استراتژی دقیقا به چه معنا است؟


بهترین استراتژی های بازاریابی و فروش کدامند؟

کاربر گرامی ،‌توجه داشته باشید ، مقالات موجود در وبسایت ، از بستر اینترنت و جستجو در سایت های اینترنتی ( بصورت خودکار) جمع آوری شده اند، لذا لطفا جهت یافتن منابع اصلی انتشار دهنده از موتورهای جستجو کمک بگیرید.

بهترین استراتژی های بازاریابی و فروش کدامند؟

شروع استراتژی های بازاریابی و فروش با یک پایه قوی آسان تر از چیزی است که تصور می شود. استراتژی های بازاریابی برای بهبود فروش بسیار اهمیت دارند اما استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ بدون برنامه ریزی و استراتژی مناسب برای فروش در عمل اثربخشی لازم را ندارند. در ادامه نمونه هایی از انواع استراتژی های فروش را بررسی می کنیم که نه تنها برای فروش بلکه برای بازاریابی نیز مفید اند.

1. خریدار ایده ال خود را تعریف کنید

زمان و انرژی گذاشتن برای خریداری که احتمال کمی دارد محصول یا خدمات شما را بخرد چندان کار عاقلانه ای نیست. اصلا مهم نیست که چقدر در کار فروش نیروهای ماهری داشته باشید، برای رونق کسب و کار یکی از مهمترین موضوعات اولیه مشخص کردن مشتری ایده ال برای مشاورین فروش است. این موضوع تقریبا در تمام محیط های کسب و کار کاربرد دارد. هنگام مشخص کردن مشخصات خریدار ایده آل خود، به تمام خصوصیات مربوط به مشتریان که برای شما مناسب تر است فکر کنید. آیا الگوی مشخصی دارید؟ بهتر است تمام جزئیاتی مانند موقعیت مکانی، صنعت، تعداد کارمندان، جنسیت و غیره را کاملا در نظر بگیرید تا بتوانید به الگوی مشخص و موثری برای یک مشتری ایده ال دست پیدا کنید. البته استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ این موضوع هرگز به این معنا نیست که هیچ مشتری دیگری خارج از آنچه شما به عنوان مشتری ایده ال ترسیم کرده اید وجود ندارد. این کار در واقع برای فروش موثرتر و استفاده بهتر از زمان صورت می گیرد. کاملا واضح است که تمرکز بر مشتری هدف و ایده ال از هر جهت برای یک کسب و کار بهتر است. برای آنکه سه مرحله کلیدی بری ایجاد یک تعریف از مشتری ایده ال وجود دارد که عبارتند از :

  • ابتدا باید مشخص کنید که حوزه کسب و کار شما در چه زمینه ای است و دقیقا قرار است که چه چیزی را بفروشید. آیا آنچه که قصد فروش آن را دارید جز خدمات یا محصولات اصلی و کاملا شناخته شده است یا خیر و پتانسیل فروش بالا و در نتیجه بدست آوردن درآمد زیاد را دارد؟
  • لیستی از مشتریان فعلی خود که از محصول یا خدمات شما استفاده کرده اند تهیه کنید. این لیست را دقیق بررسی کنید و ببینید که آیا به الگوی مشخصی در مورد نوع شرکت یا افرادی که با آنها کار کرده اید می رسید؟ چرخه خرید چگونه است؟
  • لیستی از ویژگی ها و خصوصیات مشتریان خود تهیه کنید. این لیست می تواند شامل دسته های مختلف باشد. به عنوان مثال شرکت هایی که بین 100 تا 500 نفر کارمند دارند شاید گزینه مناسب تری برای شما هستند. البته این به معنای بد بودن شرکت هایی که در این دسته قرار می گیرند نیست، بلکه به این معنا است که آنها برای کسب و کار شما مناسب نیستند و با به عبارت دیگر مشتری ایده ال شما محسوب نمی شوند.

بهترین استراتژی های بازاریابی و فروش کدامند؟

2. روش های جلب کنجکاوی مشتری را بررسی کنید

در فروش محصول و خدمات تحریک کنجکاوی مشتری بسیار اهمیت دارد. این کار را می توان با روش های مختلف انجام داد و با توجه به نوع فعالیت یک کسب و کار این روش ها متفاوت اند. برخی از این روش ها عبارتند از :

  • مشتری را موعظه نکنید. فقط کافی است به گفتگوی مشاورین فروش خود دقت کنید. گاهی با یک مسئول فروش روبرو می شوید که دست از حرف زدن بر نمی دارد و بدون توجه به حالت مشتری پیوسته از ویژگی های محصول حرف می زند. برای نزدیک شدن به مشتری باید یک تعادل دو طرفه برقرار باشد. مسلما یک رابطه و بحث پر هیجان که مشتری نیازهای خود را مطرح می کند و شما بر اساس آن نیاز چیزی را پیشنهاد می کنید در جذب مشتری اثر بخشی بیشتری دارد تا اینکه بدون توجه به اینکه اصلا مشتری چه چیزی می خواهد بدون وقفه محصول یا خدماتی به او معرفی شود.
  • از برنامه و هدف مشتری مطلع شوید. شاید بسیاری از مشاورین این ماجرا را تجربه کرده باشند که در جلسه ای که با مشتری داشته اند در میان جلسه تازه متوجه می شوند که مشتری هیچ علاقه ای به موضوع مطرح شده ندارد، و یا هر چه تلاش می کنید تا برای معرفی محصول یا خدمات خود از مدیر شک شرکت وقت بگیرید اما به هیچ وجه زمانی به شما داده نمی شود. یک موضوع در هر دو این حالت ها وجود دارد و آن این است که شما نیاز و هدف مشتری را نشناخته اید و سعی در فروش چیزی به او دارید که اصلا موضوع مورد نظر او نیست.
  • کارآیی محصول را به مشتری توضیح دهید. مشتری باید بداند پس از آنکه چیزی را از شما خریداری می کند چه اتفاقی برای او رخ می دهد. افراد ممکن است به خود محصول و یا خدماتی که به آنها می فروشید علاقه نداشته باشند اما حتما به خودشان علاقه دارند . اگر یا مشتری طوری برخورد کنید که به او علاقمندید و محصول یا خدمات شما چه کمک بزرگی به او خواهد کرد می توانید او را در خرید محصول خود متقاعد کنید.

3. یک برنامه بازاریابی خوب تعیین کنید

یکی از چالش های رایج در بازاریابی چگونگی انتقال مشتری از مرحله آگاه شدن به مرحله توجه در قیف فروش است. یکی از روش های خوب علاقمند کردن مشتری و هدایت او به سمت رضایت از محصول یا خدمات استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ ارائه شده به اوست و این کار از طریق استراتژی های مناسب بازاریابی اتفاق می افتد. بازاریابی و فروش به نوعی بدون یکدیگر معنی پیدا نمی کنند و برای موفقیت یک کسب و کار به هر دو آنها نیاز است.

استراتژی های بازاریابی برای رشد کسب و کار

رشد یک کسب و کار یک شبه اتفاق نمی افتد و به زمان و صرف انرژی و از همه مهمتر بکارگیری استراتژی های مناسب نیاز دارد. ابتدا باید یک ایده عملی داشته باشید. ایده ای که به اندازه کافی سود آور باشد و یک جمعیت هدف که قرار است خدمات یا محصول شما به آنها فروخته شود تعریف شده باشد. بدون داشتن راهکارهای مناسب بازاریابی صحبت در مورد سود و رقابت تقریبا غیرممکن است.

