درصد سهام شناور آزاد 328 شرکت بورسی با اوضاع نامساعد بزرگان + جدول کامل
آخرین آمار منتشره از درصد سهام شناور آزاد ۳۲۸ شرکت بورسی و مربوط به سه ماه اول سال جدید نشان می دهد هنوز ۱۵۷ شرکت استاندارد ۲۰ درصدی را رعایت نکرده اند و اوضاع 24 شرکت بزرگ نامساعد است .
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، جدیدترین درصد سهام شناور آزاد 328 شرکت بورسی و مربوط به سه ماه اول سال نشان می دهد هنوز 157 شرکت استاندارد 20 درصدی را رعایت نکرده اند تا از این مزیت برای کاهش مالیات 2.5 درصدی دیگر استفاده کنند .
این درصد از متغیرهای مهم برای بررسی سهام شرکت ها و از جمله نکات مدنظر سرمایه گذاران در انجام معاملات بوده و در ارزیابی ریسک نقدشوندگی سهام شرکت ها موثر است.
سهام شناور آزاد یا Free Float به تعداد یا درصدی از سهام شرکتهای بورسی اطلاق میشود که در تملک مالکان اصلی و عمده شرکتها نبوده و انتظار معامله آن در آیندهای نزدیک وجود دارد.به عبارتی دیگر میزانی از سهام است که در دستان افراد مختلفی از سرمایهگذاران بوده که به طور روزانه یا هفتگی داد و ستد می شود.
طبق دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران (مصوب اول دیماه 86 هیئت مدیره سازمان بورس) هر یک از موارد زیر در صورتی که مجموعاً بیشتر یا مساوی 5 درصد کل سهام شرکت باشند، جزو سهام شناور تلقی نمی شود: الف- سهام نگهداری شده توسط هر یک از سهامداران ب- سهام متعلق به سهامداران خانوادگی (اقوام نسبی درجه اول از طبقات اول و دوم) ) ج- سهام متعلق به اشخاص حقوقی همگروه با مالکیت مستقیم یا غیر مستقیم.
*بیشترین درصد سهام شناور آزاد با رتبه اول "کالا"
براساس این گزارش ، شرکت بورس کالا با درصد سهام شناور آزاد 100 درصدی در رتبه اول قرار گرفته و به تنهایی این عنوان را به خود اختصاص داده است.
بانک خاورمیانه ، بورس تهران، تامین ماسه ریخته گری و سرامیک های صنعتی اردکان نیز با بیش از 90، 89، 87 و 81 درصد سهام شناور آزاد در رده های دوم تا پنجم ایستاده و نشان از در دسترس بودن سهام برای معامله داده اند.
در ادامه هم شرکت های ماشین سازی نیرومحرکه، قند ثابت خراسان، پارس سرام، ایرکار پارت صنعت ، لوله و ماشین سازی ، فرآورده های نسوز آذر ، کارتن ایران ، ایران ارقام ، سرمایه گذاری آذربایجان ، عمران و توسعه فارس، سرما آفرین ، سیمان دورود، پیاذر، صنایع شیمیایی سینا و آذرآب هم با درصد سهام شناور 78 تا 55 درصدی ، فهرست 20 شرکت اول و دارنده بالاترین سهام شناور آزاد را تشکیل داده اند .
* کمترین درصد سهام شناور
در انتهای جدول و به جز کنتور سازی که از شهریور 95 با توقف نماد روبرو است ، شرکت های نوش مازندران ، بانک انصار، نساجی بروجرد، ،سیمان دشتستان، سیمان فارس، گروه صنعتی ملی، فولاد خراسان، پارس سویچ ، سالمین ، خدمات انفورماتیک، کاشی حافظ، دشت مرغاب ، سیمان آرتا اردبیل، سیمان قاین، فولاد امیرکبیر کاشان، سرمایه گذاری شفادارو، سیمان ایلام، پاکشو، سیمان سفید نی ریز و هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس هم با درصد سهام شناور آزاد 8 دهم تا 5.6 درصدی قرار گرفته اند.
اکثر این 20 شرکت دارای کمترین درصد سهام شناور آزاد در اغلب روزهای سال با توقف نماد معاملات مواجه بودند یا سهامداران عمده داشتند که حاضر به عرضه سهام نبودند.
* اوضاع نامساعد 24شرکت بزرگ
بررسی تکمیلی بورس پرس نشان می دهد علاوه بر هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس ، شرکت های بزرگ دیگری چون سرمایه گذاری امید ، کشتیرانی ، سرمایه گذاری توسعه ملی، سیدکو، پالایشگاه های تبریز ، بندرعباس و اصفهان ، همراه اول ، چادرملو و گل گهر، ، مخابرات ایران، تاپیکو ، بانک های اقتصاد نوین، صادرات و سینا ، پتروشیمی های جم و فناوران ، تپیکو ، پترول ، سرمایه گذاری ملی ایران ( قدیمی ترین شرکت سرمایه گذاری حاضر دربورس ) ، پارسان ، توسعه معادن و فلزات ، سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی و حفاری شمال با درصدهای کمتر از 20 درصد سهام شناور آزاد ، هنوز حداقل استاندارد را رعایت نکرده اند.
چگونه در هنگام معامله بر ترس و استرس خود غلبه کنیم؟
از مدتها قبل در فضای سرمایه گذاری این فرض به وجود آمد که سرمایه گذاران بر اساس معیارهای منطقی نظیر ریسک و بازده، میزان سود، وضعیت سودآوری و …، تصمیم به سرمایه گذاری میگیرند. این در حالی است که تحقیقات مالی رفتاری، آشکار ساخت که عواملی مانند احساسات، هیجانات و وضعیت روحی افراد ازجمله دیگر فاکتورهای تأثیرگذار روی تصمیمات سرمایهگذاری و مالی آنها است.
بسیاری از سرمایهگذاران برای وارد شدن به یک سرمایهگذاری، سقف قیمت و برای خروج از سرمایهگذاری کف قیمت را انتخاب میکنند و در هیاهوی رسانههای اجتماعی و هجوم اطلاعات و احساسات، اقدام به خرید سهام در بالاترین قیمتها و فروش آن در کمترین قیمت میکنند! واقعاً چرا سرمایهگذاری به این شکل صورت میگیرد و چگونه میتوان از سرمایهگذاری بر اساس هیجانات و احساسات خودداری کرد؟
در این مطلب از بلاگ بآشگاه کارگزاری آگاه سعی میکنیم نگاهی کاربردی به روانشناسی سرمایه گذاران در بورس داشته باشیم. با ما همراه باشید.
