مقایسه بازار سنتی با بورس کالا
You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.
- یکشنبه 31 فروردین 1399
- 1629 بازیدکننده
بازار سرمایه در ایران بسیار نوپا است. با توجه به قدیمی بودن بازار مالی کشور و تبلیغات گسترده طی دههها، ذهنیت همه افراد جامعه با ابزارهای سپردهگذاری بانکی آشنا است، اما سرمایهگذاری در بورس بسیار ناشناخته و حتی به دلیل عدم شناخت کافی، تبلیغات منفی و عدم فرهنگسازی، ترسناک است.
خرید و فروش سهام در بازار اوراق بهادار نیاز به دانش و وقت و حوصله کافی دارد اما در مقایسه با سرمایهگذاریهای سنتی مانند سپرده بانکی، میتواند سودهای چشمگیری را به دنبال داشته باشد و حتی در بورسهای معتبر دنیا مانند بازار لندن و نیویورک به عنوان شغل اصلی معاملهگران است.
بورس قمار است. ثروتهای زیادی را به باد داده است. مواظب این جملههای سمی باشید.
بازار همیشه سود ندارد. اما این جملههای کلی و ناشیانه هم صحیح نیست. بازار سرمایه ریسک دارد اما این ریسک قابل شناخت، پوشش و مدیریت است.
هرچه سواد مالی شخص بالاتر برود، معاملات بی هدف، پر ریسک و سوداگرانه وی کمتر شده و بیشتر سود میکند.
آشنایی با معاملات cfd به زبان ساده
تا به حال برای آشنایی با معاملات cfd اقدامی کرده اید؟ برای آشنایی با معاملات cfd ابتدا باید دید درستی از این نوع معاملات پیدا کنید، بنابراین این مطلب می تواند راهگشای شما باشد. به صورت کلی قرارداد ما به التفاوت یا به اختصار CFD یک نوع قراردادی است بین خریدار و فروشنده که تصریح میکند خریدار باید تفاوت بین ارزش فعلی دارایی و ارزش آن را در زمان قرارداد به فروشنده پرداخت کند. معاملات CFD به معامله گران و سرمایه گذاران این اجازه را میدهد تا بدون داشتن دارایی های اساسی، از نوسانات قیمتی این داراییها کسب درآمد کنند.
آشنایی با معاملات cfd
یک قرارداد CFD ارزش ذاتی یک دارایی را در نظر نمی گیرد: تنها چیزی که اهمیت دارد قیمت ورود و خروج در معامله است. این معاملات را میتوانید روی طیف وسیعی از بازارها از جمله بازار سهام، فارکس، شاخصهای بازارهای مالی و کالاها انجام دهید. این امر از طریق قرارداد بین مشتری و کارگزار انجام میشود و از هیچ گونه سهام، فارکس، کالا یا مبادلات آتی استفاده نمیکند.
سازوکار CFD چگونه است؟
یک معامله CFD در واقع یک توافق بین سرمایه گذار و کارگزار CFD است برای مبادله تفاوت ارزش یک محصول مالی بین زمان باز و بسته شدن قرارداد. این یک استراتژی تجاری پیشرفته است که فقط توسط معاملهگران با تجربه استفاده میشود. به بیان دیگر هیچگونه تحویل کالای فیزیکی یا خرید و فروش سهام واقعی با CFD وجود ندارد. یک سرمایه گذار CFD هرگز در واقع دارایی اصلی را ندارد بلکه بر اساس تغییر قیمت آن دارایی سودسازی میکند. به عنوان مثال، یک معامله گر به جای خرید یا فروش طلای فیزیکی، می تواند در مورد بالا یا پایین رفتن قیمت طلا حدس بزند.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
اساساً، سرمایه گذاران میتوانند از CFD برای شرطبندی در مورد افزایش یا کاهش ارزش و یا قیمت دارایی ها و یا اوراق بهادار استفاده کنند. معامله گران میتوانند روی حرکت صعودی یا نزولی شرط بندی کنند. تفاوت خالص بین قیمت خرید و قیمت فروش با هم جمع میشود و این تفاوت خالص که نشان دهنده سود حاصل از معاملات است از طریق حساب کارگزاری سرمایه گذار تسویه میشود.
مفهوم خرید و فروش در معاملات CFD
خرید و فروش در معاملات CFD به موقعیت یا پوزیشنی که معامله گر در یک معامله باز میکند گفته میشود. اگر معاملهگر در پوزیشن خرید قرار گیرد یعنی فکر میکند که قیمت صعودی خواهد بود و اگر پوزیشن فروش داشته باشد، یعنی بر این عقیده است که قیمت نزولی خواهد بود. در معاملات معمولی و بازاهای سنتی و یک طرفه شما تنها از افزایش قیمت سهام و یا دارایی دیگر میتوانید سود کسب کنید، اما در معاملات CFD و دو طرفه میتوانید با کاهش ارزش و قیمت دارایی مورد نظر نیز در آمد کسب کنید، البته به شرط اینکه در پوزیشن درست قرار گرفته باشید.
