شکل (۱)
نوسان ساز حجم
پایان نامه > کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود > مهندسی مکانیک و مکاترونیک > مقطع کارشناسی ارشد > سال 1394
چکیده: دبی سنجهای توربینی به فراوانی در ایستگاه های فشردهسازی گاز طبیعی (CNG)، جهت اندازه گیری دبی حجمی گاز ورودی به جایگاه استفاده می شوند. این نوع دبی سنجها به جریان های پالسی و نوسانی بسیار حساس هستند. زمانی که کمپرسور رفت و برگشتی جایگاه آغاز به کار می کند، به علت عملکرد پیستون و سوپاپ آن، جریان پالسی در خط مکش و پایین دست دبی سنج توربینی به وجود می آید، که درنتیجه موجب ایجاد پالس های کاذب در دبی سنج و درنهایت سبب اختلاف در اندازه گیری گاز عبوری از واحد اندازه گیری شرکت گاز و میزان گاز فروخته در جایگاه می شود. در این پژوهش، به بررسی و شبیه سازی عددی نوسان گیر بعد از دبی سنج توربینی و قبل از ورود گاز به کمپرسور ایستگاه CNG پرداختهشده است. هدف، حذف یا کاهش تأثیرات کارکرد کمپرسور در ایستگاه CNG روی اندازه گیری دبی سنج توربینی گاز طبیعی و کاهش خطای اندازه گیری است. مدل سازی معادلات حاکم برای جریان لزج و تراکم پذیر با فرض مغشوش بودن و عدم لغزش روی دیواره ها انجامشده و معادلات مغشوش همراه دستگاه معادلات ناویر استوکس حل گردیده است. جهت حل همزمان این معادلات، از روش عددی حجم محدود، الگوریتم سیمپل و مدل مغشوش Realizable k -ε استفادهشده است. شبیه سازی عددی نوسان گیر، بین دبی سنج توربینی و ورودی کمپرسور ایستگاه CNG، با فشار گاز ورودی 17/1 بار و قطر لوله ورودی و خروجی 2 اینچ، توسط نرم افزار دینامیک سیالات محاسباتی انسیس فلوئنت صورت گرفته است. در این پروژه سعی شده، چندین پارامتر ازجمله افزایش نسبت حجم به حجم کمینه بر اساس استاندارد API 618، تأثیر فاصله نوسان گیر تا کمپرسور در کاهش نوسانات، نسبت ارتفاع به قطر نوسان گیر و همچنین وجود یک تیغه ساده در سیلندر نوسان گیر، جهت دستیابی به بهترین طرح و هندسه از نوسان گیر بررسی شود. مقایسه روش حل عددی فلوئنت با مطالعات پیشین اختلافی کمتر از %2 را نشان می دهد که نشان از صحت روش حل عددی حاضر و معتبر بودن نتایج ارائهشده است. نتایج، نشان داده که با افزایش نسبت حجم به حجم کمینه، بیش از 5 برابر، شاهد کاهش دامنه نوسانات، کمتر از بیشترین مقدار مجاز نوسانات یعنی %1/6 فشار خط خواهیم بود. همچنین افزایش فاصله نوسان گیر از کمپرسور تأثیر چشمگیری در کاهش نوسانات داشته است. نتایج مربوط به وجود تیغه ساده یا بافل در درون نوسان گیر تفاوتی در کاهش نوسانات نسبت به عدم وجود آن در مکش نشان نداده است.
#شبیه سازی عددی #ایستگاه CNG #کمپرسور رفت و برگشتی #دبی سنج توربینی #نوسان گیر فشار #استاندارد API 618
دانلود نسخه تمام متن (رایگان)
محل نگهداری: کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شاهرود
یادداشت: حقوق مادی و معنوی متعلق به دانشگاه صنعتی شاهرود می باشد.
تعداد بازدید کننده:
[کلیدواژه ها: دیوار بنایی باربر آسیبدیده، مصالح مرکب پایه سیمانی مهندسی شده، زلزله، نیروی رفت و برگشتی، مدلسازی عددی، مقاومسازی، مود شکست]
[کلیدواژه ها: ایستگاه تقویت فشار، شبیه سازی، کمپرسور گریز ازمرکز، توربین گازی ، بهینه سازی، مصرف سوخت، نابودی اگزرژی]
[کلیدواژه ها: اکسیژنسنج خون، نور قرمز و زیرقرمز، خون سرخرگی و سیاهرگی، اندازهگیری غیرتهاجمی اکسیژن خون، اکسیژنسنج بازتابی، اکسیژنسنج انتقالی]
[کلیدواژه ها: اتاقک یونش هوای آزاد، کالریمتری، استاندارد اولیه، استاندارد ثانویه، پرتوهای X مرجع، ضرایب تصحیح، شبیهسازی مونت کارلو، کد MCNP، شبیهسازی المان محدود، ضریب تصحیح رطوبت]
[کلیدواژه ها: آبشیرینکن رطوبتزنی - رطوبتزدایی، سیستم HD فشار متغیر، موتور گازسوز، فشار برگشتی، خواص آب شور]
نوسان ساز حجم
ضمانت اصل بودن کالا
ضمانت 7 روز تعویض کالا
پرداخت از طریق درگاه
پشتیبانی 24ساعته
ارسال سریع
با ما همراه باشید
موبایل (منصور خزالی) : 09388934548
تلگرام و واتس اپ (منصور خزالی) : 09388934548
موبایل، تلگرام و واتس اپ (عبدالباسط حمزه پور) : 09147167195
در تمامی ساعات کاری فروشگاه با افتخار پاسخگوی پیام های دریافتی شما عزیزان هستیم.
