شناسایی و معامله گری چرخه ها


الگوی منسجمی از عواطف(Affects) ؛ شناخت(Cognition) ؛ تمایلات(Desires) و اهدافی که منجر به شکل‌گیری رفتار می‌شود را شخصیت می‌نامند.

کتاب تسلط بر چرخه بازار

کتاب تسلط بر چرخه بازار اثر هاوارد مارکس ترجمه مریم مرتضوی , شاهین احمدی توسط انتشارات آراد منتشر شده است.

Women's clothing size
شناسایی و معامله گری چرخه ها
SizeXSSML
Euro 32/34 36 38 40
USA 0/2 4 6 8
Bust(in) 31-32 33 34 36
Bust(cm) 80.5-82.5 84.5 87 92
Waist(in) 24-25 26 27 29
Waist(cm) 62.5-64.5 66.5 69 74
Hips(in) 34-35 36 37 39
Hips(cm) 87.5-89.5 91.5 94 99

With your arms relaxed at your sides, measure around the fullest part of your chest.

Measure around the narrowest part of your natural waist, generally around the belly button. To ensure a comfortable fit, keep one finger between the measuring tape and your body.

همه می دانند بازارها صعود و نزول میکنند. اما چه زمانی باید از بازار خارج شد و چه زمانی باید درآن ماند ؟ پاسخ این سوال هرگز سیاه یا سفید نیست و از طریق درک قواعد چرخه ها به دست می آید. وقتی الگوهای فراز و فرودهایی را فرا بگیرید که نه تنها بر اقتصاد , بازارها و شرکت ها , بلکه بر روانشناسی انسان و رفتارهای سرمایه گذاری ناشی از آن تاثیر میگذارند , اطمینان لازم برای تشخیص موقعیت خود در چرخه بازار را به دست می آورید. اگر چرخه های گذشته بازار را مطالعه کنید , منشا آنها را درک کنید و نسبت به چرخه بعدی هوشیار باشید , با تغییرات محیط سرمایه گذاری هماهنگ می شوید . شما آماده خواهید بود , درحالی که سایرین در مواجهه با رویدادهای غیرمنتظره , غافلگیر شده یا قربانی احساساتی مانند ترس و طمع میشوند. با پیروی از دیدگاه مارکس , که طی سالها از یادداشت ها و نامه های مشهور و پرطرفدار او به مشتریان در موسسه مدیریت ثروت اوکتری برگرفته شده است , میتوان بر الگوهای تکرارشونده محیط سرمایه گذاری یعنی همان چرخه ها تسلط یافت و به عملکرد سرمایه گذاری برتری نسبت به میانگین عملکرد فعالان بازار , دست یافت.

فهرست

  1. چرا مطالعه چرخه ها لازم است
  2. طبیت چرخه ها
  3. قاعده‌مندی چرخه ها
  4. چرخه اقتصادی
  5. مشارکت دولت در چرخه اقتصادی
  6. چرخه سودآوری
  7. آوانگ روانشناسی سرمایه گذار
  8. چرخه نگرش به ریسک
  9. چرخه اعتبار
  10. چرخه بدهی درمانده
  11. چرخه معاملات املاک و مستغلات
  12. جمع‌بندی – چرخه بازار
  13. چگونه با چرخه های بازار سازگار شویم
  14. موضع‌گیری در چرخه ها
  15. محدودیت‌های سازگاری
  16. چرخه موفقیت
  17. آینده چرخه ها
  18. چکیده چرخه ها

موضوع بورس مولف هاوارد مارکس ناشر آراد مترجم مریم مرتضوی , شاهین احمدی شابک 9786001865381 تعداد صفحات 346 قطع کتاب رقعی نوع جلد شومیز سال چاپ 1400 نوبت چاپ 1

چرا زنان در معامله ‌گری موفق‌ تر هستند؟

این موضوع کمی بحث برانگیز است! در قرن 21 صحبت از برتری جنسیتی در یک حرفه به نظر عجیب می‌آید.

صراحتاً، زمان آن فرا رسیده است که جنسیت یک زن به عنوان قدرت او در دنیای حرفه ‌ای شناخته شود و نه نقطه ضعف!