هزینه های معاملات CFD
هزینههای معاملات CFD شامل کمیسیون، هزینه تامین مالی و تفاوت بین قیمت پیشنهادی در زمان باز کردن و بستن معامله است. معمولاً برای معامله جفت ارزها در فارکس کارمزد وجود ندارد. اما، معمولاً کارگزاران برای سهام کمیسیون میگیرند. به عنوان مثال، کارگزار CMC Markets، یک شرکت خدمات مالی مستقر در انگلستان، کمیسیون هایی را که از ۰٫۱۰ درصد یا ۰٫۰۲ دلار برای هر سهم شروع می شود را برای سهام ایالات متحده و کانادا دریافت میکند. معاملاتی که شامل باز و بسته کردن پوزیشن هستند شامل دو معامله جداگانه هستند، بنابراین شما برای هر تجارت کمیسیون پرداخت میکنید.
اگر یک پوزیشن رو برای طولانی مدت نگاه دارید ممکن است هزینه ی دیگری نیز اعمال شود. چرا که پوزیشنهایی که بیشتر از یک شبانه روز طول میکشند یک سرمایه گذاری محسوب میشوند. معامله گران معمولاً در هر یک از روزهایی که این پوزیشن را نگه دارند، سود بهرهای پرداخت میکنند.
به عنوان مثال، فرض کنید که یک معامله گر می خواهد یک پوزیشن خرید در معاملات CFD برای سهام شرکت X باز بکند. معامله گر ۱۰ هزار پوند وارد این معامله میکند. قیمت فعلی هر سهم شرکت X 23.50 پوند است. معامله گر انتظار دارد که قیمت سهام به ازای هر سهم به ۲۴٫۸۰ پوند افزایش یابد.
معامله گر ۰٫۱٪ کمیسیون در هنگام باز کردن پوزیشن و ۰٫۱٪ دیگر هنگام بسته شدن پوزیشن پرداخت میکند. علاوه بر این، برای یک پوزیشن طولانی مدت، معامله گر سود بهره ای نیز باید پرداخت بکند. معامله گر ۴۲۶ قرارداد با قیمت ۲۳٫۵۰ پوند برای هر سهم خریداری میکند، بنابراین پوزیشن معاملاتی آن در مجموع ۱۰٫۰۱۱ پوند است. فرض کنید مقایسه بازار سنتی با بورس کالا قیمت سهام شرکت X در ۱۶ روز به ۲۴٫۸۰ پوند افزایش مییابد. در نتیجه، ارزش اولیه معامله ۱۰،۰۱۱ پوند است اما ارزش نهایی ۱۰،۵۶۴٫۸۰ پوند است.
سود معامله گر (قبل از پرداخت کارمزد) به شرح زیر است:
از آنجا که کمیسیون ۰٫۱ درصد است، با باز کردن پوزیشن معامله گر ۱۰ پوند کمیسیون میپردازد. فرض کنید نرخ بهره ۷٫۵ درصد است که باید در هر ۱۶ روز که معامله گر پوزیشن را نگه میداردپرداخت شود.
و از آنجا که موقعیت برای ۱۶ روز باز است هزینه کل پرداختی برای نگه داری پوزیشن:
هنگامی که موقعیت بسته می شود، معامله گر باید یک ۱/۰ درضد دیگر نیز کارمزد معادل ۱۰ پوند بپردازد، سود خالص معامله گر برابر است سود منهای کمیسیون ها و سود بهره است:
۵۵۳٫۸۰ (profit) – ۱۰ (commission) – ۳۲٫۸۹ (interest) – ۱۰ (commission)= £۵۰۰٫۹۱ (net profit)
نقش اهرم یا leverage در معاملات CFD
اهرم یا Leverage در معاملات CFD یک ویژگی است که به معامله گرها این اجازه را میدهد تا با استفاده از آن معاملات بزرگی انجام دهند، بدون اینکه سرمایه ای به بزرگی معامله مطلوب را از ابتدا وارد آن کنند. فرض کنید شما میخواهید وارد معاملهای به ارزش ۱۰۰ سهم از شرکت X شوید. در حالت معامله استاندارد، بدون اعمال ضریب اهرم، بایستی در زمان باز کردن پوزیشن هزینه تمام این ۱۰۰ سهم را در وارد معامله کنید. اما در حالت معامله CFDو استفاده از اهرم، تنها لازم است ۵ درصد از کل این هزینه را بپردازید. که این مقدار بستگی به ضریب اهرم انتخاب شده در ابتدای معامله دارد
ذکر این نکته ضروری است که اگرچه اهرم به شما این امکان را میدهد که در معاملات بزرگتری از سرمایه خود وارد شوید، اما سود و ضرر حاصل از معاملات نیز با لحاظ کردن کل مبلغ معامله محاسبه میشود. مثلا در مثال بالا، سود یا ضرر شما براساس اختلاف قیمت ۱۰۰ سهم از شرکت X از لحظه باز کردن پوزیشن و بستن آن محاسبه میشود. در نتیجه، سودها و یا ضررهای احتمالی شما در مقایسه با سرمایه اولیه شما مبلغ خیلی بزرگی باشند و حتی ممکن است ضرر حاصل از این معاملات موجودی حساب معامله گر را صفر بکنند، اگر معامله گر در انتخاب ضریب اهرم دقت کافی را انجام ندهد.
