مقاله کنفرانس
تاثیر شاخص محدودیت تامین مالی شرکت بر نقد شوندگی
چکیده:
ریسک نقدشوندگی سهام را می توان یکی از عوامل دخیل در تعیین بازده مورد انتظار سرمایه گذاران دانست. تعیین معیاری بر اساس خصوصیات خود شرکت که بتواند به تعیین میزان نقدشوندگی سهام کمک کند، می تواند به تصمیم گیری مناسب سرمایه گذاران منتهی شود. هدف اساسی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین نقدینگی دارایی، نقدینگی سهام و تصمیمات تامین مالی بر این رابطه در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران است. این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی است. نمونه آماری تحقیق، شامل 99 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که داده های آنها برای یک دوره 8 ساله 1392تا1385 گردآوری و تجزیه و تحلیل شد. برای سنجش متغیر نقدشوندگی سهام از معیار بازده صفر استفاده شده است. نقدشوندگی دارایی ها به روش نقدشوندگی موزون دارایی ها محاسبه شده است. فرضیه تحقیق با استفاده از مدل های رگرسیون مورد آزمون قرار گرفته و نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان می دهد در شرکت هایی با محدودیت تامین مالی بیشتر، رابطه نقدشوندگی دارایی با نقدشوندگی سهام بیشتر است
آموزش استفاده از اندیکاتور MFI در تحلیل سهام
در بازار بورس و اوراق بهادار بسیار این حرف را از افراد و در کانال های بورسی شنیده اید که سهمی ورود و یا خروج پول هوشمند داشته است. در این نوشتار می آموزید که چگونه اندیکاتور MFI در شناسایی ورود و خروج جریان نقدینگی به بازار سهام و پیش بینی روند جدید سهم به تحلیل گر کمک خواهد نمود.
در مجموعه دوره های آموزش بورس در شیراز در ارتباط با اهمیت ورود پول هوشمند و اهمیت زمان ورود آن به کمک اندیکاتورها ، توسط آموزشگاه آرکا مفصل بحث شده است.
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور MFI علامت اختصاری Money Flow Index است که معنای شاخص جریان نقدینگی را دربر دارد. این اندیکاتور که از قیمت و حجم معاملات ساخته می شود جریان ورود و خروج نقدینگی به بازار را نشان می دهد.
حال چگونه از شاخص MFI استفاده می گردد؟ زمانیکه ورود جریان نقدینگی به بازار سهام یک شرکت زیاد شود حاکی از آنست که سهم مورد توجه سرمایه گذاران بازار قرار گرفته است. فروشندگان با مشاهده این پدیده از فروش سهام خود خودداری کرده و منتظر افزایش قیمت سهم خواهند بود. زین رو به کمک اندیکاتور MFI میتوان پی برد که سهم با ورود و یا خروج پول مواجه بوده یا خیر و در نتیجه موقعیت خرید و یا فروش سهام را شناسایی کرد.
آیا اندیکاتور MFI قادر به شناسایی پول هوشمند خواهد بود؟
با توضیحات ارائه شده در بالا میتوان پی برد که رسالت اندیکاتور MFI شناسایی پول هوشمندی است که توسط سرمایه گذاران عمده وارد بازار سهام یک شرکت می شوند. پول هوشمند به قدری قدرتمند است که قادر خواهد بود روند حرکت قیمت سهم را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین ورود و خروج این پول روند افزایشی و کاهشی به قیمت سهم خواهد داد. طبیعتا شناسایی ورود و خروج این پول در تصمیمات سرمایه گذار به منظور خرید و فروش به موقع سهم اثرات مطلوبی به همراه خواهد داشت.
برای آنکه بتوانید با نحوه ی کار کردن با اندیکاتور MFI به خوبی آشنا شوید، مراحل زیر را گام به گام اجرا کنید.
نحوه ی اعمال اندیکاتور MFI در نمودار سهم در مفید تریدر
قبل از شروع تحلیل ابتدا لازم است اندیکاتور MFI را از قسمت Insert در نرم افزار مفید تریدر مطابق با شکل زیر به نمودار سهم اضافه نمایید.
توجه داشته باشید که در زمان اجرای اندیکاتور MFI دوره زمانی 14 در نظر گرفته شده است که عدد مناسبی است. ولی تحلیل گر میتواند مطابق با صلاحدید خود این عدد را تغییر دهد ولی در نظر داشته باشید هرچه مدت زمان کوتاه تر شود نوسانات شدت گرفته و ریسک تحلیل بالا می رود.
عناصر تشکیل دهنده اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI به شیوه نوسان نماها عمل میکند چراکه دارای دو محور مهم در رقم های 80 و 20 می باشد. هنگام نوسانات در قیمت سهم و ایجاد روندهای قیمتی، از آن سمت هم منحنی شاخص MFI بین محورهای 80 و 20 و قسمت بالا و پایین این دو محور نوسان می کند.
