تحلیل تکنیکال چیست؟
بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند بازار در آینده استفاده میکنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیکهای آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه میشوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن میخوانید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده میشود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل تکنیکال روی دادههای تاریخی قیمت یا پرایساکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمیگردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیتهای چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامهنگار حوزه اقتصادی و مؤسس والاستریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در داراییها و روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیتهای او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.
در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دستنویسها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گستردهتر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران تبدیل شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمتهای قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمیدهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی میکنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص دربارهی ترس و طمع).
نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیشبینی آن قابل اطمینانتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آنها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنالهای غلط در آن کمتر ایجاد میشود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آنها دارد.
شاخصها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال
معامله گران به منظور بررسی موشکافانهی قیمتها و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده میکنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخصهای تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانهای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا میکنند. از آنجایی که این شاخصها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معاملهگران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده میکنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
معمولا معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمتها به کار میبرند.
در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروفترین اندیکاتورهای مورد استفادهی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمتهای پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه میکند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.
خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.
نحوهی استفاده SMA:
به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر میتواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش میدهد، اما بازار طبق پیشبینی شما پیش نمی رود. راهحل چیست؟
شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمتهای بسته شدهی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمتهای قدیمیتر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرکنمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمتهای اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمیگیرند.
خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.
به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریعتر به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد. از طرفی میدانیم، هر چه شما سریعتر روند بازار را تشخیص بدهید، میتوانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.
میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند گزینهی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده میکنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.
شاخص روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت قدرت نسبی (RSI)
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعهای از اسیلاتورها شناخته میشوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و خروجی آنها در محدودههایی از پیش تعیین شده قرار میگیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.
در این تصویر RSI در محدودهی ۶۰ قرار دارد.
نحوهی استفاده از RSI:
- RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید میدانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
- RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند داراییهایشان را میفروشند.
شاخص Stochastic RSI
علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه میشود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه میشود.
در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار میرود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.
نحوهی استفاده Stoch RSI:
استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخصهای اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
- اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
- اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
- از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را میتوان انتظار داشت.
باند بولینجر (Bollinger Bands)
شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معاملهگران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیشبینی وضعیت احتمالی بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:
- زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
- زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.
همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.
باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمولهای این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوهی استفاده از این شاخص را به شما آموزش میدهیم.
نحوهی استفاده BB:
به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.
- اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
- اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.
به بیانی سادهتر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده میشود.
شاخص مکدی (MACD)
مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده میشود.
تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمیدهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.
به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده میشود.
- خط اول میانگین متحرک سریعتر را نشان میدهد. (خط آبی)
- خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان میدهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
- خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش میدهد. (هیستوگرام-سفید)
تریدرها از این خطوط، سیگنالهای خرید یا فروش را دریافت میکنند. چطور؟
نحوهی استفاده MACD:
زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع میکند، و به بالا یا پایین آن حرکت میکند، سیگنال خرید یا فروش استخراج میشود.
- سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
- سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.
اما این سیگنالها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر میکند.
خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنالها:
- اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قویتر است.
- اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قویتر است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که مکدی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.
سیگنالهای معاملاتی
به طور کلی اندیکاتورها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معاملهگر میدهد، اما از آنها میتوان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنالها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.
همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنالهای معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنالهای غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگرانکننده است؛ چون در این بازار، داراییها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه میکنند.
نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال
گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحثبرانگیز و غیرقابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر میکنند، وقایع رخ میدهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیلگر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل میکند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معاملهگران غیرممکن است.
تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال
پیشفرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر دادههای قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.
در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از دادههای تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده میشود. در این تحلیل طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته میشود.
بنابراین، ممکن است اینگونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیلهای موجود در یک دارایی، میتواند برای یک تحلیلگر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معاملهگران کوتاه مدت ترجیح میدهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوقها و سرمایهگذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.
یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به دادههای کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بیطرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم میکند و برخی حدس و گمانها که با رویکرد کیفی در تحلیل بنیادین ارائه میشود را از بین میبرد.
با این حال تحلیل تکنیکال علیرغم سروکار داشتن با دادههای تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداریهای شخصی است. به عنوان مثال یک معاملهگر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ میدهد. علاوه بر این در دورههایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.
سخن آخر
جدا از نقد و بحثهای طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاهمدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معاملهگران و سرمایهگذاران مفیدتر است.
اندیکاتور MACD چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور MACD بیانگر یک شاخص شتاب در یک روند است ، که نشان دهنده ی رابطه ی میان دو میانگین متحرک در ارزش اوراق بهادار می باشد. اندیکاتور MACD از تفاضل میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره و میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره محاسبه می شود ، که نتیجه ی آن محاسبه ی خط MACD می باشد.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نه روزه به عنوان خط سیگنال در بالای خط MACD رسم می شود، که می تواند به عنوان محرک خرید و فروش سیگنال ها عمل کند. معامله گران ممکن است وقتی که شاخص MACD به بالای خط سیگنال می رسد اقدام به خرید اوراق کنند و یا زمانی که شاخص MACD به پایین خط سیگنال می آید اقدام به فروش اوراق کنند.
اندیکاتور MACD که جزو اندیکاتور تکنیکال می باشد، می تواند به چندین روش تفسیر شود، اما متدهای متداول تر شامل crossovers، واگرایی، افزایش سریع و کاهش سریع است.
