فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک توسط مهران متقی
بخش بسیار مهم و اساسی در تحلیل تکنیکال هستند که علاوه بر کاربرد زیاد در تحلیل و معامله، مباحث پایه ای و مهمی برای ورود به مباحث تخصصی تر از جمله امواج الیوت محسوب می شوند. از این رو، یادگیری صحیح و اصولی الگوهای کلاسیک، از ضرورت و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. نگاه الگویی به نمودار قیمت، یک نگاه کارا و مفید است که محبوبیت زیادی در بین معامله گران در سطح جهانی دارد. بنابراین سوالی که ایجاد می شود این است:
تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی چگونه تعریف می شود؟
الگوها در تحلیل تکنیکال، حاصل شکل گیری نوعی رفتار خاص در قیمت هستند که این رفتار، در اکثر موارد، یک نتیجه ی خاص و معین را به دنبال دارد. به بیان دیگر، نوعی از رفتار یا شکل گیری قیمت، به گونه ای اتفاق افتاده است که برای معامله گران بازار، به صورت یک اتفاق آشنا و تکرار شونده در آمده است. در نتیجه، در تعریف تحلیل تکنیکال با رویکرد الگویی، می توان گفت که مهمترین عنصری که تعریف آن را شکل می دهد، تکرار سلسله رفتارهایی است که قبلا اتفاق افتاده است و به بیانی دیگر، گذشته ی قیمت تمایل به تکرار شدن دارد.
عنصر اساسی بعدی، الگوها هستند. همانطور که گفته شد، الگو نوعی مدل یا رفتار خاص است که در نمودارها اتفاق می افتد و به مرور زمان و با بررسی ها و تحقیقات مختلف، مشخص شده است که هر الگو، چه نتیجه ای را به دنبال خواهد داشت.
نتیجه ی تمام مطالب گفته شده، این است که یک تحلیل گر الگویی، با پیدا کردن انواع الگوهایی که در نمودار اتفاق افتاده یا احتمالا در حال اتفاق افتادن هستند، سعی می کند که جهت و هدف احتمالی قیمت را مشخص کند. این صرفا منحصر به الگوهای کلاسیک نیست و این دسته از تحلیل گران و معامله گران، از تمامی انواع الگوهایی که به آنها در این زمینه کمک کند، مانند الگوهای هارمونیک، الگوهای شمعی، الگوهای الیوتی و… استفاده می کنند. حال به بررسی کامل تر الگوهای کلاسیک خواهیم پرداخت.
الگوهای کلاسیک و انواع آن
همان گونه که گفته شد، یک تحلیل گر الگویی، باید بتواند با انواع مختلف الگوها کار کند و آشنایی داشته باشد تا بتواند از نوسانات قیمت، بهترین استفاده را برای معامله و کسب سود داشته باشد. الگوها دارای انواع گوناگونی هستند که به دلیل گستردگی مبحث، صرفا به بررسی الگوهای کلاسیک قیمتی و انواع دو گانه ی آن خواهیم پرداخت.
در مجموع، الگوهای کلاسیک، به دو دسته ی ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند. ادامه دهنده بودن الگو، یعنی قیمت پس از خروج از الگو، مسیر قبلی خود را ادامه خواهد داد. یعنی مثلا در الگوی مثلث افزایشی، قیمت قبل از ورود به الگو، مسیری صعودی داشته است و پس از خروج از الگو هم به مسیر صعودی ادامه خواهد داد. بر خلاف الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که مسیر حرکت را تغییر خواهند داد.
برای مثال، در الگوی سر و شانه، اگر حرکت قیمت، قبل از ورود به الگو یک حرکت صعودی باشد، پس از خروج از الگو، مسیری نزولی در پیش خواهد گرفت. نکته ای که لازم به ذکر است، این است که بعضی از الگوها، هم می توانند ادامه دهنده باشند و هم بازگشتی؛ به عبارتی، هنگام ورود به الگو، نمی توانیم با احتمال زیاد پیش بینی کنیم که قیمت از کدام جهت خارج می شود و نقش ادامه دهنده خواهد داشت یا بازگشتی. برای نمونه، الگوی مثلث متقارن از این دسته است.
در الگوهای کلاسیک، بیش از هر چیز، ظاهر نمودار و اتفاقاتی که در حجم معاملات رخ می دهد اهمیت دارد. یعنی هر الگو، یک فرم ظاهری کلی دارد و در اکثر الگوها، اتفاقات مشخصی در حجم معاملات رخ می دهد.