بر اساس شواهد آماری که توسط مدرسه کسب و کار Warwick انجام شده است، با وجود کم بودن معامله ‌گران زنان در بازار فارکس ، درصد موفقیت آن‌ها 1.8% بالاتر از مردان بوده است ، بنابراین، در حالی که از نظر آماری زنان “کمتر” از مردان معامله می‌ کنند، پس چرا به نظر می‌ رسد معامله‌گران “بهتر” یا “باهوش ‌تری” هستند؟

تحقیقات دانشگاه (Leicester)

نشان داده است که هورمون‌ها (بله، هورمون‌ها!) و همچنین فاکتورهای اجتماعی تأثیر به‌ سزایی در نحوه نگرش زن و مرد به بازارهای مالی دارند.

تفاوت روانشناسی معاملاتی باعث اختلاف در، درصد موفقیت می‌گردد که ما آن را در 4 بخش مجزا دسته بندی کرده‌ایم.

خواهیم دید که روانشناسی معاملاتی یک زن به او برای پیشی گرفتن از مردان چگونه کمک می‌کند.

طراحی استراتژی معاملاتی

یک معامله‌ گر زن از این‌ که ممکن است دانش او در همه زمینه‌های معامله‌ گری کامل نباشد، آگاه است.

این به این معنا است که او همواره در حال تحقیق، آموزش و یادگیری است و قبل از ورود به بازار استراتژی خود را بارها آزموده است.

از سوی دیگر، احتمال آن‌ که یک معامله‌ گر مرد درگیر جاه ‌طلبی و بلند پروازی‌های خود شود، بسیار بیشتر است.

مردان معمولاً تحت تاثیر تصمیمات خود قرار می ‌گیرند و به توانایی‌ های خود بیش از حد اعتماد دارند.

این اغلب موجب می ‌گردد تا میزان فداکاری و آمادگی لازم برای ورود به بازار را دست کم بگیرند.

این امر یک منحنی یادگیری دشوار، که احتمالاً با زیان همراه است را برایشان به دنبال دارد.

مدیریت ریسک

در ادامه مورد قبل، آمادگی یک زن برای معاملات به معنایی آشنایی کامل با تعداد کمی از ابزارهای معاملاتی است که شناسایی و معامله گری چرخه ها به او در انجام موفق معاملات یاری می‌دهد.

این نشانه آن است که او در انجام معاملات زیاده روی نمی‌کند و بدون آگاهی از همه جوانب دارایی خود را در معرض ریسک قرار نمی‌ دهد.

در مقابل، معامله‌ گران مرد تمایل بیشتری به انجام رفتارهای پرخطر از خود نشان می‌دهند.

از نظر فیزیولوژیکی، در این‌جا تستوسترون نقش اصلی را بازی می‌کند .

مردان ذاتاً از درگیر شدن با نا شناخته‌ها لذت می‌برند و از هر فرصتی برای روبه ‌رو شدن با آن استقبال می‌کنند.

پیامد این امر انجام معاملات بیش از حد است که آن‌ها را از هر جهت در معرض ریسک غیر قابل کنترل قرار می‌دهد.

مواجه شدن با زیان

عموماً زنان از باور و اعتمادی که مردان نسبت به خود دارند، برخوردار نیستند. این امر با آماده سازی آن‌ها برای انجام معاملات و مدیریت ریسک همراه شده و موجب می‌گردد در مواجهه با زیان‌ها احتمالی منطقی‌تر باشند.

زنان معامله ‌گر و سرمایه‌ گذار به جای قرار گرفتن در حالت تدافعی سعی در جستجوی اشتباه و دلایل زیان دارند و در پی راه‌هایی برای یادگیری و جلوگیری از تکرار آن‌ها هستند.

در مقابل، زیان‌ها فشار و صدمات بیشتری به مردان وارد می‌کنند. یک مرد معمولاً سود خود را حاصل توانایی‌های خود به عنوان یک معامله‌گر قلمداد می‌کند.

متاسفانه، این بدان معنی است که به جای یادگیری از زیان‌ها و تحلیل آن، احساسی برخورد کرده و سعی در جبران آن دارد و تلاش می‌کند با باز کردن معاملات پشت سر هم و بدون استدلال از بازار انتقام بگیرد.

این امر ریسک معاملات و در پی آن میزان زیان را بالا می‌برد.

پس انداز پول

رویکرد محاسبه شده ‌تر زنان در بازار، احتمال نگه‌ داشتن سود را افزایش می‌دهد. از تئوری گرفته تا در عمل، معامله ‌گران زن در معاملات خود کمتر دچار احساسات روانشناسی می‌گردند.