فرمول محاسبه MACD :
MACD = 12-period EMA – ۲۶-period EMA
MACD از تفاضل میانگین متحرک نمایی بلند مدت ۲۶ دوره و میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت ۱۲ دوره محاسبه می شود.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی میانگین متحرک (MA) است که وزن و اهمیت بیشتری را در جدیدترین نقاط داده قرار می دهد. میانگین متحرک نمایی نیز به عنوان میانگین متحرک وزنی نمایی شناخته می شود. یک میانگین متحرک وزنی نمایی به طور قابل ملاحظه ای نسبت به تغییرات اخیر قیمت بیشتر واکنش نشان می دهد، در حالی که یک میانگین متحرک ساده (SMA) یک وزن برابر به همه ی مشاهدات در دوره اعمال می کند.
نکات مهم
- MACD از تفاضل میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره و میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره به دست می آید.
- اندیکاتور MACD سیگنال های فنی ای را که به سمت بالای خط سیگنال (برای خرید) و یا پایین خط سیگنال (برای فروش) حرکت می کنند را راه اندازی می کند.
- سرعت Crossovers به عنوان یک سیگنال، در یک بازاری که دارای بیش از حد خرید یا بیش از حد فروش است گرفته می شود.
- MACD به سرمایه گذاران کمک می کند تا درک کنند که آیا حرکت صعودی و یا نزولی در قیمت تقویت یا تضعیف شده است.
فراگیری اندیکاتور MACD
MACD دارای ارزش مثبت است هرگاه میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره (آبی) روی میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره (قرمز) باشد، و دارای ارزش منفی است هرگاه میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره در زیر میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره قرار گیرد.
فاصله ی بیشتر اندیکاتور MACD از بالا و پایین خط پایه نشانگر آن است که فاصله ی بین دو EMA در حال رشد است. در نمودار زیر می بینید که چطور دو EMA اعمال شده در نمودار قیمت، در تطابق است با اندیکاتورMACD که بالا یا پایین خط پایه قرار دارد.
اندیکاتور MACD معمولا با یک هیستوگرام نمایش داده می شود(نمودار زیر را ببینید) که فاصله ی بین MACD و خط سیگنال آن را نمودار میکند. اگر MACD بالاتر از خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط پایه ی MACD خواهد بود، اگر MACD زیر خط سیگنال خود باشد، هیستوگرام در زیر خط پایه ی MACD قرار خواهد گرفت. معامله گران از هیستوگرام MACD استفاده می کنند تا تشخیص دهند چه زمانی، شتاب صعودی یا نزولی بالاست.
اندیکاتور MACD در مقابل شاخص قدرت نسبی
شاخص قدرت نسبی یا اندیکاتور RSI با هدف نشان دادن اینکه آیا بازار در رابطه با سطح قیمت های اخیر، بیش از حد به فروش رسانده و یا بیش از حد خریداری کرده است. RSI نوسانگر است به طوریکه سود و زیان قیمت را در مدت زمانی مشخص محاسبه می کند، مدت زمان تعریف شده ۱۴ دوره با مقادیر محدود ۰ تا ۱۰۰ است.
اندیکاتور MACD رابطه ی بین دو EMA را اندازه گیری میکند، در حالی که اندیکاتور RSI تغییر قیمت را در رابطه با افزایش یا کاهش قیمت های اخیر اندازه گیری می کند، این دو شاخص غالبا در کنار هم مورد استفاده قرار می گیرند تا تصویر فنی کاملی از بازار ارائه دهند.
این شاخص ها هر دو شتاب حرکت را در بازار اندازه گیری می کنند، اما به دلیل اینکه عوامل مختلفی را اندازه گیری می کنند، گاهی اوقات نشانه های متضادی ارائه می دهند. به عنوان مثال RSI ممکن است یک بازه ی بالاتر از ۷۰ را برای مدت زمان طولانی نشان دهد که بیانگر آن است بازار نسبت به قیمت های اخیر دارای خرید بیش از حد است حال آنکه اندیکاتور MACD نیز هنوز افزایش شتاب خرید را نشان میدهد.
هر یک از شاخص ها ممکن است روند تغییرات آتی را با واگرایی از قیمت ها نشان دهند. (بالا رفتن قیمت ها ادامه میابد مادامی که شاخص پایین می آید و یا برعکس)
محدودیت های اندیکاتور MACD
یکی از اصلی ترین مشکلات واگرایی در اندیکاتور MACD که یکی از ابزارهای اندیکاتورهای تکنیکال می باشد این است که غالباً می تواند وارونگی های احتمالی را نشان دهد اما پس از آن هیچ وارونگی واقعی رخ نمی دهد. این یک بار مثبت کاذب ایجاد می کند. مشکل دیگر این است که واگرایی همه وارونگی ها را پیش بینی نمی کند، به عبارت دیگر بسیاری از وارونگی هایی که اتفاق نمی افتد و یا جزو وارونگی قیمت واقعی نیستند را پیش بینی می کند.
واگرایی مثبت کاذب اغلب زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی به صورت یک طرفه حرکت می کند مانند یک الگوی طیف یا مثلث دنبال کننده ی یک روند. کاهش شتاب – حرکت یک طرفه یا روند حرکت آهسته- قیمت سبب می شود که اندیکاتور MACD از افراط و تفریط های قبلی دور بماند و به سمت خط صفر متمایل شود حتی در غیاب یک وارونگی واقعی.
نمونه ای از کراس اوورها (crossovers) در اندیکاتور
همان طور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که اندیکاتور MACD زیر خط سیگنال قرار می گیرد ،یک سیگنال نزولی است که نشان می دهد ممکن است زمان فروش فرا رسیده باشد. در مقابل زمانی که اندیکاتور MACD بالاتر از خط سیگنال قرار می گیرد نشانگر یک سیگنال صعودی است که نشان می دهد قیمت دارایی ها احتمالاً شتاب صعودی را تجربه خواهد کرد. برخی از معامله گران قبل از ورود به موقعیت منتظر یک صلیب تایید شده بالای خط سیگنال هستند تا روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت احتمال جعلی بودن و ورود زود هنگام به موقعیت را کاهش دهند. حال آنکه با تحلیل تکنیکال دقیق می توان خرید و فروش خوبی انجام داد.