ساعات کاری از شنبه تا پنج شنبه، 9 صبح تا 17:30 بعد از ظهر
آدرس : آذربایجان غربی، سردشت، خیابان وحدت، جنب بانک انصار، پاساژ پوری، طبقه اول، انتهای راهرو، لوازم خانگی ناومال
حجم مبنا چیست؟ (بررسی کاربرد حجم مبنا در بورس)
در بازار بورس ایران یکی از ویژگیهایی که سهم ها دارند حجم مبنا است. حجم مبنا باعث میشود که هیجانات کاذب قیمت سهام شرکتها کاهش یابد و همچنین از ریزش یا رشد بیرویه قیمت سهام شرکتها جلوگیری شود. ما در این مطلب قصد داریم به تعریف و توضیح حجم مبنا بپردازیم.
حجم مبنا چیست؟
یکی از ابزارهایی که از سال ۱۳۸۲ و در زمان تصدی دکتر حسین عبده تبریزی برای کمک به حفظ آرامش در معاملات سهام از آن استفاده میشود، حجم مبنا است. با استفاده از این ابزار، امکان نوسان غیر معمول و کاذب برای سهم های بورسی از بین میرود. کاربرد اصلی حجم مبنا در محاسبه قیمت پایانی نمادهای فعال در بورس تهران است. این ابزار تنها در بورس تهران مورد استفاده قرار میگیرد و میزان آن به طور خودکار، نوسان ساز حجم توسط سامانه معاملات اندازه گیری میشود. بنابراین هیچ یک از معامله گران در محاسبه آن دخالتی ندارند و میتوانند آن را همیشه در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران ( tsetmc.com ) و برای هر یک از نمادها مشاهده کنند. برای آنکه بتوانیم حجم مبنا را به خوبی توضیح دهیم ابتدا لازم است تعریفی دقیق از قیمت پایانی داشته باشیم.
قیمت پایانی چیست؟
قیمت پایانی به طور ساده عبارت است از قیمتی که بر اساس میانگین وزنی معاملات هر نماد بورسی در یک روز به دست میآید. اما آنچه که قیمت پایانی در بورس تهران را از نمادهای مورد معامله در صندوق های سرمایه گذاری جدا میکند، میزان حجم مبنا تعیین شده از سوی هر یک از این بازارها است. درحالی که بورس تهران حجم مبنای نمادها را بر اساس قوانین داخلی محاسبه میکند، مطابق با دستورالعملهای به کار گرفته شده در کلیه صندوقها، حجم مبنا برای تمامی نمادهای این بازار «عدد یک» در نظر گرفته شده است. بنابراین قیمت پایانی در هر یک از صندوقها برابر با میانگین موزون تمامی معاملات انجام شده در روز خواهد بود. این در حالی است که نمادهای بورسی باید برای به دست آمدن قیمت پایانی هر روز عدد حاصل از میانگین وزنی را متناسب با حجم مبنا تعیین شده برای آن نماد تعدیل کنند.
البته این قانون در سال 98 اصلاح شد؛ ولی قبل از آن کلیه نمادهای فرابورسی نیز دارای حجم مبنای 1 بودند که با وضع قانون جدید کلیه نماد های فرابورسی نیز دارای حجم مبنا شدند.
تعریف حجم مبنا
مطابق با تعریف مندرج در تارنمای شرکت بورس اوراق بهادار تهران، حجم مبنا عبارت است از آن تعداد از یک نوع اوراق بهادار که باید در هر روز مورد داد و ستد قرار گیرد تا تمام درصد تغییرات مجاز در آن روز در تعیین قیمت روز بعد لحاظ شود و هدف از تعیین آن این است که سرمایه گذاران اطمینان داشته باشند که نوسانات قیمت سهام در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت صورت گرفته است و در نتیجه وجود حجم میتواند مانع از ایجاد قیمتهای غیرواقعی و کاذب در بازار میشود.
با موافقت شورای عالی بورس و اوراق بهادار و طبق مصوبههای جلسه هفتم اسفندماه ۹۸ هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار مقرر شد که برای شرکتهای موجود در بازارهای اول، دوم و پایه فرابورس ایران حجم مبنا معادل ۴ در ده هزار تعداد سهام شرکت اعمال شود. فرابورس ایران اعلام کرد که حداقل ارزش مبنا در بازارهای اول و دوم فرابورس، ۵۰ میلیارد ریال و در تابلوهای زرد، نارنجی و قرمز بازار پایه به ترتیب ۲۰، ۱۰ و ۵ میلیارد ریال در نظر گرفته شده است. همچنین حداکثر ارزش مبنا برای شرکت های با سرمایه ۲۰ هزار میلیارد ریال و بالاتر ۱۲۰ میلیارد ریال تعیین شده است و برای شرکت های با سرمایه کمتر از ۲۰ هزار میلیارد ریال، حداکثر ارزش مبنا ۱۰۰ میلیارد ریال خواهد بود.