شکل اندیکاتور MFI برای نماد خودرو:
سیگنال ورود و خروج با استفاده از نادیکاتور MFI
- سیگنال ورود و خروج به کمک محور 80 و 20 :
دو محور کلیدی در اندیکاتور MFI محورهای 80 و 20 هستند. نقش این محورها در تشخیص روندهای صعودی و نزولی چیست؟
زمانیکه منحنی شاخص MFI از نقطه ( و یا محور ) 80 عبور میکند، در واقع به منطقه اشباع خرید وارد شده است. لازم به ذکر است اگرچه این منطقه ناحیه ی اشباع خرید است اما نباید برای فروش عجله کرد، و همانگونه که در شکل میبینید با وارد شدن به این ناحیه صعود همچنان ادامه دارد. زمانی باید برای فروش تصمیم گرفت که روند اندیکاتور خط 80 را به سمت پایین بشکند.
با عبور شاخص mfi از محور 20 ، نماد سهم به منطقه اشباع فروش وارد شده است و در این ناحیه همانند توضیح قبل نباید برای خرید عجله کرد و همچنان رأی بر فروش است چون روند سهم همچنان نزولی است. وقتیکه اندیکاتور خط 20 را به سمت بالا قطع کرد زمان مناسبی برای ورود به سهم است.
مهمترین کارایی اندیکاتور mfi سیگنال واگرایی است که هم واگرایی منفی را شامل می شود و هم مثبت. واگرایی در این اندیکاتور هشداری مبنی بر تضعیف روند موجود و احتمال تغییر روند است.
به مثال زیر توجه کنید؛ علارغم وجود روند نزولی در نمودار سهم، منحنی اندیکاتور فاز صعودی گرفته است که خبر از تضعیف شتاب روند نزولی در سهم است و اینکه روند نزولی روبه اتمام است. همانگونه که مشاهده می کنید نمودار سهم تغییر روند داده و صعودی گردیده است.
مشکلات و محدودیت های اندیکاتور MFI چیست؟
در برخی موارد ممکن است سیگنالی که اندیکاتور MFI صادر می کند مطابق انتظار عمل نکند و یا اینکه برعکس عمل کند. از آنجمله میتوان به اشتباهات سیگنالی واگرایی هایی که این اندیکاتور صادر می کند اشاره نمود. به همین خاطر است که بارها تاکید می کنیم که از یک اندیکاتور به تنهایی استفاده نکنید و برآیند نتایج چندین اندیکاتور را معیار ارزیابی خود از روند سهام در بازار قرار دهید.
چکیده مطلب
اندیکاتور MFI را اندیکاتور حجمی می نامند زین رو تحلیل گران بازار آنرا اندیکاتوری پیشرو در این باب به شمار می آورند. لازم به ذکر است که این سخن بدان معنا نیست که شاخص MFI بسیار جامع است و نیازی به اندیکاتور دیگری نیست، به منظور دستیابی به یک تحلیل صحیح لازم است ابزارهای متعدد در کنار یکدیگر استفاده گردد تا میزان خطا کاهش یافته نتیجه مطلوب حاصل گردد.
اندیکاتور MFI با شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش ، ورود و خروج پول را شناسایی کرده و در نتیجه در سیگنال خرید و فروش کارگشاست. همچنین وجود واگرایی مثبت و منفی در این اندیکاتور ، آنرا به ابزاری قدرتمند در تحلیل تکنیکال بدل کرده است.
تداوم جریان ورود نقدینگی به بورس
تهران – ایرنا – یک کارشناس بازار سرمایه روند معاملات بورس در هفته نخست تیر ماه را مورد محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی پیشبینی قرار داد و افزود: جریان خرد نقدینگی کماکان به سمت این بازار ادامه دارد که در کنار آن شاهد عرضه بیشتر و روان شدن معاملات در این بازار خواهیم بود.
«امیرعلی امیرباقری» امروز (شنبه) در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به روند معاملات بورس در هفته گذشته گفت: در هفتهای که گذشت روزهای به نسبت پر عرضهای را در بازار شاهد بودیم که این افزایش فروش را در بازار هفته پایانی خرداد ماه را میتوان ناشی از دو عامل دانست.
وی اظهار داشت: در ابتدا قیمت برخی از سهام به لحاظ تکنیکالی به نرخ پیشبینی شده و سطوح مقاومتی رسیده بودند که این موضوع زمینه افت روند صعودی در بازار را فراهم کرد.
امیرباقری افزود: عامل دیگر که باعث افزایش عرضه در بازار شد، شناسایی سود از جانب سرمایهگذارانی بود که با پیشبینی احتمال ایجاد اصلاح در بازار به دنبال عرضه سهام خود در بازار رفتند.محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: نکته قابل توجهی که در بازار پیشبینی نشده بود و احتمال اصلاح در بازار را ناکام گذاشت، عدم خروج جریان نقدینگی خرد از جانب حقیقیها بود و فقط اجازه دست به دست شدن سهام را بین سهامداران داد که این امر منجر به ممانعت از احتمال اصلاح قیمتی شدید در بازار شد.
