کارنامه معاملاتی چیست؟
معامله گری را شاید بتوان یک سبک زندگی به حساب آورد که رقیب و حریف اصلی هر شخص در ابتدا خود وی می باشد. بنابراین شما در هر بازار مالی که شروع به فعالیت کرده باشید یا قصد فعالیت دارید باید این نکته را در نظر داشته باشید نیاز دارید تا به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه عملکردتان را بررسی و تجزیه و تحلیل کنید. این درست معنای کارنامه معاملاتی است. کارنامه معاملاتی گزارشی است که دارای افشای محدود اطلاعات مالی، اما گاهی بسیار مهم است. بخش اساسی یک کارنامه، نوعی به روزرسانی در مورد درآمدهای یک شرکت، یک معامله گر یا یک کمپانی بزرگ است: به عنوان مثال اعداد فروش و روند فروش. به عبارت ساده تر گزارشی است از حساب تجاری که به موجب آن گذشته معاملات یک شرکت، یک معامله گر و . بررسی و تجزیه و تحلیل می شود.
تعریفی ساده از کارنامه معاملاتی
همانطور که گفتیم کارنامه معاملاتی گزارشی است که عملکرد شما را در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد. استیتمنت همان چیزی است که ما آن را به عنوان صورت حساب یا گزارش حساب زیاد شنیده ایم. صورت حساب یا کارنامه معاملاتی به شما می گوید یک معامله گر در گذشته چه معاملاتی داشته، میزان سود و زیان او چقدر بوده و چه میزان ریسک را متحمل شده است.
کاربرد کارنامه های معاملاتی برای تحلیلگران و سرمایه گذاران این است که به آن ها امکان می دهد تا پیش بینی و ارزش گذاری هایی را که مدنظر دارند اصلاح کنند چرا که کارنامه معاملاتی عبارتست از ثبت و ضبط اطلاعات و سوابق مربوط به معاملات. اطلاعات موجود در استیتمنت و کارنامه معاملاتی مانند کل فروش، تغییرات در ترکیب فروش و . حتی گاهی باعث تغییر چشم انداز می شود و به همین دلیل بسیار مهم و تاثیرگذار است.
صورت های معاملاتی اغلب به عنوان آخرین اعلامیه به بازار قبل از شروع دوره صادر می شود. این کار به بازار اجازه می دهد تا زمان نتایج اعلام شده در پایان دوره به طور معقولی به روز باشد.
استیتمنت معاملاتی آن چیزی است که یک تریدر منظم گزارش معاملات خود را در آن ثبت و ضبط می نماید. چرا مهم است؟ ثبت و ضبط اطلاعات یک تریدر باعث می شود بتواند در معاملات آتی نیز بهتر عمل کرده و با استفاده از تجربیات خود مشکلات سد راهش را حل کند و این کار باعث انضباط در معامله گری خواهد شد. بازارهای مالی پر از مشکلات و اشتباهات است. اشتباهاتی که ممکن است یک شخص معامله گر چندین بار آن را تکرار کند. بنابراین اهمیت کارنامه معاملاتی در این مورد نیز نمود پیدا می کند.
معیارهای سنجش کارنامه معاملاتی
کارنامه معاملاتی شما عملکرد مالی شما در یک بازه زمانی مشخص را نشان می دهد و عملکردها می تواند توسط معیارهایی سنجیده شود. از جمله معیارهایی مانند:
نسبت ریسک به ریوارد: Risk/Reward Ratio به نسبت سود به نسبت ضرر در هر معامله گفته می شود. شما باید حد ضرر خود را در یک معامله مشخص کنید تا بتوانید نسبت ریسک به ریوارد را مشخص کنید.
مجموع سود خالص: Total Net Profit یا مجموع سود خالص از طریق مجموع سود در یک بازه زمانی مشخص منهای مجموع ضرر در همان بازه مشخص به دست می آید.
فاکتور سود یا پرافیت فاکتور: Profit Factor تقسیم مجموع سودها بر ضررها به عنوان پرافیت فاکتور شناخته می شود. سیستم معاملاتی به عنوان یک سیستم معاملاتی سودآور شناخته می شود که پرافیت فکتور آن بیشتر از یک باشد. مثلا مجموع معاملات سودآور شما 1 میلیون تومان است و مجموع معاملات ضررده شما 500 هزار تومان. در این صورت پرافیت فاکتور شما 2 است.
وین ریت: Win Rate به نسبت تعداد معاملات سودآور یک تریدر گفته می شود. به عنوان مثال اگر در بازه زمانی مشخص کارنامه معاملاتی شما، 100 معامله انجام داده باشید و 53 معامله سوده و 47 معامله ضررده داشته باشید وین ریت شما 53 درصد است.
انواع کارنامه های معاملاتی
به طور کلی کارنامه های معاملاتی یا استیتمنت های معاملاتی را می توان به دو گروه اصلی تقسیم بندی کرد. دسته ای از کارنامه های معاملاتی هستند که از نرم افزار معاملاتی نظیر متاتریدر گرفته می شود.
دسته دوم کارنامه معاملاتی آن هایی هستند که توسط سایت هایی نظیر myfxbook و MQL به کسانی که حساب معاملاتی خود را به این سایت ها متصل کرده اند ارائه می شود. این گروه از کارنامه های معاملاتی می تواند در معرض دید عموم نیز باشد.
قسمت های مختلف کارنامه معاملاتی
از سوی دیگر یک کارنامه معاملاتی را خودتان نیز می توانید بنویسید و ایجاد کنید. در این صورت یک گزارش عملکرد مالی از معاملات خود دارید که بر مبنای استراتژی خودتان نوشته اید. در این حالت یک کارنامه معاملاتی ممکن است از چندین قسمت مختلف تشکیل شده باشد. قسمت هایی که استراتژی معاملاتی شما ممکن است به قسمت های آن اضافه یا کم کند. قسمت اول این کارنامه معاملاتی شامل نماد مورد نظر است. ستاپ یا استراتژی خود را در قسمت بعدی درج کنید. معامله گر می تواند همواره از یک استراتژی استفاده کند یا براساس شرایط و ضوابط استراتژی ها گوناگونی را به کار گیرد. از جمله ایچیموکو یا روش های پرایس اکشن که براساس زمان و پوزیشن و شرایط افراد می تواند مورد استفاده باشد.
جهت آموزش انواع روش های تحلیل می توانید دوره پرایس اکشن مجموعه را تهیه کنید.
قسمت های بعدی را باید براساس استراتژی خود تکمیل کنید. نقطه ورود، حد ضرر و حد سود را تعیین کنید. در قسمت موقعیت تعیین کنید که در بازار دوطرفه فعالیت دارید یا فقط درپوزیشن خرید هستید. قسمت ورود و خروج نیز بسته به استراتژی شخصی شماست. به عنوان مثال اگر از پرایس اکشن وودز استفاده می کنید ورود در یک مرحله و خروج در دو مرحله است که خروج مرحله دوم با تریلینگ حد سود است.
باقی قسمت ها را نیز تکمیل کرده و در نهایت با تعیین سود و زیان کل سرمایه با گذشت زمان مشخص خواهد شد.
بدون هیچ احتیاط و محافظه کاری و به دور از تعصب به خودتان نمره انضباط و نمره مدیریت ریسک بدهید. با استفاده از پارامترهایی مانند پایبندی به حد ضرر یا ورود و خروج به هنگام و مناسب، نمره انضباط و مدیریت ریسک را به صورت کمی درآورده و به خود نمره بدهید.
در این مثال از کارنامه معاملاتی حتی حالات روحی، روانی و جسمی شخص تریدر نیز درنظر گرفته شده است. چراکه این مورد نیز مهم بوده و ممکن است معامله گر در شرایط روحی خوبی نبوده باشد و همین موضوع سبب اشتباه در معامله و یا هیجانی عمل کردن و در نتیجه ضرر وی شده باشد. پس نوشتن این مورد نیز می تواند به تجربه شما در هنگام معامله کمک کند.