مزایای معاملات CFD
- ضرایب اهرم بزرگتر در معاملات
در سرمایه گذاریهای سنتی تر، معامله گران اگر بخواهند پوزیشن معامله ای را باز کنند، باید ۱۰۰ درصد سرمایه خود را وارد آن معامله بکنند. به نحوه استاندارد خرید سهام بیشتر معامله گران فکر کنید: اگر ۱۰۰۰ دلار از سهام می خواهید، باید تمام این پول را سرمایه گذاری کنید. اما در معاملات CFD، حاشیه فعلی مورد نیاز برای باز کردن پوزیشن تنها ۵ درصد است. با سرمایه کمتر برای باز کردن موقعیت، معامله گران میتوانند حاشیه سود بالقوه خود را افزایش دهند. برای مثال، اگر می خواهید یک موقعیت ۱۰۰۰ دلاری را در یک جفت ارز فارکس باز کنید، باید فقط ۵۰ دلار به آن سرمایه گذاری اختصاص دهید. این رویکرد پتانسیل ضررهای بسیار بیشتری را نیز ایجاد می کند، اما حفاظت از تراز منفی میتواند بخشی از این خطر را کاهش دهد.
- دسترسی به بازار جهانی از یک پلت فرم
بسیاری از کارگزاران CFD محصولات خود را در همه بازارهای بزرگ جهانی ارائه میدهند و دسترسی شبانه روزی را امکان پذیر میکنند. سرمایه گذاران میتوانند معاملات CFD را در طیف وسیعی از بازارهای جهانی تجربه کنند.
- درآمد بالقوه در بازارهای صعودی و نزولی
معاملات CFD به معامله گران اجازه میدهد تا در هر دو بازار صعودی و نزولی پوزیشن باز کنند و به شما این امکان را میدهند که از هر نوع نوسان بازار سود ببرید. با انعطاف پذیری بیشتر در پیگیری فرصت ها، معامله گران از کنترل بیشتری بر نحوه، مکان و زمان بازکردن موقعیت های خود در بازار برخوردار میشوند.
در مقایسه با روشهای تجاری سنتی تر ، هزینه های کارگزاری CFD بسیار مقرون به صرفه تر است. درآمد کارگزاری ها معمولا از طریق تأمین مالی معاملات روزانه به دست میآید. به عنوان مثال، هنگامی که شما ۵۰ دلار برای افتتاح یک موقعیت ۱۰۰۰ دلاری هزینه میکنید، کارگزاری هزینه کمی را برای پوشش تفاوت ۹۵۰ دلار دریافت می کند.
با توجه به تعهد سرمایه محدود مورد نیاز برای وارد شدن به یک پوزیشن، معامله گران به وجوهی دسترسی دارند که می تواند برای پیاده سازی موقعیت های پوشش داده شده مورد استفاده قرار گیرد و ریسک آنها را در هر زمان محدود کند.
این یک استراتژی مفید است هنگامی که در CFD موقعیت خطرناکی را اتخاذ کرده اید، یا هنگامی که یک موقعیت بلند مدت ضرر ایجاد میکند. به جای فروش با ضرر و تخلیه وجوه حساب خود ، می توانید موقعیت های اضافی را باز کنید به این امید که درآمدی ایجاد کنید که موقعیت اولیه شما را متعادل کند. یک استراتژی پوششی، هنگامی که به درستی مورد استفاده قرار گیرد، می تواند برخی از خطرات ناشی از معاملات CFD را متعادل کند.
معایب معاملات CFD
اهرم یا لوریج همانطور که یکی از مزایای معاملات CFD است، اما در عین حال میتواند یک نقطه ضعف هم تلقی شود. کارگزاری های فارکس حداکثر لوریج را ارائه میدهند. به بیان دیگر، ضریب اهرمی که کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار میدهند میتواند ارقام بسیار بزرگی و در عین حال خطرناکی را پوشش دهد. هیچ محدودیتی در میزان حرکتی که ممکن است در بازار فارکس اتفاق بیافتد وجود ندارد، ممکن است در صورت قرار دادن شرط های اهرمی، معامله گر در عرض چند دقیقه یا ساعت تمام سرمایه خود را از دست بدهد.