کراس اوورها مطابق با روند غالب قابل اطمینان تر هستند، اگر اندیکاتور MACD پس از اصلاح مختصر در روند صعودی بلند مدت، از خط سیگنال خود عبور کند، آن را به عنوان یک روند صعودی تایید می کند.
اگر اندیکاتور MACD پس از یک حرکت مختصر بالا رونده در یک روند نزولی بلند مدت قرار بگیرد به طوریکه از خط سیگنال پایین تر بیاید، معامله گران آن را به عنوان یک روند نزولی تایید می کنند.
نمونه ای از واگرایی در اندیکاتور
هنگامی که اندیکاتور MACD فراز و فرودهایی را ایجاد میکند که از فراز و فرودهای مربوط به قیمت فاصله می گیرد، این حالت را واگرایی می نامند. واگرایی صعودی زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور MACD دو مقدار پایین در حال رشد را که در تطابق است با دو مقدار پایین در حال سقوط ،در قیمت، شکل دهد. این یک سیگنال معتبر صعودی است که روند طولانی مدت هنوز مثبت باشد. برخی معامله گران حتی وقتی روند دراز مدت منفی باشد به دنبال واگرایی قیمت های صعودی هستند زیرا می توانند نشانگر تغییر روند باشند،اگرچه این تکنیک از اعتبار کمتری برخوردار است.
هنگامی که اندیکاتور MACD دو مقدار بالای در حال سقوط را که در تطالبق است با دو مقدار بالای در حال رشد، در قیمت، شکل روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت میدهد، واگرایی نزولی شکل گرفته است. واگرایی نزولی که در طی یک روند نزولی بلند مدت ظاهر می شود، تایید شده است که روند ادامه دار است. برخی معامله گران در جریان روند صعودی بلند مدت، مراقب واگرایی های نزولی نیز خواهند بود، زیرا می توانند ضعف در روند را نشان دهند ،با این حال به عنوان یک واگرای نزولی در طی یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.
سرعت فراز و فرود در اندیکاتور MACD
هنگامی که اندیکاتور MACD به سرعت بالا می رود و یا پایین می آید (میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت فاصله می گیرد) ،بیانگر یک سیگنال است که نشان می دهد اوراق بیش از حد خریداری می شوند و یا بیش از حد فروخته می شوند، به طوری که این حالت به زودی به سطح عادی باز می گردد. معامله گران غالباً این تحلیل را با اندیکاتور RSI یا سایر شاخص های فنی ترکیب می کنند تا شرایط بیش از حد خرید و بیش از حد فروش را بررسی کنند.
برای سرمایه گذاران معمول نیست که از هیستوگرام MACD به همان روشی که از خود اندیکاتور MACD استفاده می کنند، به کار گیری کنند.
کراس اوورهای مثبت یا منفی، واگرایی، فراز و فرودهای سریع، همگی در هیستوگرام به خوبی قابل شناسایی است. قبل از تصمیم گیری نیازمند یک سری تجربه است که کدام یک در هر وضعیت مشخص مناسب است چرا که اختلاف زمان هایی بین سیگنال اندیکاتور MACD و هیستوگرام آن وجود دارد.
واگرایی چیست؟ + انواع واگرایی ها در تحلیل تکنیکال
واگرایی (Divergence) در تحلیل تکنیکال یکی از روشهای مناسب برای پیشبینی حرکت قیمتها است. بدینصورت که هرگاه جهت حرکت در نمودار قیمت و اندیکاتور مخالف یکدیگر باشند واگرایی رخ میدهد و میتوان تغییرات روند و جهت حرکت قیمتها را پیشبینی کرد. به بیان ساده حرکت یک اندیکاتور (مثلا اسیلاتور RSI یا MACD) و یا هر داده دیگر در خلاف جهت نمودار قیمت، باعث شکلگیری واگرایی میشود که برای ارزیابی احتمال چرخش قیمتها مورد استفاده قرار میگیرد.
واگرایی به عنوان سیگنال تردید و دودلی معاملهگران از روند فعلی قیمتها درنظر گرفته میشود. در تمامی بازارهای مالی مثل بورس، فارکس، طلا، رمزارزها، Futures، CFD و… استفاده از اندیکاتورها و شناسایی واگراییها بر دقت و اعتبار تحلیل تکنیکال شما میافزاید و میتوانید با اعتماد بیشتری به معامله بپردازید. در ادامه آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی بحث مهم و کاربردی واگرایی میپردازیم که یکی از معتبرترین روش ها برای شناسایی رفتار روندهاست. از آنجایی که با شناسایی صحیح واگراییهای قوی و معتبر، میتوانید فرصتهای معاملاتی بسیار مناسبی را شکار کنید! بنابراین با حوصله و دقت بالایی به مطالعه این مقاله بپردازید.
واگرایی چیست؟
واگرایی ترجمه واژه انگلیسی Divergence (دیورژانس) است. تعریف آن در دیکشنری کمبریج بدین صورت است: “وضعیتی که در آن دو چیز متفاوت میشوند یا تفاوت بین آنها افزایش مییابد.” در زبان شیرین فارسی، Divergence بصورت “واگرایی” ترجمه شده و در لغت به معنای “دوری” است و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال دقیقا به همین مفهوم است! و زمانی رخ میدهد که نمودار قیمت در جهت نمودار اندیکاتور (یا هر داده دیگری!) حرکت نکند که باعث ایجاد تفاوت در جهت حرکتشان میشود.
