مثالی از نرخ بازگشت سرمایه


نرخ بازگشت سرمایه چیست

بازده‌ی سرمایه‌گذاری یا نرخ بازگشت سرمایه یا به اختصار ROI نسبتی است که سود حاصل از سرمایه‌گذاری را در قالب درصدی از هزینه‌ی اولیه محاسبه می‌کند،به عبارت دیگر، در قالب درصدی از هزینه‌ی خرید، حساب می‌کند که این سرمایه‌گذاری چقدر سودآوری داشته است،نرخ بازگشت سرمایه به سرمایه‌گذاران نشان می‌دهد که هر یک تومانی که در فلان پروژه سرمایه‌گذاری کردند، چقدر سود داشته است.

ارزیابیِ چگونگی عملکردِ

سرمایه‌گذاران نه تنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایه‌گذاریشان، بلکه برای مقایسه‌ی عملکرد سرمایه‌گذاری‌های مختلف در انواع و اندازه‌های متفاوت استفاده می کنند،برای مثال،فلان سرمایه‌گذاری در بورس، میتواند با سرمایه‌گذاریِ دیگری در زمینه‌ی تجهیزات مقایسه شود. نوع سرمایه‌گذاری مهم نیست؛زیرا محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه فقط به هزینه‌ها و سود مرتبط با این سرمایه‌گذاری توجه می‌کند.

سخن آخر

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه با کم کردنِ هزینه از درآمد کل مثالی از نرخ بازگشت سرمایه و تقسیم آن بر هزینه‌ی کل محاسبه می شود.

جهت مشاور ایزو در هر لحظه کارکنان فنی و کارشناس شرکت آریان گستر پاسخگوی شما می باشند،لذا همین حالا با ما تماس حاصل فرمایید.

بررسی مفاهیم "دوره بازگشت" و "نقطه سربه سر" در طرح های سرمایه گذاری

دوره بازگشت سرمایه گذاری تعداد سالهایی است که کل سرمایه گذاری از طریق درآمد نقدی سالیانه طرح، تامین می گردد.

در اینجا منظور از درآمد، درآمد حاصل از فروش نیست بلکه: سود خالص+ استهلاک+ بهره می باشد.

نقطه سر به سر طرح، مقداری از تولید و فروش یک طرح می باشد که در آن مقدار، طرح سرمایه گذاری نه سود دارد و نه زیان.

تفاوت مهم این دو مفهوم این است که دوره بازگشت سرمایه از جنس واحد سال می باشد اما نقطه سر به سر از جنس واحد تولید و یا فروش است. و نکته دیگر اینکه دوره بازگشت سرمایه یک عدد برای کل دوره سرمایه گذاری، محاسبه می گردد ولی نقطه سر به سر، نقطه سود دهی هر سال طرح می باشد و برای هر سال به صورت مجزا محاسبه می گردد.

تفسیر خروجی محاسبه شده برای دوره بازگشت و نقطه سر به سر به صورت زیر می باشد.

در مورد دوره بازگشت، عدد محاسبه شده نشان دهنده تعداد سال برای دوره بازگشت می باشد.به عنوان مثال عدد 4 نشان می دهد که 4 سال طول می کشد تا سرمایه گذاری طرح بازگشت داده شود و یا عدد 4.5 نشان دهنده دوره بازگشت به میزان 4سال و 6 ماه می باشد.

در مورد نقطه سر به سر بهتر است ابتدا عدد به دست آمده بر اساس نسبتی از کل فروش محاسبه گردیده که در این صورت دو حالت در خروجی ایجاد می شود. برای در حالت اول، عدد به دست آمده برای نسبت سر به سر یک عدد کمتر از 100% به عنوان مثال 40% می باشد که نشان می دهد با فروش 40درصدی از مقدار کل مثالی از نرخ بازگشت سرمایه فروش در نظر گرفته شده برای آن سال، نقطه سر به سر محقق می شود. در حالت دوم، نسبت سربه سر فروش برابر عددی بیش از 100% به عنوان مثال 180 % می باشد که نشان می دهد باید فروش در آن سال 1.8 برابر شود تا طرح به نقطه سر به سر برسد.