رفتار سرمایهگذاران
اگر از سرمایهگذاران پرسیده شود چه هدفی را از سرمایهگذاری خود دنبال میکنند، بیشتر آنها پاسخی ساده خواهند داد: آنها خواهان سود هستند. گرچه این پاسخ واضح به نظر میرسد اما درون آن عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که بر پیچیدگی این پاسخ میافزاید. درون هریک از ما، خواستههایی وجود دارد که همیشه ابراز نمیکنیم و یا حتی از وجود آنها بیاطلاعیم. بیشتر ما وقتی درباره پول و سرمایهمان تصمیمگیری میکنیم، بهجای اینکه واقعاً به قصدی که داریم عمل کنیم (کسب سود) معمولاً به دنبال این هستیم که آن احساسات درونی را ارضا کنیم. عدم اطلاع از این خواستههای نهفته در درون، میتواند منجر به این شود که خطاهای جبرانناپذیری در سرمایهگذاری خود مرتکب شویم و این به معنای ضربه مالی ضربه احساسی است.
برای مثال ممکن است درحالیکه معاملات ما در وضعیت سودآوری نیست، بهطور مداوم به معاملات سهام بپردازیم و بهجای اینکه سرمایهگذاری را یک عمل هوشیارانه مالی تلقی کنیم، این کار را به چشم یک بازی لذتبخش ببینیم. از طرف دیگر ریسکهای معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید متحمل شویم را نپذیریم و به خاطر ترس از دست دادن سرمایه، وارد معامله نشویم. عکس این موضوع نیز احتمال وقوع دارد. به این معنا که از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده و روند نزولی دارد، خودداری میکنیم چون میخواهیم همچنان امیدوار بمانیم که قیمت آن بالاخره رشد خواهد کرد و مجبور نخواهیم بود به شکست خود اعتراف کنیم.
مشکل ما هرکدام از موارد فوق باشد، مهم این است که تمایلات و احساسات شخصی پنهان درون خود را بشناسیم تا بتوانیم با تصمیمات بهتر، درنهایت به هدفی که واقعاً به آن نیاز داریم برسیم.
مهمترین عامل بروز احساسات و هیجانات در سرمایهگذاری، وابستگی احساسی به سهام است.
وابستگی احساسی به سهام
یکی از مشکلات احساسی در بورس که هرگز در پرتفوی سرمایه گذاران موفق رخ نمیدهد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. برای روشن شدن این موضوع یک مثال مطرح میکنیم. فرض کنید تعدادی سهام از پدر یا پدربزرگتان به شما رسیده، احتمالاً دوست دارید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید. درحالیکه اگر واقعبین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن میتواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما این ویژگی در سرمایهگذاری مناسب نیست. برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانعکننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمیکند باید آن را فروخت. چیزی که در این مطلب روی آن تأکید داریم، این است که سرمایه گذاران باید سبد دارایی و پرتفوی سهام خود را بر اساس اصول سرمایهگذاری تشکیل دهند نه بر مبنای وابستگی احساسی.
بررسی نشانههای سرمایهگذار احساسی
اگر یکی از ویژگیهای زیر در شما وجود دارد، پس شما یک سرمایهگذار یا معاملهگر احساسی هستید:
وقتی قیمت سهام کمی افت میکند، آن را به فروش میرسانید:
تصمیم برای فروش سهام باید نتیجه ملاحظات دقیق باشد. اگر شما سهم را فقط به خاطر اینکه کمی زیان کردهاید میفروشید، پس شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
روی اخبار شدیداً متمرکز شدهاید:
پیگیری و رصد اخبار بخش مهمی از سرمایه گذاری است اما اگر شما در شرکتی مانند کارگزاری و شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشابه شاغل نیستید، خواندن مرتب اخبار و اطلاعات سهام مرتبط بهصورت ۲۴ ساعته برای شما ضروری نیست و این رفتار منطقی نیست و بهاحتمالقوی شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال هستید:
سود تحقق نیافته سودی است که اگر یک دارایی را در زمان و قیمت مشخصی بفروشید عایدتان میشود. این سود هنوز کسب نشده و قطعی نیست. بهطور مثال اگر یک سهم با قیمت ۲۰۰ تومان بخرید و رویای رسیدن قیمت به ۳۰۰ تومان را داشته باشید، درحالیکه هنوز این افزایش قیمت محقق نشده، به این خاطر شادمان شوید و یا پس از خرید سهام، با شروع رشد قیمت، فوراً احساس شیفتگی و خوشحالی “شدید” به شما دست دهد، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر ضرر و زیانی که هنوز قطعی نشده است، ناراحت میشوید:
زیان تحقق نیافته، برعکس سود تحقق نیافته است. اگر هر زمان که قیمت سهام از قیمت خریداری شما کمی کاهش یافت و شما احساس ناامیدی و اندوه کردید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما از بررسی قیمت سهام ترس دارید:
چنانچه میدانید قیمت سهمتان کاهش یافته، اما از بررسی قیمت سهام ترس دارید، چون نمیخواهید با حقیقت مواجه شوید، در این صورت شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
با هر خبر بد ترس وجود شما را میگیرد:
عکسالعمل منطقی در مواجهه با اخبار بدی که از بازار و وضعیت شرکتهایی که سهام آن را دارید، این است که اثر این اخبار و اطلاعات را بهصورت واقعبینانه بررسی کنید و تصمیم متناسب با آن را بگیرید. اگر شما با هر خبر بد رسیده از بازار، هراسان میشوید در این صورت یک سرمایهگذار احساسی هستید!
مدام قیمت سهام را بررسی میکنید:
بازار بورس، یک بازار نوسانی است و قیمت سهام در این بازار روزانه نوسانات زیادی خواهد داشت. اگر مرتباً با کارگزار تماس میگیرید یا در سامانه معاملاتی خود و سایر سامانههای معتبر دیگر، قیمت سهام را بررسی میکنید و یا اگر از هر شخصی که میبینید درباره سهام نظرخواهی میکنید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
۵ راهحل پیشنهادی برای کاهش اثر احساسات در سرمایهگذاری
۱ – تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری: تکنیکی که میتواند باعث کاهش پاسخ احساسی به بازار شود، ساخت پرتفوی داراییهاست. چون اگر پرتفوی بهدرستی چیده شده باشد، خیال شما تا حدودی راحت است که اگر یکی از سهام یا داراییهای موجود در پرتفوی افت کرد، مابقی آنها مانع از افت شدید سرمایه شما خواهد شد. تنوع سازی داراییها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ سرمایهگذاری در صنایع مختلف، مناطق جغرافیایی مختلف، خرید انواع دیگر اوراق بهادار و حتی مصونسازی با بازارهای جایگزین مانند بازار مسکن. پس در بیشتر چرخههای طبیعی بازارها، استفاده از یک استراتژی تنوع سازی میتواند از کاهش شدید ارزش سرمایه جلوگیری کند و درنهایت راهکاری برای جلوگیری از بروز رفتار احساسی و هیجانی سرمایهگذار باشد.
