پرسودترین سهامهای فولادی بورس کداماند؟
تقریباً تمام کارشناسان بازار سرمایه، سهام شرکتهای فولادی را جزو سهمهای بنیادی میدانند که ریسک کمتری آنها را تهدید میکند. شرکتهای فولادی در چند سال اخیر عملکرد خوبی را داشتهاند و باوجود مشکلات و تحریمها توانستهاند روند رو به رشد خود را حفظ نمایند.
با رشد قابلتوجه بازار بورس در سال گذشته، تعداد متقاضیان ورود به بورس افزایش بسیار زیادی داشته است. بورس تهران در دوماهه نخست سال جاری رکورد رشد 70 درصدی را به نام خود ثبت نمود؛ درحالیکه در همین مدت بازار سکه، دلار و مسکن به ترتیب رشد ۳۶، 14 و 35 درصدی را تجربه کردهاند.
اغلب سرمایهگذاران جدید که وارد بورس میشوند به دنبال خرید سهامی هستند که در کوتاهترین زمان، بیشترین سوددهی را داشته باشد. در حال حاضر 38 صنعت در بورس بهصورت فعال حضور دارند؛ اما کدامیک از این صنایع سوددهی بیشتری دارد؟
اگر شما نیز علاقهمند به سرمایهگذاری در پرسودترین سهامهای حال حاضر بورس هستید بهتر است این مقاله را تا انتها بخوانید.
سهم صنایع فولادی در بورس چقدر است؟
یکی از صنایع بزرگ و ارزشمند حال حاضر بورس اوراق بهادار، صنعت فلزات اساسی است. سهم غالب این صنعت را فولاد تشکیل میدهد و از نظر ارزش بازار بورس پس از صنایع شیمیایی جایگاه دوم را دارد. ۱۴.۸ درصد از ارزش کل بازار بورس متعلق به صنعت فلزات اساسی است.
در حال حاضر ۳۰ شرکت بزرگ بیش از ۵۰ درصد از ارزش کل بازار سرمایه سایه پارامترهای ریسکی در بورس را در اختیار دارند و در بین این 30 شرکت، نام بسیاری از شرکتهای فولادی دیده میشود. فولاد مبارکه اصفهان با نماد «فولاد» دومین شرکت بزرگ حاضر در بورس اوراق بهادار تهران است که بهتنهایی ۵.۱ درصد از ارزش بازار را به خود اختصاص داده است. پس از فولاد مبارکه، شرکتهای «فولاد خوزستان» با ۱.۴ درصد و «فولاد خراسان» با ۱.۳ درصد سهم از کل ارزش بازار سرمایه در این لیست حضور دارند. همچنین 22 شرکت از صنعت فلزات اساسی با مجموع سهم 14.8 درصدی در بازار فرابورس ایران حاضرند.
میزان سوددهی سهام شرکتهای فولادی در سال 98:
سازمان بورس اوراق بهادار اعلام نموده است که در سال 98، یازده شرکت فولادی حاضر در بازار سرمایه بالغ بر 20 هزار میلیارد دلار سود خالص جذب کردهاند که رقمی قابلتوجه است. همچنین وزارت صمت نیز رشد 1480 درصدی را در چهار سال اخیر برای شرکتهای گروه آهن و فولاد فعال در بورس گزارش داده که این رقم به معنی رشد 15 برابری است. این در حالی است که کل بورس حدود 1095 درصد رشد داشته است.
سال گذشته در میان شرکتهای فولادی حاضر در بورس، «فولاد هرمزگان» با نرخ رشد فروش سالانه ۳۱۴ درصدی بیشترین رشد را داشته است. پس از آن نیز شرکتهای فولاد امیرکبیر کاشان با نماد «فجر» و فولاد سپید فراب کویر با نماد «کویر» به ترتیب نرخ رشدی برابر با 304 و 249 درصد را ثبت کردند و رتبههای دوم و سوم را در میان پرسودترین شرکتهای فولادی حاضر در بورس به خود اختصاص دادهاند.
