چگونگی تبدیل الگو سر و شانه


آموزش الگوهای قیمتی

چگونگی تبدیل الگو سر و شانه

امروز پس از گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال، کوروش کبیر هنوز برای بسیاری از ایرانیان یک قهرمان است که با ارج نهادن به حقوق بشر و سیاست آزادی مذهبی محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است.

برترین‌ها: امروز پس از گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال، کوروش کبیر هنوز برای بسیاری از ایرانیان یک قهرمان است که با ارج نهادن به حقوق بشر و سیاست آزادی مذهبی محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است.

روز ۷ آبان که مصادف با روز ورود کوروش به بابل است از سال ۱۳۸۳ از طرف مردم ایران و طرفداران حقوق بشر در سرتاسر دنیا به نام روز کوروش کبیر (Cyrus the Great Day) نام گذاری شده است. روز کوروش بزرگ، روزی است که به پیشنهاد سازمان بین‌المللی نجات پاسارگاد انتخاب و نام‌گذاری شده است.

به ادعای سازمان نجات پاسارگاد، این روز در تقویم جهانی یونسکو به ثبت رسیده، در صورتی که روز کوروش در هیچ تقویم رسمی ثبت نشده است و یونسکو این مطلب را رد کرده است. در هیچ یک از تقویم‌ها و گاهشمار‌های رسمی بین‌المللی، نامی از روز جهانی کوروش وجود ندارد. هیچ یک از سازمان‌ها و نهاد‌های جهانی روزی را به نام «کوروش بزرگ» نامگذاری نکرده‌اند. نگاهی به تارنمای رسمی سازمان ملل متحد www.un.org/en و سازمان یونسکو www.en.unesco.org این مساله را تایید می‌نماید.

۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟

کوروش در چنین روزی وارد شهر بابل شده و خود را «شاه چگونگی تبدیل الگو سر و شانه بابل، شاه سومر و آکاد و شاه چهار گوشه دنیا» اعلام کرد. او همراه با استوانه کوروش که اولین منشور حقوق بشر است به این شهر آمد تا تبعیضات نژادی را از بین برده و به مردم اجازه دهد دین و مذهب و محل اقامتشان را خودشان انتخاب کنند.

او در حالی وارد این شهر شد که مردم با شاخه‌های نخل به استقبال او آمده بودند. در میان این افراد کسانی وجود داشتند که ۵۰ سال پیش از آن، زمانی که امپراتوری بابل به خاورمیانه حمله کرده بود، به اسارت گرفته شده و به بابل آورده شده بودند.

در میان آن‌ها یهودیانی بودند که نه تنها شاهد نابودی ملت خود بودند، بلکه نابودی معبد اورشلیم توسط آن‌ها را نیز به چشم خود دیده بودند. کوروش به آن‌ها اجازه داد که به سرزمین خود بازگردند و محل زندگی خویش را بازسازی کرده و به پیروی از مذهب خود و به جای آوردن احکام آن ادامه بدهند.

۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟

بابل آخرین توقف گاه کوروش نبود. او پس از آن مسیر خود را به سوی اسرائیل فعلی، سوریه، عراق، ایران، افغانستان و پاکستان ادامه داد. او در منشورش هدف خود از حکومت را آزاد کردن مردم از اسارت و بازگرداندن آن‌ها به سرزمین خویش و خدایان خویش اعلام کرد. کوروش سرزمینی رویایی را به وجود آورد که در آن و زیر پرچم امپراتوری پارس یهودیان فرصت یافتند تا عقاید خود را به شکل یک مذهب در آورند، ایرانیان آیین زرتشتی خود چگونگی تبدیل الگو سر و شانه را ادامه دادند و هر قومی هر مذهبی که می‌خواست را با آسودگی خاطر دنبال و تبلیغ کرد.

با وجود این که در سرزمین او قوم‌های مختلف با فرهنگ‌ها و مذاهب مختلف زندگی می‌کردند، امپراتوری کوروش در وحدت کامل به سر می‌برد و تا زمانی که او بود از جدایی غرب و شرق و جنگ‌های خونین بین پیروان مذاهب مختلف هیچ خبری نبود. قلمرو او ۳ قاره و ۲۵ ملت مختلف را در بر می‌گرفت، و این اتحاد در چگونگی تبدیل الگو سر و شانه عین گستردگی بیانگر این است که او شاهی دانا و خیرخواه بوده است.

۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟

نماد فَروِهر

کوروش یک فاتح معمولی نبود، او امپراتوری بزرگ پارس را به گونه‌ای ابتدایی از فدرالیسم بنیان گذاشت که در آن هر یک از ایالت‌ها کاملا خودمختار بودند و به تفاوت‌های فرهنگی احترام گذاشته می‌شد و هیچ دخالتی در مورد رسم و رسوم محلی، مذهب، قوانین و زبان آن‌ها صورت نمی‌گرفت.

او بر خلاف حاکمان پیش از خود استاندارد‌های بسیار بالایی برای خود تعیین کرده چگونگی تبدیل الگو سر و شانه و معتقد بود که هیچ کس کفایت لازم برای پادشاهی را ندارد مگر این که تواناترین فرد در میان افراد مورد حکومت خود باشد. زمانی که مردان او در میدان جنگ حضور پیدا می‌کردند او نیز شانه به شانه آن‌ها می‌جنگید و هیچ اصراری به پوشیدن ردای شاهانه نداشت.

۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟

استوانه کوروش در موزه بریتانیا

ایرانیان او را «پدر» می‌نامیدند و یهودیانی که به بابل تبعید شده و تا ورود کوروش در آنجا اسیر بودند او را «تدهین شده توسط خداوند» می‌خواندند و حتی یونانیان باستان او را پادشاهی ارزشمند و قانونگذار می‌دانستند. راستی چرا تمام کسانی که کوروش به آن‌ها حکومت می‌کرد او را این قدر دوست داشته و مورد ستایش قرار می‌دادند؟ درک این موضوع وقتی کورش را در حال گفتن این حرف‌ها تصور کنیم کار سختی نخواهد بود:

«من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام، تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می‌دهد.

هر گز سلطنت خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد؛ و هر ملت آزاد است، که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید؛ و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند، من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد.

۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟

آرامگاه کوروش بزرگ

من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشور‌های جهات اربعه هستم، نخواهم گذاشت، کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد، من حق وی را از ظالم خواهم گرفت؛ و به او چگونگی تبدیل الگو سر و شانه خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد.

من تا روزی که پادشاه هستم، نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال، تصرف نماید.

من تا روزی که زنده هستم، نخواهم گذاشت که شخصی، دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد، وی را بکار وادارد.

۷ آبان «روز جهانی کوروش»؛ دروغ یا واقعیت؟

نمایی از تخت جمشید یکی از شهر‌های باستانی ایران

من امروز اعلام می‌کنم، که هر کس آزاد است، که هر دینی را که میل دارد، بپرسد؛ و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند، مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غضب ننماید.».

در هر در حال حاضر یک کپی از منشور تدوین شده توسط کوروش در ساختمان سازمان ملل متحد به طور دائمی در معرض دید همگان قرار دارد. نسخه اصلی که به طور دائم در موزه بریتانیا قرار دارد در موزه‌های زیادی در تمام دنیا به طور موقت به نمایش گذاشته شده است.

مقاومت برای خروج اسقاطی‌ها

پیری ناوگان حمل‌ونقل کشور چه در بخش عمومی و چه در بخش شخصی، در حال تشدید است؛ ظاهرا به تکالیف قانونی توجه نمی‌شود تا فرسودگی حمل‌ونقل، علاوه بر سوزاندن بی‌محابای سوخت، تراژدی آلودگی هوا را نیز غم‌انگیزتر کند. آمار‌ها می‌گویند حدود نیمی از ناوگان حمل‌ونقل کشور فرسوده به حساب می‌آیند که این آمار بیانگر وضعیت وخیمی است.