این بدان معنا است که سود معاملات آن‌ها را تحت تاثیر قرار نداده و به جای خرج بی ‌رویه سعی در پس انداز آن دارند.

از سوی دیگر، مردان عموماً درگیر چرخه احساسی معاملات شناسایی و معامله گری چرخه ها می‌شوند.

تستوسترون آنها با هر بار کسب سود اعتماد به نفس کاذبی در آن‌ها ایجاد می‌کند که به انجام معاملات پی در پی ترغیب شده و برای پیروزی بیشتر تلاش می‌کنند.

این امر احتمال زیان را افزایش داده و کنترل معاملات شناسایی و معامله گری چرخه ها را از اختیار آنان خارج خواهد کرد.

معامله‌ گر فارکس ایده آل

دلیل اصلی همه این موارد، معامله‌ گری از دیدگاه شخصی است.

بله، شیوه معامله ‌گری مردان به‌ خصوص زمانی که با بی‌ تجربگی همراه شود، می‌توانند بسیار پر ریسک باشد.

اما بدین معنا نیست که احساسات، اشتیاق یا اعتماد به نفس فی نفسه اشتباه است.

ما باید هیجانات و اعتماد به نفس خود را با آگاهی و تحقیقات همراه کنیم و از زیان‌های خود برای ارتقا استراتژی درس بگیریم و همچنین بیاموزیم عقاید و باورهای روزمره خود را از کار جدا سازیم .

در آخر، معامله‌ گری یک مسیر پر فراز و نشیب است.

زنان یا مردان، معامله‌ گران تازه ‌کار یا با تجربه، هر چه بیشتر از هم ‌قطاران خود بیاموزند، قوی‌تر ، مسئولیت پذیر و موفق‌ تر خواهند بود.

نگاهی به دیگر زنان موفق بازار فارکس

جنیفرفن

حدود یک دهه پیش از NYU فارغ التحصیل شده است .
او در سن ۱۹ سالگی زمانی که بسیاری تازه به دانشگاه می روند فارغ التحصیل شده است.
از زمانی که فارغ التحصیل شده است در بحث امور مالی فعالیت می کند.
او در ابتدا شروع به کار در Morgan Stanley نمود و سپس به عنوان مدیر صندوق های سرمایه گذاری به Arrowhawk Capital Management رفت.

میریام کلین

میریام از سن ۲۰ سالگی در بازارهای مالی در حال فعالیت است و همکاری خود را با Price Waterhouse Coopre دارد.
صندوق های سرمایه گذاری و شرکت های خصوصی زیادی به مشاوره های چند میلیون دلاری او گوش میدهند.

تریسی بریت

به گفته بسیاری از مطبوعات او جانشین یکی از ثروتمندترین مردان جهان یعنی وارن بافت بعد از بازنشستگی خواهد بود.
هم اکنون با اعتماد وارن بافت ، تریسی مدیریت ۴ شرکت و میلیاردها دلار از سرمایه او را برعهده دارد.
تریسی را می توان به آهن در اعتماد و فداکاری تشبیه کرد.
او در ابتدا برای شرکت پدر و مادرش در کانزاس که پرورش سبزیجات و گلها را داشتند کار می کرد.
چیزی که از آنها متنفر بود. سپس به دانشگاه رفت.
او در دانشگاه هاروارد تحصیل کرده و بعد از فارغ التحصیلی در شرکت Berkshire Hathaway شروع به فعالیت کرد جایی که وارن بافت مدیرعامل آن بود. خیلی زود وارن بافت اورا شناخت و پتانسیل‌های بسیار زیادش را شناسایی کرد.

لوسی بالدوین

او مدیرعامل Goldman Sach و رئیس یک واحد کسب و کار در بخش سرمایه گذاری اروپایی است.
او بعنوان یک استعداد جوان ، معامله گری را دنبال می‌کند.

انتخاب استایل معامله‌گری متناسب با تیپ شخصیتی

یکی از اقداماتی که معامله‌گر می‌تواند برای یادگیری روانشناسی معامله‌ گری انجام دهد؛ شناسایی، درک و ارزیابی صادقانه و بدون جهت‌گیری ویژگی‌های شخصیتی و احساسات خویش است. در این صورت معامله‌گر می‌تواند نحوه تسلط بر احساسات خود را یاد گرفته و بهتر تصمیم‌گیری نماید.

