴۰۰ تومان هم رشد کرده است. باید دقت کرد که وقتی قیمت سهم به محدوده حمایتی واکنش مثبت نشان میدهد و از این محدوده فاصله میگیرد، فرصت خرید سهم از دست رفته است. زیرا اگر مثلا در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریدار سهم باشید و حد ضرر را با استفاده از این تحلیل ۸۵۰ تومان در نظر بگیرید، متحمل ریسک بسیار زیادی خواهید بود. بهطور کلی در این روش هرچه قیمت خریدتان هرچه به حمایت نزدیکتر باشد، ریسک کمتری متحمل خواهید شد و پاداش بیشتری در انتظارتان خواهد بود.
حد ضرر متحرک چیست؟
یکی دیگر از مفاهیمی که خوب است در زمینه حد ضرر بدانیم، مفهوم حد ضرر متحرک است. حد ضرر متحرک یا Trailing Stop Loss در واقع ابزاری برای محافظت از سود است و زمانی به کار میرود که معامله ما وارد سود شده باشد و به حد سود رسیده باشد. شیوه استفاده از این نوع حد ضرر به این صورت است که مثلا معاملهگر در محدوده ۱۰۰۰ تومان وارد سهم شده است و حد سود را ۱۵۰۰ تومان در نظر گرفته است.
بعد از مدتی قیمت سهم رشد میکند و به ۱۵۰۰ تومان میرسد، اما تحلیلگر با ارزیابی شرایط به این نتیجه میرسد که احتمال دارد قیمت سهم از این هم بالاتر برود. در این حالت حد ضرر را معاملهگران چه باید بکنند؟ بالاتر میآورد و در محدوده ۱۴۰۰ تومان قرار میدهد. به این ترتیب اگر قیمت سهم به رشد خودش ادامه بدهد، همچنان این امکان وجود خواهد داشت که سود بیشتری از این معامله کسب شود، ولی اگر قیمت سهم کاهشی شود، معاملهگر در محدوده ۱۴۰۰ تومان اقدام به فروش میکند و اجازه نمیدهد سودی که به دست آورده، از بین برود.
اهمیت رعایت حد ضرر
این مطلب را با مقایسه حد ضرر و کمبربند ایمنی آغاز کردیم، ولی هرچه درباره رعایت حد ضرر بگوییم کم گفتهایم. رعایت حد ضرر این امکان را برای معاملهگر فراهم میکند که اگر شرایط طبق انتظارش پیش نرود، با ضرر حداقلی از معامله خارج شود و سرمایهاش برای معامله بعدی آزاد باشد و بتواند در معاملات آینده این ضرر کوچک را جبران کند و به سود برسد.
گاهی پیش میآید که بعضی از معاملهگران تازهکار وارد محدوده حد ضرر میشوند و از سهم خارج میشوند، اما درست بعد از خروج آنها، روند صعودی سهم آغاز میشود و حسرت کسب سود با این معاملهگران میماند. بسیاری از افراد تازهکار بهراحتی تحت تاثیر چنین موقعیتهایی قرار میگیرند و حد ضرر را بهکلی کنار میگذارند، نکته اینجاست که چنین کاری میتواند آغاز مسیری باشد که بهراحتی به ناکامی معاملهگران منتهی میشود.
رعایت حد ضرر از ضروریات معاملهگری است و اگر حد ضررتان بهراحتی فعال میشود و تعداد زیادی از معاملاتتان به حد ضرر میرسد، معنایش این نیست که نباید حد ضرر در نظر گرفت، بلکه مفهومش این است که شیوه تحلیل و معاملهتان ایراد دارد و باید به دنبال رفع این ایرادها باشید. متداولترین مشکل هم این است که معاملهگران تازهوارد محدوده مناسبی برای خرید سهم در نظر نمیگیرند و با هر قیمتی که شد اقدام به خرید میکنند.
بهترین محدودهها برای خرید سهم محدودههای حمایتی است و معاملهگر باید پیش از آنکه قیمت به این محدوده برسد، آماده خرید باشد و هر وقت قیمت به این محدوده رسید اقدام به خرید کند و نه قبل یا بعد از آن. در این صورت اگر محدودههای حمایتی بهدرستی تشخیص داده شود، حد ضررهای کمتری در معاملاتمان فعال خواهد شد و تعداد بیشتری از معاملاتمان با موفقیت همراه خواهد بود.