فولاد آلیاژی ایران با نماد «فولاژ»، آهن و فولاد ارفع با نماد «ارفع»، ذوبآهن با نماد «ذوب» و فولاد خراسان با نماد «سایه پارامترهای ریسکی در بورس فخاس» به ترتیب با نرخ رشد فروش سالانه برابر با 186، 143، 131 و 131 در رتبههای بعدی لیست پربازدهترین شرکتهای فولادی ایران قرار داشتند. مجتمع فولاد مبارکه با نماد «فولاد»، صنایع فولاد آلیاژی یزد با نماد «فولای»، فولاد خوزستان با نماد «فخوز» و فولاد کاوه جنوب کیش با نماد «کاوه» به ترتیب 77، 75، 73 و 68 درصد رشد را در سال 98 تجربه کردهاند.
پیشبینی سوددهی سهامهای فولادی در بورس:
سهام فولاد؛ پای ثابت سبد سهام بورسبازان
شرکت فولاد مبارکه با سرمایه ۷۵ میلیارد سهمی بهعنوان بزرگترین شرکت فولادی در بازار سرمایه حضور دارد. با محاسبه نرخ شمش صادراتی و شمش داخلی و با در نظر گرفتن قیمت دلار، در حال حاضر فولاد مبارکه بهترین نسبت قیمت به درآمد هر سهم را دارد. سهام این شرکت در طول 12 ماه گذشته تنها در 17 روز معامله نشده و قدرت نقد شوندگی برای سهامداران این شرکت بسیار بالاست. همچنین شرکت فولاد با مقدار p/e برابر 5.36 بهعنوان سهامی نسبتاً کمریسک در بازار سرمایه شناخته میشود که میتواند گزینه مناسبی برای سرمایهگذاران باشد.
سوددهی قابلقبول سهام فخوز در سال 99
شرکت فولاد خوزستان بهعنوان دومین قطب تولید فولاد خام کشور در بازار بورس اوراق بهادار حضور دارد. هر سهم فخوز در سال 98 برای سهامداران خود 250 تومان سوددهی داشت و پیشبینی میشود در سال 99 نزدیک به 300 تومان سودآوری داشته باشد.
سهام کاوه را در سال 1400 فراموش نکنید
شرکت فولاد کاوه جنوب کیش با نماد کاوه به نسبت رقبای خود در سال گذشته سود چندانی به سهامداران خود نداده است. برای سال 99 نیز 30 درصد بهرهبرداری برای این کارخانه در نظر گرفته شده است که رشد چندانی را نشان نمیدهد؛ اما با برنامهریزیهای صورت گرفته قرار است ظرفیت تولید این کارخانه در سال 1400 دو برابر شود و پیشبینی میشود رشد اصلی سهام کاوه در همان سال اتفاق خواهد افتاد.
سهام ذوب؛ یکی از پرسودترینها برای سرمایهگذاری
کارخانه ذوبآهن اصفهان بزرگترین تولیدکننده محصولات طویل ازجمله تیرآهن و انواع میلگرد در خاورمیانه است و لقب مادر صنعت فولاد کشور را دارد. این شرکت نیز یکی از شرکتهای فولادی مهم حاضر در بورس است که در سالهای اخیر سود خوبی را نصیب سهامداران خود نموده است و انتظار میرود در سال 99 نیز رشد خوبی داشته باشد.
عوامل موثر بر نرخ سهام شرکتهای فولادی
نرخ رشد سهام شرکتهای فولادی حاضر در بورس به عوامل بسیاری وابسته است که در ادامه به برخی از آنها سایه پارامترهای ریسکی در بورس اشاره میشود:
فولاد یک محصول جهانی است
نمیتوان بدون اطلاع از شرایط بازارهای بینالمللی آهن و فولاد، تحلیل یا پیشبینی از سهام شرکتهای فولادی داشت. بدون شک تغییرات در قیمتهای جهانی محصولات فولادی ازجمله تغییر در قیمت تیرآهن، قیمت میلگرد، ورق فولادی و قیمت سایر محصولات فولادی و همچنین تغییر در تقاضای آنها در قیمت سهام شرکتهای فولادی حاضر در بورس تأثیرگذار خواهد بود.