نتیجه گیری و جمع بندی
معامله گری یک مهارت است. باید برای موفق شدن در بازار معامله گری پلن شخصی خود را داشته باشید و استراتژی معاملاتی خود را تدوین کنید. علاوه بر آن باید در طول مسیر خود مدام عملکرد خود را بررسی کنید و نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنید. این بررسی عملکرد معاملاتی باید به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه باشد.
به یاد داشته باشید که یادگیری تحلیل استیتمنت و یا کارنامه های معاملاتی این امکان را برای شما فراهم می کند که روال معاملات خودتان را به صورت دقیق دنبال کنید و از سوی دیگر حرفی برای گفتن داشته و ادعای هرکس را بدون دلیل و مدرک قابل قبول و منطقی قبول نکنید.
برنامه معاملاتی چیست؟ بررسی اهمیت وجود تریدینگ پلن و ساختار استاندارد آن
تصمیمگیری در مورد شیوه سرمایهگذاری و اضطراب حاصل از فعالیت در عرصه امور مالی، از جمله عوامل مهمی هستند که تریدرها و سرمایهگذاران این عرصه را مستلزم ساخت یک تریدینگ پلن میکنند. Trading Plan یا برنامه معاملاتی، یک برنامه یا طرح معاملاتی مورد استفاده در نظمدهی به روال کار و تصمیمگیری معاملهگران طی ترید کردن در بازار است. با میهن بلاکچین همراه باشید تا در کنار پاسخ دادن به سوال جامع برنامه معاملاتی چیست، به دلایل کارآمد بودن آن و شاکله اصلی تریدینگ پلن بپردازیم.
برنامه معاملاتی چیست؟
منبع: Medium
یک برنامه معاملاتی طرحی است که شیوه فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی عملکرد یک تریدر یا معاملهگر را در بطن سیستم تریدینگ مورد استفاده او در بازارهای مالی مختلف نشان میدهد. این طرح طی بازههای زمانی مختلف و معین (به عنوان مثال، بازههای زمانی یک روزه) مورد بررسی قرار میگیرد.
به بیان دیگر، یک برنامه معاملاتی نشاندهنده کاربرد بدون وقفه سیستم معاملاتی آن فرد است.
به عنوان مثال، سیستم ترید باب بدین صورت است که، اگر قیمت سه بار سطح حمایتی نمودار در بازه زمانی ۱ ساعته را لمس کند، باب اقدام به فروش میکند. باب پس از بررسی کردن بازارهایی که در آنها به معامله میپردازد، متوجه میشود که قیمت به سطحی نزدیک میشود که به صورت کامل با شرایط مطابق سیستم معاملاتی او همخوانی دارد. باب میداند که بر اساس سیستم ترید مورد استفاده او، چنین شرایطی به معنای فروش خواهد بود و بر همین اساس، روند مشارکت خود (قیمت ورودی/ تریگر پرایس (قیمتی که سفارش خرید یا فروش در آن فعال میشود) ، حد ضرر، اهدف قیمت، ریسک و غیره) را آغاز میکند.
به صورت خلاصه و برای پاسخدهی به سوال تریدینگ پلن چیست باید گفت که برنامه تریدینگ طرحی است که اقدامات شکل گرفته و نحوه عمل کردن بر اساس آنها در طول روند تریدینگ را پوشش میدهد. یک پلن ترید به شما اجازه میدهد که از قالب سیستمی متشکل از مجموعه قوانین و دستورالعملها، به سراغ معاملات واقعی بروید.
کاربرد تریدینگ پلن چیست؟
برنامهریزی داشتن هیچ وقت ضرر ندارد و همانطور که از نام Trading Plan پیداست، نظم جامع را برای همه افراد به ارمغان میآورد. در صورتی که برنامه معاملاتی مورد استفاده شما چنین خصوصیتی ندارد، به لیست کوتاه پیش رو مراجعه کنید تا روند معاملات خود را بهبود ببخشید. یک برنامه معاملاتی کارآمد برنامهای است که:
- به تریدرها اجازه دهد که ایدههای معاملاتی برگرفته از قوانین حاکم بر سیستم معاملاتی خود را تولید کنند.
- به تریدرها اجازه دهد که با اطمینان در زمینههای از پیش تعیین شده مداخله کنند و بر همین اساس، از «دنبال کردن» بازار دست بکشند.
- به تریدرها این امکان را میدهد که در سطوح مختلف و همراه با ریسک از پیش تعیین شدهای به بازار ورود کنند، حتی اگر تصمیم و جهتگیری اولیه آنها نسبت به روند بازار نادرست باشد.
- ثبت سوابق را تسهیل کرده و این روند را آسانتر کند.
- سازماندهی و نظم حاکم بر فرایند تریدینگ را بهبود ببخشد.
اگر کمی توجه کنید، متوجه میشوید که اصل و مفهوم این موضوع بسیار ساده است. چیزی که در رابطه با خیل عظیمی از تریدرها میتوان مشاهده کرد بدین صورت است که:
۱) از خواب بیدار میشوند و با بررسی نمودارها به نتیجه ناکاملی دست پیدا میکنند و بر همین اساس تصمیمی میگیرند و صبر میکنند تا پیامد تصمیم خود را مشاهده کنند.
۲) بر اساس یک برنامه معاملاتی نامنظم، در زمینهها و بطن ساختارهای از پیش تعیین شده فعالیت میکنند.
عملکرد تریدرهای دسته دوم بسیار قابل پیشبینی بوده و یادآور رشته توییت پیش رو است. در این توییت نوشته شده:
۱. بازار در حال صعود است.
۲. من در کف قیمت خرید میکنم!
۳. عجول میشود و از قله شورت میگیرم تا از پولبک نیز سود بگیرم.
۵. خرید در کف قیمت را فراموش میکنم.
۶. بازار پولبک میزند و به آن اعتنا نمیکنید.
۷. بازار شروع به صعود میکند و شما جا میمانید.
منبع: Medium
پس از گذراندن دورههای آموزشی فنی ابتدایی و زمانی که برای بررسی نمودارها سپری میشود، بسیاری از تریدرها میتوانند به مجموعه ابزاری که بر اساس آنها معامله میکنند، مراجعه کرده و برنامه متناسب با روند معامله خود را ترسیم کنند.
در همین راستا، دو نکته پراهمیت را یادآور میشویم:
۱- همانطور که در توییت قبل نیز ذکر شده است، در صورت عدم وجود یک برنامه معاملاتی، از دست رفتن تصورات و در اصطلاح Big Picture معاملاتی شما امری محتمل است. به عنوان مثال، پس از شکسته شدن روند قیمت و حتی شکسته شدن کف قیمت پیشبینی شده و از بین رفتن نقطه حمایت کلیدی، ممکن است فردی به کندل استیکهای قرمز نمودار نگاهی بیاندازد و تصمیم بگیرد که به رالی فروش آن ارز ملحق شود؛ در حالی که به محض شروع روند حرکت قیمت ارزهای دیجیتال و ثبت کندلهای سبز، چنین افرادی رالی فروش را فراموش کرده و نکته بدتر اینجاست که، حتی روند قیمت صعودی را نیز دنبال میکنند. یک برنامه معاملاتی شما را ملزم میکند که در تایم فریم کوتاهتری تصمیم خود را تغییر دهید و اقدامات اصلاحی خود را به صورت متناسبی حفظ کنید.
۲- متاسفانه ترسیم صِرف نمودار عملکرد یک تریدر، هیچ نتیجهای را به همراه ندارد. به خصوص در فضای توییتر کریپتویی، تعداد قابل توجهی از «تریدرها» (بهتر است چنین افرادی را تحت عنوان «تحلیلگر» نامگذاری کنیم) در زمینه پیشبینی بازار بسیار راسخ هستند؛ اما به هیچ عنوان شاهد ورود آنها به عرصه و معامله کردن در بازار نیستیم. یک برنامه معاملاتی تضمین میکند که تحلیل دقیق فرد از بازار میتواند به معاملات واقعی و عملگرایانه منتهی شود.