سال‌هاست گفته می‌شود خودرو‌های فرسوده چه در بخش سبک و چه در بخش سنگین، نقش مهمی در مصرف سوخت و آلودگی هوا دارند. این مسأله به قدری مطرح شده که از مرحله نخ‌نمایی هم عبور کرده و وارد دایره بی‌تفاوتی شده است. در این باره، آمار‌های وحشتناکی از سوی نهاد‌های مختلف منتشر می‌شود. به عنوان مثال، پلیس چندی پیش اعلام کرد ۴۰درصد از خودرو‌های شماره‌گذاری شده در کشور، فرسوده است که باید اسقاط شود؛ یعنی از هر ۱۰خودرویی که در خیابان‌ها تردد می‌کند، چهارتای‌شان فرسوده است. یعنی از ۲۵میلیون شماره‌گذاری شده، بیش از ۱۱میلیون آن باید از رده خارج شود که البته با توجه به بی‌تفاوتی دولت به این موضوع، شدنی نیست.

وضعیت در موتورسیکلت هم همین است؛ به‌طوری که طبق آمار فراجا، حدود ۸۳درصد موتورسیکلت‌ها فرسوده است که با تعداد خودرو‌های فرسوده، چگونگی تبدیل الگو سر و شانه باید گفت بیش از ۱۸میلیون دستگاه موتوری در ایران تردد می‌کنند.

وخیم، مثل حمل‌ونقل عمومی

در بخش حمل‌ونقل عمومی، وضعیت، اما چگونه است؟ آمار‌ها می‌گوید ناوگان حمل‌ونقل همگانی کشور بیش از ۲۳۳هزار خودرو شامل تاکسی، ون، اتوبوس، مینی‌بوس، وانت، کامیون و کامیونت در اختیار دارد که متأسفانه به سبب بی‌توجهی به مقوله نوسازی طی یک دهه گذشته بیش از ۷۱درصد این خودرو‌ها فرسوده است.

چندی پیش عبدا. متولی، مدیرعامل اتحادیه سازمان‎های حمل‌ونقل همگانی گفته بود، باید موضوع فرسودگی این ناوگان مورد توجه ویژه قرار گیرد. به‌رغم این‌که در کلانشهر‌ها نیز معضل فرسودگی خودرو‌های حمل‌ونقل عمومی و همگانی مشهود است، اما این چالش در شهر‌های کم‌برخوردار زیر ۱۰۰هزار نفر که ساکنانش از درآمد کمتری برخوردارند، فشار مضاعفی را بر رانندگان به سبب استهلاک و هزینه‌های سنگین تعمیرات وارد کرده است.

احمد وحیدی، وزیر کشور هم گفته است که حدود ۲۲هزار و ۷۰۰دستگاه اتوبوس در کشور وجود دارد که ۶۰۰۰عدد آن‌ها خارج از رده است و ۱۴هزار اتوبوس فعال وجود دارد که ۸۰درصد آن‌ها فرسوده بوده و بر همین اساس، برنامه‌ریزی برای قرارداد تأمین ۱۰هزار اتوبوس تدوین شده است.

در کنار این آمار بهتر است به اعدادی دقت کرد که از سوی سردار حسین رمضانی، معاون اجرایی پلیس راهور فراجا اعلام شده است: حدود ۱۲ میلیون موتورسیکلت در کشور تردد می‌کند که بیش از ۱۱میلیون آن‌ها در سن فرسودگی قرار دارد.

این در حالی است که سیدمحمدمهدی میرزایی، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران می‌گوید، براساس مطالعات صورت گرفته حدود ۳۸درصد از آلودگی منابع متحرک در شهر تهران مربوط به خودرو‌های فرسوده است.

طرحی برای قرن بعدی

محمود مشهدی‌شریف، رئیس انجمن اسقاط و بازیافت خودرو در گفتگو با جام‌جم با اشاره به همکاری نکردن چگونگی تبدیل الگو سر و شانه خودروسازان در طرح خودرو‌های فرسوده می‌گوید: «تجربه گذشته نشان داده هر زمانی بحث اسقاط خودرو‌های فرسوده مطرح شده، خودروسازان با ترفند‌های خاص، قوانین را دور زده‌اند و از همکاری برای خروج این خودرو‌های فرسوده شانه خالی کرده‌اند. سال ۸۸ مصوبه هیات دولت مبنی بر تخصیص ۳۰درصد از تولیدات برای جایگزینی خودرو اجرا نشد، سال ۹۶ در جلسه هیأت وزیران مصوب می‌شود خودروسازان داخلی در طرح خودرو‌های فرسوده مشارکت داشته باشند، اما بعد از ۵۰روز این مصوبه لغو شد. در قانون ساماندهی خودرو مصوب خرداد ۱۴۰۱، بار دیگر بحث همکاری خودروسازان مطرح شد، اما این‌بار نیز با وضع قانونی مبنی بر این‌که اگر گواهی اسقاط نبود، خودروساز باید مبلغی را به سازمان محیط‌زیست بپردازد، به نوعی قانون را دور زدند.»