برای مثال در بعضی از الگوها، در زمان اتفاق افتادن الگو، حجم معاملات کاهشی می شود. هر کدام از الگوهای کلاسیک، دارای یک هدف قیمتی هستند که اگر الگو به درستی تشخیص داده شود، قیمت پس از خروج از الگو، به هدف خود خواهد رسید. از این رو، مزیت بزرگ الگوهای کلاسیک، قابل تشخیص بودن و داشتن هدف قیمتی برای معامله ی راحت تر و سودمندتر است.
در این دوره، تلاش شده است که با نگاهی ساده اما دقیق، به بررسی مهمترین و کارآمدترین الگوهای کلاسیک پرداخته شود.
چکیده مطلب
الگوهای قیمتی یا پترن ها (Patterns) فرمی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار در گذشته برای ما امکان پیش بینی قیمت را فراهم کرده اند. این الگوها در گذشته آنقدر ایجاد شده اند که از لحاظ آماری برای ما با ارزش هستند و می توانیم برای آینده نیز آنها را تعمیم دهیم. اساسا الگوهای قیمتی زمانی ایجاد می شوند که بازار دچار بلاتکلیفی می شود و تقابل خریدار و فروشنده داخل فرم خاصی از تراکم که می تواند مستطیل یا مثلث یا… باشد حبس می شود. حال اینکه خریدار بتواند این حصار را بشکند یا فروشنده در مبحث الگوهای کلاسیک مطرح می شود که قیمت می تواند روند قبلی خود را ادامه دهد (الگوهای ادامه دهنده) یا که برخلاف مسیر قبلی خود حرکت کند (الگوهای بازگشتی).
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد. تحلیل بنیادی با توجه به عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد شرکتها و بررسی فرصتها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت در اقتصاد شرکتها و همچنین صورتهای مالی ، گزارشات تولید و فروش به بررسی سودآوری سهم در سال جاری و آتی میپردازد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی به ارزشیابی ارزش ذاتی اوراق بهادار و بطور ویژه سهام در بازار سرمایه با بررسی عوامل اقتصادی و مالی موجود در بازار گفته میشود.(1) منظور از ارزش ذاتی سهام، ارزش واقعی محاسبه شده آن سهم براساس اطلاعات عمومی موجود است، که در روش تحلیل بنیادی بدست میآید.
پس از آن، این ارزش با ارزش سهم موجود در بازار سرمایه مقایسه میشود تا سرمایهگذار بداند سهام مورد بحث نسبت به ارزش محاسبه شده چه شرایطی دارد و اگر ارزش آن از ارزش ارائه شده در بورس بالاتر باشد، نشان میدهد که سهام مورد نظر ارزش بالایی برای سرمایهگذاری یا نگهداری دارد.(2)
تحلیلگران بازار سرمایه در تحلیل فاندامنتال هرآنچه که بتواند بر ارزش سهام تاثیر گذارد را مطالعه میکنند. بنابراین میتوان تحلیل فاندامنتال را به سه بخش کلی تقسیم نمود (3) :
1.تحلیل کسب و کار (بررسی زمینه کاری شرکت و فضای کسب و کار)
3.تحلیل اقتصادی (اقتصاد کلان)
در تحلیل فاندامنتال دو فرض بسیار مهم مبنا قرار میگیرد:
1.در بلند مدت، بازار سهام خود را تصحیح میکند (3).
2.میتوان سهامی که ارزش واقعی بالاتری نسبت ارزش اسمی دارد را خرید و منتظر ماند تا سهام ارزش اسمی تصحیح شده و ارتقا یابد (3) .