مهم ترین هدف برای تعیین حجم مبنا چیست؟
هدف اصلی از مشخص کردن حجم مبنا کنترل بر روی نوسانات قیمت میباشد که ممکن است تحت تاثیر حجم معاملات قرار گیرد. در حالت کلی به منظور مطمئن شدن از اینکه تغییر قیمت سهام قابل اطمینان باشد منطقی میباشد که تعداد زیادی سهم در قیمت جدید معامله خواهد شد؛ مگر اینکه فقط با معامله یک سهم در قیمتهای غیرمنطقی امکان دارد قیمت و نوسان کاذب برای آن سهم بوجود آورد. پس میزان حجم معاملات طبق اندازه هر شرکت باید زیاد باشد تا بشود به نوسانات قیمت آن متکی شد؛ مگر اینکه در تعداد پایینی از حجم معاملات ریسک بالای قیمتهای کاذب از طرف بازیگران و نوسان گیران وجود دارد.
حجم مبنا شیب روندهای صعودی و نزولی را متعادل میکند و همانطور که گفته شد هدف اصلی آن منطقی کردن روند قیمتی شرکتهاست و باعث شود تا رشد یا ریزش قیمت سهام شرکت، در صورت معامله شدن تعداد بالایی از سهام رخ دهد. همچنین باعث شد تا هیجانات کاذب قیمت سهام شرکتها کاهش یابد و از ریزش یا رشد بیرویه قیمت سهام شرکتها جلوگیری کند؛ همچنین باعث شد که سرمایه گذاران زیادی جذب بورس شوند.
حجم مبنای شرکتها پس از افزایش سرمایه چگونه است؟
شرکتهای سازمان بورس ممکن است قصد افزایش سرمایه داشته باشند و برای این کار اقدام نمایند. در صورت افزایش سرمایه همه سهام شرکت دستخوش تغییراتی خواهند شد و با توجه به شرایط افزایش سرمایه تعداد سهام شرکتها کم یا زیاد میشود. بر همین اساس هم بعد از افزایش سرمایه حجم مبنای شرکتهای بورسی تغییر میکند و به محاسبه حجم مبنای جدید برای آنها میپردازند.
حجم مبنا بر نوسانات قیمت سهام چه تاثیری دارد؟
زمانی که تعداد سهام شرکتی بالا باشد، قطعا حجم مبنای بیشتری هم دارد؛ بر همین اساس، در معاملات سهام شرکتهای بزرگ که حجم مبنایشان زیاد است، بعضی نوسان ساز حجم وقتها نوسانات کمتری نسبت به سهام شرکتهای کوچک دارند.
معایب و مزایای حجم مبنا چیست؟
همانطور که در فوق اشاره کردیم حجم مبنا باعث جلوگیری از ایجاد قیمتهای کاذب میشود؛ اما به این نکته هم توجه کنید که در مواقعی مانند تشکیل صفهای خرید و فروش باعث بلوکه شدن مقدار بسیار زیادی از پول میگردد و باعث میشود نوسان قیمت در هر دو روند نزولی و صعودی کند شود. تاثیر حجم مبنا بر قیمت سهام بر کسی پوشیده نیست و باید به آن توجه ویژه داشت.
در مواقعی که میزان حجم معاملات بسیار پایین میآید که سرمایه گذاران در بورس در این شرایط میگویند سهم خشک شده است و همچنین نوسانی هم نمیکند. در این شرایط سازمان بورس در یک محدوده زمانی معین همانند یک روز نماد سهام را بدون هیچگونه حجم مبنا و دامنه نوسان باز میکند تا معاملات انجام گیرد و همچنین قیمت مورد نظر خریداران و فروشندگان از طریق عرضه و تقاضا مشخص گردد.
حجم مبنای یک سهم در کجا قرار دارد؟
برای دسترسی به حجم مبنای یک سهام باید به سایت مدیریت و فناوری بورس تهران مراجعه کرده و در قسمت جستجو نماد مورد نظرتان را پیدا و به صفحه آن نماد بروید. بطور مثال حجم مبنای نماد وبملت را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
چگونگی محاسبه حجم مبنا
برای آنکه چگونگی بهکارگیری حجم مبنا را به خوبی توضیح دهیم با مثالی ساده بیان میکنیم. فرض کنید که یک نماد، حجم مبنایی برابر با ۲ میلیون سهم دارد. در چنین شرایطی اگر قیمت پایانی این نماد در روز گذشته ۱۲۰ تومان باشد و میزان معاملات آن در روز مورد نظر به یک میلیون سهم (یعنی ۵۰ درصد حجم مبنا) برسد، در اولین قدم از محاسبه قیمت پایانی روز جاری، ابتدا میانگین وزنی معاملات آن روز را به دست میآوریم. سپس تفاوت میانگین به دست آمده با قیمت پایانی روز گذشته را در نسبت معاملات امروز به حجم مبنا ضرب میکنیم و آن را به قیمت پایانی روز گذشته اضافه خواهیم کرد تا قیمت پایانی به دست آمده در این روز محاسبه شود. در این حالت اگر فرض کنیم که میانگین وزنی معاملات روز جاری ۱۳۰ باشد، قیمت پایانی نماد برابر با ۱۲۵ تومان خواهد بود.
