شاخص کل بورس در هفتهای که گذشت چهار درصد افت کرد. این در حالی است که رشد ۲۱ هزار واحدی شاخص در آخرین روز معاملاتی این درصد را بهبود بخشیده است. گرچه وضعیت بازار مثبت به اتمام رسید اما برخی از کارشناسان در مورد ادامهدار شدن این رشد مطمئن نیستند.
آشنایی با فرصتهای تأمین مالی از کانال بازار سرمایه
تأمین مالی یکی از مهمترین چالشهای پیشروی شرکتهای کوچک و بزرگ در دنیا است. هر شرکتی برای اجرای ایدهها و طرحهای توسعهای کارشناسیشده خود و یا به دلایلی دیگر مانند تأمین سرمایه در گردش، به منابع و نقدینگی نیاز دارد، حال آنکه ممکن است در شرکت منابع بهاندازه کافی موجود نباشد، بنابراین بهناچار لازم است از طریق منابع دیگر اقدام به تأمین مالی کند. بدین منظور و بهطور عام، دو روش جهت تأمین منابع مالی در شرکتها وجود دارد که عبارتند از روش استقراض و روش حقوق مالکانه. روش استقراض در سرفصل بدهی و روش حقوق مالکانه در سرفصل حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکتها اثرگذار خواهد بود. اینجاست که مفهوم بازار مالی شکل میگیرد. بازار در معنای عام آن، به محلی گفته میشود که در آن فروشندگان و خریداران به مبادله کالاها اقدام میکنند؛ یعنی شخصی که به کالایی نیاز دارد با مراجعه به بازار و در ازای پرداخت مبلغی معین، کالای موردنظر را از فروشنده آن کالا خریداری میکند. در بازارهای مالی نیز همین سازوکار برقرار است و اشخاص حقیقی و حقوقی که با کمبود منابع مواجه هستند، ضمن مراجعه به بازارهای مالی و در ازای پرداخت وجهی مشخص که معادل با هزینه آن منابع است، به تأمین مالی اقدام میکنند.
بازارهای مالی و نحوه تأمین مالی از طریق آنها
بازارهای مالی به دو بخش بازار سهام و بازار بدهی تقسیمبندی میشوند. معادل ۹۵ درصد از تأمین مالیهای مربوط به بازارهای مالی جهان در بازار بدهی صورت میگیرد و تنها ۵ درصد از آنها از طریق بازار سهام انجام میشود. لازم به ذکر است که منظور از تأمین مالی در بازار سهام، افزایش سرمایه از محل آورده نقدی، مطالبات حالشده و یا پذیرهنویسی سهام شرکتها در بازار اولیه است. در این نتیجهگیری کانال قیمت در بورس رابطه، زمانی میتوانیم از واژه تأمین مالی در خصوص یک اقدام استفاده کنیم که بهموجب آن بهاصطلاح «پول تازه۱» به شرکت وارد شود، از این منظر انجام افزایش سرمایه از محل سود انباشته، مازاد تجدید ارزیابی، تسعیر ارز و مواردی از این دست در مفهوم استاندارد تأمین مالی نمیگنجد. شایان ذکر است که حتی عرضه اولیه سهام شرکتها را نیز نمیتوان تأمین مالی نامید، چراکه در این روش، منابع مالی حاصل از عرضه اولیه سهام شرکتها، بعد از عرضه فوراً توسط سهامداران قبلی خارج میشود. افزایش و کاهش قیمت سهام نیز با وجود کارکردهای خاص خود، ارتباطی با تأمین مالی شرکتها ندارد.
در بازار سهام بورس طی سال گذشته، حدوداً ۱۷ هزار میلیارد تومان افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حالشده انجام شده است؛ این در حالی است که در مدت مذکور، در حدود ۲۲۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی جدید در بازار سرمایه منتشر شده و حجم تأمین مالی از طریق سیستم بانکی نیز از حجم تأمین مالی از طریق بازار بدهی بسیار بیشتر بوده است. تأمین مالی در ایران نیز مانند سایر کشورهای جهان، بیشتر از طریق بازار بدهی صورت میگیرد و سهم تأمین مالی از طریق بازار سهام در آن کمتر از یک درصد است. در ادامه به موضوع تأمین مالی در بازار بدهی پرداخته میشود.
تأمین مالی در بازار بدهی
بازار بدهی از دو شاخه تسهیلات جاری و غیرجاری در سیستم بانکی و همچنین بازار اوراق بدهی تشکیل شده است. بخش تسهیلات بانکی همانطورکه از نام آن نیز مشخص است، در بازار پول اتفاق میافتد. از طرفی، بخش عمدهای از بازار اوراق بدهی در بازار سرمایه شکل میگیرد و بخش کمتری از آن از طریق سیستم بانکی که نماینده تمام و کمال بازار پول است، انجام میشود. لازم به ذکر است که بین بازار پول و بازار سرمایه، تفاوتهای ماهوی وجود ندارد و اصلیترین تفاوت آنها مربوط به زمان سررسید داراییهای مالی است.