۲ – داشتن طرح و استراتژی: وجود یک استراتژی دقیق و نوشتهشده روی کاغذ در سرمایهگذاری حیاتی است. برخی از موارد پیشنهادی که میتوانید مشخص کنید شامل این موارد است:
• اهداف سرمایهگذاری (تعیین حد سود و حد ضرر)
• بازه زمانی سرمایهگذاری
• هدف کلی پرتفوی سرمایهگذاری
• استراتژی تغییرات در پرتفوی
بسیاری از سرمایهگذاران موفق بر اساس اهداف سرمایه گذاری (حد سود و حد ضرر) تصمیمگیری میکنند. برای مثال استراتژی برخی از افراد این است که اگر قیمت سهام ۸ یا ۱۰ درصد از قیمت خرید آنها کاهش یافت آن را میفروشند. از طرف دیگر، تصمیمگیری برای فروش سهام و زمان کسب سود کمی مشکل است. چون وقتی قیمت سهم در حال افزایش است، طمع افزایش قیمت باز هم ادامه مییابد و باعث بروز دو دلی میشود. در این زمان، سرمایهگذاران ممکن است تصمیم بگیرند بخشی از سهام خود را در قیمت فعلی و در قیمتهای بالاتر، مابقی سهام را بفروش برسانند.
۳ – عدم سرمایهگذاری با پول قرض: به نظر شما فرد مبتدی و تازهوارد که برای خرید و فروش سهام از سرمایهای قرضی و وام استفاده میکند میتواند در بازار موفق شود؟ حرفهایهای بازار از این قاعده مستثنی هستند، ولی شخصی عادی که اولین روزها و حتی اولین ماههای آشنایی با بورس را میگذراند، درصورتیکه بخواهد با سرمایهای که مالک آن نیست از بازار سود به دست آورد، معمولاً نمیتواند از تأثیر احساسات و هیجانات در معاملات خود اجتناب کند. زمانی که شما با سرمایهی خودتان در حال معامله هستید، نوسانات بازار احساسات مخرب کمتری در شما ایجاد میکند.
۴ – شروع سرمایهگذاری با مبالغ کم: همانطور که با سرمایههای بالا میتوان سودآوری بیشتری در بورس به دست آورد، میزان زیان احتمالی نیز با معاملات سنگین، بیشتر میشود و همین عامل منجر به افزایش میزان استرس و هیجانات میگردد. مخصوصاً زمانی که یک سرمایهگذار مبتدی به معامله و سرمایهگذاری با مبالغ بالا عادت ندارد، این موضوع معمولاً به ضرر تمام میشود. رفتهرفته با آموزش سرمایه گذاری در بورس و افزایش مهارت سرمایهگذاری در این بازار، میتوان حتی در معاملات با سرمایه بالا، کنترل بیشتری روی احساسات داشت.
۵ – پذیرش فرصتهای ازدسترفته: یکی از احساساتی که میتواند مخصوصاً باعث شتابزدگی در انجام معاملات سهام و سرمایهگذاری شود، احساس از دست دادن فرصت است. ازآنجاییکه هیچکدام از ما نمیتوانیم معجزه کنیم، ممکن است در اغلب مواقع فرصتهای رشد را از دست بدهیم. درصورتیکه شما قصد خرید سهمی را داشتید ولی به هر دلیلی آن را نخریدید و یا نتوانستید بخرید و بعداً آن سهم رشد کرد، بهاحتمالقوی آرزو میکنید که آن سهم را داشتید. البته آرزو کردن هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. توصیه بزرگان است که بهجای آرزو کردن، روی رشد مهارت سرمایهگذاری و معاملهگریتان کار کنید تا فرصتهای بعدی را بهموقع شناسایی کنید.
هیچکس در بورس وجود ندارد که از همه فرصتهای سودآوری استفاده کند و اگر این موضوع را بپذیرید، اقدامات احساسی و هیجانی شما در معاملات کاهش مییابد.
سخن آخر
شواهد نشان میدهد که بیشتر سرمایهگذاران احساسی برخورد میکنند و جریان پول را در زمان نامناسب ایجاد نموده و باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاریشان میگردند. قبول داریم که سرمایهگذاری بهدوراز هیجانات و احساسات، در عمل مشکلتر است. مخصوصاً اینکه عدم قطعیت، خصیصه ذاتی بازارهای مالی به شمار میرود؛ ولی شما میتوانید ابتدا با شناسایی نقاط ضعف خود، اقدامات پیشگیرانه را برای کم کردن اثرات هیجانات و احساسات روی سرمایه گذاری تان انجام دهید.
چگونه در هنگام معامله بر ترس و استرس خود غلبه کنیم؟
از مدتها قبل در فضای سرمایه گذاری این فرض به وجود آمد که سرمایه گذاران بر اساس معیارهای منطقی نظیر ریسک و بازده، میزان سود، وضعیت سودآوری و …، تصمیم به سرمایه گذاری میگیرند. این در حالی است که تحقیقات مالی رفتاری، آشکار ساخت که عواملی مانند احساسات، هیجانات و وضعیت روحی افراد ازجمله دیگر فاکتورهای تأثیرگذار روی تصمیمات سرمایهگذاری و مالی آنها است.
بسیاری از سرمایهگذاران برای وارد شدن به یک سرمایهگذاری، سقف قیمت و برای خروج از سرمایهگذاری کف قیمت را انتخاب میکنند و در هیاهوی رسانههای اجتماعی و هجوم اطلاعات و احساسات، اقدام به خرید سهام در بالاترین قیمتها و فروش آن در کمترین قیمت میکنند! واقعاً چرا سرمایهگذاری به این شکل صورت میگیرد و چگونه میتوان از سرمایهگذاری بر اساس هیجانات و احساسات خودداری کرد؟
در این مطلب از بلاگ بآشگاه کارگزاری آگاه سعی میکنیم نگاهی کاربردی به روانشناسی سرمایه گذاران در بورس داشته باشیم. با ما همراه باشید.
رفتار سرمایهگذاران
اگر از سرمایهگذاران پرسیده شود چه هدفی را از سرمایهگذاری خود دنبال میکنند، بیشتر آنها پاسخی ساده خواهند داد: آنها خواهان سود هستند. گرچه این پاسخ واضح به نظر میرسد اما درون آن عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که بر پیچیدگی این پاسخ میافزاید. درون هریک از ما، خواستههایی وجود دارد که همیشه ابراز نمیکنیم و یا حتی از وجود آنها بیاطلاعیم. بیشتر ما وقتی درباره پول و سرمایهمان تصمیمگیری میکنیم، بهجای اینکه واقعاً به قصدی که داریم عمل کنیم (کسب سود) معمولاً به دنبال این هستیم که آن احساسات درونی را ارضا کنیم. عدم اطلاع از این خواستههای نهفته در درون، میتواند منجر به این شود که خطاهای جبرانناپذیری در سرمایهگذاری خود مرتکب شویم و این به معنای ضربه مالی ضربه احساسی است.