معمولا معامله‌گران این‌طور می‌اندیشند که باید عملکرد آن‌ها با آن تصویر ذهنی که از خودشان دارند مطابقت داشته باشد در حالی که باید این هم‌خوانی میان استایل معامله‌گری آنها با خود واقعی‌شان باشد.

ممکن است معامله‌گر به‌عنوان یک فرد برخی از ویژگی‌های شخصیتی خود را کتمان کرده و یا هرگز نپذیرد؛ برای مثال قبول نداشته باشد که صبور نیست، زودخشم است و یا کنترلی بر استرس خود ندارد و . اما در فرآیند معامله‌گری اهمیت ندادن به چنین ویژگی‌های شخصیتی خود، باعث بروز درگیری‌های احساسی شده و این تناقض به نتایج ضعیف‌تری منجر می‌شود.

شناخت خود از طریق مفهوم شخصیت

به‌لحاظ مفهمومی، شخصیت یک معامله‌گر یعنی تمام صفات، ویژگی‌ها، عادت‌ها و خصوصیات عجیب‌غریبی که او را از سایر معامله‌گرها جدا می‌کند.

اما از منظر روان‌شناسی تعریف شخصیت پیچیده‌تر است.

الگوی منسجمی از عواطف(Affects) ؛ شناخت(Cognition) ؛ تمایلات(Desires) و اهدافی که منجر به شکل‌گیری رفتار می‌شود را شخصیت می‌نامند.

مشهورترین و معتبرترین مدل شخصیت که امروزه موردتوجه و توافق بسیاری از روان‌شناسان قرار دارد، مدل پنج عاملی شخصیت (FFM-five factor model) است که خود زیر‌مجموعه نظریه شخصیت‌شناسی صفاتی (Trait Theories) است.

این مدل درباره این پرسش است:

(چه کسی هستی؟) - پرسش ساده است اما پاسخ چندان ساده نیست!

بر اساس این مدل تفاوت انسان‌ها بر پایه پنج ویژگی توصیف می‌شود که عبارتند از :

1- برون‌گرایی (Extraversion)
2- گشودگی به تجارب جدید (Openness to experience)
3- وظیفه‌شناسی (Conscientiousness)
4- توافق‌پذیری (Agreeableness)
5- روان رنجوری (Neuroticism)

در این مدل، طبقه بزرگی که تمام صفات مشابه شخصیتی را در بر می‌گیرد، عامل (factor) نام دارد.

به‌عنوان مثال:

فرد دارای عامل برون‌گرایی زیاد، صفاتی چون پرهیجانی، پرحرفی، قاطعیت و . دارد و فرد دارای عامل برون‌گرایی کم، ویژگی‌هایی همچون صرف انرژی با حضور در جمع، کم‌حرفی، جدیت و . دارد.
عامل توافق‌پذیری بالا، شامل صفاتی از جمله بخشندگی، خوش‌مشربی و مهربانی است و عامل توافق‌پذیری کم، شامل صفاتی از جمله پرخاشگری و خلق تند است.
معامله‌گر با مطالعه این مدل و تعیین عامل‌های زیاد و کم می‌تواند شخصیت خود را بهتر بشناسد.

استایل معامله‌گری چیست؟

از جمله مشکلات مهم معامله‌گران را می‌توان به عدم‌تطابق استایل معاملاتی انتخابی با روحیه او اشاره کرد. در واقع اجرای متد‌ و استایل‌های مختلف معامله‌گری در صورتی که با روحیه معامله‌گر مطابق نباشد، معامله‌گری شخص را با مشکلاتی روبه‌رو می‌کند که در نهایت منجر به نا‌امیدی معامله‌گر از موفقیت در این حرفه می‌شود. در روان‌شناسی معامله‌گری، معامله‌گر با شناخت ویژگی‌های اخلاقی و خصوصیات شخصیتی خود، به انتخاب و یا طراحی استایل معامله‌گری شخصی خود می پردازد. آنگاه که فعالیت روزانه معامله‌گر با خصوصیات احساسی و نقاط قوت و ضعف شخصیتی او هم‌خوانی داشته باشد، فرآیند معامله‌گری کمتر یک فعالیت استرس‌زا و پر از چالش‌های روحی و روانی خواهد بود.
پس معامله‌گران می‌توانند با توجه به نوع شخصیت، ویژگی‌های اخلاقی و روحیه‌ ذاتی خود، تعیین کنند که چه نوع استایل معاملاتی داشته باشند.

استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت (FFM-five factor model) برای شناخت شخصیت و نیز پاسخ به پرسش‌هایی نظیر ذیل به معامله‌گر کمک می‌کند تا مناسب‌ترین استایل معامله‌گری را برای خود بر‌گزیند.
• آیا شما شخصیتی جزئیات-گرا دارید و از مدیریت جزئیات یک فرآیند لذت می‌برید؟ یا اینکه ترجیح می‌دهید بر تصویر و چرخه بزرگتر تمرکز کنید؟
• آیا شما باید طبق نقشه‌ای دقیق و از پیش برنامه‌ریزی شده حرکت کنید؟ یا به شناسایی و معامله گری چرخه ها داشتن خلاقیت در طی کردن مسیر اعتقاد دارید؟
• آیا شما مطیع قوانین هستید یا به قضاوت‌های شخصی خود در مواجهه با موقعیت‌ها متکی می‌شوید؟
• آیا شما برای گرفتن تصمیمات خود به تاییدها و استدلال‌های زیادی نیاز دارید؟ یا از طریق یک یا چند تایید ساده و ادغام آن با حس ششم خود به نتیجه می‌رسید؟
• آیا گرفتن تصمیمات حیاتی در لحظه و یا در بازه زمانی کوتاه شما را مضطرب می‌کند و آرامش را از عملکرد شما سلب می‌کند؟ یا اینکه انتظار کشیدن و صبور بودن برای اتخاذ تصمیماتی کامل‌تر برای شما خسته کننده و فرسایشی است؟
• آیا شما رویکردی مکانیکی و صفر و یک به بازار دارید یا ترجیح می‌دهید دستتان در انتخاب‌ها و تصمیم‌گیری‌ها باز باشد؟
• و.

4 رویکرد برای طراحی استایل معامله‌گری


1. انتخاب سبک معامله‌گری شخصی

هرمعامله‌گری می‌تواند با توجه به ظرفیت‌ها و ویژگی‌های خود سبک‌ها، ابزار تکنیکالی و یا فاندامنتالی مناسب خود را برگزیند. لازم به ذکر است حتی اگر سبک معامله‌گری که معامله‌گر برای خود برگزیده‌ است یک سبک تست‌شده و متداول در بازار باشد، باید رابطه احساسی و شخصیتی او با آن سبک معامله‌گری، مورد‌آزمایش قرار گیرد تا با ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد وی تا حد امکان شخصی‌سازی شود.

2. انتخاب بازه زمانی (تایم‌فریم) معامله‌گری

ویژگی‌های فردی و رویکرد‌های شخصیتی هر معامله‌گر بیشترین سهم را در انتخاب تایم‌فریم معامله‌گری او دارد. صبور یا عجول بودن، ریسک‌گریز و یا ریسک‌پذیر بودن، اهمیت دادن به فاکتور‌های فاندامنتالی و یا صرفا اتکا به حرکات خام قیمتی و . از جمله ویژگی‌هایی هستند که در انتخاب چرخه زمانی مناسب برای هر معامله‌گر تاثیر‌گذار خواهند بود.
از نظر تئوری، به‌دلیل فرکتالی بودن بازار (وجود الگوهای تودرتوی تکرارشونده در چرخه‌های زمانی مختلف بازار)، هر سبک معامله‌گری در هر تایم‌فریمی قابل‌اجرا است؛ پس انتخاب تایم‌فریم مناسب برای هر شخص کاملا به روحیات و ویژگی‌های احساسی او بازمی‌گردد.

3. مدیریت احساسات در فعالیت معامله‌گری

هر شخص با توجه به نقاط ضعف و قوت احساسی و شخصیتی خود، قوانینی را در طی زمان برای برنامه‌های معاملاتی خود وضع می‌کند تا بر اجرای دقیق‌تر پلن معامله‌گری‌ و استقلال تصمیمات و واکنش‌های او در حرکات بازار، بر نوسانات احساسی خود نظارت نماید. لازم به ذکر است که تمام ویژگی‌های شخصیتی ما قطعی، پایدار و غیر‌قابل‌تغییر نبوده و گاهی یک ویژگی شخصیتی که به‌عنوان نقطه ضعف معامله‌گری ما شناخته شده‌است، می‌تواند از مسیر توسعه فردی، استفاده از تکنیک‌ تجسم و روش‌های تغییر عادات رفتاری، با یک ویژگی بهینه‌تر جایگزین شود. در این حوزه، به دست آوردن شناختی کامل و صادقانه نسبت به روحیات و ویژگی‌های احساسی خود و همچنین شناخت ماشه‌ها یا فعال‌کننده‌های آن احساسات، می‌تواند در کنترل و یا پرهیز از بروز افراطی آن‌ها بسیار تاثیرگذار باشد.