وی با بیان اینکه در روز دوشنبه تا حدودی شاهد فشار عرضه سنگین در بازار بودیم اما از روز سهشنبه روند معاملات بلافاصله به مدار رشد بازگشت، گفت: انتظار فعالان بازار این بود که اصلاح شاخص بورس تا پایان هفته در بازار ادامهدار باشد، همچنین تا چند روزی سهام موجود در بازار با قیمت پایین دست به دست شوند و شاهد چرخش بازیگران سهام در بازار باشیم که خوشبختانه این اتفاق در بازار رخ نداد.
امیرباقری با بیا اینکه در بازار هفته گذشته فقط یک روز شاهد فشار فروش بودیم اما از روز بعد بازار به مدار رشد بازگشت، افزود: با توجه به عدم رشد اقتصادی، سرمایهگذاران سرمایه و نقدینگیهای موجود در اختیار خود را وارد بازاری خواهند کرد که بتوانند از آن در برابر تورم محافظت کنند.
مقایسه بورس با دیگر بازارها
این کارشناس بازار سرمایه به تفاوت سرمایهگذاری در بورس با دیگر بازارها اشاره کرد و گفت: بازار ارز و سکه از بازیگر پرقدرتی مانند بانک مرکزی برخوردار است که میتواند از آن بازار حمایت کند اما به دلیل اعمال برخی از محدودیتها تا حدودی در مقایسه با بورس از رشد جا مانده است.
وی گفت: همچنین با توجه به تحولات سیاسی که غیرقابل پیشبینی هستند و وجود محدودیتهای قانونی، جذابیت چندانی برای سرمایهگذاری در این بازارها وجود ندارد.
امیر باقری با بیان اینکه بازار مسکن به دلیل وجود اختلاف معناداری که بین قدرت خرید مصرفکننده با قیمت ملک وجود دارد عملا این بازار را از حوزه سرمایهگذاری خارج کرده است، افزود: برخی از پارامترهای تنظیمی مانند نرخ عوارض شهرداری در بازار ملک منجر به کاهش جذابیت سرمایهگذاری در این بازار شده و عملا زمینه خروج سرمایههای مردم از بازار ملک را فراهم کرده است.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه در وضعیت کنونی بازار سرمایه تنها بازار جذاب برای سرمایهگذاری است، گفت: انتظار ما از سرمایهگذاران این است که همچنان با ورود جریان نقدینگی خود به بورس باعث ادامه رشد شاخص بورس در این بازار شوند.
وی افزود: نکتهای که سرمایهگذاران باید به آن توجه داشته باشند این است که رشد این بازار نمیتواند تا ابد ادامهدار باشد و از یک جایی به بعد به طور حتم وارد فاز اصلاحات قیمتی و زمانی خواهد شد.
امیر باقری با بیان اینکه سرمایهگذاران باید خود را با واقعیتهای موجود در بازار وفق دهند، گفت: سرمایهگذاران باید از رفتارهای هیجانی در بازار دوری کنند و با دیدن صفهای فروش به سرعت تصمیم به محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی خروج سرمایههای خود از بازار نگیرند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: در چند سال اخیر تصمیم خروج سرمایه از بازار استراتژی چندان مناسبی در این در بازار نبوده و منجر به جاماندگی از رشد بازار و تحمل ضرر و زیان در این بازار شده است.
عرضه صندوقهای ETF پالایشگاهی در بورس
امیرباقری به عرضه مرحله دوم صندوقهای ETF اشاره کرد و افزود: احتمال دارد عرضه صندوقهای ETF پالایشگاهی به مدت یک تا دو ماه با تاخیر مواجه شود که این امر منجر به ایجاد فضای بیشتر برای تحرکات در معاملات گروه پالایشگاهی خواهد شد و صندوقهای ETF پالایشگاهی با قیمت جذابی قابلیت عرضه خواهند داشت.
این کارشناس بازار سرمایه به ادامه جریان ورود نقدینگی به بازار تاکید کرد و افزود: به نظر میرسد راه سهام از یکدیگر جدا خواهد شد که این امر باعث میشود تا سرمایهگذاران با نگاه تحلیلی و سختگیرانهتری اقدام به سرمایهگذاری در این بازار کنند.
امیرباقری افزود: این موضوع منجر به خروج سرمایه از برخی گروهها و صنایع که رشد نامتناسبی با بنیان و چشمانداز خود دارند خواهند شد و دوباره وارد سهامی می شوند که دارای چشمنداز و پتانسیل قابل قبولی هستند.