میانگین وزنی معاملات امروز: ۱۳۰
قیمت پایانی روز گذشته: ۱۲۰ تومان
حجم مبنا: ۲ میلیون سهم
حجم معاملات روز جاری: ۱ میلیون سهم
تفاوت میانگین وزنی معاملات امروز با قیمت پایانی در روز گذشته:
تعدیل با حجم مبنا:
قیمت پایانی امروز:
بنابراین مبنای تغییرات قیمتها و سقف مجاز نوسان روز بعد، در بازه ۵ درصد مثبت و ۵ درصد منفی خواهد بود.
سخن آخر
بازار بورس، بازاری همراه با ریسک است، لذا سازمان بورس و اوراق بهادار تهران همواره در تلاش برای به حداقل رساندن ریسک و اتخاذ قوانینی در جهت ایجاد فضایی امن برای انجام معاملات است. از این رو حجم مبنا را به عنوان ابزاری برای کمک به حفظ آرامش تعیین کرده است. در کنار تمام مزایای آن که در این مقاله به آن اشاره گردید، به معایب آن نیز پرداختیم و اینکه سازمان بورس برای رفع مشکلات و معایب ناشی از آن نیز راهکارهایی اندیشیده و حجم مبنا را به ابزاری کارآمد و ضروری در معاملات بورس تهران تبدیل نموده است.
معرفی اسیلاتور هارتلی به همراه مثال
«اسیلاتور هارتلی» (The Hartley Oscillator) با استفاده از دو سلف سری که موازی با یک خازن هستند، طراحی میشود. به این ترتیب، یک مدار تانک تشدیدی در اسیلاتور هارتلی ایجاد میشود که تولید شکل موج سینوسی میکند.
سرویس آموزش و آزمون برق نیوز: «اسیلاتور هارتلی» (The Hartley Oscillator) با استفاده از دو سلف سری که موازی با یک خازن هستند، طراحی میشود. به این ترتیب، یک مدار تانک تشدیدی در اسیلاتور هارتلی ایجاد میشود که تولید شکل موج سینوسی میکند.
اساس کار اسیلاتور هارتلی
یکی از معایب اصلی اسیلاتورهای LC که در بخش قبلی آن را مطرح کردیم، این است که هیچ کنترلی روی دامنه نوسانها وجود ندارد. به این ترتیب، تنظیم اسیلاتور برای کار در فرکانس مطلوب بسیار مشکل است.
شکل زیر، مدار تانک یک اسیلاتور هارتلی را نشان میدهد:
شکل (۱)
اگر تزویج الکترومغناطیسی بین سلفهای L۱و L۲بسیار کوچک باشد، فیدبک ایجاد شده بسیار ناچیز خواهد بود و نوسانها پس از مدتی میرا میشوند.
به همین ترتیب، اگر فیدبک بسیار بزرگ باشد، دامنه نوسانها افزایش مییابد. این افزایش دامنه به دلیل شرایط مدار، محدود میشود. به این ترتیب، در سیگنال اعوجاج روی میدهد؛ بنابراین «تنظیم» (Tuning) اسیلاتور، کار بسیار پیچیدهای است.
هرچند، اگر مقدار دقیقی از ولتاژ به عنوان «منبع فیدبک» (Feedback Source) مورد استفاده قرار گیرد، میتوان نوسانهایی با دامنه ثابت تولید کرد. اگر ولتاژ در فیدبک مدار بیش از مقدار کافی باشد، دامنه نوسانها با بایاس کردن تقویتکننده قابل کنترل است. به این ترتیب، همزمان با افزایش دامنه نوسانها، بایاس نیز افزایش مییابد و بهره تقویتکننده کم میشود.
اگر دامنه نوسانها کاهش یابد، ولتاژ بایاس نیز کاهش مییابد و بهره تقویتکننده زیاد میشود. به این ترتیب، فیدبک مدار افزایش مییابد. در این حالت، دامنه نوسانها ثابت باقی میماند. این فرآیند، «بایاس خودکار بیس» (Automatic Base Bias) نام دارد.
یکی از مزایای بایاس خودکار بیس، در «اسیلاتور کنترلشده با ولتاژ» (Voltage Controlled Oscillator) این است که میتوان با استفاده از شرایط بایاس کلاس B. یا بایاس کلاس C، بهره اسیلاتور را در ترانزیستور افزایش داد. مزیت این روش، آن است که کلکتور فقط در بخشی از چرخه نوسان، حامل جریان خواهد بود و در حالتی که کلکتور خاموش است، جریان بسیار کوچکی از آن عبور خواهد کرد.
یکی از مرسومترین انواع اسیلاتورهای LC با فیدبک تشدیدی موازی از این خاصیتِ «خود تنظیمی» (Self-Tuning)، استفاده میکند. این نوع اسیلاتورها، به نام «اسیلاتورهای هارتلی» (Hartley Oscillators) شناخته میشوند.