طرح یا برنامه معاملاتی به این نکات محدود نمیشود. تا به اینجا تلاش کردیم تا جای ممکن این مفهوم را برای شما روشن کنیم. تریدینگ پلن مزایای بسیار بیشتری نسبت به آنچه تاکنون بیان کردیم را به همراه دارد و بدون شک، برای تمامی افرادی که این مقاله را مطالعه میکنند نیز کارآمد خواهد بود.
شاکله طرح معاملاتی چیست؟
از همین ابتدا باید بگوییم که در این مقاله مفهوم سیستم معاملاتی، ژورنال معاملاتی و برنامه معاملاتی تحت عنوان سه مقوله جدا از هم در نظر گرفته شده است.
- سیستم معاملاتی: مجموعه قوانین حاکم بر رویکرد ورود فرد به عرصه معامله؛ چهارچوب نظری.
- ژورنال معاملاتی: سوابق معاملههایی که فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی به انجام رسیدهاند و یا در دست انجام هستند؛ دفترکل.
- برنامه معاملاتی: طرح کلی قوانین مختص تعامل داشتن در روند ترید، در طول هر بازه زمانی معین؛ پیادهسازی عملی سیستم معاملاتی.
یک برنامه معاملاتی نیز درست شبیه به هر یک از سیستمهای معاملاتی دیگر از درجه انعطافپذیری متنوعی برخوردار است.
ممکن است تریدر A یک برنامه معاملاتی بسیار دقیق همراه با سطوح خاص، قیمتهای تریگر مشخص، میزان ریسک، تعیین حد ضرر، اهداف قیمت و غیره داشته باشد، در حالی که تریدر B تنها به چند دستنوشته حاصل از معاملات پیشین خود و زمینههای جالب توجه بسنده کرده و بقیه ملزومات را به صلاحدید و تصمیم آن لحظه خود واگذار میکند.
این امور تا حد زیادی به ترجیحات فردی و بررسی اینکه چه چیزی دستاورد بهتری برای شما به ارمغان خواهد داشت، برمیگردد. جالب است بدانید که طبق تجربیات حاصل از بررسیهای صورت گرفته، تریدرهای نوپا اغلب از جانب محافظهکار بودن ضربه خورده و تصمیمات اشتباه میگیرند و این در حالیست که تریدرهای باتجربه، اجازه تصمیمگیری در لحظه و بسته به صلاحدید بیشتری را به خود میدهند.
در ادامه این مقاله، قالب سادهای از یک تریدینگ پلن را مورد بررسی قرار میدهیم که شما نیز میتوانید برای شروع کار از آن استفاده کنید.
روال یا روتین پیش از شروع بازار:
این بخش نشاندهنده «اخلاقیات» عادی شما پیش از هر بار مشارکت کردن در روند اولین معامله شما در بازار است. این فرایند از جمله فرایندهای بسیار شخصی محسوب میشود؛ اما به صورت کلی مواردی مانند علامتگذاری کردن نمودارها، بررسی اخبار، بررسی فیدهای داده مربوطه، بررسی کردن سفارشات موجود صرافیها و بروکرها و غیره به این حیطه مربوط میشوند.
روال پس از بازار:
این بخش نشاندهنده شیوه جدا شدن یا در اصطلاح رهایی شما از بازار، پس از انجام معاملات روزانه است. پیشنهاد میکنیم یک ریمایندر یا یادآور به منظور ثبت روز ترید خود در ژورنال معاملاتی قرار دهید.
بازار:
عنوان این بخش گویای همهچیز است؛ تنها کافیست یادداشتهایی از بازاری که در آن ترید میکنید را گردآوری کنید.
جهتگیری تعصبی:
این فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی مبحث یک حیطه بسیار ظریف محسوب میشود و به صورت خلاصه نشان میدهد که آیا شما جهتگیری معاملاتی خاصی از قبیل خرید در کف قیمت و یا رالی فروش را در بازار دنبال میکنید یا خیر.
ممکن است چنین موضوعی به تایم فریم یا بازه زمانی بلندتری وابسته باشد و هنگامی که بازه زمانی را به صورت یک روزه مورد بررسی قرار میدهیم، قابل تشخیص باشد. به عنوان مثال فرض کنید که آخرین کندل روزانه نمودار، نشاندهنده یک الگوی خرسی است و بر همین اساس تصمیم میگیرید که رالی فروش را در طول روز جدید دنبال کنید. با این حال، این امکان نیز وجود دارد که عملکرد دیگری نیز داشته باشید و بر اساس رفتار قیمت در طول روز، روال کاری خود را تغییر دهید. به عنوان مثال ممکن است قیمت امروز از روز قبل نیز پایینتر برود و شما تصمیم بگیرید در کف قیمت جدید دست به خرید بزنید تا طی پولبک یا همان بازگشت قیمت در نقاط پیووت (Pivot Points) سود کسب کنید.
این بخش میتواند به منظور تعیین سطوح جهتگیری نیز مورد استفاده قرار بگیرد. این سطوح به شما اجازه میدهند که به سرعت دیدگاه خود را تغییر داده و در صورت تغییر روند بازار، جلوی ضرر خود را بگیرید. به عنوان مثال، تا زمانی بازار مورد نظر به روال گاوی خود ادامه میدهد، که سطح قیمتی به قوت خود پابرجا باشد (سطح قیمت یا همان نقطه مرجع کف قیمت پیشبینی شده) و در صورتی به سمت یک بازار نزولی حرکت میکنیم که این سطح قیمت شکسته شود.
عوامل فاندامنتال (بنیادین) و اخبار:
منظور از اخبار در این بخش، خبرهای پوششدهنده بازاری است که شما در حال معامله کردن در آن هستید. هنگام فرا رسیدن زمان رویداد یا خبر خاص، میزان اهمیت آن خبر و غیره، همگی در دسته عوامل مهم در این عرصه هستند.
انتظارات و پیشبینیها:
این بخش باید حاوی نکاتی در رابطه با رویدادهایی باشد که طبق انتظارات شما، در طول دوره زمانی معامله شما (به صورت معمول یک روز) در بازار شاهد آن هستید.
نباید چندان به انتظارات و پیشبینیهای خود دل ببندید؛ تلاش برای تحمیل دیدگاه شما به بازار امری بیفایده است. با در نظر داشتن این نکته، یادداشت کردن پیشبینیها و انتظاراتمان به منظور بررسی صحیح بودن آنها در پایان روند بازار، کار بسیار خوبی محسوب میشود. این کار به دو طریق به ما کمک میکند؛ در وهله اول، پس از گذر مدتزمان طولانی، میتوانید متوجه شوید که آیا با بازار مورد نظرتان «همسو» یا عجین هستید یا خیر. در وهله دوم، متوجه میشوید که اگر پیشبینی کلی شما در حال شکل گرفتن در بازار باشد، آیا تنظیمات مورد استفاده در برنامه معاملاتی شما به صورت کارآمدتری پیادهسازی خواهند شد یا خیر.
سطح یا سطوح قیمتی:
این بخش نشاندهنده سطح یا سطوح قیمتی هستند که ساختارهای معاملاتی شما طی آنها شکل گرفته، و یا احتمال شکلگیری آنها در این نقاط افزایش پیدا میکند.
تنظیمات:
شامل نام اقدامات و تصمیمهایی است که بر آن اساس معامله میکنید و در سیستم معاملاتی شما نیز تشریح شدهاند.
خطرات:
این بخش درصدی از سرمایه در معرض خطر شما، نحوه مقیاسگذاری آن، هرگونه نکتهای در مورد سود مرکب یا کامپوند، تعداد قراردادها و غیره را پوشش میدهد. بررسی دقیق و عملکرد سختگیرانه در این بخش بسیار مهم است، تا در اولین ریزش بازار غرق نشوید و بقیه روز را در ضرر به سر نبرید.