نحوه محاسبه حد ضرر در بورس
شیوههای مختلفی برای محاسبه و تعیین حد ضرر در بورس وجود دارد. در بعضی از این روشها از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در بعضی دیگر حد ضرر را صرفا بر مبنای قیمت تعیین میشود. در ادامه چند روش برای تعیین حد ضرر را با هم مرور میکنیم.
تعیین حد ضرر ثابت
حد ضرر ثابت معمولا به دو صورت تعیین میشود. در روش اول معاملهگر مقدار مشخصی از قیمت را به عنوان حد ضرر در نظر میگیرد. مثلا معاملهگر حد ضررش را ۵۰ تومان کمتر از قیمت خرید در نظر میگیرد. در این روش، اگر قیمت خرید سهمی ۹۰۰ تومان بوده باشد، حد ضرر مقدار ۸۵۰ تومان خواهد بود.
در روش دوم درصد مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته میشود. در این حالت معاملهگر حد ضررش را مثلا ۱۰ درصد زیر قیمت خرید در نظر میگیرد. به عنوان مثال، اگر قیمت خرید سهم ۲۰۰۰ تومان باشد و معاملهگر حد ضرر ۱۰ درصدی در نظر داشته باشد، حد ضرر سهم ۱۰ درصد پایینتر از ۲۰۰۰ تومان، یعنی ۱۸۰۰ تومان، خواهد بود.
نکته: در این روش حد ضرر معمولا بین ۵ تا ۱۵ درصد در نظر گرفته میشود.
تعیین حد ضرر به کمک میانگینهای متحرک
بعضی از معاملهگران برای اینکه انعطافپذیری بیشتری در معاملاتشان داشته باشند، از حد ضررهای دینامیک استفاده میکنند. در این روش معمولا از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر استفاده میشود. یکی از متداولترین اندیکاتورها برای این کار، میانگینهای متحرک هستند.
در این روش، معاملهگر یک اندیکاتور میانگین متحرک (مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه) را در نظر میگیرد و وقتی قیمت سهم زیر این میانگین تثبیت میشود، اقدام به فروش سهم میکند. میانگین متحرک ۵۰ روزه در واقع نشان میدهد که میانگین قیمت سهم طی ۵۰ روز معاملاتی اخیر چه مقدار بوده است. اگر قرار به رشد سهم باشد، قیمت باید بالای این میانگین حرکت کند و اگر قیمت سهم کمتر از این میانگین شود، نشانه آن است که کاهش قیمت سهم ادامه خواهد داشت.
تعیین حد ضرر به کمک محدوده حمایتی
یکی از مهمترین مواردی که در تحلیل تکنیکال مطرح میشود، بررسی و تشخیص سطوح حمایتی است. در این روش، معاملهگر به کمک تحلیل تکنیکال سطوح حمایتی مهم سهم را تعیین میکند و حد ضرر را ۵ الی ۱۰ درصد زیر این محدوده در نظر میگیرد. برای نمونه، اگر معاملهگر به این نتیجه برسد که سهمی در محدوده ۳۵۰ تومان حمایت تکنیکالی دارد، حد ضررش را ۱۰ درصد پایینتر از این محدوده (یعنی محدوده ۳۱۵ تومان) در نظر میگیرد.
معایب و مزایای رعایت حد ضرر در بورس
در قسمتهای قبلی این مطلب به مزایای رعایت حد ضرر در بورس اشاره کردهایم. اما به طور خلاصه، مهمترین مزیت رعایت حد ضرر این است که سرمایه شما از آسیب در امان میماند و در ازای از دست رفتن بخش کوچکی از سرمایه، این امکان را خواهید داشت که وارد معامله دیگری شوید و زیان معامله قبلی را جبران کنید.
مزیت مهم دیگر رعایت حد ضرر این است که اعصاب و روانتان آرام میماند و هر روز نگران این نخواهید بود که ضررتان بیشتر خواهد شد یا نه و اینکه چه زمانی روند سهم تغییر خواهد کرد و از ضرر خارج خواهید شد.
رعایت حد ضرر، اگر درست و اصولی و بر مبنای روحیات معاملهگر تعیین شده باشد، معایب خاصی ندارد. ولی اگر حد ضررتان را طوری در نظر بگیرید که به سرعت فعال شود، تعداد معاملات ناموفقتان زیاد خواهد شد و در نتیجه بخش مهمی از سرمایهتان را از دست خواهید داد.
