مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری


مدیریت ریسک مالی چیست؟ تعریف، تحلیل و رویکردها

مدیریت ریسک مالی، با استفاده از ابزارهای مالی کارآمد، طراحی و اجرا می شود تا شرکت را از ریسک های مختلف مالی محافظت نماید. به دلیل وجود تقاضایزیاد در این زمینه، مدیریت ریسک مالی اکنون به عنوان یک رشته مجزا تدریس می شود و دروس آن شامل مدیریت ارتباط بین جنبه های داخلی موسسات مالی و عوامل خارجی است که بر سرمایه گذاری تاثیر می گذارد.


تعریف مدیریت ریسک مالی
مدیریت ریسک مالی به فرآیند پیشرفت تدریجی و دائمی ارزش مالی قابل قبول در هر سازمان اشاره دارد. ابزارهای مالی معمولا برای کمک به تیم مدیریت به منظور مدیریت افشای ریسک، به ویژه ریسک اعتباری و ریسک بازار، مورد استفاده قرار می گیرند. سایر ریسک ها عبارتند از ریسک سهام، ریسک تأمین کننده، ریسک مشتری، ریسک شرکا، ریسک مالی، ریسک نقدینگی و ریسک های مربوط به نرخ بهره، نرخ ارز و تبدیل و قیمت کالاها. الگوریتم مدیریت ریسک مالی شبیه به مدیریت ریسک عمومی است. فرآیند مدیریت ریسک مالی عموما به سه مرحله تقسیم می شود: شناسایی منابع ریسک، ارزیابی آن و تدوین طرح های مربوطه. هر دو رویکرد کمی و کیفی، در مدیریت ریسک مالی قابل اجرا و امکان پذیر است و استفاده از هر یک از این روش ها به نوع ریسکی که تیم مدیریت با آن مواجه است، بستگی دارد. هدف مدیریت ریسک مالی به عنوان یک شاخه خاص از مدیریت ریسک، کمک به اولویت بندی ابزارهای مالی و استفاده از آنها برای مدیریت ریسک های پر هزینه است. وابستگی متقابل بین ریسک باعث خطرناک تر شدن آنها می شود و شرکت یا مبلغ سرمایه گذاری شده، در معرض آسیب پذیری بیشتری قرار می گیرند. به عنوان مثال، نرخ ارز (تبدیل) و نرخ بهره به شدت به یکدیگر وابسته هستند. بنابراین وابستگی آنها باید در هنگام تدوین چارچوب مدیریت ریسک مالی مورد توجه قرار گیرد. مدیریت ریسک مالی، با استفاده از ابزارهای مالی کارآمد، طراحی و اجرا می شود تا شرکت را از ریسک های مختلف مالی محافظت نماید. به دلیل وجود تقاضای زیاد در این زمینه، مدیریت ریسک مالی اکنون به عنوان یک رشته مجزا تدریس می شود و دروس آن شامل مدیریت ارتباط بین جنبه های داخلی موسسات مالی و عوامل خارجی است که بر سرمایه گذاری تاثیر می گذارد. همچنین بازارهای مالی مدرن را نیز شامل می شود. مدیریت ریسک مالی، درک و شناخت خوبی را برای پایه ریزی تکنیک های مدرن مدیریت ریسک ارائه می دهد.

مطالب مرتبط:

تجزیه و تحلیل مدیریت ریسک مالی
فرض کنید یک شرکت یا یک تیم مدیریت مالی قصد دارد، میزان شدت و انواع ریسک های احتمالی را محاسبه کند. برای این کار، تیم باید وضعیت کامل را تجزیه و تحلیل کند و با استفاده از تکنیک، رویکرد یا روشی که بیشتر از سایر روش ها قابل اجرا است، مانع روی دادن ریسک و یا به حداقل رساندن آثار آن شود. در اینجا ما روش ها و رویکردهای مدیریت ریسک مالی را با ذکر چند مثال توضیح خواهیم داد:
روش های انجام تجزیه و تحلیل مدیریت ریسک مالی
ارزش در معرض ریسک (VAR): یکی از مهمترین روش ها یا اقدامات برای مدیریت ریسک مالی، تحلیل VAR است. ارزش در معرض ریسک، بر مبنای میزان خسارات احتمالی، احتمال شدت صدمات و آسیب ها و مدت زمان محاسبه می شود. تصور کنید یک پروژه فرضی توسط یک شرکت مالی انجام می شود که ارزش در معرض ریسک آن در طی یک ماه، برابر با 7 و کل سرمایه آن 20 هزار روپیه هند است. این بدان معنی است که در هر ماه از طول عمر پروژه، 7 درصد احتمال از دست دادن 20 هزار روپیه وجود دارد. مثال دیگر، سرمایه گذاری معمولی یک شرکت یا یک فرد است. اگر معیار اندازه گیری VAR، 10 هزار روپیه و سطح اطمینان، 38 درصد اطمینان در طول دوره 29 روزه و بدون سرمایه گذاری یا فروش تا روز 29ام باشد، آنوقت 38 درصد احتمال دارد که سرمایه گذار، مبلغ 10 هزار روپیه را در یک ماه از دست دهد. ارزش در معرض ریسک، یک مقدار تقریبی برای احتمال زیان مالی یا از دست دادن سرمایه است. ضررهای واقعی ممکن است بیشتر یا کمتر از ارزش تخمین زده شده باشد.
تحلیل رگرسیون: یکی دیگر از روش ها یا رویکردهای مدیریت ریسک مالی، تحلیل رگرسیون است. این تحلیل برای برای مطالعه آثار و پیامدهای حاصل از قرارگیری یک متغیر در معرض هر نوع تغییر است. مثلا این تحلیل، نشان می دهد که چه مقدار تغییرات نقدینگی در هنگام مواجهه با افزایش یا کاهش نرخ بهره رخ خواهد داد.
تجزیه و تحلیل سناریو: تجزیه و تحلیل سناریو یکی دیگر از روش های قدرتمند مدیریت ریسک مالی است. حتی گاهی اوقات به عنوان یکی از تکنیک های مدیریت ریسک مالی به شمار می آید. همچنین با نام های آزمون فشار، آزمون ه حساسیت یا تجزیه و تحلیل "چه خواهد شد اگر (what if)؟" نیز شناخته می شود. در این روش، مدیران و تیم های مالی به بحث و تهیه چند سناریوی فرضی و در عین حال مرتبط به موضوع می پردازند و سوالی که مطرح می کنند این است: که اگر این وضعیت رخ دهد، چه خواهد شد؟ سایر سوالات عبارتند از: اگر بازار سهام 48 درصد سقوط کند، چه خواهد شد؟ اگر بانک مرکزی نرخ بهره را 29 درصد افزایش دهد، چه خواهد شد؟ اگر نرخ ارز 30 درصد کاهش یا 29 درصد افزایش یابد، چه خواهد شد؟ اگر یک مشتری مهم را از دست دهیم، چه خواهد شد؟ پس از ارزیابی، نتایج تحلیل های سناریو فرضی با در نظر گرفتن افشای ریسک بر مبنای محاسبات، به یک مقدار کمی تبدیل می شوند که نشان دهنده مبلغ زیان ناشی از ریسک است. سپس بیشترین مبلغ پیش بینی شده برای زیان، به عنوان بدترین سناریو مورد بررسی قرار می گیرد.