در واقع تضاد بین جهت حرکت قیمت و اندیکاتورها را واگرایی گویند که قابلیت پیشبینی تغییرات بالقوه روند و چرخش قیمت را داراست. برای مثال فرض کنید مطابق شکل زیر نمودار قیمت سقف روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت قبلی خود را بشکند و سقف جدید بالاتر از سقف قبلی تشکیل شود اما اندیکاتور قادر به شکست سقف قبلی نباشد و سقف جدید پایینتر از سقف قبلی شکل بگیرد! در این صورت واگرایی خواهیم داشت که نشان از تضعیف قدرت خریداران دارد و بالطبع احتمال برگشت روند از صعودی به نزولی وجود دارد.
کاربرد Divergence در تحلیل تکنیکال
اگر از مقاله اندیکاتورها بخاطر داشته باشید گفتیم که 2 نوع اندیکاتور داریم: پیشرو و تاخیری. در واقع اندیکاتورهای تاخیری (Lagging) دنبالهرو روند بودند و بعد از شکلگیری روند اخطارهای لازم را صادر میکردند بنابراین استفاده از آنها باعث از دست رفتن قسمتی از روند میشد! ابزار واگرایی به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال، همراه روند حرکت میکند نه پشت سر آن! و با بهرهگیری از آن میتوان رفتار آینده بازار را پیشبینی کرد.
بیشترین کاربرد واگرایی در تعیین تغییرات روند و چرخش قیمتها است. همچنین در تعیین سطوح حمایت و مقاومت، استفاده همزمان با سطوح فیبوناچی و… کاربرد دارد. تشخیص واگراییهای قوی در نمودار قیمت و اندیکاتورها میتواند باعث افزایش دقت و اعتبار تحلیل شود و فرصتهای معاملاتی بیشتری را برای معاملهگر فراهم آورد.
انواع واگرایی ها
در حالت کلی دو نوع Divergence در تحلیل تکنیکال داریم: معمولی (RD)، مخفی (HD). هر کدام به 2 گروه مثبت و منفی تقسیم میشوند بنابراین 4 نوع واگرایی مهم داریم:
- معمولی مثبت (Regular bullish divergence)
- معمولی منفی (Regular bearish divergence)
- مخفی مثبت (Hidden bullish divergence)
- مخفی منفی (Hidden bearish divergence)
تذکر: نوع دیگری به اسم “واگرایی زمانی” بر اساس تعداد کندل و ترسیم سطوح فیبوناچی برگشتی مورد بررسی قرار میگیرد. اما از آنجایی که نسبت به انواع دیگر کاربرد و اهمیت کمتری دارد از تشریح آن میگذریم! در ادامه سعی میکنیم انواع مهم واگرایی را با ذکر مثال های متنوع خدمت شما آموزش دهیم تا مفاهیم آن بصورت عمیق و کاربردی در ذهنتان حک شود. ابتدا بصورت کاملا خلاصه مفاهیم را بیان میکنیم سپس به تشریح هر کدام میپردازیم.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال | |
---|---|
معمولی مثبت | احتمال شروع روند صعودی |
معمولی منفی | احتمال شروع روند نزولی |
مخفی مثبت | احتمال پایان کاهش قیمت (اصلاح) ← ادامه روند صعودی |
مخفی منفی | احتمال پایان افزایش قیمت موقت ← ادامه روند نزولی |
واگرایی معمولی مثبت (RD+)
مطابق شکل زیر زمانی که در نمودار قیمت، کف قیمتی جدید پایینتر از کف قبلی ایجاد شود اما در نمودار اندیکاتور، کف جدید بالاتر از کف قبلی باشد “واگرایی معمولی مثبت (صعودی)” رخ داده است و بیانگر احتمال قوی اتمام روند نزولی و سیگنالی از شروع روند صعودی خواهد بود. در واقع نمودار قیمت در حال کاهش است اما اندیکاتور نمیتواند این کاهش قیمت را تشخیص دهد چرا که احتمالا قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است و اندیکاتور به استقبال روند جدید رفته است!
عموما پارامترهایی مثل حجم معاملات، ارزش معاملات و… برای محاسبه اندیکاتورها مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین عدم انطباق حرکت در نمودار قیمت و اندیکاتور میتواند سیگنالی از افزایش یا کاهش قدرت معاملهگران باشد. برای مثال فرض کنید قیمتها کاهشی باشد اما نمودار اندیکاتور MFI (جریان نقدینگی) افزایشی باشد! تحلیل شما چه خواهد بود؟! همانطور که میبینید مفاهیم تحلیل تکنیکال بسیار ساده است! و نیازی به حفظ کردن مطالب نیست!
واگرایی معمولی منفی (RD–)
مطابق شکل زیر زمانی که در نمودار قیمت، سقف قیمتی جدید بالاتر از سقف قبلی ایجاد شود اما در نمودار اندیکاتور، سقف جدید پایینتر از سقف قبلی باشد “واگرایی معمولی منفی (نزولی)” داریم. این وضعیت بیانگر تضعیف قدرت خریداران در مقابل فروشندگان است در واقع با توجه به شرایط فعلی، پتانسیل شکست خط مقاومت وجود ندارد و احتمالا در ادامه با اتمام روند صعودی و شروع روند نزولی مواجه خواهیم شد.