معاملات CFD سرعت حرکت بسیار بالایی دارند و نیاز به نظارت دقیق دارند. در نتیجه، معامله گران باید در هنگام معامله CFD از خطرات قابل توجه مطلع باشند. خطرات صفر شدن اکانت معاملاتی وجود دارد که باید بسیار مراقب بود: اگر نتوانید کاهش ارزش معاملات خود را پوشش دهید، ارائه دهنده یا بروکر شما ممکن است پوزیشن شما را در هر زمانی ببندد، بدون توجه به آنچه که بعدا برای دارایی که شما روی آن معامله انجام داده اید اتفاق میافتد، و شما با ضرر سنگینی روبرو خواهید شد.
نوسانات در معاملات CFD بسیار زیاد است و هیچگونه محدودیتی ندارد. در نتیجه، تغییرات در سیاست و اقتصاد جهانی، آیند قیمت ها در این بازارها را به شدت تغییر میدهد، بنابراین ریسک و سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران را دشوار می کند و خطرات مختص به خود را دارد.
یکی دیگر از معایب تجارت در CFD این واقعیت است که در مقایسه با بازارهای سنتی تر شما باید زمان بیشتری را به این کار اختصاص دهید. هنگام خرید سهام و شروع به کار سبد سهام، لازم نیست روزانه به آنها توجه زیادی داشته باشید و سبد سهام خود را هر روز چک بکنید. اما، هنگامی که شروع به استفاده از CFD می کنید، یک معامله گر فعال هستید. بنابراین مهم است که زمان بیشتری را صرف معاملات CFD خود کنید تا بتوانید به سود برسید.
نتیجه گیری و کلام پایانی
معاملات CFD قطعا مزایا و معایب بی شماری دارند که ذکر تمامی آن ها از حوصله این مقاله خارج است. برای بسیاری از معامله گران فعال اینگونه بازارها، مزایای مقایسه بازار سنتی با بورس کالا آن بسیار بیشتر از معایب آن است و روزانه سودهای کلانی کسب میکنند. به لطف وجود CFD، سرمایه گذاران میتوانند با سرمایه های هرچند اندک در بازار ارزها و سهام سرمایه گذاری کنند.
اما باید به یاد داشته باشید که در معاملات CFD ریسک های بالایی وجود دارد که در بالا چند مورد آن ذکر شد. پس حتما پیش از این که با سرمایه واقعی اقدام به سرمایه گذاری کنید، با یک حساب کاربری آزمایشی و رایگان که کارگزاری ها در اختیار کاربران قرار میدهند، اقدام به تمرین معاملات کنید.
امیدوارم از این مطلب تحت عنوان آشنایی با معاملات cfd نهایت استفاده را برده باشید.
بورس کالا چیست؟
بازار بورس کالا مشابه بورس اوراق بهادار بازاری است که در آن دادوستد انجام میگیرد. با این تفاوت که در بورس کالا همانطور که از نامش هم پیداست، کالاهای خام و فرآوری نشده مانند گندم، برنج، پنبه، فلزات و… معامله میشود. وجود مشکلات و محدودیتهایی مانند شفاف نبودن کشف قیمت و یا نبود تضمینهای لازم برای معامله گران در بازارهای سنتی باعث راهاندازی بازارهایی مثل بورس کالا شده است.
برای آشنایی با بازار بورس میتوانید مقاله زیر بازار بورس چیست؟ را بخوانید.
ویژگیهای بازار بورس کالا
از جمله ویژگیهای بورس کالا میتوانیم به حضور نهادهای ناظر اشاره کنیم که با در نظر گرفتن قوانین و مقررات حقوق تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و بازرگانان حمایت میشود.
فعالان بورس کالا
افرادی که در بورس کالا فعال هستند معمولاً دودسته هستند:
دسته اول: کسانی مثل تولیدکنندگان کالا و مصرفکنندگان عمده که میخواهند از نوسانات قیمتها در امان باشند.
دسته دوم: افرادی هستند که از نوسانات قیمت استقبال میکنند و قصد دارند با استفاده از این نوسانات سود زیادی به دست بیاورند.
امروزه صدها بورس کالای مدرن در سراسر دنیا فعال است که از معروفترین آنها میتوان به بورس تجاری شیکاگو، بورس کالا نیویورک و بورس کالای توکیو اشاره کرد.
مشکلات بازار بورس کالا در ایران
ازآنجاییکه بازار ایران سابقهای سنتی دارد، همیشه با مشکلات و محدودیتهایی روبرو بوده است. علیرغم پتانسیل بالای این بازار به این دلیل که ساختار مناسبی ندارد، بازدهی قابل قبولی هم در آن اتفاق نمیافتد.