بهترین استراتژی های بازاریابی و فروش کدامند؟

بهترین راهکارهای بازاریابی برای استفاده کدامند؟

در مسیر رشد یک کسب و کار همیشه موقعیت هایی سخت به وجود می آید که به نظر می رسد آن کسب و کار در یک دردسر گیر کرده و نمی تواند محصول و یا خدمات خود را طبق آنچه انتظار داشته به فروش برساند. برای افرایش فروش به مشتری بیشتر نیاز است اما برای رسیدن به مشتری بیشتر باید پول بیشتری هزینه کرد. سوالی که پیش می آید این است که پس چه کار باید کرد؟ مسلما هیچ پاسخ روشنی که همه شرایط را در بر بگیرد وجود ندارد اما اگر استراتژی های درست در زمان مناسب به کار گرفته شوند آن وقت می توان به موفقیت و رشد یک کسب و کار امید داشت. برخی از این استراتژی ها عبارتند از:

در مورد رقبا تحقیق کنید

هیچ شغلی در دنیا بدون رقیب نیست، حتی اگر یک برند انحصاری و خاص باشید باز هم کسانی هستند که با شما رقابت کنند. اگر در حال حاضر رقیب جدی ندارید دیر یا زود رقیبانی پیدا خواهید کرد که سعید می کنند مشتریان شما را به سمت خودشان جلب کنند. به همین باید برای تحقیقات بازاریابی در مورد رقبا وقت بگذارید. البته این موضوع را باید در نظر داشت که هدف از انجام تجزیه و تحلیل رقبا این است که به شما کمک کند تا متوجه شوید چه کاری را می توانید از بقیه بهتر انجام دهید، بنابراین باید ابتدا این دو موضوع را مشخص کنید:

  • چرا موفق هستند و شما چه کاری را بهتر از آنها می توانید انجام دهید.
  • چه فرصت هایی وجود دارد که دیگر رقبا از آن استفاده نمی کنند.

اهداف استراتژی بازاریابی را تعیین کنید

هر کسب و کاری اهدافی دارد و برای آنکه بتواند به رشد مورد نظر و اهداف خود برسد باید اهداف استراتژی بازاریابی خود را مشخص کند. اهداف نتایج قابل اندازه گیری را مشخص می کنند که در یک بازه زمانی خاص به دست می آیند و به افراد کمک می کند تا موفقیت و اثربخشی یک استراتژی بازاریابی خاص را ارزیابی کنند. در حقیقت به بازاریابان کمک می کنند تا انتظارات و برنامه ها را متعادل کنند و برای هماهنگی تلاش کنند و تیم ها را برای دستیابی به نتایج آماده کنند. هنگام تعیین اهداف اصلی خود مطمئن شوید که این اهداف معیارهای زیر را رعایت می کنند: مشخص و قابل اندازه گیری هستند و در یک بازه زمانی تعریف شده اند. هر شش ماه آنها را دوباره ارزیابی و در صورت لزوم تغییراتی ایجاد کنید و از آنها برای اندازه گیری موفقیت استفاده کنید.

مشتریان خود را درک کنید

برای پی بردن به نیازهای مشتریان و در پی حل مشکلات آنها از طریق استراتژی بازاریابی خود، ابتدا باید آنها را بطور کامل درک کنید. در فضای بازاریابی ، تمرکز زیادی بر مشتری وجود دارد و در حقیقت مشتری مرکز قرار دارد. در تلاش استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ برای شناخت مشتری بهترین راه گفتگو است. بنابراین می توانید با یک گفتگوی صمیمانه به نیاز های مشتری پی برید.

روشهای بازاریابی خود را به وجود آورید

بسته به مخاطب مورد نظر خود، به انتخاب بهترین روش های بازاریابی برای توضیح ، آموزش و ارتباط پیام رسانی برند خود به مشتری نیاز دارید. باید بدانید مخاطبان شما در کجا زندگی می کنند (کدام کانال های اجتماعی را ترجیح می دهند ، وبلاگ ها ، سایت ها ، انجمن ها و غیره) و از آن اطلاعات برای دستیابی به مشتری استفاده کنید. در مرحله اولیه مشخص کنید که حوزه های بازاریابی روی چه مواردی تمرکز است و چقدر زمان و بودجه را صرف خرید ، تبلیغات ، روابط عمومی ، بازاریابی محتوا ، سئو ، مدیریت جامعه ، رویدادها و غیره خواهید کرد.

بهترین روش برای یادگیری بازاریابی و فروش کدام است؟

افراد زیادی هستند که برای ارتقا کسب و کار خود در زمینه بازاریابی و فروش به دنبال آموزش بهتر و جامعی هستند که به آنها در پیشرفت و رسیدن استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ به اهدافشان کمک کند. به همین منظور موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان دوره mba بازاریابی و فروش را طراحی کرده است که در آن به افراد علاقمند در این حوزه آموزش ها ومهارت لازم برای موفقیت آموزش داده می شود. آموزش mba بازاریابی و فروش این موسسه به ویژه برای آن دسته از افرادی مناسب است که به یادگیری و بهتر کردن مهارت های فردی و آشنایی با اصول مدیریتی روز در زمینه بازاریابی و فروش علاقه داشته و به دنبال داشتن گواهینامه mba بازایابی و فروش از یک موسسه معتبر هستند. مدرک mba بازایابی و فروش که از سوی موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازن به دانشپذیران اعطا می شود مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده و علاوه بر آن قابل ترجمه است.

انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب

یافتن دو نفر در جهان که دارای خصوصیات اخلاقی و ظاهری کاملا یکسان باشند غیرممکن است؛ هر شخص با دیگری تفاوت دارد و این تفاوتها هستند که جهان را می‌سازند.

درگذشته توضیح دادیم که شرط موفقیت در بازارهای سرمایه‌گذاری داشتن یک استراتژی مناسب و تعهد به آن می‌باشد. شخصیت‌شناسی یکی از پیش‌نیازهای انتخاب یک استراتژی مناسب است و هر فردی که قصد ورود به بازارهای سرمایه‌گذاری را دارد می‌بایست ابتدا شناخت کافی از شخصیت خود داشته باشد تا یک استراتژی مناسب با شخصیت خود را طراحی کند.

خانواده، جامعه، سبک زندگی و فرهنگی که با آن رشد کردیم به مرور زمان شخصیت ما را شکل داده‌اند. شخصیت هر فرد به طور مستقیم با تصمیم‌گیری‌های معاملاتی آن در ارتباط است و به همین دلیل است که نمی‌توان یک نسخه را برای همه معامله‌گران پیچید. اگر شخصی با یک استراتژی توانسته است موفقیت‌های چشمگیری را در بازارهای سرمایه‌گذاری کسب کند به این معنی نیست که همان استراتژی برای فردی دیگر نتایج یکسانی را به بار داشته باشد.

برخی از افراد شخصیت آرام و برخی شخصیتی هیجانی دارند، برخی قدرت ریسک بالایی دارند و برخی ریسک‌گریز هستند، برخی از افراد قدرت صبر و تحمل بالایی دارند و برخی بسیار عجول هستند؛ همچنین سبک زندگی شما تاثیر مستقیمی در انتخاب و یا طراحی استراتژی شما دارد. به فرض مثال سبک زندگی یک کارمند با سبک زندگی فردی که شغل آزاد دارد متفاوت است؛ شخص کارمند می‌بایست در ساعاتی از روز در محل کار خود حضور داشته باشد و طبیعتا امکان انجام معامله در آن زمان برای فرد فراهم نیست و با توجه به محدودیت زمانی که دارد نمی‌تواند مدام در مقابل مانیتور وضعیت معاملاتی خود را رصد کند و فردی که شغل آزاد دارد می‌تواند زمان بیشتری را برای معاملات اختصاص دهد.

می‌بایست کاملا با خود صادق باشید و دقیقا شخصیت خود را تعریف کنید و استراتژی معاملاتی خود را بر اساس شخصیت خود طراحی یا انتخاب کنید. در ادامه قصد داریم تا شما را با برخی از سبکهای معاملاتی آشنا کنیم.

اسکالپرها (Scalpers):

سریع‌ترین سبک معاملاتی که قطعا در بورس تهران کاربردی ندارد و مخصوص بازارهای پر نوسان و با سرعت بالا می‌باشد. در روش اسکالپینگ معاملات در چند ثانیه و یا نهایتا چند دقیقه بسته خواهند شد و سودهای نسبتا کوچکی را نصیب اسکالپر خواهد کرد. اسکالپرها معمولا بر روی بازه‌های زمانی ۱ تا ۱۵ دقیقه تمرکز دارند و از ریسک بالا هراسی ندارند. اگر عاشق هیجان هستید و در معاملات خود عجول هستید، این سبک می‌تواند برای شما مناسب باشد ولی باید توجه داشته باشید که این سبک معاملاتی بسیار پر ریسک می‌باشد، لذا می‌بایست مهارتهای تحلیلی خود را در حد قابل قبولی افزایش دهید و تبدیل به یک تحلیلگر مجرب شوید.
امروزه اکثر اسکالپینگها توسط الگوریتمها و اکسپرتها انجام می‌شود. سرعت کامپیوترها به شکل قابل توجهی از انسان بالاتر است و با توجه به انتخاب بازه زمانی یک دقیقه‌ای و چند دقیقه‌ای در اسکالپینگ، الگوریتمها و اکسپرتها می‌توانند حداقل از نظر سرعت عملکرد قابل قبول‌تری نسبت به انسان داشته باشند.