مثلا اگر حد ضررتان را ۵۰ درصد در نظر بگیرید، با رسیدن به این حد ضرر نیمی از سرمایهتان را از دست خواهید داد. یا اگر هنگام خرید سهم و تعیین حد ضرر، به محدودههای حمایتی سهم توجه کافی نداشته باشید و قیمت خریدتان فاصله زیادی با محدوده حمایتی داشته باشد، این امکان که حد ضررتان بهراحتی فعال شود وجود خواهد داشت. در این حالت هم شناسایی ضرر و خروج از معامله باعث خواهد شد بخشی از سرمایهتان از دست برود، در حالی که اگر محدوده ورودتان مناسب میبود و حد ضررتان را زیر محدوده حمایتی قرار میدادید، در این معامله به سود مناسبی میرسیدید.
نکته مهم: پیش از اینکه به فکر خرید سهمی باشیم، باید حد ضرر مناسبی برای این سهم در نظر بگیریم و سپس اقدام به خرید کنیم. در این حالت محدوده خریدمان را باید طوری انتخاب کنیم که اگر معامله وارد ضرر شد و به حد ضرر رسید، زیانمان بیشتر از مقداری که از قبل مشخص کردهایم نباشد.
مثال برای تعیین استاپ لاس یا حد ضرر
یک روش ساده برای تعیین حد ضرر طی کردن مراحل زیر است:
- تعیین محدوده حمایت تکنیکال
- اقدام به خرید نزدیک به حمایت
- قرار دادن حد ضرر ۵ تا ۱۵ درصد پایینتر از حمایت
فرض کنید نمودار سهم فولاد مبارکه را تحلیل کردهایم و به این نتیجه رسیدهایم که سهم در محدوده ۱۰۰۰ تومان حمایت خوبی دارد. سپس در این محدوده اقدام به خرید کردهایم و حد ضررمان را ۱۰ درصد پایینتر از این محدوده قرار دادهایم. در تصویر زیر این حالت را میبینید.
همانطور که در این تصویر میبینید، قیمت سهم بعد از خرید ما افت کرده است و زیر محدوده حد ضرر رفته است. در این حالت باید سهم را بفروشیم و از سهم خارج شویم. چون این احتمال را میدهیم که روند نزولی سهم ادامه پیدا کند و ضرر ما بیشتر شود. البته در این مثال سهم وارد یک روند خنثی شده است و اصطلاحا درجا زده است.
اما اگر همین حد ضرر را رعایت کرده باشیم، با ضرر حداقلی از سهم خارج شدهایم و خودمان را درگیر درجا زدنهای فرساینده سهم نکردهایم. به این ترتیب، بعد از شناسایی ضرر سرمایهمان آزاد شده است و این امکان را یافتهایم که بدون از دست دادن زمان خرید دیگری انجام بدهیم و در معاملات بعدی به سود برسیم.
اندیشیدن و کسب آمادگی، لازمه دوام در بازار بورس
معاملهگرانی که وقت صرف میکنند تا بیندیشند و آمادگی کسب کنند در بازار دوام خواهند آورد. و احتمالاً کامیاب خواهند شد. تنها عدهی معدودی از معامله گران به این درک رسیدهاند که تنها خودشان مسئولیت کامل نتایج اعمال خود را بر عهده دارند. حتی تعداد کمتری از آنها، الزامات روانشناختی اینچنین درکی را پذیرفتهاند. و میدانند باید در قبال آنها چهکار کنند.
تعداد اندکی از معاملهگران صاحب سود میشوند!
علی رقم رشد عظیم خدمات در حوزه معاملهگری، یک واقعیت اجتنابناپذیر هنوز باقی است. کماکان تعداد اندکی از معامله گران کارآزموده، درصد بزرگی از سود را از بازار میگیرند. و هرساله معامله گرانی که علم پایینی دارند بازنده های بازار هستند.
سود یک معامله گر در مقابل ضرر صدها معامله گر دیگر در بورس
در معاملات آتی به ازای هر یک دلار که یک معاملهگر بهعنوان سود شناسایی میکند، یک معاملهگر دیگر باید متضرر شود. بهعبارتدیگر، آن سودی که آن عدهی اندک بهصورت مستمر از بازار کسب میکنند، مستقیماً از جیب صدها معاملهگر دیگری میآید که با فداکاری، آن عده قلیل را در موفقیتهای روزانهشان یاری میدهند!