وی ادامه می‌دهد: «پرداخت این مبلغ نیز از جیب خریداران خواهد بود و برای خودروسازان نیز هزینه‌ای نخواهد داشت. خودروسازان به دلیل نبود بودجه و مواجه بودن با انبوهی از بدهی‌ها تمایلی به حضور در این طرح ندارند، البته نباید از مدیریت غلط این خودروسازان به‌راحتی عبور کرد. این مدیریت ناصحیح باعث انباشت بدهی و ناتوانی برای اجرای این مصوبه شده است.»

به گفته وی، نیمی از آلودگی‌های کلانشهر‌ها مربوط به همین خودرو‌های فرسوده است.

مشهدی، ادعای چگونگی تبدیل الگو سر و شانه منطقی معاون وزیر صمت مبنی بر نبود گواهی اسقاط را رد کرد و گفت: «۷۰هزار گواهی اسقاط وجود دارد و ما کمبود گواهی دیزل داریم که اگر مصوبه دو فوریتی هیأت دولت تصویب شود، می‌توان به‌جای گواهی دیزل از گواهی بنزین استفاده کرد. در حال حاضر هدف این است که ۵۰۰هزار خودروی اسقاطی در سال از مدار خارج شود لازمه طرح این است که صاحب خودرو تمایل به اسقاط داشته باشد و بتواند خودروی خود را به قیمت حدود ۵۰میلیون تومان بفروشد، این قیمت ۳درصد قیمت روز خودروست و برای دیزلی‌ها ۵درصد و برای کامیون‌های وارداتی ۱۵درصد پیشنهاد شده است.»

وی با اشاره به اطلاع‌رسانی غلط خودروسازان برای اجرای طرح اسقاط خودرو‌های فرسوده عنوان می‌کند: «اطلاع‌رسانی برای ثبت‌نام مالکان خودرو‌های فرسوده به قدری ضعیف بود که تعداد مشارکت‌کنندگان در این طرح کمتر از ظرفیت واقعی بود و تنها ۸۰۰۰ نفر ثبت‌نام کردند که از این تعداد ۲۰۰۰نفر نیز واجد شرایط نبودند و تنها ۶۰۰۰ثبت‌نام‌کننده واقعی در شهریور ماه در این طرح حضور داشتند.»

مشهدی شریف با اشاره به تعداد خودرو‌های فرسوده در سال اخیر عنوان کرد: در سال‌های ۹۸ و ۹۹ و ۱۴۰۰ به ترتیب ۸۰۰۰، ۱۳هزار و ۳۰ هزار خودرو اسقاط شد که با احتساب چهار میلیون خودروی فرسوده و در نظر گرفتن اسقاط ۳۰هزار خودرو در سال، اتمام این طرح ۱۳۳سال زمان خواهد برد.

بنا به پیش‌بینی‌های صورت گرفته در سال ۱۴۰۴، تعداد خودرو‌های فرسوده به هفت میلیون دستگاه می‌رسد و در صورت ادامه این ضرباهنگ جایگزینی در سال ۱۴۰۴ خیابان‌های کشور به پارکینگ تبدیل خواهد شد. این طرح زمانی موفق خواهد بود که سالانه یک میلیون دستگاه فرسوده از مدار حرکت خارج شود».

