Divergence یکی از کاربردهای متداول بسیاری از انديكاتور های تكنيكال، و البته در درجه اول اوسبلاتورها است.
آموزش اندیکاتور حجم OBV در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال در بورس دارای ابزارها و اندیکاتورهای مختلفی است که هرکدام از آنها میتواند دادههای مهم و تأثیرگذاری را به تحلیلگران بازار بدهد. دادههایی که اندیکاتورها میدهند، در تشخیص روند و بررسی سیگنال خرید و فروش انواع سهام، کاربرد زیادی دارند. اندیکاتور حجم (OBV) یکی از انواع اندیکاتورهای مهم در بازار سرمایه محسوب میشود که در این مقاله سعی میکنیم تا به بررسی این اندیکاتور و نحوه معامله توسط آن، بپردازیم و مطالبی که در ادامه قصد داریم به آنها پرداخت کنیم:
اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) چیست؟
کاربرد اندیکاتور OBV
استراتژی اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال
فرمول محاسبه OBV
مثالی از محاسبه OBV
محدودیتهای اندیکاتور OBV
آموزش اضافه کردن اندیکاتور حجم و تنظیمات آن در پنل اکسیر اقتصاد بیدار
اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) چیست؟
اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) که مخفف کلمه انگلیسی On-Balance Volume میباشد، یک اندیکاتور تکنیکال از نوع مومنتوم است که جریان حجم در سهام مختلف را میسنجد و از آن برای پیشبینی تغییرات قیمتی بعدی استفاده میکند.
اندیکاتور OBV اولین بار توسط جوزف گرانویل ( Joseph Granville ) طراحی شد و کار آن اینست که تغییرات حجم در سهام را بر اساس حرکت قیمتی سهم بسنجد تا بتواند برای حرکت بعدی، پیشبینی کند.
تغییرات حجم در معاملات بورس، از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین خاطر استفاده از این اندیکاتور میتواند پارامتر مهمی را در بازار مورد بررسی قرار بدهد چرا که به عقیده بسیاری، حجم میتواند نیروی محرک بازار باشد و تغییرات آن بسیار حائز اهمیت است.
کاربرد اندیکاتور OBV
- همواره رابطهای بین حجم معاملات و قیمت سهام وجود داشته است که برای اکثر معاملهگران از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. در بسیاری از مواقع، افزایش حجم در معاملات سهام، میتواند نشاندهنده حرکتی مثبت یا منفی در روند سهام باشد. اندیکاتور OBV در تشخیص تغییرات حجم نسبت به حرکت قیمتی سهام کاربرد مؤثری دارد. برای مثال زمانی که به یکباره حجم معاملات سهمی افزایش پیدا میکند، ممکن است حقوقیها و صندوقهای مالی در حال خرید سنگین سهم هستند که شناسایی آن میتواند روند مثبتی را در روزهای آتی برای سهم پیش بینی کند. این امکان وجود دارد که با تغییرات حجم معاملات، پول هوشمندی وارد سهم شده است و قصد افزایش قیمت سهم را دارد. اندیکاتور حجم تعادلی در این مواقع، این تغییرات حجم را با حرکت مومنتوم قیمتی سهم میسنجد و دادههای مؤثری را به تحلیلگران میدهد.
- اندیکاتور OBV همچنین میتواند برای تشخیص روند جدید مورد استفاده قرار بگیرد. در این حالت اگر OBV سقفهای بالاتر را نشان دهد، یک کانال صعودی قیمت خواهیم داشت و برعکس اگر OBV کفهای جدید ایجاد کند، احتمال شکلگیری کانال نزولی در روند سهم، افزایش مییابد.
استراتژی اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال
ساختار کار اندیکاتور OBV به این صورت میباشد که هنگامی که قیمت سهام نسبت به روز قبل با قیمت بالاتری بسته شود، OBV ، صعودی خواهد بود و حجم مثبت در نظر گرفته میشود. به همین ترتیب زمانی که قیمت سهام نسبت به روز قبل با قیمت پایینتری بسته شود، OBV نزولی و حجم منفی در نظر گرفته میشود. مجموع تمام حجم مثبت و منفی در سهم، خط OBV را تشکیل خواهد داد.
به عبارتی برای استراتژی معاملاتی مناسب با استفاده از اندیکاتور OBV ، زمانی که این اندیکاتور، صعودی باشد، نشان از فشار حجمی مثبت دارد که میتواند به صعود نمودار قیمت منتهی شود. همچنین، در صورتی که OBV نزولی باشد نشان از فشار حجمی منفی دارد که میتواند حاکی از نزول نمودار قیمت در آینده باشد .
بنابراین بهتر است در حجم مثبت خریدار و در حجم منفی فروشنده سهام باشید تا از منطق استراتژی بهتری استفاده کنید.
باید توجه داشت که زمانی که قیمتها در حال افزایش هستند و حجم معاملات هم در حال زیاد شدن، این موضوع نشانهای از تأیید روند صعودی در سهم میباشد .
خط OBV و نیز روند OBV ، در استراتژی معاملاتی نقش مؤثری دارد. همواره باید برای OBV روندی را مشخص کرد و نسبت به روند کنونی آن با روند نمودار قیمتی مقایسه کرد. همچنین در این حالات، سطوح حمایتی ومقاومتی نمودار را نیز باید مورد ارزیابی قرار داد. در صورت شکسته شدن این سطوح، روند OBV میتواند دست خوش تغییر شود. این شکسته شدن روند میتواند با تغییرات حجم در ارتباط باشد و شاهد تغییر در حجم نیز باشیم.
فرمول محاسبه OBV
در محاسبه OBV ، پارامترهایی مانند سطح OBV قبلی و مقدار آخرین حجم معامله ( Volume )، دخیل هستند. در این حالت، فرمول محاسبه OBV به شکل زیر مطرح میشود.
اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت قبلی باشد:
OBV = OBVprev + Volume
اگر قیمت بسته شدن برابر با قیمت قبلی باشد:
OBV = OBVprev + 0
اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت قبلی باشد:
OBV = OBVprev – Volume
حجم تعادلی مجموع کل حجم معاملات حال حاضر یک دارایی را نشان داده و مشخص میکند که آیا این حجم در حال خروج یا ورود به یک سهام است .