تأثیر قیمت تیرآهن و قیمت میلگرد بر سهام شرکتهای فولادی
نرخ فروش محصولات شرکتهای فولادی (میلگرد، تیرآهن، انواع ورق فولادی و …) به نرخ ارز و قیمتها در بورس کالا و بازارهای جهانی وابسته است؛ و میتوان ادعا کرد هرچه ارزش ریال کاهش یابد، نرخ فروش و سودآوری شرکتهای فولادی افزایش قابلتوجهی خواهد داشت و درنتیجه اقبال سرمایهگذاران به این سهامها نیز بیشتر خواهد بود.
رونق سهام شرکتهای فولادی با افزایش ساختوساز
هرچه میزان ساختوساز در کشور بیشتر شود، نیاز به محصولات فولادی خصوصا تیرآهن و میلگرد نیز افزایش مییابد که درنتیجه فروش شرکتهای فولادی رشد سایه پارامترهای ریسکی در بورس قابلتوجهی خواهد داشت. با افزایش میزان فروش، سهام این شرکتها نیز از شرایط بهتری برخوردار خواهند شد.
مداخله دولت و اثرگذاری در قیمتها
دولت بهواسطه سیاستگذاریها خود میتواند بر روند فروش، رشد و توسعه شرکتهای فولادی بسیار تأثیرگذار باشد. همانطور که گفته شد صنعت فولاد جایگاه مهمی در بورس اوراق بهادار دارد و یکی از شاخصسازهای اصلی بازار سرمایه است؛ بنابراین هرگونه تصمیمگیری غلط در این حوزه میتواند اثرات جبرانناپذیری را در بازار سرمایه نیز داشته باشد.
سایه نرخ ارز بر سهام شرکتهای فولادی
صنعت فولاد بسیار به تغییرات نرخ ارز حساس است و با افزایش نرخ ارز، درآمد خوبی کسب مینماید. با افزایش نرخ ارز، درآمد شرکتهای صادراتی نیز افزایش مییابد و درنتیجه قیمت سهام این شرکتها نیز رشد قابلتوجهی خواهد داشت.
سوددهی سهامهای فولادی تا چه زمانی ادامه دارد؟
تقریباً تمام کارشناسان بازار سرمایه، سهام شرکتهای فولادی را جزو سهمهای بنیادی میدانند که ریسک کمتری آنها را تهدید میکند. شرکتهای فولادی در چند سال اخیر عملکرد خوبی را داشتهاند و باوجود مشکلات و تحریمها توانستهاند روند رو به رشد خود را حفظ نمایند؛ به همین دلیل توانستهاند نظر سرمایهگذاران بورس را به خود جلب کرده و بخش قابلتوجهی از نقدینگی موجود در این بازار را بهسوی خود جذب کنند.
در میان متخصصان بورس پارامترهای بسیاری وجود دارد که با تعیین آنها تحلیلهایی را انجام داده و بر اساس این تحلیلها معاملات خود در بازار سرمایه را مدیریت میکنند. یکی از این پارامترها نماد p/e است که نسبت قیمت یک سهم به سود یا درآمد آن را مشخص میکند. این نسبت درواقع انتظارات سرمایهگذاران را از بازدهی آینده یک سهم نشان میدهد. سهام شناور گروه فلزات اساسی (سهامی که در دست عموم مردم است) 23% بوده و مقدار p/e این گروه رقمی معادل 7.41 تخمین زده شده که این رقم نشان میدهد سرمایهگذاری در این گروه بسیار منطقی خواهد بود. به همین دلیل معمولاً در سبد بیشتر سرمایهگذاران بورس، سهمی به فلزات اساسی ازجمله فولاد تعلق دارد.