ريسك چيست؟

ريسك يكي از مفاهيم اوليه، پايه اي و بسيار مهم در مديريت مالي است كه اغلب افراد حتي دانش آموختگان مديريت مالي نيز برداشت درستي از آن ندارند. افراد در زندگي روزمره از كلمه ريسك براي بيان مفاهيم متفاوت استفاده مي‌كنند و يكي از علل برداشت نادرست از ريسك در مديريت مالي هم همين كاربرد چند منظوره اين كلمه است.

در اين مقاله كوتاه سعي خواهيم كرد تعريف درست و قابل فهمي از آنچه در علم مديريت مالي ريسك ناميده مي‌شود و تاثير آن بر تصميمات سرمايه‌گذاري ارائه كنيم .

.
دو واژه مرسوم كه به عنوان معادل براي ريسك بكار برده مي‌شود «خطرپذيري» و «عدم قطعيت» است، حتي برخي ريسك را معادل با نوسان (Volatility) يا واريانس در نظر مي‌گيرند. اما در علم مديريت مالي ريسك واقعا هيچيك از اين مفاهيم نيست. به عنوان مثال اگر يك سرمايه‌گذار در يك دارايي پرنوسان (به لحاظ بازده تاريخي) سرمايه‌گذاري كند لزوما نشان‌دهنده اين نيست كه متحمل ريسك شده است. بر خلاف تصور عموم افراد در علم مديريت مالي نوسان زياد به معني ريسك زياد نيست.

.
اما ريسك چيست؟ ريسك عدم قطعيتي نامطلوب است به اين علت كه نمي‌توانيم آن را از بين ببريم. بنابراين در ازاي دريافت مبلغي حاضر به تحمل آن هستيم حال آنكه براي دوري از آن بايد مبلغي پرداخت كنيم. در ادامه به توضيح بيشتر اين تعريف با چند مثال مي‌پردازيم.

.
مثال اول: فرض كنيد شما در يك شركت خودروسازي كار مي‌كنيد و مي‌خواهيد از بين سهام شركت خودتان و يك شركت خودرو‌سازي ديگر (كاملا مشابه با شركت خودتان) يكي را براي سرمايه‌گذاري انتخاب كنيد: شركت خودتان، شركت ديگر يا به نظرتان تفاوتي نمي‌كند؟ اگر شركت ديگر را انتخاب مي‌كنيد به خواندن ادامه اين مقاله نياز نداريد زيرا مفهوم ريسك را مي‌دانيد. در غير اينصورت پيشنهاد مي‌كنم تا انتها با من همراه باشيد.

.
ريسك مفهوم ساده‌اي است، دارايي كه بازده آن همبستگي (Correlation) مثبت با مصرف (Consumption) يا بطور كلي ثروت (Wealth) شما دارد دارايي ريسكي است و شما براي داشتن آن بايد انتظار بازدهي بيشتر از نرخ بهره بدون ريسك داشته باشيد كه به آن بازده اضافي يا ريسك پريميوم (Risk Premium) گفته مي‌شود.

.
در مثال بالا همبستگي ثروت شما با سهام شركتي كه خودتان در آن كار مي‌كنيد بيشتر است بنابراين اين دارايي براي شما پرريسك‌تر محسوب مي‌شود مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری و در شرايط يكسان منطقي است سهام شركت ديگر را خريداري كنيد. چرا؟ فرض كنيد به هر دليلي اتفاق پيش بيني نشده اي براي شركت شما رخ دهد و براي مدتي توليد متوقف شود. در اين صورت نه تنها ممكن است حقوق شما به تعويق بيفتد يا كارتان را از دست بدهيد بلكه ارزش سهام شما نيز كاهش مي‌يابد.

يا برعكس اگر به هر دليلي مثلا استقبال مشتريان از يكي از محصولات جديد شركت شما، توليد و سود شركت افزايش يابد نه تنها ممكن است حقوق و مزاياي شما افزايش يابد بلكه ارزش سهام شركت نيز افزايش مي‌يابد. اين دقيقا مفهوم ريسك در علم مديريت مالي است.

.
حال سوال اين است كه چرا ريسك مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری به مفهومي كه عنوان شد مطلوب نيست. جواب واضح است. دوباره به مثال بالا برمي‌گرديم. آيا شما ترجيح مي‌دهيد هنگامي كه حقوقتان به تعويق افتاده يا كارتان را از دست داده‌ايد (بطور كلي در شرايط بد اقتصادي به سر مي‌بريد) سهامي داشته باشيد كه پر ارزش باشد يا هنگامي‌كه حقوق و مزاياي شما افزايش پيدا كرده (به طور كلي در شرايط خوب اقتصادي به سر مي‌بريد)؟ مسلما جواب گزينه اول است، در شرايط بد اقتصادي.