موفقیت در گرو پیروی از فرصت ها
ازآنجا که سیستمهای معاملهگری تعریفی از فرصتها در خود دارند و طبق آنها پیشنهادهایی را ارائه میکنند، پیروی از پیشنهادهای آنها میتواند به پرورش یک سری از مهارتها منجر شود. اما باید دانست که این پیشنهادها، بیشتر جنبه راهنمایی برای یافتن یک مسیر مناسب را دارند. اما یک مهارت واقعی نهتنها مسیر را نشان میدهد، بلکه بهطور خودکار شروع به رهبری فرد در این مسیر هم میکند. یک الگوی فکری، سازمان دهندهی همهی مهارتهاست و تعیین میکند که کدام مهارت و در چه زمانی باید مورد استفاده قرار گیرد.
معامله گری کار آسانی نیست!
اعتقاد به اینکه معامله گری کار آسانی است. یکی از دلایل اصلی بروز این توقعات نابهجا و احتمالاً بزرگترین دلیلی است که چرا اغلب معامله گران قبل از فنا کردن سرمایه خود نمیتوانند حتی از مراحل اولیه رشد عبور کنند.
معامله گری بدون حرص و طمع
یکی از فاکتور های موفقیت مستمر این است که هدفتان این باشد که یاد بگیرید که همیشه به بازار اجازه دهید تا به شما بگوید که احتمالا چه خواهد کرد. نه این که شما برای بازار وظیفه تعیین کنید. و همچنین اجازه دهید بازار تعیین کند که چه مقدار «کافی» است. اما مسلما وقتی سیستم اعتقادات شما در مورد مفاهیمی مانند ضرر، اشتباه، حرص (ترس ناشی از این باور که هیچ مبلغی کافی نیست.) و انتقام، کاملا مستقل از بازار عمل می کنند. این کار بسیار سخت است.
بازار به شما خواهد گفت در قدم بعدی چه خواهد کرد
هر چقدر بتوانید خود را از آثار منفی باورهایتان در مورد زیان، اشتباه کردن و انتقام گرفتن از بازار معاملهگران چه باید بکنند؟ برهانید. به همان اندازه قادر خواهید بود تا به بازار اجازه دهید تا خودش به شما بگویید در قدم بعدی چه خواهد کرد. یک همبستگی مستقیم بین این دو موضوع وجود دارد. اما بیشتر افراد از این همبستگی آگاهی ندارند. و بازار را از یک منظر مخدوش نظاره میکنند.معامله گری که کاملا به خود اعتماد دارد
به خاطر داشته باشید که بازار نمیتواند به معامله گری که کاملا به خود اعتماد دارد و میداند که در هر لحظه و تحت هر شرایطی، بهترین عکسالعمل را برای حفظ منافع خود نشان خواهد داد، کوچک ترین آسیبی برساند. اما قبل از آنکه افراد بتوانند چنین اعتمادی به خود بکنند باید بتوانند موانع روانی موجود بر سر راه خود را شناسایی و برطرف کنند.
یاد بگیرید با بازار حرکت کنید
در محیط معامله گری، تمام نتایج وابسته به تصمیمات شماست. و قدرت تغییر هیچ چیزی به جز ذهن خود را ندارید. تنها چیزی که برای خلق نتایج خوشایندتر در اختیار دارید داشتن ذهنی انعطاف پذیر است. باید یاد بگیرید که چگونه با بازار حرکت کنید و با آن هماهنگ باشید.
اندیشیدن و کسب آمادگی، لازمه دوام در بازار بورس
معاملهگرانی که وقت صرف میکنند تا بیندیشند و آمادگی کسب کنند در بازار دوام خواهند آورد. و احتمالاً کامیاب خواهند شد. تنها عدهی معدودی از معامله گران به این درک رسیدهاند که تنها خودشان مسئولیت کامل نتایج اعمال خود را بر عهده دارند. حتی تعداد کمتری از آنها، الزامات روانشناختی اینچنین درکی را پذیرفتهاند. و میدانند باید در قبال آنها چهکار کنند.
تعداد اندکی از معاملهگران صاحب سود میشوند!