اسکالپرها

نکاتی که یک اسکالپر باید رعایت کند:

۱-گزینه های سرمایه‌گذاری با نقدشوندگی بالا را برای اسکالپینگ انتخاب کنید.

۲-در زمانهایی که بازار نقدشوندگی بالایی دارد معامله کنید.

۳-به دلیل اینکه با این روش، مکررا وارد معامله می شوید، قیمت کارمزدهایی که به تنهایی ناچیز هستند در مجموع قابل توجه می‌شوند. لذا استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ باید مطمئن شوید که مابه‌التفاوت قیمت خریداری شده و فروخته شده سود معقولی را نصیب شما می‌کند.

۴-با توجه به اینکه ریسک معاملات در اسکالپینگ بسیار بالا می‌باشد بهتر است تا زمانی که در تحلیلگری به مهارت کامل نرسیدید از این سبک استفاده نکنید.

۵-مبنای معاملات خود را نمودار قیمت و زمان قرار دهید؛ در این روش تحلیل بنیادی کاربرد زیادی ندارد.

۶-تبدیل استراتژی معاملاتی خود به الگوریتم می‌تواند در زمان صرفه‌جویی کند و با توجه به سرعت بالایی که دارد می‌تواند مدیریت سرمایه شما را با کیفیت بهتری انجام دهد.

معامله‌گران روزانه (Day Traders):

این سبک معاملاتی نیز مانند اسکالپینگ در کوتاه‌مدت انجام می‌شود با این تفاوت که معاملات در بازه زمانی یک روزه انجام می‌شود. در این سبک موقعیتهای خوب معاملاتی برای یک روز شناسایی می‌شوند و تا پایان همان روز بسته خواهند شد. این روش برای افرادی مناسب است که وقت کافی برای رصد بازار را ندارند و مایل هستند تا معاملات خود را در همان روز معاملاتی ببندند. این افراد نسبت به اسکالپرها از ریسک‌پذیری پایین‌تری برخوردار هستند ولی باید توجه داشت که این سبک نیز ریسک کمی ندارد. معامله‌گری روزانه معمولا در بازارهای سرمایه‌گذاری ۲۴ ساعته کاربرد دارد و یکی از سبکهای معاملاتی رایج در بازارهای جهانی می‌باشد.

معامله‌گران روزانه

نکاتی که یک معامله‌گر روزانه باید رعایت کند:

۱-از نقدشوندگی گزینه سرمایه‌گذاری خود اطمینان کسب کنید.

۲-در روزهای خاص مانند اواخر سال که بازار ملتهب است معامله نکنید.

۳-در طول روز حتما چند بار معاملات باز خود را بررسی کنید.

معامله‌گر نوسانی (Swing Trading):

معامله نوسانی سبکی استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ زمان‌بر می‌باشد و معاملات آن برای چندین روز باز خواهند ماند. این سبک نسبت به دو روش قبلی کمی کندتر و کم ریسک‌تر می‌باشد و مناسب افرادی هست که وقت کافی برای رصد روزانه بازار را ندارند. معامله گران نوسانی معمولا با شناسایی نواحی برگشتی معتبر معاملاتی را انجام می‌دهند و با شناسایی انتهای موج از آن خارج می‌شوند. البته باید در نظر داشت که در بازارهای دوطرفه، معامله‌گران نوسانی این شانس را دارند که پس از شناسایی انتهای موج معامله خود را offset کنند و از موج بعدی نیز کسب سود کنند.
معامله‌گر نوسانی دارای صبر و شکیبایی بالاتری نسبت به دو گروه قبلی می‌باشد و شخصیتی ریسک‌گریز دارد. معامله‌گران نوسانی تعداد معاملات کمتر با سود مطمئن‌تر را ترجیح می‌دهند و از معاملات زیاد پرهیز می‌کنند با این اوصاف می‌توان نتیجه گرفت که این سبک از حاشیه امنیت بالاتری نسبت به دو سبک قبلی برخوردار است.

معامله‌گر نوسانی

نکاتی که یک معامله‌گر نوسانی باید رعایت کند:

۱-سعی کنید موج‌هایی را شناسایی کنید مومنتوم و شتاب حرکتی مناسبی دارند.

۲-هر روز وضعیت معاملات خود را رصد کنید تا اگر واکنش غیر منتظره‌ای از بازار رخ داد تصمیماتی را اتخاذ نمایید.

سرمایه داری (Position Trading):

بلند مدت‌ترین سبک معاملاتی می‌باشد که از چندین ماه تا چند سال ممکن است زمان ببرد. این سبک مورد علاقه تحلیلگران بنیادی و تحلیلگران اقتصاد کلان می‌باشد که با شناسایی یک گزینه سرمایه‌گذاری، آینده آن را در بلندمدت مورد پیش‌بینی قرار می‌دهند. این روش معاملاتی طرفداران زیادی ندارد و معمولا افرادی بسیار صبور جذب چنین سبکی می‌شوند. ریسک این سبک استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ نسبتا پایین است ولی باید دقت داشته باشید که یکی از فاکتورهای مهم در این سبک معاملاتی تحلیل‌زمانی است؛ باید در نظر داشته باشید که ریسک تورم بر بازدهی سرمایه‌گذاری شما چه تاثیری خواهد داشت.

سرمایه داری

نکاتی که یک سرمایه‌دار باید رعایت کند:

۱-در انتخاب گزینه معاملاتی عجله نکنید و ماشه را زمانی فشار دهید که طعمه مد نظر شما به صورت کامل در نقطه هدف قرار گرفته باشد.

۲-هر هفته تحلیل خود را به روز رسانی کنید و از کیفیت آن اطمینان کامل را کسب نمایید.

۳-اخبار پیرامون سرمایه‌گذاری خود را به دقت رصد کنید زیرا ممکن است در بلند مدت سناریوی شما دچار تغییرات عمده‌ای گردد.

سعی شد تا به صورت شفاف مزایا و معایب هر یک از سبکهای معاملاتی ارائه شود، حال شما هستید که تصمیم می‌گیرید به چه سبکی وارد بازارهای سرمایه‌گذاری شوید. در نظر داشته باشید که انتخاب درست و در نظر گرفتن جزئیات شانس شما را برای حضور بلندمدت در بازار افزایش خواهد داد.

سیو سود؛ چگونه از تلاطم بازار رمز ارزها در امان بمانیم؟

بررسی مفهوم سیو سود در بازار ارزهای دیجیتال

دنیای کریپتوکارنسی سرشار از فراز و فرود و اتفاق‌های هیجان‌انگیز و شگفتانه است. ممکن است شما با ورود به این فضا تجربه‌های موفق یا ناموفق زیادی داشته باشید. اما این موضوع بستگی به شما و مهارت‌تان دارد. سنجیده عمل کردن در بازار رمز ارزها جزو کلیدی‌ترین نکاتی است که باید رعایت شود. آشنایی با ارزهای دیجیتال و اصطلاحات بازار کریپتو یکی دیگر از مواردی است که به موفقیت شما در کریپتوکارنسی کمک شایانی می‌کند. سیو سود نیز یکی از همین اصطلاحات مهم استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ است.

سیو سود به شما کمک می‌کند تا برای رسیدن به اهداف معاملاتی خود در آینده برنامه‌ای مشخص داشته باشید. در واقع باعث می‌شود تا در زمانی درست، به شکلی اصولی مقدار مشخص یا تمام سرمایه خود را از بازار خارج کنید. هرچه مهارت و اطلاعات شما درباره این استراتژی بیشتر باشد، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد شد و سود بیشتری دریافت خواهید کرد. در این مقاله به سؤالاتی مثل سیو سود چیست پاسخ خواهیم داد و بررسی شیوه‌های انجام آن می‌پردازیم.