4. مدیریت سرمایه

مشخصا تیپ شخصیتی هرکس می‌تواند در نحوه مدیریت ریسک و مدیریت معاملات او تاثیر‌گذار باشد. آنچه در عمل موجب آرامش و ثبات در روند کنترل احساسات معامله‌گر می‌شود، آسودگی خیال از میزان ضرری است که هر تصمیم یا به‌بیان صحیح‌تر هر معامله، می‌تواند به حساب معاملاتی شخص وارد کند.
معامله‌گر با طراحی یک سیستم مدیریت ریسک که با شخصیت، خواسته‌ها و توقعات او سازگاری داشته و همچنین رعایت بی‌رحمانه آن در طول فرآیند معامله‌گری، احساس آراش و اعتمادبه‌نفس را به خود هدیه داده و می‌تواند از اضطراب و ترس از شکست‌های جبران ناپذیر دوری کند.

بخاطر داشته باشید که بازارهای مالی همچون آینه‌ای در برابر ویژگی‌های شخصیتی معامله‌گر عمل می‌کنند. هر تصمیمی که معامله‌گر در واکنش به حرکات قیمت اتخاذ می‌کند، برآیند مهارت‌، تجربیات و احساسات غریزی اوست. در نهایت حاصل این تصمیمات هرچه باشد، این نحوه برخورد و هضم احساسی شخص در پس نتیجه است که هر تصمیم و واکنشی از او را به پله ای برای بهبود عملکرد وی و یا سکویی برای سقوط به دره بی‌پایان سرزنش‌ها و افسردگی‌ها تبدیل می‌کند.

12 الگوی رایج کندل استیک بکار رفته در تحلیل تکنیکال:

کندل استیک

نمودارهای کندل استیک یکی از رایج‌ترین ابزارهای تکنیکال استفاده‌شده برای تحلیل الگوهای قیمت هستند. معامله گران و سرمایه‌گذاران برای قرن‌ها از این نمودارها برای یافتن الگوهایی که محل افزایش قیمت را نشان می‌دهند، استفاده کرده‌اند. در این مقاله به بررسی برخی از معروف‌ترین الگوهای کندل استیک همراه با ذکر مثال تصویری می‌پردازیم.

آموزش ارز دیجیتال به صورت غیرحضوری با جدیدترین و بهترین استراتژی‌های روز دنیا

نحوه استفاده از الگوهای کندل استیک:

الگوهای کندل استیک بی‌شماری وجود دارند که معامله گران می‌توانند با استفاده از آن‌ها مناطق سودآور را روی نمودار شناسایی کنند. از این نمودارها می‌توان برای معامله‌گری روزانه، معامله‌گری سوئینگ (swing trading) و حتی معامله‌گری پوزیشن طولانی‌مدت، استفاده کرد. در حالی‌که ممکن است برخی از الگوهای کندل استیک در مورد توازن میان خریداران و فروشندگان اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند، دیگر نمودارها نشان‌دهنده بازگشت، ادامه یا بلاتکلیفی روند هستند.

باید توجه داشت که الگوهای کندل استیک به‌خودی‌خود لزوماً سیگنال خرید یا فروش نیستند. بلکه روشی برای بررسی ساختار بازار هستند و بر وجود یک فرصت در آینده نزدیک دلالت دارند. ازاین‌رو، بررسی الگوها همیشه مفید است. این می‌تواند مفهوم الگوی تکنیکال روی نمودار، بازارهای بزرگ‌تر و دیگر فاکتورها باشد.

به‌طور خلاصه، الگوهای کندل استیک مانند دیگر ابزارهای تحلیل بازار، زمانی که در ترکیب با دیگر تکنیک‌ها به کار روند، بسیار مفید هستند. این تکنیک‌ها می‌توانند شامل روش Wyckoff، نظریه موج Elliot و نظریه Dow باشند. همچنین می‌تواند اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال (TA) از قبیل خطوط روند، میانگین متحرک‌ها، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI استوکاستیک، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds)، Parabolic SAR یا MACD را شامل شود.

