در برخی موارد هم ارزش ذاتی سهم و قیمت فعلی با یکدیگر برابر است که در چنین شرایطی اگر زیانی به سهامدار نمیرسد، سودی هم به همراه نخواهد داشت.
تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام
تحلیل بنیادی بازار سهام بر پایه های کلان:
فرصت یا تهدید
بازار سهام یک بازار سرمایه برای تخصیص منابع مالی به بنگاهها و یک بازار دارایی برای حفظ ثروت خانوارها است. در نتیجه بهعنوان جزئی از بخش مالی ارتباط تنگاتنگی با تحولات بخش حقیقی اقتصاد از یکسو و تحولات سایر بازارهای جایگزین دارد.
ب ازار سهام یک بازار سرمایه برای تخصیص منابع مالی به بنگاهها و یک بازار دارایی برای حفظ ثروت خانوارها است. در نتیجه بهعنوان جزئی از بخش مالی ارتباط تنگاتنگی با تحولات بخش حقیقی اقتصاد از یکسو و تحولات سایر بازارهای جایگزین دارد. بهطوری که وضعیت این بازار میتواند برای بخش حقیقی تعیینکننده بوده و عوامل مرتبط با بخش حقیقی نیز متغیرهای بنیادی تعیینکننده ارزش در بازار سهام هستند. گفته میشود که شاخص بازار سهام، نبض اقتصاد است. به این معنی که افزایش شاخص بازار سهام نشاندهنده بهبود کسب و کار، اشتغال و در نهایت رونق اقتصادی است و افت شاخص نیز هشداری برای رکود اقتصادی است. تحولات بیسابقه بازار بورس در ماههای اخیر نقش و اهمیت بازارهای مالی به ویژه بازار سهام را از جمله مباحث مهم اقتصادی کشور قرار داده است بهطوری که روند فزاینده شاخص قیمت سهام در فضای رکود تورمی اقتصاد، بهعنوان عملکرد تعارضآمیز بخش مالی با بخش حقیقی کشور تلقی میشود. به اینجهت نوسانات بازار سهام نیازمند تبیین دقیقتری است. در این رابطه سوالات چندی به شرح زیر میتوان مطرح کرد که پاسخگویی آن در سیاستگذاری اقتصاد کشور موثر است:
الف- آیا رونق بازار سهام نشانه رونق فعالیتهای جاری و آتی اقتصادی است؟
ب- آیا قیمتهای سهام در روند فزاینده خود با متغیرهای بنیادی اقتصاد کلان قابل توضیح است یا حباب را تجربه میکند؟
ج- در صورت وجود حباب آیا جایگاهی برای اصلاح روند توسط سیاستگذاران اقتصادی وجود دارد یا اینکه باید منتظر مکانیزم خوداصلاحی بازار از طریق ترکیدن حباب و برگشت قیمت سهام به روند تعادلی بلندمدت باشیم؟
در جهت تبیین موضوع، نکات زیر یادآوری میشود:
۱- شاخص کل سهام که در پایان سال ۹۸ رشد سالانه ۱۸۰ درصدی را تجربه کرده بود، در سال ۹۹ نیز تا نیمه اردیبهشتماه با رشد بیش از ۷۱ درصد مواجه شد. مطابق با تحلیل روزنامه «دنیای اقتصاد» سیزدهم اردیبهشت ماه سال جاری، رشد شاخص کل از ابتدای سال لزوما به معنی کسب چنین سودی توسط تمام سهامداران نیست و در عمل بسیاری از بورسبازان به چنین سودهای شگفتانگیزی دست نیافتهاند زیرا از ۵۵۳ نمادی که در معاملات آخرین روز هفته گذشته در مجموع بورس، فرابورس و بازار پایه فعال بودند تنها ۱۵۷ نماد، رشدی برابر یا بیشتر از شاخص کل بورس داشتند و در سمت مقابل ۳۹۶ نماد یعنی معادل ۲/ ۷۲ درصد از کل نمادهای سهامی فعال در بازار سرمایه در رقابت با شاخص کل جا ماندند. نکته جالب توجه این است که نمادهایی که کمترین بازدهی را در سالجدید داشتهاند، نمادهایی بودهاند که در سال ۹۸ اغلب بازدهیهای چند صد درصدی داشتهاند و گاه تا ۱۰ برابر هم رشد کردهاند.
۲- این روزها برخی از اقتصاددانان بر اساس تحلیلهای اقتصادی عقیده دارند که بخش عمدهای از رشدهای پرشتاب بازار سهام نه به علت ارزندگی سهام از نظر بنیادی بلکه بهدلیل نقدینگی عظیمی است که در مسیر بورس تهران قرار گرفته است. این در حالی است که برخی از فعالان و کارشناسان مالی با استفاده از تحلیلهای تکنیکال کوتاهمدت اعتقادی بر انحراف شاخص قیمت سهام از ارزش ذاتی خود ندارند. این تعارض در تحلیل واقعیت بازار سهام قطعا به سود عاملان اقتصادی خرد و کلان نیست و در صورت ریزش قیمت در مقطعی از آینده، بحران مالی همه اقتصاد ملی را گرفتار و رکود اقتصادی را در شرایط تحریم و کرونا مجددا تعمیق و همه آوردههای سهامداران تازهوارد را به باد خواهد داد. بنابراین به دلیل اهمیت موضوع، ضروری است بررسیهای دقیق کارشناسی، جدای از فضای هیجانی بازار، انجام گیرد. بهعلاوه رونق کاغذی بازار سهام ریسک ورود سرمایه به فعالیتها و بخشهای مختلف اقتصادی را کاهش و سرمایهگذاریهای غیرمعتبر را افزایش میدهد. همچنین اثر ثروت باعث افزایش مصرف و انتقال منحنی تقاضای کل میشود و در مجموع به تخصیص غلط منابع منجر میشود.