سیو سود در بازار ارز دیجیتال چیست؟

بازار ارزهای دیجیتال در خیلی از موارد شبیه به بازارهای دیگر است. این بازار به طور کلی دو نوع ریسک دارد. ریسک اول مربوط به بازار کلی است که افراد معامله‌گران هیچ تسلطی بر آن ندارند. اما ریسک دوم دقیقا به خود تریدرها و اهداف آن‌ها ربط دارد که به کمک استراتژی‌های مشخص می‌توانند آن را مدیریت کنند. سیو سود (Save Profit) یک استراتژی معامله ارز دیجیتال است که به تریدرها کمک می‌کند تا دارایی‌های خود را مدیریت کنند.

Save Profit، یک استراتژی برای معاملات ارزی

در سیو سود شما به عنوان یک معامله‌گر مشخص می‌کنید که در چه مرحله‌ای از چرخه بازار، سرمایه و سود به دست آورده خود را خارج کنید. برای مثال فردی را تصور کنید که سود او در بازار در حال افزایش است. اگر این فرد طمع کند و دارایی خود را به موقع از بازار خارج نکند، ممکن است با شروع روند نزولی تمام سرمایه خود را از دست بدهد.

شما برای اینکه بتوانید از نابودی سرمایه و سود خود جلوگیری کنید، باید یک سطح قیمت را به عنوان نقطه سیو سود مشخص کنید. سپس زمانی که سود و دارایی به آن نقطه رسید، سریع و بدون تعلل سرمایه خود را از بازار برداشت کنید.

استراتژی‌های مختلف سیو سود

اگر شما به عنوان یک تریدر قصد انجام هر فعالیتی در بازار ارزهای دیجیتال را داشته باشید، باید از قیمت امروز ارز دیجیتال مطلع شوید. همچنین لازم است تا نوع استراتژی خود برای سیو سود را مشخص کنید. بعضی از افراد فکر می‌کنند که معنای اصلی سیو سود، خارج کردن تمام سرمایه از بازار است؛ در صورتی که این مفهوم کاملا اشتباه است. زیرا شما بدون به اتمام رساندن معاملات نیز می‌توانید از استراتژی سیو سود استفاده کنید. استراتژی‌های مختلفی برای “Save Profit” وجود دارد شامل موارد زیر است.

روش های متفاوت در سیو سود

خارج کردن تمام سرمایه

اگر خیلی اهل ریسک کردن نیستید، بهتر است از این استراتژی سیو سود استفاده کنید. در این حالت شما باید تمام سرمایه و سود خود را بعد از اینکه سودتان به میزان تعیین شده رسید از بازار خارج کنید و معاملات ارزی خود را به اتمام برسانید.

خروج سود

این حالت دومین استراتژی سیو سود است که برای افرادی که قصد خاتمه دادن به معاملات خود را ندارند مناسب است. در این حالت باید سودی که به دست آورده‌اید را خارج کنید و سرمایه اصلی خود را برای انجام معاملات ارزی در بازار نگه دارید.

خروج سرمایه اولیه

حالت دیگری وجود دارد که شما می‌توانید سرمایه اصلی خود را از بازار خارج کنید اما سود خود را نگه دارید. در این نوع استراتژی سیو سود شما باید با سودی که کسب کرده‌اید و در بازار قرار داده‌اید به انجام معاملات ارزی بپردازید.

خروج درصد مشخصی از سرمایه

هدف معاملاتی تریدرهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. شما می‌توانید بر اساس اهداف خود، درصد مشخصی را تعیین کنید و در زمان معین و برای مدیریت ریسک، درصدی از سرمایه اصلی خود را از بازار ارز دیجیتال خارج کنید.

خروج درصدی از سرمایه اصلی در استراتژی Save Profit

روش‌های مختلف سیو سود

استراتژی سیو سود به شما کمک می‌کند تا در شرایط مختلف بر اساس اهداف و دارایی‌های خود برنامه ریزی‌های دقیقی انجام دهید. اما اینکه استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ چگونه موفق به انجام این کار شوید بحث دیگری است. روش‌های مختلفی که برای ” Save Profit” وجود دارد به میزان ریسک پذیری شما بستگی دارد.

زیر نظر داشتن واگرایی

واگرایی عبارت است از رفتار متناقض اندیکاتورها و نمودار قیمت یک ارز دیجیتال. مثلا فرض کنید که قیمت یک رمز ارز در حال افزایش است اما اندیکاتور چیزی مربوط به آن نشان نمی‌دهد. در چنین شرایطی شما باید توقع بازگشت قیمت آن ارز به حالت سابق را داشته باشید. در واقع شما به عنوان یک تریدر باید تصمیم بگیرید که در این شرایط سیو سود کنید بهتر است یا اینکه از حد ضرر استفاده کنید.

توجه کردن به سطوح فیبوناچی (Fibonacci Levels)

تحلیل بازار ارز دیجیتال به کمک سطوح فیبوناچی Fibonacci Levels یکی از کارهایی است که تریدرهای حرفه‌ای موفق به انجام آن می‌شوند. در واقع می‌توان این گونه گفت که بسیاری از تریدرها به کمک همین سطوح فیبوناچی موفق به استفاده از استراتژی سیو سود شده‌اند. ضمن اینکه خوب است بدانید منظور از سطوح فیبوناچی، خط‌های مقاومت و حمایت است که بر اساس ریشه اعداد فیبوناچی ایجاد شده‌اند.

توجه به سطوح فیبوناچی، یکی از روش‌های سیو سود

توجه به نقاط پیوت (Pivot Points)

اگر شما به عنوان یک تریدر روزانه در بازار رمز ارزها مشغول باشید، می‌توانید با توجه به نقاط پیوت موفق به سیو در بازار ارز دیجیتال شوید و همچنین نقطه ورود و خروج را برای خود تشخیص دهید. نقاط پیوت دارای بخش‌هایی است که احتمال تغییر روند قیمت در آن وجود دارد و به طور کلی برای تشخیص روند بازار در تایم فریم‌های متفاوت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بررسی استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ نکات مهم درباره سیو سود در بازار ارز دیجیتال

برای اینکه اطلاعاتتان درباره سیو سود در بازار رمز ارزها تکمیل شود، آگاهی داشتن از برخی نکات کلیدی خالی از لطف نیست. برای مثال با مشاهده خروج نقدینگی از بازار باید در مورد اقدام برای سیو سود هوشیار باشید. ضمن اینکه خوب است بدانید ” Save Profit” در بعضی مواقع به شکل پله‌ای انجام می‌شود. در این شرایط شما به عنوان یک تریدر فرصت دارید تا از تصمیم خود مطمئن شوید.

علاوه بر این موارد باید توجه داشته باشید که حین انجام فعالیت‌های ارزی، اسیر احساسات و طمع نشوید. زیرا در این صورت ممکن است بر خلاف استراتژی خود عمل کنید و در ادامه ضرر و زیان‌های سنگینی را تجربه خواهید کرد. بسیاری از سودهای کلان به همین دلیل از بین رفته‌اند. در نهایت بهتر است به بازیگران بازار رمز ارزها توجه داشته باشید. اگر متوجه شدید که قصد کاهش قیمت ارزهای دیجیتال را با فروش شدید آن‌ها دارند، بهتر است برای سیو سود اقدام کنید.

سؤالات متداول

داشتن یک برنامه به تریدرها کمک می‌کند تا بر اساس احساسات خود تصمیم نگیرند. این برنامه با توجه به استراتژی سیو سود طراحی می‌شود و مشخص می‌کند که بهتر است چه زمانی چه مقدار از سرمایه خود را از بازار خارج کنید.

خیر! شما می‌توانید با توجه به شرایط بازار، میزان دارایی و اهداف خود تصمیم بگیرید که هنگام سیو سود بهتر است چه میزان از دارایی و سود به دست آورده خود را از بازار خارج کنید.

۱۴ استراتژی مؤثر برای کسب بهترین نمره آزمون تافل

بررسی چگونگی موفقیت در آزمون تافل می تواند دشوار باشد، زیرا بسیاری از نکات و استراتژی ها برای تافل ذکر شده است که باید از میان آنها انتخاب کرد. به همین دلیل است که ما ۳۹ تا از مهمترین نکات تافل را که شما باید بدانید، گردآوری کرده ایم.

