ریسک در معامله چیست؟ | تریدرها با چه خطراتی مواجهند؟
مجله افیکسکار: ریسک وضعیتی است که ( چیزی یا کسی که برای شما باارزش است) در معرض خطر قرار می گیرد. در معاملات تجاری، مدیریت ریسک در معامله به معنای استفاده از فرآیندها و ابزارهایی برای کنترل، به حداقل رساندن و محافظت از سرمایه، در برابر خطرات زیاد بازارهای مالی است.
تعریف پارامترهای ریسک، اولین قدم در مدیریت ریسک است. ابزار اصلی در مدیریت ریسک، ارزیابی سایز معامله، تعیین حد ضرر و تنوع و تعدد معاملات است.
از دلایل اصلی که معامله گران سرمایه شان را از دست می دهند، به خاطر ضررهای بزرگ در یک معامله است.
اولین قدم در کاهش خطر این است که همیشه حد ضررها را کم نگه دارید.
ریسک ها انواع زیادی دارند که به روش های مختلف، باعث ضرر معامله گر در بازار می شوند.
ریسک معاملاتی (Trade risk)
ریسک اساسی برای یک معامله گر این است که یک معامله ای به تنهایی می تواند شخص را به بازنده تبدیل کند. با این حال معامله گر می تواند با تعیین سایز معاملاتی مناسب و تعیین حد ضرر و زیان، حداکثر میزان ضرر خود در معاملات را مشخص کند.
ریسک فضای کلی بازار( General market environment risk)
عامل خطر دیگر برای معامله گران، فضای کلی بازار است. شما ممکن است سهام بزرگی از یک شرکت کاملاً قوی را انتخاب کنید اما اگر روند کلی بازار سهام نزولی باشد، این احتمال وجود دارد که سهام شما نیز فارغ از محاسن اساسی شرکت، کاهش یابد. بازار روند نزولی مانند طوفان شدیدی است که در نهایت همه کشتی ها را غرق می کند هرچقدر هم که قوی باشند.
ریسک نوسان (Volatility risk)
معامله گر ممکن است تحت تأثیر نوسان در بازار از فروش سریع سهام خود منصرف شود.
ریسک شبانه (Overnight risk)
ریسک شبانه زمانی اتفاق می افتد که معامله گر در طول شب، موقعیت معاملاتی خود را حفظ کند.
وقتی بعد از بسته شدن بازار اتفاق غیرمنتظره ای مانند خبر، اعلان درآمد یا انتشار گزارشی رخ دهد، ممکن است صبح روز بعد هنگام بازگشایی، معاملات با شکافی در قیمت بازگشایی شوند. در این حالت معامله گر، فرصتی برای فروش و متوقف کردن ضرر و زیان معامله اش ندارد زیرا بازارش بسته است. ریسک شبانه برای همه معامله گران اعمال می شود به جز معامله گران روز که تمام موقعیت ها را در پایان روز می بندند یا معامله گرانی که بازارهای آنها در بیشتر روزها مانند فارکس و رمزارزها که 24 ساعته باز است.
ریسک نقدینگی (Liquidity risk)
ریسک نقدینگی، زمانی اتفاق می افتد که خریدار یا فروشنده زیادی در بازار شما وجود ندارد، بنابراین معامله گر روی کارمز پیشنهاد خرید و درخواست فروش (bid/ask spread)، ضرر می کند.
قیمت پیشنهاد (Bid)، همان قیمتی است که کارگزار مایل به خرید دارایی از شماست و درخواست (Ask) همان قیمتی است که کارگزار مایل به فروش دارایی به شماست. در معاملات سهام و آپشنی که حجم بسیار کمی دارند، یک معامله گر ممکن است بین 5 تا 10 درصد را تنها در فرآیند خرید و فروش از دست بدهد، حتی اگر قیمت سهام یا آپشن بدون نوسان باشد.
اگر یک سهام با قیمت پیشنهاد خرید 9.50 دلار و قیمت درخواست فروش 10.00 دلار در بروکر اعلام شود، و معامله گر در قیمت درخواست بخرد و ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ با قیمت پیشنهاد بفروشد، در فرایند ورود و خروج به معامله 5٪ ضرر می کند.
معامله در بازارهایی که کارمز کم در پیشنهادهای خرید و فروش دارند دارای اهمیت است. کمتر از 10 سنت خوب است اما یک یا دو سنت عالی است.
ریسک مارجین (Margin risk)
ریسک مارجین زمانی است که معامله گر از سهام به عنوان وثیقه استفاده می کند و از کارگزار خود برای خرید سهام اضافی پول قرض می گیرد. اکثر کارگزاران، پس از ایجاد حساب مارجین، به معامله گر اجازه می دهد سهام اضافی خریداری کند و اندازه قدرت خرید حساب خود را دو برابر کند.
با وجود مارجین، معامله گر می تواند از یک حساب 10،000 دلاری برای خرید سهام 20،000 دلاری استفاده کند.
البته اکثر سهام های کم ارزش دارای مارجین نیستند. نکته حائز اهمیت در مورد مارجین این است که یک معامله گر می تواند در صورت داشتن تشخیص معامله درست، دو برابر سود کسب کند، اما ریسک این را دارد که درصورت اشتباه دو برابر ضرر کند.
ریسک درآمد (Earnings risk)
ریسک درآمد هنگام معامله و نگهداری سهام در زمان اعلان درآمد شرکت اتفاق می افتد. این معامله گر را در معرض خطر شکاف و حرکت شدید قیمتی پس از اعلام در آمد قرار می دهد.