از دست رفتن اعتبار:
این در واقع نقطهای است که تنظمیات و روال تریدینگ شما از نظر فنی بیاعتبار میشود. همچنین نقطهای محسوب میشود که اکثر سیستمها، شما را مجبور به توقف کردن در آن نقطه میکنند. علاوه بر این، میتوان از این بخش به عنوان مکملی برای جهتگیری تعصبی تصمیماتمان نیز یاد کرد.
پاداش:
هدف یا اهداف معاملات، نواحی پرمخاطره، مواقع خروج از پوزیشن (خروج از معامله) و کلیه مسائل مربوط به کسب سود را پوشش میدهد.
اگر قصد دارید که یک برنامه معاملاتی آماده در قالب فایل اکسل داشته باشید و تمایلی به ساخت طرح شخصی خود ندارید، تام دانته (Tom Dante) چنین برنامهای را در وبسایت خود قرار داده و با مراجعه به این لینک میتوانید این برنامه را دانلود کنید.
سخن پایانی
در پاسخدهی به سوال برنامه معاملاتی چیست، به صورت خلاصه باید گفت که یک تریدینگ پلن، تاثیر زیادی بر روی سیستم معاملاتی مبتنی بر اصول روزانه شما گذاشته و موجب اجرای منظم این روال میشود. یک پلن معاملاتی نیازی به پوششدهی تمامی حرکات بازار ندارد. این برنامه میتواند به میزان دلخواه شما دقیق و سرسختانه، یا حتی آزاد و کلی باشد. تنها کافیست که برنامه معاملاتی مورد نظرتان هدف اجرا و پیادهسازی مناسب سیستم معاملاتی شما را محقق کند. آیا برنامه معاملاتی دارید؟ تا چه حدی پایبند به طرح معاملاتی خود عمل میکنید؟ چه نکات، نقاط ضعف و نقاوت قوتی را طی تجربه استفاده از تریدینگ پلن خود مشاهده کردهاید؟
5 فاکتور لازم برای داشتن برنامه معاملاتی موفق
رایج ترین سوالی است که در میان معامله گران وجود دارد، اگر شما هم این سوال برایتان پیش آمده و یا از قبل تجربه داشتن یک برنامه معاملاتی بدون کارکرد و مشکل ساز را داشتید با ما همراه باشید تا در این مقاله به صورت مستقیم به جواب این سوالات بپردازیم. با توجه به تجربه خودم شما حداقل به 5 فاکتور مهم برای رسیدن به یک برنامه معاملاتی موفق نیاز دارید، مواردی که می توانند به عنوان پیش نیازهای لازم برای موفقیت در معامله گری هم نام برده شوند،که عبارتند از:
1. پاسخ به یک “چرا”
اولین قدم برای موفق شدن در معامله گری و داشتن برنامه معاملاتی فارکس و دیگر بازارها، داشتن یک دلیل و پاسخ به یک چراست، فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی دلیلی که باید پاسخ اصلی برای این سوال باشه که “چرا من میخواهم معامله گر موفقی باشم؟” اینکه چرا به این کار نیاز دارید؟
داشتن هدف در کار بسیار مهم است و هر فرد برای موفق شدن باید دلایل محکم و خوبی را عرضه کند، دلایلی که الهام بخش وی بوده و بتواند در هر شرایط به او انگیزه و قدرت بدهد.
بسیاری از معامله گران دلایل ساده ای دارند، و دلیل ورود خود به بازار معاملاتی فارکس و تبدیل شدن به یک فرد موفق در این حوزه را استقلال مالی، درآمد بیشتر، گذاشتن زمان بیشتر برای خانواده و دوستان و همچنین نبود محدودیت در پیشرفت می دانند.اما آیا این موارد دلایل محکمی برای شما هستند؟
پاسخ بسیاری از شما به “چرایی” تان بی شک از موارد گفته شده خواهد بود، این دلایل تا حدودی می توانند انگیزه های خوبی برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق باشند.
دلیل تاکید من بر اینکه پاسخ خود را باید با دقت انتخاب کنید و به موارد سطحی اکتفا نکنید این است، این دلایل یادآور این خواهند بود که چرا شما باید سخت تلاش کنید؟ و این دلیل و پاسخ در شرایطی که اوضاع به خوبی پیش نمی رود بسیار کمک کننده خواهد بود و برای شما همانند سوخت برای جت است.
پس بهتر است که با خود رو راست بوده و دلیل خود را عمیق تر انتخاب کنید؛ زیرا در این مسیر، فراز و نشیب های زیادی وجود دارند و باید سخت تلاش کرد. پس می توان گفت که فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی داشتن یک دلیل قانع کننده و شخصی برای موفق شدن در بازار معاملاتی فارکس می تواند بر تمرکز فرد افزوده و وی را در این مسیر ثابت قدم نگه دارد.
2. آماده سازی روزانه
بازی فوتبال را در نظر بگیرید.
در این بازی مشاهده می کنید که بازیکنان هر دو تیم چند ساعت قبل از شروع بازی تمرینات ویژه ای را انجام می دهند تا بتوانند ذهن و بدن خود را برای بازی آماده کنند.بسیاری از شما شغل های تمام وقت دارید و ممکن است فقط 1 الی 2 ساعت برای معامله گری وقت داشته باشید، در این صورت من پیشنهاد میکنم که ویدیو “چگونه در پنج مرحله ساده برای روز معاملاتی خود آماده شویم؟” رو مشاهده کنید که شامل نکات مفید و آموزنده ای است.
اکنون به برنامه معاملاتی بر میگردیم و این سوال مطرح می شود که “آیا برای معامله گری به آماده سازی و انجام تمرینات ویژه ای نیاز است؟”
بله، در حقیقت، برای موفق شدن در معامله گری به تمرکز نیاز است؛ تمرکزی که می توان از آماده سازی های مداوم ذهنی به صورت روزانه بدست آورد، به این صورت که:
- ابتدا ذهن ( ودر حالت ایده آل ذهن و بدن) را در یک چارچوب مناسب برای شروع معامله قرار دهید.
- سپس تمام کارهایی را که باید در روز معاملاتی خود انجام دهید در ذهن مرور کنید.
- بعد از انجام دادن موارد فوق می توانید روتین های قبل از معامله خودتان را پیش ببرید.
3. مشخص کردن مکانیک های معاملاتی اصلی
تا به اینجا باید دانسته باشید که اولاً چرا می خواهید معامله گر موفقی باشید و با دلیل خودتان ارتباط گرفته باشید و دوماً چطور ذهن خود را برای شروع یک معامله خوب آماده کنید. اکنون وقت آن رسیده که خود معامله را شروع کنید اما قبل از آن باید مشخص کنید که چه چیزی را معامله می کنید و چگونه باید آن را انجام دهید. این شفاف سازی ها، در واقع یک اصل مهم در معامله گری و نقشه راهی برای معامله ای است که قصد دارید در این روز معاملاتی انجام بدهید. برای این بخش باید موارد زیر را برای خود مشخص کنید:
- بازارها یا ابزارهای مورد معامله( باید در ابتدا تا وقتیکه حداقل به شرایط پایدار و سودآوری مداوم میرسید، ثابت باشد)
- استراتژی های معاملاتی(این موارد باید خیلی واضح و شفاف باشند، اینکه در هر استراتژی و ستاپ معاملاتی چه شرایط و پارامترهایی مثل نقاط ورود، استاپ لاس و تارگت لازم هستش)
- نوع تایم فریم انتخابی
برای شروع توصیه می کنیم که بیش از 5 تا 10 ابزار معاملاتی را انتخاب نکنید؛ با این کار به راحتی می توانید پرایس اکشن ها، نوسانات و الگوهای order flow را به صورت روزانه در ابزارهای ثابتی مشاهده کنید.