برای مثال ممکن است درحالیکه معاملات ما در وضعیت سودآوری نیست، بهطور مداوم به معاملات سهام بپردازیم و بهجای اینکه سرمایهگذاری را یک عمل هوشیارانه مالی تلقی کنیم، این کار را به چشم یک بازی لذتبخش ببینیم. از طرف دیگر ریسکهای معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید متحمل شویم را نپذیریم و به خاطر ترس از دست دادن سرمایه، وارد معامله نشویم. عکس این موضوع نیز احتمال وقوع دارد. به این معنا که از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده و روند نزولی دارد، خودداری میکنیم چون میخواهیم همچنان امیدوار بمانیم که قیمت آن بالاخره رشد خواهد کرد و مجبور نخواهیم بود به شکست خود اعتراف کنیم.
مشکل ما هرکدام از موارد فوق باشد، مهم این است که تمایلات و احساسات شخصی پنهان درون خود را بشناسیم تا بتوانیم با تصمیمات بهتر، درنهایت به هدفی که واقعاً به آن نیاز داریم برسیم.
مهمترین عامل بروز احساسات و هیجانات در سرمایهگذاری، وابستگی احساسی به سهام است.
وابستگی احساسی به سهام
یکی از مشکلات احساسی در بورس که هرگز در پرتفوی سرمایه گذاران موفق رخ نمیدهد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. برای روشن شدن این موضوع یک مثال مطرح میکنیم. فرض کنید تعدادی سهام از پدر یا پدربزرگتان به شما رسیده، احتمالاً دوست دارید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید. درحالیکه اگر واقعبین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر توصیه هایی از بزرگان سرمایه گذاری ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن میتواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما این ویژگی در سرمایهگذاری مناسب نیست. برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانعکننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمیکند باید آن را فروخت. چیزی که در این مطلب روی آن تأکید داریم، این است که سرمایه گذاران باید سبد دارایی و پرتفوی سهام خود را بر اساس اصول سرمایهگذاری تشکیل دهند نه بر مبنای وابستگی احساسی.
بررسی نشانههای سرمایهگذار احساسی
اگر یکی از ویژگیهای زیر در شما وجود دارد، پس شما یک سرمایهگذار یا معاملهگر احساسی هستید:
وقتی قیمت سهام کمی افت میکند، آن را به فروش میرسانید:
تصمیم برای فروش سهام باید نتیجه ملاحظات دقیق باشد. اگر شما سهم را فقط به خاطر اینکه کمی زیان کردهاید میفروشید، پس شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
روی اخبار شدیداً متمرکز شدهاید:
پیگیری و رصد اخبار بخش مهمی از سرمایه گذاری است اما اگر شما در شرکتی مانند کارگزاری و شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشابه شاغل نیستید، خواندن مرتب اخبار و اطلاعات سهام مرتبط بهصورت ۲۴ ساعته برای شما ضروری نیست و این رفتار منطقی نیست و بهاحتمالقوی شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال توصیه هایی از بزرگان سرمایه گذاری هستید:
سود تحقق نیافته سودی است که اگر یک دارایی را در زمان و قیمت مشخصی بفروشید عایدتان میشود. این سود هنوز کسب نشده و قطعی نیست. بهطور مثال اگر یک سهم با قیمت ۲۰۰ تومان بخرید و رویای رسیدن قیمت به ۳۰۰ تومان را داشته باشید، درحالیکه هنوز این افزایش قیمت محقق نشده، به این خاطر شادمان شوید و یا پس از خرید سهام، با شروع رشد قیمت، فوراً احساس شیفتگی و خوشحالی “شدید” به شما دست دهد، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر ضرر و زیانی که هنوز قطعی نشده است، ناراحت میشوید:
زیان تحقق نیافته، برعکس سود تحقق نیافته است. اگر هر زمان که قیمت سهام از قیمت خریداری شما کمی کاهش یافت و شما احساس ناامیدی و اندوه کردید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما از بررسی قیمت سهام ترس دارید:
چنانچه میدانید قیمت سهمتان کاهش یافته، اما از بررسی قیمت سهام ترس دارید، چون نمیخواهید با حقیقت مواجه شوید، در این صورت شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
با هر خبر بد ترس وجود شما را میگیرد:
عکسالعمل منطقی در مواجهه با اخبار بدی که از بازار و وضعیت شرکتهایی که سهام آن را دارید، این است که اثر این اخبار و اطلاعات را بهصورت واقعبینانه بررسی کنید و تصمیم متناسب با آن را بگیرید. اگر شما با هر خبر بد رسیده از بازار، هراسان میشوید در این صورت یک سرمایهگذار احساسی هستید!
مدام قیمت سهام را بررسی میکنید:
بازار بورس، یک بازار نوسانی است و قیمت سهام در این بازار روزانه نوسانات زیادی خواهد داشت. اگر مرتباً با کارگزار تماس میگیرید یا در سامانه معاملاتی خود و سایر سامانههای معتبر دیگر، قیمت سهام را بررسی میکنید و یا اگر از هر شخصی که میبینید درباره سهام نظرخواهی میکنید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
۵ راهحل پیشنهادی برای کاهش اثر احساسات در سرمایهگذاری
۱ – تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری: تکنیکی که میتواند باعث کاهش پاسخ احساسی به بازار شود، ساخت پرتفوی داراییهاست. چون اگر پرتفوی بهدرستی چیده شده باشد، خیال شما تا حدودی راحت است که اگر یکی از سهام یا داراییهای موجود در پرتفوی افت کرد، مابقی آنها مانع از افت شدید سرمایه شما خواهد شد. تنوع سازی داراییها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ سرمایهگذاری در صنایع مختلف، مناطق جغرافیایی مختلف، خرید انواع دیگر اوراق بهادار و حتی مصونسازی با بازارهای جایگزین مانند بازار مسکن. پس در بیشتر چرخههای طبیعی بازارها، استفاده از یک استراتژی تنوع سازی میتواند از کاهش شدید ارزش سرمایه جلوگیری کند و درنهایت راهکاری برای جلوگیری از بروز رفتار احساسی و هیجانی سرمایهگذار باشد.