مدار ساده اسیلاتور هارتلی
در اسیلاتور هارتلی، «مدار LC تنظیمشده» (Tuned LC Circuit) بین کلکتور و بیس تقویتکننده ترانزیستوری قرار میگیرد. از وسط سیمپیچ سلفی این مدار، یک انشعاب گرفته میشود و امیتر ترانزیستور به این نقطه متصل میشود. به این ترتیب اسیلاتور، ولتاژ نوسانی تولید میکند.
با گرفتن انشعاب از قسمت میانی سیمپیچ سلفی، فیدبک مدار تانک LC تنظیمشده حاصل میشود. به این ترتیب دو سلف سری با هم و موازی با یک خازن (C)، «مدار تانک» (Tank Circuit) اسیلاتور هارتلی را تشکیل میدهند.
مدار اسیلاتور هارتلی را با نام «اسیلاتور با اندوکتانس دو نیمشده» (Split-Inductance Oscillator) نیز میشناسند. زیرا در این حالت، سیمپیچ L. از وسط دو نیم میشود. شکل زیر، یک مدار ساده اسیلاتور هارتلی را نشان میدهد:
شکل (۲) – مدار ساده اسیلاتور هارتلی
در حقیقت، اندوکتانس L. در این حالت مانند دو سیمپیچ مجزا عمل خواهد کرد. با عبور جریان از قسمت XY سیمپیچ در مدار تانک، یک سیگنال در قسمت YZ سیمپیچ القا میشود. مدار تانک اسیلاتور هارتلی را میتوان به روشهای مختلفی ساخت. با گرفتن یک انشعاب از سیمپیچ، مدار تانک اسیلاتور هارتلی مانند یک اتو ترانسفورماتور عمل خواهد کرد. میتوان این مدار را به صورت یک جفت سری سیمپیچ به موازات یک خازن نیز در نظر گرفت که این مسئله در شکل (۲) نشان داده شده است.
فرکانس نوسان اسیلاتور هارتلی
هنگامی که مدار نوسان میکند، اختلاف پتانسیل بین نقطه X. یا کلکتور ترانزیستور، نسبت به نقطه Y. یا امیتر ترانزیستور و اختلاف پتانسیل بین نقطه Z. یا بیس ترانزیستور، نسبت به نقطه Y.، به اندازه ۱۸۰ درجه اختلاف فاز خواهد داشت.
در فرکانس نوسان، امپدانس بار کلکتور، مقاومتی خواهد بود و افزایش ولتاژ بیس باعث کاهش ولتاژ کلکتور خواهد شد. به این ترتیب، یک اختلاف فاز ۱۸۰ درجه دیگر نیز بین ولتاژ کلکتور و بیس به وجود میآید. این اختلاف فاز، به همراه اختلاف فاز ۱۸۰ درجه در حلقه فیدبک، باعث ایجاد اختلاف فاز کلی ۳۶۰ یا صفر درجه در مدار خواهد شد. به این ترتیب، یک فیدبک مثبت در مدار اسیلاتور هارتلی ایجاد میشود و نوسانها پایدار باقی میمانند.
مقدار فیدبک به محل انشعابگیری از سلف، بستگی دارد. اگر نقطه انشعاب به کلکتور ترانزیستور نزدیکتر باشد، مقدار فیدبک افزایش مییابد. اما ولتاژ خروجی که از کلکتور مدار گرفته میشود، کاهش مییابد. به همین ترتیب، اگر نقطه انشعاب از کلکتور دورتر باشد، مقدار فیدبک کم میشود و ولتاژ خروجی زیاد میشود.
در شکل (۲)، مقاومتهای R۱و R۲باعث پایدار شدن بایاس DC ترانزیستور میشوند و خازنها، عامل حذف سیگنال DC هستند.
در مدار اسیلاتور هارتلی، جریان DC در کلکتور فقط از یک قسمتِ سیمپیچ عبور میکند. به همین دلیل، به این اسیلاتور، «اسیلاتور تغذیهشده به صورت سری» (Series-Fed Oscillator) نیز گفته میشود. فرکانس نوسان اسیلاتور هارتلی نیز به صورت زیر داده میشود:
اگر سیمپیچهای L۱و L۲ روی هستههای متفاوت پیچیده شوند، LTبه صورت زیر محاسبه خواهد شد:
اما اگر سیمپیچهای L۱و L۲ روی یک هسته پیچیده شوند، LTبه صورت زیر محاسبه خواهد شد:
ذکر این نکته ضروری است که LT، سلف معادل حاصل از دو سلف سری است و اندوکتانس متقابل این دو سلف (M) نیز در این محاسبه در نظر گرفته شده است.
فرکانس نوسان اسیلاتور هارتلی را میتوان با تغییر خازن C. تنظیم کرد که به آن «تنظیم به وسیله خازن» (Capacitive Tuning) گفته میشود. همچنین میتوان محل «پودر آهن» (Iron-dust) را در سیمپیچ تغییر داد که به آن «تنظیم به وسیله سلف» (Inductive Tuning) گفته میشود. به این ترتیب میتوان فرکانس نوسان را در محدوده وسیعی تنظیم کرد. همچنین، اسیلاتور هارتلی در خروجی نوسان ساز حجم خود دامنهای ایجاد میکند که در کل بازه فرکانسی ثابت است.