.
دقيقا به همين علت است كه همبستگي مثبت بازده يك دارايي با ثروت شما ريسك ناميده مي‌شود كه براي افراد نامطلوب است. اين امر موجب كاهش قيمت دارايي ريسكي و افزايش بازده آن مي‌شود. درغير اينصورت هيچ كس حاضر به خريد چنين دارايي با قيمت بالا نيست.

مفهومي كه در مثال قبل از ريسك بيان شد (همان همبستگي بازده دارايي با مصرف يا ثروت) يك مفهوم پايه اي و البته بسيار دقيق از ريسك در اقتصاد و مديريت مالي است. اما از آنجا كه ثروت و يا مصرف و همچنين توابع مطلوبيت افراد با هم متفاوت بوده و اندازه گيري اين پارامترها نيز در دنياي واقعي مشكل است، بنابراين مدل كردن ريسك به روش يادشده در عمل مشكل و گاه غير‌كاربردي است. (علاقه‌مندان را به مطالعه consumption based asset pricing models with a representative agent دعوت مي‌كنم.)

.
بنابراين به عنوان جايگزيني ساده و كاربردي، CAPM (Capital Asset Pricing Model) كل بازار/اقتصاد (شامل تمام دارايي‌هاي موجود در بازار نه لزوما فقط دارايي‌هاي موجود در بازار سهام) را جايگزين مطلوبيت مصرف يا ثروت مي‌كند. در عمل شاخص بازار سهام را به عنوان معياري براي عملكرد كل بازار/اقتصاد در نظر مي‌گيرند.

.
مثال دوم: فرض كنيد شركتي وجود دارد كه مستقل از شرايط بازار در هر دوره زماني (به عنوان مثال يك ماه) به احتمال ۵۰ درصد، بازده عملياتي ۱۵ درصد و به احتمال ۵۰ درصد، بازده عملياتي ۵- درصد مي‌دهد كه نشان دهنده بازده پرنوسان اين شركت است.

به نظر شما آيا سرمايه‌گذاري در سهام اين شركت ريسكي است و بازار بايد به شما براي سرمايه‌گذاري در اين سهام بازده اضافي (ريسك پريميوم) بپردازد؟ جواب اين سوال منفي است! همانطور كه پيشتر عنوان شد نوسان يا واريانس لزوما به معني ريسك نيست بلكه آن بخشي از نوسان را ريسك مي‌ناميم كه ناشي از نوسان كل بازار باشد.

.
به بيان ساده تر به علت اينكه شرايط اقتصادي كل بازار تاثيري بر عملكرد اين شركت ندارد، بنابراين انتظار سرمايه‌گذار از عملكرد (بازده) اين سهم در شرايط خوب و در شرايط بد اقتصادي كاملا يكسان بوده و سرمايه‌گذاري در اين سهام (با توجه به تعريف ريسك در علم مديريت مالي) ريسكي به همراه ندارد.

.
به همين دليل به اين نوع نوسان اصطلاحا ريسك غيرسيستماتيك (Unsystematic Risk) يا ريسك مختص به شركت (Firm-Specific Risk) گفته مي‌شود.

.
هنگامي كه ريسك وجود ندارد، بازار بازده اضافي به سرمايه‌گذاران نمي‌پردازد، زيرا سرمايه‌گذار منطقي با قرار دادن اين سهم (سهام شركت فرضي يادشده) و سهام شركت‌هاي ديگر در يك سبد سهام، مي‌تواند نوسان بازده اين شركت را از بين برده يا تا حد زيادي كاهش دهد. با استفاده از CAPM، به علت عدم همبستگي بازده اين شركت با بازده بازار، بتا (β) اين شركت صفر بوده بنابراين بازده اضافي براي اين سهم در نظر گرفته نمي‌شود.

.
به بيان ديگر مي‌توان گفت ريسكي كه در بازار براي آن قيمت تعيين مي‌شود (ريسك پريميوم) تنها ريسك بازار (Market Risk) يا ريسك سيستماتيك (Systematic Risk) است كه در بتاي هر سهم نمود پيدا مي‌كند. در غير اينصورت بازار به سرمايه‌گذار براي تحمل ريسك غيرسيستماتيك كه هيچ تاثيري بر بتاي سهم ندارد هيچگونه بازده اضافي پرداخت نمي‌كند.

البته در دنياي واقعي به خصوص بازار سهام دارايي‌ها معمولا با كل بازار همبستگي مثبت دارند و علت آن هم اين است كه عملكرد شركت‌ها از عملكرد كل بازار (كل اقتصاد) تاثير مي‌پذيرد. اين تاثير در برخي بخش‌هاي صنعت كمتر و در برخي بيشتر است. به همين علت سرمايه‌گذاران براي سرمايه‌گذاري در برخي شركت‌ها بازده اضافي كمتر و براي برخي بازده اضافي بيشتر طلب مي‌كنند.

.
سوالي كه ممكن است به سرعت به ذهن خطور كند اين است كه آيا دارايي وجود دارد كه همبستگي منفي با ثروت، مصرف يا كل بازار داشته باشد؟ اگر چنين دارايي وجود داشته باشد حتما دارايي ارزشمندي است زيرا داشتن اين دارايي به معني انتقال ريسك (كه امري نامطلوب است) از خريدار آن به شخص يا موسسه‌اي است كه اين دارايي را فروخته است.

.
چنين دارايي‌هايي را بيمه (در اين مقاله بيمه مفهومي معكوس ريسك است) مي‌ناميم. حتما اين مثال را در زبان عربي شنيده‌ايد كه «تعرف الاشياء باضدادها». بنابراين براي شناخت بهتر ريسك بد نيست كه متضاد آن يعني بيمه (Insurance) را نيز بهتر بشناسيم.