مثالی از محاسبه OBV
حالا در مثالی میخواهیم محاسبه OBV را بیان کنیم. فرض کنید سهمی در معاملات خود، دادههای زیر را در روزهای مختلف ثبت کرده است:
روز اول: قیمت بسته شدن برابر است با 20000 ریال، حجم مساوی است با 360000 سهم
روز دوم: قیمت بسته شدن برابر است با 20105 ریال، حجم مساوی است با 400000 سهم
روز سوم: قیمت بسته شدن برابر است با 20117 ریال، حجم مساوی است با 370000 سهم
روز چهارم: قیمت بسته شدن برابر است با 20100 ریال، حجم مساوی است با 420000 سهم
روز پنجم: قیمت بسته شدن برابر است با 20050 ریال، حجم مساوی است با 350000 سهم
روز ششم: قیمت بسته شدن برابر است با 20075 ریال، حجم مساوی است با 450000 سهم
روز هفتم: قیمت بسته شدن برابر است با 20090 ریال، حجم مساوی است با 470000 سهم
روز هشتم: قیمت بسته شدن برابر است با 20090 ریال، حجم مساوی است با 310000 سهم
حالا روزهایی که در آن قیمت بسته شدن نسبت به روز قبل بیشتر است را مشخص میکنیم. در این مثال روزهای دوم، سوم، ششم و هفتم، نسبت به روز قبل، قیمت بالاتری را ثبت کردهاند. پس به حجم تعادلی اضافه میشوند.
در عوض روزهای چهارم و پنجم، قیمت بسته شدن کمتر از روزهای قبل خود بودهاند، پس حجم تعادلی از آنها کسر میگردد.
طبق فرمول، OBV به شکل زیر محاسبه خواهد شد:
روز دوم: 360000 + 0 = 360000
روز سوم: 400000 + 360000 = 760000
روز چهارم: 760000 – 420000 = 340000
روز پنجم: 340000 – 350000 = -10000
روز ششم: 450000 – 10000 = 440000
روز هفتم: 470000 + 440000 = 910000
روز هشتم: 910000 + 0 = 910000
محدودیتهای اندیکاتور OBV
- همواره باید در نظر گرفت که سیگنالی که از سمت OBV صادر میشود ممکن است بخاطر عواملی دارای خطا و اشتباه باشد چرا که محدودیتهای استفاده از MACD این اندیکاتور بر اساس دادههایش سیگنال صادر میکند و توضیحی در قبال آن ندارد و بعضاً سیگنال آن میتواند کاذب باشد.
- تنها بسنده کردن به اندیکاتور OBV منطقی نیست و نباید آن را به عنوان استراتژی اصلی معاملاتی قرار داد و حتماً با دیگر اندیکاتورها نیز باید مقایسه شود.
- در صورت کاهش یا افزایش چشمگیر حجم معاملات در یک روز مشخص، احتمال دارد اندیکاتور برای مدتی ناکارآمد شود. مثلاً ممکن است افزایش یکباره حجم معاملات ناشی از اخبار و شایعات از طرف شرکت باشد و یا حقوقیهای سهم، دست به اقداماتی زده باشند اما در واقع اهمیتی به روند بعدی سهم نداشته باشد.
آموزش اضافه کردن اندیکاتور حجم و تنظیمات آن در پنل اکسیر اقتصاد بیدار
برای به کارگیری از ابزارهای تحلیل تکنیکال باید از پلتفرمهای بخصوص آن استفاده کرد. برای تحلیل تکنیکال میتوان از پنل اکسیر کارگزاری اقتصاد بیدار نیز استفاده نمود. در این پنل، برای هر سهمی که میخواهید، نمودار قیمتی آن را مشاهده کنید، کافی است از طریق ورود به پنل اکسیر، چارت هر سهم را از قسمت مربوطه انتخاب کنید تا نمودار قیمتی آن را رویت کنید. با ورود به پنل، ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل رسم خط روند، رسم کانال و محدودیتهای استفاده از MACD چنگال، دیده میشود. همچنین در قسمت منو میتوان گزینه اندیکاتورها را انتخاب کرده و تمامی اندیکاتورهای تکنیکال را مشاهده کنید. در قسمت اندیکاتورها، گزینه اندیکاتور حجم OBV را انتخاب میکنید تا در قسمت پایینی نمودار سهم، اندیکاتور اضافه شود.
این پنل همچنین قابلیت اضافه کردن اندیکاتورهای دیگر مثل میانگین متحرک، RSI ، MACD را دارد که در کنار اندیکاتور حجم بتوان تحلیل خود را پیش ببرید.
جمعبندی
در حال حاضر معاملهگران زیادی هستند که از اندیکاتور حجم برای تحلیل روند حرکتی سهام مورد نظر خود استفاده میکنند. اندیکاتور OBV با شناسایی تغییرات حجم در معاملات، میتواند عملکرد سهام از لحاظ حجم را مورد بررسی قرار بدهد. اندیکاتور OBV میتواند با سنجش میزان تغییرات حجم بر اساس حرکت قیمتی سهم، فشار خرید یا فروش سهام را اندازه گیری کند و طبق آن برای روند بعدی سهم پیشبینی داشته باشد. به طور کلی بهتر است این اندیکاتور در ترکیب با اندیکاتورهای قدرتمند دیگر بررسی شود تا نتیجه درستتر و منطقیتری داشته باشد.
ما در این مقاله سعی کردیم تا در مورد ساختار این اندیکاتور و استراتژیهای معاملاتی با استفاده از دادههای OBV بحث کنیم و کاربردهای آن و نحوه محاسبات آن را شرح دهیم.
کارگزاری اقتصاد بیدار با سابقه طولانی در بازار بورس، خدمات آموزشی خود را در تحلیل تکنیکال به علاقهمندان این حوزه ارائه میدهد و برای کسب اطلاعات میتوانید با دفاتر کارگزاری در تماس باشید.