اسیلاتور هارتلی تغذیه شده به صورت موازی
همانند آنچه درباره اسیلاتور هارتلی تغذیه شده به صورت سری توضیح دادیم، میتوان مدار تانک تنظیمشده را به صورت موازی به تقویتکننده متصل کرد. شکل زیر، مدار «اسیلاتور هارتلی تغذیه شده به صورت موازی» (Shunt-Fed Hartley Oscillator Circuit)، را نشان میدهد:
شکل (۳) – اسیلاتور هارتلی تغذیه شده به صورت موازی
جریان کلکتور ترانزیستور، مولفههای DC و AC متفاوتی دارد و هرکدام از این جریانها، مسیرهای متفاوتی را در مدار طی میکنند. از آنجا که خازن C۲همه سیگنالهای DC نوسان ساز حجم را در مدار حذف میکند، هیچ جریان مستقیمی از سیمپیچ سلفی (L) عبور نمیکند. به این ترتیب، توان کمتری در مدار تنظیمشده تلف میشود.
در فرکانس نوسان، سیمپیچ فرکانس رادیویی (RFC) یا همان L۲در چوک RF، راکتانس بسیار بزرگی خواهد داشت؛ بنابراین همچنان که جریان DC از L۲ عبور میکند و به منبع تغذیه برمیگردد، بیشتر جریان فرکانس رادیویی، به مدار تانک تنظیم LC از طریق خازن C۲ اعمال میشود. میتوان به جای سیمپیچ L۲از یک مقاومت نیز استفاده کرد، اما در این حالت، بهره مدار کاهش مییابد.
مثال
یک مدار اسیلاتور هارتلی شامل دو سلف با ظرفیت ۰.۵میلیهانری را در نظر بگیرید. این دو سلف به صورت سری با یکدیگر و به صورت موازی با یک خازن متغیر در مدار قرار میگیرند. ظرفیت خازن بین ۱۰۰ پیکوفاراد و ۵۰۰پیکوفاراد متغیر است. حد بالا و پایینِ فرکانس نوسان و پهنای باندِ اسیلاتور هارتلی را بیابید.
حل: میدانیم که فرکانس نوسان اسیلاتور هارتلی به صورت زیر محاسبه میشود:
این مدار، از دو سلف موازی هم تشکیل شده است؛ بنابراین اندوکتانس معادل این سلف به صورت زیر محاسبه میشود:
بنابراین حد بالای فرکانس نوسان به صورت زیر خواهد بود:
به همین ترتیب، حد پایین فرکانس نوسان اسیلاتور هارتلی به صورت زیر محاسبه میشود:
پهنای باند اسیلاتور هارتلی نیز به صورت زیر است:
مدار اسیلاتور هارتلی به همراه اپ – امپ
علاوه بر استفاده از ترانزیستور دو قطبی (BJT) در ناحیه فعال اسیلاتور هارتلی، میتوان از یک تقویتکننده عملیاتی یا ترانزیستور اثر میدان نیز استفاده کرد. عملکرد اسیلاتور هارتلی با اپ – امپ همانند نوع ترانزیستوری آن است و فرکانس نوسان آن نیز با نوع ترانزیستوری آن برابر است. شکل زیر، یک اسیلاتور هارتلی تقویتشده با اپ – امپ را نشان میدهد:
شکل (۴) – مدار اسیلاتور هارتلی به همراه اپ – امپ
یکی از مزایای استفاده از اسیلاتور هارتلی با اپ – امپ، این است که بهره تقویتکننده عملیاتی را میتوان با استفاده از مقاومتهای R۱و R۲ به راحتی تنظیم کرد. مانند اسیلاتور هارتلی با تقویتکننده ترانزیستوری، بهره مدار برابر یا کمی بزرگتر از نسبت L۱/L۲خواهد بود. اگر دو سیمپیچ سلفی، به دور یک هسته پیچیده شوند و تزویج متقابل وجود داشته باشد، بهره مدار به صورت زیر نوشته میشود:
جمعبندی
همانطور که بیان شد، اسیلاتور هارتلی شامل یک مدار تانک تشدیدی LC موازی است و فیدبک آن به وسیله تقسیمکننده سلفی ایجاد میشود.
مانند بیشتر مدارهای نوسانساز، اسیلاتور هارتلی در انواع متفاوتی وجود دارد. مرسومترین نوع اسیلاتور هارتلی، از تقویتکننده ترانزیستوری استفاده میکند و در مدار شکل زیر نشان داده شده است:
اسیلاتور هارتلی
انشعاب بین دو سلف مدار تانک، یک شبکه تقسیمکننده ولتاژ سلفی ایجاد میکند. به این ترتیب، بخشی از سیگنال خروجی به امیتر ترانزیستور برمیگردد تا فیدبک مدار را تشکیل دهد. این اسیلاتور همواره سیگنال فیدبک مثبت دارد، زیرا ولتاژ در خروجی امیتر ترانزیستور با خروجی کلکتور همواره همفاز است. نوسانها در اسیلاتور هارتلی همواره شکل موج سینوسی دارند و فرکانس این نوسانها با فرکانس تشدید مدار تانک برابر است.