مطالعه این ابزارها به شما کمک می کند تا فرصت های معاملاتی خوبی را یافته و در نتیجه به سودآوری بیشتری در آینده دست یافت.
همچنین باید بدانید از چه استراتژی های معاملاتی استفاده می کنید، بنابراین در مورد ستاپ های معاملاتی که باید روی آنها تمرکز کنید و یا استراتژی هایی که باید رها کنید شناخت دارید.
یک نکته مهم
زمانی که متوجه شدید که از چه استراتژی استفاده میکنید، حتما از آنها اسکرین شات بگیرید( در حالت ایده آل وقتی که در حالت لایو بازار معامله موفقی با آن انجام داده اید)، بدین صورت میتوانید الگوها و نمودارها رو در ذهن خودتان حک کنید. این از طرف دیگر با شناخت این استراتژی ها و الگوهای موفق و مشاهده نمونه مشابه آن ها، می توانید فرصت های خوب را تشخیص و تمرکز معاملاتی را بر روی آن ها قرار دهید. در این شرایط، مغز به صورت ناخودآگاه به شما القا می کند که این معامله فوق العاده است و نباید آن را از دست داد.
4. مدیریت ریسک با کمک پروفایل ریسک
این بخش کاملا در مورد ریسک در معاملات است، و فاکتور چهارم در معاملات فارکس توجه به پروفایل ریسک است و ریسک هم از لحاظ ریاضیاتی کاملا با اعداد سر و کار دارد.
در این بخش می توان اطلاعات عددی خوبی را در رابطه با ریسک مورد نیاز جهت ایجاد حداکثر سود در هر معامله، قدرت تحمل ریسک و ظرفیت ریسک دریافت کرد. در حالت کلی، عوامل مختلفی در محاسبه پروفایل ریسک نقش دارند که از قرار زیر هستند:
همیشه در ذهن داشته باشید که دقیقاً چقدر از سرمایه خود را می توانید در خطر ریسک قرار بدهید؟
این مقدار در هر معامله باید ثابت باشد. شما می توانید حجم معاملات خود را افزایش دهید و مشکلی در این رابطه نیست اما مشکل اینجاست که آیا این معامله در مسیر سود دهی است یا ضرر.
پس باید دقت کنید که سایز کدام معامله را افزایش می دهید.
از آنجا که نمی توان از آینده خبر داشت و نمی دانیم که نتیجه معامله بعدی چی خواهد بود، بهتر است که یک درصد ثابتی را برای هر معامله به عنوان درصد ریسک در نظر بگیرید. علاوه بر این توصیه می کنیم که حتماً درصدی را به عنوان حداکثر ریسک در روز نیز داشته باشید تا در صورتی که روزی، روز خوبی برای شما نباشد، معامله را در آن حداکثر ریسک به اتمام رسانده و متوقف کنید. در آخر، حداکثر درصد ریسک دیگری را نیز برای ماه نیز تعیین کنید. این کار شما را از ضررهای سنگین حفظ می کند.
مشخص کردن آستانه ضرر در معاملات بسیار مهم است و معمولاً حداکثر ریسک 10 درصد در ماه توصیه می شود. چنان چه به ازای هر ماه بیش از ده درصد کاهش سرمایه داشته باشید، شانس بازیابی سرمایه از دست رفته در سال به صورت تصاعدی کاهش می یابد و این می تواند خطرناک باشد چرا که ممکن است تا آخر سال نیز نتوانید سرمایه خود را بازیابی کنید.
علاوه بر این ها، دائماً باید از پروفایل ریسک خود آگاه بوده تا بتوانید از ریسک ورشکستگی جلوگیری کنید. این ابزار از نظر ریاضی به ما می گوید که آیا در معرض ورشکستگی قرار داریم؟ یا که در موقعیت سود دهی هستیم؟ پس چک کردن آن بسیار حیاتی و مهم است.
5. تجزیه و تحلیل های روزانه، هفتگی و ماهانه
در فارکس، معامله گر موفق کسی است که همیشه روز سپری شده خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد درست مانند ورزشکارانی که مبارزات و بازی های قبلی خود را مرور کرده و نکات مهم آن را استخراج می کنند. به همین دلیل در بخش برنامه معاملاتی خود در فارکس سعی کنید که حتماً تحلیل های روزانه، هفتگی و ماهانه داشته باشید و عملکرد خود را مورد تجزیه و بررسی قرار دهید.
اگر عملکرد خود در معاملات را بررسی و تحلیل نکنید نمی توانید اشتباهات قبلی خود را یافته و ممکن است که آن ها را بارها و بارها تکرار کنید، به قول معروف:” آنچه را که نمی توانید اندازه بگیرید، نمی توانید تغییر دهید “. حال اگر این کار را انجام داده اما نتیجه نمی گیرید! مطمئناً آن را به درستی انجام نمی دهید به همین دلیل موارد زیر را به شما توصیه می کنیم:
- روزانه حداقل 15 دقیقه را به بررسی و تحلیل معاملات انجام شده در فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی روز اختصاص دهید.
- حداقل 1 ساعت در هفته را صرف تجزیه و تحلیل عملکرد کل هفته کنید.
- این تجزیه و تحلیل ها را نیز ماهانه تکرار کنید و حداقل 1 ساعت را به بررسی هر آنچه را که در ماه انجام دادید، اختصاص دهید.
در ادامه حتماً می پرسید که این تجزیه و تحلیل ها را چگونه انجام دهیم؟ یا به عبارت دیگر چه چیزهایی را باید مرور کنیم؟
موارد زیر را دنبال کنید:
- چارت های معامله یا معاملات، پرایس اکشن یا رفتار حرکتی قیمت قبل از معامله، حجم ورودی معامله، حد ضرر، حد سود و نتایج آن ها
- دلیل موفقیت در معامله
- عملکرد کلی در ماه، بررسی تغییرات نسبت به ماه قبل یا شروع کار
به طور کلی، انجام چنین تجزیه و تحلیل ها به مغز می آموزد که چه استراتژی هایی موفق و کدام یک ناموفق هستند. به همین دلیل، مغز می تواند نمونه های موفق مشابه را شناسایی کرده و حتی عملکردهای قبلی را نیز تقویت کند.
کلام آخر
موارد اشاره شده در این مقاله، 5 فاکتور مهم برای داشتن برنامه معاملاتی موفق بودن، فاکتورهای بیشتری نیز وجود دارند اما این پنج مورد، مهم ترین ها هستند. همین موارد در شروع می توانند کافی باشند و چارچوب محکمی را برای معاملات شما فراهم می کنند.
توصیه می کنیم که این رویه را برای سه ماه تکرار کنید و به هیچ وجه سعی نکنید که مرتباً برنامه را تغییر دهید، بلکه بهتر است که برنامه را درست و کامل پیش ببرید. در آخر و برای بهتر کردن عملکرد خود در بازار معاملاتی فارکس بهتر است با یک مربی متخصص در این حوزه مشورت کرده و از وی کمک بگیرید زیرا این افراد با بینش علمی خود می توانند راه گشای مسیر موفقیت شما باشند.
مدیریت ریسک و سرمایه جزو مهارت هایی است که همه معامله گران موفق از آن بهره می برند و یکی از مهم ترین علل موفقیت آنان استفاده از این علم است.
مدیریت ریسک و سرمایه بخش عظیمی از علم معامله گری را در بر می گیرد و امروزه می دانیم که دیگر تسلط بر مفاهیم تکنیکال و فاندامنتالی کافی نیست و مدیریت میزان ریسک و سرمایه راس دیگر این مثلث است که موفقیت را تا حدود زیادی تضمین می کند.
کریس کاپری جزو معامله گران موفقی است که در این عرصه سالهاست که به صورت تخصصی فعالیت می کنند، شما می توانید با شرکت در دوره مدیریت ریسک و سرمایه و احساسات کریس کاپری با ترجمه تخصصی از دانش و تجربه ایشان بهره ببرید.