همه آن چیزی که در مورد فیبوناچی زمانی باید بدانیم
در بازار بورس همواره اصطلاحاتی مورداستفاده قرار می گیرد که هرکدام در شناخت بهتر ما و کسب آگاهی ما از شرایط بازار کمک بسزایی میکنند. در تحلیل تکنیکال ابزارهای مهمی وجود دارند که طبق آنها میتوان داده های موثری را برای تحلیل انواع سهام به دست آورد. فیبوناچی زمانی یکی از همین ابزارهای کاربردی در تحلیل سهام میباشد. به همین منظور در این مقاله سعی داریم تا به تعریف و توصیف مفهوم فیبوناچی زمانی بپردازیم و عنوانهایی که در ادامه به شرح و بسط آنها خواهیم پرداخت:
فیبوناچی زمانی چیست؟
نحوه محاسبه فیبوناچی محدودیتهای استفاده از MACD زمانی
تحلیل فیبوناچی زمانی
محدودیت استفاده از فیبوناچی زمانی
نحوه استفاده و کشیدن فیبوناچی زمانی
معرفی ابزار فیبوناچی زمانی در داینامیک تریدر
فیبوناچی زمانی چیست؟
فیبوناچی زمانی یک شاخص فنی بر اساس زمان میباشد که بر محور X نمودار عمود است. این شاخص بر اساس نوسانات بالا و پایین در نمودار مشخص میشود. فیبوناچی زمانی یا (Fibonacci Time Zones) یکی از ابزارهای تحلیل زمانی نقاط برگشت روند قیمتی در تحلیل تکنیکال است . خطوط عمود به سمت راست در حرکت میشوند و مشخصکننده مناطقی از زمان است که میتواند دچار یک چرخش مهم در نقاط بالا و پایین و یا برگشت شود.
این خطوط عمودی بر اساس اعدا فیبوناچی ریاضی بر روی نمودار قیمتی ترسیم میشوند. طبق این خطوط میتوان نقاط مهم برای برگشت و یا تغییر روند در نمودار را پیشبینی کرد.
نحوه محاسبه فیبوناچی زمانی
فیبوناچی زمانی در واقع برگرفته شده از سری عددی فیبوناچی در علم ریاضی است. این سری عددی شامل 0 ، 1 ، 2 ، 3 ، 5 ، 8 ، 13 ، 21 ، 34 ، 55 ، 89 ، 144، … است. این توالی عددی به واقع از یک الگوی ریاضی منسجم تبعیت میکند. به این صورت که هر عدد با عدد بعد از خود جمع میگردد و حاصل آن، عدد بعدی را شامل میشود.
در فیبوناچی زمانی، زمان مدنظر از خطوط عمودی، از سری همین اعداد تبعیت میکند. هنگامیکه معاملهگران، یک نقطه را برای شروع انتخاب میکنند، سری خطوط عمودی بر مبنای اعداد فیبوناچی ترسیم میشود. این خطوط بر روی نمودار، تعداد روزهای آتی را مشخص میکنند که بر اساس آنها میتوان روند سهام را تحلیل کرد.
تحلیل فیبوناچی زمانی
بعد از تعیین نقطه شروع و شناسایی آن، تاریخ و یا دوره مشخص میشود بهطوریکه خطوط عمودی بر اساس اعداد فیبوناچی، دورههای زمانی را از سمت راست معین میکنند. خط عمودی اول بعد از نقطه شروع و سپس خط بعدی به معنی دو دوره بعد، لحاظ میشوند و همینطور تا اعداد بالاتر ادامه پیدا میکنند.
در تحلیل فیبوناچی زمانی به طور معمول، چند خط عمودی نزدیک به نقطه شروع چندان اهمیتی ندارد و هرچقدر از نقطه شروع فاصله داشته باشیم، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
مناطق فیبوناچی زمانی به تحلیلگران این امکان را میدهند که پس از یک نوسان کم یا زیاد، میتواند یک نوسان کم یا زیاد دیگر در دورههای بعدی از نقطه شروع اتفاق بیفتد. به عبارتی نواحی فیبوناچی زمانی، خبر از یک تغییر روند، چرخش زیاد یا کم، میدهند. این دورهها همانطور که در قسمتهای قبل اشاره شد، طبق اعداد فیبوناچی و نسبت به نقطه شروع تعیین میشوند.
برای تحلیل نمودار انواع سهام، میتوان از مناطق فیبوناچی زمانی استفاده کرد. در این حالت زمانی که قیمت سهام به منطقهای از حمایت و یا منطقه فیبوناچی زمانی نزدیک میشود و همزمان قیمت سهام رو به افزایش است، اعتبار تحلیل بالا میرود و میتوان مطابق آن نقطههای مهمی برای ورود یا خروج سهم مشخص کرد.
محدودیت استفاده از فیبوناچی زمانی
پیداکردن نقطه شروع برای تعیین تاریخ و دوره، بیشتر از هر چیزی یک مؤلفه ذهنی به شمار میرود. بسیاری از تحلیلگران به میزان شناخت و تجربه خود، مناطق فیبوناچی را نسبت به نقطه شروع تعیین میکنند و این باعث به وجود آمدن محدودیتها و محدودیتهای استفاده از MACD یا اشتباهات احتمالی میشود. همچنین مناطق فیبوناچی زمانی اطلاعات دقیقی در مورد چگونگی حرکت قیمتی و دوره دقیق تغییرات نقطه عطف نمی دهند و باعث میشود تا تریدرها در استفاده از این ابزار با چالش هایی مواجه شوند؛ بنابراین تشخیص، دقت و اعتبار تحلیل در این مورد، دشوار به نظر میرسد. از همین رو در کنار استفاده از ابزار فیبوناچی زمانی، باید از دیگر ابزارهای تحلیل مثل اندیکاتورها، بهره برد.
نحوه استفاده و کشیدن فیبوناچی زمانی
همانطور که در بخشهای قبل مطرح شد، برای ترسیم فیبوناچی زمانی، نیاز به تعیین نقطه شروعی در نمدار داریم که مطابق با آن، خطوط عمودی متناظر با اعداد فیبوناچی، ترسیم شود. برای شروع رسم فیبوناچی، ابتدا نقاط دو قله را در نمودار قیمتی مشخص میکنیم و برابر با 0 و 1 در نظر میگیریم. سپس خطوط بعدی به ترتیب بر اساس اعداد سری فیبوناچی به شکل خطوط عمودی از سمت راست نمودار ترسیم میشوند.