اگر قصد دارید وارد بازار بورس فلزات اساسی شوید، خوب است در جریان قیمت مقاطع فولادی باشید. این کار شما را نسبت به بازار آگاهتر میکند. قیمت تیرآهن هاش، تیرآهن معمولی، میلگرد آجدار، میلگرد ساده، ورق سیاه و … در سالهای اخیر و خصوصا در سال 99 روند صعودی داشته است که میتوانید قیمت دقیق آنها را بهصورت روزانه در سایت تخصصی آهن و فولاد آسرون مشاهده کنید.
یکی از نکات مهم و نقطه قوت صنایع فولادی این است که بیشتر فاکتورهای اثرگذار بر تولید مقاطع فولادی از تیرآهن گرفته تا میلگرد کمتر به مسائل خارج از کشور و بینالمللی وابسته است. درعینحال ارزش دلار در مقابل ریال روند رو به رشدی دارد که خود باعث افزایش قیمت محصولات فولادی میشود. این رشد در ماههای اخیر در قیمت میلگرد، تیرآهن، لوله فولادی و … کاملا مشهود بوده است. این موارد سبب میشود که سهام شرکتهای فولادی پشتوانه محکمتری داشته باشند و در آینده با چالش کمتری روبرو شوند.
همچنین با ورود سرمایهگذاران جدید در صنعت فولاد، سهامداران عمده میتوانند هزینهای که صرف ساخت واحدهای صنعتی کردهاند را دوباره به دست آورده و مجموعه خود را گسترش دهند که این مسئله نیز میتواند به افزایش ارزش سهام کمک سایه پارامترهای ریسکی در بورس کند.
میتوان امیدوار بود که پس از اتمام همهگیری ویروس کرونا و خروج کشورها از قرنطینه، صنایع وابسته به فولاد رونق گرفته و نیاز به فولاد در بازار جهانی بهشدت افزایش یابد. این در حالی است که قیمت فروش مقاطع فولادی ایران ازجمله قیمت تیرآهن، قیمت میلگرد و قیمت ورق فولادی همواره در بازار بینالمللی در مقایسه با سایر کشورها رقابتی بوده است و میتوان برای شرکتهای فولادی ایران جایگاه خوبی را در این بازار متصور شد. تجربه نیز سایه پارامترهای ریسکی در بورس ثابت کرده که بهطورمعمول خریداران فولاد در بازار جهانی، فرصت خرید از شرکتهای ایرانی را از دست نمیدهند؛ بنابراین در صورت وقوع این رخدادها در آیندهای نهچندان دور میتوان رشد بیشتری را برای سهام شرکتهای فولادی انتظار داشت.
سقوط بورس ایران | دلایل سقوط بورس در سال 99
سقوط بورس ایران با توجه به رشد چشم گیری که طی سه سال اخیر داشت، امری محتمل و ترسناک بود که مرداد ماه سال 99 تحقق یافت. بورس با تمام خوش بینی هایی که نسبت به ادامه روند صعودی و شاخص های 3 یا حتی 5 میلیونی داشت، نتوانست حمایت 2 میلیون واحد را برای خود حفظ و تثبیت نماید و در نهایت در یک روند نزولی قرار گرفت، تا جایی سایه پارامترهای ریسکی در بورس که برای سقوط بورس ایران حدود شاخص 1 میلیون و 500 هزار تایی را متصور بودند ولی شاخص تا حدود بسیار پایین تری اقدام به پیش روی کرد و سرمایه سهامداران بعضا تا 80 درصد کاهش یافت که بسیار وحشتناک است. سرانجام حباب بورس که مکرر عنوان میشد، ترکید و شاهد سقوط بورس ایران بودیم. حال اینکه چه افرادی دوست داشتند شاخص بورس بریزد و یا به صورت کلی دلایل سقوط بورس در سال 99 چه بود را سعی داریم در این مطلب عنوان کنیم.