از توصیه های عمومی روز آزمون گرفته تا راهنمایی های آماده سازی برای هر یک از چهار بخش آزمون، استراتژی های تخصصی ما برای تافل، نه تنها به شما در آمادگی آزمون کمک می کند، بلکه اعتماد به نفس شما را برای بدست آوردن نمره بالا در روز آزمون نیز افزایش می دهد.

نکات آماده سازی برای تافل

برای شروع، بیایید به سراغ مهم ترین نکات تافل برویم که برای روز آمادگی آزمون به آنها احتیاج خواهید داشت.

۱- فرمت آزمون تافل را بدانید.

شگفت زده شدن در روز آزمون تافل به هیچ عنوان سرگرم کننده نیست. بنابراین قبل از اینکه در امتحان شرکت کنید، سعی کنید با تمام ویژگی های اصلی و سیستم نمره دهی تافل آشنا شوید. شما باید بدانید که آزمون تافل کدام بخش ها را شامل می شود، این بخش ها به چه ترتیبی قرار می گیرند ، چه مقدار زمان برای هر بخش لازم دارید و چه نوع سوالات و نمونه هایی دریافت می کنید.

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی چرب زبان، انگلیسی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان انگلیسی مثل بلبل حرف بزن!

با درک اینکه چگونه یک آزمون تافل ساختاردهی شده است، شما دقیقا می دانید که در روز آزمون چه چیزی انتظار تان را می کشد و بنابراین می توانید بر اساس آن و با اطمینان بیشتری آماده شوید.

در ادامه چشم اندازی از ساختار تافل را مشاهده می کنید:

بخش

شماره قرارگیری زمان تعداد سؤالات نمره

جزئیات

۲- یک نمره هدف برای خودتان مشخص کنید.

به منظور اطمینان از این که نمره ی لازم برای پذیرش در دانشگاه های مورد نظرتان را کسب خواهید کرد، باید یک نمره هدف برای آزمون تافل خودتان تعیین کنید. نمره هدف، یک نمره کلی است که مطابق با مینیمم نمره ی مورد نیاز (یا توصیه شده) تافل در دانشگاه مد نظر شما می باشد.

با کسب این نمره و یا بیش از این نمره، شانس خود را برای به دست آوردن پذیرش نه فقط در یکی از دانشگاه های مد نظرتان، بلکه در تمام دانشگاه های مورد نظر شما افزایش می دهید. نمره هدف همچنین به شما یک عدد مشخص می دهد که در طول آمادگی خود برای آزمون تافل می توانید آن را به عنوان هدف قرار بدهید و به شما اجازه می دهد که بر اساس آن به راحتی یک برنامه مطالعاتی ایجاد می کنید که برای شما مناسب باشد.

۳- به خودتان زمان کافی برای آماده سازی بدهید.

قبل از اینکه برای تافل ثبت نام کنید، زمان زیادی را برای آماده سازی خودتان در روز آزمون کنار بگذارید و مهارت های زبان انگلیسی خود را تقویت کنید. معمولا سه تا شش ماه زمان مطالعه باید کافی باشد. با این حال، پیش بینی زمان دقیق بستگی به توانایی زبان انگلیسی شما و میزان زمانی دارد که می توانید برای مطالعه اختصاص دهید.

اگر شما در حال حاضر مهارت نسبی در زبان انگلیسی دارید و فقط می خواهید بدانید که چگونه برای آزمون تافل باید آماده شوید، شما به احتمال زیاد نیاز به زمان کمتری دارید تا برای آزمون آماده شوید. در این مورد، بهتر است تمرکزتان را برروی یادگیری قالب آزمون تافل بگذارید و به طور روتین خودتان را با استفاده از سؤالات تمرینی با کیفیت؛ تست کنید.

اگر مهارت های کمتری در زبان انگلیسی دارید، به احتمال زیاد به زمان بیشتری نیاز دارید تا آمادگی کامل برای آزمون تافل را به دست آورید. با انجام کارهایی مانند تماشای اخبار انگلیسی و گفتگو با یک بومی انگلیسی زبان، زمان بیشتری را برای بهبود مهارت های کلی زبان انگلیسی خود کنار بگذارید. سپس تمرکز خود را روی ساختار آزمون تافل و آن نوع سؤالاتی که مطرح می شود؛ معطوف کنید.

چه در زبان انگلیسی مهارت داشته باشید چه نداشته باشید، هرگز تصور نکنید که فقط با یادگیری زبان انگلیسی می توانید به طور خودکار نمره عالی دریافت کنید. در نهایت، بدانید که برای دریافت نمره قابل قبول در آزمون تافل، فقط دانستن زبان انگلیسی کافی نیست – شما باید با دقت با استفاده از منابع با کیفیت بالا و یک برنامه مطالعه جامع به آماده سازی خودتان بپردازید.

۴- آزمونی را انتخاب کنید که تاریخ برگزاری آن نزدیک باشد.

اگر آزمونی را انتخاب کنید که تاریخ برگزاری آن نزدیک تر باشد، مطمئن خواهید شد که نمرات تان سر موقع به دانشگاه های مد نظرتان می رسد. نمرات تافل به صورت اتوماتیک ۱۳ روز بعد از آزمون بایک ایمیل به دانشگاه هایی که در طول ثبت نام انتخاب کرده اید، فرستاده می شود.

با این حال، محل قرارگیری دانشگاه تان تعیین می کند که چقدر طول می کشد تا نمره تان به دست آنها برسد. دانشگاه های داخل امریکا معمولاً ۲۰-۳۰ روز بعد از روز آزمون نمره شما را دریافت می کنند؛ در حالی که دانشگاه های خارج از امریکا معمولاً بین ۶ تا ۸ هفته بعد نمره آزمون تافل را دریافت می کنند.

بنابراین، اگر برای دانشگاه های امریکا درخواست پذیرش داده اید؛ سعی کنید آزمونی که انتخاب می کنید کمتر از ۶ هفته با حداکثر زمانی که دانشگاه مربوطه برای پذیرش نمرات اعلام کرده است، فاصله داشته باشد. اگر برای دانشگاه های خارج از امریکا درخواست پذیرش داده اید، آزمونی را انتخاب کنید که کمتر از ۱۰ هفته با حداکثر زمانی که دانشگاه اعلام کرده است، فاصله داشته باشد.

۵- در نظر بگیرید که آیا می خواهید آزمون را تکرار کنید یا خیر.

اگر فکر می کنید که ممکن است بخواهید آزمون تافل را دوباه تکرار کنید، باید زمان بیشتری بین تاریخ آزمون تان و زمانی که دانشگاه معین کرده است؛ قرار دهید. به این ترتیب، اگر از اولین آزمون راضی نباشید، زمان خواهید داشت که دوباره در آزمون بعدی تافل شرکت کنید.

پیشنهاد می کنم آزمونی را انتخاب کنید که حدقل ۶ ماه قبل از زمان تعیین شده توسط دانشگاه مورد نظرتان باشد. به این ترتیب چندماه زمان دارید تا برای شرکت دوباره در آزمون؛ نقاط ضعف تان را تقویت کنید.

البته شما قاعدتاً می توانید ۱۲ روز بعد از اولین آزمون تان، آزمون تافل را تکرار کنید. اما این موضوع را اصلاً پیشنهاد نمی کنیم، زیرا شما طبیعتاً طی ۱۲ روز نمی توانید روی نقطه ضعف ها کار کنید و آماده سازی شما خیلی قابل توجه نخواهد بود و نمره تان نیز پیشرفت زیادی نخواهد داشت.

۶- برنامه ی مطالعاتی تان را شخصی سازی کنید.استراتژی دقیقا به چه معنا است؟

همان طور که برای تافل مطالعه می کنید؛ همواره تمرکزتان را روی چیزهایی که نمی خواهید بدانید معطوف کنید؛ نه چیزهایی که می خواهید بدانید. زیرا به این صورت زمان بیشتری را صرف نقاط ضعف خود می کنید و شانس بیشتری برای گرفتن نمره های بالاتر خواهید داشت.