وی با بیان اینکه مقصد نقدینگی در بورس باید تامین نقدینگی شرکتها و کمک به بخش تولید باشد در غیراینصورت کمکی به رشد اقتصادی کشور نخواهد کرد، گفت: دولت و بنگاههای کلان باید از برنامهریزی خاص برای استفاده از این نقدینگی داشته باشند تا در کوتاه مدت و بلندمدت شاهد جهش تولید، رشد اقتصادی و ثبات اقتصادی باشیم.
سه قاب از مسیر بورس
دنیای اقتصاد : بورس تهران یکشنبه چهارمین افت متوالی خود و دومین افت در هفته جاری را تجربه کرد. این افت چهار روزه موجب شد اصلاح شاخص سهام از قله تاریخی به بیش از ۷ درصد برسد. در شرایط فعلی سه مسیر محتمل در برابر بورس تهران قرار دارد. در یک قاب محدودیتهای تراکنشی و معاملاتی بر بازارهای رقیب و کاهش فرصتهای جایگزین احتمال بازگشت بورس به مدار صعودی را بالا میبرد. سناریوی بعدی افزایش جریان نقدینگی به سمت صنایع کوچکتر و تداوم موج کاهشی در بزرگان است. اما سناریوی سوم میتواند تداوم روند نزولی بازار و تحقق گمانهزنیها در مورد ترکیدن حباب بورس باشد.
بازار سهام معاملات روز یکشنبه را در ادامه روند کاهشی خود با افت ۲ درصدی شاخص کل پشت سر گذاشت. چهارمین افت متوالی نماگر اصلی بورس تهران برآیند اصلاح میانگین قیمتها را از قله تاریخی به بیش از ۷درصد رساند. البته بهای بسیاری از سهمها در این سیر نزولی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد کاهش یافت و احساس ترس از تداوم ریزش را در بین اهالی تازهکار بازار تشدید کرد. با وجود این، آرایش سهامداران در جریان دادوستدهای روز گذشته نشان داد که موج اصلاح قیمت در برخی از سهمها به عمق و جدیت مورد انتظارشان نیست. در واقع، آب رفتن نسبی جریان عرضه در معاملات دیروز و برچیده شدن تعداد پرشماری از صفهای فروش در برابر حضور موثر تقاضا، امیدها را در تالار سهام زنده نگه داشت. در مجموع با مشاهده تحرکات دیروز به نظر میرسد سه مسیر محتمل در برابر بورس تهران قرار دارد. سناریوی اول افزایش جریان نقدینگی به سمت صنایع کوچکتر بازار و ادامه فروش در سهام شرکتهای بزرگ است. سناریوی دوم اصلاح عمومی قیمت در کل بازار است و در آخرین سناریو باید قابی بدبینانه از تداوم روند نزولی در عموم سهمها بست. نکته مهمی که احتمال وقوع سناریوهای بدبینانه را کاهش میدهد، محدودیتهای مختلف بازارساز بر معاملات بازارهای موازی (نظیر ممنوعیت معاملات گواهی سپرده سکه و همچنین اعمال محدودیتهای جدید بر تراکنشهای مالی) و تلاش برای حفظ جریان نقدینگی در سهام و مدیریت منابع خرد از مجرای بورس است.
سبکی جدید در تعیین مسیر
یکی از ویژگی بارز معاملات سهام در یکی دو ماه اخیر وجود پایدار پدیده صف بوده است. اساسا تعریف روند قیمت و تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش یک سهم به جای اتکا بر روشهای معمول ارزشیابی نظیر تناسب سودآوری و قیمت یا رویکرد خالص ارزش روز دارایی و سایر مولفههای بنیادی، با عنصر صف پیوند خورده و به یکی از اصول مشترک بین قریب به اتفاق فعالان بورسی، بهخصوص تازهکارهای بازار، تبدیل شده است. کمتر کسی از بین معاملهگران حقیقی و حقوقی است که بهطور روزانه حجم صفهای خرید و فروش را دنبال نکند و موقعیت سهامداری خود را از روی صف تغییر ندهد. گرچه میزان حضور در صف عمدتا ناشی از فعالیت معاملهگران حقیقی است اما بارها دیدهایم که سهامداران بزرگ یا فعالان حقوقی هم از هیجان صف برکنار نبوده و نیستند و به راحتی در تراکم احساسات ناشی از صف دست به فروش بخشی از پرتفوی خود میزنند. این تغییر سبک ناشی از صف در تحلیل روزانه جریان عمومی سهام و در کلیت بازار نیز اهمیت بسزایی پیدا کرده است. به همین دلیل است که ارزش صفهای فروش یا خرید در پیشگشایش و نیز حجم سفارشهای بیسرانجام و باقیمانده در پایان معاملات اهمیت بیشتری نزد فعالان سهام پیدا کرده است.