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به بررسی و مطالعه حرکت قیمت سهام و تشخیص روندهای تکرار پذیر نوسان قیمت آن که به عنوان الگو یاد میشود، میپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال نظم معاملاتی است که به منظور ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای معاملاتی که به کمک تحلیل روندهای آماری جمعآوری شده از تحرکات معاملاتی نظیر حرکت قیمت و حجم، بدست آمده است. تحلیل تکنیکال بر روی انواع اوراق بهادار که دادههای سوابق مالیاتی دارند، قابل استفاده است.(4)
در تحلیل تکنیکال باور به این فرض وجود دارد که نوسانات قیمت، صرفا تصادفی نیست بلکه در داخل الگو و روندهای قابل تشخیص قرار میگیرد که تمایل به تکرار دارد. بنابراین حرکت قیمت در هر نقطه از زمان، حاوی اطلاعات متنوعی است و بنابراین ارزش واقعی اوراق بهادار را بازتاب میدهد. این مهم از فرضیه بازار کارا ( The Efficient Market Hypothesis ) نشات میگیرد که بازار را به صورتی توصیف میکند که اطلاعات به سرعت بر آن اثر میگذارد.(4)
بنابراین تحلیل تکنیکال بر اساس سه فرض است:
1.بازار همه چیز را تقلیل میدهد. بسیاری معتقدند تحلیل تکنیکال اثر عوامل بنیادی (فاندامنتال) را نادیده میگیرد. تحلیلگران تکنیکال معتقدند همه عوامل بنیادی از روانشناسی بازار تا عوامل اقتصاد کلان، در دل این روند جای دارد و پیش بینی شده است.(4)
2.قیمت در روندها تغییر میکند.(4)
3.بازار، روند تاریخی خود را تکرار میکند.(4)
تحلیل روند در تحلیل تکنیکال
تحلیل روند، روشی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و مجموعه اقداماتی است که حرکت قیمت سهام را در آینده براساس روند داده مشاهده شده اخیر، پیش بینی میکند. بطور کلی سه نوع تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد که تحلیل روند کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت، نام دارند.(5)
استراتژیهای تحلیل روند معاملاتی مختلفی وجود دارد که در برخی اوقات بصورت ترکیبی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. معمولا سه استراتژی در تحلیل روند به منظور بررسی وضعیت سودآوری بازه خاص، مورد بررسی قرار میگیرد:
1.میانگین متحرک
این استراتژی شامل ورود به موقعیت خرید (Long Position) یعنی زمانیکه میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور کرده و در بالای آن قرار میگیرد و یا ورود به موقعیت فروش ( Short Position ) یعنی زمانیکه میانگین متحرک کوتاه مدت با عبور از میانگین متحرک بلند مدت در جایگاه پایینتری قرار میگیرد، است.(5)
2.شاخصهای عددی
این استراتژی شامل ورود به موقعیت خرید در زمانیکه سهام در موقعیت قوی قرار دارد و ورود به موقعیت فروش سهام در زمانیکه سهام موقعیت قوی و مطلوب خود را از دست میدهد، است. شاخص نسبی قدرت ( RSI ) شاخص عددی و مناسب برای استفاده در این شرایط است.(5)
3.الگوهای نمودار و روندها
این نوع از استراتژیها که ارتباط بهتری با مخاطبان به دلیل ویژگیهای بصری برقرار میکند، استفاده آسانی دارد. زمانی به موقعیت خرید وارد میشویم که سهام روندی صعودی دارد و زمانی به موقعیت فروش وارد میشویم که سهام روند نزولی پیدا کند.(5)
معرفی نمودارهای تحلیل روند
با توجه به کاربرد گسترده استفاده از نمودارها برای تحلیل روند حرکت سهام، نمودارهای مختلفی برای تصویرسازی مورد استفاده قرار میگیرد.
نمودار خطی
نمودار شمعی (کندل استیک)
این نمودار میزان تغییر قیمت سهام را در بازه زمانی مورد نظر نشان میدهد (6) . این نمودار به لحاظ کارکردی، شباهت زیادی با نمودار میلهای دارد.
انواع شمعدانی و اصلاحات مرتبط با آن
شمعدانی توپر یا نزولی نشان میدهد این سهم در انتهای بازه زمانی مورد نظر، با کاهش قیمت همراه بوده و افت کرده است. نقاط باز شدن و بسته شدن به قیمت آغازین و پایانی سهم در بازه زمانی اشاره دارند. شمعدانی توپر را با رنگ قرمز یا سیاه، نمایش میدهن.د شمعدانی تو خالی یا صعودی نیز نشان میدهد سهام در بازه زمانی مشخص از زمان بازگشایی تا بسته شدن، رشد قیمت داشته است و با رنگ سبز یا سفید، نمایش میدهند.