۳- حباب در بازار سهام وقتی وجود دارد که سرمایهگذاران تمایل دارند که برای سهام، قیمتی بیش از ارزش فعلی عایدیهای بهرهای بپردازند. در این شرایط قیمت سهام از ارزش ذاتی خود فاصله میگیرد و تغییرات آن با تحولات متغیرهای بنیادی اقتصاد قابل توضیح نیست. دلیل وقوع چنین پدیدهای در بازارهای دارایی، بهرغم احترام به یافتههای اقتصاد رفتاری و تبیین حباب رفتاری، پیشی گرفتن قیمتهای مورد انتظار از قیمت تعادلی در طی زمان توسط فعالان بازار آیندهنگر، در چارچوب تشکیل انتظارات عقلایی و مشروط به یک مجموعه اطلاعاتی است. بنابراین تصمیمات جاری بر اساس پیشبینی شرایط آتی بازار اتفاق میافتد. آنچه که مبنای این تحلیل را عقلایی میکند نه لزوما پیشبینیهای صحیح از آینده بازار با استفاده از اطلاعات کامل و درست است بلکه جدای از محتوای پیشبینی، تاکید بر روش پیشبینی است که در آن اطلاعات موجود و برداشتها و تفسیرهای فعالان بازار از شرایط جاری و آتی اقتصاد، در تصمیمات جاری آنها مورد استفاده قرار میگیرد. با این تفسیر در هر بازاری که قیمت مورد انتظار آتی به هر دلیلی از قیمت اولیه تعادلی فاصله گیرد، منحنی تقاضای بازار بهطور مستمر به سمت بالا انتقال یافته و قیمت جاری بهطور دائم از روند تعادلی خود دور و دورتر میشود. فرآیند پویای قیمتهای حبابی تا زمانی ادامه مییابد که سیاست جدیدی یا اطلاع جدیدی منجر به تعدیل انتظارات فعالان بازار به سمت روند تعادلی شود. اقتصاد ایران وقوع چنین پدیدهای را قبلا در بازارهای مختلف دارایی چون مسکن، ارز و سهام چندین بار تجربه کرده است.
۴- همچنانکه در ادامه خواهد آمد، بازار سهام به دلیل گسترش تقاضای سفتهبازی به شدت حبابی است و بر اساس تحولات متغیرهای بنیادی قابل توضیح نیست. قیمت سهام علاوه بر پویایی های کوتاه مدت خود، از یک سو تحتتاثیر بخش حقیقی اقتصاد، قیمت نفت و قیمت داراییهای جایگزین مانند نرخ ارز و نرخ سود بانکی و از سوی دیگر نقدینگی است. با این حال عامل تشدیدکننده قیمت سهام از سال گذشته، تورمهای مورد انتظار در فضای نااطمینانیهای شدید سیاسی و اقتصادی است که زمینه انتقال نقدینگی بالا به بازار سهام را توسط سرمایهگذاران حقیقی، با هدف حفظ ارزش داراییها، فراهم کرده است. در هر صورت انتظارات قیمتی و بهتبع آن عایدیهای سرمایهای مورد انتظار همیشه فزاینده نبوده و نمیتواند استمرار داشته باشد و در مقطعی به دلیل ورود اطلاعات جدید به بازار یا کامل شدن اطلاعات، تعدیل میشود. در آن صورت میزان ضرر بستگی به مقدار انحراف قیمت سهام از روند قیمت تعادلی دارد. نکته مهم آنکه بازار سهام متکی به افزایش عایدی سرمایهای مورد انتظار، در شرایط نااطمینانی شدید و رکود اقتصادی تبدیل به ابزاری برای بازی شانس میشود که مردم با انگیزه حفظ ارزش دارایی خود، با اطلاعات ناقص و به امید بردن و برنده شدن وارد بازار میشوند. بنابراین آنچه مهم است تبدیل بازار سهام از یک بازار واقعی به یک بازار کاغذی است که در آن کمتر سهامی برای دریافت عایدی بهرهای نگهداری میشود و انگیزه واردشوندگان جدید به بازار تنها کسب سود از تغییرات قیمت سهام است و به این دلیل فرآیند خروج از بازار نیز با تغییر انتظارات قابلتصور است. این رفتار عقلایی فعالان بازار ارتباطی به نوع بازار ندارد. در هر بازاری که قیمت فردای آن بیشتر از قیمت امروز باشد، ورود به آن برای کسب سود توجیهپذیر است. بنابراین همیشه باید انتظار داشت که تهدید بالقوه نقدینگی بالا در شرایط رکودی و نااطمینانی اقتصاد به تهدید بالفعل تبدیل شود و بازاری را درنوردد. اینبار قرعه به نام بازار سهام است که فعلا خیال دولت را از بازار ارز نسبتا راحت کرده است.
۵- برای برآورد روند بلندمدت شاخص قیمت کل سهام، عوامل مهم محیطی اقتصاد کلان به شرح زیر بهعنوان عوامل اثرگذار در شاخص تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام قیمت سهام در نظر گرفته شد که انتظار میرود دارای بیشترین تاثیر بر جریان سودهای موردنظر یا نرخهای تنزیل باشند.
- قیمت حقیقی نفت، بهعنوان نماد وابستگی نفتی و مشخصه ساختار اقتصادی
- ارزش افزوده حقیقی بخش قابل تجارت، بهعنوان نماینده بخش واقعی اقتصاد
- حجم حقیقی نقدینگی، بهعنوان نماینده سیاست پولی و بخش اسمی اقتصاد
- نرخ ارز حقیقی و نرخ سود حقیقی بهعنوان قیمت دارایی های جایگزین
تابع فوق با استفاده از دادههای فصلی و با روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی ARDL)) مورد برآورد قرار گرفت و سپس بر اساس آن شاخص قیمت سهام برای فصول سال ۹۸ و فصل اول ۹۹ پیشبینی شد.
نتایج برآوردها نشان میدهد که شاخص قیمت حقیقی بازار سهام در بلندمدت، با حجم حقیقی نقدینگی، تولید بخش حقیقی، نرخ ارز حقیقی و قیمت نفت رابطه مستقیم و با نرخ سود حقیقی بانکی رابطه معکوس دارد. افزایش درآمد حاصل از صادرات نفت علاوه بر اینکه مستقیما سودآوری بنگاههای فعال در صنایع نفتی را افزایش میدهد از مکانیزمهای دیگری نظیر تامین ارز وارداتی کالاهای سرمایهای و مواد اولیه قادر است که منجر به افزایش قیمت سهام شود. از سوی دیگر افزایش ارزش افزوده بخش قابل تجارت، (با حضور سهم مهمی از بنگاههای این بخش در بازار سهام) باعث افزایش قیمت سهام میشود. افزایش نقدینگی علاوه بر کاهش هزینه سرمایه بنگاهها و افزایش قیمت سهام، میتواند با افزایش تقاضای سهام و همچنین تورم همراه شود که مجددا به افزایش قیمت سهام ختم میشود. نرخ ارز حقیقی نیز بهطور مستقیم بر ارزش صادرات بنگاهها و توان رقابتپذیری آنها تاثیر میگذارد، بهعلاوه افزایش نرخ ارز حقیقی بر ارزش جایگزینی بنگاهها نیز اثرگذار بوده و باعث افزایش ارزش بنگاهها میشود.
در شرایط کنونی با رکود اقتصادی، کاهش قیمت حقیقی نفت، افزایش ناچیز نرخ ارز حقیقی و کاهش نرخ سود حقیقی بانکها مواجه هستیم.