واگرایی مخفی مثبت (HD+)
روندهای صعودی و نزولی هیچگاه بصورت یک خط مستقیم فزاینده یا کاهنده نیستند و عموما با ریز موجهایی همراه هستند. اصلاح قیمت جزء اصلی تمام بازارهای مالی است و به اصطلاح “قیمت در حال تازه کردن نفس است!” تا روند قبلی خود را ادامه دهد. مطابق شکل زیر واگرایی مخفی مثبت در انتهای اصلاح روند صعودی رخ میدهد. بدینصورت که با کاهش قیمتها در یک رالی صعودی، اگر کف قیمتی جدید بالاتر از کف قیمتی قبلی باشد اما در نمودار اندیکاتور، کف جدید پایینتر از کف قبلی باشد +HD رخ داده است. +HD میتواند سیگنال پایان کاهش قیمتها و ادامه روند صعودی باشد. اگر نقطه برگشت روی خط حمایت قوی و یا سطوح فیبوناچی اصلاحی (Retracement) باشد به احتمال زیاد روند به حرکت خود در کانال صعودی ادامه خواهد داد.
واگرایی مخفی منفی (HD–)
مطابق شکل زیر زمانی که در نمودار قیمت، سقف قیمتی جدید پایینتر از سقف قبلی ایجاد شود اما در نمودار اندیکاتور، سقف جدید بالاتر از سقف قبلی باشد (یعنی نمودار قیمت نزولی اما نمودار اندیکاتور صعودی باشد) “واگرایی مخفی منفی” داریم. در واقع HD– سیگنال ادامهدار بودن روند نزولی است و باید افزایش قیمتها را صرفا یک اصلاح جزئی از روند نزولی دانست و نباید به صعود قیمتها امیدوار بود! بنابراین بعد از شناسایی HD– انتظار کاهش قیمتها را داریم چرا که احتمالا قدرت خریداران نسبت به فروشندگان تضعیف شده است و در ادامه با فشار فروش همراه خواهیم بود. بنابراین بطور خلاصه HD– در یک کانال نزولی و در پایان اصلاح قیمت رخ میدهد و سیگنال پایان افزایش قیمتها و ادامه روند نزولی است.
تفاوت Divergence معمولی و مخفی چیست؟
واگرایی معمولی (RD) در انتهای یک روند رخ میدهد و بیانگر اتمام روند فعلی است و احتمالا بعد از آن تغییر روند خواهیم داشت اما واگرایی مخفی (HD) در پایان موجهای اصلاحی روند مشاهده میشود و بیانگر اتمام اصلاح روند است و احتمالا بعد از آن روند به حرکت اصلی خود ادامه خواهد داد.
تذکر: لزوما وجود واگرایی باعث تغییر جهت حرکت قیمت نخواهد داشت. بنابراین نباید صرفا با تکیه بر آن به تحلیل تکنیکال پرداخت! در واقع واگرایی صرفا چرخش قیمت را پیشبینی میکند و مهر تایید بر تحلیل شما نمیزند. بنابراین بعد از شناسایی آن باید صبور باشید و پس از تایید تغییر جهت توسط سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، وارد معامله شوید تا دقت تحلیل و بازدهی معاملات شما افزایش یاید.
نکته: اندیکاتورهای RSI، MACD بیشترین کاربرد را در شناسایی واگراییها دارند. اما اسیلاتورهای دیگری مثل “شاخص جریان نقدینگی”، “CCI” و یا “حجم تعادلی” نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
واگرایی مثبت چیست؟
در واگرایی مثبت (چه معمولی و چه مخفی) نگاه ما به “کفهای قیمتی” است. بدینصورت که در یکی از دو نمودار قیمت یا اندیکاتور، کف قیمتی جدید بالاتر از کف قیمتی قبلی و در نمودار دیگر معکوس آن است و سیگنال شروع یا ادامه روند صعودی و افزایش قیمت را میدهد! و میتوان آنرا به عنوان خط حمایت درنظر گرفت.
واگرایی منفی چیست؟
در واگرایی منفی (چه معمولی و چه مخفی) “سقفهای قیمتی” برای ما روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت اهمیت دارند. بدینصورت که سقف قیمتی جدید پایینتر از سقف قیمتی قبلی و در نمودار دیگر معکوس آن است و اخطار شروع یا ادامه روند نزولی و کاهش قیمت را میدهد! و بیانگر خط مقاومت خواهد بود.
نکات تایید و اعتبار Divergence
- به طور کلی اگر واگرایی روی سطوح حمایت و مقاومت قوی شکل گرفته باشد و یا نقاط بازگشت روی سطوح معتبر فیبوناچی واقع شود تحلیل تکنیکال از اعتبار و دقت بالاتری برخوردار است.
- در صورت مشاهده واگرایی هنگام شکست خطوط حمایت و مقاومت، احتمال نامعتبر بودن شکست و پس گرفتن سطوح شکست شده وجود دارد.
- از آنجایی که RD مربوط به تغییر روند و HD مربوط به اصلاح روند است هنگام شکست خط روند باید منتظر RD باشیم همچنین هنگام پولبک و در سطوح فیبوناچی ریتریسمنت نیز انتظار وقوع HD را خواهیم داشت.
- اگر تایید واگرایی توسط چند اسیلاتور مختلف انجام شود اعتبار و قدرت آن بیشتر است.
- اگر برخی اسیلاتورها واگرایی را تایید کردند اما برخی دیگر آنرا تایید نکردند نشان از قدرت کمتر آن است. در این موارد برای تایید واگرایی از اندیکاتور MACD استفاده کنید.
- اعتبار واگراییها در مناطق اشباع و یا سطوح کلیدی اندیکاتورها بیشتر است. برای مثال اگر در محدود بالای 70 در اسیلاتور RSI، واگرایی منفی شناسایی شود احتمال ریزش قیمت ها بیشتر است.
- اگر واگرایی با الگوهای کندل استیک بازگشتی مثل کندل دوجی، چکش، Hanging Man و… همراه شود اعتبار آن بیشتر است.
- هر چه شیب خطوط تندتر باشد واگرایی از قدرت بالاتری برخوردار است و احتمال چرخش قیمت بیشتر خواهد بود.
