راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم
شاید شما یک رویکرد بیهوده به زندگی دارید، یا شاید فقط عصبانی هستید. اگر اقدامی نکنید، خشم آسیبشناختی میتواند روابط، شغل و سلامت شما را خراب کند. اما تکنیکهایی وجود دارد که میتواند کمک کند. ما می دانیم که همه عصبانی می شوند، اما اجازه دادن به آن خارج از کنترل مضر است. درمان مدیریت خشم به افراد کمک می کند تا زندگی کامل، شاد و سالمی داشته باشند. این مقاله نکات، تکنیکها و استراتژیهای برگرفته از درمان مدیریت خشم را ارائه میکند. همچنین تمرینات و فعالیت هایی را برای کنترل احساسات و کنترل خشم معرفی می کند. راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم آن در این نوشته همکده به شما کمک بسیاری در مدیریت شرایط می کند. اما برای داشتن روندی بهتر احساسات مخرب در سرمایهگذاری می توانید با مشاوره حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی با ما همراه شوید.
راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم درمان
ما مجبور نیستیم رفتار مخرب ناشی از خشم را بپذیریم، و شاید مهمتر از آن، دیگران نیز نپذیرند. ادبیات و توصیه های فراوانی برای بازگرداندن کنترل احساساتمان وجود دارد. خشم یک مشکل واقعی در جامعه است. مطالعات نشان می دهد که «هشت درصد از جمعیت بزرگسال کنترل خلق و خوی خود را دشوار می دانند» و هر یک از ما ممکن است دچار مشکل خشم شویم. با این حال، نکات متعددی وجود دارد که می تواند قبل از ثبت نام در درمان مدیریت خشم، ما را در مسیر مدیریت احساساتمان شروع کند یا نگه دارد. بهترین راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های آن عبارتند از:
اگر مشکل خشم دارید شناسایی کنید
در حالی که درجه ای از عصبانیت طبیعی است و گاهی اوقات در زندگی ما مفید است، باید از خود بپرسیم که آیا عصبانیت ما را فرا می گیرد یا خیر. به عنوان مثال، آیا وقتی احساس می کنیم مورد بی احترامی قرار می گیریم یا می بینیم با شخص دیگری بد رفتار می شود، کنترل خود را از دست می دهیم؟ نشانه های کلیدی یک مشکل جدی خشم شامل موارد زیر است:
- عصبانیت شما خیلی قوی تر از آن است که بتوان آن را کنترل کرد.
- شما مرتباً عصبانی هستید.
- به خاطر چیزهایی عصبانی می شوید که به نظر می رسد تأثیری بر دیگران ندارد.
- عصبانیت شما بر روابط و کار شما تأثیر می گذارد.
- خشم شما به پرخاشگری یا خشونت تبدیل می شود.
- شما درگیر مکانیسم های مقابله ای ناسالم برای مدیریت رفتار خود هستید.
تشخیص وجود مشکل اولین قدم به سوی تغییر است.
یاد بگیرید که با احساسات خود کنار بیایید
راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم آن به ما نشان می دهد که باید با احساسات خود کنار بیاییم. یافتن تکنیکهایی که به شما کمک میکند با احساسات قوی کنار بیایید و چرخه خشم را بشکنید، گام بعدی ضروری در مدیریت خشم است. خشم خارج از کنترل به این معنی است که احساسات شما رفتار شما را دیکته می کنند. دایر، چندین تکنیک برای به دست آوردن تسلط بر احساسات و اجتناب از اقدام به روشی مخرب یا مضر ارائه می دهد.
از خود فاصله بگیرید
حذف فیزیکی خود از یک موقعیت عاطفی می تواند فوراً باعث آرامش شود. با این حال، اگر این امکان پذیر نباشد، فاصله روانی می تواند کمک کند. تصور اینکه شخص دیگری مشکل را تجربه می کند یا به خودتان نگاه می کند می تواند به شما کمک کند منطقی تر پاسخ دهید.
تنفس عمیق را تمرین کنید
تنفس آهسته و عمیق روشی قدرتمند برای بازگرداندن تفکر منطقی و کمتر احساسی و تشویق احساسات آرامش است.
درخواست وقت استراحت کنید
قبل از اینکه کاری پشیمان کننده انجام دهید یا بگویید، خود را معذور کنید. چند دقیقه از گرمای شرایط فاصله بگیرید تا آرامش و تفکر منطقیتر را به دست آورید.
به فعالیت بدنی بپردازید
در گرمای عصبانیت، بدن شما با اندورفین ها و هورمون های استرس که شما را برای عمل آماده می کنند، در آتش می سوزد. برای بازگرداندن تعادل فیزیکی (و همچنین ذهنی) به طور ایده آل در بیرون پیاده روی کنید.
حالت بدنی احساسات مخرب در سرمایهگذاری و صورت خود را تغییر دهید
با کمال تعجب، تغییر زبان بدن شما می تواند در تغییر دید دیگران و احساس شما موثر باشد. شل کردن بازوها و شانه ها و باز کردن مشت ها می تواند کمک کننده باشد. اگر بتوانید طنز را در موقعیت ببینید و مناسب است، خنده می تواند حواس پرتی موقتی ایجاد کند یا پویایی تنش را تغییر دهد.
راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم – پخش موسیقی آرام
گوش دادن به موسیقی روشن یا آرامش بخش می تواند حواس پرت کننده باشد و راهی موثر برای رفع فشار باشد.
به دنبال کمک پزشکی باشید
بیماری های جسمی و تغییرات فیزیولوژیکی می توانند باعث تغییرات عاطفی شوند. برای نوسانات شدید خلق و خو و عصبانیت غیرمنتظره به دنبال کمک پزشکی باشید. ارزیابیهای پزشکی برای این نوع علائم ممکن است شامل انجام آزمایشها، پرسش در مورد یا بحث در مورد احتمالاتی در توانایی ها باشد. مواردی که می تواند در خشم موثر باشد عبارتند از:
- عدم تعادل هورمونی
- مشکلات قند خون و دیابت
- مسائل عصبی
- اختلالات اشتها
- افسردگی
- اعتیاد
- سابقه خانوادگی سلامت روان
- کنترل استرس (تغییرات مهم اخیر در زندگی، مانند طلاق، مرگ یکی از عزیزان)
- بیماری های خاص مااند صرع، پارکینسون، تومورها و غیره.