۶- نمودار زیر عملکرد شاخص سهام را با برآورد آن برای دوره پیشبینی مقایسه میکند. همچنانکه مشاهده میشود از فصل سوم سال ۹۸، عملکرد شاخص از روند بلندمدت خود که بر اساس متغیرهای بنیادی اقتصاد کلان محاسبه شده، فاصله گرفته است. نتایج نشان میدهد که بر اساس تحلیل بنیادی بر پایههای کلان، مقدار شاخص باید در دامنه ۴۰۰ هزار قرار میگرفت، این در حالی است که بازار، رقم ۹۷۰ هزار را در روزهای گذشته تجربه کرد. بنابراین بازار سهام به شدت با حباب قیمتی مواجه است.
۷- بنابراین یافتهها نشان میدهد که تحولات بازار سهام همجهت با تحولات متغیرهای بنیادی کلان نبوده و شاخص سهام از روند بلندمدت خود منحرف شده است. وضعیت موجود بازار اگرچه برای تامین مالی کسری بودجه دولت فرصت بوده و در سایر بازارهای دارایی نیز آرامش کوتاهمدتی را ایجاد کرده است ولی برای واردشوندگان حقیقی خرد و ناآشنا با بازار سهام تهدید جدی بهشمار میآید.
پیشنهاد میشود که نهادی با عنوان «نهاد سیاستهای احتیاطی کلان» با هدف ایجاد ثبات و پایداری در بخش مالی کشور در هماهنگی با سیاستهای پولی و مالی، تشکیل و با بررسی دقیق کارشناسی، ساماندهی شرایط کنونی بازار سهام و بهویژه مدیریت انتظارات فعالان بازار را به عهده گیرد. در غیر اینصورت در مقطعی از آینده شاهد ریزش قیمت خواهیم بود که در آن زمان، بهرغم حمایت کنونی دولت از بازار، کسی پاسخگوی بحران نخواهد بود. چنین مباد.
توضیح 0 تا 100 انواع تحلیل بورس (تکنیکال و بنیادی)
انواع تحلیل بورس برای کسانی مفید فایده خواهد بود که قصد دارند حداکثر سود را از این بازار ببرند. کسانی که به فعالیت در بورس نه به چشم یک تفریح که به عنوان یک شغل و راه درآمدزایی نگاه میکنند. انواع تحلیل بورس ایران به دو نوع تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال تقسیم میشود. هر یک از این تحلیلها شیوه و روش مختص به خود را داشته و از ابزار و منابع متفاوتی استفاده میکنند
پیش از رسیدن به مبحث انواع تحلیل بورس، باید کمی در مورد ذات این بازارصحبت کنیم. بورس بازاری ست که همواره به نفع دو طرف معامله عمل کرده است. از یک طرف سرمایه گذاران هر میزان سرمایهای که دارند را وارد این بازار کرده و با شناسایی سهامی با قابلیت رشد آن را خریداری میکنند.
قطعاً در این بین به نسبت سرمایهای که دارند سودی هم عایدشان میشود که این سود یا از طریق فروش با قیمت بیشتر از خرید و یا به واسطه سود تقسیمی که شرکت در پایان سال مالی خود بین سهامداران تقسیم میکند به دست میآید. در طرف مقابل نیز شرکتهایی که فرصت حضور در بازار بورس را به دست آوردهاند از طریق سرمایههای مردمی توانند فعالیت شرکت خود را گسترش بدهند و در نهایت این امر به شکوفایی اقتصادی کشور منجر میشود. هرآنچه گفتیم در صورتی محقق میشود که تمامی فرآیند سرمایه گذاری، خرید و فروش سهام و . با آگاهی کامل صورت پذیرد.
کسب سود در بورس شانسی نیست
بر خلاف نظر بسیاری از مردم و تازه واردان که بدنبال بازده بالا از بورس می باشند ، این بازار بر اساس شانس و اقبال بنا نشده است. قرار نیست روی شانس سهامی را خریداری کنید و دوباره روی شانس آن را به فروش برسانید و در نهایت دلتان خوش باشد که ترید کردهاید. با اولین ضرر متوجه خواهید شد که شانسی معامله کردن بهای سنگینی دارد که ممکن است به نابودی تمام سرمایه شما منجر شود.
هر بازاری علم و دانش و تجربه خودش را میطلبد. کلاً برای وارد شدن به هر کاری باید به فوت و فن آن آگاه بود. بازار بورس نیز از این قاعده مستثنی نیست. صرف دریافت سیگنال از دوست و آشنا و یا خوش آمدن از نام و اعتبار یک شرکت نمیتوانید روی سرمایه خود ریسک کنید. باید دست پر وارد بورس شوید. نه! منظورمان این نیست که هر چه پول دارید در بورس سرمایه گذاری کنید، منظورمان این است که انواع تحلیل بورس (انواع تحلیل بنیادی، انواع تحلیل تکنیکال)، شیوههای درست معامله، اصطلاحات بازار بورس و . را بیاموزید.
انواع تحلیل بورس کدامند ؟
از انواع تحلیل در بورس می توان به 2 نوع تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال اشاره کرد که در ادامه به طور کامل به توضیح آنها می پردازیم.
تحلیل بنیادی چیست ؟
با استفاده از تحلیل بنیادی ارزش ذاتی یک سهام به دست میآید. یعنی با توجه به نوع فعالیت شرکت، بزرگی یا کوچکی آن، میزان سرمایه و . قیمت واقعی که سهام شرکت مورد نظر دارد به دست میآید. به تحلیل بنیادی فاندامنتال یا اساسی نیز گفته میشود. یعنی شما بر روی اطلاعات اساسی و مهم شرکت برای تعیین و تشخیص قیمت تمرکز میکنید.
مثل عوامل محیطی (هرگونه اتفاق و یا خبری که بر رشد یا رکود قمت سهام تأثیر گذار باشد)، عوامل درونی شرکت (هر نوع فعالیتی که داخل شرکت اتفاق می افتد از افزایش سرمایه گرفته تا جابجایی و تعویض اعضای هیئت مدیره) و بطور کلی اخباری که بر صنعت اثر میگذارند. برای دریافت و دسترسی به چنین اطلاعاتی نیاز دارید تا روزانه از طریق سایت کدال تمام اخبار مربوط به شرکت را پیگیری کرده و همه آنها را تحلیل کنید. برای این کار نیاز به آموزش و کسب تجربه از افراد مطلع دارید.
همانطور که پیشتر در مقاله انواع تحلیل بورس گفتیم در تحلیل بنیادین تمرکز بر روی ارزش ذاتی سهام است. اگر قیمت فعلی سهم کمتر از ارزش ذاتی آن باشد به معنای افزایش قیمت سهام بوده و در این نقطه میتوانید وارد سهم شده، آن را خریداری کرده و به رشد و افزایش قیمت آن امیدوار باشید. البته حالت عکس آن نیز امکان پذیر است و در چنین شرایطی فروش به صلاح خواهد بود. البته در این میان توجه به نهادی های مالی بورس نیز از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
در برخی موارد هم ارزش ذاتی سهم و قیمت فعلی با یکدیگر برابر است که در چنین شرایطی اگر زیانی به سهامدار نمیرسد، سودی هم به همراه نخواهد داشت.