مانده تسهیلات بانکی در پایان سال گذشته حدود ۲,۸۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است، درحالیکه این رقم در بازار اوراق بدهی حدود ۳۶۷ هزار میلیارد تومان بوده و نزدیک به ۸۵ درصد از آن نیز مربوط به اوراق مختلف دولتی میباشد. با وجود اینکه سهم بازار سرمایه در بازار اوراق بدهی بیش از ۹۰ درصد است، در سال ۱۳۹۹ بازار سرمایه از کل بازار بدهی ایران، سهمی حدوداً ۱۱/۵ درصدی داشته که در پایان تیرماه سال جاری به حدود ۱۴ درصد رسیده است. اگر آمار مربوط به سال گذشته را نادیده بگیریم، این سهم در سالهای اخیر کمتر از ۱۰ درصد بوده و میتوان گفت تقریباً تمام تأمین مالی انجامشده بهویژه در سالهای دورتر، از طریق سیستم بانکی بوده است. بنابراین در کشور ما، سهم بازار اوراق بدهی از کل بازار بدهی بسیار پایین بوده و تأمین مالی عمدتاً از طریق بانکها انجام گرفته است؛ به عبارت دیگر، سیستم تأمین مالی در ایران بانکمحور است. این در حالی است که عمده تأمین مالی انجامشده در کشورهای پیشرفته جهان از طریق بازار اوراق بدهی صورت گرفته است و آمار ۱۱/۵ درصدی ایران در سال ۱۳۹۹، در آمریکا معادلی در حدود ۸۴ درصد و در دنیا میانگینی تقریباً ۶۰ درصدی دارد.
مهمترین دلیل گسترش نیافتن بازار اوراق بدهی و پایین بودن حجم تأمین مالی انجامشده از طریق بازار سرمایه، عدم بلوغ این بازار در کشور است. بازار اوراق بدهی بهطور رسمی در ایران از سال ۱۳۹۴ شروع بهکار کرده است. همانطورکه گفته شد، عمده اوراق فروشرفته در آن نیز متعلق به دولت بوده و متأسفانه شرکتها و شهرداریها همچنان به دلایل مختلف، برای تأمین مالی از تسهیلات بانکی استفاده میکنند. از دیگر دلایل گسترش نیافتن بازار اوراق بدهی در ایران، میتوان به عدم استقبال از آن بهدلیل عدم آشنایی شرکتها و شهرداریها با این روش تأمین مالی و همچنین وجود نرخ بهره بالاتر در این بازار اشاره کرد. بهطور مثال، شرکتها علاوه بر هزینههای جانبی مربوط به انتشار اوراق، لازم است برای انتشار اوراق بدهی هزینه مالی حدوداً ۲۲ تا ۲۳ درصدی بپردازند، درحالیکه اگر از سیستم بانکی تسهیلات دریافت کنند، بهره کمتری پرداخت خواهند کرد.
مزیتهای انتشار اوراق بدهی نسبت به اخذ تسهیلات
سؤال اصلی این است که انتشار اوراق بدهی نسبت به اخذ تسهیلات از بانکها بهویژه در ایران چه مزیتی دارد؟ یا اینکه چرا لازم است شرکتها جهت تأمین مالی بهجای اخذ تسهیلات، به سمت انتشار اوراق بروند. در فرآیند تسهیلاتدهی در سیستم بانکی، شخصی که مازاد منابع و نقدینگی دارد، منابع مالی خود را نزد بانک بهاصطلاح «سپرده» میکند و بانک نیز موظف است در مقابل، مبلغی معادل سود آن را که در واقع قیمت این پول است، به وی پرداخت کند. در این میان، بانک بخشی از سپرده دریافتی را تحت عنوان «سپرده قانونی» به بانک مرکزی تحویل میدهد و باقیمانده آن را بین اشخاصی که با کمبود منابع و نقدینگی مواجه بودهاند و درخواست دریافت تسهیلات داشتهاند، تقسیم میکند. در حقیقت، بانک واسطهای است میان اشخاصی که کمبود و یا مازاد منابع دارند، بهگونهایکه بهعنوان واسطه بخشی از سود تسهیلات را برداشت کرده و باقیمانده آن را به سپردهگذار میپردازد.
متأسفانه واقعیت این است که گاهی همهچیز به این اندازه ساده و شفاف اتفاق نمیافتد و این امکان وجود دارد که بانکها تسهیلات اعطایی خود را بهدرستی تخصیص ندهند. در اینگونه موارد، افراد تسهیلاتگیرنده نهتنها بهره تسهیلات دریافتی، بلکه اصل پول را نیز پرداخت نکرده و بهاصطلاح از پرداخت آن «نکول» میکنند. چنین شرایطی موجب میشود که بانکها نیز برای پرداخت سود به سپردهگذاران خود، منابع کافی نداشته باشند. در ادامه، بانک مرکزی جهت جلوگیری از بروز بحران وارد عمل میشود و به بانکهای مزبور پول پرقدرت۲ اعطا میکند که این امر موجب افزایش حجم نقدینگی و در نهایت رشد تورم میشود. این در حالی است که هزینه چنین اتفاقی را که متأسفانه در سالهای اخیر برای تعدادی از بانکهای ما نیز رخ داده است، مردم در مواجهه با نرخ تورمی که بر دوش آنها گذاشته میشود، میپردازند.
شایان ذکر است که در فرآیند انتشار اوراق، نهاد واسطهای چون بانک وجود ندارد که بهدلیل عملکرد اشتباه خود در اعطای تسهیلات به افراد، موجب دریافت هزینهکرد از مردم شود. در بازار اوراق بدهی، روند تأمین مالی بهگونهای است که شرکتها به انتشار اوراق اقدام میکنند و مردم نیز بدون واسطه، اوراق آنها را خریداری میکنند و یا صندوقهای با درآمد ثابت، اوراق منتشرشده شرکتها را میخرند و مردم نیز واحدهای صندوقهای مزبور را خریداری میکنند. در این روش، حتی اگر شرکتی موفق به ایفای تعهدات خود در پرداخت اصل و فرع اوراق نشود، ریسک عدم پرداخت صرفاً بین افرادی که اوراق آن شرکتها را خریدهاند و یا دارندگان واحدهای صندوقهایی که از آن اوراق خریداری کردهاند، تقسیم میشود. از همه مهمتر اینکه، برای ایفای تعهدات مربوطه، بر بانک مرکزی فشاری وارد نمیشود.