الگوهای تحلیل روند در تحلیل تکنیکال
براساس رویکرد تحلیل تکنیکال، در تحلیل روند تغییر قیمتها و اوج گرفتن یا افت کردن آن، یک الگو دیده میشود که میتواند به تحلیلگران برای پیش بینی محدوده قیمتها کمک کند.(7)به معرفی چند نمونه از الگوهای متنوع تحلیل روند خواهیم پرداخت:
الگوی مثلثی
مثلثهای متقارن زمانی اتفاق میافتد که دو روند به یکدیگر نزدیک شوند و نشان میدهد که احتمالا باید منظر شکست سطوح قیمت ( breakout ) باشیم. اگر مثلث صعودی باشد، نشان میدهد که احتمالا سطوح قیمت افزایش قابل توجهی خواهد داشت و اگر مثلث نزولی باشد نشان میدهد که احتمالا سطوح قیمت، افت فاحشی خواهند داشت.(7)
الگوی فنجان و دسته
الگویی به شکل سهمی را نشان میدهد که که در بازگشت مجدد به سطح قبلی، یک نوسان مانند مرحله قبل اما افت کمتر را دنبال میکند. این فاز دوم به همان دست فنجان در کنار فاز اول (فنجان) معروف است.(9)
الگوی سر منظور از الگوی فنجان در تکنیکال و شانه
این الگو دو نوسان قیمت تقریبا هم سطح و در میان آن در یک باز زمانی یک نوسان قیمت بزرگتر را نشان میدهد و در دو حالت مد نظر قرار میگیرد. در حالت دیگر این الگو که به شانه و سر معکوس نیز معروف است، شکل الگو کاملا وارونه میشود و بجای اوج گرفتن شاهد سقوط خواهیم بود.(8)
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال: از کدام تحلیل باید استفاده کرد؟
برای دههها، ترجیح تحلیلگران استفاده از تحلیل فاندامنتال بود. با پیشرفت تحلیل داده و مدلسازیهای مربوط به آن، تحلیل تکنیکال نیز پرطرفدار شد. با توجه به آنکه هرکدام جنبههای متفاوتی را در تحلیل مد نظر قرار میدهد، پاسخ ایده آل آن است که از هر دو استفاده شود. برای تحلیلهای بلند مدت، نیازمند به دادههای کلان و عوامل بزرگ و تاثیرگذار هستیم بنابراین تحلیل فاندامنتال در الویت قرار دارد. در حالتی که بخواهیم براساس نوسانات کوتاه مدت تحلیل کنیم، تحلیل تکنیکال کاربرد بیشتری خواهد داشت.(10)
آشنایی با الگوهای کلاسیک و نحوه استفاده از آنها در بورس و ارزهای دیجیتال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام و ارزهای دیجیتال با آن مأنوس میشوند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال ، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونه ای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به ترتیب عبارتند از:
سر و شانه، پرچم، مثلث، دره، الماس، فنجون و دسته، مستطیل . تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتی ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرند. طبق بررسی های انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیع تری دست یابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلند مدت باشد.
الگوی سرشانه از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکالی کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک به حساب می آید، هنگامی که نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند. حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یک روند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد. برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
اجزای تشکیل دهنده الگوی سرشانه:
- سر (دارای بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه که ممکن است درصورتی که ایده آل باشند، اندازه یکسان داشته و میتوانند هم سطح یا غیر هم سطح باشند.)
- خط گردن (خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یکسر و یک شانه را به هم می رساند و ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.)
حال به بررسی الگو میپردازیم، این الگو در حالت ایده آل به شکل زیر است:
برای حالت نزولی نیز برعکس همین حالت صادق است. به مثال های زیر توجه کنید:
الگوی سرشانه صعودی:
الگوی سرشانه نزولی:
گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایت های پیشین و سایر حمایت ها یا مقاومت ها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود.
همانطور که پیشتر برایتان توضیح دادیم، این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد؛ ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چرا که خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است!
سؤال : آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی می بینیم؟
با توجه به شکل زیر دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردن شکسته نشده است.
سقف دوقلو
این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند شکل زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.
همانطور که مشاهده میکنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتی که سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.
سقف سه قلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سه قلو تبدیل میشود و به بیان دیگر بهجای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل می شود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سهقلو نیز صادق است.
به مثالهای زیر منظور از الگوی فنجان در تکنیکال توجه فرمایید:
الگوی پرچم(FLAG) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو، یکی از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگو پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه میدهد.
مشابه الگوی پرچم در روندهای نزولی نیز وجود دارد.
این الگو بعضی مواقع باعث تغییر منظور از الگوی فنجان در تکنیکال روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و به صورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند میشود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده میکنید، درصورتی که از نقطه A خارج شود، به صورت ادامه دهنده و در صورتیکه از نقطه B خارج شود به صورت بازگشتی عمل میکند.
همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در بازه تعیین شده پرچم های متوالی و ادامه دهنده تشکیل شده است.
نکات و اهداف قیمتی:
- الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل شده است
- در صورت شکست در ادامه روند به صورت الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل میکند.
- هدف قیمتی اول به اندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکل گرفته
- طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایده آل تجاوز کند.
- این الگو بیشتر در رالی ها (صعودها و یا نزول های متوالی) رخ میدهد.