فاکتور بازدهی (Profit) برای ارزیابی درصد موفقیت در معاملات
درصد موفقیت یکی از مهمترین پارامتر ها برای ارزیابی عملکرد سیستم در معاملات بورس می باشد. استراتژی شما چه بر اساس نوسان گیری و چه براساس همراه شدن با روند بازار طراحی شده باشد، بایستی ضرر ده نباشد.
بنابراین سیستم معاملاتی مان را باید طوری طراحی کنیم که ترکیب نسبت سود به ضرر و احتمال موفقیت سود ده باشد. شکل زیر نمودار نسبت سود به ضرر و درصد موفقیت را نشان می دهد. این نمودار نشان دهنده ۴ موقعیت در سیستم معاملاتی است. محور عمودی درصد موفقیت و محور افقی نسبت سود به ضرر یا ریسک را نشان می دهد.
نسبت سود به ضرر و درصد موفقیت
درصد موفقیت در معاملات بورس
چنانچه در تصویر بالا میبینید اگر در ناحیه سمت چپ و پایین قرار بگیرید به عنوان یک معامله گر بازنده به حساب می آیید. سعی کنید هیچ وقت در این ناحیه قرمز رنگ قرار نگیرید. یک معامله خوب در ناحیه های سمت راست و پایین یا در سمت چپ و بالا قرار می گیرد.
اما اگر هم نسبت سود به زیان بیشتر باشد و هم درصد موفقیت بالا باشد آنگاه بهترین معامله را انجام داده اید. ناحیه سمت راست و بالا نمایانگر این موقعیت است. فرمول زیر رابطه بین درصد موفقیت و ضریب سوددهی و نسبت سود به ضرر را نشان می دهد.
- P : درصد موفقیت
- Pf ( Profit Factor) : نسبت مجموع سودها به مجموع ضررها
- K : نسبت متوسط سودها به متوسط ضررها
- Gross Profit : سود ناخالص (مجموع تمام سودها)
- Gross Loss : ضرر ناخالص (مجموع تمام ضررها)
فرض کنید مقدار P کم و در حد ۳۰ % باشد، در آن صورت نسبت سود به ضرر باید به اندازه ای باشد تا Pf بزرگتر از ۱ گردد. فرمول بالا را می توان بر حسب Profit Factor هم نوشت.
مثال: اگر احتمال درصد موفقیت ۴۰ % و نسبت سود به ضرر ۱٫۵ % باشد، در آن صورت خواهیم داشت:
نسبت سود به ضرر و درصد موفقیت
چنانچه در فرمول بالا مشاهده کردید برای اینکه مقدار Pf از یک بزرگتر شود باید مقدار K زیاد باشد. اما در ادامه بحث خواهید دید تنها با افزایش نسبت سود به ضرر نمی توانیم معاملات موفقی داشته باشیم. بنابراین به یاد داشته باشید حجم معاملاتی تان را تنها بر اساس نسبت سود به ضرر (استراتژی روند دار) طراحی نکنید. چون در اغلب مواقع بازار در حالت رنج قرار می گیرد.
به طور مثال در سال ۲۰۱۱ که بازار اکثرا در حالت رنج قرار میگرفت و منجر به ضرر معامله گران می شد. پس حجم معاملاتی تان را بر اساس درصد موفقیت سیستم خود طراحی کنید. سوالی که مطرح است چرا بیشتر معامله گران بازار از پارامتر هایی چون Sharp ratio، Max drawdown، Payoff ratio، Profit Factor و Net profit استفاده می کنند؟
جواب: چون طراحی استراتژی هایی که درصد موفقیت بالایی دارند نسبت به استراتژی هایی که بر اساس نسبت سود به ضرر می باشند، سخت هستند. شاید با optimize سیستم نتیجه در کوتاه مدت سود ده شود. ولی اگر مقدار احتمال موفقیت به مدت طولانی پایین باشد، ریسک ورشکستگی را بالا می برد. بیشتر معامله گران به این موضوع اهمیت نمی دهند.
بیایید از لحاظ ریاضی آن را بررسی کنیم :
وقتی احتمال درصد موفقیت یعنی تعداد معاملات سود ده (w) کم باشد، در نتیجه تعداد معاملات ضرر ده (L) زیاد خواهد بود. در اینجا اگر به صورت متوالی ضرر کنید به کل سرمایه تان را از دست خواهید داد. در واقع اگر تعداد معاملات ضررده شما بیشتر باشد، احتمال ضرر های متوالی هم بیشتر خواهد بود.
با مثالی این موضوع را بهتر توضیح می دهیم :
فرض کنیم یک معامله گر با رعایت قوانین مدیریت سرمایه در هر معامله ۲ درصد از سرمایه اش را ریسک می کند. اگر این معامله گر ۵ بار پشت سر هم ضرر کند، ۱۰ درصد از سرمایه اش را از دست خواهد داد. این مقدار ضرر هزینه زیادی است. اکنون می خواهیم ضرر های پشت سر هم را از لحاظ علم روانشناسی بررسی کنیم.
فرض کنیم استراتژی معاملاتی شما روندی بوده و بسیار سود ده باشد، اما تعداد ضرر های شما بیشتر از سود های شماست. اگر شما خودتان دستی معامله کنید و از اکسپرت استفاده نکنید، بعد از ۵ بار ضرر متوالی آیا به سیستم معاملاتی خود شک خواهید کرد؟ آیا همچنان به معامله گری با همان استراتژی ادامه می دهید؟
معامله گران کمی مانند ماشین عمل می کنند و بعد از ۵ ضرر متوالی نیز به استراتژی شان وفادار باقی می مانند. چون باخت های زیاد از لحاظ روحی و روانی بر معامله گر تاثیر می گذارد.
نتیجه گیری
استراتژی هایی که درصد موفقیت پایینی دارند شاید در زمان بک تست گرفتن نتیجه خوبی داشته باشند ولی ریسک ورشکستگی بالایی خواهند داشت. چون می دانیم بازار یک مکانی غیر قابل پیشبینی می باشد و اغلب در ۷۰ درصد مواقع در حالت رنج قرار دارد.
بنابراین توصیه می شود در معاملات اکسپرت از استراتژی های اسیلاتوری استفاده شود. اگر از استراتژی های روند دار استفاده می کنید، بهتر است در تعیین حجم معاملاتی خیلی محافظه کارانه عمل شود.
برنامه ترید یا برنامه فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی معاملاتی (Trading Plan) چیست و چگونه آن را تنظیم کنیم؟
بازارهای مالی شبیه میدان جنگ هستند؛ چرا که شما به عنوان یک تریدر باید در زمان بسیار اندکی برای سرمایه خود تصمیم بگیرید. در نتیجه، پیش از ورود به این عرصه بهتر است خود را برای هیجانات معاملهگری آماده کنید. تنظیم یک برنامه معاملاتی مکتوب و داشتن استراتژی مشخص، قدمی مهم در فعالیتهای مالی هر فرد به شمار میآید. در این مقاله سعی داریم با کمک مطلبی که در وبسایت آیجی منتشر شده است، شما را با برنامه معاملاتی و چگونگی نوشتن آن آشنا کنیم.
مهمترین مسئله این است که بیاموزید چگونه یک برنامهی معاملاتی موفق ایجاد کرده و به آن عمل کنید. با برنامهای هوشمندانه، راهنمایی برای این که در کدام بازار معامله کنید، چه زمان سود کسب کنید، چه زمانی زیان را کاهش دهید و این که سایر فرصتها کجا هستند، خواهید داشت.