اگر حرکت قیمت بعد از اعلان درآمد، خیلی سریع باشد ممکن است به حد ضرر رسیده و معامله با ضرر متوقف شود.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زمانی رخ می دهد که کارگزار شما در فارکس یا سهام در ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ کشور دیگر قرار دارد یا شرکت سهام شما اکثریت معاملات خود را در کشور دیگری انجام می دهد.
در این حالت ممکن است که ناگهان تغییر قدرت سیاسی باعث از دست رفتن سرمایه و دارایی شود.
به طور مثال کمونیست ها در سال 1960، تمام املاک خصوصی سرمایه داران در کوبا را به تصرف دولت درآوردند. همچنین شرکت های نفتی در جریان انقلاب کمونیستی، دارایی های خود را در ونزوئلا از دست دادند.
تباهی زمان
این ریسک زمانی رخ می دهد که معامله گر قراردادهای آپشن طولانی مدت را خریداری می کند. یکی از بخش های اصلی معاملات آپشن، ارزش زمان تتا در آن است که به ازای هر روز مقداری از این ارزش را از دست می دهد. در زمان انقضای قرارداد آپشن، تنها ارزش ذاتی آن مهم است که بر اساس قیمت معامله چه مقدار سود داشته است.
معامله گر آپشن باید تشخیص دهد که هم در مورد حرکت قیمت و هم بازه زمانی، درست عمل کند. معامله گر آپشن، برای کنترل سهام معامله می کند بنابراین باید بیشتر از هزینه آپشن
خطا در سایز معاملاتی
ریسک خطا زمانی رخ می دهد که معامله گر در سایز معاملاتی دچار خطا شود. یا اینکه به اشتباه به جای خرید وارد معامله فروش شود و یا اینکه دارایی اشتباهی را انتخاب کند. در این حالت بررسی مجدد معاملات قبل از نهایی شدن و اجرای بازار بسیار مهم است.
تکنولوژی
ریسک تکنولوژی یکی از آزاردهنده ترین نوع ریسک در معاملات است. معامله در شرایطی که از هر نظر بی نقص باشد کار ساده ای نیست. ممکن است در زمان معامله اتصال اینترنت شما قطع شود. یا مشکلی با پلتفرم معاملاتی کارگزار خود داشته باشید. در این حالت خوب است که برنامه پشتیبانی مانند شماره تلفن کارگزاریتان در گوشی خود داشته باشید تا در صورت لزوم از معامله خارج شوید. یا اینکه برنامه جایگزین داشته باشید که ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ در صورت قطع اینترنت بتوانید با استفاده از تلفن هوشمند خود از معامله خارج شوید.
در حین معامله، هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد، برای همه چیز آماده باشید.
یکی از ارکان اصلی که موفقیت معامله گران را تعیین خواهد کرد این است که چقدر در مدیریت ریسک مهارت دارند.
ریسک در معامله چیست؟ | تریدرها با چه خطراتی مواجهند؟
مجله افیکسکار: ریسک وضعیتی است که ( چیزی یا کسی که برای شما باارزش است) در معرض خطر قرار می گیرد. در معاملات تجاری، مدیریت ریسک در معامله به معنای استفاده از فرآیندها و ابزارهایی برای کنترل، به حداقل رساندن و محافظت از سرمایه، در برابر خطرات زیاد بازارهای مالی است.
تعریف پارامترهای ریسک، اولین قدم در مدیریت ریسک است. ابزار اصلی در مدیریت ریسک، ارزیابی سایز معامله، تعیین حد ضرر و تنوع و تعدد معاملات است.
از دلایل اصلی که معامله گران سرمایه شان را از دست می دهند، به خاطر ضررهای بزرگ در یک معامله است.
اولین قدم در کاهش خطر این است که همیشه حد ضررها را کم نگه دارید.
ریسک ها انواع زیادی دارند که به روش های مختلف، ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ باعث ضرر معامله گر در بازار می شوند.
ریسک معاملاتی (Trade risk)
ریسک اساسی برای یک معامله گر این است که یک معامله ای به تنهایی می تواند شخص را به بازنده تبدیل کند. با این حال معامله گر می تواند با تعیین سایز معاملاتی مناسب و تعیین حد ضرر و زیان، حداکثر میزان ضرر خود در معاملات را مشخص کند.
ریسک فضای کلی بازار( General market environment risk)
عامل خطر دیگر برای معامله گران، فضای کلی بازار است. شما ممکن است سهام بزرگی از یک شرکت کاملاً قوی را انتخاب کنید اما اگر روند کلی بازار سهام نزولی باشد، این احتمال وجود دارد که سهام شما نیز فارغ از محاسن اساسی شرکت، کاهش یابد. بازار روند نزولی مانند طوفان شدیدی است که در نهایت همه کشتی ها را غرق می کند هرچقدر هم که قوی باشند.
ریسک نوسان (Volatility risk)
معامله گر ممکن است تحت تأثیر نوسان در بازار از فروش سریع سهام خود منصرف شود.
ریسک شبانه (Overnight risk)
ریسک شبانه زمانی اتفاق می افتد که معامله گر در طول شب، موقعیت معاملاتی خود را حفظ کند.
وقتی بعد از بسته شدن بازار اتفاق غیرمنتظره ای مانند خبر، اعلان درآمد یا انتشار گزارشی رخ دهد، ممکن است صبح روز بعد هنگام بازگشایی، معاملات با شکافی در قیمت بازگشایی شوند. در این حالت معامله گر، فرصتی برای فروش و متوقف کردن ضرر و زیان معامله اش ندارد زیرا بازارش بسته است. ریسک شبانه برای همه معامله گران اعمال می شود به جز معامله گران روز که تمام موقعیت ها را در پایان روز می بندند یا معامله گرانی که بازارهای آنها در بیشتر روزها مانند فارکس و رمزارزها که 24 ساعته باز است.