نتیجهگیری
بهطور معمول در کشورهای پیشرفته دنیا، بخش عمدهای از تأمین مالی انجامشده در بنگاههای بزرگ از طریق انتشار اوراق بدهی و در بازار اوراق بدهی اتفاق میافتد و این شرکتهای کوچک و متوسط هستند که از طریق سیستم بانکی اقدام به تسهیلاتگیری میکنند. همچنین در این کشورها، تمام حجم بدهی دولت از طریق انتشار اوراق حاصل میشود و دولتها به نهادهایی چون بانک مرکزی، شهرداری، بانک و … بدهکار نمیشوند. در کشور ما تحقق این موضوع میتواند پیش از همه، موجب افزایش سطح شفافیت در حجم بدهیهای دولت شود، چراکه در چنین شرایطی میزان اوراق منتشرشده توسط دولت مشخص است. در واقع، زمانیکه دولت به نهادهای مختلف بدهکار است و آماری از بدهیهای آن به نهادهای مالی منتشر نشده و یا دیر به دیر منتشر میشود، عملاً شفافیت به محاق میرود، موضوعی که با تأمین مالی از طریق بازار اوراق بهادار قابلبهبود است.
تحلیل بورس هفته اوّل بهمن ۱۴۰۰
شاخص کل بورس در هفتهای که گذشت چهار درصد افت کرد. این در حالی است که رشد ۲۱ هزار واحدی شاخص در آخرین روز معاملاتی این درصد را بهبود بخشیده است. گرچه وضعیت بازار مثبت به اتمام رسید اما برخی از کارشناسان در مورد ادامهدار شدن این رشد مطمئن نیستند.
تحلیل بورس هفته اوّل بهمن ۱۴۰۰
به گزارش بورس فردا و به نقل از تجارت نیوز، بازار سهام در هفتهای که گذشت شاهد ریزشهای شدیدی بود. شاخص کل از ابتدای هفته تا سهشنبه ۵٫۶ درصد ریخت و به کانال ۱٫۱ میلیون واحد نزدیک شد. اما در ادامه و در آخرین روز معاملاتی هفته، با رشد ۲۱ هزار واحدی بخشی از ریزش خود را جبران و با افت چهار درصدی به کار خود پایان داد.
روز گذشته، علی صادقین، کارشناس بازار سهام گفت: بازار امروز تحت تاثیر صحبتهای رئیسجمهور بود. اتفاقات زیادی همچنان بر بورس اثرگذار خواهد بود و وضعیت بازار امروز را نمیتوانیم باثبات در نظر بگیریم.
وی ادامه داد: در روزهای گذشته ترس در بازار سهام جای خود را به خشم و نفرت داده بود و شاهد خروج گسترده پول بودیم. سرانه خرید حقیقیها عددهای نگرانکنندهای را به ما نشان داد و حجم معاملات خرد همچنان در سطوح پایینی است.
صادقین اظهار کرد: وضعیت بازار سهام ارتباط منطقی با گزارشات پاییز و ۹ ماهه شرکتها ندارد. از همه مهمتر بورس هنوز در مورد توافق هستهای به جمعبندی و نتیجهگیری نرسیده است. بنابراین جهتدهی دلار در تصمیم چینش پرتفو و مدیریت سرمایه سهامداران همچنان مبهم است.
این کارشناس تصریح کرد: برخی از ریسکهای بازار از جمله نرخ خوراک و نرخ سوخت با تعیین سقف، پوشش داده شد. بازار سهام همچنان امید به حمایت، تزریق پول و بازگشت سهامداران به بورس دارد.
وی خاطرنشان کرد: مادامی که سرانه خرید حقیقیها افزایش پیدا نکند، ورود پول هوشمند به بازار نداشته باشیم و حجم معاملات افزایش نیابد، نمیتوان با امیدواری گفت روند بازار تغییر کرده است. در این بین، باید توجه داشت که دولت به دلیل کمبود نقدینگی تا پایان سال اقدام به فروش اوراق میکند.
نتیجهگیری کانال قیمت در بورس
نفت یکی از اساسیترین کالای استراتژیک کشوری چون ایران است.
طلای سیاه یا همان نفت از عوامل وارداتی و صادراتی تأثیر میگیرد و بر بازارهای مختلفی تأثیر میگذارد. قیمت نفت تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارد و بر قیمت بسیاری از بازارها و کالاها اثر میگذارد.
بررسیها و مطالعات نشان داده است که نوسانات قیمت جهانی نفت میتواند تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر بورس و صنایع بورسی داشته باشد.
قیمت سهام شرکتها بر اساس تأثیرگذاریهای نفت در صنایع مختلف، متغییر است و همین عامل شاخص کل بورس را نیز تغییر میدهد.
نقش قیمت نفت در بازار ایران
همانطور که میدانید قیمت نفت بر شاخصهای بورس دنیا تأثیر میگذارد ولی در این میان تأثیر نوسانات قیمت نفت تأثیر چشمگیری بر بورس ایران دارد؛ چراکه درآمد حاصل از نفت، نقش زیادی در اقتصاد ایران دارد و از این رو از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود.
دولت ایران معمولاً ۷۰ درصد درآمد را با فروش نفت به دست میآورد و فقط ۳۰ درصد درآمدش از راه مالیات شرکتها و موارد مختلف دیگر است.
زمانی که قیمت نفت افزایش پیدا میکند درآمد ارزی دولت نیز زیاد میشود. اگر بر روی این درآمد حاصله درست مدیریت نشود ممکن است پایه پولی افزایش یابد که همین باعث میشود تورم ایجاد شود. تورم نیز در رشد شاخص بورس مؤثر است.