آب رفتن لشکر فروشندگان؟
معاملات دیروز چنان که انتظار میرفت با تشکیل صفهای فروش در عموم سهمها آغاز شد. بر اساس برآوردهای «دنیای اقتصاد» در پیشگشایش معاملات روز یکشنبه ارزش صفهای فروش تا 8 هزار میلیارد تومان هم رفت. این حجم از عرضه با توجه به عدم تقاضای کافی در چهار روز کاری اخیر بر نگرانی از اصلاح عمیق شاخص افزود. در نمادهای اصطلاحا لیدر بازار نسبت بسیار پایین خریدار به فروشنده به گونهای بود که کسی انتظار بازگشت قیمت از کف روزانه را نداشت. اما خریداران به تدریج جای خود را در میان عرضهکنندگان پرشمار پیدا و صف فروشندگان را دچار تزلزل کردند بهطوری که شاخص کل هم از میانه معاملات خود را از سطح حداقلی جدا کرد و در پایان معاملات اندکی بالاتر قرار گرفت.
بهطور کلی، خروج سهمها از فشار حداکثری فروش را میتوان در اختلاف قیمت پایانی و آخرین قیمت بسیاری از نمادهای بورسی و فرابورسی و همچنین افزایش حجم صفهای خرید در پایان معاملات دیروز مشاهده کرد. دیروز قیمت پایانی 34 درصد از تعداد کل نمادهای بورسی در اثر افزایش تدریجی تقاضا در طول معاملات به محدوده مثبت بازگشت. در مجموع، هر چه به پایان کار نزدیک شدیم میزان تقاضا تقویت شد و تعداد بیشتری از سهمها را به دامنه سبز قیمت هدایت کرد بهطوری که آخرین قیمت در 43 درصد از 308 نماد بورسی به مدار صعودی بازگشت.
عیار خروج سهام از فشار حداکثری را میتوان در حجم سفارشهای به جا مانده در صفهای خرید و فروش هم به خوبی مشاهده کرد. در پایان معاملات دیروز ارزش کل صفهای فروش در بورس و فرابورس به رقمی معادل 4/ 3 هزار میلیارد تومان رسید. این عدد در معاملات روز شنبه بیش از 8/ 6 هزار میلیارد تومان بود. نسبت مازاد عرضه به ارزش کل معاملات خرد هم نسبت به روز شنبه تغییر بسیار جدی را تجربه کرد. در پایان معاملات روز شنبه به اندازه 80 درصد ارزش کل معاملات، صف فروش باقی مانده بود که این نسبت در روز یکشنبه به 25 درصد کاهش یافت. مجموعه این تحرکات در کنار ارزش 6/ 13هزار میلیارد تومانی معاملات خرد بورس و فرابورس نشان داد که خریداران با جرات بیشتری در معاملات مشارکت کردهاند و تعداد فروشندگان هم کاهش قابلتوجهی داشته است.
میدانداری غولهای خودرویی
خودروسازهای بزرگی چون سایپا و ایران خودرو پرتقاضاترین سهمهای دو روز اخیر بودهاند. دوری از تابلوی معاملات از اواخر اسفند سال قبل، نسبت بالای افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها و در نهایت رقیق شدن قیمت سهام این دو غول خودرویی توجه اکثر اهالی بورسی را برانگیخته و عملا توزیع نقدینگی را به سمت این دو سهم منحرف کرده است. در پایان معاملات دیروز بیش از 900 میلیارد تومان تقاضا به نماد این دو شرکت اختصاص پیدا کرد. تقاضای بالقوه در این دو نماد را میتوان معیاری از وجود پولهای پارک شده در بازار دانست که تصمیمی برای خروج از تالار سهام ندارند و با وجود ترس از اصلاح در عموم سهمها منتظر اتخاذ موقعیت خرید با بازگشت جو عمومی بازار و تشکیل دوباره صفهای خرید هستند.