ریسک نقدینگی (Liquidity risk)
ریسک نقدینگی، زمانی اتفاق می افتد که خریدار یا فروشنده زیادی در بازار شما وجود ندارد، بنابراین معامله گر روی کارمز پیشنهاد خرید و درخواست فروش (bid/ask spread)، ضرر می کند.
قیمت پیشنهاد (Bid)، همان قیمتی است که کارگزار مایل به خرید دارایی از شماست و درخواست (Ask) همان قیمتی است که کارگزار مایل به فروش دارایی به شماست. در معاملات سهام و آپشنی که حجم بسیار کمی دارند، یک معامله گر ممکن است بین 5 تا 10 درصد را تنها در فرآیند خرید و فروش از دست بدهد، حتی اگر قیمت سهام یا آپشن بدون نوسان باشد.
اگر یک سهام با قیمت پیشنهاد خرید 9.50 دلار و قیمت درخواست فروش 10.00 دلار در بروکر اعلام شود، و معامله گر در قیمت درخواست بخرد و با قیمت پیشنهاد بفروشد، در فرایند ورود و خروج به معامله 5٪ ضرر می کند.
معامله در بازارهایی که کارمز کم در پیشنهادهای خرید و فروش دارند دارای اهمیت است. کمتر از 10 سنت خوب است اما یک یا دو سنت عالی است.
ریسک مارجین (Margin risk)
ریسک مارجین زمانی است که معامله گر از سهام به عنوان وثیقه استفاده می کند و از کارگزار خود برای خرید سهام اضافی پول قرض می گیرد. اکثر کارگزاران، پس از ایجاد حساب مارجین، به معامله گر اجازه می دهد سهام اضافی خریداری کند و اندازه قدرت خرید حساب خود را دو برابر کند.
با وجود مارجین، معامله گر می تواند از یک حساب 10،000 دلاری برای خرید سهام 20،000 دلاری استفاده کند.
البته اکثر سهام های کم ارزش دارای مارجین نیستند. نکته حائز اهمیت در مورد مارجین این است که یک معامله گر می تواند در صورت داشتن تشخیص معامله درست، دو برابر سود کسب کند، اما ریسک این را دارد که درصورت اشتباه دو برابر ضرر کند.
ریسک درآمد (Earnings risk)
ریسک درآمد هنگام معامله و نگهداری سهام در زمان اعلان درآمد شرکت اتفاق می افتد. این معامله گر را در معرض خطر شکاف و حرکت شدید قیمتی پس از اعلام در آمد قرار می دهد.
اگر حرکت قیمت بعد از اعلان درآمد، خیلی سریع باشد ممکن است به حد ضرر رسیده و معامله با ضرر متوقف شود.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زمانی رخ می دهد که کارگزار شما در فارکس یا سهام در کشور دیگر قرار دارد یا شرکت سهام شما اکثریت معاملات خود را در کشور دیگری انجام می دهد.
در این حالت ممکن است که ناگهان تغییر قدرت سیاسی باعث از دست رفتن سرمایه و دارایی شود.
به طور مثال کمونیست ها در سال 1960، تمام املاک خصوصی سرمایه داران در کوبا را به تصرف دولت درآوردند. همچنین شرکت های نفتی در جریان انقلاب کمونیستی، دارایی های خود را در ونزوئلا از دست دادند.
تباهی زمان
این ریسک زمانی رخ می دهد که معامله گر قراردادهای آپشن طولانی مدت را خریداری می کند. یکی از بخش های اصلی معاملات آپشن، ارزش زمان تتا در آن است که به ازای هر روز مقداری از این ارزش را از دست می دهد. در زمان انقضای قرارداد آپشن، تنها ارزش ذاتی آن مهم است که بر اساس قیمت معامله چه مقدار سود داشته است.
معامله گر آپشن باید تشخیص دهد که هم در مورد حرکت قیمت و هم بازه زمانی، درست عمل کند. معامله گر آپشن، برای کنترل سهام معامله می کند بنابراین باید بیشتر از هزینه آپشن
خطا در سایز معاملاتی
ریسک خطا زمانی رخ می دهد که معامله گر در سایز معاملاتی دچار خطا شود. یا اینکه به اشتباه به جای خرید وارد معامله فروش شود و یا اینکه دارایی اشتباهی را انتخاب کند. در این حالت بررسی مجدد معاملات قبل از نهایی شدن و اجرای بازار بسیار مهم است.
تکنولوژی
ریسک تکنولوژی یکی از آزاردهنده ترین نوع ریسک در معاملات است. معامله در شرایطی که از هر نظر بی نقص باشد کار ساده ای نیست. ممکن است در زمان معامله اتصال اینترنت شما قطع شود. یا مشکلی با پلتفرم معاملاتی کارگزار خود داشته باشید. در این حالت خوب است که برنامه پشتیبانی مانند شماره تلفن کارگزاریتان در گوشی خود داشته باشید تا در صورت لزوم از معامله خارج شوید. یا اینکه برنامه جایگزین داشته باشید که در صورت قطع اینترنت بتوانید با استفاده از تلفن هوشمند خود از معامله خارج شوید.
در حین معامله، هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد، برای همه چیز آماده باشید.
یکی از ارکان اصلی که موفقیت معامله گران را تعیین خواهد کرد این است که چقدر در مدیریت ریسک مهارت دارند.
مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس
حتی با وجود رشد چشمگیر بازار سرمایه ایران طی چند سال اخیر و کسب سودهای کوچک و بزرگ توسط صاحبان سرمایه، نباید روزهای سخت بازار بورس را فراموش کرد. ذات بازارهای مالی افت و خیز است و افراد باید در جایگاه خود بتوانند با مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس، بهترین نتیجه را از این بازار بزرگ کسب کنند.