برخی از متداول ترین نقاط ضعف آزمون دهندگان در ادامه آورده شده است:

  • ضعف های محتوایی. این بدان معناست که شما برای درک مفاهیم و موضوعات خاص مشکلاتی دارید. برای مثال اگر در بخش واژگان یا گرامر مشکلاتی دارید، مطالعه ی بیشتر روی واژگان و گرامر به شما کمک می کند تا نمره خود را بهبود ببخشید.
  • ضعف های ساختاری: این ضعف ها مربوط به عناصر ساختاری تافل و عمدتاً نوع سؤال می باشد. به عنوان مثال، اگر شما دائماً در سؤالات مطالعه برای یادگیری (reading to learn) را اشتباه می کنید، باید برنامه مطالعه خود را به صورتی طراحی کنید که این نوع سؤال را بیشتر از سؤالات دیگر تمرین کنید.
  • ضعف های استراتژی: ضعف در استراتژی به این معنا است که شما با رویکرد یا نحوه آزمون گرفتن مشکلاتی دارید. برای مثال، ممکن است سرعت شما در بخش خواندن ریدینگ پایین باشد، یا ممکن است ندانید که چگونه مؤثراً در حین بخش لیسنینگ یادداشت برداری کنید.

هیچ کدام از بخش های موجود در تافل نباید نمره شما را پایین بیاورد، بنابراین سعی کنید بدانید که با کدام بخش بیشتر مشکل دارید؛ روی آن مطالعه کنید و تمرین های بیشتری انجام دهید تا نقطه ضعف عمده ای نداشته باشید.

۷- از منابع کیفیت بالا استفاده کنید.

بخش های مطالعاتی شما اگر از منابع با کیفیت تافل نباشد؛ نمی تواند خیلی تأثیر گذار باشد. بهترین منابع آزمون تافل شامل کتاب/سایت و … را در این مطلب معرفی کرده ایم (کلیک کنید)

۸- واژگان تان را بهبود ببخشید.

برای آن که بتوانید در تافل نتیجه خوبی بگیرید، باید به یک طیف وسیعی از واژگان انگلیسی اشراف داشته باشید. دانستن واژه های مختلف به شما امکان می دهد تا به آسانی متن هایی را که به زبان انگلیسی می خوانید و می شنوید را درک کنید و ابزاری برای بیان بهتر و واضح تر در بخش های اسپیکینگ و رایتینگ می باشد.

در نهایت، بهترین روش برای مطالعه واژگان، استفاده از فلش کارت است. شما می توانید فلش کارت های کاغذی تان را خودتان بسازید یا فلش کارت های دیجیتال را انتخاب کنید. Anki یک برنامه کامپیوتری رایگان است که شما می توانید برای ایجاد، دانلود و تمرین فلش کارت ها استفاده کنید. این برنامه؛ از نرم افزار فاصله تکرار (SRS) استفاده می کند تا کارت های دشوارتر را بیشتر از کارت های دیگر به شما نشان بدهد. من از این برنامه چندین بار، قبل از مطالعه ی زبان ژاپنی استفاده کرده ام، بنابراین من شخصا توصیه می کنم آن را امتحان کنید! حتما این لیست ۵۷۰ تایی واژگان آزمون تافل را دانلود کنید!

۹- یاد بگیرید که سؤالاتی با چند پاسخ صحیح را تشخیص بدهید و تجزیه و تحلیل کنید.

هم در بخش لیستنینگ و هم در بخش ریدینگ سؤالات چند گزینه ای آورده می شود که بیش از یک جواب صحیح وجود دارد. سؤالات با چند پاسخ صحیح معمولاً بسته به نوع سؤال ۱ تا ۳ نمره ای هستند، و معمولاً همیشه به شما گفته می شود که چند پاسخ صحیح باید انتخاب کنید.

در بخش لیستنینگ، این نوع سؤالات ۱ نمره ای هستند و مشابه سؤالات چندگزینه ای معمولی به نظر می رسند. شما باید تمام پاسخ های صحیح را انتخاب کنید تا نمره سؤال را دریافت نمایید.

۱۰- از فرآیند حذف استفاده کنید.

اگر سؤالی را در بخش های لیستنینگ یا ریدینگ متوجه نمی شوید، تا قبل از این که فرآیند حذف را انجام نداده اید، اقدام به حدس پاسخ نکنید.

در این بخش توضیح می دهیم که این فرآیند چطور کار می کند: به جای این که به دنبال پاسخ صحیح باشید؛ سعی کنید پاسخ های غلط را پیدا کنید. هر چقدر گزینه های غلط بیشتری را بتوانید حذف کنید؛ شانس شما برای انتخاب پاسخ صحیح بیشتر می شود. انتخاب پاسخ اشتباه می تواند دشوار باشد اما معمولاً:

  • نکته ای بر خلاف متن ریدینگ یا فایل صوتی را بیان می کند
  • به مطلبی اشاره دارد که در متن یا فایل صوتی مورد بحث قرار نگرفته است.
  • مطلبی ذکر می شود که ارتباطی با متن یا فایل صوتی ندارد.

۱۱- سعی کنید که اغلب به صورت کارآمد یادداشت برداری کنید.

در روز آزمون، کاغذ چرک نویس به شما داده می شود و می توانید از آنها در طول آزمون تافل برای یادداشت برداری استفاده کنید. ممکن است که هنگام مطالعه ی متون نیازی به یادداشت برداری نداشته باشید اما قطعاً هنگام لیستنینگ، اسپیکینگ و رایتینگ به کاغذهای چرک نویس برای یادداشت برداری نیاز دارید. در اینجا نکات مهم در مورد یادداشت برداری را ذکر کرده ایم:

استراتژی stp چیست؟ با stp کسب و کار خود را از رقبا متمایز کنید

استراتژی stp

امروز می‌خواهیم راجع به استراتژی بازاریابی stp صحبت کنیم. مدلی که می‌تواند کسب و کار شما را متحول و شانس موفقیت شما را چند برابر کند! با ما همراه باشید تا به شما بگوییم استراژی stp چیست و چطور می‌توانید به کمک آن خود را از رقبا متمایز کنید.

استراتژی stp چیست؟

مدل بازاریابی STP شکل مختصر سه کلمه Segmentation: بخش بندی، Targeting: هدف گیری و Positioning: موقعیت یابی است. این استراتژی به عنوان یک رویکرد راهبردی در بازاریابی مدرن مطرح شده و به دلیل عملکرد کارآمد و موثر، مدیران بازاریابی آن را بسیار معتبر می‌دانند.

در این مدل، فرآیند بخش بندی (S)، هدف گذاری (T) و موقعیت یابی (P)، نشان دهنده ارتباط بین کل بازار و نحوه انتخاب یک کسب و کار برای رقابت در آن بازار است. این فرآیند در ابتدا تقسیم بندی می‌کند، سپس یک یا چند بازار هدف را انتخاب می‌کند و در نهایت به بررسی جایگاه و موقعیت آن‌ها می‌پردازد. مدل بازاریابی stp به شما کمک می‌کند تا بارزش‌ترین و خاص‌ترین مشتریان خود را شناسایی کرده و به توسعه استراتژی بازاریابی محصولات بپردازید.

خوب است بدانید که هدف استراتژی stp هدایت سازمان به سمت توسعه و اجرای یک ترکیب بازاریابی کارآمد و مناسب است. با استفاده از این استراتژی، برند شما می‌تواند موثرتر از گذشته با مخاطبان بازار هدف ارتباط برقرار کند و از فعالیت‌های بازاریابی‌اش بازخورد بهتری را انتظار داشته باشد.

stp چیست

عناصر مدل stp چیست؟

مدل بازاریابی stp به 3 بخش تقسیم می‌شود:

بخش بندی بازار (Segmentation)

در بازاریابی stp ، تقسیم بندی و گروه بندی محصولات و مشتریان، گام مهمی در تعیین بازار هدف است، چرا که اولویت‌های گروه مشتریان را مشخص می‌کند.

بخش بندی بازار، به معنی آماده سازی عملیات بازاریابی برای بخش کوچکی از بازار است. در واقع باید بازار را از ابعاد گوناگون بررسی کرده و آن را از نظر مصرف کننده و خریدار تقسیم بندی کنیم. بخش بندی بازار به دو قسمت، شامل بخش بندی مشتریان و بخش بندی محصول تقسیم می‌شود.