ROI چیست؟

ROI

در هر کسب و کاری می خواهید ببینید که چقدر تلاش های شما مؤثر بوده و باعث شده به اهداف خود نزدیک تر شوید. شما این کار را می توانید با استفاده از پارامتری به نام ROI اندازه گیری کنید. ROI مخفف Return on investment به معنای نرخ بازگشت سرمایه است و یکی از مهم ترین مؤلفه های بازاریابی به خصوص بازاریابی دیجیتال است.

این پارامتر به شما کمک می کند تأثیر و سود حاصل از عملکردتان را بسنجید و آن را اندازه بگیرید تا ببینید چقدر به کسب و کار شما کمک کرده است. اگر هوشمندانه عمل کنید می توانید با استفاده از آمارها و تحلیل فرآیند ROI برای استراتژی های خود را هدایت کنید و در آینده تصمیم گیری های دقیق تری بگیرید.

ROI در بازاریابی دیجیتال به چه معناست؟

ROI در بازاریابی به معنای نسبت دادن سود و افزایش درآمد به تأثیر ابتکارات شماست. با محاسبه این پارامتر می توانید دریابید تا چه اندازه تلاش هایتان به رشد درآمدتان کمک کرده است. معمولاً از این پارامتر برای توجیه هزینه های بازاریابی و هم چنین نحوه تخصیص بودجه در آینده استفاده می شود. محاسبه این پارامتر می تواند بازدهی سرمایه گذاری شما را مشخص کند و تلاش های شما را بهینه سازی کند.

ROI چه کمکی به بازاریابی دیجیتال می کند؟

حال می خواهیم ببینیم ROI چگونه می تواند در بازاریابی دیجیتال کمک کند.

تهیه لیست منابع و بودجه از مهم ترین اولویت ها در بازاریابی است. برای اطمینان از مناسب بودن منابع و بودجه در عملیات های بازاریابی آینده باید ابتدا مطمئن شوید مخارج و هزینه ها و بودجه حال شما در حال حاضر در تعادل هستند. بنابراین شما باید به طور دقیق نرخ بازگشت سرمایه ای که تلاش های اخیرتان برای سازمان داشته است را محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر بدانید یک تبلیغات چقدر در بازگشت سرمایه شما تأثیر داشته است، پس از آن می توانید کار تخصیص بودجه خود را هوشمندانه تر انجام دهید.

همان طور که می دانید هزاران ترکیب برای انجام فعالیت های بازاریابی می توانید بسازید. اما این که برای هرکدام چه زمان، نیروی انسانی و هزینه ای اختصاص دهید به نگرش عمیق تری نیاز دارد که می توانید با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه به آن برسید. بنابراین همواره به یاد داشته باشید که برای سنجیدن این که چه میزان از تلاش منجر به چه میزان از سود و درآمد شده است مهم ترین عامل در تعیین توزیع صرف بودجه های بعدی است.

به عنوان یک بازاریاب حرفه ای باید بدانید که توانایی اندازه گیری میزان موفقیتتان یک عامل مهم در این حرفه فوق العاده رقابتی است. شما باید معیارها را مشخص کرده و مرجعی برای تلاش های آینده خود تشکیل دهید. نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک می کند همواره میزان موفقیت خود را بدانید و تلاش هایتان را برای به حداکثر رساندن تأثیرات تنظیم کنید.

اگر به درستی این پارامتر را اندازه گیری و نظارت کنید می توانید عملکرد سازمان خود را به طور دقیق در زمینه مربوطه بسنجید. شما با محاسبه مستمر بازگشت سرمایه حتی می توانید میزان بازگشت سرمایه رقبای خود را تخمین زده و با تلاش مداوم خود همیشه در میدان رقابت پیروز باشید.