۲ – داشتن طرح و استراتژی: وجود یک استراتژی دقیق و نوشتهشده روی کاغذ در سرمایهگذاری حیاتی است. برخی از موارد پیشنهادی که میتوانید مشخص کنید شامل این موارد است:
• اهداف سرمایهگذاری (تعیین حد سود و حد ضرر)
• بازه زمانی سرمایهگذاری
• هدف کلی پرتفوی سرمایهگذاری
• استراتژی تغییرات در پرتفوی
بسیاری از سرمایهگذاران موفق بر اساس اهداف سرمایه گذاری (حد سود و حد ضرر) تصمیمگیری میکنند. برای مثال استراتژی برخی از افراد این است که اگر قیمت سهام ۸ یا ۱۰ درصد از قیمت خرید آنها کاهش یافت آن را میفروشند. از طرف دیگر، تصمیمگیری برای فروش سهام و زمان کسب سود کمی مشکل است. چون وقتی قیمت سهم در حال افزایش است، طمع افزایش قیمت باز هم ادامه مییابد و باعث بروز دو دلی میشود. در این زمان، سرمایهگذاران ممکن است تصمیم بگیرند بخشی از سهام خود را در قیمت فعلی و در قیمتهای بالاتر، مابقی سهام را بفروش برسانند.
۳ – عدم سرمایهگذاری با پول قرض: به نظر شما فرد مبتدی و تازهوارد که برای خرید و فروش سهام از سرمایهای قرضی و وام استفاده میکند میتواند در بازار موفق شود؟ حرفهایهای بازار از این قاعده مستثنی هستند، ولی شخصی عادی که اولین روزها و حتی اولین ماههای آشنایی با بورس را میگذراند، درصورتیکه بخواهد با سرمایهای که مالک آن نیست از بازار سود توصیه هایی از بزرگان سرمایه گذاری به دست آورد، معمولاً نمیتواند از تأثیر احساسات و هیجانات در معاملات خود اجتناب کند. زمانی که شما با سرمایهی خودتان در حال معامله هستید، نوسانات بازار احساسات مخرب کمتری در شما ایجاد میکند.
۴ – شروع سرمایهگذاری با مبالغ کم: همانطور که با سرمایههای بالا میتوان سودآوری بیشتری در بورس به دست آورد، میزان زیان احتمالی نیز با معاملات سنگین، بیشتر میشود و همین عامل منجر به افزایش میزان استرس و هیجانات میگردد. مخصوصاً زمانی که یک سرمایهگذار مبتدی به معامله و سرمایهگذاری با مبالغ بالا عادت ندارد، این موضوع معمولاً به ضرر تمام میشود. رفتهرفته با آموزش سرمایه گذاری در بورس و افزایش مهارت سرمایهگذاری در این بازار، میتوان حتی در معاملات با سرمایه بالا، کنترل بیشتری روی احساسات داشت.
۵ – پذیرش فرصتهای ازدسترفته: یکی از احساساتی که میتواند مخصوصاً باعث شتابزدگی در انجام معاملات سهام و سرمایهگذاری شود، احساس از دست دادن فرصت است. ازآنجاییکه هیچکدام از ما نمیتوانیم معجزه کنیم، ممکن است در اغلب مواقع فرصتهای رشد را از دست بدهیم. درصورتیکه شما قصد خرید سهمی را داشتید ولی به هر دلیلی آن را نخریدید و یا نتوانستید بخرید و بعداً آن سهم رشد کرد، بهاحتمالقوی آرزو میکنید که آن سهم را داشتید. البته آرزو کردن هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. توصیه بزرگان است که بهجای آرزو کردن، روی رشد مهارت سرمایهگذاری و معاملهگریتان کار کنید تا فرصتهای بعدی را بهموقع شناسایی کنید.
هیچکس در بورس وجود ندارد که از همه فرصتهای سودآوری استفاده کند و اگر این موضوع را بپذیرید، اقدامات احساسی و هیجانی شما در معاملات کاهش مییابد.
سخن آخر
شواهد نشان میدهد که بیشتر سرمایهگذاران احساسی برخورد میکنند و جریان پول را در زمان نامناسب ایجاد نموده و باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاریشان توصیه هایی از بزرگان سرمایه گذاری میگردند. قبول داریم که سرمایهگذاری بهدوراز هیجانات و احساسات، در عمل مشکلتر است. مخصوصاً اینکه عدم قطعیت، خصیصه ذاتی بازارهای مالی به شمار میرود؛ ولی شما میتوانید ابتدا با شناسایی نقاط ضعف خود، اقدامات پیشگیرانه را برای کم کردن اثرات هیجانات و احساسات روی سرمایه گذاری تان انجام دهید.
توصیه هایی از بزرگان سرمایه گذاری
یادگیری اصولی و صحیح قوانین مدیریت ریسک و سرمایه در آموزش فارکس به کاهش میزان ضرر در معاملات کمک بسیار زیادی می کند همچنین رعایت قوانین مدیریت سرمایه به شیوه صحیح به معامله گر کمک میکند تا در صورت ضرر تمام سرمایه اش را از دست ندهد.یک معامله گر تنها در صورتی میتواند انتظار سود کردن در بازار های مالی را داشته باشد که میزان ریسکی را که در معامله متقبل میشود را اندازه گیری و کنترل کند.
رعایت صحیح قوانین مدیریت سرمایه و ریسک یک شرط ضرروی برای موفقیت در بازار های مالی است که متاسفانه اغلب توسط معامله گران نادیده گرفته میشود .درصورت عدم رعایت قوانین مدیریت ریسک و سرمایه معامله گر می تواند تمام سودی را که در مدت طولانی بدست آورده در طی یک یا دو معامله ضرر ده از دست بدهد.دقت کنید که مدیریت سرمایه یک مفهوم شناور است.
چگونه می توانیم بهترین روش مدیریت ریسک و سرمایه را طراحی کنیم؟
در این مقاله تعدادی از استراتژی های ساده مدیریت ریسک و سرمایه ای را که شما میتوانید برای محافظت از سرمایه خود استفاده کنید معرفی می کنیم:
نکات کلیدی:
- معامله گری در بازار های مالی درصورتی که شخص معامله گر بتوانید در حین انجام معامله متمرکز باشد و واحساساتش را کنترل کند میتواند بسیار هیجان انگیز و در عین حال سود ده باشد.
- بهترین معامله گران هم نیاز دارند تا روش های مناسب مدیریت سرمایه را تمرین کنند و از انها استفاده کنند تا از پیشروی و غیر قابل مهار شدن ضرر هایشان در طی معاملات جلوگیری کنند.
- داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک که بتواند به شما در کاهش میزان ضرر و افزایش سود و محافظت از سرمایتان کمک کند یک راه حل هوشمندانه و ضروری برای بقا و ادامه فعالبت در بازارهای مالی است.
معاملات خود را برنامه ریزی کنید!