.
مثال سوم: فرض كنيد مي‌خواهيد خودرو خود را در مقابل تصادفاتي كه منجر به مرگ مي‌شود بيمه كنيد. اگر فرض كنيم ديه يك شخص ۱۰۰ ميليون تومان است شما حاضريد براي خريد اين بيمه چه مبلغي بپردازيد؟ احتمالا هر شخص بسته به ميزان استفاده از خودرو يا اطمينان به دقت در رانندگي خود مبلغي را در نظر مي‌گيرد اما احتمالا حتي محتاط‌ترين افراد نيز حاضر به پرداخت حداقل ۲۰۰ هزار تومان ساليانه براي خريد اين بيمه نامه هستند.

حال آنكه با توجه به آمار و ارقام مربوط به تعداد خودرو و همچنين تصادفات منجر به فوت، احتمال اينكه اين اتفاق براي يك فرد رخ دهد كمتر از ۰/۰۰۲ است. در نتيجه اميد رياضي مبلغي كه طي يك سال از بيمه دريافت مي‌كنيد كمتر از ۲۰۰ هزار تومان است. اما چرا افراد براي خريد چنين دارايي بيشتر از ۲۰۰ هزار تومان پرداخت مي‌كنند؟ جواب روشن است،پرهيز از ريسك.

.
صاحب اين دارايي ريسك را كه امري نامطلوب است از خود دور مي‌كند پس بايد مبلغي اضافي (ريسك پريميوم) به سازمان بيمه‌گر كه ريسك را تحمل مي‌كند بپردازد. كاملا واضح است كه اين دارايي (بيمه) عملكردي معكوس سهام اغلب شركت‌ها دارد به اين معني كه در شرايط خوب (عدم تصادف) عملكرد بدي داشته زيرا بازدهي ندارد اما در شرايط بد (تصادف منجر به فوت) عملكرد خوبي داشته زيرا مبلغ ديه را پرداخت مي‌كند.

به همين دليل است كه افراد حاضر هستند براي خريد بيمه، ريسك پريميوم بپردازند اما براي خريد سهام در بورس ريسك پريميوم دريافت مي‌كنند. با مثال بالا مشخص شد كه چرا بيمه مفهومي كاملا معكوس ريسك است.

.
در اين نوشتار سعي شد با استفاده از چند مثال تعريفي قابل درك از مفهوم آنچه در مديريت مالي ريسك ناميده مي‌شود ارائه شود. اميد است بعد از مطالعه اين مقاله تعريفي كه از ريسك در ابتدا بيان شد واضح‌تر و ملموس تر به نظر برسد.

.
ريسك عدم قطعيتي نامطلوب است به اين علت كه نمي‌توانيم آن را از بين ببريم، بنابراين در ازاي دريافت مبلغي حاضر به تحمل آن هستيم حال آنكه براي دوري از آن بايد مبلغي پرداخت كنيم.

.
سعيد حسين‌زاده – دانشجوي دكتراي مالي
فريد دهديلاني – دانشجوي كارشناسي ارشد مالي

ریسک نقدشوندگی چیست؟

منظور از ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی، قابلیت تبدیل‌شدن سرمایه به پول نقد است. زمانی که تقاضای خرید کم باشد و مالک نتواند سهام خود را در زمان مد نظر و با قیمت مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری مناسب به فروش برساند، با ریسک نقدشوندگی مواجه شده است.

اختصاصی آگاه پرس – در ادامه سلسله یادداشت های «سواد بورسی»، در این یادداشت به معرفی «ریسک نقدشوندگی چیست؟» می پردازیم.

زمانی که قصد داشته باشید در بازار سرمایه فعالیت کنید و پروسه معاملات خود در بازار بورس را شروع کنید، با مفهوم جدید و مهمی تحت عنوان ریسک سرمایه‌گذاری آشنا خواهید شد. سرمایه‌گذاری در هر بازاری با ریسک‌های متنوعی همراه است. یکی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری در بازار بورس، ریسک نقدشوندگی است. این ریسک از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. لازم است تمامی سرمایه‌گذاران با این مفهوم آشنا باشند و آن را در تصمیم‌گیری‌های خود لحاظ کنند.

شما تصور کنید که سهامدار یک شرکت هستید و بنا به هر دلیلی الان به وجه نقد نیاز دارید در این راستا تصمیم به فروش دارایی سهام خود می‌گیرد. حال در بازار روی این سهام سفارش خریدی وجود ندارد و خریداری برای این سهم پیدا نمی‌شود، درست همین جا است که ریسک نقدشوندگی سهام دارای اهمیت زیادی می‌شود.

پس به زبان ساده اگر دارایی سهام شما در بازار از نظر سرعت خریدوفروش و نقدشوندگی کند باشد، به اصطلاح ریسک نقدشوندگی شما بالا است و در نقطه مقابل اگر سرعت خریدوفروش دارایی سهام شما بالا باشد، در اصل ریسک نقدشوندگی سرمایه‌گذاری شما پایین است و این حالت دوم برای فرایند سرمایه‌گذاری بسیار مناسب و خوب است.

ریسک نقدشوندگی به صورت کلی به دو دسته تقسیم‌بندی می‌شود:

  1. ریسک نقدینگی در بودجه: این نوع از ریسک نقدینگی در اصل به خود شرکت مربوط است. یعنی زمانی که شرکت با توجه به دارایی و بودجه خود توان تسویه بدهی‌هایش را نداشته باشد ریسک نقدینگی در بودجه به وجود خواهد آمد.
  2. ریسک نقدینگی در بازار: زمان‌هایی در بازار هست که مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری شما هنگام فروش یک محصول حس می‌کنید ارزش آن کاسته خواهد شد و درست همین موقع است که ریسک نقدینگی در بازار رخ می‌دهد. این مشکل زمانی شکل می‌گیرد که شرکت با توجه به برنامه‌ریزی‌های که کرده توان خروج از این بحران و شرایط را ندارد.

در فرآیند ایجاد ریسک نقدشوندگی در بازارهای مالی و امور شرکت‌ها عوامل متعددی تاثیرگذارند. در این بخشی به برخی از این عوامل اشاره می‌کنیم:

عمق بازار: وقتی تعداد خریداران وفروشندگان در بازار زیاد باشد، صف خریدوفروش تشکیل نشده در نهایت ریسک نقدشوندگی پایین است.