نگرانی مشترک وزات صمت و خودروسازان

رسول سلیمانی، کارشناس چگونگی تبدیل الگو سر و شانه حوزه صنعت خودرو در گفتگو با جام‌جم با اشاره به دلایل عدم استقبال خودروسازان برای شرکت در طرح اسقاط خودرو می‌گوید: «خودروسازان و وزارت صمت نگرانی مشترکی دارند در خصوص این‌که بار دیگری بر دوش خودروسازان قرار داده شده و پرداخت گواهی ۳۰میلیون تومانی نیز به خودروسازان تحمیل شود. برای حل این مشکل، راهکار‌هایی وجود دارد. مطابق مصوبه بند ۷ قانون بودجه قرار است حداقل ۱۰درصد ظرفیت خودرو‌های ارائه شده در قرعه‌کشی به طرح جایگزینی خودرو تخصیص داده شود و از این محل می‌توان حداقل ۱۰۰هزار گواهی را تامین کنند. قانون ۱۰درصد را اعلام کرده، اما خودروسازان می‌توانند ۲۰درصد را تخصیص دهند که بخشی از منابع آن از محل صرفه‌جویی سوخت و با کمک وزارت نفت تامین شود.»

این کارشناس حوزه خودرو بیان می‌کند: «برای مدیریت مصرف سوخت و جلوگیری از واردات بنزین و کاهش آلودگی زیست‌محیطی باید با شیوه‌های متنوع شرایط را برای خروج خودرو‌های فرسوده فراهم کرد».

در حال حاضر خودروسازان برای عرضه خودرو‌ی جدید با مشکلات فراوانی مواجه هستند، این شرایط باعث شده است که نتواند به تکلیف خود برای جایگزینی خودرو‌های فرسوده عمل کنند. از سوی دیگر نعمت بخش، رئیس انجمن خودروسازان برای تامین خودرو‌های جایگزین پیش‌شرط‌هایی را عنوان کرده است که برداشتن یارانه و افزایش هزینه نگهداری مانند بیمه می‌تواند مالکان خودرو را نسبت به اسقاط خودرو ترغیب کند. در حال حاضر خودرویی با عمر ۱۵سال در بازار به قیمت ۱۰۰تا ۱۲۰میلیون تومان معامله می‌شود؛ در حالی که خودرو‌های اسقاطی را با قیمت بین ۳۰تا ۴۰میلیون می‌خرند و این باعث به وجود آمدن چرخه معیوب در جریان اسقاط خودرو شده است و مالکان نیز کمتر از این طرح استقبال می‌کند.

آموزش الگوهای قیمتی

آموزش الگوهای قیمتی

آموزش الگوهای قیمتی

سرفصل‌های این مقاله

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارت‌اند از:

سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه‌قلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را چگونگی تبدیل الگو سر و شانه بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی‌ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار می‌گیرند. طبق بررسی‌های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع‌تری دست‌یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.

تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به ‌صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره‌ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد.

آموزش الگوهای قیمتی

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل‌گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان‌دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده‌اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت‌ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می‌شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب‌نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت‌شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می‌کند. سپس با توجه به صعود قیمت‌ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش‌یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت‌شده) پیش روی خود می‌رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل‌گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می‌کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت‌ها می‌شوند، با این تفاوت که این‌روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش‌های خود موجب شکل‌گیری یک‌روند نزولی قوی می‌شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می‌شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می‌شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می‌شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و چگونگی تبدیل الگو سر و شانه شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه‌ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل‌گیری دره‌ها قابل‌تشخیص می‌باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی‌کننده یک سیگنال صعودی است.

یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری چگونگی تبدیل الگو سر و شانه است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشان‌دهنده این است که، پس از یک‌روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت می‌کند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می‌یابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید می‌شود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمت‌هاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره‌ها از نقطه شکست است.

درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده‌شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، به همین دلیل می‌توان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. به‌طور مثال در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه‌شده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکل‌گیری الگو، در صف خریداران قرار می‌گیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار می‌رود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.

اولین نوع از الگوهای ادامه‌دهنده که به معرفی آن‌ها می‌پردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف‌شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هر چه فاز اصلاحی مدت‌زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر می‌دهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیل‌شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. به‌طور کلی این الگو نیز از نوع ادامه‌دهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک‌روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک‌روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کف‌های محدوده نوسانات است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.