دلایل سقوط بورس ایران
همان طور که میدانید، شاخص کل بورس ایران اوایل تا اواسط سال 99 از نظر تکنیکال رشد داشت و به اَبَرکانال ۲ میلیون واحد رسید که از نظر فعالان بازار سرمایه یک رقم دارای مقاومت روانی است، به ویژه که شاخص کل بورس تا ۲ میلیون و ۸۰ هزار واحد افزایش یافت، ولی نتوانست خود را در این قله تثبیت کند. با این وجود بازار برای برخی به خصوص افرادی که در قیمت های پایین سهام خریداری کرده بودند، سودده بود ولی از سود آن ها تا حدود بسیار زیادی کاسته شد. مگر آنهایی که در قله خرید کرده بودند که متحمل ضرری حدود 40 تا 70 درصد شدند!
شاید بتوان بی اعتماد شدن مردم به بورس و حرف های دولت را از بزرگترین دلایل بورس ایران دانست. البته که این بی اعتمادی را دولت به صورت خودخواسته در دل سهامداران انداخت تا بتواند به وسیله خود افراد و فروش های بی امان آن ها روند صعودی شاخص بورس را به نزولی تبدیل کند و با وجود ورود سهامدارانی که آگاهی مناسبی از بورس و سرمایه گذاری نداشتند، این فرآیند تسهیل شد و بورس به این وضعیت درآمد. البته ناگفته نماند که در مسیر نزولی کردن دستوری بازار بورس، سازمان بورس، دولت و نهادهای ناظر از هیچ تلاشی برای دامن زدن به ضررهای سهامداران دریغ نکردند و سعی کردند تا جایی که می شود به روند نزولی بازار بورس و کاهش ارزش سهام های مختلف دامن بزنند. در ادامه به برخی از این دلایل خواهیم پرداخت که واقعا جای تاسف دارد!
ماجرای عجیب دارا دوم یا همان پالایش!
با لغو عرضه این صندوق ETF و ناهماهنگی دو وزارتخانه اقتصاد و نفت شاهد افت بازار بودیم، در حالی که عرضه صندوق های دارا دوم و سوم مصوبه هیئت وزیران را دارند و لازم الاجرا هستند! نهایتا قرار شد صندوق دارا دوم اوایل شهریور عرضه شود و در اختیار عموم قرار گیرد، ولی به این دلیل که بازار بورس ذاتا پر ریسک است و همچنین ناهماهنگی عرضه عمومی موجب سلب اعتماد عمومی شده است و از طرفی بازار نیز برای اصلاح قیمت ها نیاز به بهانه داشت، شایعه لغو عرضه دارا دوم موجب سقوط بازار شد.
تا حدی که با انتشار خبر در همان لحظه سهام شرکت های پتروشیمی از صف خرید به صف فروش رفت و سایر سهام های بازار هم به دنبال آن به صف فروش رفتند و این صف فروش چند روزی به دلیل انتشار این خبر تشکیل شد و ادامه یافت. در چند ماه اخیر رشد روزانه ۴۰ تا ۵۰ هزار واحدی بورس به یک مطالبه و عادت روتین تبدیل شده بود و سرمایه گذاران به سقوط ۸۰ تا ۹۰ هزار واحدی در یک روز عادت نداشتند، در حالی که در سال ۹۶ شاخص کل بورس ۹۰ هزار واحد بود که به این معنی است که میزان سقوط یک روزه شاخص کل در بازار فعلی معادل شاخص کل بورس در سال ۹۶ است.
کاهش ارزش اعتباری کارگزاری ها که مانع ورود نقدینگی بیشتر شد!