تحلیل تکنیکال چیست ؟
از دیگر انواع تحلیل بورس، تحلیل تکنیکال است. در این شیوه تمرکز بر روندی است که سهام طی کرده و تکنیکالیست ها معتقدند که تاریخ تکرار خواهد شد. بنابراین با تمرکز بر روند گذشته سهم، آینده آن را پیش بینی میکنند. در این روش از نرم افزارها و نمودارهای متفاوتی کمک میگیرند تا بتوانند تحلیل خود را به درستی پیش ببرند.
در تحلیل تکنیکال الگوهای متفاوتی مطرح است و باور بر این است که سهام از الگوهای خاص خود پیروی میکنند البته در این بین منکر تأثیر عوامل بیرونی بر شکل گیری روند و قیمت سهم نیز نمیشوند. تحلیل تکنیکال از آنجایی که از دانش ریاضی هم بهره میبرد کمی پیچیدهتر از تحلیل بنیادی است. در آموزش این نوع تحلیل با انواع تحلیل تکنیکال نیز آشنا خواهید شد. این شیوه پر از فرآیندها و اصطلاحاتی است که برای یادگیری هرکدام باید وقت زیادی اختصاص دهید.
برای موفقیت در بازار بورس هم میتوانید به طور اختصاصی از یک تحلیل استفاده کنید و هم اینکه برای عیب نکردن کار از محکم کاری تسلط داشتن بر هر دو نوع تحلیل برایتان بهتر خواهد بود. نیاز است که از همان ابتدای ورود به بازار آموزشهای لازم در این زمینه را دریافت کنید.
تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام
● ارزشیابی قیمت سهام
تحلیلگر بنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصادملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت، بهبررسی این موضوع میپردازد که آیا قیمت سهام شرکت بهدرستی تعیینشدهاست یا نه؟ برای تعیین قیمت سهام، الگوهای گوناگون ارزشیابی تهیه و تدوین شده است.
عمدهترین این الگوها عبارتند از:
الگوهای سود سهام – این الگوها، بر ارزش فعلی سودهای سهام مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای عواید – این الگوها، بر ارزش فعلی عواید مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای داراییها – این الگوها، بر ارزش داراییهای شرکت تمرکز دارند.
*با اقتصادبرتر باشید/ با جدیدترین و ساده ترین #آموزش_مفاهیم_بورسی
آیا این خبر جالب بود؟ می توانید لینک این خبر را برای دیگران بفرستید:
2 نظر از مردم
با سلام و احترام اینجانب افشین فتحی مرام از مطالب خوبی که برای همگان قرار دادید تشکر میکنم با اجازه شما قسمتی از مطالب شما را جهت مجموعه کتابهایی که تحت عنوان پکیج جامع آموزش بورس برای معرفی و یادگیری خرید و فروش سهام در بورس و کسب درآمد از این طریق برای عموم تدارک دیده ام استفاده کردم البته این مجموعه کتب تا کنون استقبال نشده و فروش نداشته ام اما اگر این کتاب های پی دی اف را که خودم از سطح اینترنت و تجربه خودم و با ترجمه جمع آوری کرده ام را خریداری کنند و استقبال صورت بگیرد هر روز مطالب جدید به آن اضافه خواهم کرد و این کتب را به روز رسانی میکنم تا همگان استفاده کنند و معاملات بورس ایران حرفه ای تر شود .
سلام جناب افشین گرامی خوشحالیم که مطالب سایت اقتصادبرتر مورد استفاده شما قرار گرفته و امیدوارم از سایت ما هم تو مطلبتون به عنوان ماخذ نام برده باشید .
آموزش تحلیل بنیادی فارکس | شاخص های اقتصادی و تاثیر آنها در بازار فارکس
در این بخش از آموزش تحلیل بنیادی فارکس ، در مورد آمار ، شاخص و داده های اقتصادی خواهیم آموخت.
مجله افیکس کار: همانطور که قبلا در آموزش تجزیه و تحلیل بنیادی فارکس گفتیم ، تحلیل بنیادی فرآیند تجزیه و تحلیل تأثیر عوامل سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی بر ارزش نسبی یک ارز است.
از طریق شناسایی محرک های اصلی ارزش ذاتی یک ارز ، شرکت کنندگان در معاملات فارکس می توانند تصمیمات تجاری آگاهانه ای اتخاذ کنند.
- بیشتر بخوانید : آموزش تحلیل بنیادی فارکس | بانک های مرکزی و تاثیر تصمیمات آنها در بازار فارکس
تعریف شاخص اقتصادی
بسیاری از معامله گران معتقدند که بازار فارکس کاملا تابع اطلاعات اقتصادی است و شاخص های اقتصادی روی نوسانات قیمت دارایی ها دربازار فارکس تاثیر عمیقی می گذارند. در هرحال بازار فارکس یک بازار دارای نوسان است و جهت محافظت از سرمایه در برابر این نوسانات باید اشراف کامل به بازار داشت .
داده هایی که باعث تغییر در قیمت جفت ارزها می شود، متنوع هستند. اما مهم ترین آنها شاخص های اقتصادی هستند که روی بازار فارکس تاثیر می گذارند و آن را هدایت می کنند. این شاخص های اقتصادی را می توان تحلیل کرد و از آنها برای درک و پیش بینی جریانات در فارکس استفاده کرد. با درک جریانات تاثیرگذار میتوانید فرصت های خرید و فروش را شناسایی کنید .
معاملات بر اساس داده های اقتصادی می تواند یک چالش بسیار غیرقابل پیش بینی باشد. حتی بسیاری از بزرگترین استراتژیست ها در بانک های بزرگ سرمایه گذاری در سراسر جهان برای پیش بینی دقیق آمار نهایی مشکل دارند. آنها مدلهایی دارند که جنبه های مختلف را در نظر می گیرند ، اما همچنان می توانند در پیش بینی های خود به طرز شرم آوری اشتباه کنند. به همین دلیل است که بازارها پس از انتشار آمار مهم اقتصادی بسیار خشن حرکت می کنند.تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام
بسیاری از سرمایه گذاران تمایل دارند با “پیشبینی ها و اجماع ” این استراتزیست ها پیش بروند و معمولاً بازارها پیش از انتشار آمار، در جهت پیش بینی این ها حرکت می کنند. اگر اجماع نتواند نتیجه نهایی را پیش بینی کند ، بازار معمولاً در جهت نتیجه واقعی حرکت می کند. به این معنی که اگر آمار بهتر از پیشبینی ها بود ، یک واکنش مثبت ظاهر می شود و برعکس .
معاملات قبل و بعد از انتشار آمار
ترفند معامله بر اساس آمار اقتصادی این است که تعیین کنید چه زمانی می خواهید پوریشن باز کنید. آیا قبل یا بعد از انتشار آمار معامله می کنید؟ هر دو مزایای خود را دارند و نقاط ضعف خود را دارند.