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران باشد. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، تفکر منطقی با برنامهریزی دقیق معاملاتی برای فرد الزامی است. در ادامه قصد داریم تا ابتدا مدیریت سرمایه را بررسی کنیم و به خصوص در این زمینه با مدیریت ریسک آشنا شویم. معاملهگری که از آرامش روحی بیشتری در زمان معاملات برخوردار بوده و تمام ریسکهای ممکن را شناسایی و ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ با در نظر گرفتن آنها اقدام به سرمایهگذاری کرده، قطعا موفقیت را بهتر از دیگر معاملهگران لمس میکند.
مدیریت سرمایه چیست؟
دانش و مهارت سرمایهگذاری در بازار مالی با متحمل شدن ریسک حداقلی و نتیجه کسب بازدهی حداکثری را مدیریت سرمایه مینامند. در بحث مدیریت سرمایه کنترل ریسک و حفظ دارایی از اصلیترین قوانین است. برای درک وابستگی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک جالب است بدانید که حتی برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک مینامند. به عبارتی برای مدیریت سرمایه و به دست آوردن بازدهی مورد انتظار باید مقدار ریسک مشخصی را بپذیرید. اما دقت داشته باشید که باید سطح ریسکپذیری خود را از قبل از ورود به معاملات تعیین کنید. این کار به منظور جلوگیری از ضررهای سنگین مالی انجام میشود. با مشخص بودن بازده مورد انتظار و سطح ریسکپذیری و ایجاد تعادل در این مفاهیم، باید در نهایت برای کسب سود، امکان تحمل ضرری معقول نیز پیش روی شما باشد.
قوانین مدیریت سرمایه در فرآیند معاملات، میتواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر زیادی داشته باشد. با ترکیب استراتژی معاملاتی درست و مدیریت سرمایه به مرور زمان شاهد رشد سرمایه خود خواهید بود. جزئیات نقشه راه مدیریت سرمایه وابسته به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی و روحیات شخصی او است. با تعیین این معیارها سرمایهگذار در برابر درجه ریسکپذیری خود در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر قرار خواهد گرفت تا از قواعد مدیریت ریسکی متناسب با شخصیت سرمایهگذاری خود استفاده کند.
امروزه برای مدیریت سرمایه و ریسک روشهای مختلفی وجود دارد. این روشها فرمول مشخصی ندارند؛ اما برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه وجود دارند.
مدیریت ریسک چیست؟
مفهوم مدیریت ریسک در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد و نقش آن در معاملات پررنگ است. برای یک معاملهگر بهترین کار این است که ریسک را به خوبی بشناسد و آن را درک کند. از آنجاست که به جای ترسیدن میتواند به کنترل ریسک بپردازد.
همیشه ریسک به معنی خطر نیست. شاید به دلیل این که ریسک از نظر برخی از معاملهگران مساویست با خطر، بسیاری افراد دوست دارند تا جایی که امکان دارد از آن پرهیز کنند. اما موضوع این است که میتوان مدیریت ریسک را به کار گرفت تا خطرات موجود معاملات را حذف کرد. ریسک ذات بازار مالی است؛ اما رمز موفقیت در این است که بدانید چه ریسکهایی را باید در نظر بگیرید و برای آنها برنامهریزی کنید.
در زمینه مدیریت ریسک مسئله اصلی این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک معاملاتی را میپذیرند و یا اصلا ریسک را نمیپذیرند. در مدیریت ریسک تعادل در این مسئله بسیار اهمیت دارد و یکی از رموز اصلی موفقیت در بازار سرمایه محسوب میشود. اجتناب کامل از ریسک به هر قیمتی میتواند فرصتهای خوب معاملاتی را از بین ببرد.
در تعاریف، ریسک در بازار بورس را میتوان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. انواع دیگر ریسک را میتوان زیرمجموعه این دو ریسک محسوب کرد. ریسکها به طور کلی به ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم میشوند.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک از کل سیستم ناشی میشود. وقوع حوادث سیاسی یا اقتصادی میتواند تمام بازار را با ریسک تغییر مواجه کند. ریسک سیستماتیک کل بازار را درگیر میکند و در زمان رخداد آن تفاوتی بین سهام ارزنده بازار با دیگر سهام وجود ندارد. به عنوان مثالی برای ریسک سیستماتیک میتوانیم به شیوع ویروس کرونا در جهان اشاره کنیم. با شیوع کرونا تمام بازارهای مالی جهانی به خصوص در ماههای نخست سال 2020 دچار افت قیمت شدند. ریسک سیستماتیک قابلیت حذف از سرمایهگذاری ندارد. حتی به دلیل این که مدیریت این ریسک از توانایی سرمایهگذار خارج است، آن را ریسک غیر قابل اجتناب نیز مینامند.
ریسک نرخ بهره، ریسک تورم در اقتصاد، ریسک سیاسی کشور، ریسک تجاری یا محدودیت ناشی از قوانین یا تحریم و ریسک نوسانات نرخ ارز از جمله ریسکهایی هستند که در دسته ریسکهای سیستماتیک قرار داده میشوند و اجتناب از آنها ممکن نیست.
ریسک غیر سیستماتیک
دسته دوم از ریسک را ریسک غیر سیستماتیک مینامند. در ریسک غیر سیستماتیک بخشی از بازار تحت تاثیر قرار میگیرد. در حقیقت این بزرگترین تفاوت این دو دسته ریسک است. گاها حتی تنها یک یا چند شرکت با ریسک غیر سیستماتیک تحت تأثیر قرار میگیرند. این ریسک ناشی از مشکلات درونی شرکتها بوده و به موارد داخلی شرکت یا یک صنعت خاص باز میگردد. این نوع ریسک قابل کاهش و یا حتی حذف کلی است. البته برای این کار نیاز به تدبیراندیشی کلان وجود دارد.