واضح است که علت ایجاد تورم نیز افزایش درآمد دولت بهوسیله افزایش قیمت نفت است. در این زمان دولت مخارج خود را افزایش میدهد.
اگر زمانی قیمت نفت بهیکباره کاهش یابد، درآمد دولت نیز کم میشود در حالی که مخارجش زیاد است. در این شرایط بهترین راهحل بهمنظور جبران کسری، تولید و چاپ پول است که در نتیجه باعث تورم میشود.
البته در حال حاضر دولت در زمانی که درآمدش زیاد میشود، درآمد حاصله را در صندوق ذخیره ارزی ذخیره میکند تا مشکلات این چنینی ایجاد نشود.
نقش قیمت نفت در صنایع مرتبط
ماهیت صنایع پالایشی و پتروشیمی بهگونهای است که تأثیر مستقیم از قیمت نفت دارند. صنایع پالایشی تنها ۹ درصد از ارزش بازار بورس را داراست و صنعت پتروشیمی نیز ۲۵ درصد از ارزش بازار بورس را به خود اختصاص داده است.
- ماهیت صنعت پالایشگاهی
وظیفه تبدیل نفت خام به فراوردههایی نظیر گازوئیل، بنزین، آسفالت، قیر، نفت سفید، گاز مایع بر عهده شرکتهای پالایشی است. این شرکتها نفت خام را خریداری میکند و فراوردهها را تهیه مینمایند و به فروش میرساند. - ماهیت صنعت پتروشیمی
شرکتهای پتروشیمی نیز فراوردههای بهدستآمده توسط صنعت پالایشگاهی را به محصولاتی مانند سموم شیمیایی، متانول، کود و … تبدیل میکنند.
علت سود بردن صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی با افزایش قیمت نفت این است که با این افرایش، سودی که از خرید نفت از دولت داشتهاند افزایش پیدا میکند. شرکتهای پالایشی، نفت را با ۹۵ درصد قیمت جهانی از وزارت نفت خریداری میکند.
این بدان معنی است که نفت را با تخفیف ۵ درصد میخرند؛ درنتیجه هر قدر قیمت نفت افزایش یابد میزان تخفیف نیز بیشتر میشود.
برخلاف تصور عموم افراد که گمان میکنند افزایش قیمت نفت باعث بالا رفتن قیمت محصولات خارج از کشور و گران شدن مواد اولیه کارخانهها میشود.
صنایع متضرر از افزایش قیمت نفت
هر صنعتی مانند فلزات اساسی، سیمان و … که از طریق نفت انرژی آنها تأمین میشود، هر زمان قیمت نفت بالا برود هزینههای شرکت نیز زیاد میشود. این در حالی است که در صنعت پتروشیمی قیمت محصول ثابت است.
تأثیر نوسانات قیمت نفت بر بورس
با توجه به اینکه نتیجهگیری کانال قیمت در بورس ایران بهعنوان یک صادرکننده نفت شناخته می شود، نوسانات قیمت نفت بر درآمدهای نفتی تأثیرگذار است. درنتیجه اثرات آن بر اقتصاد نفتی کشور بهخصوص در حوزه بازار سهام آشکار می شود.
در این میان اثرات شوکهای نفتی بر تغییرات شاخص بورس اوراق بهادار یعنی شاخص کل قیمتی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
رابطه قیمت نفت و شاخصهای بورس
نوسانات قیمت نفت خام، با توجه به کاهش و افزایش خود و نتیجهگیری کانال قیمت در بورس نتیجهگیری کانال قیمت در بورس همچنین نوع فعالیت صنایع مختلف میتواند بر سودآوری و عملکرد صنایع مختلف و بهواسطه آن بر قیمت سهام و درنهایت بر روی شاخص بورس اثرگذار باشد.
همانطور که گفته شد بهطور خاصتر، شرکتهای پالایشی و پتروشیمی از گروههایی هستند که بهصورت مستقیم تحت تأثیر بهای نفت قرار دارند.
بازار شرکتهای پالایشگاهی و پتروشیمی در میان شاخصهای بورس، سهم بیشتری در بازار بورس ایران نسبت به بازارهای جهانی دارد. پس میتوان نتیجه گرفت که بورس اوراق بهادار تهران مثل بورسهای جهانی بهطور کامل از قیمت نفت تأثیر میگیرد.
تغییرات بهای نفت و تحولات نفتی در درآمدهای نفتی و همچنین اثرگذاری آن بر اقتصاد نفتی کشور از اهمیت خاصی برخوردار است. بهطوریکه بررسی شوکهای نفتی بر شاخص بورس اوراق بهادار یا همان شاخص کل از مهمترین موضوعات برای سرمایه گذاری در بورس است.
در طی سه دهه گذشته، قیمت نفت تغییرات عمدهای داشته است. این تغییرات به گونهای هستند که میتوانند تأثیر زیادی بر بازارهای مختلف از جمله بورس بگذارد که معیار اصلی آن در هر کشوری شاخص سهام است.
بنابراین بهتر است میزان اثرگذاری شوکهای نفتی بر بازار سهام مطالعه شود. دانستن این موضوع نیز برای سرمایهگذاران خارجی و داخلی بهمنظور داشتن انتخاب درستتر برای سرمایهگذاری سودمند است.
این موضوع به شرکتهای حساس به بهای نفت نیز این امکان را میدهد که اقدامات احتیاطی مناسبی داشته باشند. درنهایت به تحلیلگران مالی و مشارکتکنندگان بازار نیز کمک میکند تا تغییرات داراییها را بهتر درک کنند.