سناریوهای سهگانه مسیر آتی سهام
در مجموع، تحرکات دیروز نشان داد که روند آتی قیمتها را محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی میتوان در قالب سه جریان کلی دستهبندی کرد. در سناریوی نخست باید به مواضع غیرمنطقی سهامدارانی اشاره کرد که اساسا به صف حساسیت نشان میدهند و در لحظه موقعیت سهامداری خود را بی آنکه مسیر اطلاعات و عوامل اثرگذار بر بازار و صنعت دستخوش تغییر خاصی شده باشد، تغییر میدهند. این گروه که عمدتا شامل تازهکارهای بازار هم میشود، به دلیل ارزیابیهای شتابزده و سطحی از روند قیمت سهم و تکیه بر سواد سماعی و اطلاعات پراکنده در شبکههای اجتماعی سرمایههای خود را در صف به حراج میگذارند یا جادوی رنگ سبز قیمتها بر تابلوی معاملات میشوند. این موج اصلاحی درسی بود برای کسانی که روی سرخ بازار را ندیده بودند و عنصر ریسک را از بازیهای معاملاتی خود بیرون گذاشته بودند. اما این موج اصلاحی نشان داد که خطر همواره در کمین سرمایههایی است که بیگدار به آب میزنند و تودهوار عمل میکنند. پس در این سناریو خطری اگر سهام را تهدید بکند بیشتر ناشی از رفتار تازهکارهاست که صفها را ملاک تصمیمگیری قرار میدهند. البته باید توجه داشت که هیجان فقط مختص بورسبازان کم تجربه نیست بلکه میتواند جریان عمومی را هم با خود همراه کند و پای بسیاری از فعالان حقوقی و کهنهکار را به میدان بکشد. در مجموع، مهمترین عامل موثر در این سناریو ترس تازهکارها و صفنشینیهای غیرمنطقی از سوی کسانی است که تا هفته پیش برای سهمی با قیمت 2600تومان صف طولانی ترتیب میدادند و با تغییر مسیر بازار همان سهم را طی روز گذشته به نصف قیمت در صف فروش میفروختند؛ در حالی که واقعا تغییر بااهمیتی در درون شرکت رخ نداده بود. طی روزهای اخیر و در موج اصلاحی بازار نشانههای پررنگی از بهبود تقاضا و کاهش جریان عرضه در صنایع کوچک و متوسط به چشم میخورد. در واقع، فشار سنگین عرضه در سهام بزرگ زیرمجموعه فلزات، معدنیها، پالایشیها و بانکیها و عدم شکلگیری تقاضای موثر در مقابل جولان غولهای خودرویی، صفهای خرید داروییها و همچنین مازاد تقاضا در سهام گروه غذایی، احتمال وقوع این سناریو را جدیتر میکند. این گمانهزنی از آینده بورس با توجه به جبران بخشی از جاماندگی صنایع بزرگ از ابتدای سال و رشد سریعتر شاخص کل در رالی دو ماه اخیر تقویت هم میشود. گمانهزنی در خروج مضاعف دولت از تخصیص دلار 4200 تومانی به شرکتهای دارویی و سایر صنایع مشمول این سیاست این سناریو را متحملتر از قبل هم کرده است.
سناریوی سوم را میتوان در اصطلاح حباب بورس خلاصه کرد. این سناریو که از ماهها قبل از سوی شمار زیادی از تحلیلگران و اقتصاددانان مطرح شده به مانعی روانی در ذهن بورسبازان تبدیل شده و ترس از اصلاح شدید شاخص را به زیر پوست بازار تزریق کرده است. در نتیجه، با هر موج عرضهای در بازار خیل عظیمی از سهامداران به خیال ترکیدن حباب بورس عزم خروج از بازار را در سر میپرورند. اما به دلایل متعددی همچون سرکوب بازارهای رقیب، کاهش نرخ سود و ارزانشدن اعتبار در 30 تا 40 درصدی و بحران ناشی از کرونا و کاهش شدید بهای نفت، حمایت از بازار سرمایه را برای سیاستگذار به نیازی مبرم بدل ساخته و از این منظر، احتمال وقوع اصلاح بسیار جدی را به عقب رانده است. همچنین رشد فزاینده ضریب نفوذ بورس در بین آحاد مردم و همچنین تلاش دولت برای آزادسازی سهام عدالت به حامیان ساختاری شاخص بورس بدل شدهاند.
در بازار یکشنبه چه گذشت؟
در روزی که شاخص سهام با افت 2 درصدی مواجه شد، 66 درصد از سهام بورسی قرمزپوش شدند و در مقابل تنها 34 درصد از سهام معامله شده در این بازار با رشد قیمت پایانی همراه شدند. در میان صنایع 39گانه بورسی نیز شاهد افت میانگین قیمتها در 24 گروه بودیم. در این میان گروه استخراج نفت و گاز با تک نماد «حفاری» در قعر جدول بازدهی قرار گرفت و افت حدود 5 درصدی را تجربه کرد. پس از آن نیز استخراج سایر معادن شاهد کاهش 5/ 4 درصد شاخص صنعت خود بود. در مقابل اما گروه اطلاعات و ارتباطات با تک نماد «هایوب» رشدی به میزان 6/ 4 درصد محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی را تجربه کرد.
همگام با بازیگران
روز گذشته مطابق با سنت دیرینه بازار در روزهای منفی این معاملهگران حقوقی بودند که خالص ارزش خرید را به نام خود ثبت کردند. از این رو روز گذشته در مجموع 658 میلیارد تومان نقدینگی در مسیر حقیقی به حقوقی جابهجا شد. طی معاملات روز یکشنبه بورس تهران، در میان صنایع 39گانه، بیشترین خالص خرید معاملهگران عمده در سهام زیرمجموعه گروه بانکها و موسسات اعتباری رقم خورد. به این ترتیب دیروز بانکیها شاهد جابهجایی 251 میلیارد تومان نقدینگی در مسیر حقیقی به حقوقی بودند. پس از آن معدنیها شاهد انتقال حدود 126 میلیارد تومان نقدینگی از سبد سهام بازیگران خرد بازار به پرتفوی حقوقیها بودند. دیگر گروههای کامودیتیمحور نیز روز گذشته شرایط مشابهی را تجربه کردند و در اولویتهای بعدی لیست خرید حقوقیها جای گرفتند. در مجموع سه گروه فلزات اساسی، فرآوردههای نفتی و محصولات شیمیایی حمایت حقوقیها به 288 میلیارد تومان رسید تا در این روزهای منفی فشار بیشتری متحمل بازار سهام نشود.