پرچم برگشتی
الگوی مثلث (Triangles) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به طور کلی اگر بتوانیم بهصورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو به حساب میآید. این الگو میتواند به صورت بازگشتی یا ادامه دهنده باشد.
اهداف قیمتی:
اهداف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ضلع H در اشکال بالاست و به این صورت است که از هر طرف مثلث سهم خارج شود، بهاندازه آن پیشروی خواهد کرد.
الگوی دره (Wedges)
این الگو همانند مثلث بوده با این تفاوت که به صورت یک کنج تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
الگوی الماس (Diamonds)
این الگو برگشتی بوده و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، نزولی میشود و این الگو بهصورت برعکس نیز صادق است.
الگوی فنجون و دسته (CUP)
این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده میشود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، بهاندازه قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو میتواند به صورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دسته کوچک در قسمت راست الگو تشکیل میشود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.
الگوی مستطیل
این الگو نیز بسته به خروج سهم می تواند صعودی یا نزولی باشد، به نوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته بهاندازه عرض مستطیل رشد کند.
تحلیل تکنیکال چیست و چه ابزارهایی دارد؟
در بازار بورس، یکی از مهمترین روشهایی که باعث میشود سرمایهگذاران به سود بیشتری دست پیدا کنند، صبوری پیشه کردن است. به دست آوردن سود بیشتر و خرید سهام با قیمت پایین و از همه مهمتر فروش آن در قیمت بالا، از اهدافی است که سرمایهگذاران در بازار بورس همیشه به دنبال آن هستند و برای رسیدن به این راه تلاش میکنند. در این بازار اصطلاحات و واژگان زیادی وجود دارد که یک سرمایهگذار واقعی باید بتواند با همه آنها آشنایی کاملی داشته باشد. برای نمونه یک سرمایهگذار باید با ابزارهای تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشد.
ابتدا برای اینکه پی ببرید، تحلیل تکنیکال دارای چه ابزارهایی میباشد، باید بدانید که اصلا تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال در این بازار، به معنای پیشبینی قیمتها از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. شاید تصور کنید که به دست آوردن اطلاعات کامل در رابطه با وضعیت گذشته بازار کار دشواری است ولی یک فرد حرفهای از طریق بررسی تغییرات، نوسان قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا به راحتی میتواند از وضعیت قیمتها در گذشته اطلاع کسب کند و به پیشبینی قیمتها در آینده بپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال دانشی برای ثبت تاریخچه معاملات است. همچنین در این روش باید به جای توجه کردن به کالا، به رفتارهای بازار توجه کرد.
نکته مهم در رابطه با تحلیل تکنیکال این است که سه اصل مهم برای این تکنیک وجود دارد که شامل موارد زیر است:
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
- قیمتها در قالب روند حرکت خواهند کرد.
- تاریخ تکرار خواهد شد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال:
اکنون که دریافتید تحلیل تکنیکال چیست، باید با ابزارهای تحلیل تکنیکال آشنا شوید و بدانید که این ابزارها در بازار بورس چه تاثیراتی دارند و چه تاثیراتی میتوانند به روی سرمایه افراد بگذارند. ابزارهای تحلیل تکنیکال از مهمترین مسائل حائز اهمیت در این تحلیل به حساب میآید که به صورت زیر میباشد.
الگوهای قیمتی:
این ابزار در واقع عبارت است از اشکالی از نمودار سهام که به دلیل تعداد بالای تکرار در آنها به روی نمودار قیمت، روند قیمت سهام بعد از آن، با درصد بالایی که معمولا بالای ۵۰ درصد است، در جهت خاصی قرار داده شده باشد که منظور صعودی و یا نزولی بودن آن است. ابزار الگوی قیمتی بیانگر این است که گذشته سهم خود را تکرار میکند و الگوهایی در نمودارهای سهم وجود دارد که در دفعات زیادی تکرار شده است و قیمت سهم بعد از این الگوها به روند مشخصی رسیده است.
شناختن این ابزار الگوهای قیمتی به سرمایهگذار کمک میکند که برای خرید و یا فروش به قیمت مناسبی برسند. از معروفترین ابزار الگوهای قیمتی الگوی برگشتی، الگوی ادامهدهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و قلاب و غیره میباشد. این روش در ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار از اهمیت زیادی برخوردار است.