معاملات قبل از انتشار آمار اقتصادی به این معناست که شما در مورد اینکه نتیجه آمار واقعی بهتر یا بدتر از پیشبینی هاست ، اطمینان خاطر دارید. اما ممکن است به طرز وحشتناکی اشتباه کرده و ضررهای زیادی را متحمل شوید. معاملات لحظاتی پس از انتشار اقتصادی به این معنی است که شما سعی می کنید پوزیشنی را در بازار کم حجم ایجاد کنید که چالش رسیدن به قیمت دلخواه شما را به همراه دارد.
شاخص های اقتصادی چگونه بر بازار فارکس تاثیر می گذارند؟
با استفاده از اطلاعات و داده های اقتصادی، سرمایه گذاران می توانند عملکرد اقتصاد یک منطقه را اندازه گیری کنند. هر چقدر داده ها قوی تر باشد یعنی رشد اقتصادی قوی تر است . شاخص های اقتصادی نشان دهنده رشد یا افت اقتصاد یک کشور است و این موضوع مسلما روی ارز آن کشور و در نتیجه جفت های آن در بازار فارکس نیز تاثیر خواهد گذاشت.
قیمت در واکنش به بعضی از گزارشات و داده های اقتصادی، حرکات تند و سریعی از خود نشان میدهد و در برابر بعضی گزارشها نیز اصلا واکنشی ندارد.
این اطلاعات در ابزاری به نام تقویم اقتصادی یا Economic Calendar منتشر میشود .
تقویم اقتصادی فارکس چیست ؟
تقویم اقتصادی فارکس یا Economic Calendar یکی از مفیدترین ابزار برای معامله گران است، به ویژه کسانی که از تحلیل بنیادی در تعیین روند ارز موردنظر خود استفاده می کنند.
یک تقویم معمولی فارکس، انتشار دادههای آتی را فهرست میکند و نشان میدهد که آیا آنها میتوانند تأثیر قوی یا کم روی ارز درگیر داشته باشند. اینها همچنین نتایج دادههای دوره قبل را منتشر میکنند تا به معاملهگر یک نقطه مقایسه در سنجش در صورت انجام بهبود، همراه با اجماع بازار ارائه کنند.
به بیان ساده، معمولاً انتشار قویتر از حد انتظار یا انتشاری که نشاندهنده بهبود قابلتوجهی نسبت به دادههای دوره قبل باشد، میتواند منجر به افزایش نرخ ارز شود، زیرا در نهایت میتواند به سیاستهای پولی سختتر تبدیل شود. از سوی دیگر، انتشار ضعیفتر از حد انتظار یا انتشار کمتر در مقایسه با دادههای دوره قبل میتواند منجر به فروش ارز برای این ارز شود، زیرا این امر میتواند منجر به سیاست پولی آسانتر شود.
همه گزارشهای اقتصادی فهرستشده در تقویم فارکس برای تجارت ایدهآل نیستند، زیرا برخی به سادگی میتوانند واکنشهای قیمتی کوچکی ایجاد کنند . این دسته که بعنوان شاخص های با ایمپکت یا تاثیرگذاری کم شناخته میشوند، گاهی بهعنوان تصویر بهتری برای شاخص های مهمتر مورد استفاده قرار میگیرند و حرکتهای کوتاهمدت مهم ایجاد نمیکنند.
تقویم اقتصادی را میتوانید از سایت های معتبر فارکس مشاهده کنید. همچنین این تقویم در مجله افیکس کار نیز برای شما قابل دسترس است .
- بیشتر بخوانید : تقویم اقتصادی چیست و چگونه به معامله گران کمک میکند
قبل از اینکه در مورد آمار و داده های تاثیرگذار تقویم اقتصادی فارکس صحبت کنیم، مطلوب است اول از انواع شاخص ها آگاهی کسب کنیم :
انواع شاخص های اقتصادی
شاخص های اقتصادی به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند:
- شاخص های پیشرو یا Leading indicator
یک شاخص پیشرو قبل از اینکه یک روند جدید رخ دهد، سیگنال می دهد. - شاخصهای همزمان (تصادفی) یا Coincident indicator
شاخص های همزمان در زمان تشکیل روند مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. - شاخص های پسرو یا Lagging indicator
یک شاخص پسرو پس از آغاز روند، سیگنال می دهد.
شاخص پیشرو
شاخص های اقتصادی پیشرو یا Leading indicator به شما میگویند که چه اتفاقی در آینده آن اقتصاد خواهد افتاد. این شاخص ها میزان اهمیت مشخصی دارند، اما ممکن است به اصلاحیههای بعدی نیز وابسته باشند. در واقع برای دستیابی به عملکرد یک اقتصاد ، باید از شاخصهای پیشرو یا نوسانگر استفاده شود.
بنابراین، شاخص های لیدینگ تمایل دارند جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت کنند. این شاخصها به طور کلی برای تحلیلهای کوتاه مدت و میان مدت مناسب هستند. به عنوان مثال، پروانههای ساختمانی را میتوان نوعی شاخص اقتصادی برجسته پیشرو دانست. این شاخص ممکن است تقاضای آینده برای کار ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک و مستغلات را نشان دهند.
به دلیل ماهیت پیشروی گزارشات اقتصادی، این شاخصها نوسانات زیادی دارند. شاخصهای پیشرو بصورت آماری منتشر میشوند مانند شاخص مدیران خرید (PMI) منطقهای ( مانند PMI تولیدی ایالت نیویورک، شاخص تولید فدرال رزرو فیلادلفیا، انتظارات تورمی دانشگاه میشیگان و غیره در ایالات متحده) و همچنین PMI تخمینی Markit/CIPS در بریتانیا و حوزه یورو و غیره
توجه: شاخص اندکاتورهای پیشرو وضعیت رشد اقتصاد را در شش ماه اخیر نشان میدهد. با توجه به آمار، اگر شاخص در عرض 3 ماه پشت سر هم منفی باشد. اقتصاد رو به رکود می باشد.
شاخص همزمان یا تصادفی
شاخص های همزمان یا شاخص تصادفی Coincident indicator، معمولا اطلاعات مربوط به شاخص های پیشرو را تائید یا رد میکنند. تغییرات شاخص های همزمان اطلاعات خوبی در ارتباط با سرعت و توسعه فعالیتها یا انقباض اقتصادی فراهم میکنند. آمار خرده فروشی، داده های درآمد شخصی، تورم و غیره از محبوبترین شاخصهای اقتصادی همزمان در بازار فارکس باشند.