در آن سوی بازار اما سهامداران خرد به خرید خود در سهام گروههای کوچک ادامه دادند. در این راستا گروه رایانه به اولویت اصلی خرید حقیقیها تبدیل شد و خالص تغییر مالکیت 6 میلیارد و 700 میلیون تومانی را تجربه کرد. پس از آن این غذاییها بودند که با بیشترین خالص خرید از سوی معاملهگران خرد همراه شدند و جابهجایی 25 میلیارد تومانی در مسیر حقوقی به حقیقی را تجربه کردند.
در میان بنگاههای بورسی، بیشترین خالص خرید معاملهگران عمده با جابهجایی 482 میلیون سهم به ارزش 96 میلیارد و 300 میلیون تومان از آن نماد معاملاتی بانک تجارت شد. بانک ملت دیگر سهام بورسی بود که در اولویت اصلی حقوقیها قرار گرفت و شاهد جابهجایی 48 میلیون و 500 هزار سهم به ارزش 84 میلیارد و 250 میلیون تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود. در نماد معاملاتی شرکت ملی مس ایران نیز دیروز شاهد انتقال حدود 73 میلیارد تومان نقدینگی از سبد سهام معاملهگران خرد به پرتفوی حقوقیها بودیم. در آنسوی بازار اما نماد معاملاتی شرکت خدمات انفورماتیک با خالص خرید حدود 93 میلیارد تومانی توسط حقیقیها همراه شد. این روند در سهام شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس به جابهجایی 16 میلیون و 560 هزار سهم به ارزش 25 میلیارد و 450 میلیون تومان از پرتفوی حقوقیها به سبد سهام معاملهگران خرد بازار همراه شد.
بررسی بنیادی شرکتهای بزرگ با کوچک و متوسط و تحلیل تکنیکال دو شاخص بورس
کارشناس بازار سرمایه ضمن بررسی متغیرهای جریان نقدینگی و بنیادی صنایع کوچک و متوسط بازار نسبت به شرکتهای بزرگ، شاخص هم وزن و کل را از لحاظ تکنیکالی مورد ارزیابی قرار داد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، سارا فلاح با انتشار مطلبی با عنوان "ترافیک تقاضا در صنایع کوچک" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: بازار را میتوان به دو دسته شرکتهای بزرگ و کوچک و متوسط دستهبندی کرد. شاخصکل بیانگر وضعیت شرکتهای بزرگ بر اساس ارزش بازار و شاخص هموزن نماینده سهمهای کوچک و متوسط بازار است. با توجه به روند حرکتی شاخص کل و هموزن بهرغم رکود کلی که در بازار وجود دارد شاخص هموزن بازدهی بهتری نسبت به شاخصکل داشت.
دلیل محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی این موضوع را در چند متغیر میتوان یافت. اولین متغیر ارزش معاملات خرد سهام است که نشان میدهد پولهای زیاد پارکشدهای وجود دارند که به دلیل ریسک سیستماتیک و فضای ابهامآلود سیاسی ترجیح دادند فعلا وارد بازار نشده و نظارهگر باشند. بنابراین حجم نقدینگی کافی برای اثرگذاری و تکان دادن سهمهای بزرگ در بازار وجود ندارد و همین نقدینگی موجود در بازار از یک صنعت کوچک به صنعت دیگر میرود که این موضوع باعثشده این صنایع بازدهی بهتری نسبت به سهام صنایع بزرگ داشته باشند.
متغیر بعدی قیمتهای جهانی کامودیتیها است. با توجه به سیاستهای انقباضی در سراسر جهان و در راس آنها فدرال رزرو، شاخص دلار رشد بیسابقه ای داشت و باعث شد کامودیتیها وارد مرحله رکود و نزولی شوند. بهطوریکه کل جهان در حال سوق پیداکردن به یک رکود بزرگ است. البته با ابرتورم ایجاد شده در آمریکا و اروپا چاره دیگری جز ادامه تهاجمی سیاستهای انقباضی نیست.
لذا وضعیت قیمت کامودیتیها با رکود احتمالی در اقتصاد آمریکا و بهدنبال آن اقتصاد اروپا و جهان در هالهای از ابهام قرار گرفته و اغلب کامودیتیها دچار نزول قیمتی شدند. البته در برخی کامودیتیهای استثنا نیز وجود دارند که نهتنها دچار ریزش نشدند بلکه شاهد رشد بودند که این استثناها نیز دلایل بنیادی خاص دارند.