انواع نمودار قیمتی:
نمودار خطی و نمودار کندل استیک از بهترین نمودارهای قیمتی است که به عنوان ابزارهای تحلیل تکنیکال مهمی به حساب میآید. نمودار خطی از سادهترین انواع این نمودار حساب میشود ولی نوع کندل استیک که از آن در بازار بورس به عنوان نمودار شمعی نیز نام برده میشود، نسبت به نمودار خطی اطلاعات بیشتری را ارائه خواهد داد. علاوه بر این نمودار کندل استیک نه تنها تمام اطلاعات نمودار خطی را بیان میکند، بلکه پایینترین و بالاترین قیمت را در بازههای زمانی مختلف به نمایش میگذارد.
یکی دیگر از مهمترین نمودارها در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، نمودار میلهای روزانه است که شامل زمان و قیمت است. که در آن محور عمودی قیمت را و محور افقی زمان را نشان میدهد.
اسیلاتور و اندیکاتور:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال هر کدام معنای خاص خود را دارد. اسیلاتور به معنای نوسانساز و اندیکاتور به معنای شاخص و مقیاس میباشد. البته هردوی این ابزارهای تحلیل تکنیکال مهم و قابل اهمیت میباشند. ابزار اندیکاتور، با کمک محاسبات ریاضی به روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات خوبی را در مورد سهم از جمله شتاب قیمت، روند حرکت سهم و سایر معیارهای مهم در اختیار قرار میدهد. معمولا آنها برای تایید روند سهم پیشبینی شده و از آن استفاده میشود. همچنین یکیدیگر از مهمترین مزیتهای اندیکاتور در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، ایجاد کردن سیگنالهای خرید و فروش میباشد. اندیکاتورها در اصل در دو دسته پیشرو و دنبالهرو تقسیمبندی خواهند شد.
اسیلاتور نیز به همان اندازهای که اندیکاتور اهمیت دارد، مهم و ضروری است و از آن به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای مشاهده هیجانات بازار استفاده خواهد شد.
الگوهای شمعی یا کندل استیک:
این نمودار مهم و ارزشمند، برای نخستین بار در ژاپن به کار گرفته شد. این نمودار در واقع بیانکننده احساسات بازار است. در نمودار شمعی اندازه بدنه نمودار بسیار اهمیت دارد. برای نمونه در این نمودار مهم در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال، اگر بدنه بزرگتر باشد، نشاندهنده خریدار دست قویتر میباشد و اگر دارای بدنه کوچکتر باشد، قدرت کم خرید و فروش را نشان میدهد. این الگوها در انواع ادامهدهنده و برگشتی تقسیم میشوند.
الگوهای هارمونیک:
به وسیله این ابزار تحلیل تکنیکال، میتوان تقاط بازگشت در بازار را بر اساس الگوهای ویژه هارمونیک شناسایی کرد. این الگو در اصل از کنار یکدیگر قرار گرفتن معنیدار موجهای حرکتی بازار ایجاد میشود. استفاده از این الگوها کمی پیچیده است ولی شناسایی آن نیاز به تجربه و تکرار دارد. از مهمترین انواع الگوهای هارمونیک میتوان الگوی گارتلی، باترفلای، الگوی بت یا خفاش و الگوی crab را نام برد.
ابزار پرایس اکشن:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال به معنای معامله کردن با استفاده از اطلاعات واقعی و فقط براساس نمودار قیمت به دست میآید. این منظور از الگوی فنجان در تکنیکال ابزار مبنی بر قیمت فعلی سهم است و با استفاده از برخی اصول، روند حرکتی را که درصد زیادی از رخ دادن را شامل میشود در نظر میگیرد.
خطوط فیبوناچی:
این ابزار مهم توسط یک ریاضیدان ایتالیایی ساخته شد. در این ابزار از اعداد فیبوناچی و نسبتهایی که میان آنها است، به کار میگیرد. این قانون در ابزار خطوط فیبوناچی به این صورت است که هر عدد فیبوناچی، تقریبا ۶۱۸/۱ برابر عدد قبلی خود است و هر عدد فیبوناچی تقریبا ۶۱۸/۰ برابر عدد بعدی خود است. این خطوط در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی بازگشت یا ادامه روند به کار برده میشود. ابزارهای زیادی در این رابطه وجود دارد که شامل فیبوناچی ریتریسمنت، فیبوناچی اکستنشن، فیبوناچی projection، فیبوناچی اکسپنشن و غیره میباشد.
امواج الیوت:
این ابزارهای تحلیل تکنیکال برای تشخیص زمان خرید و فروش به کار برده میشود. مهمترین بخش آن یه موجها مربوط میشود و سایر بخشهای آن مربوط به زمان و نسبت است. از این ابزار برای میانگینهای بزرگ استفاده میشود. بر اساس ابزار امواج الیوت بازار سرمایه یک روند تکرار شونده شامل پنج موج افزایش و پس از آن با سه موج کاهشی همراه است.