در ریزش های اخیر که موجب شد تا بازار کمی از حالت تعادل خارج شود، کاهش ارزش اعتبار کارگزاری ها از ۱۵ به ۱۰ درصد نیز بی تاثیر نبود، چرا که نباید در زمانی که نیاز به ورود نقدینگی داشتیم، سازمان بورس ارزش اعتبار کارگزاری ها را کم می کرد، به این خاطر که سرمایه گذاران کمتر می توانند از اعتبار خود برای خریدهای غیرنقدی استفاده داشته باشند ولی خب همان طور که گفتیم سیاست های دستوری موجب شده بود که از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به بورس فروگذار نباشند.
نمادهای غیر شاخص ساز ۲۰ روز است که در اصلاحند ولی زیر سایه رشد شاخص کل دیده نشدند!
جالب است بدانید که دلیل بالا بودن شاخص در یکی دو ماه اخیر، استقبال از خرید سهام نمادهای فولادی، پالایشگاهی و خودرویی بود. در واقع از ابتدای مرداد عملا بسیاری از شرکت های کوچک و نمادهای غیرشاخص ساز، روند اصلاح جزئی را شروع کرده بودند و حتی در برخی موارد اصلاح قیمت ها به ۴۰ تا ۵۰ درصد قیمت واقعی ارزش سهام، انجام شد، ولی از آنجایی که در سایه رشد شاخص کل بورس قرار داشتند، این ریزش ها دیده نمی شد.
شایعه سود ۲۲ درصدی سپرده های بانکی که به ریزش شاخص دامن زد!
یکی از اشتباهات رئیس کل بانک مرکزی عدم شفافیت فحوای کلام خود درباره برنامه های آتی بانک مرکزی در یادداشت اینستاگرامی اخیرش بود؛ وی اشاره کرد که نرخ سود سپرده بانک ها نزد بانک مرکزی یک درصد افزایش یابد؛ این موجب شد برخی این طور برداشت کنند که شبکه بانکی می تواند تا ۲۲ درصد به سپرده های مردم سود بدهد و یکی از دلایل ریزش دو روز اخیر بورس، یادداشت رئیس کل بانک مرکزی بود، در حالی که رئیس کل بانک مرکزی باید به صورت شفاف نرخ سود را اعلام می کرد.
بازار داغ اوراق سلف نفتی و نقش آن ها در التهاب بازار!
از علت های دیگر ریزش های روزهای اخیر بورس ، موضوع انتشار اوراق سلف نفتی است. هرچند چندی پیش اعلام شد که عرضه این اوراق فعلا متوقف شده، ولی انتشار اخبار در خصوص عرضه اوراق سلف در ریزش بازار تأثیرگذار بود؛ به صورت کلی این عامل هم در ایجاد روند اصلاحی بازار تاثیرات زیادی داشت.
آزادسازی سهام عدالت و فروش های بی وقفه و زیاد بانک ها در روزهای مثبت!
یکی از چالش های اولیه بورس تهران در بهار امسال موضوع ازاد سهام عدالت بود. طبق سازوکار طراحی شده در سازمان خصوصی سازی و ستاد ازاد سازی سهام عدالت در وزارت اقتصاد تقریبا نیمی از 49 میلیون مشمول سهام عدالت روش مستقیم را انتخاب کردند. بدین ترتیب با دستور روحانی در مرحله اول امکان فروش 30 درصد سهام عدالت برای سایه پارامترهای ریسکی در بورس این افراد فراهم شد. با توجه به اینکه شاخص بورس در ان مقطع در مسیر صعودی قرار داشت استقبال چندانی از آن به عمل نیامد. چندی بعد رییس جمهور دستور ازاد سازی 60 درصد سهام عدالت را صادر کرد.