- آسیب به سر
در حالی که هیچ یک از این عوامل بهانه ای برای سرزنش دیگران نیستند، ممکن است عوامل زمینه ای را نشان دهند که وضعیت را بدتر می کند.
راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم در مهارت های مدیریتی
هدف از مدیریت خشم این است که از گفتن یا انجام کارهایی که بعداً پشیمان خواهید شد، اجتناب کنید. مدیریت خشم شامل توسعه مهارت های لازم برای موفقیت است:
- خود را بیان کنید
- مراقب خود باشید
- ایجاد انعطاف پذیری و تحمل در مورد ناامیدی
- نگاه مثبت را حفظ کنید
از خود بپرسید، سخت ترین قسمت مدیریت خشم در زمانی که هستید چیست:
- بیان خود
- مراقبت از خود
- تحمل ناامیدی
- حفظ دیدگاه مثبت
از پاسخ ها برای تأمل در مورد کارهایی که می توانید متفاوت انجام دهید استفاده کنید و یاد بگیرید که چگونه به خود و دیگران شفقت بیشتری نشان دهید.
استراتژی ها و راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم
تکنیکهای کنترل خشم رویکردهای زیر میتوانند به افراد کمک کنند تا به افراد و رویدادهایی که معمولاً باعث عصبانیت او میشوند واکنش متفاوتی نشان دهند.
چرخه مدیریت خشم را درک کنید
جودی دایر (2020) در کتاب مدیریت خشم – چگونه احساسات خود را کنترل کنید و شادی را در زندگی پیدا کنید، می گوید که وقتی عوامل دخیل در تحریک واکنش های خشم را بشناسید، می توانید یاد بگیرید که چگونه چرخه خشم را بشکنید. یک پاسخ عصبانی معمولی نتیجه مراحل زیر است:
- اتفاقی می افتد که شما را آزار می دهد یا ناراحت می کند (محرک رویداد).
- افکار منفی یا غیرمنطقی وارد می شوند.
- چنین افکاری منجر به احساسات ناخوشایند می شود.
- شما شروع به تجربه علائم فیزیکی خشم (گرگرفتگی، تعریق، لرزش، مشت های گره کرده) می کنید.
- شما واکنش نشان می دهید (رفتار)، احتمالاً فریاد می زنید، گریه می کنید، مشاجره می کنید، ضربه می زنید، یا کناره می گیرید.
لازم نیست اینگونه باشد. طبق گفته Dyer (2020)، شما می توانید چرخه را بشکنید.
در راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم، افکار خود را به چالش بکشید
درمانگران اغلب با تمرکز بر افکار منفی یا تحریفات شناختی مراجع شروع می کنند. ببینید این عبارات برای شما صادق هستند:
- شما فقط روی کارهایی تمرکز می کنید که مردم برای آزار شما انجام داده اند (فیلتر کردن).
- شما با استفاده از کلماتی مانند هرگز، همیشه یا هر (تعمیم بیش از حد) همه چیز را در نهایت می بینید.
- نقش خود را در موقعیتی نادیده می گیرید و به جای آن دیگران را سرزنش می کنید (سرزنش کردن).
- شما خیال پردازی می کنید که چگونه یکنواخت خواهید شد یا به دنبال انتقام خواهید بود (تصویرسازی).
- شما اصرار دارید که همه اطرافیانتان به روشی خاص عمل کنند. اگر آنها رعایت نکنند، عصبانی می شوید (باید).
با این مراحل می توانید افکار منفی را به چالش بکشید:
- فکر را یادداشت کنید.
- وقتی این فکر را می کنید، احساس خود را در نظر بگیرید.
- در مورد نوع تحریف شناختی که ممکن است استفاده کنید فکر کنید.
- مشخص کنید که چقدر این فکر را به طور کامل می پذیرید (باور می کنید) در مقیاسی از 1 (اصلا) تا 10 (به طور کامل).
- یک فکر مفیدتر را برای تنظیم مجدد موقعیت شناسایی کنید.
خشم در روابط
افراد عصبانی اغلب روابط خشمگینی دارند. با گذشت زمان، هر دو شریک ممکن است در الگوی خشم همیشگی قرار بگیرند، مگر اینکه چرخه خشم بسته شود. در عوض، سعی کنید نیازها و خواسته های یکدیگر را در میان بگذارید و در صورت بروز مشکلات به آنها رسیدگی کنید. دایر، استراتژی های زیر را پیشنهاد می کند:
- یک قدم به عقب برگردید.
- فرد دیگری را در موقعیت خود تصور کنید. چگونه به آنها توصیه می کنید؟
- وضعیت را دوباره تنظیم کنید
- به جای واکنش عاطفی و فوری، بر واقعیت ها تمرکز کنید.
- از ارتباطات سازنده استفاده کنید
احترام و بلوغ در راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم
هنگام صحبت با شریک زندگی خود احترام و بلوغ نشان دهید. این شامل موارد زیر است:
- راستگو بودن
- اجازه دادن زمان و فرصت به طرف مقابل برای به اشتراک گذاشتن نظرات خود
- استفاده از جملات «من» هنگام صحبت درباره احساسات
- دلسوزی
- کار با هم برای رسیدن به یک راه حل
- پرهیز از توهین، فریاد، اتهامات بی اساس، کشیدن گذشته و کنایه
به دنبال تفاهم باشید
به جای تمرکز بر پیروزی در بحث یا اینکه نشان دهید طرف مقابل بیش از حد واکنش نشان می دهد، هدف خود را درک کنید. برای مکالمات دشوار برنامه ریزی کنید. نکاتی را که باید پوشش دهید یادداشت کنید و در مورد موضوعات حساس بحث کنید.
راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم در روند درمانی و فعالیتی
برخی تمرین ها و فعالیت ها به افراد کمک می کنند تا خشم خود را به روش مثبت تری، شناسایی، مدیریت و ابراز کنند. این موارد به شرح زیر هستند:
معاشرت
تقویت روابط یک سرمایه گذاری ارزشمند است. بحث در مورد مشکلات و ناراحتی های عاطفی با دوستان و بستگان می تواند به کنترل و مدیریت احساسات کمک کند. نه تنها این، “گذراندن وقت با دوستان و آشنایان که از همراهی آنها لذت می برید می تواند شما را در برابر استرس و عصبانیت واکسینه کند”
ورزش به مدیریت خشم و کنترل احساسات کمک می کند. پیاده روی، دویدن و باغبانی در کاهش سطح اضطراب، بهبود خلق و خو و محافظت در برابر استرس و تحریک پذیری موثر هستند.