مزایای استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال:
تمام موارد ذکر شده از ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب میآیند که هر یک از آنها نقش مهمی را در این بازار ایفا میکنند. نمیتوان گفت که کدام یک از این ابزارها مهمتر است، زیرا همه آنها مهم و سودمند میباشد و نمیشود از یکی از آنها چشمپوشی کرد. این ابزارهای تحلیل تکنیکال سلسله آموزشهایی است که هر فرد سهامداری باید آنها را فرا بگیرد و بدانید که در این روش باید از چه ابزارهایی استفاده کند.
از مهمترین مواردی که قبل از آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال باید بدانید، این است که ابتدا باید تحلیل تکنیکال را درک کنید و بدانید که به چه معناست. تنها یادگرفتن آن کافی نمیباشد و باید به درک کامل و درستی از این تحلیل برسید تا بتوانید ابزارهای بعد از آن را نیز درک کنید و بیاموزید که برای چه چیزهایی استفاده میشود و به چه دردی میخورد و در کل برای ما چه سودی دارد. اکنون که با موضوع تحلیل تکنیکال چیست و چه ابزارهایی دارد، آشنا شدید، باید محکمتر و با طمانینهتر در این راه قدم بردارید و بدانید که این ابزارها شوخی بردار نیستند.
اگر بتوانید ابزارهای تحلیل تکنیکال را به صورت عالی و یکنواخت فرا بگیرید، خواهید دید که آنها چه تاثیراتی میتوانند در روند سود و زیان شما در بازار داشته باشند. اگر تحلیل تکنیکال را با پوست و خون خود درک کنید، به راحتی میتواند از پیشبینی آینده روند سهم خود اطلاع کسب کنید و بدانید که چه چیزی قرار است در انتظارتان باشد. فراموش نکنید که تا هر زمانی که در بازار بورس فعالیت داشته باشید، ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز با شما همراه خواهد بود و باید روز به روز موضوعات جدیدتری را در آن فرا بگیرید. این ابزارهای موجود در بازار، پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند که به نوعی میتوان گفت به یکدیگر وابستهاند. پس بدانید که یادگیری و فراگرفتن ابزارهای تحلیل تکنیکال کار بیهودهای نیست و به وسیله آن میتوانید سرنوشت سهام و سود خود را در بازار بورس رقم بزنید.
در واقع در بازار بورس تحلیل تکنیکال و ابزارهای تحلیل تکنیکال، چیزهای بسیار مهمی هستند که ما به آن نیازمندیم و نمیتوانیم بدون پی بردن به آنها به راه خود ادامه دهیم. پس چه بهتر که برای رسیدن هر چه زودتر به سود و منفعت عالی و شگفتانگیز، در بازار بورس ابزارهای تحلیل تکنیکال را پیشه راه خود قرار دهیم و به عنوان یک هدف به آنها نگاه کنیم تا به موفقیت حتمی دست پیدا کنیم.
الگوهای کنج چیست و چه کاربردی در بازار دارند؟
الگوی کنج یا گَوِه يا وجها (Wedge) نشانهٔ توقف در روند فعلی هستند.
وقتی با چنین الگویی روبرو میشوید این نشان میدهد که معاملهگران هنوز دارند تصمیم میگیرند که در مرحلهٔ بعد جفتارز را کجا و چگونه معامله کنند.
کنج نزولی یک الگوی نموداری صعودی است که در یک روند روبه بالا شکل میگیرد و خطوط به سمت پایین شیبدار میشوند.
کنج صعودی یک الگوی نموداری نزولی است که در یک روند رو به پایین دیده میشود و خطوط به سمت بالا شیبدار میشوند.
کنجها میتوانند الگوی ادامهدهنده یا برگشتی باشند.
کنجهای صعودی
کنج صعودی وقتی شکل میگیرد که قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت شیبدار به سمت بالا تثبیت میشود.
در اینجا شیب خط حمایت بیشتر از مقاومت است.
این نشان میدهد که کفهای بالاتر سریعتر از سقفهای بالاتر شکل میگیرند.
و این منجر به الگوی شبیه کنج میشود.
با تثبیت قیمتها می دانیم که نوسانات بزرگی در راه است و تغییری ناگهانی در جهت بالا یا پایین خواهیم داشت.
اگر کنجی صعودی بعد از روند رو به بالا شکل بگیرد، معمولاً یک الگوی برگشتی است و قیمت افول میکند.