اسیلاتورهای هارتلی معمولا بین فرکانسهای ۲۰ کیلوهرتز و ۳۰ مگاهرتز مورد استفاده قرار میگیرند. هرچند این نوع اسیلاتور برای فرکانسهای پایین مناسب نیست، زیرا منجر به استفاده از سلفهای بزرگ میشود که حجم مدار را افزایش میدهد. همچنین خروجی اسیلاتور هارتلی، شامل تعدادی زیادی هارمونیک است؛ بنابراین استفاده از این اسیلاتور برای کاربردهایی که به موج سینوسی خالص نیاز است، پیشنهاد نمیشود.
از اسیلاتور هارتلی، برای تولید موج سینوسی در فرکانس مطلوب استفاده میشود. همچنین، «اسیلاتورهای محلی» (Local Oscillators) در گیرندههای رادیویی و اسیلاتورهای RF نیز از نوع اسیلاتور هارتلی هستند.
در بخش بعدی به بررسی اسیلاتورهای کولپیتس خواهیم پرداخت. این اسیلاتورها دقیقا معکوس اسیلاتور هارتلی هستند. اسیلاتورهای کولپیتس، از دو خازن سری به موازات یک سلف در مدار تانک تشدیدی خود استفاده میکنند.
تحلیل آنچین (on-chain) یا درون زنجیرهای (قسمت اول) - تعریف و تاریخچه
تجزیه و تحلیل درون زنجیرهای (تجزیه و تحلیل بلاکچین) یک حوزه در حال ظهور است که عوامل بنیادی رمزارزها را برای بهبود تصمیمات سرمایهگذاری و معاملات بررسی میکند.
توسعه و کاربرد این دانش برای معاملهگرانی که میخواهند از اطلاعات بلاکچین عمومی استفاده کنند امیدوارکننده است و میتوانند استراتژیهای معاملاتی و مدیریت ترید خود را بهبود ببخشند.
شاید مهمترین شکل نوسان ساز حجم تجزیه و تحلیل در معاملات رمزارزها، مطالعه عملکرد قیمت، یعنی تحلیل تکنیکال باشد. اما استفاده از اطلاعات فراوان ارائه شده توسط بلاکچینهای عمومی مانند بیتکوین و اتریوم میتواند چشم انداز منحصر به فردی را ارائه دهد که برای داراییهای سنتی غیرممکن است و میتواند مکمل تجزیه و تحلیلهای دیگر باشد.
رمزارزها اولین کلاس دارایی است که در آن میتوان فعالیت سرمایهگذاران را از مجموعه دادههای عظیم از طریق دفترکل عمومی هر دارایی استخراج کرد، که همه اقدامات درون بلاکچین را ثبت میکند.
از آنجا که بلاکچین ها گنجینهای از دادههای مالی باز و فساد ناپذیر هستند، نوسان ساز حجم میتوان فعالیت اقتصادی در این شبکهها را دقیق مشخص کرد. از طریق جمع آوری و مطالعه این دادهها، میتوانیم احساسات و رفتار سرمایهگذاران را اندازهگیری کنیم.
تجزیه و تحلیل درون زنجیرهای یک رویکرد بنیادی است نه بر اساس هیاهو، احساسات یا تجزیه و تحلیل تکنیکال. این نوع تجزیه و تحلیل میتواند منحصراً بر روی یک دارایی با مشاهده روندهای تاریخی متمرکز شود یا میتواند برای مقایسه داراییهای مختلف برای شناسایی کوینهای زیر ارزش واقعی یا بیش از ارزش واقعی مورد استفاده قرار گیرد.
ما میتوانیم ارزش واقعی یک دارایی مانند بیتکوین را در دو بخش در نظر بگیریم: ارزش گمانهزنی و ارزش کاربردی. تجزیه و تحلیل درون زنجیرهای یک ابزار حیاتی است که به شما کمک میکند ارزش گمانهزنی بیتکوین را از ارزش کاربردی آن جدا کنید. با بررسی، به عنوان مثال، کاربران فعال و فعالیت ماینرها با استفاده از دادههای بلاکچین ، میتوانیم نوسان ساز حجم ببینیم آیا قیمت فعلی با قیمت واقعی همخوانی دارد یا خیر.
-تاریخچه مختصر تحلیل درون زنجیرهای
سابقه تجزیه و تحلیل درون زنجیرهای را میتوان تا سال ۲۰۱۱ دنبال کرد، زمانی که CDD به عنوان معیار ارزشگذاری بیتکوین ایجاد شد و اولین شاخصی بود که از عمر آدرس بیتکوین استفاده کرد.
بعد از آن یکی از اولین معیارهای متداول که برای بیتکوین استفاده شد، نسبت ارزش شبکه به حجم معاملات (NVT) بود که توسط CoinMetrics ، Chris Burniske و Jack Tatar رواج یافت. نسبت NVT در تابستان ۲۰۱۷ برای تعیین ارزش کاربردی بیتکوین ایجاد شد، و این نسبت بسیار شبیه معیار P/E در بازارهای سنتی است.