خوب غذا خوردن
میکروبیوم ما (باکتری های موجود در روده ما) تأثیر قابل توجهی بر سلامت عاطفی و ذهنی ما دارد. تحقیقات نشان می دهد که سلامت روده برای هر عضو بدن، از جمله مغز ضروری است. خوردن یک رژیم غذایی سالم و متعادل می تواند بر وضعیت شناختی و عاطفی ما تأثیر مثبت بگذارد.
تنفس درست در راهنمای مدیریت خشم و تکنیک های مهم
تنفس عمیق و آهسته می تواند تاثیر مثبتی بر اضطراب و افسردگی داشته باشد. تغییر در الگوی تنفس ما، حتی موقتی، می تواند جریان خون و عملکرد مغز را افزایش دهد و به سلامت جسمی و عاطفی ما کمک کند.
طراحی سناریوی موج احساسات مخرب در سرمایهگذاری سواری بر احساسات کاذب و افکار عمومی
در تازه ترین ترفندهای برخی کاندیداهای انتخاباتی، این افراد سعی دارند با سر دادن شعارهایی احساساتی برخی جریانات کاذب را با خود همراه کنند.
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس ، با نزدیک شدن به روزهای پایانی رای ریزی در حوزه بویر احمد و دنا هر یک از کاندیداهای انتخاباتی به نوعی سعی دارند آرای بخشی از جامعه را به سمت خود جلب کنند،از راه اندازی کاروان های خودرویی گرفته تا جیغ و داد زدن های بی مورد در سخنرانی کاندیداهای انتخاباتی توسط تیمهای از پیش تعریف شده همگی ترفندهایی نخ نما شده ای است که کاندیداهای انتخاباتی سعی دارند نهایت بهره برداری را از آن داشته باشند.
برخی دیگر از کاندیداهای انتخاباتی و عمدتا آنهایی که تاکنون پا به صحن بهارستان احساسات مخرب در سرمایهگذاری نگذاشته اند و در فضای ذهنی طراحی شده خود سیر می کنند شعارهایی بدون از پشتوانه و بعضا مخرب و توهین به طرف مقابل را به خورد مردم میدهند.
در این بین آنچه بیشتر از همه مود غفلت قرار می گیرد عقل است و استناد به آن ،این عده از کاندیداهای انتخاباتی که سعی دارند با دست گذاشتن بر نقاط و نکات احساساتی مردم و جوانان آنان را با خود همراه کنند به نوعی زیرکانه ذهن مخاطب را از اصول حاکم بر انتخاب یک نماینده اصلح خارج و به سمت مسایل شعاری و احساسی میکشانند.
در آخرین ترفند این دسته از کاندیداهای انتخاباتی ،این افراد با سر دادن شعارها و عکس نوشته هایی در شبکه های مجازی قصد دارند قدرت تعقل و تحلیل منطقی و واقع بینانه را از جوانان سلب کنند و به موج سواری خود ادامه دهند.
با بررسی های صورت گرفته مشخص شده است این اقدامات عمدتا توسط کاندیداهایی صورت گرفته که دارای نقاط ضعف شدید در اقناع مردم و جوانان برای رای آوری هستند و سعی دارند با این روشها جایگاه والای عقل را با احساسات در هم آمیزند و از فضای پیش آمده بهره کشی لازم را ببرند.
فومو چیست و چگونه می توانیم با ترس از دست دادن فرصت مقابله کنیم؟
اگر اهل بازار سهام و بورس و فضای ارزهای دیجیتال باشید، احتمالا واژه فومو (FOMO) را زیاد شنیدهاید. اما آیا با معنا و مفهوم این عبارت آشنا هستید؟ در این مطلب از کوین نیک قصد داریم به صورت مفصل در مورد فومو یا «ترس از دست دادن» صحبت کنیم.
فومو چیست
قبل از هر چیز بیایید ببینیم عبارت فومو از کجا آمده است؟ عبارت فومو در واقع مخفف «Fear Of Missing Out» به معنی ترس از دست دادن است. معمولا افرادی که دچار فومو میشوند، به علت ترسی که به خاطر از دست دادن یک فرصت بر آنها غلبه میکند دچار یک اضطراب یا هیجان میشوند و ممکن است عجولانه تصمیم بگیرند و کاری را شتابزده انجام دهند.
از نظر روانشناسی فومو در پایین بودن میزان برآورده شدن نیازهای روانی مانند نیاز به دوست داشته شدن یا نیاز به محترم شمرده شدن ریشه دارد، یا به عبارت سادهتر وقتی فردی درک کند که دیگران زندگی راحتتر، تجربیات بهتر و ارتباطات بیشتری نسبت به او دارند فومو اتفاق میافتد. طبق تحقیقات فومو معمولا در افراد بین ۱۵ تا ۳۵ سال رخ میدهد. البته مطالعات نشان میدهد فومو در سنین ۱۲ تا ۱۷ سال بیشتر درباره احساس از دست دادن یک فضا یا ارتباط جمعی خوشایند رخ میدهد اما در سنین بالاتر در زمینه کسب سود یا فرصتهای موفقیت در زندگی اتفاق میافتد.
هرچند فومو ریشه بسیار قدیمی دارد اما اولین بار توسط دکتر دن هرمان (Dan Herman) یک استراتژیست بازاریابی در سال ۱۹۹۶ مطرح شد و با گسترش شبکههای اجتماعی فومو هم بیشتر شناخته شد.
همانطور که متوجه شدیم فومو تنها مخصوص بازارهای مالی نیست، بلکه یک مسئله اجتماعی است که خیلی از ما ممکن است به آن گرفتار باشیم و در روانشناسی به عنوان سندرم ترس از دست دادن شناخته میشود. مثلا تا به حال برای شما پیش نیامده است که چند ساعت از گوشی موبایل خود دور باشید و اضطراب آن را داشته باشید که کسی ممکن است در این مدت به شما زنگ زده باشد یا پیام داده باشد و شما آن را از دست داده باشید؟
فومو در شبکههای اجتماعی
تاثیر اسنپ چت در تشدید فومو
شاید برای شما جالب باشد که نرم افزار اسنپ چت (SnapChat) یکی از دلایل مهم تقویت فومو در بین کاربران فضای مجازی شده باشد.