بعضی از مهمترین مشکلات و محدودیتهای بورس کالا در ایران عبارتاند از:
- ناهماهنگی بخشهای تولید، بازار مصرف، واردات و صادرات با هم
- نبود سیستم ناظر
- نبود نظام قیمتگذاری شفاف
- نوسانهای کاذب قیمت
- نبود داده و سیستم پردازش جهت تصمیمگیری مناسب
- عدم امکان مدیریت ریسک
تاسیس بورس کالای ایران
با وجود چنین مشکلاتی در بازار بورس کالا، نیاز برای ایجاد یک بازار منسجم و ساختارمند احساس میشد. در همین راستا در شهریور سال 1382 بورس فلزات بهعنوان اولین بورس کالای ایران فعال شد و یک سال بعد در شهریور 1383 بورس کالای کشاورزی هم فعالیت خود را شروع کرد. بعد از آن این دو بورس ادغام شده و بورس کالای ایران بهطور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد.
بورس کالای ایران در حال حاضر در بخشهای زیر فعال است:
- فلزات و مواد معدنی مثل کانیهای فلزی
- محصولات شیمیایی و پتروشیمی
- محصولات کشاورزی
- معاملات آتی (Future) مثل قرارداد آتی سکه
مهمترین اهداف و اثرات بازار بورس کالا چیست؟
بورس کالای ایران هم مثل هر بازار دیگری با یک سری دلایل ایجاد شد که در زیر به این موارد اشاره میکنیم:
- اطلاعرسانی درباره وضعیت داخلی و خارجی کالاها جهت افزایش سطح دانش فعالان بازار
- توسعه سرمایهگذاری و ارائه تسهیلات مالی برای خریدوفروش
- امکان مدیریت ریسک در بازار
- نظارت و سازماندهی بازار کالاهای خاص از قبیلمحصولات فلزی، کشاورزی، انرژی و پتروشیمی از طریق مکانیسم اجرائی ناظر بر تعهدات و حفظ منافع دو طرف معامله
- ایجاد یک فضای مناسب برای معامله بر اساس قانون
- تحقق خریدوفروش مستقیم بین فروشنده و خریدار با حذف واسطهگری و واسطههای غیرضروری در انجام معاملات
- حرکت از یک بازار سنتی به سمت بازار مدرن سرمایه و کالا و امکان تعامل بهتر و قویتر با بازارهای بینالمللی
انواع معاملات در بازار بورس کالا چیست؟
معاملات بورس کالا در قالب قراردادهای استانداردی انجام میشود. برای آشنایی بیشتر شما با انواع قراردادها برای دادوستد در بورس کالا، ما این موارد را در زیر به ما معرفی کردهایم:
قرارداد نسیه
در این قرارداد پرداخت بهصورت نقد و نسیه مورد توافق قرار میگیرد، ولی تحویل کالا باید حداکثر تا سه روز کاری بعد از انجام معامله صورت بگیرد. این قرارداد برعکس قرارداد سلف است. یعنی در قرارداد سلف، ابتدا پول به صورت کامل توسط خریدار پرداخت میشود، اما زمان تحویل کالا توسط فروشنده، طبق توافق دو طرف ممکن است حتی یک سال بعد باشد.
قرارداد آتی
در قرارداد آتی، فروشنده و خریدار متعهد میشوند که در زمان آینده یک دارایی پایه را با قیمت مشخصی دادوستد کنند. در زمان مورد توافق خریدار باید هزینه مشخص شده در قرارداد را پرداخت کند و فروشنده باید کالا را تحویل دهد.
قرارداد اختیار معامله (آپشن)(Option)
این قرارداد دو نوع دارد: اختیار خرید و اختیار فروش.
در قرارداد اختیار خرید به خریدار این اختیار (نه اجبار) داده میشود که یک دارایی معین را با قیمت تعیین شده تا زمان مشخصی بخرد. فروشنده این قرارداد اجبار دارد که تا قبل از اتمام مهلت هر زمان که خریدار تمایل به اجرای قرارداد داشته باشد، دارایی معین را در قیمت مشخصی معامله کند. برعکس در قرارداد اختیار فروش، فروشنده ملزم به فروش کالا نیست.
قرارداد صلح
نوعی قرارداد است که در آن دو طرف بر امری توافق میکنند که عنوان آن قراردادهای معروف از قبیل خرید، رهن، اجاره و موارد مشابه نباشد. قرارداد صلح گاهی برای رفع اختلافات موجود و یا برای جلوگیری از اختلافات احتمالی در آینده انجام میشود. یا بجای یکی از قراردادهای معاملاتی هم میتواند به کار رود.
قراردادهای خاص موضوع ماده 10 مقایسه بازار سنتی با بورس کالا قانون مدنی
ماده 10 قانون مدنی بهعنوان اصل آزادی قراردادها مورد قبول قانونگذار است. شرکت بورس کالای ایران در نظر دارد این قراردادها را بعد از انجام مراحل کارشناسی حقوقی بر اساس این ماده اجرایی کند.
قراردادهای معاوضه
در این قرارداد یک دارایی یا تعهد در مقابل یک دارایی یا تعهد دیگر بهمنظور تمدید یا کاهش سررسید معامله میشود.