افق زمانی فروشندگان: اگر شما به عنوان سهامدار برای فروش سهام خود عجله‌ای نداشته باشید، به نوعی ریسک نقدشوندگی سهام خود را کاهش می‌دهید.

حجم معاملات: حجم معاملات در بازار نیز به صورت کلی به عنوان یکی از فاکتورهای تاثیرگذار روی ریسک نقدشوندگی است.

تصمیمات احساسی: تصمیمات احساسی از آن دسته مواردی هستند که به صورت مستقیم در بازار بورس یک سهم را از نظر ریسک نقدشوندگی مورد تاثیر قرار می‌دهد.

به عنوان یک جمع‌بندی می‌توان گفت ریسک مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری نقدشوندگی یکی از مهمترین انواع ریسک سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه محسوب می‌شود. توجه کنید زمانی که شما قصد فروش دارایی سهام خود را داشته باشید اما در بازار تقاضایی وجود نداشته باشد ریسک نقدشوندگی دارایی شما بسیار بالا است و در نقطه مقابل اگر سرعت خریدوفروش در بازار برای سهام شما بالا باشد یا به اصطلاح میزان تقاضا زیاد باشد، ریسک نقدشوندگی سهام شما پایین است

مدیریت ریسک چیست و انواع آن

مدیریت ریسک چیست و انواع آن

از بسیاری جهات، ریسک هزینه انجام تجارت است. ریسک از هر جنبه‌ای از تجارت و به وضوح در چارچوب مجموعه قراردادهای تجاری تعریف می‌شود. قراردادهای تجاری بر همه روابط و جریان پول در سراسر شرکت حاکم است.
بنابراین مجموعه قراردادهای هر کسب و کار جامع‌ترین نمای کلی از خطرات روزانه را ارائه می‌دهد. این شامل استخدام، تدارکات و تملک، مالی، فروش و منابع انسانی است.

ریسک چیست

در امور مالی، ریسک احتمال متفاوت بودن نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار است. در مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM)، ریسک به عنوان نوسانات بازده تعریف می‌شود. مفهوم «ریسک و بازده» این است که دارایی‌های پرریسک‌تر باید بازده مورد انتظار بالاتری داشته باشند تا سرمایه‌گذاران را برای نوسانات بیشتر و افزایش ریسک آماده کند.

انواع ریسک

به طور کلی، دو دسته اصلی خطر وجود دارد: سیستماتیک و غیرسیستماتیک.

ریسک سیستماتیک: عدم اطمینان بازار یک سرمایه‌گذاری است، به این معنی که نشان‌دهنده عوامل خارجی است که بر همه (یا بسیاری) شرکت‌ها در یک صنعت یا گروه تأثیر می‌گذارد.

ریسک غیرسیستماتیک: نشان دهنده عدم قطعیت‌های خاص دارایی است که می‌تواند بر عملکرد یک سرمایه‌گذاری تأثیر بگذارد.
در زیر لیستی از مهم‌ترین انواع ریسک برای یک تحلیلگر مالی جهت ارزیابی فرصت‌های سرمایه‌گذاری آورده شده است:

سیستماتیک – تاثیر کلی بازار

غیرسیستماتیک – عدم قطعیت خاص دارایی یا شرکت

سیاسی/قانونی – تاثیر تصمیمات سیاسی و تغییرات در مقررات

مالی – ساختار سرمایه یک شرکت (درجه اهرم مالی یا بار بدهی)

نرخ بهره – تاثیر تغییر نرخ بهره

کشور – عدم قطعیت‌هایی که مختص یک کشور است

اجتماعی – تأثیر تغییرات در هنجارهای اجتماعی، جنبش‌ها و ناآرامی‌ها

زیست‌محیطی – عدم اطمینان در مورد تعهدات زیست‌محیطی یا تأثیر تغییرات در محیط

عملیاتی – عدم اطمینان در مورد عملیات یک شرکت، از جمله زنجیره تامین و تحویل محصولات یا خدمات آن.

مدیریت – تاثیری که تصمیمات یک تیم مدیریتی بر یک شرکت می‌گذارد

قانونی – عدم اطمینان مربوط به دعاوی حقوقی یا آزادی عمل

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک مفهوم مهمی است که عمدتاً با هدف شناسایی، ارزیابی و اولویت‌بندی رویدادهایی که ممکن است تأثیر نامطلوبی بر سازمان داشته باشد همراه است. همچنین مدیریت ریسک را می‌توان به عنوان یک ابزار استراتژیک بسیار قدرتمند در نظر گرفت که در دهه‌های اخیر به دلیل رشد سریع بخش صنعتی رواج بیشتری یافته است.
ریسک‌ها می‌توانند نااطمینانی در بازارهای مالی، شکست پروژه‌ها، بدهی‌های قانونی، ریسک اعتباری، حوادث ناشی از علل طبیعی و بلایای طبیعی و غیره باشند. اجتناب از ریسک، انتقال ریسک به طرف دیگر، کاهش تاثیر ریسک از جمله راهکارهای مدیریت ریسک هستند.
مدیریت ریسک به معنای حذف ریسک نیست. ریسک می‌تواند با ایجاد فرصت‌های مولد به کسب‌وکارها کمک کند. همچنین مدیریت ریسک می‌تواند کارایی سیستم‌های اداری را به‌گونه‌ای افزایش دهد که بهبودهایی را در طول عملیات ارائه دهد. بنابراین، نحوه مدیریت ریسک می‌تواند به معنای تفاوت بین موفقیت و مبارزه در یک شرکت تجاری باشد.

تعریف مدیریت ریسک به زبان ساده

“مدیریت ریسک به عنوان توسعه منطقی و اجرای یک برنامه برای مقابله با زیان‌های احتمالی تعریف می‌شود. هدف از برنامه مدیریت ریسک، مدیریت قرار گرفتن سازمان در معرض زیان و محافظت از دارایی‌های آن است.”