بخش بندی مشتریان

برای بخش بندی مشتریان باید 4 متغیر زیر را در نظر بگیرید:

متغیرهای جمعیت شناختی: طبقه بندی افراد بر اساس شاخص‌هایی مانند سن، جنس، شغل، میزان درآمد و…

متغیرهای جغرافیایی: طبقه بندی بر اساس فاکتورهای جغرافیایی مانند منطقه زندگی

متغیرهای رفتاری: طبقه بندی مشتریان بر اساس شاخص‌های رفتاری مانند الگوی خرید، رفتار خرید، انگیزه خرید و…

متغیرهای روان شناختی: طبقه بندی مصرف کنندگان بر اساس فاکتورهای روان شناختی مانند شیوه زندگی، وضعیت اجتماعی، نوع شخصیت، نوع تفریحات و…

بخش بندی محصول

برای آسان‌تر شدن استفاده از نمونه تحلیل stp ، لازم است تقسیم بندی مناسبی از محصولات وجود داشته باشد. بخش بندی محصول در صنعت به روش‌های مختلف انجام می‌شود که در اینجا به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم.

وقتی ویژگی‌های محصولات کاملا مجزا باشد، در طبقه بندی‌های مشخصی قرار می‌گیرند. در واقع، هر محصول به صورت جداگانه در یک گروه از محصولات قرار داده می‌شود. برخی مواقع، محصول به دلیل تمایل و علاقه مشتریان، از اهمیت ویژه‌ای برای آنها برخوردار است. در این صورت نیز آن محصول به صورت مجزا در یک گروه قرار می‌گیرد.

روش تولید برخی محصولات به صورتی است که با افزودن یک سری از ویژگی‌های خاص، کارایی آن تعیین شده و مخاطبان مختلفی را به خود جذب می‌کند.

در برخی صنایع، برند محصول، کیفیت، کارایی و قیمت آن را تعیین می‌کند. بر این اساس، محصولات بر اساس برند سازنده آن‌ها از یکدیگر تفکیک می‌شوند. مثلا بازار گوشی‌های موبایل را در نظر بگیرید، افرادی که گوشی آیفون را انتخاب می‌کنند، صرفا به خاطر نام این برند متقاضی استفاده از آن هستند.

عامل مهم دیگر در بخش بندی محصولات، کاربرد آن‌ها است که بر اساس موارد استفاده از محصولات به گروه بندی آن‌ها می‌پردازد.

مزایای بخش بندی مشتریان در استراتژی stp چیست؟

تا اینجا دانستیم فایل stp چیست و به چند بخش تقسیم می‌شود. در این بخش ویژگی بخش بندی مشتریان در stp را معرفی و بررسی می‌کنیم. با انجام این کار:

می‌توانید به شکل مطلوب و مناسب به نیازهای مشتریان خود رسیدگی کنید

برای موفقیت در بازاریابی محصولات و خدمات، سعی کنید بین انواع گروه‌های مشتریان در چگونگی ارائه خدمات تفاوت در نظر بگیرید. به این ترتیب می‌توانید انگیزه و نیاز مشتریان را فعال کرده و حس اعتماد و رضایتمندی آنان را افزایش دهید.. به عنوان مثال برای نمونه ای از stp ، می‌توانید برای آن‌ها یک دوره 3 روزه استفاده رایگان از محصولات خود را در نظر بگیرید.

سطح کیفی خرید مشتریان را افزایش دهید

وقتی مشتریان به محصولات و خدمات شما عادت کرده‌اند و از نوع ارائه محصولات نیز راضی هستند، سعی کنید با افزایش کیفیت تولیدات خود، نسخه بهتر و کامل‌تری از محصولات و خدمات را به همان مشتریان ارائه دهید.

قدرت خرید مشتریان را به تفکیک قیمت افزایش دهید

اکثر مواقع شما نمی‌توانید قیمت محصولات و خدمات خود را به طور مستقیم افزایش دهید، اما می‌توانید گروهی از مشتریان که حاضرند برای استفاده از محصولات شما هزینه بیشتری بپردازند را هدف قرار دهید. مثلا می‌توانید تعدادی خدمات فرعی و جانبی یا حتی نقاط فروش انحصاری و پشتیبانی یک محصول را به مشتریان معرفی کنید. به خاطر داشته باشید که سود شما در صورتی افزایش پیدا می‌کند که بخش‌های مختلف بازار را درست تشخیص دهید.

گروه‌های جدیدی از مشتریان را جذب کنید

برای دستیابی به مشتریان بالقوه باید برای بخش‌های خاصی از جامعه هدف یک برنامه ریزی مناسب انجام دهید. می‌توانید با پیشنهاد و ارائه یک محصول خاص و ویژه آن‌ها را به مشتریان دائمی و انحصاری خود تبدیل کنید.

بخش بندی مشتریان

هدف گیری (Targeting)

پس از بخش بندی، انتخاب بخش یا بخش‌های مورد نظر، همان هدف گیری بازار است. باید سعی کنید قسمت‌هایی که برای کسب و کار شما چندان جذاب نیست را سریع پیدا کنید. در این مرحله درک نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها بسیار مهم است.

بخش مناسب و ایده آل شما بخشی است که به طور فعال در حال رشد است، سودآوری بالا و هزینه خرید پایینی دارد:

اندازه

میزان بزرگی بخش و پتانسیل رشد آینده آن را در نظر بگیرید.

سود آوری

بررسی کنید کدام ‌یک از بخش‌ها تمایل دارند پول بیشتری برای محصولات و خدمات شما اختصاص دهند. باید ارزش طول عمر مشتریان را در هر بخش تعیین و مقایسه کنید.

دسترسی

با تلاش‌های بازاریابی صورت گرفته، رسیدن به هر بخش، چقدر آسان و چقدر سخت است؟ هزینه‌های جذب مشتری (CAC) را برای هر بخش در نظر بگیرید. CAC بالاتر به معنی سود کمتر است.

به طور کلی، مطمئن شوید هر چیزی که در نظر می‌گیرید با مشتریان هدف و نیازهای آن‌ها کاملا مطابقت دارد.

موقعیت یابی (Positioning)

موقعیت یابی، آخرین بخش از استراتژی بازاریابی stp است. این بخش بر مزیت لایه‌ها و بخش‌های هدف متمرکز است به اصطلاح به آن «موقعیت نمادین کسب و کار در بازار رقابت» گفته می‌شود. هدف این است که با ایجاد تصویری شفاف و مثبت در ذهن مشتریان، میزان ارزش و سودمندی محصول را بررسی کنید.

برای جایگاه یابی برند، معمولا از مدل‌های مختلفی استفاده می‌شود. به عنوان نمونه، تحلیل بازار می‌تواند به برندها برای رسیدن به جایگاه مناسب در بازار کمک کند.

تحلیل بازار

موقعیت برند از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد که یکی از آن‌ها تعیین شرایط برند با توجه به موقعیت آن در بازار، موقعیت آن نسبت به رقبا و توانمندی آن در تامین نیاز مشتریان است.

آن بخش از نیاز مشتریان که صرفا توسط رقبا تامین می‌شود، بخش از دست رفته بازار است.

آن بخش که رقبا به همراه برند مشغول تامین نیاز مشتریان هستند، اقیانوس قرمز نام دارد و رقابت در آن به شدت سخت است.

بخشی که صرفا برند، نیاز مشتریان را تامین می‌کند، اقیانوس آبی نام دارد. رقابت در این بخش کم‌تر است و برند شما می‌تواند در بازار شاخص باشد.