بازار سهام و بهای نفت
کانالهای زیادی از نظر تئوریک وجود دارد که بر اساس نوسانات قیمت نفت، بر بازده سهام تأثیر میگذارند.
مهمترین منطق برای توضیح اینکه شاخص سهام تحت تأثیر نوسانات بهای نفت قرار دارد، این است که ارزش یا قیمت سهام مساوی جمع تنزیل شده از جریان نقد آتی مورد انتظار است. این جریان نقد از رویدادهای اقتصاد کلان تأثیر میپذیرد که ممکن است تحت تأثیر شوکهای نفتی باشد.
پنج کانال اثرگذاری قیمت نفت یعنی اثر گردشی، اثر ارزی، اثر انتظارات، اثر درآمدی و اثر خلق نقدینگی و نقش این کانال ها در بازار سهام در ادامه موردبررسی قرار میگیرد.
اثر درآمدی
نفت با قیمت بیشتر ثروت بیشتری را از کشور واردکننده به کشور صادرکننده منتقل میکند. اثر این تغیر قیمت وابسته به این است که دولت با این درآمد حاصله از نفت چهکاری انجام میدهد.
اگر دولت فروشنده نفت با این درآمد، کالا و خدمات داخلی تهیه کند، باعث افزایش ثروت عمومی میشود. همچنین به دنبال افزایش تقاضا برای سرمایه و کار، زمینههای تجاری و سرمایهگذاری زیادی فراهم میشود. در نتیجه اثر مثبت بر جریان نقدی بنگاهها میگذارد.
از طرف دیگر افزایش قیمت نفت موجب افزایش هزینه و کاهش درآمد بنگاهها میشود که اثر منفی بر نقدی آتی دارد. همین عامل کاهش قیمتهای سهام را در پی دارد.
اثر گردشی
تولید ناخالص ملی بهواسطه افزایش بهای نفت در کشورهای صادرکننده افزایش مییابد.
بهطور عمده مصرفکننده نهایی محصولات نفتی کشورهای درحالتوسعه هستند. دلیل این موضوع نیز این است که اغلب کشورهای صادرکننده فناوری لازم برای فراوری نفت خام را در اختیار ندارند بنابراین محصولات و مشتقات نفتی را به کشورشان وارد میکنند.
پس افزایش بهای نفت، افزایش محصولات تولیدی کشورهای صنعتی را به دنبال دارد که این نیز موجب ازدیاد ارزش پولی واردات میشود که بر جریان نقدی بنگاههای کشورهای درحالتوسعه اثر منفی میگذارد.
در نتیجه برای کشوری مانند ایران بین افزایش شاخص سهام و افزایش درآمد نفتی یک رابطه معکوس وجود دارد.
اثر انتظارات
همانطور که میدانید درآمدهای دولت ایران بیشتر از طریق نفت به دست میآید. اگر درآمد کشور زیاد شود، انتظارات خوش بینانهای در مورد افزایش فعالیتها و رونق آنها در سطح اقتصادی ایجاد میکند.
افزایش سودآوری و شکلگیری انتظارات برای شرکتهای بورسی، موجب میشود که ارزش نقدی آتی و در نهایت شاخص سهام رشد مثبتی داشته باشد.
از سوی دیگر عمده شرکتها از نفت در تولید کالاها و خدمات استفاده میکنند. افزایش قیمت نفت، بالا رفتن هزینههای تولیدی شرکت را به دنبال دارد.
بنابراین با تاثیر بر انتظارات ممکن است بر تصمیمات سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در سهام تأثیر بگذارد که تقاضا برای سهام را کاهش میدهد. درنتیجه قیمتهای سهام نیز کم میشود. پس میتوان گفت اثر کلی این کانال نیز مبهم است.
اثر ارزی
مبالغ حاصل از فروش نفت به پول خارجی پرداخت میشود در نتیجه این امر باعث میشود ذخایر و درآمدهای ارزی افزایش یابد.
بنابراین ارزش پول ملی در مقابل پول خارجیان زیاد میشود. اثر تغییرات نرخ ارز متفاوت است که در بخش بعدی به آن میپردازیم.
اثر خلق نقدینگی
واضح است که با افزایش قیمت نفت درآمدهای ارزی زیاد میشود. همانطور که میدانید بانک مرکزی ارز حاصل از فروش نفت را از دولت میخرد و در قبال آن پول ملی در اختیار دولت قرار میدهد.
با این اوصاف انتظار افزایش نقدینگی بهواسطه افزایش قیمت نفت طبیعی است. اگر نقدینگی از طریق بانک مرکزی تأمین گردد، موجب انتشار پول و افزایش حجم پول یا نقدینگی در جامعه میشود.
اثرات انتقال نفت بر بازدههای سهام نیز نامشخص است و بستگی به این دارد که اثرات مثبت و منفی خود را به چه میزان و چگونه خنثی نمایند.
شوکهای نفتی
بررسی شوک های نفتی از مهمترین عواملی است که باید در بررسی تاثیر قیمت نفت بر بورس و قیمت سهام مورد توجه قرار گیرد. ابتدا بهتر است با انواع شوک نفتی آشنا شویم
ملاک خطی
ملاک خطی یک از ملاکها برای قیمت نفت است که این معیار، تغییرات قیمت نفت را ثابت در نظر میگیرد. در این شوک نفتی، تغییر قیمت نفت در زمانهای متوالی به عنوان شوک حساب می شود.
قیمت نفت موزون
در این شوک، اثرات نااطمینانی و ریسک در نظر گرفته میشود. هنگامی که محیط پایدار باشد، نوسانات بهای نفت نسبت به مواقعی که محیط خیلی شکننده است، اثر بیشتری دارد.