برنامه معاملاتی چیست؟
یک برنامه معاملاتی، ابزاری جامع برای تصمیمگیری در زمینهی فعالیت معاملاتی شما است. نوشتن تصمیمات پیش و پس از معامله از اصول اولیه معامله یا همان ترید است. این برنامه به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که چه چیزی را در چه زمانی و به چه مقداری معامله کنید. یک برنامه ترید، باید برنامهای منحصر به خودتان باشد. میتوانید از برنامهی فرد دیگری به عنوان یک طرح کلی استفاده کنید، اما به خاطر داشته باشید که نگرش شخص دیگر نسبت به ریسک و سرمایهی موجود، میتواند با دیدگاه شما بسیار متفاوت باشد.
برنامه معاملاتی شما میتواند هر چیزی را که به نظر شما مفید میآید، شامل شود؛ اما همیشه باید موارد زیر را پوشش دهد:
- انگیزهی شما از یک معامله
- تعهد زمانی (چقدر صبر خواهید کرد؟)
- اهداف معاملاتی شما
- نگرش شما نسبت به ریسک
- سرمایه موجود شما برای معامله
- قوانین شخصی برای مدیریت ریسک
- بازارهایی که میخواهید در آنها معاملات خود را انجام دهید
- راهبرد و استراتژی شما
- مراحل نگهداری سوابق معاملات
یک طرح معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است. راهبرد یا استراتژی معاملاتی دقیقاً چگونگی ورود و خروج شما را به معاملات مشخص میکند. نمونهای از یک راهبرد معاملاتی ساده میتواند «خرید بیت کوین در ۵٬۰۰۰ دلار و فروش آن در قیمت ۶٬۰۰۰ دلار» باشد.
چرا به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید؟
به عنوان یک معاملهگر به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید، چون به شما کمک میکند تا تصمیمهایی منطقی در هنگام ترید بگیرید و عوامل معاملهی ایدهآل خود را تعریف کنید. باید تصمیمات را از ذهنِ درگیر خارج کرد و به روی کاغذ یا صفحه نمایش آورد. تا زمانی که برنامه معاملاتی نداشته باشید، تصمیمگیریهای فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی شما هر لحظه میتواند همگام با احساسات شما تغییر کند. یک برنامه معاملاتی خوب، شما را از تصمیمگیری احساسی در لحظات حساس منع میکند. مزایای برنامه معاملاتی عبارتاند از:
- ترید آسانتر: تمام برنامهریزیها، از پیش انجام شدهاند و شما میتوانید طبق عوامل از پیش تعیینشده خود، ترید کنید.
- اهداف واقعگرایانهتر: شما پیشتر از حد سود و ضرر خود آگاه هستید. این بدان معنا است که میتوانید احساسات را از فرایند تصمیمگیری معاملاتی خود جدا کنید.
- معاملات منظمتر: با پایبندی فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی منظم به برنامه خود، میتوانید متوجه شوید که چرا برخی معاملات کارساز هستند و برخی دیگر نه.
- فضای بیشتر برای بهبود عملکرد: تعریف روشی برای بایگانی تاریخچه معاملات، امکان درس گرفتن از اشتباهات گذشته و بهبود عقایدتان را فراهم میکند.
چگونه یک برنامهی معاملاتی تنظیم کنیم
هفت گام آسان برای ایجاد یک برنامه معاملاتی وجود دارد. در ادامه با این هفت گام آشنا خواهید شد.
۱- انگیزه خود را مشخص کنید
شناخت انگیزهتان از انجام معامله و زمانی که مایل هستید به آن اختصاص دهید، گام مهمی در ایجاد برنامه معاملاتی شما است. از خودتان بپرسید چرا میخواهید ترید کنید و چیزهایی را که میخواهید از این راه به دست آورید، یادداشت کنید.
۲- مقدار زمانی را که میتوانید به معامله اختصاص دهید تعیین کنید
به این که چقدر زمان میتوانید به فعالیتهای معاملاتی خود اختصاص دهید، فکر کنید. آیا میتوانید وقتی در محل کار هستید معامله کنید؟ یا باید معاملات خود را صبح زود یا نیمهشب مدیریت کنید؟
اگر میخواهید در طول روز معاملات زیادی انجام دهید، به زمان بیشتری نیاز دارید. اگر به دنبال داراییهایی هستید که در مدتزمان مشخص رشد خواهند کرد و برای مدیریت ریسک خود از حد سود، حد ضرر و هشدارها استفاده میکنید، احتمالاً به ساعات زیادی نیاز نخواهید داشت.
صرف وقت کافی جهت آمادهسازی برای معاملات نیز مهم است. فعالیتهایی از قبیل آموزش، تمرین راهبرد موردنظر و تحلیل بازار، بخشی از این آمادهسازیها است.
۳- اهداف خود را تعیین کنید
هر هدف معاملاتی نباید تنها یک عبارت ساده باشد. یک هدف معاملاتی هوشمند باید مشخص، قابل اندازهگیری، در دسترس، مرتبط با ترید و با محدودیت زمانی باشد. برای نمونه، «میخواهم ارزش کل سبد داراییهای خود را در ۱۲ ماه آینده، ۱۵ درصد افزایش دهم.» این هدف، هوشمند است. زیرا ارقام مشخص هستند، میتوانید میزان موفقیت خود را اندازهگیری کنید، قابل دسترسی است، مرتبط با ترید بوده و چارچوب زمانی دارد.
همچنین باید مشخص کنید که چه نوع تریدری هستید. سبک معاملهی هر شخص، باید بر اساس شخصیت او، نگرش فرد نسبت به ریسک و زمانی که مایل است به معامله اختصاص دهد، باشد. چهار سبک معاملاتی اصلی وجود دارد:
- معاملهگری با استراتژی (Position trading): حفظ موقعیت معاملاتی برای هفتهها، ماهها یا حتی سالها با این انتظار که در طولانیمدت، سودآور خواهند بود.
- معاملهگری با استراتژی نوسانگیری (Swing trading): حفظ موقعیت معامله برای چندین روز یا هفته برای کسب سود از حرکات میانمدت بازار.
- معاملهگری با استراتژی روزانه (Day trading): معامله در یک روز باز و بسته میشود. موقعیت هیچ معاملهای در طول شب باز نمیماند و این امر مانع از ریسک شبانه میشود.
- معاملهگری با استراتژی تیغزنی (Scalping): معاملات متعددی که در طول روز برای چند ثانیه یا چند دقیقه باز هستند تا سودهای کوچکی ایجاد شده و در مجموع به سود بزرگی بدل شوند. در این روش، معاملهگر از تکتک نوسانات استفاده کرده و اصطلاحا بازار را «تیغزنی» میکند.
۴- یک نسبت سود به ریسک (risk-reward) انتخاب کنید
پیش از این که شروع به انجام معامله کنید، مشخص کنید که برای معاملات خود به صورت تکی فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی و در مجموع، آمادهی پذیرش چه سطحی از ریسک هستید. تعیین محدودهی ریسک، مقولهای پراهمیت است. قیمتها در بازار به طور مداوم در نوسان هستند و حتی امنترین ابزارهای مالی نیز با درجهای از ریسک همراه خواهند بود. برخی از معاملهگران تازهکار ترجیح میدهند برای آشنایی با فضا، با ریسک کمتری مواجه شوند. در حالی که برخی دیگر به امید کسب سود بیشتر، به دنبال ریسک بیشتر هستند. این امر، کاملاً بستگی به دیدگاه شما دارد.
تعیین نسبت سود به ریسک
امکان دارد که نسبت به موارد کسب سود، دفعات بیشتری متحمل ضرر شوید؛ اما همچنان در سود باشید. همهی اینها به نسبت ریسک به سود بستگی دارد. برخی از تریدرها ترجیح میدهند از نسبت سود به زیان یک بر سه (۱:۳) استفاده کنند. بدان معنا که سود احتمالی حاصل از سرمایهگذاری، حداقل دو برابر زیان بالقوه باشد. برای تعیین نسبت ریسک به سود، مقدار سرمایهای را که در ریسک قرار میدهید، با پتانسیل سود مقایسه کنید. برای مثال، اگر ۱۰۰ دلارتان را در معاملهای ریسک کردهاید و سود بالقوه ۴۰۰ دلار باشد، نسبت سود به زیان یک بر چهار (۱:۴) خواهد بود.