چگونه می توانید ROI را محاسبه کنید؟

به طور کلی می توان گفت چندین روش برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. اما در این جا ما فرمول اصلی محاسبه ROI را در ادامه توضیح می دهیم.

نرخ بازگشت سرمایه = (سود فروش – هزینه های بازاریابی)/هزینه های بازاریابی

هنگام استفاده از این فرمول به یاد داشته باشید که این فرمول فرض می کند که تمام رشد فروش حاصل از تلاش برای بازاریابی بوده است. اما اگر می خواهید یک دید واقعی تر به دست آورید باید فروش خالص را نیز در نظر بگیرید.

فرمول زیر این کار را برای شما انجام می دهد:

نرخ بازگشت سرمایه = (سود فروش – سود خالص حاصل از فروش – هزینه های بازاریابی)/هزینه های بازاریابی

در فرمول سازی به منظور محاسبه ROI باید درک خوبی از مجموع تلاش هایی که برای بازاریابی انجام شده است داشته باشید. تعریف کلمه «بازده» می تواند بر اساس استراتژی های مختلف بازاریابی تیم متفاوت باشد. بهتر است ابتدا عناصر اصلی که باید در این محاسبات اعمال کنید را به شما معرفی کنیم:

  • درآمد کل: شما باید درآمد کل حاصل از یک عملیات خاص بازاریابی را بدانید تا بتوانید یک دید کلی از تلاش های خود به دست آورید.
  • سود ناخالص: محاسبه سود ناخالص به شما کمک می کند تا هزینه هایی مانند تلاش های مرتبط با تولید یا تحویل کالا و خدمات را به دست آورید. به این منظور باید هزینه های مرتبط با تحویل و خدمات به شکل زیر به فرمول اضافه کنید: (درآمد کل – هزینه های تحویل کالا و خدمات)
  • سود خالص: اگر نگاهی عمیق تر داشته باشید می توانید تأثیر تلاش های بازاریابی خود را در سود خالص به صورت زیر به فرمول اضافه کنید: (سود ناخالص – هزینه های اضافی)

در تمام محاسبات بازگشت سرمایه همواره به یاد داشته باشید که تعریفتان از سود، مخارج و بازگشت سرمایه کل چیست. همچنین بهتر است هزینه های مازاد و هزینه های جانبی را نیز در مخارج خود در نظر داشته باشید. این هزینه ها عبارتند از:

  • هزینه های نمایندگی ها
  • هزینه های مربوط به رسانه
  • هزینه های مربوط به ایده ها

هم چنین می توانید ROI را با استفاده از ارزش طول عمر مشتری (CLV) نیز محاسبه کنید. این پارامتر ارزش مشتری را برای یک برند خاص تعریف می کند و به شما کمک می کند ROI را در طولانی مدت و بر اساس طول عمر هر مشتری محاسبه کنید.

برای این کار می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

ارزش طول عمر مشتری = (نرخ ماندگاری مشتری)/( 1+ نرخ تخفیف/نرخ ماندگاری مشتری)

نسب درآمد به هزینه در بازگشت سرمایه به چه معناست؟

نسب درآمد به هزینه در بازگشت سرمایه نشان می دهد برای هر دلار که در بازاریابی هزینه کرده اید چه میزان درآمد به دست آورده اید. به عنوان مثال اگر به ازای مثالی از نرخ بازگشت سرمایه هر دلار هزینه ای که کرده اید، 5 دلار درآمد داشته باشید، نسبت درآمد به هزینه شما 5:1 است.

بهترین نرخ بازگشت سرمایه باید چند باشد؟

  1. یک نسبت درآمد به هزینه مناسب باید 5:1 باشد.
  2. این نسبت در وسط دیاگرام و در قله آن قرار دارد.
  3. این نسبت برای بسیاری از کسب و کارها نسبت بسیار خوبی است.