ایده اسنپ چت اینگونه بود که یک کاربر محتوایی را به اشتراک میگذارد که تنها برای مدت زمان کوتاهی در شبکههای اجتماعی قابل مشاهده است و سپس برای همیشه حذف میشود. بنابراین بسیاری از کاربران برای اینکه محتوایی را از دست ندهند مجبور شدند دائما به اسنپ چت سر بزنند و محتواهای جدید را ببیند و به اشتراک بگذارند.
این موضوع نه تنها در مورد اسنپ چت، بلکه در مورد بسیاری دیگر از شبکههای اجتماعی مانند تلگرام، فیسبوک و توییتر هم صادق است، کاربران برای اینکه محتوای جدیدی را از دست ندهند و به اصطلاح از بقیه عقب نیفتند دائما به این شبکههای اجتماعی سر میزنند. در واقع فومو یکی از مهمترین دلایل اعتیاد به شبکههای اجتماعی محسوب میشود.
در سال ۲۰۱۶ و با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی به خصوص اسنپ چت، فومو در بین کاربران شبکههای اجتماعی بسیار تقویت شد و امروزه خیلیها به این سندرم و اعتیاد به شبکههای اجتماعی گرفتار شدهاند.
دقت کنید که اگر سندرم ترس از دست دادن جدی گرفته نشود، میتواند باعث کاهش ارتباطات اجتماعی، احساس کمبود، شکل گیری احساسات منفی در اثر مقایسه زندگی خود با دیگران در شبکههای اجتماعی و در نهایت نارضایتی از خود شود.
حالا تصور کنید این ترس از دست دادن نه فقط بر سر محتوای متنی و تصویری بلکه بر سر داراییهای مالی و فرصتهای کسب سود باشد، طبیعی است بار روانی فومو در بازارهای مالی بسیار شدیدتر از شبکههای اجتماعی خواهد بود.
فومو در بازار ارزهای دیجیتال
فومو در بازارهای مالی و ارز دیجیتال به معنی ترس از دست دادن یک فرصت خیلی خوب سرمایهگذاری است.
یکی از دلایلی که فومو در بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم است، جدید بودن و ماهیت پرنوسان این بازار است. بسیاری از سودهای تاریخی ارزهای دیجیتال مهم مانند بیت کوین و اتریوم به خاطر فومو اتفاق افتاده است. اما فومو در بازار ارزهای دیجیتال چگونه اتفاق میافتد؟
همانطور که پیشتر هم گفتیم وقتی فومو اتفاق میافتد فرد به صورت هیجان زده سعی میکند اقدامی کند تا فرصتی که برای او پیش آمده است را از دست ندهد، حالا فرض کنید ارزش ارزی مانند بیت کوین ناگهان مقدار قابل توجهی افزایش پیدا میکند. در این صورت کاربران زیادی سعی میکنند با خرید بیت کوین مانع از دست دادن این فرصت سودآوری شوند. در نتیجه تقاضای این ارز به طور چشمگیری توسط افرادی که دچار فومو شدهاند افزایش مییابد، هرچه تقاضا بالاتر رود ارزش بیت کوین هم بیشتر میشود.
این اتفاق نه فقط برای بیت کوین بلکه برای بسیاری از ارزهای دیجیتال در سالهای اخیر اتفاق افتاده است و همچنان هم رخ میدهد.
اما نکتهای که اهمیت دارد این است که اغلب کاربرانی که دچار فومو میشوند بسیار شتابزده عمل میکنند و نه تنها سودی به دست نمیآروند بلکه ممکن است متضرر شوند، چرا؟ بیایید با مثال برای شما توضیح دهیم:
طبق پیش بینی کارشناسان اگر وضعیت اقتصادی جهان به هم منوال سپری شود، با کاهش ارزش ارزهای فیات و سنتی مانند دلار و یورو، قیمت بیت کوین ممکن است در چند سال آینده به ۱۰۰ هزار دلار هم برسد. بنابراین بسیاری از افراد منتظر یک فرصت خوب برای ورود به بازار بیت کوین و ارزهای دیجیتال هستند، حالا فرض کنید خبری به گوش میرسد که ارزش بیت کوین در طی چند ساعت بیش از ۲۰ درصد رشد داشته است، چه اتفاقی میافتد؟ همه کسانی که منتظر یک فرصت خوب برای خرید بیت کوین بودند دچار فومو شده و شروع به خرید بیت کوین میکنند، اما نکته اینجاست که آنها در بالاترین قیمت برای خرید اقدام میکنند و از آنجا که پس از هر افزایش قیمت یک اصلاح قیمتی در بازار بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال رخ میدهد، این سرمایهگذاران تازه ضرر خواهند کرد.
یکی دیگر از آثار مخرب فومو در بازارهای ارز دیجیتال، هیجان کاذب برای خرید عرضه اولیه سکه (ICO) کلاهبرداری است. به طوری که این ICOها معمولا با تبلیغات رسانهای توجه زیادی را به سمت خود جلب میکنند، در این هنگام است که عده زیادی دچار فومو میشوند که و با این اندیشه که ارزش این عرضه اولیه ممکن است در مدت کوتاهی چند برابر شود شروع به خرید آن میکنند، اما آنچه که در نهایت اتفاق میافتد چیزی جز از دست دادن سرمایه نخواهد بود.
فومو در بازار ارزهای دیجیتال
چگونه با فومو مقابله کنیم؟
باوجود اینکه ممکن است نسبت به سندروم فومو آگاه باشیم باز هم دچار این مشکل شویم، بیایید ببینیم چگونه میتوانیم با این ترس از دست دادن فرصت سرمایهگذاری در بازارهای مالی مقابه کنیم:
کمی فاصله بگیرید
یکی از بهترین راهها برای مقابله با فومو چه در بازارهای مالی و چه در شبکههای اجتماعی کمی فاصله گرفتن از این فضا و پرداختن به سایر امور زندگی است، هر چی بیشتر پیگیر این فرصتها باشید بیشتر دچار ترس از دست دادن این فرصتها میشوید که میتواند روند طبیعی زندگی شما را با مشکل مواجه کند.