برای کشیدن فیبوناچی زمانی، نیاز به یافتن این ابزار در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال دارید. مطابق شکل زیر در متا تریدر، با انتخاب ابزار فیبوناچی زمانی، میتوانید بعد از معین کردن نقطه شروع برای رسم مناطق فیبوناچی، خطوط عمودی و نواحی مهم فیبوناچی را حول آن ترسیم کنید.
طبق این شکل، ابتدا لازم است که یک روند نزولی و یا صعودی را در نمودار قیمتی مشخص کنیم و سپس گزینه منطقه زمانی فیبوناچی را برای ادامه کار خود، انتخاب کنیم.
معمولاً برای تعیین نقطه شروع، از دو قله و یا دو کف در نمودار به منظور یافتن نقطه 0 و 1، استفاده میشود. با ترسیم خطوط دیگر طبق نشانگر، میتوان تغییر روند در نمودار را در بازههای زمانی مختلف مشاهده کرد.
معرفی ابزار فیبوناچی زمانی در داینامیک تریدر
یکی از نرمافزارهایی که میتوان با استفاده از آن ابزار فیبوناچی زمانی را فعال و طبق آن تحلیل کرد، داینامیک تریدر میباشد. این نرمافزار تحلیل، دو ابزار برای تحلیل زمانی دارد. در ابزار اول، ما نیاز به سهنقطه یا پیوت برای ترسیم خطوط فیبوناچی، داریم.
نسبتهای زمانی (TCR:time cycle ratio) و ریتریسمنت زمانی داخلی و خارجی، از کاربردهای مهم در ترسیم فیبوناچی زمانی در داینامیک تریدر به شمار میرود. برای رسم خطوط مهم فیبوناچی زمانی باید از فیبوناچی دو نقطهای یعنی سقف - کف و کف - سقف، استفاده کرد که طبق نسبتهای زمانی مشخص میشوند. در صورت صعودی بودن روند، میتوان به منظور بررسی حمایتهای آن، این ابزار را استفاده کرد.
استفاده از کف و سقف در ترسیم این خطوط، برای بهدستآوردن زمان مناسب کفها و سقفهای بعدی نمودار و تعیین نقاط ورود و خروج، از اهمیت زیادی برخوردار است. ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که در رسم فیبوناچی زمانی در داینامیک تریدر، بازهم تعیین نقطه شروع برای ترسیم و معین کردن کف و سقف نسبت به زمان شروع، در بالابردن اعتبار تحلیل نقش کلیدی و اساسی دارد.
ریتریسمنت زمانی
در قسمت قبل اشاره کردیم که ریتریسمنت زمانی از کاربردهای مهم در استفاده از ابزار فیبوناچی زمانی میباشد که به صورت دونقطهای کف -سقف، تعیین میگردد. طبق تعریف، ریتریسمنت زمانی، به دو حالت داخلی و خارجی تقسیم میشود. در ریتریسمنت داخلی، سطوح فیبوناچی در روند اصلاحی، برای تشخیص نقاط محتمل اصلاح، کاربرد مهمی دارد. هر نمودار معمولاً بعد از یک روند صعودی، وارد فاز اصلاحی میشود. درصد اصلاح در این مورد حائز اهمیت است. به این ترتیب در فاز اصلاحی، نسبتهای زیر 100، در ریتریسمنت داخلی و نسبتهای بالای 100، برای ریتریسمنت خارجی مورداستفاده قرار میگیرند.
در ریتریسمنت زمانی خارجی، در نسبتهای بالای 100، مثل 8/161 و 8/261، نقاط کف و سقف تشکیل میشود.
ریتریسمنت زمانی به ما میگوید که در زمان اصلاح، در موج 1 اصلاح، آیا قدرت فروشنده به قدرت خریدار غلبه کرده است یا خیر. و همینطور برای موجهای 2 و 3 این تحلیل ادامه پیدا میکند.
پروجکشن زمانی
هر نمودار سهم در گذر زمان نوسانات مختلف و روندهای گوناگونی را پشت سر میگذارد. هر تحلیلگری در بازار برای بررسی سهام موردنظر خود نیاز به تعیین هدف قیمتی دارد. پروجکشن زمانی، به نوعی معنای تصویرکردن میدهد. به شکلی که برای مسیر بعدی نمودار قیمتی سهام، هدف مشخصی را تعیین میکند. این ابزار از سهنقطه مهم تشکیل میشود. سقف - کف - سقف یا بالعکس کف - سقف - کف.
از این سهنقطه برای سنجش موقعیت چهارم و یا همان اهداف قیمتی بعدی استفاده میشود. برای مثال سهمی از نقطه A که کف محسوب میشود به سمت نقطه B که سقف بهحساب میآید حرکت میکند و سپس وارد یک فاز اصلاحی میشود تا کف بعدی خود را بسازد. پروجکشن زمانی با استفاده از ابزار فیبوناچی، میتواند برای هدف و موج بعدی سهم پیشبینی کند تا تحلیلگران برای ترید موفق از آن بهره ببرند.
جمعبندی
سرمایهگذاری در بازار بورس نیاز به کسب مهارت و آگاهی در تحلیل سهام دارد. اکثر تحلیلگران در بازار برای بررسی وضعیت روند سهام، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. ابزار فیبوناچی زمانی میتواند در تحلیل تکنیکال دادههای تأثیرگذاری را به معاملهگران بدهد. این دادهها شامل نقاط مهم در تغییر روند، ارزیابی حرکتی سهم، تعیین اهداف قیمتی و نقاط خرید یا فروش سهم، میباشد که در صورت استفاده دقیق و صحیح از فیبوناچی زمانی میتوان به آنها دستیافت.
اهمیت بالای این ابزار باعث شد تا ما در این مقاله به بررسی ساختار فیبوناچی زمانی بپردازیم و نحوه رسم آن و کاربرد آن در نرمافزارهای تحلیلی را شرح بدهیم. کارگزاری اقتصاد بیدار در این زمینه خدمات آموزشی و تحلیلی خود را پیش روی علاقهمندان و سرمایهگذاران میگذارد و امیدوار است این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته شده باشد.