برای مثال مشکلات موجود در مدیریت شرکت و یا حتی استفاده نادرست از منابع میتواند هزینهها را افزایش و به تبع سود را کاهش دهد. بنابراین این مدل ریسک مربوط به مشکلات درونی شرکت است و نمیتواند تأثیر منفی روی شرکتهای دیگر ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ یا کل بازار بگذارد. ریسک غیر سیستماتیک را ریسک قابل اجتناب نیز مینامند؛ زیرا توانایی حذف آن وجود دارد.
با توجه به این که کنترل ریسک سیستماتیک از توان ما خارج است، زمانی که صحبت از مدیریت ریسک میشود، مقصود تغییر در ریسک غیر سیستماتیک است. ریسک عملیاتی شرکت، ریسک مربوط به تغییر قوانین مربوط به حوزه فعالیت شرکت، ریسک اعتباری، ریسک خرید مواد اولیه و … نمونهای از انواع ریسکهای غیر سیستماتیک محسوب میشوند.
چطور میتوانیم ریسک را مدیریت کنیم؟
در مدیریت ریسک ما ابتدا باید بتوانیم نوع ریسک را مشخص کنیم. برای مثال باید ریسکهای موجود در شرکت و حتی ریسکهای موجود در بازارهای گوناگون شناسایی شوند. پس از شناخت ریسک باید به دنبال حداقل سازی ریسکهای هر دارایی موجود در سبد دارایی باشیم. حتی پس از شناسایی فرصتها و تهدیدهای موجود، در صورتی که خطر جدی برای سهم شناسایی شد باید تصمیم به فروش آن سهم بگیریم.
برای فعالیت در بازار بورس باید بتوانیم اشتباه کردن را بپذیریم و قبل از اینکه مشکلات توانایی تصمیمگیری را از ما بگیرند، از معامله خارج شویم. در این بین داشتن استراتژی معاملاتی یکی از ضروریترین بخشهای مدیریت ریسک است. معاملهگر موفق باید بداند در چه نقاطی برای خرید و فروش سهم اقدام کند و وارد سهم شود. گاهی به امید درست شدن شرایط و باقی ماندن در یک موقعیت معاملاتی شرایط روز به روز بدتر شده و دارایی از بین خواهد رفت. بنابراین مفاهیمی مانند حد ضرر به وجود آمدهاند که آشنایی با آنها از الزامات معاملهگری در بازار سرمایه است
تعادل در ریسک چگونه ایجاد میشود؟
برای رسیدن به تعادل در سرمایهگذاری ریسک غیر سیستماتیک باید به حداقل ممکن برسد. این کار را میتوان با ایجاد پرتفویی متشکل از سهمهای گوناگون ممکن کرد. پس از بررسی سهمها و شناسایی ریسکهای موجود باید به بررسی بیشتر دارایی خود بپردازیم تا بتوانیم با ایجاد ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ تغییرات بزرگ و کوچک ریسک را برای سرمایهگذاری خود کاهش دهیم. برای این کار میتوانیم از کنار هم قراردادن سهامی که دارای ریسکهای مشابه هستند، در سبد سرمایهگذاری خود پرهیز کنیم. برای مثال اگر سهام شرکتی دارای ریسکی مشخص است، بهتر است شرکت دیگری با همین ریسک در سبد خود نداشته باشیم و برای پوشش ریسک، سهام شرکتی را خریداری کنیم که شکل دیگری از ریسک غیر سیستماتیک را با خود به دوش میکشد.
این حالت تعادلیترین حالت ممکن در بازار سهام است که با تنوع بخشی و تشکیل سبد سرمایهگذاری به وجود میآید.
از طرفی برای کاهش ریسک بهتر است تا از صنایع نیز بهترین سهمها را انتخاب و خریداری کنیم. اگر تمام سرمایه خود را روی یک شرکت سرمایهگذاری ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ کنیم، تمام دارایی خود را در معرض ریسک آن سهم قرار دادهایم. در صورتی که تشکیل سبد سهامی که سهام مختلف را از صنایع مختلف با میزان ریسک مختلف در خود دارد، نقش مؤثری در متعادل ساختن ریسک و حداکثرسازی سود دارد.
البته برای متعادل ساختن ریسک نباید نقش تنوع بخشی سرمایهگذاری در حوزههای مختلف را فراموش کرد. به عبارتی هر بازار مالی با توجه به رکود و رونق موجود میتواند جذاب باشد. در این شرایط میتوان زمانی که بازار مالی خاصی با ریسک زیادی مواجه شده است، در بازار مالی دیگری سرمایهگذاری کرد و از این طریق نیز به تعادل رسید. یک سرمایهگذار موفق باید بتواند در خصوص بازارهای مالی متفاوت بررسیهای لازم را انجام دهد و شرایط آنها را تحلیل کند. این را نیز مد نظر داشته باشید که در صورت تغییرات ناگهانی یک بازار نیاز به تغییر سریع آن نیست. گاهی پس از مدت کوتاهی شرایط به حالت اولیه باز میگردد.
نکاتی که در زمینه مدیریت سرمایه و ریسک باید رعایت کنید
پس از اینکه مفهوم مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را درک کردیم، باید بتوانیم از آن در معاملاتمان استفاده کنیم. اما مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نیاز به رعایت یکسری قواعد مرسوم دارد. در ادامه قصد داریم تا توصیههای رایج در این زمینه را بررسی کنیم:
_ حتما پیش از ورود به موقعیت معاملاتی ریسک و بازدهی که از معامله انتظار دارید را تعیین کنید.