شاخص های تصادفی در زمان اتفاق مورد تجزیه و تحلیل و استفاده قرار می گیرند. اینها اعداد کلیدی هستند که تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد کلان دارند. داده های درآمد شخصی یک شاخص تصادفی از سلامت اقتصادی است. ارقام بالاتر درآمد شخصی نشان از اقتصاد قوی تر است. اعداد پایین تر از درآمد شخصی برای اقتصاد خوب نیست . تولید ناخالص داخلی (GDP) اقتصاد نیز میتواند یک شاخص تصادفی باشد.
این شاخصها در جایی بین دو نوع شاخص دیگر (پیشرو و پسرو) قرار دارند. آنها تقریباً در زمان حال کار میکنند و اطلاعاتی در مورد وضعیت اقتصادی فعلی ارائه میدهند.
به عنوان مثال، با اندازه گیری ساعات کار گروهی از کارمندان یا میزان تولید یک بخش خاص صنعت، مانند تولید یا استخراج، میتوان یک شاخص تصادفی ایجاد کرد.
البته باید در نظر داشت که دسته بندی و تعاریف شاخصهای پیشرو، پسرو و همزمان همیشه شفاف نیستند. بعضی از شاخصها بسته به روش و زمینه ممکن است در همه دستهها قرار بگیرند. این به ویژه در شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) معمول است.
به طور سنتی، تولید ناخالص داخلی GDP به عنوان یک شاخص پسرو در نظر گرفته میشود زیرا براساس دادههای تاریخی محاسبه میشود. در برخی موارد، ممکن است تغییرات فوری اقتصادی را منعکس کند، و آن را به یک شاخص تصادفی تبدیل کند.
شاخص پسرو یا تاخیری
شاخص های پسرو یا تاخیری (Lagging indicator) تنها وقایع تاریخی و گذشته یک اقتصاد را بیان میکنند،
این نوع از شاخصها نیز همانطور که از نام آنها پیداست، با تاخیر منتشر میشوند . در اغلب موارد، شاخص پیشرو مبنایی را ایجاد میکنند که معمولا بعدا توسط شاخص تاخیری نیز تائید میشود. یکی از معروفترین شاخصهای تاخیری، نرخ بیکاری است. شاخصهای تاخیری را به عنوان معلولِ یک علت در نظر بگیرید. بنابراین، مثلا زمانی که نرخ بیکاری افزایش پیدا میکند، در واقع علت این افزایش در گذشته رخ داده است و لذا وقتی که منتشر میشوند، خیلی اقتصاد را تحت تاثیر قرار نمیدهد.
برخلاف شاخصهای لیدینگ ، از شاخصهای لگینگ برای شناسایی روندهای موجود استفاده میشود. البته این روندها ممکن است بلافاصله به خودی خود آشکار نشوند. بنابراین، این نوع شاخصها در پشت چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
به طور معمول، شاخص های پسرو یا تأخیری بر اساس عملکرد اقتصادی یا دادههای قیمت قبلی، در تحلیلهای طولانی مدت اعمال میشوند.
البته باید در نظر داشت که تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام دسته بندی و تعاریف شاخصهای پیشرو، پسرو و همزمان همیشه شفاف نیستند. بعضی از شاخصها بسته به روش محاسبه ممکن است در همه دستهها قرار بگیرند. این به ویژه در شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) معمول است.
برای آشنایی با بیشتر با این سه دسته شاخص این مقاله نیز برای مطالعه مناسب است :
اطلاعیه ها و آمار کلیدی در فارکس
همانطور که گفتیم یک شاخص اقتصادی، آماری است که اطلاعات خاصی در مورد فعالیتهای اقتصادی ارائه می دهد. شاخص های اقتصادی به سرمایه گذاران امکان تحلیل و پیش بینی عملکرد اقتصادی یک منطقه یا یک کشور را می دهند.
شاخص های اقتصادی معمولا توسط دولتها، موسسات اقتصادی بین المللی و حتی توسط مطالعات مستقل منتشر می گردد.
به عنوان مثال، ایالات متحده، اطلاعات مربوط به تولید ناخالص داخلی (GDP) را به شکل فصلی منتشر می کند. این شاخص اقتصادی به سرمایه گذاران اجازه می دهد که عملکرد اقتصادی ایالات متحده را نسبت به دوره سه ماهه گذشته یا فصل متناظر در سال گذشته تحلیل کرده و پیش بینی خود در راستای آینده را پایه ریزی کنند.
گزارشهای بزرگ ، مانند GDP یا تورم قیمت مصرف کننده CPI، به ایجاد پرایس اکشن های بزرگ و طولانیمدت تمایل دارند.
بعنوان مثال داده تورمی CPI یا شاخص قیمت مصرف کننده تغییرات سطح قیمت ها را اندازه گیری می کند. همانطور که قبلا گفتیم وظیفه بانک مرکزی حفظ ثبات قیمت ها است، پس این شاخص ارتباط نزدیکی با سیاست پولی بانک ها دارد.
- بیشتر بخوانید : آموزش تحلیل بنیادی فارکس | بانک های مرکزی و تاثیر تصمیمات آنها در بازار فارکس
از سوی دیگر، دادههایی مانند قیمتهای تولیدکننده PPI یا فروش عمدهفروشی Retail Sales معمولاً منجر به حرکت قیمت قابل توجهی برای ارز درگیر نمیشوند. درعوض، به عنوان دادههای زیربنایی برای محاسبه شاخص های بسیار مهمتر مانند شاخص های تورمی عمل کنند.
آمارهایی مانند فروش خردهفروشی، آمار تولیدات صنعتی یا انتشار تراز تجاری، به نسبت ارز درگیر، سطوح مختلفی از تأثیر را دارند.
مثلا اقتصادهای صادرکننده، مانند استرالیا و نیوزلند، ارزهایی دارند که به دادههای تراز تجاری حساس تر هستند. در همین حال، اقتصادهایی که مصرف کننده زیاد دارند مانند چین یا آمریکا، به گزارش های خرده فروشی و مخارج خانوار واکنش نشان می دهند.
آمارهای مهمی که معامله گران فارکس باید زیرنظر بگیرند
تعدادی گزارش و شاخص اقتصادی مختلف که در طول سال قرائت و ارائه می شود، مشخص هستند و حتی برنامه زمانی اعلام این ارقام از پیش تعیین شده که هر کدام می توانند تأثیر بسیار مهمی بر شرط بندی های معاملاتی فارکس شما داشته باشند. اما مهمترین آماری که شما در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال حتما باید دنبال کنید به شرح زیر است .