هوشمندسازی روش های تکنیکال (اندیکاتورهای RSI و MACD) میانگین متحرک (MA) در بازار سرمایه محدودیتهای استفاده از MACD با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
پژوهش حاضر به مطالعه پیش بینی اندیکاتورهای RSI و MACD از روش های تکنیکال در بازار سرمایه به وسیله یشبکه ی عصبی و ارائه ی شواهدی مبنی بر رفتار آشوبناک و غیرخطی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار می پردازد. اینپژوهش با بیان پیچیدگی داخلی و تنوع ساختار بیرونی سیستم قیمت سهام، به تجزیه و تحلیل اصول پیش بینی سهاممبتنی بر شبکه ی عصبی BP پرداخته و یک مدل پیش بینی بازار سهام با استفاده از شبکه عصبی برگشتی و توپولوژی هایشبکه، اصول تعیین لایه های پنهان، انتخاب و پیش تیمار داده های نمونه و تعیین پارامترهای اولیه ارائه می دهد. با استفادهاز الگوریتم شبکه عصبی، میزان خطای اعتبارسنجی کمترین مقدار می شود تا شرط توقف برقرار شود. آزمایش شبیه سازیبراساس شاخص نماینده ای از بازار بورس تهران (بانک پاسارگاد) از طریق آموزش بر انتخاب نمونه ها و مدل پیش بینی،نشان می دهد که این الگوریتم می تواند در پیش بینی کوتاه مدت و میانمدت نتیجه بهتری نشان دهد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
دانشکده ی فنی و مهندسی، گروه برق کنترل، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
دانشکده ی مهندسی برق و کامپیوتر، گروه مهندسی کنترل، دانشگاه تبریز
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال برای معاملات فارکس
واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال چیست به چه دردی میخورد؟ برخی از تریدرها در فارکس ، از واگرایی ها به عنوان تنها راه نجات در تحلیل تکنیکال یاد می کنند. باقی معامله گرهای فارکس ، واگرایی را الگویی غیر قابل استفاده و به درد نخور می دانند. واقعیت چیزی بین این دو طرز فکر است. به خواندن این مقاله محدودیتهای استفاده از MACD ادامه دهید تا معامله با واگرایی در فارکس به کمک اندیکاتور ها را فرا بگیرید.
هدف از واگرایی کلاسیک این است که عدم تعادل بین قیمت و یک اوسیلاتور را نشان دهد، با این فرض که این عدم تعادل قابلیت این را دارد که روند قیمتی را تغییر دهد. اگر با واگرایی آشنا هستید پیشنهاد می کنیم اندیکاتور واگرایی یا اندیکاتور واگرایی باند بولینگر را دانلود و در متاتریدر تست کنید.
تعریف واگرایی در تحلیل تکنیکال و موارد استفاده
واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت یک سهم یا دارایی در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال حرکت میکند یا برخلاف سایر دادهها در حال حرکت است. اين مسئله هشدار می دهد که ممکن است روند فعلی قیمت تضعیف شود و در برخی موارد منجر به تغییر قیمت شود.
ما هم divergence مثبت داريم و هم منفی. مورد مثبت نشان میدهد که حرکت مثبت در قیمت دارایی امکان پذیر است. همچنين ديورژنس یا واگرایی (Divergence) منفی نشان می دهد که حرکت مثبت در این سهم یا ارز مورد نظر کمتر امکان پذیر است.
البته یک نوع واگرایی دیگری هم داریم که به جای مقایسه قیمت و یک اندیکاتور، از لحاظ زمانی این مورد را مورد بررسی قرار می دهد که به آن واگرایی زمانی گفته می شود که در مورد آن قبلا توضیح داده ایم.
Divergence به شما چه می گوید؟
واگرایی در تحلیل تکنیکال بازار ممکن است نشان دهنده یک حرکت عمده مثبت یا منفی باشد. یک divergence مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت دارایی به پایین ترین سطح خود برسد در حالی که اندیکاتوری مانند جریان پول شروع به صعود میکند. برعکس، مورد منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد خود برسد، اما داده های اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به پایین ترین حد خود برسد.
تفاوت بین واگرایی و تأیید (Divergence and Confirmation)
divergence زمانی است که قیمت و انديكاتور چیزهای متفاوتی را به معامله گر میگوید. تأیید، زمانی است که انديكاتور و حركت قیمت یا حتي چندین انديكاتور، سيگنال يكساني به معامله گر بدهند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات به تأیید نياز دارند. اگر قیمت در حال افزایش است، آنها میخواهند انديكاتورها نشان دهند که حرکت قیمت ادامه دارد.
Divergence یکی از کاربردهای متداول بسیاری از انديكاتور های تكنيكال، و البته در درجه اول اوسبلاتورها است.
برای مثال در روند زیر شما میتوانید به صورت واضح مشاهده کنید که روند اندیکاتور در Confirmation کاملا منطبق بر روند قیمت است، اما در مورد سمت چپ اینطور نیست و روند قیمت برخلاف روند سیگنالی است که اندیکاتور پیش بینی میکند.
مثال واگرایی با اندیکاتور RSI
معامله گران برای ارزیابی حرکت زیربنایی در قیمت یا برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت سهام در بازارهای مالی یا یک جفت ارز در فارکس از واگرایی استفاده میکنند. به عنوان مثال، سرمایهگذاران میتوانند اوسيلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را در نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر ارزش و قیمت در حال افزایش است و به بالاترین حد خود میرسد.
در حالت ایدهآل RSI نیز باید به بالاترین سطح خود رسد. اگر سهام در بالاترین سطح خود قرار دارد، اما RSI شروع به نزول به سمت پایین میکند، این مسئله هشدار میدهد که روند صعودی قیمت ممکن است تضعیف شود. این يك مثال از مورد منفی است. سپس معامله گر می تواند تعیین کند که آیا میخواهد از موقعیت خارج شود یا در صورت کاهش قیمت حد ضرر تعيين کند.
واگرایی مثبت وضعیت برعکس آن است. تصور کنید قیمت سهام يا نسبت يك جفت ارز در حال سقوط است در حالی که RSI با هر نوسان در قیمت پایین ترین سطح جدیدی را ایجاد می کند. ممکن است سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که پایین ترین سطح قیمت، روند نزولی خود را از دست میدهد و ممکن است به زودی روند معکوس را دنبال کند.
معاملات فارکس به کمک واگرایی MACD
همانطور که در نمودار روزانه دلار/ ین که در شکل 1 دیده می شود، این دو سیگنال واگرایی نسبتا نزدیک به یکدیگر داشته است.