- سعی کنید مهربانی و لبخند عادت شما شود و به یکدیگر عشق بورزید!
چند مثال عملی
در ادامه به بررسی چندین مثال عملی در بورس تهران، فارکس و رمزارزها میپردازیم. اولین نمودار مربوط به شاخص کل بورس تهران است. مطابق شکل زیر وقتی شاخص از حوالی 2 میلیون تا 1.200.000 سقوط کرد دوباره گارد صعودی گرفت! و تا عدد 1.600.000 رشد کرد! اما همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید با مشاهده “واگرایی مخفی منفی” در نمودار شاخص و اندیکاتورهای RSI و MACD، مشخص شد که این صعود صرفا یک “موج اصلاحی” بوده و احتمالا باید منتظر کاهش دوباره شاخص و ادامه روند نزولی قبلی باشیم.
نمودار دوم مربوط به شاخص کل هموزن بورس تهران است که در پایان روند صعودی شاخص، واگرایی روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت معمولی منفی تشکیل شده و سیگنال شروع روند نزولی را صادر کرده است.
قیمت بیتکوین در اواخر سال 2021 تا 70 هزار دلار رشد داشت همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید در این سقف تاریخی بیتکوین، واگرایی منفی رخ داده است (هم در اندیکاتور RSI و هم MACD) بنابراین میتوان انتظار پایان روند صعودی و شروع کاهش قیمت Bitcoin را داشت. پس از تایید واگرایی منفی، روند نزولی Bitcoin شروع شد و تا حوالی 48 هزار سقوط کرد!
در نمودار زیر واکنش قیمتها به واگراییها بسیار جالب است! قبل از مطالعه توضیحات مربوطه، خودتان نمودار زیر را تحلیل و تفسیر کنید!
اندیکاتور واگرایی
اندیکاتور All In One Divergence یا همان AIO Divergence برای متاتریدر نسخه 4 موجود است و محبوبیت بالایی نیز بین تریدرها دارد. اگر از پلتفرم مفید تریدر برای تحلیل تکنیکال سهام شرکتهای بورس تهران استفاده میکنید میتوانید با دانلود اندیکاتور واگرایی AIO از لینک زیر و نصب آن در مفید تریدر، از امکانات متعدد آن استفاده کنید. مزیت اندیکاتور AIO این است که 29 اسیلاتور معروف مثل RSI, MACD را پوشش میدهد. همچنین خطوط حمایت و مقاومت را نیز برای شما ترسیم میکند.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
پرسش و پاسخ در حوزه بازارهای مالی
پاسخ پرسش های خود را با بهترین کیفیت در پرسمان دریافت کنید.
جستجو
دسته بندی پرسش ها
برچسب های پر استفاده
پاسخگوی پرسش های تخصصی شما هستیم.
- آخرین پرسش ها
- پرسش های برگزیده
- پرسش های من
- نمایش بر اساس:
- آخرین پرسشها
- برترین امتیازها
- بیشترین پاسخها
- بیشترین نظرات
پیوت ماژور
با سلام و احترام. طبق فرمایش جناب آزادی در کتاب دوئل با روند. دو روش برای تشخیص ماژورها پیشنهاد شده است : 1. استفاده از تغییر فاز اندیکاتور مکدی + اصلاح قیمتی بزرگتر مساوی 38.2% 2. استفاده از تغییر فاز اندیکاتور مکدی + اصلاح زمانی بزرگتر مساوی 38.
پیوت های ماژور
سلام. آیا پیوتی ماژور است که شرط تغییر فاز مکدی و اصلاح قیمتی بیش از 38/2 را با هم داشته باشد یا اینکه تنها داشتن یکی از این دوشرط کافی است؟ سپاس.
قیمت در محدوده میانی دو تراز فیبوناچی
با سلام و احترام. جسارتا نظرتان در خصوص مطلب زیر چیست؟ درصورتی که میان اصلاح در یک زون قیمتی مثل محدوده میانی 50% تا 61.8% برگشت داشته باشد، تارگت قیمتی روی فیبو Ext. محدوده ای خواهد مابین 200% و 161.8%، درواقع با اندکی دقت می بینیم که قیمت به 50.
تعیین پیوت ماژور
با سلام و احترام. به منظور یافتن پیوت های ماژوری مشکوک در چارت قیمت در صورتی که از اندیکاتور MACD استفاده کنیم و تغییر فاز MACD داشته باشیم ولی از نظر قیمتی، کمتر از 38.2% اصلاح داشته باشیم و از نظر زمانی نیز میزان اصلاح کمتر از 38.2% از زمان حرکت.
پیوت پیونت سالانه
باسلام و احترام. در کتاب استراتژیست جناب آزادی در فصل 11، صفحه 146، به پیوت سالانه اشاره شده است ولی به نحوه به دست آوردن آن پیوت در چارت های بورس تهران اشاره نشده است. بنده از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کردم ولی متاسفانه در خصوص چارت بورس به نتی.
پیدا کردن کف
سلام خسته نباشید. در تصویر ضمیمه شده سه نقطه مشخص شده کدام یک باید به عنوان نقطه ی انتهایی کف در نظر گرفته شود و در شرایط مشابه چگونه باید عمل کرد؟
برای مشاهده پرسش های خود ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید
نکات مهم
لطفا در طرح پرسش به موارد زیر دقت کنید چون پرسش های با کیفیت پاسخ های با کیفیتی را نیز به دنبال خواهند داشت:
1. قبل از طرح پرسش ابتدا در پرسمان جستجو کنید که پرسش شما مطرح نشده باشد.
2. دقت کنید پرسمان فضایی برای پرسش های حرفه ای و تخصصی است، لذا پرسش هایی که مربوط به پشتیبانی باشد در پرسمان پاسخ داده نمیشوند.