با مقایسه ارزش شبکه با حجم معاملات ثبت شده در بلاکچین، میتوان تشخیص داد که بیتکون بیش از حد ارزشگذاری شده است یا خیر. هنگامی که ارزش شبکه با حجم معاملات توجیه نمیشود، نسبت NVT نسبتاً بالا است. هنگام در نظر گرفتن حجم معامله، اگر ارزش شبکه به طور غیرمعمول پایین باشد، ممکن است نشان دهد که ارزشگذاری موجه است.
دیری نپایید که نسبت NVT بهبود پیدا کرد، و ارزیابی دقیقتر این بود که آیا ارزش شبکه با فعالیتهای اقتصادی انجام شده در بلاکچین توجیه میشود یا خیر. و سیگنال نسبت ارزش شبکه به حجم معاملات (یا NVTS) با در نظر گرفتن میانگین متحرک ۹۰ روزه حجم معامله، ایجاد شد.
این پیشرفتهای تدریجی نشان میدهد که چگونه روشهای ارزشگذاری بنیادی یک رمزارز به طور مداوم در حال تکامل است.
یکی دیگر از معیارهای زنجیره ای ناشی از نارضایتی از اقدامات ساده از تجزیه و تحلیل تکنیکال و سایر مفاهیم وام گرفته شده از بازارهای سنتی مارکت کپ است. بسیاری از وب سایتها برای رتبهبندی رمزارزها از مارکت کپ به طور گسترده استفاده میکنند.
اما از آنجا که رمزارزها بیشتر شبیه پول یا کالا هستند (نه سهام یک شرکت)، مارکت کپ یک معیار نادرست و گمراهکننده است. ایراد رتبهبندی بازار بر اساس مارکت کپ را میتوان از طریق روشهای مختلف تأیید کرد - برای مثال، میتوان یک توکن با تعداد توکن در گردش ۱ تریلیون ایجاد کرد و ۳ توکن با قیمت ۱ دلار فروخته شود به این معنی که مارکت کپ ۱ تریلیون دلار است - اما این توکن فقط میتواند ۳ دلار ورودی سرمایه داشته باشد.
به دلیل ضعف مارکت کپ و مشکلات استفاده از معیارهای سنتی به طور صریح در رمزارزها، مجموعه جدیدی از ابزارها ایجاد شده است که میتواند به معاملهگران در ارزیابی دقیق سلامت شبکههای بلاکچین کمک کند.
بسیاری از این معیارها بر مفهوم UTXOs (خروج تراکنش خرج نشده) در بیتکوین تکیه میکنند، که میتوان آنها را ردیابی کرد تا مشخص شود چه زمانی و در چه قیمتی بیتکوین خود را برای آخرین بار جابجا کرده است یا مدت زمانی که یک آدرس بیتکوین خود را نگه داشته است. سن ، اندازه و تعداد UTXOهای منتقل شده بر روی یک بلاکچین خاص میتواند سیگنالهای موثری را ارائه دهد و عامل پیدایش معیارهای درون زنجیرهای زیادی است، مانند مارکت کپ تحقق یافته ، امواج HODL و درصد موجودی در سود/زیان.
مارکت کپ تحقق یافته به عنوان راهی بدون هیچ گونه اشکال برای تجزیه و تحلیل بنیادی بیتکوین با استفاده از دادههای بلاکچین ظاهر شد. همچنین بر اساس معیار مارکت کپ تحقق یافته میتوان نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی (MVRV) که در اکتبر ۲۰۱۸ توسط محمود ماروف و دیوید پوئل توسعه یافت، را به دست آورد. نسبت MVRV را می توان یک نوسان ساز دانست که از لحاظ تاریخی نشان میدهد بیتکوین بیش از حد یا کم ارزشگذاری شده است.
اتریوم به عنوان دومین شبکه بلاکچین بزرگ، متفاوت از بیتکوین و برخی از آلتکوینها است زیرا بر اساس مدل Account-Based و نه مدل UTXO است. در مدل UTXO، دفتر کل ثبت میکند که چه کسی و چه زمانی مالک است و آدرسها میتوانند چندین UTXO داشته باشند.
در مقابل ، مدل Account-Based به این معنی است که توکنهای جداگانه به آسانی قابل ردیابی نیستند زیرا توکنهای ورودی و خروجی در موجودی حسابها مخلوط میشوند، بنابراین به دست آوردن برخی معیارها مانند عمر توکن برای توکنهای اتریوم و ERC-20 کمی دشوارتر است. برخی از معیارهای اعمال شده برای بیتکوین (و سایر رمزارزها مبتنی بر UTXO مانند Bitcoin Cash و Litecoin) به طور مستقیم برای اتریوم یا سایر بلاکچین های مشابه قابل استفاده نیستند، و کار بیشتری برای انتقال این مدلها به رمزارزهای Account-Based مورد نیاز است.
در قسمت دوم در مورد اینکه چطور معیارهای دادههای درون زنجیرهای به معاملهگران کمک میکند، صحبت میکنیم.
دیدگاه شما