استراتژی سرمایهگذاری خود را پیدا کنید
فراموش نکنید که ضرر کردن یا از دست دادن فرصت سرمایهگذاری در بازارهای مالی اجتنابناپذیر است، حتی مشهورترین و موفقترین سرمایه گذاران مانند برادران وینکلووس (Winklevoss) هم همواره نمیتوانند از همه فرصتهای سرمایهگذاری بهره ببرند. شما باید به زندگی و هدف خود نگاه کنید و با توجه به آن در مورد استراتژیهای سرمایهگذاری خود تصمیمگیری کنید. همیشه به این موضوع فکر کنید که فرصتهای سرمایهگذاری بیشماری در اطراف ما وجود دارد که باید با توجه به بودجه و ریسکی که حاضرید متحمل شوید در مورد آنها تصمیمگیری کنیم. اغلب اوقات فرصتهایی که بازده بالاتری دارند دارای ریسک ضرر و زیان بیشتری هم هستند.
خبرهای بد کمتر رسانهای میشود
نکته دیگری که باید به آن توجه کنید این است که اغلب اوقات وقتی فردی به سود کلانی دست پیدا میکند مشتاقانه آن را برای دیگران تعریف میکند و دیگران را به سرمایهگذاری تشویق میکند ولی وقتی ضرری را متحمل میشود درباره آن صحبت نمیکند. در بازارهای مالی و به خصوص ارز دیجیتال این امر خیلی بیشتر اتفاق میافتد، ما همواره در حال شنیدن خبرهای مربوط به رشد چشمگیر و بیسابقهی رمزارها هستیم اما کمتر کسی درمورد سقوط ارزش این ارزها یا ورشکست شدن و تعطیل شدن بسیاری از کسب و کارهای مربوط به فضا صحبت میکند.
مراقب کلاهبرداران باشید
آگاه باشید که اغلب افرادی که دچار فومو میشوند، پتانسیل بسیار بالایی برای افتادن در دام کلاهبرداران دارند. قبل از اینکه بخواهید با توجه به آمار و ارقام چند روز اخیر یک ارز روی آن سرمایهگذاری کنید بهتر است حسابی در مورد به تحقیق و جست و جو بپردازید و از واقعی بودن آن اطمینان حاصل کنید، شاید کمی از فرصت سرمایهگذاری را از دست دهید اما ریسک از دست دادن سرمایهتان را تا حد ممکن پایین میآورید.
شما تنها نیستید
نکته دیگری که باید درباره ترس از دست دادن فرصت سرمایه گذاری به آن توجه کنید این است که شما تنها نیستید. اغلب اوقات وقتی افراد دچار فومو میشود که احساس کنند همه توانستند از یک فرصت طلایی سرمایهگذاری استفاده کنند اما تنها او از این قافله عقب مانده است. اما اینگونه نیست، هزاران نفر دیگر هستند که مانند شما دچار فومو شدهاند ولی شما تنها صدای افرادی را میشنوید که توانستند از این فرصت استفاده کنند.
عجولانه تصمیم نگیرید
یکی از بزرگترین اثرات منفی فومو تصمیمگیری عجولانه و واکنش شتابزده نسبت به یک فرصت سرمایهگذاری است. تصمیمگیریهای عجولانه اغلب اوقات به نتیجه خیلی خوبی ختم نمیشوند چرا که منطق درستی پشت آن وجود ندارد و سرمایهگذار احساسی تصمیمگیری میکند.
جمع بندی و نتیجه گیری
خب در این مطلب یاد گرفتیم فومو به معنی ترس از دست دادن فرصت است. این فرصت صرفنظر از بازارهای مالی در زندگی روزمره به خصوص در شبکههای اجتماعی هم رخ میدهد. اما به دلیل ماهیت پرنوسان و جدید ارزهای دیجیتال، فومو در بین فعالان و تازهواردان این بازار بسیار شایع است.
فراموش نکنید سرمایهگذاری یک کار احساسی نیست بلکه باید بسیار دقیق و منطقی عمل کنید. بنابراین برای سرمایهگذاری در حوزه کریپتوکارنسی نباید خیلی تحت تاثیر دیگران و به خصوص رسانهها باشید. وقتی یک ارز در طی چند روز رشد چشمگیری میکند به جای اینکه دچار فومو شوید و احساس کنید که فرصتی را از دست دادهاید بهتر است به خوبی شرایط بازار را تحلیل کنید و در صورتی سرمایهگذاری کنید که از رشد آن ارز مطمئن باشید.
فراموش نکنید مرحله فومو در واقع آخرین مرحله از یک روند صعودی قدرتمند است و پس از آن به احتمال زیاد شاهد اصلاح قیمت و روند نزولی خواهید بود.
در پایان خوشحال میشویم که نظرات و تجربههای خودتان در مورد سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال را از طریق کوین نیک با دیگران به اشتراک بگذارید، یا سوالات خود را از متخصصین ارز دیجیتال در مجموعه کوین نیک بپرسید.
دکتر محمدرضا شمس انصاری - روانپزشک
روانپزشک، روان درمانگر، مشاوره، ترک اعتیاد، رفتار درمانی
خيانت عاطفي و جنسي
خيانت عاطفي و خيانت جنسي
شـما هـر طـور که به قضیه نگاه کنید، خیانت کردن یکی از
بهترین راه هـای بـر هم خـوردن ارتـبـاط بین یک خانم و آقا
می باشد. اغلب زمانی کـه یـکی از طرفین مرتکب خیانت
مـی شود، اطمینان موجود از بین می رود و بدست آوردن
مجدد آن تبدیل به یک کار دشوار می گــردد. البته این چیز
جدیدی نیست.
اما خیانت انواع مختلفی دارد.
یکی از انواع آن، خیانت جنسی می باشد. این امر زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته و او تنها به دلیل برقراری روابط جنسی و هیجانی که دراز کشیدن پهلوی او می تواند به او بدهد، جذبش شده است.