نسبت 10:1 یک نسبت استثنایی محسوب می شود و دستیابی به نسبت بیشتر از این مقدار هر چند ممکن است اما فراتر از انتظار است. نسبتی که می توانید مورد هدف خود قرار دهید شما تا حد زیادی به ساختار هزینه شما بستگی دارد و بسته به صنعت مرتبط شما متفاوت خواهد بود.

چرا باید از این نسبت استفاده کنید؟ استفاده از اعداد و نسبت ها کار شما را آسان و کمی سازی کرده و معیار مناسبی است که استفاده از آن نیز آسان است. هم چنین باعث می شود پیش از هر عملیات بازاریابی بدانید باید به چه هدفی در آن برسید. علاوه بر این یک سازوکار درست پیش روی شما قرار می گیرد و می توانید به سرعت تشخیص دهید که عملیات شما موفق بوده یا خیر.

هزینه های بازاریابی چه هزینه هایی هستند؟

هزینه بازاریابی، هر هزینه افزایشی است که برای اجرای هر عملیات بازاریابی متحمل می شوید (یعنی هزینه های متغیر). این هزینه ها شامل موارد زیر می شوند:

  • هزینه پرداخت شده به ازای هر کلیک
  • هزینه های تبلیغات
  • هزینه های شبکه های اجتماعی
  • هزینه های تولید محتوا
  • هزینه های جانبی خارج از بازاریابی و تبلیغات
  • هزینه های کارمندان تمام وقت برای بازاریابی

این نسبت می تواند به سادگی موفقیت یا شکست شما را مشخص کند. چرا نسبت 5:1 یک نسبت خوب محسوب می شود؟ در بدترین حالت عملیات بازاریابی شما باید هزینه های ساخت محصولات و هزینه های بازاریابی آن را تأمین کند. نسبت 2:1 برای بسیاری از مشاغل به معنای سودآوری نخواهد بود. زیرا میزان 50 درصد درآمد حاصل از فروش صرف هزینه تولید مجدد کالای فروخته شده خواهد شد.

اگر شما به ازای 200 دلار فروش، 100 دلار برای بازاریابی هزینه کنید، یعنی شما به شکست نزدیک شده اید. اما اگر حاشیه ناخالص سود شما بیش باشد و قیمت کالای فروخته شده کمتر از 50 درصد هزینه های فروش باشد، دیگر نیازی نیست که پیش از سودآوری، فروش زیادی حاصل از بازاریابی خود داشته باشید. بنابراین این نسبت می تواند کمتر باشد. حال اگر حاشیه سود شما کم تر باشد و قیمت کالای فروخته شده بیشتر مثالی از نرخ بازگشت سرمایه از 50 درصد هزینه های فروش باشد، بهتر است قبل از بدتر شدن اوضاع کمی از هزینه های بازاریابی خود بکاهید و به نسبت بالاتری فکر کنید.

طول عمر مشتری چیست؟

طول عمر مشتری در واقع ارزشی است که مشتری در طول زندگی خود به عنوان مشتری برای تجارت شما به ارمغان می آورد، نه فقط از طریق اولین معامله خود با شما. بسیاری از مشاغل فقط به ارزش اولین معامله فکر می کنند، در صورتی که عمر مشتری می تواند بسیار مثمرثمرتر از این باشد. بنابراین برای محاسبه دقیق بازگشت سرمایه باید درک دقیقی از این پارامتر داشته باشید.

چرا طول عمر مشتری در تعیین ROI فاکتور مهمی محسوب می شود؟ اگر شما فقط درآمد حاصل از اولین خرید مشتری را در محاسبات وارد کنید، نسبت بازگشت سرمایه شما حتی به 2:1 هم نمی رسد. در نمودار زیر می توانید تفاوت تجمعی ارزش اولین خرید و ارزش طول عمر مشتری را در طول زمان مشاهده کنید:

همان طور که مشاهده می کنید تفاوتی در هزینه ها ایجاد نشده است، اما با محاسبه دقیق این پارامتر، درک ما از تأثیر عملیات بر درآمد و در نهایت ROI به میزان چشمگیری تغییر می کند.