از قول سان تزو ژنرال نظامی چینی:”برنده هر نبرد قبل از شروع جنگ مشخص میشود” این عبارت بیان میکند که برنامه ریزی های انجام شده قبل ازشروع جنگ و مبارزه مهم ترین عامل پیروزی در نبردهای نظامی است.
معامله گران موفق نیز معمولا این عبارت را نقل قول میکنند :”ابتدا برای معاملاتان برنامه ریزی کنید و سپس مطابق با برنامه ریزی انجام شده معامله کنید.”.دقیقا همانند میدان نبرد در بازار های مالی برنامه ریزی و امادگی برای اتفاقات اینده می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست را در معامله رقم بزند.
در ابتدا مطمئن شوید که کارگزاری شما برای انجام معاملات مکرر و پی در پی مناسب است و این نوع معاملات در ان کارگزاری محدودیت ندارد زیرا برخی از کارگزاری ها فقط به معامله گرانی که که به ندرت معامله می کنند خدمات ارائه می دهند.
تعیین حدضرر و حد سود:
تعیین کردن مناطق حد ضرر (s/l) و حد سود(t/p) یکی از کلیدی ترین مباحثی است که معامله گران باید در زمان انجام معامله به آن توجه داشته باشند و برای آن برنامه ریزی کنند.
معامله گران موفق همیشه می دانند که در چه قیمتی مایل به خرید و در چه قیمتی مایل به فروش هستند،.سپس انها می تواند میزان سود و ضرر احتمالی را که در صورت رسیدن قیمت به اهدافشان متحمل می شوند را اندازه گیری و بررسی کنند و درصورت مطابقت نتیجه بررسی با شیوه مدیریت سرمایشان معامله را انجام دهند.دقت کنید شما همواره باید از محل حد سود و حد ضرر خود آگاهی داشه باشید تا درصورت لزوم در آن مناطق از مارکت خارج شوید.برای معامله گران مبتدی بهتر است این مناطق با گذاشتن حدود سود و ضرر بصورت ثابت مشخص شود.بعد از تسلط روی استراتژی و مارکت معامله گران حرفه ای می توانند این مناطق را بصورت شناور در نظر بگیرند و در صورت لزوم معاملات خود را مدیریت کنند.انجام اینکار نیاز به توانایی بالایی در روانشناسی فردی دارد.
معامله گران تازه کار غالباً بدون داشتن هیچگونه تصوری از نقاطی که مایل به خرید یا فروش هستند، وارد معامله می شوند و مانند قماربازان زمانی که در یک زنجیره سود یا ضرر های پی در پی قرار میگیرند و احساسات بر آنها غلبه می کند و بدون توجه به پلن مدیریت سرمایه و پلن معاملاتیشان به معامله کردن احساسی ادامه میدهند.
ضرر های پی در پی معمولا معامله گران تازه کار را تحریک میکند و آنها به امید پس گرفتن پول از دست داده خود به معامله بر اساس احساسات ادامه می دهند و در مقابل سود کردن پی در پی معامله گران را فریب میدهد تا بی پروا برای بدست اوردن سود های بیشتر به معامله کردن ادامه دهند.
قانون ریسک یک درصدی را در نظر بگیرید!
بسیاری از معامله گران میان روزی از قانون یک درصد ریسک پیروی می کنند.به طور خلاصه این قانون بیان میکند که در هر معامله نباید بیشتر از یک درصد سرمایه را ریسک کنیم.به طور مثال اگر شما یک حساب ده هزار دلاری دارید میزان ریسک شما در هر معامله نباید بیشتر از ۱۰۰ دلار باشد.این استراتژی اغلب برای حساب هایی که زیر ۱۰٫۰۰۰ دلار موجودی دارند مورد استفاده قرار میگیرد.
بعضی از افرادی که توانایی تحمل ضرر بیشتری را دارند می توانند ۲ درصد از سرمایشان را در هر معامله ریسک کنند.بسیاری از معامله گرانی که حساب های بالاتر از ۱۰۰۰۰ دلار دارند از درصد های ریسک کمتری در هر معامله استفاده می کنند زیرا هرچه میزان موجودی حساب افزایش پیدا کند به همان نسبت اندازه پوزیشن نیز افزایش میابد.
استفاده از قانون “ریسک کمتر از دو درصد در هر معامله” بهترین روشی است که مبتدیان می توانند به کمک آن ضرر هایشان را کنترل کنند زیرا هر چه ریسک های بالاتری را انجام دهند امکان از دست دادن مقدار قابل توجهی از سرمایه آنها بیشتر می شود.
مشخص کردن حد ضرر و حد سود در هر معامله:
استاپ لاس یا حد ضرر محلی هست که معامله گر ,معامله باز خودش را در آن قیمت با ضرر می بندد این مورد اغلب هنگامی اتفاق می افتد که معامله مطابق با انتظار معامله گر پیش نرود.نقاط حد ضرر برای جلوگیری از ذهنیت “احتمالا قیمت بر میگردد” تنظیم می شود و جلوی ضررهای بسیار بزرگ را می گیرد. به عنوان مثال اگر قیمت یک ناحیه حمایتی کلیدی را بشکند اغلب معامله گران در اولین فرصتی که بدست می اورند از معامله خودشان خارج می شوند.
از طرف دیگر حد سود قیمتی است که معامله گران از معامله خود خارج میشوند و سود خودشان را برداشت می کنند.به عنوان مثال ، اگر سهام پس از یک حرکت صعودی بزرگ به یک سطح مقاومت کلیدی نزدیک شود ، ممکن است معامله گران بخواهند قبل از اینکه قیمت وارد فاز اصلاحی شود از معامله خودشان خارج شوند و حفظ سود کنند.
چگونه نقاط حد ضرر را با دقت بیشتری انتخاب کنیم؟
انتخاب نقاط حد ضرر و حد سود اغلب بر اساس تحلیل تکنیکال است اما تحلیل بنیادی و فاندامنتال نیز نقش اساسی را در زمان بندی نقاط خروج ایفا میکند. به طور مثال زمانی که معامله گر یک معامله باز دارد ممکن است بخواهد قبل از اینکه یک خبر مهمی که تاثیر زیادی در جهت اینده بازار دارد اعلام شود ،جدا از اینکه قیمت به حد سودش رسیده یا نه، به جهت حفظ سود ان معامله را ببندد.
میانگین های متحرک به دلیل در دسترس بودن و استفاده گسترده یکی از محبوب ترین روش های تعیین حد سود و ضرر است.
میانگین های متحرک کلیدی میانگین توصیه هایی از بزرگان سرمایه گذاری های دوره های ۵-۹-۲۰-۵۰-۱۰۰ و ۲۰۰ هستند.بهتر است در زمان استفاده از میانگین های متحرک به این نکته دقت کنیم که آیا این میانگین ها در گذشته نقش سطوح حمایت و مقاوت را برای قیمت ایفا کرده اند یا نه.