برای اولین سیگنال (قرمز رنگ)، که بین نوامبر و دسامبر اتفاق افتاد، ما تقریبا یک مجموعه کامل آموزشی از واگرایی کلاسیک صعودی داریم. قیمت به شدت پایین و پایین تر می رود در حالی که هیستوگرام MACD بسیار پایین تر از حد مطلوب است. به اعتقاد طرفداران معامله با واگرایی، این نوع عدم تعادل قیمت-اوسیلاتور، تغییر روند قیمتی را پیش بینی می کند. در این مورد، محدودیتهای استفاده از MACD اصلاح قیمت باید تغییر روند به سمت بالا باشد.
این دقیقا چیزی است که مشاهده میکنید اتفاق افتاد. همانطور که در جدول فوق نشان داده شده است، قیمت در اوایل ماه دسامبر افزایش یافت و تا زمانی که در مورد دوم کامل نشد، تغییر روند اتفاق نیفتاد. اولین سیگنال واگرایی آن قدر قوی بود که حتی در داخل خود یک واگرایی کوچک دیگر نیز بوقوع بپیوست که به کمک divergence اصلی آمد تا قیمت را به راحتی به سمت بالا هل دهد.
محدودیتهای استفاده از این روش
همانطور که در مورد تمام اشکال تحلیل تكنيكال صادق است، سرمایه گذاران و معامله گران قبل از اقدام صرفا مبتني بر واگرایی باید از ترکیبی از این انديكاتور ها و سایر تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تأیید روند معکوس استفاده کنند. واگرایی در همه معکوس شدن قیمتها وجود نداشته و نخواهد داشت، بنابراین باید از انواع دیگری از روشهاي تحلیل و كنترل ریسک در کنار واگرایی استفاده کرد.
همچنین ، وقتی واگرایی رخ میدهد، به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود یا به زودی وارونه شدن اتفاق میافتد. واگرایی می تواند مدت زیادی دوام بیاورد، بنابراین اگر قیمت آنطور که انتظار میرود واکنش نشان ندهد، انجام اينكار به تنهایی میتواند ضررهای قابل توجهی برای شما به همراه داشته باشد. همچنين شما براي مطالعه بيشتر ميتوانيد به اين لينك مراجعه فرماييد.
در ادامه مطلب، ما ادامه معامله بالا را که به دلیل چندین تفاوت هیستوگرام MACD که در نمودار روزانه USD / JPY ظاهر شد، توضیح خواهیم داد که دومین ترید منجر به ضرر شد.
مثال نقض از عملکرد واگرایی در اندیکاتور
سیگنال واگرایی دوم (به رنگ آبی تیره) که بین اواسط دسامبر تا اواسط ژانویه رخ داد، را مشاهده کنید. در حالی که درست است که کنتراست بین دو قله در پایین ترین سطح هیستوگرام MACD بسیار برجسته و واضح بود، اما در قله قیمتی بعدی میبینم که این واگرایی چندان دقیق نبوده و نسبت به این حجم از تفاوت پر رنگ بین سیگنال ارسالی از اندیکاتور و حرکت قیمت با این حال چندان ریزش قیمتی قدرتمندی شاهد نبودیم.
بنابراین باید حتما توجه داشته باشید در معاملات واگرایی همیشه اگر به همین مورد اکتفا کنید به احتمال زیاد در بسیاری از موافع با مشکل مواجه خواهید پس اکیدا توصیه میکنیم از بهترین سیستم های معاملاتی فارکس و یا همان استراتژی پرایس اکشن در بازار استفاده کنید تا میزان نتیجه بخشی معاملاتتان به بالاترین حد ممکن برسد.
استراتژی ایجاد یک معامله برنده با واگرایی در تحلیل تکنیکال
بنابراین چگونه می توانیم حداکثر سود بالقوه را در یک معامله با واگرایی را حداکثر کنیم در حالی که خطرات آن را به حداقل می رسانیم؟ اول از همه، اگر چه سیگنال های واگرایی ممکن است در تمام تایم فریم ها کار کنند، اما نمودارهای بلند مدت (روزانه و بالاتر) معمولا سیگنال های محدودیتهای استفاده از MACD بهتری را ارائه می دهند.
وقتی که یک فرصت معاملاتی با واگرایی ها پیدا می کنید، همان موقع با حجم معاملاتی کوچک وارد موقعیت معاملاتی شوید. با این کار اگر معامله درست از آب درآید، شما در بهترین قیمت وارد شده اید، در غیر اینصورت تعهد بزرگی به معامله اشتباه نخواهید داشت. فقط حسابی حواس خود را جمع کنید که حد ضرر را نه آن قدر کوچک بگذارید که سریع از معامله خارج شوید و نه آن قدر بزرگ که ریسک به ریوارد معامله غیر منطقی شود.
از طرف دیگر اگر معامله موفق باشد، می توانید به اضافه کردن پله ای به حجم معامله با واگرایی خود، سود بسیار مناسبی نیز برداشت نمایید. پس در سه گام استراتژی معاملاتی را برای شما خلاصه میکنیم: اول انتخاب تایم فریم های بالاتر دوم ورود با حجم پایین همراه با ورود پله ای و سوم حد سود و ضرر منطقی!
صحبت آخر
به راحتی می توانیم بگوییم که سیگنال های واگرایی اوسیلاتورها از اعتبار خوبی برخوردار هستند، حداقل در بازار فارکس عملکرد خوبی از خود نشان می دهند. اگر به تاریخچه اخیر زوج ارزهای اصلی بازار فارکس نگاه کنید، می بینید که معمولا حرکت های بزرگ بازار فارکس از یک واگرایی نشئت گرفته اند. همین مورد می تواند دلگرمی خوبی به تریدر دهد تا با خیال راحت به معامله با واگرایی در فارکس بپردازد.
شما می توانید با دانلود اندیکاتور واگرایی و افتتاح حساب در یک بروکر فارکس ، تا زمانی که به اطمینان خاطر لازم برسید، معامله با واگرایی را در محیط آزمایشی و با پول مجازی ادامه دهید. در صورتی که سوال یا محدودیتهای استفاده از MACD ابهامی داشتید می توانید از طریق کامنت های همین صفحه به ما اطلاع بدهید!