دومین نوع خیانت، احساسی می باشد و زمانی روی می دهد که فرد احساس میکند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده. وي از همراهی، صحبت کردن، و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد. کم کم به این نتیجه می رسد که ترجیح می دهد اوقات فراغت خود را به جای اینکه با همسر و یا نامزدش بگذارند با او سپری کند.
بر اساس تحقیقاتی که من به تازگی انجام داده ام تقریبا چیزی بیشتر از 75% از خانمها اظهار می دارند که خیانت عاطفی برایشان خیلی سخت تر از خیانت جنسی است. البته بسیاری از خانم ها نیز اعتقاد داشتند که هر دو نوع خیانت برایشان سخت است چراکه در هر دو مرحله، ضربه سختی بر روی احساساتی که نسبت به شریک زندگی خود داشتند، وارد می شود.
حال به طور مجزا دیدگاه خانم ها را در مورد هر یک از دو مورد بالا مورد بررسی قرار میدهیم.
خیانت احساسی خیانت احساسی یکی از مواردی بود که بیشتر خانم ها آنرا مخرب تر و ویرانگر تر تصور می کردند. خانم ها به خوبی می دانند که دختر های زیبای بسیاری وجود دارند و آقایون بالفطره از نظر بصری تحریک پذیر می باشند. البته این امر توجیه کننده خیانت جنسی نیست، اما همه به خوبی می دانند که برخی از مردها در کنترل خواست های جنسی خود ناتوان و یا کم توان هستند.
وضعیت زمانی غیر قابل تحمل می شود که خانم متوجه شود همسرش با کسی آشنا شده که از نظر شخصیتی او را بیشتر دوست می دارد. این امر علامت آن است که خانم دیگر توانایی جذب همسرش را ندارد و نمی تواند پاسخگوی نیاز های احساسی و عاطفی او باشد.
خیانت جنسی به نوبه خود درست نیست، اما اگر مردی مرتکب چنین کاری شده باشد خیلی راحت تر می توان این مطلب را برای همسرش بازگو کرد. اما اجازه دهید که ببینیم خیانت احساسی در نظر خانم ها به چه اموری گفته می شود:
چند نمونه از خیانت های عاطفی یک مثال خیلی ساده این است که آقا یکی از همکاران مونث خود را همیشه برای شام و یا نهار به بیرون ببرد. در بیشتر موارد بهتر است شک کنید که آنها قصد دارند در مورد چیزهایی خارج از حیطه کاری صحبت کنند. این همکار ممکن است به همدم آقا تبدیل شود و به او اجازه دهد تا عقاید و افکارش را در میان بگذارد.
مردهایی که از نظر احساسی در بدو خیانت کردن قرار دارند، معمولا شروع می کنند به سوال کردن از خودشان که آیا این خانم را باید اینقدر زیاد ببینم؟ آنها در اعماق وجود خود احساس می کنند که این خانم خیلی بیشتر از یک همکار برایشان ارزش دارد و به همین دلیل در زمان ملاقات کردن او احساس گناه به آنها دست می دهد.
یکی دیگر از انواع خیانت های عاطفی که این روزها خیلی رایج شده است online میباشد. آقا سعی می کند بیشتر و بیشتر به شبکه اینترنت متصل شود تا با یک فرد خاص صحبت کند و همسرش نیز ناراحت است که او ساعت های طولانی را در اینترنت می گذارند. نیاز صحبت کردن آقا با این خانم که شاید خیلی زیاد هم نتواند او را ببیند خیلی بیشتر از نیاز او برای بودن با همسر و یا نامزدش است. (یک علامت قدیمی در مورد سرمایه گذاری احساسی)
این مثال نشان دهنده خیانت تمام و کمال عاطفی بود؛ اگر آقا خانمی را که از طریق اینترنت با او ارتباط دارد، قبلا ندیده باشد این امکان خیلی کمتر وجود دارد که تحت تاثیر برقراری روابط جنسی با او قرار گرفته باشد.
چرا خانم ها از خیانت عاطفی می رنجند؟ زمانی که خانم ها در پی یافتن همسر هستند آنها معمولا به دنبال احساسات و توانایی های ذهنی آقایون می گردند از جمله این که آیا آقا می تواند پدر خوبی برای بچه ها باشد، یک زندگی محکم درست کند و با او ارتباط معقولی برقرار کند. از سوی دیگر آقایون بیشتر بر روی خصوصیات فیزیکی خانم ها توجه دارند و اینکه خانم قادر است بچه دارد شود و نیازهای جنسی او را برآورده سازد.
به همین دلیل گفته می شود که چون خانم ها بر روی احساسات و عواطف موجود در رابطه سرمایه گذاری می کنند، خیانت در مورد این مطلب برایشان غیر قابل هضم بوده و احساس می کند که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
خیانت جنسی دومین نوع خیانت، جنسی می باشد.
هر چند به اندازه خیانت عاطفی برای خانم ها سخت احساسات مخرب در سرمایهگذاری و دشوار نمی باشد، اما به راحتی می تواند رابطه شما را خراب کند. زمانی که مردی با یک دختر خانم دیگر رابطه جنسی برقرار می کند، همسر این مرد توانایی های خودش را در هنگام خواب زیر سوال می برد. او از خود می پرسد که خانم دیگر چه چیزهایی را به همسرش پیشنهاد می کند که خودش نمی کرده. این امر باعث می شود که خانم در زمینه سکس محتاط تر عمل کند و در نتیجه پس از مدتی به طور کامل از این کار کناره گیری می کند؛ این کار خود شرایط را بدتر خواهد کرد.
درست مثل یک چرخه مخرب و ویرانگر: مرد خیانت می کند، در نتیجه همسرش هرگز نمی خواهد با رابطه جنسی داشته باشد، این امر باعث می شود که آقا بیشتر خیانت کند. به طور خلاصه یکی از راههای مناسب برای بر هم زدن ارتباط انجام چنین کاری می باشد.
آیا فراموشی خیانت جنسی برای زوجین آسانتر است؟ این نوع خیانت تنها برای بدست آوردن رضایت فیزیکی است و یک شب بیشتر ادامه ندارد. آقا هیچ گونه نیاز عاطفی نسبت به خانم دوم ندارد و قصد بیرون رفتن و یا وقت صرف کردن با او را ندارد و تنها به دنبال ارضا کردن نیازهای جنسی خود است. او همان احساس عاطفی که نسبت به همسرش داشته است را حفظ می کند. این مرد تنها به این خاطر که از زندگی جنسی فعلی خود کسل شده و می خواسته موقعیت های جدید را نیز تجربه کند مرتکب این اشتباه شده.