چگونه می توانید ROI هدف خود را محاسبه کنید؟

در مجموعه و سازمان شما کسی که باید این کار را انجام دهد مدیر مالی، مدیر پروژه و یا مدیر عامل خواهد بود. آن ها به اطلاعات لازم برای تعیین اهداف سازمان دسترسی دارند و حاشیه سود ناخالص شرکت، هزینه های سربار و هزینه های لازم دیگر برای رسیدن به اهداف را می توانند به خوبی محاسبه کنند. بهتر است به یاد داشته باشید که رسیدن به نسبت 10:1 یک هدف غیرواقعی خواهد بود و باعث دلسردی شما می شود. در بسیاری از کسب و کارها نسبت 5:1 یک نسبت هدف خوب خواهد بود و بیشتر از آن غیرواقعی است.

یک مثال عملی از نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

تصور کنید که کسب و کار شما تصمیم دارد همزمان با عرضه یک محصول جدید، یک عملیات بازاریابی دیجیتال راه اندازی کند. شما پرداخت هر کلیک در Google را به عنوان فاکتور اصلی در بازاریابی خود انتخاب می کنید و متعهد می شوید ماهانه 5000 دلار بودجه صرف این عملیات کنید. پس از پایان این 3 ماه فروشتان را بررسی می کنید و متوجه می شوید 7000 دلار به دست آورده اید. اگر قیمت کالای شما با حاشیه سود 50 درصد، 10 دلار باشد، در هر فروش 5 دلار سود داشته اید.

برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، کافی است هزینه های بازاریابی را از سودی که به دست آورده اید کسر کنید. در این مثال داریم:

$30,000 – $15,000 = $15,000

تبریک! در این حالت شما سود خود را دو برابر کرده اید. به این معنا که به ازای هر 1 دلار که هزینه کرده اید، 2 دلار به دست آورده اید و این به معنای بازگشت سرمایه 100 درصد است. ROI همچنین برای بررسی این که چقدر عاقلانه در سهام یک شرکت سرمایه گذاری کرده باشید، استفاده می شود. اگر تصمیم گرفته اید که 1000 سهم از یک سهام را با قیمت 10 هزار برای هر سهم بخرید و یک سال بعد آن را به قیمت 12 هزار به فروش برسانید، به این معناست که به ازای هر 10 هزار که هزینه کرده اید 12 هزار درآمد کسب کرده اید. در این حالت بازگشت سرمایه شما 20 درصد است. زیرا شما سرمایه اولیه خود را به علاوه 20 درصد اضافی پس گرفته اید.

نحوه سنجش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی پیامکی

ارسال اولین کمپین پیامکی ممکن است استرس آور به نظر برسد اما با گذشت زمان این اتفاق آسانتر می شود. در نهایت ، دیگر نگران ضربه زدن روی “ارسال” نخواهید بود. اما مانند سایر تاکتیک های ورودی ، نباید تنها به امید نتایج مثبت ارسال کنید و فقط دعا کنید!

با ارزیابی گزارشات پس از ارسال پیامک، که همان شاخص های اصلی عملکرد (KPI) هستند، اطمینان حاصل کنید که تلاش های شما موفقیت آمیز بوده و منجر به بازده (ROI) بالا می شود. در اینجا به مفهوم بازگشت سرمایه در بازاریابی و لیستی از KPI های قابل توجه برای ردیابی و تأثیر آنها بر ROI بازاریابی پیامکی اشاره می کنیم.

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه ROI مخفف Return on Investment است که نشان می دهد سود حاصل از تبلیغات شما به نسبت هزینه ای که سرمایه گذاری کرده اید، چه مقدار است.

این موضوع در تمامی تبلیغات کسب و کارها اهمیت دارد، اما اهمیت آن در کسب و کارهای کوچک، بسیار بیشتر است. چرا که باید از سرمایه اندکی که خرج بازاریابی می شود، نتیجه ای در فروش و سود بیشتر حاصل شود. در غیر این صورت باید به قسمتی از عملکرد فرآیند بازاریابی شک کرد و آن را اصلاح کرد.