به یاد داشته باشید که ریسک خود را میتوانید با حد ضررها کنترل کنید.
۵- سرمایهای را که به معامله اختصاص میدهید، مشخص کنید
بررسی کنید که چقدر پول میتوانید به معاملات خود اختصاص دهید. هیچگاه نباید بیش از مبلغی را که میتوانید از دست دهید، ریسک کنید. ترید با ریسک زیادی همراه است و احتمال دارد تمام سرمایهی معاملاتی خود یا حتی بیشتر از آن را (اگر معاملهگر حرفهای باشید) از دست بدهید.
محاسبات را پیش از آغاز معاملات خود انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که از عهده زیان احتمالی در ترید برخواهید آمد. اگر در حال حاضر، سرمایهی کافی برای شروع ندارید معاملات را در نسخه دمو (تستی) حساب خود تمرین کنید.
۶- دانش خود از بازار را ارزیابی کنید
جزئیات برنامه معاملاتی شما، توسط بازاری که برای انجام معاملات خود در نظر دارید تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. دلیل آن هم این است که برای نمونه، برنامه معاملاتی در بازار فارکس با برنامه معاملاتی بازار سهام و یا بازار ارزهای دیجیتال متفاوت است.
ابتدا تخصص خود را در زمینهی طبقهی دارایی و بازار ارزیابی کنید و تا حدی که میتوانید دربارهی چیزی که میخواهید معامله کنید، اطلاعات کسب کنید. سپس زمان بسته یا باز شدن بازار، نوسانات بازار و میزان سودی را که در هر حرکت قیمت به دست خواهید آورد یا زیانی را که متحمل خواهید شد، زیر نظر داشته باشید. اگر این عوامل برایتان رضایتبخش نباشد، بهتر است بازار دیگری برای انجام معاملات خود انتخاب کنید.
۷- ثبت منظم معاملات خود را آغاز کنید
پشتوانه یک برنامه معاملاتیِ کارامد، یک دفتر ثبت تاریخچه معاملات است. از دفتر ثبت معاملات برای مستند کردن تریدهای خود استفاده کنید؛ چراکه با این روش میتوانید متوجه شوید که چه چیزی درست عمل میکند و چه چیزی نه.
علاوه بر جزئیات فنی مانند نقاط ورود و خروج، باید اساس تصمیمات معاملاتی و احساساتتان را نیز ثبت کنید. اگر از برنامهی خود منحرف شدید، دلیل و نتیجهی آن را یادداشت کنید. هر چه جزئیات بیشتری در دفتر ثبت معاملات خود به کار بگیرید، بهتر است.
نمونهای از یک برنامه معاملاتی
شما میتوانید با استفاده از پرسش و پاسخهای زیر، به ایجاد برنامه معاملاتی خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که برنامه معاملاتی، یک نقشه راه شخصی است. شما باید هنگام تنظیم آن، شرایطی را که منحصر به خودتان است، در نظر بگیرید.
انگیزه من از انجام معامله چیست؟
برای مثال، من میخواهم خود را به چالش بکشم و فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی تا جایی که میتوانم درباره بازارهای مالی اطلاعات کسب کنم تا بتوانم آینده بهتری برای خود ایجاد کنم.
تعهد زمانی من چقدر است؟
زمانی کافی را برای نظارت بر معاملات خود در نظر بگیرید و در عین حال مشخص کنید که چه زمانی از روز برای شما مناسبتر خواهد بود. برخی از تریدرها ترجیح میدهند که تمام روز را به معاملات خود اختصاص دهند. درحالیکه برخی دیگر زمان مشخصی از روز (صبح، در طول روز یا عصر) را برای معاملات خود کنار میگذارند. همواره توصیه میشود که ریسک خود را با حد ضررها مدیریت کنید، مخصوصا در شرایطی که در زمان باز بودن معامله بر آن نظارت نمیکنید (آفلاین هستید).
زمانبندی مناسب برای معامله
اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت من چیست؟
برای مثال، «میخواهم در نهایت ارزش سبد داراییهای خود را در طول دوازده ماه، ۱۵ درصد افزایش بدهم». برای دستیابی به این هدف، تصمیم میگیرم که در طول ماه، سه بار یا بیشتر از فرصتها استفاده کنم؛ اما تنها تا زمانی که مطابق با راهبرد من باشند. علاوه بر این، میخواهم در این مسیر ثابتقدم باشم. اگر از هدف ۱۵ درصدی خود پیشی گرفتم، ریسک خود را هر سه ماه افزایش دهم و با مطالعهی اخبار مالی حداقل برای دوساعت در هفته، به یادگیری ادامه دهم.
نسبت سود به زیان من چیست؟
برای محاسبهی نسبت سود به زیان موردنظرتان، مقدار پولی را که میخواهید طی هر معامله در ریسک قرار دهید، با سود بالقوه مقایسه کنید. اگر حداکثر زیان بالقوهی شما ۲۰۰ دلار باشد و حداکثر سود بالقوه ۶۰۰ دلار، نسبت ریسک به پاداش یک به سه (۱:۳) خواهد بود.
توصیه میشود که در هر ترید، تنها روی بخش کوچکی از کل سرمایه خود ریسک کنید. به طور کلی، مقداری کمتر از دو درصد از کل سرمایه در یک ترید معقول است و بیش از ۵ درصد نیز ریسک بالایی به شمار میآید.
چه مقدار سرمایه برای معامله کنار خواهم گذاشت؟
برای مثال در ماه اول، ۱,۰۰۰ دلار در ماه را به معاملات خود اختصاص میدهم. این مقدار برای هر کس فاکتورهای مهم در برنامه معاملاتی بسته به میزان سرمایه فرد متفاوت است. در اوایل سرمایهگذاری، بهتر است مبلغ کمتری وارد معاملات خود کنید و با گذشت زمان و افزایش سرمایه، میتوانید این رقم را بالاتر ببرید.
در کدام بازارها معامله خواهم کرد؟
برای نمونه، میخواهم در بازارهای فارکس و کالاهای سخت فعالیت کنم، زیرا این بازارها را بیشتر از همه میشناسم. [کالاهای سخت به کالاهای استخراجی مانند طلا، نقره، نفت و… گفته میشود.] یا اگر اطلاعاتم در حوزه تکنولوژی و فناوریهای نو زیاد باشد، میتوانم در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنم.
چگونه معاملات و عملکرد خود را بررسی کنم؟
برای مثال، در مرحله اول ثبت معاملات خود را آغاز میکنم. با هر معامله، نکات را یادداشت میکنم و صبح هر روز آنها را مرور کرده و عملکرد ماه را جمعبندی میکنم. شکستها و موفقیتها، دلیل تصمیمات خاص و احساسی را که هر روز نسبت به معامله دارم ثبت میکنم و هر سه ماه یک بار از یادداشتهایم برای تجدیدنظر در استراتژی خود استفاده میکنم.
جمعبندی
از مهمترین عوامل موردنیاز برای یک ترید موفق، داشتن برنامه معاملاتی مناسب است. برنامه معاملاتی ابزاری جامع و هوشمند است که تریدر را برای انجام یک معامله سودده راهنمایی میکند.
در این برنامه باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود. انگیزه معاملهگر از ورود به یک معامله، مقدار زمان موردنیاز برای اختصاص به معامله، هدف تریدر از معامله، نسبت سود به ریسک، سرمایهی موردنیاز برای معامله، دانش و مهارت تریدر در بازار و نهایتا ثبت اطلاعات هر معامله از مهمترین عواملی است که یک برنامه معاملاتی خوب باید آنها را دربرگیرد.
دیدگاه شما