افزایش قیمت نفت خالص
سومین شوک، افزایش قیمت نفت خالص است. از سال ۱۹۸۶ اکثرا پس از افزایش قیمت نفت با کاهش قیمت در دورههای بعدی مواجه بودهایم. در واقع این کاهشها برای پایدار نگه داشتن فضا و تصحیح افزایش در دورههای قبلی است.
قیمت نفت بهتر است با یک دوره قبل مقایسه گردد تا تأثیر افزایش قیمت نفت بر اقتصاد کلان به درستی اندازهگیری شود. به عبارت بهتر وقتی قیمت نفت برای تصحیح افزایش بهای دورههای قبلی افزایش مییابد، هیچ اثری ندارد. در واقع چیزی که شوک نفتی نامیده میشود حداکثر میزان بهای نفت در یک سال گذشته است.
نامتقارن بودن شوکها
نامتقارن بودن شوکها به ملاکی اشاره دارد که در آن بتوان بین نوسانات مثبت و منفی تفاوت قائل شد. در اقتصاد آمریکا اثرات افزایش یا کاهش بهای نفت، نامتقارن است. در این روش، متغیری برای تغییرات مثبت و یک متغیر دیگر برای تغییرات منفی در نظر گرفته میشود.
نتیجه گیری از شوک های نفتی
در کل میتوان نتیجه گرفت که شوکهای نفتی بر شاخص سهام اثر مثبتی دارد.
شوک قیمت نفت خالص اثرگذاری بیشتری نسبت به بقیه شوکهای نفتی بر سهام دارد. به دلیل این که تغییر قیمت نفت نسبت به دورههای قبلی به دست آمده در نتیجه نسبت به آنها شدیدتر است و تأثیر آن زیاد خواهد بود.
در شوکهای موزون به دلیل این که اثرات نااطمینانی و ریسک متعادل می شوند، شدت اثرات شوک کاهش مییابد. شوکهای نفتی نیز بین این دو شوک قرار میگیرد.
در سایر متغیرها، اگرچه شوک نرخ ارز بر سهام معنا ندارد اما میتوان گفت اثر شوکهای پولی از شوکهای نفتی بیشتر است.
این بدان معنا است که اگر منشأ درآمدهای ارزی از نفت، شوکهای پولی باشد، سیاستهای پولی که نقدینگی را تغییر میدهند میتوانند بر روی سهام نیز تأثیر بگذارند.
در نهایت شوکهای نفتی مثبت و منفی اثرات یکسان و متقارنی بر سهام میگذارند.
رابطه بین شاخصهای بورس و شوکهای نفتی
تحقیقات و بررسیها نشان داده است که بین سه شاخص شناور آزاد، بازار اول و بازار دوم رابطه تعادلی وجود ندارد. در حالی که بین 6 شاخص بازار سرمایه یعنی :
- شاخص ۵۰ شرکت
- شاخص بازده و قیمت
- شاخص صنعت
- شاخص کل بورس
- شاخص ۳۰ شرکت بزرگ
- قیمت نفت اوپک
رابطه تعادلی بلند مدت برقرار است.
نتایج بررسی ها و تحقیقات چه می گوید؟
در کشورهایی مانند ایران که صادرکننده نفت هستند قیمت نفت بر درآمدها و مخارج دولتی اثرات قابل توجهی دارد.
معمولاً رفتار شاخصهای بازار سرمایه از عوامل متعدد اقتصادی و سیاسی اثر میپذیرد. با این حال رفتار شاخصهای بازار سرمایه ایران از قیمتهای جهانی نفت به ویژه اوپک تأثیر میگیرد.
بنابراین بررسی قیمت نفت اوپک و شاخصهای بازار سرمایه نقش مهمی در سرمایهگذاری درون بازار سرمایه ایران دارد.
علاوه بر این میتواند در مدیریت ریسک در بازار سرمایه و بورس و همچنین سبد سرمایه گذاری مفید باشد و از سوی دیگر به سیاست گذاران کمک میکند تا پایش و تنظیم اثرگذار بازار سرمایه را بهتر انجام دهند.
در این مطلب به صورت کلی رابطه نفت اوپک با شاخصهای بازار سرمایه یعنی شاخص صنعت، شاخص قیمت و بازده نقدی، ۹ شاخص کل بورس، شاخص بازار اول، شاخص قیمت ۵۰ شرکت، شاخص بازار اول، شاخص ۵۰ شرکت برتر، شاخص بازار دوم، شاخص شناور آزاد، شاخص ۳۰ شرکت بزرگ مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
با استفاده از آزمون جوهانسن- جوسیلیوس، رابطه تعادلی بلند مدت نفت اوپک با شاخص یاد شده نشان داد که بین شش شاخص بازار سرمایه رابطه تعادلی بلند مدت معنی دار و مثبت برقرار است. بنابراین افزایش قیمت نفت اوپک موجب رشد شاخصهای بازار سرمایه میشود.
علاوه بر این، نتایج نشان میدهد که بین قیمت نفت اوپک و سه شاخص شناور آزاد، بازار نتیجهگیری کانال قیمت در بورس دوم و بازار اول، رابطه تعادلی بلند مدت دیده نمیشود.
همچنین به وسیله آزمون مدل اصلاح، تصحیح خطابرداری، سازگاری نتایج کوتاه مدت و بلند مدت، به اثبات رسیده که در متغیرهای مدل، رابطه تعادلی بلند مدت وجود دارد.
به طور کلی میتوان از این تحقیق نتیجه گرفت که در بلند مدت افزایش قیمت نفت اوپک، افزایش هر یک از شاخصهای بازار سهام را به دنبال دارد.