معمولا زمانیکه طرف مقابل متوجه چنین مطلبی می شود اصلا به شوهر خود اجازه نمی دهد که دلیل کار خود را توضیح دهد و همه چیز را زیر پا می گذارد و فقط به او میگوید که من چگونه می توانم دوباره به تو اعتماد پیدا کنم. در یک ارتباط محکم دو طرف نباید مرتکب اینگونه اشتباهات شوند و در صورت بروز مشکل، کنار آمدن با آن چندان دشوار نخواهد بود.
آیا می توانید واکنش خانم را پیش بینی کنید؟ چگونه شخصیت یک خانم در طرز برخورد او نسبت به خیانت تاثیر می گذارد؟
خانم هایی هستند که بیش از هر چیز (حتی احساسات و عواطف) به سکس اهمیت می دهند. این خانم ها معمولا در سایر جنبه های زندگی نیز خود را مشغول کرده اند مانند عرصه شغلی. آنها همچنین اهمیت بسیار زیادی برای وضع ظاهری خود قائل هستند. (همانطور که می دانید ظاهر نقطه مقابل شخصیت است)
برای این دسته از خانم ها خیانت جنسی غیر قابل بخشش می باشد. چرا که آنها تصور می کردند آقا تنها به دلیل زیبایی های ظاهری شان جذبشان شده و این خیانت برای آنها به منزله شکست بزرگی محسوب می شود. آنها تصور می کنند که آقا دیگر هیچ میلی نسبت به آنها ندارد و با این کار خود خواسته به او بفهماند که بهتر است این احساسات مخرب در سرمایهگذاری رابطه تمام شود.
خانم هایی که از خیانت جنسی بیشتر آسیب می بینند به مردها به عنوان دست آویزی برای بر آورده کردن نیازهای جنسی شان نگاه می کنند. به همین دلیل در زمان بروز خیانت جنسی احساس می کنند که شریک زندگی شان توجه خود را به کس دیگری معطوف کرده حالا چه صرفا از نظر جنسی باشد و چه از نظر احساسی و جنسی. آنها در این حالت تصمصم گیرند که رابطه را ترک گفته و به سوی یکی دیگر از خواستگارهای خود بروند.
شما به راحتی می توانید چنین خانم هایی را شناسایی کنید. آنها به دنبال توانایی های ذهنی در آقایون نمی گردند. آنها با مردها ارتباط عاطفی چندانی برقرار نمی کنند و احساسات و افکار خودشان را در میان نمی گذارند. اگر در یک چنین رابطه ای قرار بگیرید خودتان متوجه می شوید که توجه بیشتر بر روی مسائل فیزیکی است.
اگر نامزد و یا همسر شما جزء این دسته از خانم ها باشد آنوقت خیانت جنسی برای او به منزله یکی از وحشتناکترین و غیر قابل بخشش ترین خیانت ها محسوب می شود.
اگر خیانت کردید، چه کار کنید؟ اگر شما در مقابل نامزد و یا همسر خود مرتکب خیانت شدید دو گزینه برایتان وجود دارد: می توانید در این رابطه با او صحبت نکنید و امیدوار باشید که این امر هیچ گاه برایش فاش نشود و یا اینکه به خطای خود اعتراف کنید و تمام عواقب آنرا را نیز قبول کنید.
اگر گزینه اول را انتخاب کردید شما باید خودتان به تنهایی با کرده خود روبرو شوید و بار رنج و عذاب آن را به تنهایی بر دوش بکشید. البته اگر یک درصد هم این احتمال وجود داشته باشد که روزی همه چیز فاش شود آنوقت اوضاع خیلی بدتر خواهد شد؛ به این خاطر که او نه تنها به خاطر خیانتی که شما انجام داده اید ناراحت می شود بلکه از اینکه به او دروغ هم گفته اید عصبانی خواهد شد.
اگر قصد دارید تا به او بگویید، حداقل دیگر عذاب وجدان پیدا نمی کنید اما باید خودتان را برای رویارویی با عواقب آن آماده کنید. اگر از نظر احساسی به او خیانت کردید نیازمند تلاش بیشتری است چراکه پیوند عاطفی که با یک خانم دیگر برقرار شده کمی سخت تر از بین می رود. اما اگر از نظر جنسی به او خیانت کرده باشید و به ویژه اگر به یک شب ختم شده باشد باید به او بقبولانید احساسات مخرب در سرمایهگذاری که شما را ببخشد و بر روی این مطلب کار کنید. عکس العمل او در برابر شما هر چه که باشد، شما باید انتظار بدترین ها را داشته باشد.
البته در این حالت حتی اگر شما تمام کارهایی را هم که انجام داده باشید برای او باز گو کنید این احتمال وجود دارد که او شما را برای یکبار ببخشد اما فکر بخشش دوباره را باید به طور کلی از سر بیرون کنید.
خیانت کنیم یا نکنیم اگر احساس می کنید که از شریک زندگی خود در حال دور شدن هستید، سعی کنید پیوند های عاطفی گذشته تان را با او از نو تجدید کنید (اگر دچار وسوسه های احساسی شده اید) و یا اینکه به دنبال روش ها و شیوه های جدیدی باشید تا به روابط جنسی خود حرارت بیشتری دهید ( اگر از نظر جنسی احساسی رضایت نمی کنید).
آنوقت زمانی که تلاش خانم ها برای بهبود رابطه را مشاهده کنید خودتان هم شگفت زده خواهید شد. اما اگر دیدید که به هیچ وجه نمی توانید جلوی خیانت کردن خودتان را بگیرید وقت آن رسیده که رابطه فعلی خود را تمام کنید و بروید.
احساسات مخرب در سرمایهگذاری
عواطف اهميت زيادي دارند؛ نه فقط به واسطه ايجاد احساسات خوشايند يا ناخوشايند! بلكه همين احساسات هستند كه چگونگي رفتار ما را مشخص ميكنند. عواطف بر خلاف رفتار، در معرض كنترل سايرين نيستند؛ نه شما قادر به كنترل عواطف ديگران هستيد.