یکی دیگر از راه های تعیین نقاط حد سود و ضرر استفاه از خطوط روند است. خطوط روند را می توان با وصل کردن های و لوی های قبلی قیمت که در آن ها افزایش حجم قابل توجه و بالاتر از میانگین حجم رخ داده است رسم کرد.
همانند میانگین های متحرک بررسی اینکه قیمت در گذشته به خطوط رسم شده واکنش داشته است یا نه یکی از راه های پیدا کردن خطوط روند کلیدی است.
هنگام تعیین نقاط حد سود و ضرر به نکات کلیدی زیر توجه کنید:
- برای سهامی که در ان نوسانات تند و شارپ رخ می دهد از میانگین های متحرکی با دوره های بالاتر استفاده کنید تا حدد ضرر شما از حرکت های هیجانی در امان باشد و حد ضرر شما به اشتباه فعال نشود.
- میانگین های متحرک را متناسب با میزان حد سود مورد انتظارتان انتخاب کنید به طور مثال برای حد سود های بزرگ تر باید از میانگین های متحرکی با دامنه بالاتر استفاده کنید تا سینگال های جعلی و اشتباه را فیلتر کند.
- حد ضرر نباید کمتر از ۵ برابر فاصله اخرین “های” تا اخرین”لوی” تایید شده در منطقه قیمتی ورود به معامله باشد در غیر این صورت امکان دارد حد ضرر شما به خاطر نوسانات کوچک قیمت فعال شود.
- حد ضررتان را متناسب با میزان حرکات بازار و بر اساس سطوح حمایت و مقاومتی تنظیم کنید.به این صورت که اگر میزان نوسانات بازار کم باشد میتوان از حد ضرر های کوچک تر استفاده کرد.
- از اخبار اصلی که نتایج قابل پیشبینی ندارد مانند انتشار خبر “NFP” برای وارد یا خارج شدن از معامله استفاده نکنید زیرا معمولا در زمان اعلام این اخبار امکان رخ دادن حرکات سریع و شارپ افزایش پیدا می کند. بهترین کار در زمان انتشار این اخبار معامله نکردن است.
“بازده مورد انتظار“ را محاسبه کنید:
انتخاب حد ضرر توصیه هایی از بزرگان سرمایه گذاری و حد سود برای محاسبه بازده مورد انتظار ضروری و لازم است.در میزان اهمیت محاسبه بازده مورد انتظار نمی توان اغراق کرد.این روش به معامله گر کمک میکند تا در مورد معاملات خود تفکر کند و فقط معاملاتی که عقلانی و منطقی هستند را انجام دهد.این روش همچنین یک روش سیستماتیک است که به معامله گر امکان مقایسه بین معاملات مختلف را می دهد تا تریدر بهترین و سودآورترین معامله را انتخاب کند.
بازده مورد انتظار را میتوان با بررسی شکست ها و حرکت های انجام شده بر روی سطوح حمایت و مقاوت و یا تخمین میزان آن توسط معامله گران با تجربه محاسبه کرد.
تنوع بخشی:
“اطمینان حاصل کنید که تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد قرار ندهید!”اگر شما تمام موجودی اکانت خودتان را بر روی یک سهم سرمایه گذاری کنید باید خودتان را برای یک ضرر بزرگ اماده کنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید سرمایه گذاری های خود را متنوع کنید – هم در بخش صنعت و هم در نوع بازار سرمایه و همچنین مناطق جغرافیایی.تنوع بخشیدن به سبد سهامتان نه تنها به شما کمک می کند ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه به شما فرصت های معاملاتی بیشتری را می دهد.
سخن پایانی
معامله گران همیشه باید قبل از انجام یک معامله نقاط ورود و خروج خودشان را مشخص کنند.با انتخاب دقیق و صحیح حد ضرر معامله گر علاوه بر اینکه از ضرر های بزرگ جلو گیری میکند از خروج های احساسی و غیر ضروری نیز پیش گیری می کند و اینگونه مشکلات را به حداقل می رساند. برای موفقیت بیشتر همیشه قبل انجام یک معامله همه جوانب را بسنجید و برای همه حالت های ممکن آمادگی داشته باشید.علاوه بر موارد کلی که در این مقاله عنوان شد توصیه می کنیم مقاله” ۱۰ روش مدیریت ریسک در فارکس“را مطالعه کنید تا بصورت تخصصی با برخی روش های مدیریت ریسک در بازار فارکس آشنا شوید.
نیاز سالانه ایران به سرمایه خارجی چقدر است؟
سازمان برنامه و بودجه در گزارش مبانی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و برنامه سالانه دستگاههای اجرایی علاوهبر تشریح تازهترین تحولات سرمایهگذاری خارجی در سالهای اخیر، توصیههایی برای جذب سرمایه بیشتر در شرایط تحریمی ارایه کرده است. «دیپلماسی بیشتر برای اجرای قرارداد فاینانس با بانکهای خارجی»، «همکاری با اتحادیه اروپا، چین و روسیه»، «استفاده از ظرفیت بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا» در کنار اصلاحات داخلی میتواند شرایط را برای افزایش سرمایهگذاری خارجی مهیا کند.
دنیای اقتصاد: گزارش سازمان برنامه و بودجه در بخش سرمایهگذاری و تامین مالی خارجی، ابتدا به هدفگذاری جذب سرمایهگذاری خارجی اشاره میکند. براساس این گزارش اقتصاد ایران نیازمند سرمایهگذاری خارجی، تامین سریع منابع مالی، استفاده از خطوط اعتباری بانکهای تجاری و بانکهای توسعهای بینالمللی برای ایجاد زیرساختهای اقتصادی، تامین تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز بخشهای تولیدی است. در جدول الزامهای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه در ماده ۴ به این ترتیب لحاظ شده که براساس آن تامین مالی خارجی بهطور متوسط سالانه ۶۵ میلیارد دلار و معادل 25.3 درصد کل منابع برآورد شده است.
این رقم شامل تامین منابع مالی خارجی تا متوسط سالانه ۳۰ میلیارد دلار از خطوط اعتباری بانکهای خارجی در قالب تامین مالی خارجی خودگردان، ۱۵ میلیارد دلار به شکل سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ۲۰ میلیارد دلار قراردادهای مشارکتی خارجی است. در سال ۱۳۹۵ و با تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، پروژه جلب ۷ میلیارد دلار و جذب یک میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سال ۱۳۹۵ نیز برای سازمان سرمایهگذاری تعریف شد که در تطابق با بندهای ۹، ۱۰ و ۱۲ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است.