روش های مدیریت ریسک

مدیریت ریسک چیست و انواع آن

چهار نوع مدیریت ریسک کاملاً متفاوت هستند و طیف وسیعی از سناریوها را پوشش می‌دهند. آنها به یک اندازه برای هر ارزیابی ریسک مناسب نیستند، اما بخشی از تصمیمات اولیه مدیریت ریسک، برای تعیین اینکه کدام تکنیک باید استفاده شود، مهم هستند. در حالی که گاهی اوقات انتخاب واضح است، برای کسب و کارها مهم است که ریسک را در چارچوب سیستم‌ها و فرآیندهای موجود بررسی کنند.

همه چیز در تجارت در مقطعی شامل قراردادها می‌شود. همانطور که بازار جهانی مدرن به هم پیوسته‌تر شده است، قراردادهای تجاری پیچیده‌تر شده‌اند. در حالی که قراردادها مایه حیات هر کسب و کار هستند، آنها همچنین عنصر تجاری هستند که بیشترین ریسک را متحمل می‌شوند.
ریسک پذیری و تحمل ریسک عناصری از برنامه مدیریت ریسک هستند که با توجه به نوسانات آنها در رابطه با وضعیت مالی شرکت باید دائماً تحت بررسی قرار گیرند. چهار نوع تکنیک مدیریت ریسک تضمین می‌کند که تمام سناریوهای ریسک تحت پوشش پروتکلی مناسب و موثر قرار می‌گیرند. این رابطه را می‌توان از دریچه چهار تکنیک بررسی کرد.

اجتناب از خطر

چهار عنصر برای اجتناب از ریسک قرارداد وجود دارد که پس از اینکه ریسک مرتبط با یک قرارداد بسیار بالا تلقی می‌شود، ایجاد می‌گردد.

رد پیشنهاد: اگر بررسی دقیق نشان دهد که ریسک در مرحله اول چرخه عمر قرارداد، بسیار زیاد است، شرکت به سادگی قرارداد را مطابق پیشنهاد رد می‌کند.

مذاکره مجدد: زمانی که ریسک در طول چرخه عمر قرارداد مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری افزایش یافته است، فرصت‌هایی برای بررسی و مذاکره مجدد شرایط برای معرفی شرایط جدید که از ریسک جدید جلوگیری می‌کند، استفاده می‌شود.

عدم تمدید: در پایان چرخه عمر قرارداد اولیه، اگر ریسک خیلی زیاد تخمین زده شود، ممکن است کسب و کار از تمدید قرارداد خودداری کند.

لغو: در مواردی که شرایط باعث افزایش ریسک فراتر از سطوح قابل قبول در طول چرخه عمر قرارداد و خارج از چارچوب زمانی توافق شده برای تمدید شود، ممکن است بندهای لغو اعمال شود.

کاهش ریسک

یک سیستم مدیریت چرخه عمر قرارداد موثر ریسک قرارداد را در مراحل اولیه کاهش می‌دهد.

مذاکره قرارداد: در صورت لزوم، مذاکره مجدد در مراحل بعدی چرخه عمر قرارداد می‌تواند در کاهش ریسک قرارداد، از جمله در مرحله تمدید، موثر باشد. این باید همیشه در جهت کاهش ریسک و کاهش ضرر باشد.

استانداردسازی: ایجاد کتابخانه‌ای از شرایط و بندهای استاندارد شده یک روش مهم برای کاهش ریسک قرارداد است. این روش یک رویکرد منسجم توسط همه پرسنل را تضمین می‌کند و تیم‌ها را قادر می‌سازد با اطمینان خاطر از اینکه زبان قانونی از قبل تأیید شده است، در محدوده ریسک قابل قبول کسب و کار قرار می‌گیرد.

انتقال ریسک

انتقال یا تسهیم ریسک قرارداد در مدیریت قرارداد از طریق بررسی دقیق اشخاص ثالث و برون سپاری بعدی انجام می‌شود. این یک استراتژی موثر برای هر دو شرکت تولیدی و ارائه خدمات است که در آن جنبه‌های خاصی از عملیات را می‌توان به شرکت دیگری واگذار کرد.

حفظ ریسک

هر بار که یک تجارت قراردادی را امضا، مذاکره مجدد یا تمدید می‌کند، عنصری از حفظ ریسک وجود دارد؛ زیرا هر قراردادی در سطحی متحمل با ریسک همراه می‌شود. همه قراردادهای فعال نشان‌دهنده حفظ ریسک قرارداد هستند، بنابراین کسب و کار موظف است که این را در برنامه‌ریزی مدیریت ریسک، فرآیندهای ارزیابی ریسک، و بازبینی منظم چارچوب ریسک‌پذیری و تحمل بگنجاند.

چه تفاوت‌هایی میان سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک وجود دارد؟

ریسک فعالیت در بایننس

ریسک در تمام جنبه‌های زندگی انسان وجود دارد و عموما محاسبه آن، به دلیل تاثیر گرفتن از عوامل مختلف، کار آسانی نیست. برای سرمایه‌گذاران در بازار رمز ارزها شناخت ریسک و محاسبه آن مهارت بسیار مهمی است. در این مقاله درباره Risk و تفاوت میان سرمایه گذاری کم ریسک و سرمایه‌گذاری پر ریسک صحبت خواهیم کرد. با ما همراه باشید.

سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک چیست؟

سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک

قبل از پرداختن به تفاوت‌های سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک ، باید ابتدا با مفهوم Risk آشنا شویم. در نگاهی کلی، ریسک به معنی احتمال از دست دادن سرمایه است. تا اینجا هیچ بحثی در میان نیست؛ تقریبا همه ما می‌پذیریم که احتمال از دست دادن سرمایه وجود دارد. بحث اصلی بر سر نحوه اندازه‌گیری و میزان آن است.