با توجه به اینکه سهمهای بزرگ بازار سرمایه اکثرا صادرات و کامودیتی محور هستند، کاهش قیمتهای جهانی روی سودآوری آنها اثر عمیقی میگذارد. بنابراین اقبال از سمت این شرکتها کمتر شده و معاملهگران ترجیح میدهند تا زمانیکه ابهامها در مورد قیمت کامودیتیها برطرف نشود و شاهد ثبات قیمتی در آنها نباشند سهم بسیار پایینتری به این شرکتها در پرتفوی اختصاص دهند.
ابهام در حصول برجام نیز از دیگر دلایل عدمگرایش خریداران به سمت سهمهای برجامی و چینش پرتفوی بر اساس برجام است که بعضا جزو صنایع بزرگ بازار بهحساب میآیند مانند خودروسازهای بزرگ و بانکها. سهام صنایع کوچک و متوسط بازار طی یکسال گذشته نزولهای شدیدتری را تحمل کرده و به نقاط جذابی برای خرید رسیدهاند و قیمت بسیاری از آنها تفاوت معناداری با ارزش ذاتی آنها دارد که فروشندگان را از فروش پشیمان میکند.
رفتار حقوقیها در برخی سهمهای بزرگ با شناوری بالا نیز جزو عواملی است که باعث شده خریداران حقیقی از سمت این سهمها دور شوند. طی چندماه گذشته حقوقیهای برخی سهمهای بزرگ در روزهایی که سهم درصدهای مثبت را تجربه میکرد، دست بهفروشهای مدیریتنشدهای زدند که نتیجهای جز ناامیدی و دلسردی جریان نقدینگی نداشت.
از طرفی برخی اتفاقات در هر صنعت بطور محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی جداگانه باعثشده برای خریداران جلب توجه کنند. در گروه محصولات کاغذی به دلیل افزایش نرخ انرژی در اروپا و قطع صادرات چوب و خمیرکاغذ از سمت روسیه، قیمت جهانی برخی محصولات کاغذی افزایش پیدا کرده که روی سودآوری این صنعت اثر مستقیم گذاشت. در گروه شویندهها بعد از رشد شدید قیمت مواد اولیه در چند ماه گذشته، نرخ مواد اولیه کاهش داشت و همین موضوع باعث شد تا حدی بازار به سمت این گروه اقبال نشان دهد.
افزایش نرخ در برخی محصولات گروه کاشی و سرامیک و ارزش بازار پایین این صنعت باعث توجه جریان نقدینگی به برخی نمادهای این گروه شده است. افزایش نرخ و انتظار افزایش حاشیه سود ناخالص در گروه غذایی باعث شد سهمهای این گروه مورد توجه واقع شوند. بنابراین میتوان بطور کلی نتیجه گرفت بازار از سمت شرکتهای صادرات محور و سود محور به سمت شرکتهای دارایی محور و سهمهای با بازیگران حقیقی رفته البته نه تمام سهمهای این صنایع بلکه سهمهایی با P/E مناسب و گزارشهای مطلوب ماهانه.
در این میان سهمهای کوچک عمدتا رشدی بهحساب میآیند که هم سودهای بزرگتر دارند و سهم در زمان نزول بازار ریزشهای بیشتری را تجربه میکنند و همچنین به دلیل شناوری پایین اکثر این سهام، قفل شدن در محدودیتهای شاخص جریان نقدینگی صف خرید و فروش دور از انتظار نیست. لذا ارتباط مستقیمی میان بازدهی و ریسک این سهم ها وجود دارد و نسبت به بازدهی بالا ریسک بالاتری دارند. هرچند قانون جدید دامنه نوسان برای سهمهای فرابورسی میتواند تا حدی این مشکل را برطرف کند. از طرفی شرکتهای بزرگ و بالغ دارای بازدهی پایینتر و بالطبع ریسک پایینتری هستند.
در نگاهی تکنیکالی هر زمان نماگر هم وزن روند صعودی بگیرد نشانه اقبال بازار به سمت سهمهای کوچک و متوسط بازار است و هر زمان نزولی شود برتری روند شاخص کل به شاخص هموزن را بیان میکند. به طوری که از ابتدای سال شاخص هم وزن روند صعودی گرفته و کفهای ماژور بالاتری را ثبت کرده و از چندین ماه پیش با عبور این شاخص نسبتی از کف نزولی تکنیکالی نوید بازدهی بیشتر سهم های کوچک و متوسط را صادر کرد.
با عبور معتبر و موفق شاخص نسبتی از سقف قبلی انتظار می رود همچنان در این کانال صعودی به مسیر ادامه دهد و تا محدوده نسبت ۳. ۰ درصد که هم سقف کانال صعودی و هم کلاستر دو فیبوناچی اکسپنشن و ریتریسمنت است ادامه داشته باشد و در حال حاضر نیز چشم انداز شاخص هموزن روشنتر از شاخص کل به نظر میرسد.
دیدگاه شما