_ تعیین حد ضرر برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. با رشد قیمت سهم باید حد ضرر را به صورت پلهای تغییر دهید تا با شرایط جدید هماهنگ باشد.
_ طبق اصول سرمایهگذاری حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی 3 درصد است.
_ در صورت وجود چندین موقعیت معاملاتی باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم کرد.
زمانی که به بازدهی زیاد معاملات میاندیشید، ریسک سنگین آن را نیز مد نظر داشته باشید. زیرا همانطور که میدانید سود بیشتر مساویست با ریسک بیشتر معاملات.
_ برای معاملات خود حد سود تعیین کنید. هیچ سهمی تا ابد رشد نخواهد کرد. بنابراین گاهی به طمع سود بیشتر ممکن است به ناگاه وارد یک شرایط نزولی شده و سود و سرمایه خود را از دست بدهید.
سخن پایانی
به عنوان یک سرمایهگذار موفق در بازار سرمایه باید دیدگاه کاملی راجع به ریسک داشته باشیم و بتوانیم ریسک سهام مختلف را شناسایی کنیم. از ریسک کردن نترسید و به جای آن مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را فرا بگیرید. ریسک عضوی جدانشدنی از بازارهای مالی است و باید از آن استفاده کرد تا با مدیریت درست شرایط بهترین موقعیتهای معاملاتی را شکار کرد. این نکته را نیز فراموش نکنید که برای سرمایهگذاری موفق باید پیش از ورود به بازار دورههای آموزشی لازم را گذرانده باشید و بتوانید بازار را تحلیل کرده تا بهترین مدیریت سرمایه را برای دارایی خود انجام دهید.
انواع ریسک سرمایه گذاری؛ ۱۱ ریسکی که سرمایه شما را تهدید میکند
ریسک به زبان ساده احتمالی است قابل اندازهگیری از ارزش ازدسترفته یا بهدستنیامده. وقتی صحبت از سرمایه گذاری است ریسک عبارت است از عدم اطمینانی که در مورد بازدهی مورد انتظار یک سرمایهگذاری وجود دارد. پیش از اینکه بتوانید دربارهی سرمایهگذاری تصمیم بگیرید باید با انواع مختلف ریسک سرمایه گذاری آشنا باشید. برای همین در این مقاله میخواهیم به انواع متفاوت ریسک سرمایه گذاری اشاره کنیم.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهی با نرخ ثابت است که بر اثر افزایش نرخ تورم اتفاق میافتد. هر زمان که سرمایهگذاران اوراق بهاداری بخرند که سودی با نرخ ثابت دارد، سرمایهشان را در معرض ریسک نرخ بهره قرار دادهاند. این مسئله برای اوراق قرضه و همچنین سهام ممتاز مصداق دارد.
ریسک تجاری (Business Risk)
ریسک تجاری میزان ریسکی است که با اوراق بهادارِ به خصوصی مرتبط است. این ریسک را با نام ریسک غیرسیستماتیک نیز میشناسند که به ریسک مرتبط با صادرکنندهی به خصوص یک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلی همهی کسبوکارها در یک صنعت دارای نوع یکسانی از ریسک تجاری هستند. اما ریسک تجاری در مورد هر کسبوکار به احتمالِ ورشکستگیِ مالی صادر کنندهی سهم یا ورق قرضهی آن کسبوکار اشاره دارد. یک راه متداول برای اجتناب از ریسک غیرسیستماتیک ایجاد تنوع در سرمایهگذاری است؛ یعنی خرید سهم از صندوقهای سرمایهگذاری مشترکی که اوراق بهادار شرکتهای متنوع بسیاری را در سبد سرمایهگذاریشان دارند.
ریسک اعتباری (Credit Risk)
این ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ ریسک به احتمال عدم توانایی صادرکنندهی اوراق قرضه برای پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/یا بازپرداخت اصل پول اشاره میکند. معمولا هر چه ریسک اعتباری بالاتر باشد نرخ بهرهی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.
ریسک مالیاتپذیری (Taxability Risk)
ریسک مالیاتپذیری به ریسک اوراق قرضهای اشاره دارد که در ابتدا با فرض معاف بودن از مالیات صادر میشوند اما ممکن است پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت بدهند و شامل پرداخت مالیات بشوند. از آنجا که اوراق قرضهی معاف از مالیات نرخ بهرهی پایینتری نسبت به انواع دیگر این اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن ریسک مالیاتپذیری، بازدهی کمتری نسبت به حالت اولیه (معاف بودن از پرداخت مالیات) دریافت خواهند کرد.
ریسک استرداد (Call Risk)
ریسک استرداد مختص اوراق قرضه است و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد معمولا در کنار ریسک سرمایه گذاری مجدد مطرح میشود، که کمی بعد به آن میپردازیم، زیرا دارندهی اوراق قرضه در این مرحله باید بفهمد کدام سرمایهگذاری مقدار برابری سود و ریسک را برای او به همراه خواهد آورد. ریسک استرداد اغلب زمانی محتملتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنین شرایطی شرکتها سعی میکنند با جمعآوری اوراق قرضهی منتشر شدهشان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهرهی پایینتری دارند؛ پول کمتری از دست بدهند. در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایهگذاران معمولا مجبورند ریسک بیشتری را برای بهدست آوردن جریانِ درآمدی یکسان با گذشته متحمل بشوند.