چرا زنان در معامله ‌گری موفق‌ تر هستند؟

این موضوع کمی بحث برانگیز است! در قرن 21 صحبت از برتری جنسیتی در یک حرفه به نظر عجیب می‌آید.

صراحتاً، زمان آن فرا رسیده است که جنسیت یک زن به عنوان قدرت او در دنیای حرفه ‌ای شناخته شود و نه نقطه ضعف!

بر اساس شواهد آماری که توسط مدرسه کسب و کار Warwick انجام شده شناسایی و معامله گری چرخه ها است، با وجود کم بودن معامله ‌گران زنان در بازار فارکس ، درصد موفقیت آن‌ها 1.8% بالاتر از مردان بوده است ، بنابراین، در حالی که از نظر آماری زنان “کمتر” از مردان معامله می‌ کنند، پس چرا به نظر می‌ رسد معامله‌گران “بهتر” یا “باهوش ‌تری” هستند؟

تحقیقات دانشگاه (Leicester)

نشان داده است که هورمون‌ها (بله، هورمون‌ها!) و همچنین فاکتورهای اجتماعی تأثیر به‌ سزایی در نحوه نگرش زن و مرد به بازارهای مالی دارند.

تفاوت روانشناسی معاملاتی باعث اختلاف در، درصد موفقیت می‌گردد که ما آن را در 4 بخش مجزا دسته بندی کرده‌ایم.

خواهیم دید که روانشناسی معاملاتی یک زن به او برای پیشی گرفتن از مردان چگونه کمک می‌کند.

طراحی استراتژی معاملاتی

یک معامله‌ گر زن از این‌ که ممکن است دانش او در همه زمینه‌های معامله‌ گری کامل نباشد، آگاه است.

این به این معنا است که او همواره در حال تحقیق، آموزش و یادگیری است و قبل از ورود به بازار استراتژی خود را بارها آزموده است.

از سوی دیگر، احتمال آن‌ که یک معامله‌ گر مرد درگیر جاه ‌طلبی و بلند پروازی‌های خود شود، بسیار بیشتر است.

مردان معمولاً تحت تاثیر تصمیمات خود قرار می ‌گیرند و به توانایی‌ های خود بیش از حد اعتماد دارند.

این اغلب موجب می ‌گردد تا میزان فداکاری و آمادگی لازم برای ورود به بازار را دست کم بگیرند.

این امر یک منحنی یادگیری دشوار، که احتمالاً با زیان همراه است را برایشان به دنبال دارد.

مدیریت ریسک

در ادامه مورد قبل، آمادگی یک زن برای معاملات به معنایی آشنایی کامل با تعداد کمی از ابزارهای معاملاتی است که به او در انجام موفق معاملات یاری می‌دهد.

این نشانه آن است که او در انجام معاملات زیاده روی نمی‌کند و بدون آگاهی از همه جوانب دارایی خود را در معرض ریسک قرار نمی‌ دهد.

در مقابل، معامله‌ گران مرد تمایل بیشتری به انجام رفتارهای پرخطر از خود نشان می‌دهند.

از نظر فیزیولوژیکی، در این‌جا تستوسترون نقش اصلی را بازی می‌کند .

مردان ذاتاً از درگیر شدن با نا شناخته‌ها لذت می‌برند و از هر فرصتی برای روبه ‌رو شدن با آن استقبال می‌کنند.

پیامد این امر انجام معاملات بیش از حد است که آن‌ها را از هر جهت در معرض ریسک غیر قابل کنترل قرار می‌دهد.

مواجه شدن با زیان

عموماً زنان از باور و اعتمادی که مردان نسبت به خود دارند، برخوردار نیستند. این امر با آماده سازی آن‌ها برای انجام معاملات و مدیریت ریسک همراه شده و موجب می‌گردد در مواجهه با زیان‌ها احتمالی منطقی‌تر باشند.

زنان معامله ‌گر و سرمایه‌ گذار به جای قرار گرفتن در حالت تدافعی سعی در جستجوی اشتباه و دلایل زیان دارند و در پی راه‌هایی برای یادگیری و جلوگیری از تکرار آن‌ها هستند.

در مقابل، زیان‌ها فشار و صدمات بیشتری به مردان وارد می‌کنند. یک مرد معمولاً سود خود را حاصل توانایی‌های خود به عنوان یک معامله‌گر قلمداد می‌کند.