- شاخصتورمی قیمت مصرف کننده CPI
- شاخص تورمی قیمت تولید کننده PPI
- تولید ناخالص داخلی GDP
- دادههای حقوق و دستمزد Income and Wages , NFP , ADP
- اشتغال و بیکاری Unemployment Rate , Initial Jobless Claims
- نرخ بهره و صورتجلسات بانک های مرکزی Interest Rate, Funds Rate
- شاخص تولیدات صنعتی IPI
- آمار خرده فروشی Retail Sales
- ﺿﺮﻳﺐ اﻃﻤﻴﻨﺎن ﻣﺼﺮف ﮐننده CCI
- شاخص مخارج مصرف شخصی PCE
- شاخص مدیران خرید در بخش تولید یا خدمات PMI
اینها معمولا بیشترین تأثیر را بر بازار دارند و شما حتماً باید علاوه بر داده های منتشر شده هر ماه، داده های سه ماهه یا شش ماهه را نیز بررسی و مقایسه کنید تا تصویر بهتری از قرائت های بعدی داشته باشید.
تأثیر این رویدادهای اقتصادی می تواند فوری و قوی باشد. صرف نظر از نوع معاملهگری که هستید، تکنیکال یا بنیادی یا هردو ، همیشه باید با استفاده از یک تقویم اقتصادی، اخبار اقتصادی را زیر نظر داشته باشید و داده ها را در بازه های زمانی بزرگتر نیز بررسی کنید .
مزایا و معایب شاخص ها در تحلیل بنیادی
هنگامی که برای تجزیه و تحلیل فنی استفاده میشود، هر دو شاخص لیدینگ و لگینگ مزایا و معایب خود را دارند.
به نظر میرسد با پیش بینی روندهای آینده، شاخصهای لیدینگ بهترین فرصتها را برای تاجران فراهم میکنند. با این حال، مشکل این است که شاخصهای پیشرو اغلب سیگنالهای گمراه کنندهای تولید میکنند و غالباً دو قرائت اولیه و نهایی دارند. بسیار پیش می آید که داده های گذشته ، در قرائت های دوم مجددا اصلاح نزولی یا صعودی شوند. که اگر اصلاح نهایی تفاوت فاحشی با قرائت اولیه داشته باشد میتوانند حرکات وحشیانه ای در نمودارها ایجاد کند.
در همین حال، شاخصهای لگینگ مطمئن تر هستند. زیرا آنها به طور واضح توسط دادههای قبلی بازار تعریف شدهاند. نقطه ضعف آشکار شاخصهای پسرو، تأخیر در واکنش آنها به حرکتهای بازار است. در برخی موارد، ممکن است سیگنالها نسبتاً دیر به بازار بیایند تا یک موقعیت مطلوب باز شود، و در نتیجه سود بالقوه کمتری داشته باشد.
عوامل بنیادی از تغییر مسیر سهام خبر میدهد/ ۵+١ نشانه احیای بورس؟
دنیای اقتصاد / روز چهارشنبه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران کاهش 13/ 0 درصدی را تجربه کرد. به این ترتیب با کند شدن روند ریزشی قیمتها کاهش شاخص ظرف یک هفته به 3/ 0 درصد رسید. عواملی چون خروج فروشندگان هیجانی از بازار، ایجاد فاصله میان قیمتهای خرید و فروش، افزایش مشارکت حقوقیها در خرید، پیشخور شدن تاثیر منفی گزارشهای 6 ماهه در قیمتهای فعلی و پایین بودن حجم معاملات در مجموع امکان ریزشهای شدید را بسیار کاهش داده است.
کارشناسان معتقدند با از میان رفتن تردیدها بر اثر انتشار گزارشهای 6 ماهه و با توجه به انتظارات مثبت معاملهگران نسبت به وضعیت شرکتها در سال آینده به دنبال اجرای «برجام»، به تدریج شاهد اصلاح وضعیت فعلی در قیمتها و متعاقبا در سوددهی شرکتها خواهیم بود.
بررسی روند تغییرات شاخص در هفته گذشته نشاندهنده تغییر حرکت ریزشی شاخص و کاهش سرعت نوسانات آن است. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد شاخص کل ظرف هفته گذشته 188 واحد و حدود 3/ 0 درصد ریزش داشته است. به این ترتیب شاخص نوساناتی محدود در کانال 61 هزار واحدی را تجربه کرد. این در حالی است که ظرف دو هفته پیش از این بازه تاریخی شاخص با نشان دادن نوسانات شدید حدود 5/ 4 درصد ریزش کرد. ریزشی که به شکسته شدن سه کانال منجر شد. میانگین تغییرات روزانه شاخص نیز در این دو بازه زمانی موید فرضیات فوق است. در حالی که میانگین نوسانات روزانه در هفته گذشته تغییرات روزانه 1/ 0 درصدی را نشان میدهد، بررسی میانگین نوسانات دو هفته پیش تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام از این دوره زمانی نشاندهنده میانگین 5/ 0 درصدی تغییرات شاخص کل به شکل روزانه است. بر این اساس تغییر روند ریزشی بازار به وضوح نشان دهنده کاهش هیجان و فشار فروش در بازار است.
پیمان حدادی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» در همین زمینه گفت: این هفته شاهد کاهش حجم و ارزش معاملات بازار بودیم. شاخص کل نیز بهعنوان یکی از نماگرهای اصلی بازار تغییر چندانی نداشت که نشان میدهد قیمتها تغییر قابل توجهی نداشتهاند. به این ترتیب میتوان گفت فروشندههای هیجانی بازار را ترک کردهاند اما همچنان تمایلی به خرید نیز وجود ندارد.
بررسی آخرین قیمتهای ثبت شده در لحظه پایانی بازار در روز چهارشنبه به فاصله قیمت سمت عرضه و همچنین تقاضا اشاره دارد. میانگین اختلاف قیمت بهترین تقاضا نسبت به بهترین عرضه بیش از 5/ 1 درصد است. از اواسط شهریور موج جدید ریزش بازار سهام با انتظار برای عملکرد ضعیف شرکتها در دوره 6 ماهه رقم خورد. در این شرایط و پس از افت قیمتها به نظر میرسد از شدت انتظارات تداوم روند نزولی تا حدود زیادی کاسته شده است. در این خصوص برخلاف ماه گذشته که سیل فروش از سوی سهامداران در کمترین قیمتهای تقاضا به چشم میخورد، ارزیابی از کفهای قیمت سهام در بورس تهران، انتظارات سهامداران نسبت به ادامه روند نزولی را کاهش داده است که مانع از ثبت معاملات در قیمتهای پایین میشود. از سوی دیگر، خریداران مطابق هفتههای اخیر در انتظار ادامه روند نزولی قرار دارند، تا سهام را در قیمتهای پایینتر و با ریسک کمتری بخرند (عامل اختلاف قیمت پیشنهادی خریدار با نرخ پیشنهادی فروشنده). در صورت ادامه روند کنونی به نظر میرسد کمترین محرک قیمتی بتواند سمت تقاضای سهام را افزایش دهد و رشد قیمتی را به دنبال داشته باشد. حدادی در این مورد گفت: در اکثر نمادهای بازار شاهد ایجاد یک فاصله میان قیمتهای خرید و فروش هستیم، امری که در دوره شدت گرفتن ریزشها شاهد آن نبودیم. همین اختلاف بین قیمتهای پیشنهادی خریداران و فروشندگان نشان میدهد بازار در حال رسیدن به انتهای روند دوساله خویش است. در حقیقت انتظار معاملهگران نسبت به کاهشهای شدید کمتر شده است.