قبل از هرگونه اقدام بازاریابی، اهداف خود را مشخص کنید

مشخص کردن اهداف در بررسی نتایج، کمک بزرگی به شما خواهد کرد. حتما این جمله برای شما تکراریست که اهداف خود را مشخص کنید! اما باید بدانید که با توجه به توقعی که شما از ارسال پیامک دارید، نتیجه ها تفسیر دیگری به خود میگیرند.

ممکن است برای کسی تنها دیده شدن پیامک هدف اصلی باشد و برای دیگری تنها بازدید از لینک داخل پیامک و برای نفر سوم مقدار فروش از آن کلیک! پس اهداف و توقعات خود شفاف تعیین کنید و پس از ارسال پیامک به اندازه گیری KPI ها بپردازید.

سنجش مهم ترین شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)در بازاریابی پیامکی

در ادامه به تمامی شاخص هایی که بعد از اجرای یک کمپین بازاریابی پیامکی باید آنها را بسنجید، اشاره خواهیم کرد.

• تعداد پیام های رسیده به گوشی

پیگیری پیامهای شما که با موفقیت ارسال شده است، باید یکی از اولین KPI هایی باشد که هنگام بررسی موفقیت در فعالیتهای خود اندازه گیری می کنید. تعداد زیادی پیامک نرسیده به گوشی ممکن است حاکی از این باشد که چیزی در تنظیمات فنی شما مشکل دارد که بر نتایج شما تأثیر منفی می گذارد.

همین حالا بخوانید: چگونه از گزارشات پنل اس ام اس نتیجه بهتری بگیریم؟

• نرخ کلیک کردن (CTR) در پیامک

CTR ، درصد کاربرانی را که اقدام می کنند اندازه گیری می کند. وقتی نوبت به بررسی بازاریابی پیامکی می رسد ، باید ctr را ارزیابی کنید، زیرا این یک ارتباط مستقیم با نحوه تعامل افراد با متن شما است.

برای این کار از یک URL وبسایت یا شبکه اجتماعی خود استفاده کنید و برای محاسبه CTR ، تعداد کلیک ها را بر کل متن های تحویل شده تقسیم کنید و سپس در 100 ضرب کنید. به دنبال CTR بالاتر باشید زیرا درصد بهتر، نشان دهنده ROI قابل توجه تر است.

• انصراف دادن (لغو اشتراک) از دریافت پیامک

نباید از نرخ انصراف غیر طبیعی و بالا چشم پوشی کنید. وقتی درصد زیادی از کاربران در حال لغو اشتراک هستند ، ممکن است به این معنی باشد که کمپین های شما کافی نیستند. اینکه این به دلیل عدم شخصی سازی یا پیوندهای نامرتبط است فرقی نمیکند، این اثر منفی می تواند ضربه ای به بازگشت سرمایه (ROI) شما وارد کند.

همین حالا بخوانید: ۵ ترفند جهت جلوگیری از لغو اشتراک خبرنامه پیامکی

• نرخ فرسایش در کمپین پیامکی

همانطور که اشاره شد برخی از مخاطبین شما در نهایت به دلایل مختلف انصراف می دهند. نرخ فرسایش تعداد افرادی را که در یک بازه زمانی خاص لغو پیامک می کنند را محاسبه می کند.

محاسبه آن با تقسیم انصراف از بازه زمانی تعیین شده (به عنوان مثال: مهر – آذر) بر تعداد کل مشترکان در ابتدای آن دوره انجام می شود. نرخ پایین تر نشان می دهد تلاش شما در آن بازه زمانی موثرتر بوده است. نرخ بالاتر دلالت بر موارد مختلفی دارد مانند کمپین هایی که نتوانسته اند به خوبی با مخاطبین صحبت کنند.