مفهوم ریوارد یا بازده (وجه مثبت آن) نیز همواره در کنار ریسک به کار می‌رود. Reward به معنی احتمال کسب سود است. بازده و خطر یا ریسک همواره در کنار هم بوده و تقریبا نمی‌توان شرایطی را در نظر گرفت که احتمال یکی از این دو صفر باشد. درصد احتمال وقوع هر یک از این دو متفاوت است و تمام کاری که ما انجام می‌دهیم، محاسبه و مقایسه این دو است.

سرمایه گذاری پر ریسک به سرمایه گذاری گفته می‌شود که نسبت ریسک به ریوارد آن “بالا” است و در مقابل، سرمایه گذاری کم ریسک یا کم خطر، به حالتی گفته می‌شود که میزان ریسک و بازده آن “پایین” است. کلمه “بالا” و “پایین”، مفاهیم نسبی بوده و تعریف ثابتی برای آن وجود ندارد.

اکنون که نسبت به دو کلمه ریسک و ریوارد شناخت پیدا کردیم، می‌توانیم کمی دقیق‌تر در مورد آنها و کاربردشان در سرمایه گذاری صحبت کنیم. اما همین ابتدا یک برداشت غلط از سرمایه‌گذاری را مطرح می‌کنیم: بسیاری از سرمایه‌گذاران مبتدی تصور می‌کنند که به صورت کمی و عددی می‌توانند میزان ریسک سرمایه‌گذاری خود را محاسبه کنند؛ اما در واقعیت اینطور نیست. محاسبه دقیق Risk امکان‌پذیر نیست. حتی مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری روش یکسانی که مورد قبول همه باشد نیز برای محاسبه آن وجود ندارد.

در جوامع آکادمیک، بسیاری از صاحب‌نظران نوسانات بازار را ابزاری برای محاسبه خطر معرفی می‌کنند. با این تعریف، کمی از سردرگمی بیرون می‌آییم. مقدار نوسانات بازار برای همه ما قابل فهم است و به راحتی می‌توانیم آن را اندازه‌گیری کنیم. برای مثال، نوسان بیت کوین به این معناست که قیمت آن در یک روز چقدر تغییر می‌کند.

سرمایه‌گذاری پر خطر یا High-Risk به آن دسته از سرمایه گذاری‌هایی گفته می‌شود که درصد از دست دادن سرمایه در آن بالاست. مطابق تعریفی که در بالا اشاره شد، نوسان قیمت بیت کوین در یک روز بسیار بالاتر از نوسان قیمت طلا است؛ پس سرمایه‌گذاری در بیت کوین پر ریسک، و سرمایه گذاری در طلا، یک سرمایه‌گذاری کم خطر است.

حال بیایید بیت کوین را با دوج کوین مقایسه کنیم. نوسانات قیمت Dogecoin در یک روز، بسیار بالاتر از نوسانات روزانه بیتکوین است. پس ‌BTC در مقایسه با DOGE یک سرمایه‌گذاری کم ریسک به حساب می‌آید. پس محاسبه سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک کاملا نسبی است. میزان سود و زیان در این نوع سرمایه گذاری‌ها بالاست؛ سرمایه‌گذاری کم خطر، دقیقا مفهومی مخالف آنچه در بالا گفتیم دارد. در این حالت، احتمال از دست دادن سرمایه کم است. به همین میزان، پتانسیل سود نیز پایین است. مثال می‌زنیم:

قیمت هر اونس طلای جهانی در ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی معادل ۱۵۰۰ دلار و قیمت آن در انتهای سال ۲۰۲۰، معادل ۱۹۰۰ دلار بوده است؛ پس بازده آن در یک سال ۲۶ درصد بوده است. اکنون قیمت Bitcoin در همین سال را محاسبه می‌کنیم؛ قیمت بیت کوین در ابتدای سال ۲۰۲۰ معادل ۷۲۰۰ دلار و در انتهای سال معادل ۲۹۰۰۰ دلار بوده، که بازدهی آن در این سال ۳۰۰ درصد بوده است. این مثال نشان می‌دهد که با سرمایه گذاری در بازار طلا یک سرمایه گذاری کم ریسک در مقایسه با بازار بیتکوین بوده است. اما برای نمایش تفاوت میان سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک تعاریف دیگری وجود دارد که در ادامه از نگاهی دیگر آن را بررسی خواهیم کرد.

پرتفولیو یا سبد سرمایه گذاری

سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک

فارغ از بحث تغییرات قیمتی یک دارایی در بازه زمانی معین، داشتن یا نداشتن سبد سرمایه‌گذاری نیز میزان ریسک یک سرمایه‌گذار را تعیین می‌کند. حتما مثال سنتی که تمام تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار ندهید را شنیده‌اید؛ این مثال نماینده یک ایده و تفکر سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی است.

کلید واژه این ایده، ایجاد مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری تنوع در سرمایه‌گذاری است. یکی از بهترین راه‌ها برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری، حضور در بازارها و خرید دارایی‌های متنوع است؛ بازار سهام، بازار طلا، بازار اوراق قرضه، بازار ملک، بازار رمز ارزها، بازار فارکس از جمله بازارهای شناخته شده برای سرمایه‌گذاری هستند. در این ایده، شما باید تمام دارایی خود را میان این بازارها توزیع کرده و در همه یا بخشی از آنها سرمایه‌گذاری کنید.

همانطور که در مثال بالا، تفاوت میان بازار طلا و بیت کوین را نشان دادیم، اگر شما در هر دوی این بازارها فعالیت داشته باشید، در سبد سرمایه گذاری شما هم دارایی پر ریسک حضور دارد (بیتکوین) و هم طلا به عنوان سرمایه گذاری کم ریسک. در این صورت، شما به صورت کلی ریسک سرمایه‌گذاری‌های خود را با ایجاد این سبد، تعدیل خواهید کرد.