علی رقم رشد عظیم خدمات در حوزه معاملهگری، یک واقعیت اجتنابناپذیر هنوز باقی است. کماکان تعداد اندکی از معامله گران کارآزموده، درصد بزرگی از سود را از بازار میگیرند. و هرساله معامله گرانی که علم پایینی دارند بازنده های بازار هستند.
سود یک معامله گر در مقابل ضرر صدها معامله گر دیگر در بورس
در معاملات آتی به ازای هر یک دلار که یک معاملهگر بهعنوان سود شناسایی میکند، یک معاملهگر دیگر باید متضرر شود. بهعبارتدیگر، آن سودی که آن عدهی اندک بهصورت مستمر از بازار کسب میکنند، مستقیماً از جیب صدها معاملهگر دیگری میآید که با فداکاری، آن عده قلیل را در موفقیتهای روزانهشان یاری میدهند!
موفقیت در گرو پیروی از فرصت ها
ازآنجا که سیستمهای معاملهگری تعریفی از فرصتها در خود دارند و طبق آنها پیشنهادهایی را ارائه میکنند، پیروی از پیشنهادهای آنها میتواند به پرورش یک سری از مهارتها منجر شود. اما باید دانست معاملهگران چه باید بکنند؟ که این پیشنهادها، بیشتر جنبه راهنمایی برای یافتن یک مسیر مناسب را دارند. اما یک مهارت واقعی نهتنها مسیر را نشان میدهد، بلکه بهطور خودکار شروع به رهبری فرد در این مسیر هم میکند. یک الگوی فکری، سازمان دهندهی همهی مهارتهاست و تعیین میکند که کدام مهارت و در چه زمانی باید مورد استفاده قرار گیرد.
معامله گری کار آسانی نیست!
اعتقاد به اینکه معامله گری کار آسانی است. یکی از دلایل اصلی بروز این توقعات نابهجا و احتمالاً بزرگترین دلیلی است که چرا اغلب معامله گران قبل از فنا کردن سرمایه خود نمیتوانند حتی از مراحل اولیه رشد عبور کنند.
معامله گری بدون حرص و طمع
یکی از فاکتور های موفقیت مستمر این است که هدفتان این باشد که یاد بگیرید که همیشه به بازار اجازه دهید تا به شما بگوید که احتمالا چه خواهد کرد. نه این که شما برای بازار وظیفه تعیین کنید. و همچنین اجازه دهید بازار تعیین کند که چه مقدار «کافی» است. اما مسلما وقتی سیستم اعتقادات شما در مورد مفاهیمی مانند ضرر، اشتباه، حرص (ترس ناشی از این باور که هیچ مبلغی کافی نیست.) و انتقام، کاملا مستقل از بازار عمل می کنند. این کار بسیار سخت است.
بازار به شما خواهد گفت در قدم بعدی چه خواهد کرد
هر چقدر بتوانید خود را از آثار منفی باورهایتان در مورد زیان، اشتباه کردن و انتقام گرفتن از بازار برهانید. به همان اندازه قادر خواهید بود تا به بازار اجازه دهید تا خودش به شما بگویید در قدم بعدی چه خواهد کرد. یک همبستگی مستقیم بین این دو موضوع وجود دارد. اما بیشتر افراد از این همبستگی آگاهی ندارند. و بازار را از یک منظر مخدوش نظاره میکنند.معامله گری که کاملا به خود اعتماد دارد
به خاطر داشته باشید که بازار نمیتواند به معامله گری که کاملا به خود اعتماد دارد و میداند که در هر لحظه و تحت هر شرایطی، بهترین عکسالعمل را برای حفظ منافع خود نشان خواهد داد، کوچک ترین آسیبی برساند. اما قبل از آنکه افراد بتوانند چنین اعتمادی به خود بکنند باید بتوانند موانع روانی موجود بر سر راه خود را شناسایی و برطرف کنند.
یاد بگیرید با بازار حرکت کنید
در محیط معامله گری، تمام نتایج وابسته به تصمیمات شماست. و قدرت تغییر هیچ چیزی به جز ذهن خود را ندارید. تنها چیزی که برای خلق نتایج خوشایندتر در اختیار دارید داشتن ذهنی انعطاف پذیر است. باید یاد بگیرید که چگونه با بازار حرکت کنید و با آن هماهنگ باشید.
دیدگاه شما