3. سعی کنید پرسش خود را مبسوط و همراه با جزئیات مطرح کنید.
4. حداقل از 3 برچسب استفاده کنید. (سه کلمه کلیدی در متن پرسش) و بعد از تایپ هر کلمه دکمه Enter را فشار دهید.
5. حداکثر از دو تصویر میتوانید در پرسش های خود استفاده کنید.
6. فضای پرسش و پاسخ بصورت گفتگو نیست و مبتنی بر یک پرسش یک پاسخ است.
7. اگر دسته پرسش مورد نظر شما در پرسمان یافت نشد با پشتیبانی تماس بگیرید.
آیدی تلگرام پشتیبانی پرسمان: [email protected]
اندیکاتور مکدی (MACD) چیست و چگونه از آن سیگنال بگیریم؟
امروزه تقریبا هر تریدری برای انجام معاملات خود از تحلیل تکنیکال استفاده میکند. اندیکاتورها و اسیلاتورها، ابزارهایی هستند که برای این سبک تحلیل به کار میروند. در میان شاخصهای موجود MACD یک Indicator پرکاربرد است که روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت به معامله گران کمک میکنند جهت و قدرت روند را پیدا کنند. این اندیکاتور مبتنی بر میانگین متحرک است و با نام واگرایی و همگرایی میانگین متحرک شناخته میشود. در این مطلب از امیر تریدر قصد داریم به معرفی اندیکاتور مکدی بپردازیم و روش سیگنالگیری از آن را بیان کنیم تا انتها با ما همراه باشید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
- اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟
- فرمول محاسباتی MACD
- توصیههایی برای استفاده از مکدی
- مقایسه اندیکاتور مکدی (MACD) و ار اس ای (RSI)
- تنظیمات اندیکاتور MACD
- تحلیل به کمک مکدی
اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟
MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence و به معنای واگرایی همگرایی میانگین متحرک است. این اندیکاتور در سال 1979 توسط جرالد آپل (Gerald Appel) توسعه یافت و از آن زمان تا الان به عنوان یکی از محبوبترین ابزارها بین تریدرهای تازه کار و حرفهای شناخته میشود. همان طور که از نام این اندیکاتور مشخص است از نسبتهای بین چند میانگین روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت متحرک به دست میآید. این شاخص از مقادیر میانگین متحرک نمایی استفاده می کند و بازه های زمانی مختلف را پوشش می دهد.
12 و 26 تنظیمات پیش فرض مکدی هستند. با استفاده از خطوط این اندیکاتور میتوان جهت روند را تشخیص داد علاوه بر این میتوان از آن برای سیگنال گیری نیز استفاده نمود.
دقت داشته باشید که Indicator ها را نمیتوان مبنایی برای خرید و فروش قرار داد بلکه این شاخص ها ابزاری برای گرفتن تائیدیه هستند. زیرا به راحتی خطا میدهند. Indicator ها و اسیلاتورها انواع گوناگونی دارند که برای شناخت آنها میتوانید به مطلب بهترین اندیکاتورهای فارکس مراجعه نمایید.
فرمول محاسباتی MACD
این اندیکاتور در نمایش نموداری از 3 جز اصلی تشکیل شده است. خط مکدی، سیگنال و هیستوگرام
خط مکدی (MACD): با کم کردن میانگین متحرک نمایی (EMA ) 26 دورهای از 12 محاسبه می شود.
MACD=12-Period EMA − 26-Period EMA
خط سیگنال (Signal): رابطه مستقیمی با مکدی دارد و از میانگین متحرک نمایی 9 روزه آن به دست میآید.
هیستوگرام (Histogram): از کم کردن خط مکدی و خط سیگنال به دست میآید.
البته چند سالی است که ظاهر نمودار مکدی تغییر کرده است، بنابراین شاهد دو نوع نمودار کلاسیک و مدرن هستیم. نمودارهای کلاسیک شامل هر 3 جز هستند اما در نمودارهای مدرن خط مکدی به صورت هیستوگرام ارائه شده است. در عملکرد این دو چارت هیچ تفاوتی وجود ندارد و این دو مورد فقط از نظر ظاهری به هم متفاوت هستند. اگر از تریدینگ ویو و متا تریدر استفاده کرده باشید تفاوت این دو را مشاهده میکنید. در تریدینگ ویو مکدی به صورت کلاسیک و در متاتریدر به صورت مدرن ارائه میشوید. در صورتی که با شکل ظاهری این اندیکاتور در متاتریدر مشکل دارید میتوانید مکدی کلاسیک را بر روی نمودار خود اعمال کنید. از طریق لینک زیر میتوانید اندیکاتور کلاسیک را برای متاتریدر دانلود کنید.
برای اعمال این Indicator ابتدا وارد متاتریدر شوید. سپس از مسیر File بر روی Open Date Folder کلیک کنید و فایل دانلود شده را در قسمت Indicator پوشه MQL بارگذاری کنید سپس Metatrader را ببندید و مجدد باز کنید.
توصیههایی برای استفاده از مکدی
معمولا سوالی که اکثرا پرسیده میشود این است که بهتر است از چه اندیکاتوری در کنار مکدی استفاده کنیم. به طور کلی همان طور که در بالا اشاره شد باز کردن پوزیشن بر اساس اندیکاتور درست نیست. بلکه این ابزارها فقط برای گرفتن تائیدیه مورد استفاده قرار میگیرند. علاوه بر این توصیه میشود که از چند Indicator به طور هم زمان استفاده نکنید زیرا باعث میشود بیشتر گیج شوید. اما اگر خواستید استفاده کنید میتوانید از اندیکاتور ار اس ای استفاده کنید.