جالب است بدانید که متغیرهای سیاسی بین المللی و همچنین قیمت فلزات جهانی عاملهای تأثیر گذار بر روند بازار بورس و سهام هستند.
در یک زمانی فعالان بازار هنگام اعلام قیمت نهایی اوپک انتظار داشتند روند بازار تغییر کند و در فعالیتهای اقتصادی رونق حاصل شود؛ ولی بر خلاف انتظار با عدم استقبال سهامداران و فعالان بازار مواجه شدند.
بررسیها نشان داده که علاوه بر این که تأثیرات آنی نوسان نفت بر بازار بورس اثر میگذارد، تأثیرات واقعی نیز روند بورس را ایجاد میکند. نوسانات قیمت نفت تأثیر زیادی در صنایع مختلف بازار دارد.
تحلیلگران کالاها دریافتند که ظرفیت ریزش قیمت نفت در کوتاه مدت بیش از ظرفیت رشد قیمتی آن است. این مسئله فعالان اقتصادی را نگران میکند تا با احتیاط تر عمل کنند.
بر اساس نتایج تحقیقاتی که منتشر شده است، اقتصاددانان زیادی بر این باورند که اگرچه کاهش قیمت نفت خام موجب کسری بودجه شود و بر بودجه عمومی کشور اثرگذار باشد؛ ولی با توجه به فعالیت صنایع مختلف کاهش بهای نفت خام، تأثیرات بیشتری بر روی شاخصهای بورس دارد.
به ویژه اگر شاخص سهام صنایعی که مواد اولیه آن ها وابسته به مشتقات نفتی و نفت است. از جمله صنایعی که وابسته به نفت است میتوان به شرکتهای تولیدی لوازم خانگی اشاره کرد که تغییرات قیمت نفت به صورت غیر مستقیم تاثیر مثبت بر روی این صنایع میگذارد.
کاهش قیمت مواد اولیه در کنار کاهش قیمت جهانی نفت خام، سودآوری صنایع را در پی دارد. در وضعیت رکودی کشور این شرکتها تولیدات کمی دارند به طوری که کسری هزینههای آنها زیاد نیست و همین عامل باعث دامن زدن به رکود کشور میشود.
سخن پایانی
برای بررسی وضعیت اقتصادی یک کشور میتوان بازار سرمایه و شاخصهای آن را نام برد که از مهمترین متغیرهای کلان در اقتصاد هستند.
همانطور که گفته شد معیار اصلی بازار بورس و سرمایه شاخص سهام آن کشور است بنابراین در اینجا اثر نوسانات قیمت نفت را بر شاخص سهام بررسی کردیم.
برای بررسی اثر شوکهای نفتی علاوه بر متغیرهای شاخص سهام و تغییرهای قیمت نفت، حجم نقدینگی و نرخ ارز را در مدل در نظر گرفتیم و اثرات هر یک را ارزیابی کردیم.
بررسی تحقیقات مختلف نیز در این مطلب مورد بررسی قرار گرفت که هر کدام از آن ها بیانگر موضوعات مختلفی بوده اند. در نتیجه می توان گفت که برای سرمایه گذاری در بازار بورس در هر صورت توجه به بازار نفت بسیار مهم است. البته باید به شرکتی که بر روی آن سرمایه گذاری می شود و بسیاری از پارامترهای دیگر نیز توجه شود.
الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه میتوان با آن وارد معامله شد؟
الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدانها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمتها و محدودیتهای بالاتر و پایینتر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی نتیجهگیری کانال قیمت در بورس دارد و فرصتهای معاملاتی مناسبی را ارائه میدهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
الگوی اسپایک چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل میدهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظهای احساسات بازار، توصیف میشود.
یک الگوی جهش میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل میگیرد و پس از اینکه جهش آن کامل میشود، قیمت به ارزش اولیه خود باز میگردد.
یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.
درک الگوی اسپایک
نمونههای شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگههای کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط میشود.
مفهوم اسپایک در نتیجهگیری کانال قیمت در بورس ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان میدهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه میکنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیشبینی کنند.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی میکند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیمگیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب میکنند.
یک نمونه معامله با الگوی v
یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی میکند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.
در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایینتر از قیمت معامله رسیده است.
اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمتها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایهگذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.
الگوی v چگونه شکل میگیرد؟
یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد، نقل قولها را شکل میدهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک میشود.
پس از یک جهش تند، نقل قولها در بالاترین نقطه متوقف میشود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدانهای بعدی، از همانجایی که نقل قولها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز میگردند. پس از آن، روند فعلی معکوس میشود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل میگیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قولها به شدت کاهش مییابد. سپس در شمعدانهای بعدی، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز میگردد. سپس روند واقعی معکوس میشود و نقل قولها شروع به رشد میکنند.
چرا یک اسپایک ظاهر میشود؟
به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک میشود. حرص باعث میشود تا معاملهگران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار میگیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه میآید. معاملهگران شروع به بسته شدن سفارشاتشان به صورت گسترده میکنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه مییابد.
وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معاملهگر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر میشود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمتهای موجود خریداری میشود، سپس عمق بازار با برنامههای سفارشی پر میشود و نقل قولها به سطوح اولیه خود باز میگردند.
آیا دلایل دیگری میتواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟
- یک حرکت جهتدار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
- قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمییابد (سطحی وجود ندارد).
- شکافهای زیادی در روند وجود دارد.
- یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت میکند.
- قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز میگردد و روند معکوس میشود).
- جهش ناگهانی میتواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال میکند.