حدادی در ادامه افزود: تحلیل مشارکت معاملهگران حقیقی و حقوقی بازار در این هفته نیز نشان میدهد حقوقیها بیشتر خریدار بودهاند و در نمادهای بزرگتر نیز فعالتر از حقیقیها بودهاند. گرچه درصد مشارکت حقوقیها در حال افزایش است اما شاهد رشد بازار و افزایش قابل توجه خریداران نبودهایم. محاسبات «دنیایاقتصاد» نیز از تغییر مالکیت معاملهگران حقیقی به حقوقی نشان میدهد ظرف یک هفته (از ابتدای مهر تا سهشنبه هفته گذشته) میزان 338 میلیارد ریال از مالکیت حقیقیها خارج شده و در اختیار حقوقیها قرار گرفته است. رقمی که نشاندهنده اشتیاق حقوقیها به خرید در هفته مذکور بوده است.
یکی از مواردی که نشان میدهد احتمال ریزش بیشتر بازار سهام پایین است، بحث پیشخور شدن کاهش سود احتمالی در گزارشهای 6 ماهه است. در این خصوص، بررسی «دنیای اقتصاد» نشان میدهد طی یک سال گذشته با توجه به فرصتهای سرمایهگذاری امن، نسبت قیمت به درآمد ( P/ E ) بازار از متوسط تاریخی آن کمتر شده است و در شرایط تعادلی در حدود 5/ 5-4/ 5 مرتبه قرار میگیرد. بهطور مثال، در بازههای زمانی پاییز 93 (پیش از شروع به رشد بازار سهام برای مذاکرات هستهای 3 آذر)، پایان اسفند 93 (پیش از رشد بازار به دنبال خوشبینی به بیانیه تفاهم لوزان) و اواخر خرداد 94 (پیش از ایجاد موج خرید به دنبال خوش بینی به توافق نهایی) نسبت P/ E در همین محدوده بوده و بازار پس از ثباتی نسبی روند صعودی در پیش گرفت.
در شرایط کنونی، با در نظر گرفتن پیش بینی سودهای ( EPS ) گزارش شده شرکتها در پایان مرداد ماه، نسبت قیمت به درآمد بازار به 2/ 5 واحد کاهش یافته است. از سوی دیگر، سودآوری شرکتها بر اساس گزارش ماهانه شرکت بورس در فاصله خرداد تا مرداد (زمان ارائه گزارشهای سهماهه) حدود 5/ 2 درصد کاهش یافتهاند. اگر فرض کنیم در گزارشهای 6 ماهه کاهش سودآوری به میزان 5 درصد باشد (دو برابر آنچه در سه ماه ابتدای سال اتفاق افتاده است، در حالی که حتی بسیاری از کارشناسان معتقدند تعدیل منفی سودآوریها در گزارشهای 6 ماهه کمتر از گزارشهای 3 ماهه خواهد بود)، نسبت قیمت به درآمد بازار سهام به 5/ 5 مرتبه خواهد رسید.
بنابراین، پیش خور شدن کاهش سودآوری شرکتها با توجه به کاهشهای اخیر قیمت سهام قابل توضیح است. حدادی نیز معتقد است: گرچه دلیل عدم رشد بازار با وجود حمایت نسبی حقوقیها را باید در ترسی جستوجو کرد که در مقطع کنونی از انتشار گزارشهای 6 ماهه وجود دارد اما به نظر میرسد تاثیر گزارشهای 6 ماهه در قیمتهای فعلی لحاظ شده و اثر این گزارشها پیش خور شدهاند. به این ترتیب احتمالا گزارشهای 6 ماهه نیز در هفتههای پیش رو عامل ریزشهای شدیدتر شاخص کل نخواهند بود. وی افزود: گرچه این گزارشها مثبت نخواهند بود اما باعث از میان رفتن ترس فعلی معاملهگران و حتی افزایش احتمال خرید خواهند شد.
بر اساس بررسیهای آماری متوسط حجم معاملات در یک ماه گذشته 373 میلیون سهم و متوسط ارزش معاملات نیز 667 میلیارد ریال بوده است. به این ترتیب حجم معاملات نسبت به متوسط حجم معاملات از ابتدای سال 33 درصد کمتر و ارزش معاملات نیز نسبت به متوسط ارزش معاملات از ابتدای سال حدود40 درصد پایین تر است. این کاهش محسوس در حجم و ارزش معاملات یک ماه گذشته نسبت به میانگین آن از ابتدای سال در خرداد ماه سال جاری و پیش از شروع روند افزایشی شاخص نیز دیده شده بود.پیمان حدادی کارشناس بازار سرمایه بر همین اساس معتقد است ریزشهای بیشتر بازار چندان محتمل نخواهد بود. حدادی در این باره گفت: صرفنظر از سایر عوامل یاد شده که نشان میدهند بستر مناسبی برای صعود بازار فراهم شده است، حجم اندک معاملات در شرایط فعلی امکان ریزشهای بیشتر را کاهش داده است. به نظر میرسد بازار در نقطه توقف خود قرار تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام گرفته، نقطهای که میتواند پس از آن صعود را آغاز کند.
ارزیابی واکنشهای بازار نسبت به اخبار و سیگنالهای مثبت نشان میدهد بازار عموما پیش از محقق شدن سیگنالهای مثبت در شرایط واقعی اقتصاد به پیشواز خبرها میرود. برای نمونه میتوان به پروسه مذاکرات هستهای و واکنشهای بازار نسبت به این مذاکرات توجه کرد. رشد قابل توجه شاخص کل بازار سهام پیش از 11 فروردین و اعلام تفاهم لوزان و همچنین رشد بازار از 27 خرداد ماه سال جاری تا 23 تیر (اعلام خبر قطعی توافق هستهای و انتشار «برجام») نشان دهنده همین مکانیزم در بازار سهام است.حدادی نیز معتقد است رشد بازار ابتدا در قیمتها و بر اساس انتظارات شکل خواهد گرفت و بر همین اساس آینده بازار سرمایه را مثبت ارزیابی میکند.وی این موضوع را چنین تبیین کرد: به نظر میرسد افقهای آینده بازار سهام روشن باشند. احتمال ریزشهای بیشتر شاخص با توجه به حجم اندک معاملات در شرایط فعلی بسیار پایین است و چنان که اشاره شد انتشار گزارشهای 6 ماهه میتواند با از میان بردن تردیدها به رشد بازار کمک کند. این رشد ابتدا و بر اساس انتظارات در قیمتها دیده میشود و سپس با ملموس شدن آثار رفع تحریمها در سود شرکتها نیز خود را نشان خواهد داد.
دیدگاه شما