و اگر در طول روند نزولی تشکیل شود ممکن است نشاندهنده ادامه حرکت نزولی باشد.
به هر حال، نکته مهم این است که وقتی این الگوی نموداری را میبینید، باید آماده باشید برای وارد کردن سفارشات.
در مثال اول یک کنج صعودی در پایان روند رو به بالا شکل گرفت.
ببینید که چگونه قیمت پایین آمد. این یعنی تریدرهای زیادی هستند که ترجیح میدهند فروش بگیرند، نه خرید!
آنها قیمت را پایین آوردند تا خط روند را بشکنند و نشان دادند که ممکن است روند رو به پایین در آینده دیده شود.
درست مانند دیگر الگوهای نموداری که قبلاً در مورد آنها صحبت کردیم، تغییر قیمت بعد از این تغییر ناگهانی تقریباً به همان بزرگی ارتفاع الگوی شکل گرفته است.
حالا بیایید نگاهی به مثال دیگری از کنج صعودی داشته باشیم. اما این بار این الگو به عنوان سیگنال ادامه روند نزولی عمل میکند.
چنان که میبینید، قیمت منظور از الگوی فنجان در تکنیکال قبل از تثبیت و ترسیم سقفهای بالاتر و حتی کفهای بالاتر از یک روند نزولی آمده است.
در این مورد قیمت به سمت پایین شکسته و روند نزولی ادامه پیدا کرد. به این دلیل است که به آن سیگنال ادامهدهندهی روند می گویند.
ببینید قیمت چه تغییر جالبی رو به پایین با ارتفاع کنج تشکیل داده.
تا اینجا چی یاد گرفتیم؟
کنج افزایشی که بعد از روند صعودی شکل میگیرد معمولاً منجر به وارونگی روند رو به پایین میشود در حالی که کنج صعودی که در طی روند رو به پایین شکل میگیرد معمولاً منجر به ادامه میشود (روند رو به پایین).
به بیان ساده کنجی صعودی منجر به روند نزولی میشود که یعنی یک الگوی نزولی است.
کنجهای نزولی
کنج نزولی هم درست مانند کنج صعودی ممکن است نشانه ادامهی روند یا بازگشت روند باشد.
به عنوان یک سیگنال برگشتی این الگو در کف روند نزولی شکل میگیرد و نشان دهندهی این است که روند بعدی رو به بالاست.
به عنوان سیگنال ادامهدهنده، این الگو در طی روند صعودی شکل میگیرد و بدین معناست که حرکات قیمت صعودی به سمت بالا از سر گرفته میشود.
بر خلاف کنج صعودی، کنج ریزشی یک الگوی نموداری صعودی است.
در این مثال کنج نزولی یک نشانهٔ بازگشتی هستند.
بعد از روند رو به پایین قیمت، سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر ایجاد کرد.
توجه داشته باشید که شیب خط روند نزولی که سقفها را متصل میکند شیب بیشتری نسبت به خط روندی دارد که کفها را متصل میکند.
در شکست بالاتر از بالای کنج، جفتارز تغییر خوبی رو به بالا داشته که تقریباً برابر با ارتفاع الگو است. در این مورد افزایش قیمت بیشتر از میزان هدف بوده است؟
بیایید نگاهی داشته باشیم به مثالی که در آن کنجهای نزولی نشانهی ادامه هستند.
چنان که قبلاً گفتیم وقتی کنجی نزولی در طی روند صعودی شکل میگیرد معمولاً نشان دهندهٔ این است که روند بعداً دوبار از سر گرفته خواهد شد.
در این مورد قیمت کمی بعد از افزایش شدید ثابت شد. شاید معنایش این باشد که خریداران کمی صبر کردند تا نفسی تازه کنند و احتمالاً افراد بیشتری را جذب کردند تا با پیش خرید سهام قیمت را بالا ببرند.
ظاهراً جفتارز در حال آماده شدن برای تغییری قدرتمند است. به چه جهتی خواهد رفت؟
میبینید چگونه قیمت در قسمت بالایی شکست و بالاتر هم رفت؟
اگر ترتیب ورود را بالای این روند نزولی قرار دهیم که بالاهای دو ارز را به یکدیگر متصل کرده، میتوانیم به روند قوی رو به بالا بپیوندیم و سود کنیم!
اگر میخواهید سود بیشتری به دست آورید، میتوانید مقداری از سود را با بستن بخشی از موقعیتتان در هدف نگه دارید و بعد بگذارید که بقیهٔ موقعیتتان به روند خود ادامه دهد.
دیدگاه شما