نمونهای از معامله فروش با الگوی اسپایک
در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق میافتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز میشود (هرچه خبر غیرمنتظرهتر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا میرود و روی شمعدان بعدی متوقف میشود، سپس نقل قولها کاهش مییابند. در حالت ایدهآل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز میشود.
توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز میشود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.
نمونهای از معامله خرید با الگوی اسپایک
پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان میدهد و سپس متوقف میشود (در نمودار، به نظر میرسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز میگردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.
SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برخی منابع توصیه میکنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز میشود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب میشود.
چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟
شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار میشود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل میگیرد و به دنبال آن شمعهای بیشتری در خط قیمت اولیه شکل میگیرند.
اخبار عمده بازار میتواند دید معاملهگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج میرساند، پیش از آنکه معاملهگران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.
چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟
اسپایکها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر میشود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت میشود. معاملهگران باید قبل از تصمیمگیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.
خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معاملهگران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، میتوان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازهگیری SL در فاصله مساوی قرار میگیرد.
برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر میشود، معاملهگران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز میکنند.
دیدگاه سرمایهگذاران فارکس نسبت به اسپایک
گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین میرود و سپس بازگشت میکند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد میشود. این پدیده را میتوان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بیثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت میکند و سپس جهت آن تغییر میکند.
این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل میگیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد میشود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهشهایی میتواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) میگویند.
شما نمیتوانید چنین تحرکات و جهشهایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمیتواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر میکنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد میکند.
اما معاملهگران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:
- معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
- تضمین قویتری برای سودآوری آنها وجود دارد
نتیجهگیری
اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر میشود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی میتواند معاملهگران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر نتیجهگیری کانال قیمت در بورس الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنالهای کاذب، جلوگیری کنید.
مزایای رنو pk
رنو پی کی خودرویی ارزان قیمت و کم مصرف برای شهر که قلب پراید را در بدنه رنو 5 جای داده است. این خودرو در رده پایینی بازار قرار می گیرد و امروز به بررسی مزایای این خودرو می پردازیم.
رنو پی کی به نوعی جایگزینی برای رنو ۵ قدیمی محسوب می شود. خودرویی که چند نسل داشت و آخرین نسلش حدود سال ۸۳ وارد بازار شد و فول ترین مدل پی کی به حساب می آمد. مدلی که آپشن های جدیدی داشت و به نسبت مدل های قدیمی بیشتر دیده شد. امروز مزایای این خودروی کوچک را در Z4Car بررسی می کنیم.
قیمت پایین
اولین و مهمترین دلیل برای که کسی به سمت خرید پی کی می رود قیمت مناسب آن است. این خودرو از ارزان ترین خودرو های بازار است. پی کی به نسبت پراید هم مدل خودش حدود ۱۰ میلیون تومان ارزان تر است که این فاکتور مهمی برای خرید است. در رده ی قیمتی که این خودرو وجود دارد هیچ خودرویی از لحاظ قیمتی حضور ندارد بجز پژو روآ و آردی که این خودروها هم از نظر فنی از پی کی خیلی ضعیف ترند. بنابراین اگر دنبال خودروی ارزان قیمت هستید، پی کی می تواند با مدل بالاتر خود گزینه ی بهتری باشد.
مصرف سوخت پایین
رنو PK از موتور ۱۳۰۰ سی سی پراید بهره می برد که مصرف سوخت مناسبی دارد. در شهر حدود ۷ لیتر و در جاده حدود ۵.۵ لیتر مصرف سوخت دارد که به نسبت رقبای خود خیلی بهتر است. در برابر خودروهای هم قیمت خود مثل آردی که در سیکل ترکیبی بیش از ۱۰ لیتر بنزین مصرف می کنند پی کی یک خودروی کم اشتها محسوب می شود!
شتاب خیلی خوب
همانطور که گفته شد این خودرو از موتور پراید بهره می برد که در کنار وزن حدود ۸۰۰ کیلویی آن، شتاب خیلی خوبی به پی کی بخشیده است و این خودرو می تواند در کمتر از ۱۲ ثانیه از صفر به صد برسد!
تامین قطعات و تعمیر آسان
از نتیجهگیری کانال قیمت در بورس آنجایی که موتور این ماشین با موتور پراید یکیست و پراید بیش از ۲۵ سال است که در بازار ایران وجود دارد، میتوان گفت موتور پراید از نظر تامین قطعات بهترین موتور در داخل ایران است! پس پی کی هم از این قاعده مستثنی نیست و تعمیر موتور پی کی خیلی آسان است و قطعات آن نیز همه جا پیدا میشود و از بابت تعمیر به مشکلی برنخواهید خورد.
نتیجه گیری
اگر بودجه ی کمی برای خرید خودرو در نظر گرفتید و می خواهید خودروی کم مصرف برای داخل شهر داشته باشید که توان فنی خوبی دارد پی کی میتواند گزینه ی مناسبی باشد البته باید گفت که پی کی معایبی مثل کیفیت پایین متریال داخل بدنه، ایمنی ضعیف و کابین کوچک را هم دارد ولی باید گفت که این معایب در مقابل قیمت پایین این خودرو خیلی به چشم نمی آید. در رنج قیمتی این خودرو پژو آردی حضور دارد که شتاب پایین تر، مدل پایین تر که معمولا کاربراتوری هم هستند، استهلاک موتور بالاتر و مصرف سوخت بالاتر دارد اما کابین خیلی جادار تری به سرنشینان هدیه می کند. اگر خوش شانس باشید می توانید پراید مدل پایین اما هم قیمت پی کی پیدا کنید که عملا همین خودرو است در بدنه قدیمی تر پراید!
دیدگاه شما