اندیکاتور mfi – نحوه استفاده از اندیکاتور MFI در بورس
اندیکاتور ها بهترین ابزارها برای تایید سیگنال های مناسب و نقاط مناسب جهت ورود و خروج به سهم هستند. پیدا کردن بهترین اندیکاتور بورس برای نوسان گیری یکی از دغدغه های هر شخص سرمایه گذاری در بورس است. اندیکاتور mfi یکی از بهترین اندیکاتور بورسی به حساب می آید. در این مقاله قصد داریم عنوان کنیم که اندیکاتور mfi چیست و نحوه استفاده از اندیکاتور MFI در بورس به چه صورت است؟ اندیکاتور mfi یکی از گزینه های مناسب برای سیگنال گیری از سهم های مختلف در بهترین نقاط وردوی قیمت و زمانی، این اندیکاتور است که جزو بهترین اندیکاتورهای بورسی محسوب می شود. اندیکاتور MFI در کنار اندیکاتور هایی مانند؛ اندیکاتور macd ، اندیکاتور ایچیموکو ، اندیکاتور stochastic و … می توانند گزینه های مناسبی برای تایید روند و سیگنال خرید و فروش در بورس و دیگر بازارهای مالی باشند.
اندیکاتور mfi
اندیکاتور mfi اندیکاتوری است که هم از قیمت و هم از حجم معاملات به منظور محاسبه فشار خرید و فروش در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد. اندیکاتور mfi به وسیله Gene Quong و Avrum Soudack طراحی و به به جهانیان معرفی شده است و در کنار اندیکاتور RSI برای محاسبه حجم نیز کاربرد خواهد داشت. اندیکاتور mfi میزان نقدینگی در بازار را برای ما مشخص می کند. با اندیکاتور mfi قادر خواهید بود نکات مثبتی از بازار را کسب کرده و از آن ها در راستای معاملاتی بهتر کمک بگیرید. با استفاده از ابزارهایی مثل اندیکاتور mfi قادر هستید تصمیم بگیرید که چه زمانی برای ورود و خروج به بازارهای مالی مناسب است. وقتی که فشار فروش روی سهم افزایش یابد، جریان پول زیادتر خواهد شد.
نسبت جریان مثبت و منفی پول پس از آن به یک فرمول RSI متصل خواهد شد تا یک نوسان ساز به وجود آورد که بین ۰ الی ۱۰۰ در نوسان باشد. از آنجا که نوسان ساز حرکت به حجم مربوط است، MFI برای شناسایی واژگونی ها و افراط های قیمت با انواع سیگنال بهترین گزینه خواهد بود. از اندیکاتور mfi می توان همچنین برای یافتن واگرایی با شاخص قیمت هم استفاده نمود.
همین طور از اندیکاتور mfi می توان برای رسم خط روند هم کمک گرفت. در واقع وقتی که برای این اندیکاتور خط روند را رسم می کنید، قادرید در ناحیه هایی که این خط روند ها می شکند، سیگنال ورود و خروج را از این اندیکاتور دریافت کنید. در انتها باید گفت که اندیکاتور mfi به ۳ قیمت بیش خرید، بیش فروش و میانی تقسیم بندی شده است که در ادامه در خصوص با آن بیشتر توضیح خواهیم داد.
اندیکاتور mfi چیست ؟
اندیکاتور MFI یا همان Money Flow Index به معنی شاخص جریان نقدینگی می باشد. MFI در حقیقت اسیلاتوری به حساب می آید که با استفاده از قیمت و حجم معاملات طراحی شده است و اغلب به عنوان RSI وزن داده شده با حجم مورد استفاده قرار می گیرد. اندیکاتور mfi شاخص جریان نقدینگی مانند اندیکاتور ها میان ۰ الی ۱۰۰ در نوسان خواهد بود و وقتی که تقاضا افزایش یابد و قیمت زیاد شود به سمت بالا صعودی خواهد شد و همچنین وقتی که قیمت کاهش یابد، عرضه ها در بازار افزایش خواهد یافت و این خط به سمت پایین نزولی خواهد شد.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
این نکته را در خاطر داشته محدودیتهای استفاده از MACD باشید که اندیکاتور mfi درست ماننند اندیکاتور RSI عمل می کند و تنها تفاوت محاسبه ای آن در استفاده از حجم در فرمول آن ها خواهد بود. در خصوص با RSI باید گفت که وقتی که این اندیکاتور به بالای مرز ۷۰ و یا زیر مرز ۳۰ قرار گیرد به ترتیب اشباع خرید و اشباع فروش اتفاق خواهد افتاد که در مورد اندیکاتور mfi این موضوع به ترتیب اعداد ۸۰ و ۲۰ را شامل خواهد شد و وقتی که مقدار MFI به بالای ۸۰ جهش کند، حالت اشباع خرید و وقتی که به زیر ۲۰ نزول کند، اشباع فروش رخ داده است.
نکات کلیدی در مورد این اندیکاتور
- اندیکاتور mfi بالای عدد ۸۰ نشان دنده افراط در خرید و mfi زیر ۴۰ نشان دنده افراط در فروش خواهد بود.
- اگر اندیکاتور صعودی باشد، در حالی که قیمت کم شود و یا در حالت رنج قرار گیرد، قیمت می تواند در روند افزایشی جدیدی قرار گیرد.
- اندیکاتور mfi معمولا با استفاده از ۱۴ دوره داده، مورد ارزیابی قرار می گیرد.
- خرید بیش از اندازه یا فروش بیش از اندزاه الزاما به معنی بازگشت قیمت نخواهد بود، تنها قیمت نزدیک به بالاترین یا پایین ترین دامنه قیمت اخیر آن خواهد بود.
- طراحان اندیکاتور mfi توصیه دارند تا از سطوح ۹۰ و ۱۰ را به عنوان افراط در خرید و فروش مورد استفاده قرار دهید. جالب است بدانید که این سطوح خیلی کم قابل مشاهده خواهند بود، اما در صورت دیده شدن این سطوح، به معنی بازگشت خط روند قیمت خواهد بود.