در بورسهای دنیا دادوستدها بیشتر بهصورت «قرارداد آتی» و «قرارداد اختیار معامله» است.
مراحل فرآیند معامله در بازار بورس کالا چیست؟
- مشتری درخواست خرید یا فروش خود را در کارگزاری ثبت میکند و کارگزاری سفارش او را در تالار معاملات ارائه میدهد.
- سفارش به روش حراج حضوری اجرا میشود و معامله توسط ناظر معاملات ثبت میگردد.
- سپس دادوستد شروع میشود. اطلاعات داده شده پردازش میگردند و گزارش نهایی که شامل وضعیت سپردههای موردنیاز، تسویه روزانه و کارمزد معاملات است تهیه میشود. البته این کار توسط اتاق پایاپای و ارسال آن به دفاتر کارگزارها انجام میشود.
- اتاق پایاپای با کارگزاران تسویهحساب میکند. بعد از آن کارگزار با مشتری تسویهحساب کرده و آگهی مبنی بر انجام معامله برای مشتری ارسال میکند.
مزایای بازار بورس کالا چیست؟
ایجاد اطمینان برای خریدار و فروشنده
اصالت کالاهایی که در این بورس عرضه میشوند تأیید شده است. بهعلاوه این موضوع، اصالت فروشنده و خریدار هم مورد تأیید قرار میگیرد. همچنین پرداخت وجه و تسویه هم ریسکی ندارد و از طریق اتاق پایاپای انجام میشود.
کشف نرخ واقعی
کشف نرخ در بازار کالا مبتنی بر عرضه و تقاضا است. در بورس کالا کشف نرخ بر اساس رقابت بین عرضهکنندگان و خریداران انجام میشود و همه عوامل تأثیر خودشان را مستقیماً روی قیمت خواهند داشت.
شفافیت
در بورس کالا خریدار، فروشنده و معاملات آنها بهطور شفاف در معرض دید همه قرار میگیرد و بدین ترتیب امکان معاملات صوری و دستکاری قیمتها وجود نخواهد داشت.
جبران خسارت
با توجه به ضمانتهای طرفین معامله در بورس کالا جبران خسارت در تسویه یا تحویل کالا از طریق اتاق پایاپای انجام میشود و نیازی به مطرح کردن شکایت در مراجع قضایی و صرف وقت نیست.
تأمین مالی
ازآنجاییکه دو طرف معامله در بورس کالا میتوانند دادوستد را بهصورت تسویه یا خرید سلف انجام بدهند و با توجه به اینکه بانکها میتوانند بر اسناد معتبر به خریدار وام اهدا کنند تأمین مالی به سهولت انجام میشود.
معاملات ساختارمند و مکانیزه
در بورس کالا برخلاف بازارهای سنتی معاملات بهصورت مکانیزه و در بستری منظم انجام میشود.
عدم نیاز به تبلیغات گسترده برای فروشنده
در بورس کالا عرضهکننده به تعداد زیادی خریدار داخلی و خارجی معرفی میشود. بدیهی است که این کار در حالت عادی مستلزم تبلیغات و هزینههای زیادی است.
جمعآوری اطلاعات
استفاده از اطلاعات خریدوفروش در بورس کالا باعث میشود تحلیلهای اقتصادی بهدرستی انجام شود.
بخشودگی مالیاتی
طبق قانون توسعه ابزارهای جدید ده درصد از مالیاتبردرآمد حاصل از فروش کالاهایی که در بورس کالا معامله میشوند بخشیده میشوند. البته محدودیتهایی هم در بورس کالا وجود دارد. مثلاً بعضی کالاها بهصورت سبد ارائه میشوند و خریدار نمیتواند از بین آنها انتخاب کند.
مقایسه بیت کوین و داراییهای سنتی/ طلای دیجیتال چگونه اوج خواهد گرفت؟
سال گذشته، بیت کوین جزو فریبندهترین داراییهای قابل معامله بود. حین تلاش برای توصیف فرازونشیبهای پر نوسان آن که از دستیابی به بالاترین قیمت خیرهکنندهاش در ابتدای سال گرفته تا ریزش اخیرش که پایینترین قیمت سال گذشته را به ثبت رساند، بازار ارزهای دیجیتال هرگز خالی از هیجان و اتفاقات مهیج نبوده است.
در میان هیاهوی روزافزون دوستداران، فعالان و سرمایهگذارانش که در پی مقبولیت هرچه بیشتر بیت کوین بوده و مهمتر از همه به دنبال راهاندازی ابزار مالی جدیدی که برای کمک به شکوفایی این کلاس جدید دارایی طراحی شده هستند، قیمت بیت کوین به رهبر گله بازار ارزهای دیجیتال تبدیل شده است.