عموما سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و موفق، ترجیح می‌دهند به جای آن که تمام سرمایه خود را در یک بازار درگیر کنند، با سرمایه‌گذاری در چند بازار، تنوع ایجاد کرده تا از مزایا و پتانسیل‌های تمام بازارها استفاده کنند. در بخش بعدی، نگاهی دیگر به ریسک سرمایه‌گذاری را معرفی خواهیم کرد.

ریسک سرمایه‌گذاری در بازار رمز ارزها

سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک چیست؟

به بازار ارزهای دیجیتال باز می‌گردیم. می‌خواهیم بدانیم در این بازار تفاوت میان سرمایه‌گذاری پر ریسک و کم ریسک چیست؟ در این بازار ارزهای دیجیتال بسیاری حضور دارند که هر یک به دنبال پیاده‌سازی ایده‌های خود هستند و طرفداران و جامعه توسعه‌دهندگان خود را دارند. در راس این بازار رمز ارز Bitcoin را داریم که تقریبا تمام دنیا از طریق این ارز رمزنگاری شده با این بازار آشنا شده‌اند.

این بازار را از جنبه‌های مختلف می‌توان دسته‌بندی کرد؛ رمز ارزهایی که شبکه بلاکچین خاص خود را دارند، کریپتوهایی که بر روی یک شبکه بلاک چین راه‌اندازی شده‌اند، رمز ارزهایی که در حوزه بازی و گیمینگ فعالیت دارند، ارزهای دیجیتالی که در حوزه امور مالی جای گرفته‌اند، ارزهای دیجیتالی که بستری برای پرداخت مالی الکترونیک هستند و غیره. فردی که قصد سرمایه گذاری در این بازار را دارد، حوزه‌های مختلفی را در پیش روی خود می‌بیند. به طور حتم ریسک سرمایه‌گذاری روی BTC با سرمایه گذاری روی یک پروژه جدید دیفای یکسان نیست؛ هر چند هر دوی آنها در بازار ارزهای دیجیتال حضور دارند. با ذکر این مثال قصد داریم تا نگاهی دیگر به سرمایه‌گذاری پر ریسک و کم ریسک را معرفی کنیم.

سرمایه‌گذاری در بازار رمز ارزها به دلیل ماهیت آن، یک سرمایه‌گذاری پر ریسک به حساب می‌آید. اما درون این بازار پر خطر، سرمایه گذاری بر روی بیت کوین در مقایسه با سرمایه‌گذاری روی یک توکن دیفای، ریسک‌های متفاوتی دارند؛ بین این دو، بیت کوین یک سرمایه‌گذاری کم خطر و توکن Defi یک سرمایه گذاری پر خطر به حساب می‌آید.

همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، ریسک در سرمایه گذاری یک مفهوم نسبی است و برای تعیین آن باید بدانیم که چه دارایی‌هایی را با هم مقایسه می‌کنیم و از تفاوت میان آن دو اطلاع داشته باشیم. پس اگر قصد سرمایه‌گذاری در بازار کریپتوکارنسی‌ها را دارید، تفاوت میان دارایی‌های پر ریسک و کم ریسک را بدانید. منطقی نیست که تمام دارایی خود را بر روی دارایی‌های پر خطر سرمایه‌گذاری کنید.

در این مثال قصد داریم تا تغییرات قیمت BTC ،BNB و ETH را از ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی تا به امروز محاسبه کنیم.

در ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی، قیمت بیتکوین ۷۲۰۰ دلار، قیمت اتر ۱۳۰ دلار و قیمت بایننس کوین معادل ۱۴ دلار بوده و اکنون قیمت آنها به ترتیب، ۵۶۰۰۰، ۲۲۰۰ دلار و ۵۳۰ دلار است (در زمان نگارش مقاله). بازدهی آنها به ترتیب ۶۸۰ درصد، ۱۵۰۰ درصد و ۳۵۰۰ درصد بوده است.

همانطور که ملاحظه می‌کنید، قیمت Bitcoin تقریبا ۷ برابر، اتریوم ۱۵ برابر و بایننس کوین ۳۵ برابر شده است. فارغ از مقدار بازدهی، بیتکوین یک ارز شناخته شده‌تر بوده و ریسک سرمایه‌گذاری در آن (در مقایسه با سایر رمز ارزها) کمتر است، اتریوم پروژه‌ای به مراتب بزرگ‌تر و قوی‌تر از بایننس بوده و ریسک آن کمی بیشتر از BTC و کمتر از BNB است و در انتها، بایننس کوین هر چند به صرافی بزرگ Binance وابسته است، اما به هر حال یک پروژه متمرکز در بازار غیرمتمرکزهاست و طبیعتا پر ریسک‌تر است؛ اما همانطور که می‌بینید، بازدهی این سه کوین با یکدیگر بسیار متفاوت است. هر چه سرمایه‌گذاری پر ریسک تر باشد، پتانسیل سود و ضرر آن بالاتر خواهد بود و هر چه سرمایه‌گذاری کم خطرتر باشد، میزان سود و زیان کاهش خواهد یافت.

این تصمیم شماست که با توجه با خلق و خو و میزان پذیرش ریسک خود، کدام دارایی را برای سرمایه گذاری انتخاب می‌کنید.

جمع بندی

در این مقاله سعی کردیم تا در مورد تفاوت سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک مثال‌هایی را ارائه دهیم. به طور کلی ایجاد سبد سرمایه‌گذاری متشکل از دارایی‌های مختلف در بازارهای مختلف، ایده بهتری برای یک سرمایه‌گذاری بلندمدت است و این کار همواره در بلندمدت سوددهی خوبی داشته است. بازار رمز ارزها به دلیل ماهیت آن، جزو بازارهای پر ریسک دسته بندی می‌شود؛ اما در همین بازار نیز می‌توان دارایی‌ها را بر اساس میزان ریسک به دسته پر خطر و کم خطر تقسیم کرد. همچنین میزان ریسک نیز کاملا نسبی است و به طور دقیق نمی‌توان آن را محاسبه کرد. تجربیات خود را در رابطه با متنوع سازی سبد و میزان سود و زیانی که در بازار کریپتو داشته‌اید، با ما در میان بگذارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.