ریسک تورم (Inflationary Risk)
ریسک تورم یا ریسک قدرت خرید به احتمال کاهش ارزش یک دارایی یا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولی یک کشور اشاره دارد. به زبان دیگر ریسک تورم ریسک تورم اقتصادی در آینده است که طی آن قدرت خرید پول جاری که از یک سرمایهگذاری به دست میآید افت پیدا میکند. بهترین راه کاهش این ریسک سرمایه گذاری های سنجشپذیر (appreciable investments) مانند سهام یا اوراق قرضهی قابل تبدیل است که از نوعی مؤلفهی رشد برخوردارند که در طولانیمدت از تورم پیشی میگیرد.
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
ریسک نقدینگی به این احتمال اشاره دارد که یک سرمایهگذار ممکن است در زمان مورد نیاز و به اندازهی کافی نتواند خرید یا فروش انجام بدهد زیرا در فرصتهای سرمایهگذاری برای خرید و فروش محدودیت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالی خوب برای تشریح ریسک نقدینگی هستند. برخلاف اوراق قرضهی دولتی یا سهام بلوچیپ (blue chip) که از شهرت و اطمینان شرکتهای معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ریسک نقدینگی پایین دارند (به سرعت به فروش میروند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظهی مورد نیاز، دشوار است.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک نوعی ریسک است که تمام اوراق بهادار را به شیوهای یکسان تحت تأثیر قرار میدهد. به زبان دیگر این ریسک در اثر عواملی به وجود میآید که نمیتوان آن را با تنوعبخشی به سرمایهگذاری کنترل کرد. این عوامل در حقیقت برآیند متغیرهای اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمایهگذار است مانند: سیاستگذاری دولت، نرخ بیکاری، تغییرات نرخ ارز، تورم، تولید ناخالص ملی و … .
ریسک سرمایه گذاری مجدد (Reinvestment Risk)
در شرایط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسیدشان نزدیک است یا برای تحویل اوراق بدهی احضار شدهاند، با انتخابی سخت برای سرمایهگذاری روی اوراقی روبهرو هستند که بتوانند نرخ بهرهای مساوی یا بیشتری از اوراق تحویلشده برایشان به ارمغان بیاورد. برای این منظور آنها غالبا مجبورند اوراقی را خریداری کنند که مانند گذشته سود عایدشان نمیکنند؛ مگر اینکه ریسک اعتباری یا ریسک بازار بیشتری را متحمل شوند و اوراقی را خریداری کنند که از اعتبار کمتری برخوردارند.
این شرایط به ریسک سرمایه گذاری مجدد معروف است: این ریسک در شرایطی به وجود میآید که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از یک سرمایهگذاری منتهی میشود و موجب میشود که اصل و سود سرمایه مجددا با نرخ بهرهای کمتر سرمایهگذاری شود.
ریسک اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری (Social/Political / legislative Risk)
ریسک مرتبط با احتمال دولتی شدن صنایع، اعمال نامطلوب حکومت یا تغییرات اجتماعی که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ریسک اجتماعی یا سیاسی نامیده میشود. ریسکهای قانونگذاری مرتبط با نرخهای بهره نیز میتوانند جزءِ ریسکهای قانونگذاری به حساب بیایند.
ریسک نرخ ارز (Currency/Exchange Rate Risk)
ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تبدیل واحد پول به یک واحد پولی دیگر است. نوسانات دائمی نرخ ارز خارجی که سرمایهگذاری در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلی ممکن است ارزش یک دارایی را با ریسک بالاتری روبهرو کند. برای سرمایهگذاری در کشورهای خارجی نیاز است این تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگیرد. این ریسک به خصوص زمانی افزایش مییابد که واحد پول کشوری به خصوص به مقدار قابلتوجه افت پیدا کند، در این حالت تمام سرمایهگذاریهای خارجی انجامشده در آن کشور نیز دستخوش این افت خواهند شد. به همین منوال در صورتی که واحد پول کشور یک سرمایهگذار افت کند سرمایهگذاری خارجی برای او سودآور خواهد بود.
قابل درک است که ریسک نرخ ارز برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، بیشتر است زیرا در آنها فرصتی برای جبران ضررها در طول زمان وجود ندارد.
بررسی مفهوم ریسک مساعد و نامساعد
بورس اوراق بهادار به مجموعه بازارها و مبادلاتی گفته میشود که در آنجا فعالیتهای منظم خرید، فروش و صدور انواع سهام شرکتها ی تحت مالکیت عمومی انجام میشود. این فعالیتهای مالی از طریق مبادلات رسمی یا بازارهای خارج از بورس (OTC) انجام میشود که تحت مجموعهای از مقررات مشخص عمل میکنند. کار در بورس نیازمند دانش جامع و کاملی در مورد سهام، شرایط خرید و فروش، نوسانات بازار و … است. در این مقاله در مورد دو موضوع مهم بررسی مفهوم ریسک مساعد و نامساعد صحبت میشود.
کارشناسان بازار ادعا میکنند که کلید ثروت در بورس سهام آشکار است: خرید کم و فروش بالا. شاید توصیه خوبی باشد، اما اجرای آن سخت است زیرا قیمتها دائماً در حال تغییر هستند.
معامله در بورس چیست؟
شاید از نظر افرادی که به تازگی به دنیای بورس وارد شدهاند مفهوم ریسک معاملات چیزی ساده و قابل پیشبینی باشد؛ اما باید بدانید برای محاسبه ریسک معامله سهامی خاص عوامل زیادی تأثیر میگذارند. علاوه بر عوامل درونی و بیرونی مختلف، پیشبینی ریسک معامله در هر بازاری با دیگری متفاوت است.(در ادامه مقاله معاملات دو طرفه در فارکس را هم بخوانید)
سرمایهگذاری، به طور کلی، با ریسک همراه است، اما انتخاب سرمایهگذاری متفکرانهای که اهداف و مشخصات ریسک شما را برآورده میکند، به صورتی است که مخاطرات سهام و اوراق را در سطح قابل قبولی نگه میدارد. با این حال، سایر ریسکهایی که هیچ کنترلی بر آنها ندارید بهصورت ذاتی در هر سرمایهگذاری وجود دارند. بیشتر این خطرات بر بازار یا اقتصاد تأثیر میگذارد و سرمایهگذاران را ملزم به تنظیم اوراق بهادار میکند.