در حالی که توصیف خصوصیات این ارز دیجیتال و چگونگی متناسب بودن آن با پارادایم مالی جدید که آیا یک ارز، دارایی دیجیتال یا یک کالا محسوب میشود، کار دشواری است اما ارزیابی حرکات قیمتی آن در زمینه ساختارهای مشابه نشاندهنده این است که بیت کوین و همتایانش مسیر زیادی در این راستا پیمودهاند.
با تحلیل مشخصات صعود بیت کوین در مقایسه با دیگر کالاهای اقتصادی نظیر طلا و نفت یا سهام شرکتهای فناوری که از حباب تکنولوژی اخیر جان سالم به در بردند، تبیین موقعیت بیت کوین در قالب عملکرد گذشتهاش و چگونگی ارتباط آن با چشمانداز این کوین کار سادهتری خواهد بود.
آیا حرکت صعودی بیت کوین تا این اندازه بیسابقه بوده است؟ یا درواقع عملکرد قیمت آن یک پیشگویی خود محققکننده بوده که به تجربه بازههای زمانی انباشت، تثبیت و توزیع در رویدادهای مرتبط با چرخش سرمایهگذاری در دیگر کلاسهای دارایی پایدارتر وابسته بوده است؟
در این مقاله نگاهی به سرنخهایی که در تاریخچه قیمتی یافت میشوند، خواهیم داشت و چگونگی پیمودن روند رو به رشد بیت کوین را با بهبود عملکردش بررسی خواهیم کرد.
طلای دیجیتال
واقعیت این است که ۱۰ سال از حضور بیت کوین علیرغم برانگیختن خشم قانونگذاران، تجربه چندین هک صرافی و مواجه شدن با مسئله پیچیده مقیاسپذیری، میگذرد. بیت کوین یک معجزه مدرن است و بسیاری آن را با طلا مقایسه کردهاند و حتی لقب طلای دیجیتال را به آن دادهاند؛ نام مستعاری که از برخی جهات، کاملاً برازنده آن است.
در حالی که طلا و بیت کوین از نظر خصوصیات کمیاب بودن و ابزارهای لازم برای استخراج (ضرب دارایی جدید) در قالب مفاهیم مشابهی گنجانده شدهاند، آنها توسط یک نهاد یکتا کنترل نمیشوند و جعل آنها بسیار دشوار است. جنبه منفی این دو نیز تقریباً مشابه است. هردو آنها علیرغم ارزش عموماً پذیرفتهشدهای که دارند و استفادهای که از آنها به عنوان یک پناهگاه امن اقتصادی حین پدیدارشدن عدم قطعیت در بازار میشود، قابلیت تعویض محدودی دارند.
با مقایسه نمودارهای طلا و بیت کوین (بالا و پایین)، شاهد برخی نکات مشابه بین این دو هستیم. برای مثال هر دو دارایی کار خود را بدون داشتن صندوق قابل معامله در بورس (ETF) آغاز کردند و این در حالی است که بیت کوین هنوز فاقد ETF است. این نمودار وضعیت طلا را قبل از پذیرفته شدن ETF با پشتوانه فیزیکی آن در ۱۵ سال قبل نشان میدهد.
علیرغم تفاوت بازههای زمانی نشان داده شده در نمودار، مشابهتهای قابل توجهی در نمودارهای قبل از پذیرش طلا و بیت کوین دیده میشود. شاید درک آن نیز ملموس باشد که پیشرفت فناوری مدرن، موجب شتابدهی نمودار مشابه برای بیت کوین شده است؛ در حالیکه بازار طلا طی دهههای مختلف به بلوغ خود رسیده است. علاوه بر این با معرفی قراردادهای فیزیکی ETF اتفاقی که برای طلا افتاد، برای بیت کوین هم رخ خواهد داد.
پس از اینکه اولین ETFهای با پشتوانه طلا توسط شرکت ایتیاف سکیوریتیز در مارس ۲۰۰۳ وارد بازار شد و پس از آن نیز GLD ETF معرفی شد، قیمتها از ۳۳۲ تا نزدیک به ۱,۶۰۰ دلار افزایش یافتند. این سیر تکاملی با دعوت از طیف گسترده سرمایهگذاران خرد جهت مشارکت، موجب بهبود فرایند کشف قیمت و فراهم آوردن نقدینگی در بازار طلا نیز شد.
پس همانطور که برای طلا اتفاق افتاد، راهاندازی ETF بیت کوین نیز شاید سوخت لازم برای صعود بعدی بیت کوین باشد. در حال حاضر سرمایهگذاری در بیت کوین مانند سرمایهگذاری در طلا در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ است که به افرادی که در اندوختن و ذخیره آن تخصص داشتند، نفع رساند.
از آنجا که هر دو اینها به عنوان پناهگاه امن شناخته میشوند، از نظر حجم مبادلات نیز همتای دیجیتالی به تدریج در حال ربودن گوی رقابت از طلا است و همبستگی بین این دو شاید واگرایی بیشتری در آینده نشان دهد.