چگونه نقشه موقعیت یابی ایجاد کنیم؟

یکی از راهکارهای دستیابی به موقعیت، ایجاد نقشه موقعیت یابی است. این ابزار تصویری نشان می‌دهد که در هر بخش، مشتری چگونه برند شما را نسبت به سایر رقبا درک می‌کند. برای ایجاد نقشه موقعیت یابی، ابتدا باید تمام اطلاعاتی که در مورد بازار دارید را جمع آوری کنید. می‌توانید این اطلاعات را با پاسخ دادن به سوالات زیر به دست آورید:

  • برای بازار هدف شما چه چیزی اهمیت بیشتری دارد؟
  • کدام ویژگی محصول شما از همه مهم‌تر است؟
  • رقبای شما چه کسانی هستند؟
  • مشتریان شما در مورد رقبایتان چه نظری دارند؟
  • مشتریان محصولات شما را در مقابل محصولات رقبا چگونه ارزیابی می‌کنند؟
  • نتایج تحقیقات بازار شما چیست؟

در مرحله بعد دو مزیت اصلی محصول در محورهای افقی و عمودی یک نمودار قرار می‌گیرد. این مزایا بر اساس آنچه برای مصرف کننده مهم است، بیان می‌شود. به عنوان مثال، اگر شما محصولات انرژی زا تولید می‌کنید، محور افقی را بر اساس کمترین قیمت – بیشترین قیمت و محور عمودی را بر اساس بیشترین مقدار پروتئین موجود در محصول – کم‌ترین پروتئین موجود در محصول، تنظیم کنید. سپس تمام رقبای خود را بر اساس مزایایی که محصولات رقابتی ارائه می‌دهند، بر روی نقشه قرار دهید.

نمودار

با نقشه برداری از سایر رقبا و بررسی شرایط موجود، ممکن است متوجه شوید که می‌توانید محصول خود را با کمترین قیمت و بیشترین میزان پروتئین از سایر رقبا متمایز کنید.

بنابراین، موقعیت شما به این صورت تعریف می‌شود: محصولی با بیشترین میزان پروتئین و کم‌ترین قیمت در بازار.

مزایای استراتژی stp چیست؟

اگر هنوز متقاعد نشده‌اید که روش بازاریابی stp قادر است کسب و کار شما را متحول کند، مزایای مهم این روش را بخوانید.

با استفاده از استراتژی stp ، پیام‌های برند شما خصوصی‌تر و صمیمانه‌تر می‌شود، چرا که شما شخصیت مشتریان خود را به خوبی می‌شناسید و می‌دانید قرار است با چه کسی صحبت کنید.

آمیخته بازاریابی شما ملموس‌تر و برجسته‌تر می‌شود و بازگشت سرمایه بیشتری به همراه دارد. زیرا دیگر بودجه خود را برای قسمت‌هایی که مخاطبان به راحتی نادیده می‌گیرند، هدر نمی‌دهید.

تحقیقات بازار و نوآوری محصول شما موثرتر و کارآمدتر می‌شود، چون دقیقا می‌دانید از چه کسی مشاوره و بازخورد بخواهید.

راجع به آمیخته بازاریابی در مطالب آینده بیشتر صحبت خواهیم کرد.

با سامانه bms راهبران، تمامی پروژه‌ها، فعالیت‌ها و وظایف کسب و کار خود را در یک سیستم متمرکز تعریف و اجرای آن‌ها را به طور کامل رصد کنید.

چگونه یک استراتژی بازاریابی stp ایجاد کنیم؟

اما نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی stp چیست؟ در این بخش به جزئیات ایجاد یک استراتژی بازاریابی stp در 7 مرحله می‌پردازیم.

1. بازار را تعریف کنید

می‌دانیم که بازار جهانی بسیار بزرگ و گسترده است. بنابراین بهتر است آن را به تکه‌های کوچکتر تقسیم کرده و بخشی که با آن سروکار دارید را به وضوح مشخص کنید.

برای ارزیابی و بررسی فرصت‌های تجاری باید TAM، SAM و SOM خود را نیز تعریف کنید.

SOM: بخشی از بازار است که می‌توانید به طور موثر به آن دسترسی پیدا کنید.

SAM: بخشی از کل بازار موجود است که متناسب با محصولات و خدمات شما است.

TAM: کل بازار موجود است. در واقع، فرصت درآمدی کلی است که در صورت دستیابی به 100% سهم بازار برای یک محصول ایجاد می‌شود.

2. مخاطبان را بخش بندی کنید

وقتی بازار هدف را تعریف کردید، باید آن را با توجه به متغیرهای جغرافیایی، جمعیتی، رفتاری و روان‌شناختی تقسیم بندی کنید.

متغیرهای تقسیم بندی به شما کمک می‌کنند تا مخاطبان خود را از ابعاد مختلف بررسی کرده، هماهنگی‌های لازم را به وجود آورید و بخش‌های ویژه و مناسب آن‌ها را ایجاد کنید.

به عنوان مثال، شاید جامعه هدف شما خانم‌هایی(جمعیت شناسی) در شهر شیراز (متغیر جغرافیایی) هستند که از وب سایت شما بازدید کرده (متغیر رفتاری) و ترجیح می‌دهند محصولات زیبایی پوست و مو (روان‌شناسی) را از شما خریداری کنند.

همان طور که ملاحظه می‌کنید، با این روش می‌توانید یک بخش مخاطب متمرکز ایجاد کنید و برای آنها تجربه‌های بسیار شخصی فراهم کنید. انجام این کارها بر موفقیت تلاش‌های بازاریابی شما بسیار موثر است.

3. نمایه‌های بخش را بسازید و توسعه دهید

اکنون زمان آن رسیده که پروفایل‌های بخش را بسازید و توسعه دهید. نیازها، رفتارها، جمعیت شناسی، ترجیحات برند، ویژگی‌های خرید و… را به طور کامل شرح دهید. هر نمایه باید تا حد امکان دقیق باشد تا به شما و کسب و کارتان درک خوبی از افراد هر بخش بدهد.

نمایه‌های بخش به شخصیت‌های مشتری ایده آل شما بسیار نزدیک بوده و به عنوان زیرمجموعه‌های شخصیت اصلی شما عمل می‌کنند، چرا که شامل توضیحات مفصلی از افراد هر بخش هستند. نمایه‌ها به شما امکان می‌دهند تا بخش‌ها را برای اهداف استراتژیک به راحتی مقایسه کنید.

4. جذابیت و توانمندی هر بخش را ارزیابی کنید

بررسی کنید که کدام‌ یک از بخش‌هایی که ساخته‌اید می‌تواند بیشترین بازدهی را برای سرمایه گذاری داشته باشد. عواملی مانند اندازه بخش، نرخ رشد، حساسیت قیمت و وفاداری به برند را در نظر بگیرید تا بتوانید جذابیت و توانمندی هر بخش را از لحاظ پولی ارزیابی کنید.

5. مخاطبان را انتخاب کنید

انتخاب مخاطب

حالا که اطلاعات دقیقی راجع به تمام بخش‌ها دارید، باید بررسی کنید که کدام یک برای استفاده به عنوان مخاطب هدف مفیدترتر و سودآورتر است. سعی کنید استراتژی کلی کسب و کار، جذابیت بخش و میزان رقابت آن بخش را در نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که بخش ایده آل شما بزرگ و در حال رشد است و می‌توانید با تلاش‌های بازاریابی خود به آن دسترسی پیدا کنید.

بهترین راهکار برای تعیین بادوام ترین بخش، انجام تحلیل خوشه‌ای است. به این معنی که برای شناسایی گروه‌هایی از مشتریان که شباهت بیشتری به هم دارند، از مدل‌های ریاضی استفاده کنید.

6. یک استراتژی موقعیت یابی ایجاد کنید

در این مرحله باید یک استراتژی موقعیت یابی ایجاد کنید که بهترین مزیت را برای رقابت در میان مخاطبان هدف در اختیار شما قرار دهد. سایر رقبا را در نظر بگیرید، نحوه موقعیت یابی موثر محصول را تعیین کنید و بر این موضوع متمرکز شوید که موقعیت شما چگونه می‌تواند بیشترین سهم بازار را به دست آورد.

7. آمیخته بازاریابی خود را انتخاب کنید

آخرین مرحله، اجرای واقعی استراتژی شما است. برای این کار لازم است یک آمیخته بازاریابی تعیین کنید که از موقعیت شما پشتیبانی کرده و به شما کمک کند به مخاطبان هدفی که انتخاب کرده‌اید برسید.

و در انتها…

امروز به بررسی مدل stp پرداختیم و یادگرفتیم این استراتژی برای کسب و کار شما مانند یک نقشه راه عمل می‌کند و چگونگی پیاده سازی آن، می‌تواند نتایج شگفت انگیزی به همراه داشته باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.