عواطف اهميت زيادي دارند؛ نه فقط به واسطه ايجاد احساسات خوشايند يا ناخوشايند! بلكه همين احساسات هستند كه چگونگي رفتار ما را مشخص ميكنند. عواطف بر خلاف رفتار، در معرض كنترل سايرين نيستند؛ نه احساسات مخرب در سرمایهگذاری شما قادر به كنترل عواطف ديگران هستيد و نه ديگران ميتوانند عواطف شما را كنترل كنند و به بياني ديگر، احساسات شما فقط متعلق به شماست. البته ديگران هم ميتوانند حداكثر كوشش خود را براي تاثير روي احساسات شما انجام دهند اما فقط و فقط شما ميتوانيد انتخاب كنيد كه اين تاثيرات اعمال شود يا نه! در يك طبقهبندي كلي، احساسات را ميتوان به ۲ گروه تقسيم كرد:
احساساتي كه به شما كمك ميكنند، عملكرد موثرتري داشته باشيد داشتن سطح مناسبي از اضطراب است كه عملكرد را ارتقا ميبخشد و در نتيجه، بهتر از زماني كه بهصورت معمول و عادي به مسائل نظر داريد، اقدام ميكنيد.
احساساتي كه موجب ميشوند عملكرد موثر شما پايينتر از سطح توانمندي شما باشد، احساساتي مانند خشم، دلواپسي و احساس گناه هستند كه غالبا مانع عملكرد موثر ميشوند. در ضمن مادامي كه اين حالات در شما وجود دارد، احساس ناخوشايندي خواهيد داشت. واضح است احساساتي كه موجب ارتقاي عملكرد ميشوند، مطلوب و لذتبخش هستند، در مقابل احساساتي كه باعث افت عملكرد ميشوند، هم ناخواسته و هم ناخوشايند هستند.
پرسشنامه اين مطلب به اين منظور طراحي شده كه شما با استفاده ازآن، شايد براي نخستين باردر مورد عواطف و احساسات خود فكر كنيد. گرچه عواطف تاثيرات وسيع و عميقي بر رفتار شما دارند اما يقينا در مقام عمل، بسيار مورد بيتوجهي قرار ميگيرند. فهرست باورهاي داده شده را مطالعه كنيد و در كنار عبارتهايي كه به آنها اعتقاد داريد، علامت «√» را انتخاب كرده و در كنار عبارتهايي كه به آنها معتقد نيستيد، علامت «X» را براي خود درنظر بگيريد. در نهايت صداقت پاسخ دهيد و با خودتان روراست باشيد تا در نهايت بتوانيد شناخت خوبي از خود به دست آوريد.
احساسات ناخواسته، چنان رفتار شما را مختل ميكنند كه عملكرد موثر نخواهيد داشت. اين احساسات غالبا ناخوشايند هم هستند. زمانهايي فاقد عملكرد موثر هستيد كه:
1- در مواجهه با مردم، كمحوصلهايد.
۲- با همكارانتان نميتوانيد صريح و روشن صحبت كنيد، حتي اگر تمايل به اين كار داشته باشيد.
3- نميتوانيد براي كار روي يك پروژه تمركز داشته باشيد، هر چند به آن علاقهمند هم باشيد.
۴- بيقرار و اندوهگين هستيد.
5- نميتوانيد در بعضي فعاليتهاي لذتبخش شركت كنيد زيرا بهگونهاي فزاينده احساس ميكنيد بايد در حال كار باشيد.
۶- نميتوانيد خودتان را به كسي كه به شما مراجعه ميكند، معرفي كنيد.
7- خشمتان شما را از تفكر روشن باز ميدارد.
۸- نميتوانيد خواب راحتي داشته باشيد، زيرا موضوعي شما را آزار ميدهد.
9- وقتي عصبي ميشويد، شدتش به حدي است كه زبانتان بند ميآيد.
- ۱۰۰-۸۰
- 79-60
- ۵۹-۴۰
- 39 و كمتر
پس براي پيشگيري (نه سركوب! پيشگيري واقعي)از احساسات ناخواسته و عملكرد غيرموثر چه ميتوان كرد؟
- گزينه اول: تغيير موقعيت
- گزينه دوم: تغيير افكار
اين افكار موقعيت را مبالغهآميز جلوه ميدهند، بهنحوي كه شما به رويدادهاي نامطلوب فكر ميكنيد؛ براي مثال «اگر پاسخ سوال را ندانم، افتضاح ميشود!»، «اگر طرح ما موفق نشود، فاجعه رخ ميدهد». باورهاي تعصبي و مملو از عبارات آمرانه مثل بايد، حتما و الزاما هم از جمله ديگر افكار مخرب هستند. مثلا اينكه «مردم بايد هميشه مودب باشند»، «همه چيز بايد سر جاي خودش باشد» يا اينكه «من بايد مورد پذيرش ديگران قرار گيرم».
همچنين نبايد تاثير باورهايي كه توام با لجاجت و يكدندگي هستند و هنگامي كه در شرايط خاصي برانگيخته ميشوند، مرتبا و بارها و بارها خود را تكرار ميكنند را دست كم گرفت. افكاري كه چنين ويژگيهايي دارند، عادتساز هستند و مشكل افكار و باورهايي از اين قبيل، غيرواقعي بودن آنهاست. هيچ اتفاقي بهخودي خود فاجعهآميز نيست مگر اينكه به افكارتان اجازه دهيد شما را مغلوب خود كنند. براي نجات خود، سعي كنيد افكارتان را طوري تغيير دهيد كه احساسات مخرب در سرمایهگذاری باورهايتان واقع بينانهتر شود. اگر افكار و باورهاي شما با واقعيتها سازگارتر شود، كمتر در معرض عواطف ناخواسته قرار خواهيد گرفت. در اين حالت، كمتر دچار تغييرات عاطفي ميشويد. بهطور كلي اگر ياد بگيريد در چه مواقعي عواطف خاصي را بروز بدهيد مديريت عواطف برايتان آسانتر خواهد بود همان طور كه شما طرز عمل و رفتار خود را انتخاب ميكنيد، عواطف خود را هم انتخاب ميكنيد.
دیدگاه شما