• نرخ تبدیل در بازاریابی پیامکی

موفقیت هر کمپین بازاریابی پیامکی تا حد زیادی به نرخ تبدیل آن متکی است. این نرخ درصد افرادی را نشان میدهد که اقدام به عمل درخواستی شما کرده اند. برای بالاتر بردن آن ، مثلا اگر مخاطبین شما در روند پرداخت گیر کرده باشند مثالی از نرخ بازگشت سرمایه ، می توانید مجموعه ای از پیامک را تنظیم کنید تا به آنها یادآوری کند که ثبت نام را به پایان برسانند.

هدف شما برای محاسبه نرخ تبدیل می تواند “مشتری شدن” یا “بسته شدن معامله” تعیین شود. بنابراین هرچه نرخ شما بالاتر باشد ، سلامتی (ROI) شما نیز بیشتر خواهد بود. با از بین بردن مرتب کمپین های ضعیف و ایجاد برنامه های قوی تر ، می توانید آن را بالا نگه دارید.

چگونه درصد ROI بازاریابی پیامکی خود را محاسبه کنیم؟

در حالی که این KPI ها روی ROI بازاریابی پیامکی شما تأثیر می گذارند ، اما تعداد واقعی را برای گزارش به شما نمی دهند. برای محاسبه درصد ROI، کل مبلغی را که در کمپین های پیامکی خود خرج کرده اید از کل مبلغی که به دست آورده اید کم کنید، سپس بر کل مبلغی که سرمایه گذاری کرده اید تقسیم کنید، تا درصد محاسبه شود.

با نگاهی به گزارشاتی که در هر کمپین پیام کوتاه ثبت شده اند ، می توانید درصد بازگشت سرمایه خود را به راحتی محاسبه کنید.

بازده چیست؟

سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایه‌گذاری، بازده نامیده می‌شود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر دارایی‌ها در مدت مشابه و شاخص‌های پولی، ارزیابی می‌گردد. بازدهی سرمایه‌گذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل می‌شود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب می‌تواند تابعی از افق سرمایه‌گذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینه‌های معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.

به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شده‌ای برای آن‌ها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.

برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایه‌گذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد نیز بازده واقعی داشته‌اند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه می‌پردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آن‌ها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایه‌گذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه می‌باشد.

بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونه‌ای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دست‌یابی به بازدهی معقول حاضر می‌شوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمی‌شود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایه‌گذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب می‌شوند. در یک کلام می‌توان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایه‌گذاری است.

یازده ریسک

انواع بازده در بازار سهام

در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم می‌شود.

بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکت‌ها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر می‌گیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روش‌های تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه می‌شود.

بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه می‌باشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدم‌های سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایه‌گذاری طی دوره مذکور است.

بسیاری از کارشناسان سرمایه‌گذاری توصیه می‌کنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانه‌ای داشته باشید. زیرا موجب می‌شود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.

بازده مورد انتظار

نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی

همان‌گونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب می‌کنیم:

سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم می‌گیرد؛ با افق سرمایه‌گذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایه‌گذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی می‌شود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العاده‌ای داشته و بر اساس سیاست‌های مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.

حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه می‌باشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص می‌شود که این شخص مجاز است حداکثر ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.

۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰

۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰

۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰

تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار

طبق تحلیل‌ فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد می‌باشد، که نشان دهنده شرایط ایده‌آل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.

۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)

۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰

اما پس از گذشت یک‌ سال، قیمت سهم به ۱۱۰۰ تومان می‌رسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیان‌گر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص می‌شود؛ این سرمایه‌گذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.

۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)

۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰

با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه می‌رسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.

همان‌طور که خودتان می‌دانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی می‌باشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکت‌ها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمی‌شود و مسلماً طولانی‌تر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، می‌تواند ناشی از پیش بینی‌های بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسک‌های سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایه‌گذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معامله‌گری است، زیرا توانسته‌اید موقعیت‌های معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونه‌ای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.

تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آن‌ها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبت‌های کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.