متاسفانه، این بدان معنی است که به جای یادگیری از زیان‌ها و تحلیل آن، احساسی برخورد کرده و سعی در جبران آن دارد و تلاش می‌کند با باز کردن معاملات پشت سر هم و بدون استدلال از بازار انتقام بگیرد.

این امر ریسک معاملات و در پی آن میزان زیان را بالا می‌برد.

پس انداز پول

رویکرد محاسبه شده ‌تر زنان در بازار، احتمال نگه‌ شناسایی و معامله گری چرخه ها داشتن سود را افزایش می‌دهد. از تئوری گرفته تا در عمل، معامله ‌گران زن در معاملات خود کمتر دچار احساسات روانشناسی می‌گردند.

این بدان معنا است که سود معاملات آن‌ها را تحت تاثیر قرار نداده و به جای خرج بی ‌رویه سعی در پس انداز آن دارند.

از سوی دیگر، مردان عموماً درگیر چرخه احساسی معاملات می‌شوند.

تستوسترون آنها با هر بار کسب سود اعتماد به نفس کاذبی در آن‌ها ایجاد می‌کند که به انجام معاملات پی در پی ترغیب شده و برای پیروزی بیشتر تلاش می‌کنند.

این امر احتمال زیان را افزایش داده و کنترل معاملات را از اختیار آنان خارج خواهد کرد.

معامله‌ گر فارکس ایده آل

دلیل اصلی همه این موارد، معامله‌ گری از دیدگاه شخصی است.

بله، شیوه معامله ‌گری مردان به‌ خصوص زمانی که با بی‌ تجربگی همراه شود، می‌توانند بسیار پر ریسک باشد.

اما بدین معنا نیست که احساسات، اشتیاق یا اعتماد به نفس فی نفسه اشتباه است.

ما باید هیجانات و اعتماد به نفس خود را با شناسایی و معامله گری چرخه ها آگاهی و تحقیقات همراه کنیم و از زیان‌های خود برای ارتقا استراتژی درس بگیریم و همچنین بیاموزیم عقاید و باورهای روزمره خود را از کار جدا سازیم .

در آخر، معامله‌ گری یک مسیر پر فراز و نشیب است.

زنان یا مردان، معامله‌ گران تازه ‌کار یا با تجربه، هر چه بیشتر از هم ‌قطاران خود بیاموزند، قوی‌تر ، مسئولیت پذیر و موفق‌ تر خواهند بود.

نگاهی به دیگر زنان موفق بازار فارکس

جنیفرفن

حدود یک دهه پیش از NYU فارغ التحصیل شده است .
او در سن ۱۹ سالگی زمانی که بسیاری تازه به دانشگاه می روند فارغ التحصیل شده است.
از زمانی که فارغ التحصیل شده است در بحث امور مالی فعالیت می کند.
او در ابتدا شروع به کار در Morgan Stanley نمود و سپس به عنوان مدیر صندوق های سرمایه گذاری به Arrowhawk Capital Management رفت.

میریام کلین

میریام از سن ۲۰ سالگی در بازارهای مالی در حال فعالیت است و همکاری خود را با Price Waterhouse Coopre دارد.
صندوق های سرمایه گذاری و شرکت های خصوصی زیادی به مشاوره های چند میلیون دلاری او گوش میدهند.

تریسی بریت

به گفته بسیاری از مطبوعات او جانشین یکی از ثروتمندترین مردان جهان یعنی وارن بافت بعد از بازنشستگی خواهد بود.
هم اکنون با اعتماد وارن بافت ، تریسی مدیریت ۴ شرکت و میلیاردها دلار از سرمایه او را برعهده دارد.
تریسی را می توان به آهن در اعتماد و فداکاری تشبیه کرد.
او در ابتدا برای شرکت پدر و مادرش در کانزاس که پرورش سبزیجات و گلها را داشتند کار می کرد.
چیزی که از آنها متنفر بود. سپس به دانشگاه رفت.
او در دانشگاه هاروارد تحصیل کرده و بعد از فارغ التحصیلی در شرکت Berkshire Hathaway شروع به فعالیت کرد جایی که وارن بافت مدیرعامل آن بود. خیلی زود وارن بافت اورا شناخت و پتانسیل‌های بسیار زیادش را شناسایی کرد.

لوسی بالدوین

او مدیرعامل Goldman Sach و رئیس یک واحد کسب و کار در بخش سرمایه گذاری اروپایی است.
او بعنوان یک استعداد جوان ، معامله گری را دنبال می‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.