در سال ۱۳۹۶ نیز پروژههای جلب ۱۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی و افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهمنظور گسترش بهرهوری دانشبنیان حوزههایی که قابلیت جذب بالا دارد، معرفی ظرفیتها و فرصتهای متقابل اقتصادی و سرمایهگذاری ایران و خارج برای جلب مشارکت فعالان خارجی و داخلی، اخذ تسهیلات مالی خارجی تا سقف ۲۰ میلیارد دلار در جهت تامین مالی طرحهای تولیدی و عمرانی بخشهای دولتی و خصوصی کشور از سوی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی برای اجرا به دستگاههای مربوطه ابلاغ شد.
تصویر سرمایهگذاری خارجی
این گزارش وضعیت سرمایهگذاری خارجی در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ را به سه دوره تقسیم کرد. دوره نخست مربوط به سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ است که تحریمهای بینالمللی علیه کشور تشدید شد، در این سالها سرمایهگذاری مستقیم خارجی مصوب از ۹۴۷ میلیون دلار در سال ۱۳۹۰ به ۳۸۸ میلیون دلار در سال ۱۳۹۱ رسید.
دوره دوم را میتوان از نیمه دوم سال ۱۳۹۲ با شروع دولت یازدهم عنوان کرد. این دوره با مذاکرات هستهای شروع شد و تا نهایی شدن توافق هستهای در ماههای پایانی سال ۱۳۹۴ ادامه یافت، در این دوره سرمایهگذاری خارجی مصوب از ۷۲۲ میلیون دلار در سال ۱۳۹۲ به ۶۷۱۱ میلیون دلار در سال ۱۳۹۴ رسید.
در دوره سوم که به سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ مربوط میشود، میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی مصوب به ۷۱۴۸ میلیون دلار در سال ۱۳۹۵ و ۱۰۷۲۹ میلیون دلار در سال ۱۳۹۶ رسید. در سال ۱۳۹۷ به دنبال خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریمها و تهدید مقامات آمریکایی علیه شرکتهایی که قصد مراوده و تجارت با ایران داشتهاند، کل سرمایهگذاری مستقیم خارجی مصوب در ۶ ماه اول به حدود یک میلیارد دلار تنزل یافته است.
گزارش مورد بررسی با توجه به آمار دریافتی از سازمان سرمایهگذاری، عنوان میکند که میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب شده در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ و سه ماه ۱۳۹۷، به ترتیب به میزان ۲۱۹۰، ۴۷۷۳ و ۵۰ میلیون دلار بوده است. میزان سرمایهگذاری خارجی جذب شده ناشی از ادامه روند سرمایهگذاریهای مصوب قبلی و بخشی از سرمایهگذاریهای جدید است، در نتیجه میتوان گفت در این دو سال ۳۰ درصد از سرمایه مصوب به جذب تبدیل شده است.
سرنوشت مبهم تامین مالی بانکها
این گزارش تاکید میکند متعاقب با توافقات هستهای به عمل آمده در سال ۱۳۹۴، مذاکرات با اعتباردهندگان خارجی پس از گذشت ۱۰ سال از قطع یا کاهش روابط از سر گرفته شد و در مذاکرات به عمل آمده با بانکها و موسسات بیمه اعتبار خارجی و دولتها توافقات اولیه بهمنظور تجهیز منابع مالی حدود ۶۰ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۵ حاصل شد. ادامه فعالیتهای صورت گرفته در سال ۱۳۹۶ به انعقاد کلیات قرارداد فاینانس منجر شد که در مجموع معادل ۳۰ میلیارد دلار است.
در سال ۱۳۹۷ با خروج آمریکا از برجام، اجرای قراردادهای فاینانس با ابهامهای جدی روبهرو شده است. برخی طرفهای قرارداد آشکارا از توافقها خارج شدهاند و برخی نیز به پیشرفت فرآیند تامین و تجهیز میپردازند و صحبتی از خروج توافقها نمیکنند.
همچنین افزایش رتبه اعتباری و کاهش ریسک اعتباری کشور از گروه ۶ به گروه ۵ توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) در تاریخ ۶ اسفند سال ۱۳۹۶ صورت گرفت. بر این اساس، در سال ۲۰۱۸ در منطقه خاورمیانه کشورهای امارات و عربستان با رتبه اعتباری ۲ دارای بهترین رتبه و کشورهای افغانستان، پاکستان و عراق با رتبه اعتباری ۷ دارای بدترین وضعیت بودهاند. بهترین رتبه اعتباری ایران مربوط به سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ و پایینترین رتبه مربوط به سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ بوده که به ترتیب ۴ و ۷ گزارش شده است.
راهکارهای عملیاتی
گزارش سازمان برنامه و بودجه در بخش پایانی به ارائه راهکارهای عملیاتی برای رفع موانع سرمایهگذاری خارجی پرداخته است. این گزارش تاکید میکند که با مساعدتهای اتحادیه اروپا و روسیه و چین که اعضای مدافع برجام هستند با پیگیری و استفاده از دیپلماسی اقتصادی میتوان امید داشت، طرحهای سرمایهگذاری خارجی مصوب سال ۱۳۹۶ جذب شوند.
البته بهنظر میرسد افزایش نرخ ارز بازار آزاد میتواند اهرمی جذاب برای ورود سرمایهگذاران باشد. همچنین پیشنهاد شده با توجه به اینکه قراردادهای فاینانس به جز ۸ میلیارد یورو قرارداد کره جنوبی از سوی کشورهای اروپایی، روسیه و چین به تصویب رسیده، برای تحقق آنها تلاش دیپلماتیک بیشتری صورت گیرد.
گزارش حاضر تاکید میکند، در ماههای پایانی سال ۱۳۹۴ فضای مطلوب ناشی از توافقات برجام موجب به ثمر رسیدن تلاشهای وزارت امور اقتصادی و دارایی برای الحاق به بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا شد و اقدامات لازم در سال ۱۳۹۵ برای تکمیل فرآیند الحاق به بانک مزبور صورت پذیرفت. الحاق به بانک موصوف در واقع فرصت جدیدی را برای تهیه و تدارک منابع مالی از محل بانک برای طرحهای زیربنایی کشور در شرایط تحریمی سالهای آتی فرآهم خواهد کرد.
رفع مغایرت در رعایت قوانین و مقررات داخلی، برگزاری مناقصات با شرایط استفاده از تسهیلات فاینانس، معرفی پروژههای آماده، تدارک منابع مالی توسط متقاضی جهت پوشش ۱۵ درصد پرداخت و هزینههای جانبی، افزایش قدرت بانکهای داخلی در جذب منابع مالی خارجی، تقویت فنی و مالی مجریان پروژهها در اجرا، دعوت از موسسات اعتبارسنجی برای رتبهبندی و حل مشکل مربوط به تدارک وثائق مورد نیاز بانکها توسط متقاضیان بخش خصوصی از جمله دیگر پیشنهادهای این گزارش است.
دیدگاه شما