مقایسه اندیکاتور مکدی (MACD) و ار اس ای (RSI)
اندیکاتور Rsi نشان میدهد که آیا قیمت در سطوح قبلی به مناطق اشباع خرید و فروش رسیده است یا خیر. این شاخص یک نوسان ساز است و بازه زمانی 14 روزه را در نظر میگیرد و دارای مقیاس 0 تا 100 است.
مکدی رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را اندازه گیری میکند. در حالی که که ار اس ای تغییرات قیمت را در بالا و پایینهای اخیر قیمت اندازه گیری میکند. این دو شاخص معمولا در کنار هم به منظور دادن دید بهتر به تریدرها استفاده میشوند. هر دو این اندیکاتورها حرکت بازار را در نظر میگیرند اما به دلیل این که موارد مختلف را در نظر میگیرند گاهی سیگنالهای مخالفی میدهند. مثلا ممکن است RSI در یک بازه زمانی بالای 70 باشد که به معنای ناحیه اشباع خرید باشد در حالی که ممکن است مکدی نشان دهنده ادامه دهنده روند باشد. علاوه بر این میتوان از هر یک از این نشانگرها تغییرات روند را از طریق واگرایی تشخیص داد.
تنظیمات اندیکاتور MACD
پیش فرض این شاخص بر روی دورههای 9، 12 و 26 است. این اعداد با توجه به سبک معاملاتی تریدر میتواند تغییر کند، برای این کار میتوانید از قسمت تنظیمات این اعداد را تغییر دهید. در صورتی که به دنبال کاهش حساسیت این نشانگر هستید باید اعداد بزرگ تری انتخاب کنید. مثلا اعداد 5،35،5 برای تایم فریمهای بلند مدت تر مانند هفتگی یا ماهانه مناسب هستند. در این حالت شاخص همچنان نوسان دارد اما تعداد قله ها و درهها کمتر میشود. اگر به دنبال افزایش حساسیت هستید باید دورههای کوتاه تری را در نظر بگیرید.
تحلیل به کمک مکدی
شناسایی روند به کمک مکدی
برای اندیکاتور مکدی دو فاز منفی و مثبت میتوانیم در نظر بگیریم. در فاز منفی خط مکدی پایین تر از خط سیگنال قرار گرفته و میلههای هیستوگرام زیر خط صفر قرار دارد. در چنین شرایطی روند نزولی خواهد بود. زمانی که خط مکدی بالاتر از خط سیگنال قرار داشته باشد و Histogram بالای خط صفر باشد، در فاز مثبت هستیم و بازار صعودی است. به طور کلی هر چه ارتفاع میلههای هیستوگرام بلندتر باشد شاهد روند قویتری هستیم.
تشخیص تغییر روند به کمک مکدی
زمانی که روند صعودی و نزولی قصد تغییر داشته باشند، نشانههایی را در مکدی مشاهده میکنیم که عبارتند از:
- ارتفاع میلههای هیستوگرام کاهش مییابد.
- شاهد تقاطع خط سیگنال و مکدی هستیم.
دریافت سیگنال فروش از مکدی
زمانی که خط مکدی بالای صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال را رو به پایین قطع کند، به معنای اصلاح موقت روند صعودی یا تغییر روند خواهد بود. همچنین وقتی هیستوگرام بالای صفر باشد روش استفاده از MACD در اصلاح قیمت و خط Signal از میلهها خارج شود نیز سیگنال خروج خواهد بود.
دریافت سیگنال خرید از مکدی
هنگامی که خط مکدی در پایین خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال را رو به بالا قطع کند نشان دهنده آغاز یک حرکت صعودی است که ممکن است یک فاز اصلاحی رو به بالا باشد. علاوه بر این زمانی که هیستوگرام زیر صفر باشد و خط سیگنال وارد آن شود نیز سیگنال خرید خواهد بود.
واگرایی در اندیکاتور مکدی
واگرایی در بازارهای مالی به وضعیتی گفته میشود که قیمت و سایر ابزارها مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها در خلاف جهت یکدیگر عمل کنند و میتوان آن را به عنوان نشانهای در نظر گرفت که به معنای تضعیف روند فعلی و تغییر روند در آینده است. یکی از کاربردهای اصلی اندیکاتور مکدی به کارگیری آن برای شناسایی واگرایی ها است. واگراییها به دو دسته کلی تقسیم میشوند که عبارتند از:
- واگرایی مخفی (Hidden Divergence)
- واگرایی معمولی (Regular Divergence)
واگرایی معمولی (Regular Divergence)
واگرایی معمولی در اندیکاتور مکدی شامل واگرایی مثبت و منفی است که اصطلاحا با RD شناخته میشود. در واگرایی معمولی منفی قیمت موفق میشود سقف جدید بزند اما اندیکاتور موفق نمیشود. در چنین حالتی باید انتظار افت و ریزش قیمت را داشت. واگرایی معمولی مثبت وضعیتی است که که قیمت کف پایین تری میزند اما Indicator کف بالاتری نسبت به کف قبلی میزند. با مشاهده این نوع Divergence انتظار رشد قیمت را خواهیم داشت.
واگرایی مخفی (Hidden Divergence)
این نوع واگرایی با HD شناخته میشود و به دو دسته مثبت و منفی تقسیم میشود. در واگرایی مخفی منفی قیمت سقف پایینتری نسبت به سقف قبلی خود میزند اما اندیکاتور سقفی بالاتر ثبت میکند. در چنین حالتی انتظار ریزش قیمت را خواهیم داشت. زمانی که قیمت کف بالاتری ثبت کند اما اندیکاتور موفق به این کار نشود شاهد واگرایی مخفی مثبت خواهیم بود. در چنین حالتی میتوان انتظار داشت قیمت افزایش یابد.
دیدگاه شما