ریسک و پاداش به طور جدایی ناپذیری بهم پیوستهاند بنابراین، ریسک در همه ابزارهای مالی ذاتی است. در نتیجه، سرمایهگذاران عاقل سعی میکنند تا حد ممکن خطر را به حداقل برسانند بدون اینکه پاداشهای احتمالی را کاهش دهند. کاهش کلیه متغیرهای مؤثر بر سرمایهگذاری سهام، بهویژه خطرات پنهان دشوار است.(مقاله لیست جفت ارزهای فارکس را هم مطالعه کنید)
نوسان که گاهی اوقات “ریسک بازار” یا “ریسک غیرارادی” نامیده میشود، نوسانات قیمت اوراق بهادار یا سهام در طول یک سال است. همه اوراق بهادار در معرض خطرات بازار هستند که شامل رویدادهایی خارج از کنترل سرمایهگذار است. این رویدادها نهتنها بر یک شرکت یا صنعت بلکه بر بازار کلی تأثیر میگذارند.
در برخی بازارهای بورس به علت میزان بالای پیچیدگی، پیشبینی قیمتها سختتر است. به عنوان مثال بازار ارز با نوسانات زیادی روبرو است و عوامل زیادی بر روی آن تأثیر میگذارند، به همین دلیل پیشبینی و بررسی میزان ریسک دشوار است. بررسی بازار و انواع ریسک موجود برای انجام معامله بسیار ضروری است.(در ادامه مقاله ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک را هم مطالعه کنید)
به این دلیل که با شناسایی میزان ریسک میتوان معاملهای با سود بالا انجام داد. یکی از ریسکهایی که هنگام انجام معامله در میزان سود تأثیر میگذارد، ریسک مساعد و نامساعد است. در ادامه در مورد این دو مفهوم صحبت میکنیم و تفاوت آنها را بیان میکنیم.
ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟
ریسک سرمایهگذاری را میتوان احتمال وقوع خسارت نسبت به بازده مورد انتظار برای هر سرمایهگذاری ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ خاص تعریف کرد. به بیان ساده، معیار اندازهگیری میزان عدم اطمینان در دستیابی به بازده طبق انتظارات سرمایهگذار است. این میزان نتایج غیر منتظره است که باید تحقق یابد. ریسک یک مولفه مهم در ارزیابی چشمانداز سرمایهگذاری است. اکثر سرمایهگذاران ضمن سرمایهگذاری، ریسک کمتری را مطلوب میدانند. هرچه ریسک سرمایهگذاری کمتر باشد، سودآوری بیشتری نیز به دنبال دارد.(مقاله دستورات خرید و فروش در بازارهای جهانی را هم بخوانید)
با این حال، هرچه خطر بیشتر باشد، بازدهی نیز بهتر است. در نتیجه تمام ریسکهایی که باعث افزایش میزان سرمایه و سودآوری بیشتر سرمایهگذار میشوند، ریسک مساعد نام دارند. نکتهای که وجود دارد این است که هر چه میزان ریسک بالاتر باشد فرد انتظار بازدهی و سود بیشتری خواهد داشت؛ و هر چه میزان ریسک پایینتر باشد، میزان بازدهی نیز پایینتر است. البته گاهی ریسک بالا باعث ایجاد ضررهای بسیار سنگینی میشود.
ریسک نامساعد یعنی چه
با توجه به توضیحات گفته شده در بالا تمام ریسکهایی که باعث کاهش میزان سرمایه و ضرر به سرمایهگذار میشوند، ریسک نامساعد نام میگیرند. ریسک نامساعد ممکن است از دسته ریسکهای اجتنابناپذیر یا ریسکهای اجتنابپذیر توسط سرمایهگذار باشند. تفاوت ریسک مساعد و نامساعد در میزان انحراف پیشبینی است. اگر میزان انحراف مثبت باشد، ریسک مساعد و اگر میزان منفی باشد ریسک نامساعد نام دارد.
رویدادهای اقتصادی سیاستهای پولی، مقررات پیشبینیشده یا مقررات پیشبینی نشده، اصلاح مالیات، تغییر در نرخ بهره یا آب و هوا بر تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورها و همچنین روابط بین کشورها تأثیر ریسک بازار (Market Risk) چیست؟ میگذارد. این عوامل مشاغل و صنایع را نیز تحت تأثیر میگذارد.(در ادامه مقاله شاخص قیمت و نحوه محاسبه بازده سهام را هم بخوانید)
مباحث ریسک در بازار بورس همیشه از مهمترین موضوعات از نظر سرمایهگذاران بوده است؛ زیرا در نظر گرفتن ریسک بالا میتواند ضررهای زیادی برای سرمایهگذار به همراه بیاورد. علاوه بر آن میتواند با میزان سود بالایی نیز همراه باشد. ریسک در لغت به معنای خطر است. هر چه سرمایهگذاران میزان خطر بیشتری را تحمل کنند ممکن است با شود بیشتری روبرو شوند.
با تمرین و تکرار فراوان، بررسی بازارهای مختلف، آشنایی با تفاوت ریسک مساعد و نامساعد و وضعیت بازارهای مختلف میتوانید خود را به سمت ریسک مساعد هدایت کرده و میزان سود خود را افزایش دهید.
دیدگاه شما