واگرایی در MFI
به همان صورت که واگرایی ها در اندیکاتور RSI نقش حائز اهمیتی را ایفا می کنند، باید گفت که حائز اهمیت ترین کاربرد MFI در نمایش واگرایی ها خواهد بود که اخطار تغییر روند را به شما عزیزان خواهد داد. مشاهده واگرایی در نمودار ها و روندها بیانگر ضعف روند موجود و احتمال تغییر در روند محسوب می شود. نکته بعدی که می بایست در نظر داشته باشید این است محدودیتهای استفاده از MACD که تلاش کنید هیچ موقع وقتی که اندیکاتور MFI در محدوده ۴۰ یا ۵۰ است، معامله ای نکنید، به خاطر این که در آن محدوده اندیکاتور هیچ نظر خاصی در خصوص با بازار نخواهد داشت و شما هم نباید بدون گرفتن سیگنال به معامله ورود کنید.
موارد استفاده اندیکاتور MFI در بورس
این اندیکاتور مثل اندیکاتور rsi قادر است ناحیه های اشباع خرید و فروش را برای شما نمایش دهد که ورود و خروج از این ناحیه های هر یک سیگنال خاصی در این اندیکاتور خواهد بود. به این نکته توجه داشته باشید که وقتی که اندیکاتور از ناحیه اشباع خارج شود، روند سهم حتی برای کوتاه مدت هم که شده تغییر خواهد کرد. از طرف دیگر از این اندیکاتور می توان به منظور کشیدن خط روند نیز استفاده کرد که پیش تر از این به آن اشاره کردیم.
وقتی که برای این اندیکاتور خط روند را ترسیم می کنید، قادر خواهید بود در ناحیه هایی که این خط روند ها می شکند، سیگنال ورود و خروج از آن دریافت کنید. شیوه ترسیم این خط روند ها و نحوه استفاده از آن در کنار آموزش تحلیل تکنیکال قادر است به شدت قدرت بالایی به شما در انتخاب ناحیه های ورود و خرج از سهم ببخشد. همین طور استفاده از این اندیکاتور به منظور پیدا کردن واگرایی مثبت و منفی در سهام هم کاربرد فراوانی خواهد داشت.
سیگنال خرید و فروش در اندیکاتور MFI
همانطور که گفته شد، اندیکاتور MFI به اندیکاتور rsi شباهت بسیار زیادی دارد. الآن دیگر باید بلد باشید که ناحیه بالای ۸۰ به عنوان ناحیه اشباع ورود نقدینگی به بازار و ناحیه زیر ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع خروج نقدینگی خواهد بود.
- سیگنال خرید : وقتی که شاخص این اندیکاتور در منطقه اشباع فروش قرار داشته باشد، می توان رفته رفته به سهم مورد نظر ورود کرد. وقتی که همه در حال به فروش رساندن سهام های خود هستند، سهم به کف قیمتی خود نزدیک شده است، بنابراین بهتر زمان برای خرید این نقطه است.
- سیگنال فروش : وقتی که شاخص این اندیکاتور در منطقه اشباع خرید قرار داشته باشد، می توان به این صورت نتیجه گرفت که تقریبا به زمان فروش سهم نزدیک می شویم. چنانچه سود خوبی از معامله خوبی کرده اید و به دنبال سود کوتاه مدت جدیدی می گردید، قادرید در این محدوده سهم خود را به فروش برسانید.
شناسایی خطوط روند و شکست روند بر روی اندیکاتور
مثل دیگر اندیکاتورها، شما عزیزان قادرید روندها، نواحی شکست روند، بعضی از الگوهای قیمتی و همین طور استراتژی های مرتبط با این ابزارها را، به جای نمودار قیمت، بر روی اندیکاتور MFI نیز مشاهده کنید. در نظر داشته باشید که این راه اکثرا به منظور تایید سیگنال ها مورد استفاده قرار می گیرد.
محدودیت های اندیکاتور mfi
این امکان وجود دارد که بعضی اوقات این اندیکاتور سیگنال های غلط هم صادر کند و این اتفاق زمانی رخ می دهد که اندیکاتور یک سیگنال خوب صادر کند، ولی بعد قیمت ها بر اساس انتظار پیش نرود و معاملات با شکست مواجه شود. برای مثال، واگرایی شاید منجر به معکوس شدن قیمت ها نشود. همین طور این اندیکاتور امکان دارد بعضی از سیگنال های بسیار حائز اهمیت را صادر محدودیتهای استفاده از MACD نکند. به عنوان مثال وقتی یک واگرایی خبر از معکوس شدن قیمت ها در بعضی اوقات می دهد، واگرایی برای همه معکوس شدن قیمت ها دیده نمی شود، به همین خاطر اکیدا توصیه داریم که معامله گران از اشکال دیگر آنالیز و کنترل ریسک و تحلیل تکنیکال و بنیادی سهم در کنار این اندیکاتور ها استفاده کنند و به یک اندیکاتور وابسته نباشند.
خلاصه مطلب
در خصوص با استفاده از اندیکاتورها بارها گفته ایم که اگرچه هر کدام از ابزارهای تکنیکال قادرند به تنهایی سیگنال های مناسبی را برای انجام معاملات صادر نمایند، ولی به منظور انجام یک تحلیل مطمئن و با خطای کم، به یک استراتژی معاملاتی با ترکیبی از این ابزارها نیاز خواهد بود. MFI با شناسایی ورود و خروج پول هوشمند در بورس ، قادر است قسمت مهمی از استراتژی شما عزیزان را تشکیل دهد. سطوح معیار ۲۰ و ۸۰ و همین طور تشخیص واگرایی ها از اساسی ترین موارد استفاده این اندیکاتور هستند که در این مقاله مفصل در خصوص با آن ها صحبت کردیم.
در انتها باید گفت که شما نیز به عنوان یک معامله گر هوشمند، قادرید از اندیکاتور MFI به عنوان قسمتی از استراتژی معاملاتی خود و نه تمام آن، استفاده نمایید و مطمئن باشید که سودهای خوبی را خواهید کرد و کم ترین ضررها را متحمل خواهید شد. امیدوارم از این مقاله آموزشی که به آموزش اندیکاتور mfi پرداختیم، تونسته باشید که مطالبی که به زبان ساده بیان شد را یاد بگیرید. هر سوال و یا ابهامی هم بود، از بخش ارسال نظرات و دیدگاه ها با ما و مشاوران ما در ارتباط باشید.
دیدگاه شما