این بار موضوع دارای پارامترهای جدیدی شده بود. کم کم بورس در مسیر نزولی خود تثبیت شد و مشمولان با توجه به امکان فروش 60 درصد سهام خواستار عرضه آن شدند. وزارت اقتصاد که حالا در شرایط نامتعادلی قرار گرفته بود، برای ایجاد ثبات و جلوگیری از عرضه های ابشاری سهام عدالت، هرگونه عرضه سهام را به بازار بلوکی منتقل کند. بررسی ها نشان میدهد این روش ان طور که باید و شاید موثر نبوده و وزارت خانه متولی نتوانتسه اولا پیش بینی مشخصی از وضعیت عرضه سهام عدالت داشته باشد و در ثانی نظارت موثری در عرضه بلوکی این سهام نیز با ابهاماتی همراه بود و عرضه های رگباری در روزهای حساس که چشم مردم به برای تعیین روند آینده بورس و تصمیمات خود به بازار بود، باعث بی رمقی بیشتر و افزایش عرضه در سهام های بزرگ و شاخص ساز و به تبع آن سهام های کوچک و کل بازار شد.
رفتار حقوقی ها در زمان هایی که بسیار مهم و حساس بود!
جالب است بدانید که رفتار های حقوقی های سهم های مختلف، به خصوص سهام هایی که چشم سهامداران به آن ها بود مانند خودرو، فولاد، فملی، خساپا، شبندر، شپنا و … بسیار جالب بود! سهمی که چندین روز صف فروش بود و به تازگی صف فروش آن برداشته می شد، سهامدار حقوقی تا حجم تقاضا رو میدید، شروع به عرضه های رگباری با حجم زیاد می کرد و روند سهم را برای چندین روز دیگر نزولی نگه می داشت که واقعا جای تاسف دارد.
زمان که در بازه های زمانی حساس بازار بورس هستیم، رفتارهای اشتباه اینچنینی می تواند ضربه بسیار محلکی به بدنه بازار بورس و سهام های مختلف و حتی بنیادی وارد کند، تا جایی که مردم حاضر بودند سهام های بنیادی و بسیار قوی خود را در روند صعودی قوی بازار دلار با قیمت هایی بسیار پایین به فروش برسانند و به نوعی فقط از سهم و یا حتی بازار خارج شوند!
عدم توقف سهام هایی که 20، 50 یا بیشتر ریزش داشته اند توسط نهاد ناظر بازار!
در مورد نقشی که نهاد ناظر می توانست در جلوگیری از ریزش شاخص داشته باشد می توان گفت که؛ متأسفانه نهاد ناظر بازار وقتی که برخی نمادها بین ۱۰ تا ۲۰ درصد رشد منفی داشتند، معاملات را متوقف نکرد، در حالی که در چند روز اخیر بسیاری از معاملات مشمول مصوبه هیئت مدیره سازمان بورس مبنی بر لزوم توقف معاملات در زمانی که کاهش ۲۰ درصدی ارزش نمادها رخ می دهد، بودند.
جالب است بدانید که همین نهادهایی که بعضا وجود خارجی ندارند و بعضی وقت ها هم تصمیمات عجیبی می گیرند، در زمان صعود بازار برای سهام های مختلف که بیشتر از 20 و 50 درصد رشد داشته باشند، وجود خواهند داشت و رسیدگی خواهند کرد و حتی در روند بازگشایی سهام هایی که بیشتر از 50 درصد نوسان مثبت داشته و باید بدون دامنه نوسان باز شوند، دخالت می کنند ولی در این بازه زمانی هیچ حرف یا تصمیمی از این دسته از افراد شاهد نبودیم!
اشتباه عجیب کارگزاری ها در عرضه سنگین شرکت های سهام عدالت استانی!
چندی سایه پارامترهای ریسکی در بورس پیش برخی شرکت های سهام عدالت استانی در بورس عرضه و فروش آنها به کارگزاری ها واگذار شد؛ کارگزاری ها نیز متأسفانه آداب معاملات بازار را رعایت نکردند و عرضه سهام نمادهای شاخص ساز که در زیرمجموعه سهام های عدالت قرار داشت موجب اصلاح قیمت ها شد و صف فروش گسترده ای برای این نمادها را شاهد بودیم. به شکلی که چندی پیش برخی نمادها بخصوص نمادهای خودرویی که صف خرید برایشان تشکیل شد، با اقدام این کارگزاری ها سایه پارامترهای ریسکی در بورس ناگهان به صف فروش سنگین تبدیل شدند و این امر هم در سقوط بورس ایران در سال 99 اثرات مخرب داشت.
داستان همیشگی اختلال در هسته معاملات در زمان های مشخص!
به دلیل اختلال های مداوم و سایه پارامترهای ریسکی در بورس بعضا در زمان های مشخص هسته معاملات، کمتر شاهد معامله های روان و روتین هستیم و سفارش گیری ها با تأخیر انجام می شود در نتیجه هنگام خرید، سقف قیمت و هنگام فروش کف قیمت در سامانه درج می شود. نتیجه آنکه برای یک نماد هم کف قیمت خورده می شود و هم سقف قیمتی. بنابراین تعادل معاملات به هم خورده و عملا رقابت خریداران و فروشندگان سهام دچار مشکل خواهد شد. تا جایی که گذارش شده است سفارشات خرید و فروش تا 20 دقیقه دیرتر ارسال می شدند و بعضا امکان ویرایش سفارش وجود نداشت و سهامداران تا به خودشان می آمدند، سهم صف فروش می شد.
خلاصه مطلب و کلام پایانی
از دلایل سقوط بورس ایران می توان موارد زیر را به صورت خلاصه عنوان کرد :
1) عرضه های اولیه بیش از حد و بی سابقه در بازار بورس و فرابورس ایران.
2) بسته نشدن نمادهایی که بیش از ۵۰ درصد در بورس و ۲۰ درصد در فرابورس ارزش خود را از دست داده بودند.
3) کاهش شدید اعتبارات کارگزاری ها به وسیله ابلاغیه های سازمان که منجر به فشار فروش برای تسویه اعتبارات گردید.
4) فروش های هیجانی حقوقی های بازار در نمادهای مختلف حتی در صف فروش سهم ها انهم بعد از حتی ۳۰ درصد ریزش قیمت ها.
5) ابلاغ مصوبه سازمان در خصوص نصاب سرمایه گذاری صندوق های سرمایه گذاری با درامد ثابت که موجب ایجاد فشار فروش روی سهم ها شد.
6) تایید ها و تکذیب های پیاپی برای عرضه صندوق های ای تی اف دولتی منجمله صندوق گروه پالایشی که موجب از بین رفتن اعتماد در بین فعالین بازار گشت.
7) آزاد سازی سهام عدالت در نماد های دولتی و شاخص ساز و عرضه غیر اصولی به صورت عرضه خرد در بازار که باعث فشار فروش سنگین و شکست حمایت ها شد.
8) عدم انسجام کافی در میان مسئولین سازمان و حقوقی های بازار و صندوق های حامی بازار که حمایت از سهم های بازار را به طور خیلی ضعیف و ناهماهنگ انجام دادند.
9) قطعی های شدید و عدم سفارش گیری و یا تاخیر های نیم ساعته در سفارش گیری معامله گران که موجب عدم تعادل بازار و ایجاد عدم تصمیم گیری صحیح سهامداران گردید.
10) مجاز و متوقف نمودن معامله های سهم های مختلف بازار در طول ساعات بازار با بهانه کنترل ترافیک ورودی سفارش ها و کنترل هسته معاملات که باعث سردرگمی و بی سایه پارامترهای ریسکی در بورس اعتمادی شد.
اما همچنان سوال اصلی این است که ضرر سهامداران و آب رفتن سرمایه آن ها برای دولت اهمیتی دارد یا خیر؟ شما در بخش دیدگاه ها به این سوال پاسخ دهید.
در انتها امیدوارم از این مطلب که در خصوص سقوط بورس ایران در سال 99 تهیه شده بود، نهایت استفاده رو برده باشید.
همین طور اگر سوالی درباره دلایل سقوط بورس داشتید، حتما از طریق بخش ارسال دیدگاه ها برای ما ارسال کنید تا پاسخ دهم.
دیدگاه شما