رفته رفته سرمایهگذاران بیشتری بیت کوین و ارزهای دیجیتال را نسبت به طلا در مقایسه بازار سنتی با بورس کالا دوران آشفتگیهای اقتصادی ترجیح میدهند، بطوریکه برای اولین بار میزان حجم مبادلات بیت کوین از طلا اخیراً عبور کرد. با استناد به دادههای لندن بالیون مارکت (LBMA)، پیشبینی شده است که میزان مبادلات فرابورس طلا در سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۴۴۶ میلیارد دلار بوده است، در حالیکه بیت کوین رقم ۸۵۰ میلیارد دلار حجم معاملات را برای سال ۲۰۱۸ به ثبت رسانده است.
آیا ارزهای دیجیتال با سهامهای فناوری همگام میشوند؟
از آنجا که کاربردهای این دو میتواند در یک ردیف قرار گیرد، بخش فناوری، منبع بالقوه دیگری برای ارزهای دیجیتال و بیت کوین میتواند باشد که حتی گروه کنترل بهتری محسوب میشوند.
بیت کوین در حال حاضر نماینده اندکی بیش از ۵۱ درصد بازار ارزهای دیجیتال است؛ هرچند داشتن نگاه محدود به یک کوین، به معنی از از دست دادن دیگر درختهای جنگل ارزهای دیجیتال با مشارکت گستردهشان از سوی کوینهای جدید و راهحلهایی است که از زمان ورودشان به صحنه ارائه شده است و نباید فراموش کنیم که این نبرد ICOها را نیز در برمیگیرد.
جلوهای که بلاک چین برای کسبوکارها دارد، مشابه اینترنت در سالهای ۱۹۹۵ است که دیدشان نسبت به آن واسطهای بهتر برای دستیابی به مصرفکنندگان بود.
این انتظار که اینترنت موجب شتابدهی در نحوه انجام کسبوکار میشود، موجب شد تا با جذب شدن شرکتهای اینترنتی یک انفجار قیمتی که آن را تحت نام «حباب دات کام» میشناسیم، شکل گیرد. برخی شرکتهای بیدر و پیکر تنها با راهاندازی یک وبسایت افزایشهای نجومی در قیمت سهامشان تجربه کردند؛ اتفاقی مشابه آنچه در دنیای ارزهای دیجیتال برای استارتهای نوپا افتاد و بسیاری از آنها مقایسه بازار سنتی با بورس کالا اواخر سال ۲۰۱۷ به یکباره خود را میان اقتصادهای توکنی شده صد میلیون دلاری یافتند.
در هر دو مورد، هیجان درباره پتانسیل متحولکننده فناوری زیرین، به محوشدن برنامههای تک کاربردی منجر شد اما سقوط مهمی که در پی آن رخ داد پای ارزهای دیجیتال شایسته را دوباره به بازار باز کرد.
آرامش پس از انفجار حباب سهامهای فناوری به این معنی نبود که اینترنت مقایسه بازار سنتی با بورس کالا نابود شده است؛ تنها خوشبینی و حدس و گمان بود که از نوآوری سبقت گرفته بود. همچنین این آرامش نسبی پس از حباب، فضای کافی برای رشد شرکتهای فناوری برجسته بر روی ویرانی حاصله از نابودی شرکتهای ضعیفتر را داد. برای مثال آمازون نمایش یکی از بزرگترین داستانهای موفقیت و عملکردهای تاریخ است. اما سهام آن در حباب داتکام ۹۵ درصد سقوط کرد و به ۶ دلار به ازای هر سهم رسید.
یک سبدسهام با ۱,۰۰۰ دلار سهام آمازون که در سپتامبر ۲۰۰۱ خریداری شد، امروز ارزشی بالغ بر ۲۲۵ هزار دلار خواهد داشت.
این داستان برای چند شرکت دیگر از جمله اوراکل، اپل، سندیسک و بسیاری دیگر که حباب داتکام را تجربه کردند، صادق بود. ترکیدن حباب کریپتو به جداسازی برندگان از بازندگان کمک کرد. دفعه بعدی که قیمتها دوباره به سطوح قبلی خود برگردند، به خاطر پشتوانه شرکتهایی خواهد بود که از بلاک چین برای ایجاد ارزش ملموس در دنیای واقعی استفاده میکنند. آیا این به معنی خیزش کل بازار خواهد بود؟ برای بازار سهام این اتفاق افتاد. به نمودار شاخص نزدک-۱۰۰ نگاه کنید:
ارزهای دیجیتال میتوانند بار دیگر علاقه و ارزش قبلی خود را بین مردم ایجاد کنند. اما این سوال مدنظر ما نیست. آیا بیت کوین که فشارسنج غیررسمی بازار است، بالاترین قیمت قبلی خود را همانند نزدک باز خواهد یافت؟ قاطعیت کافی برای صحبت در این باره وجود ندارد. بیت کوین به تنهایی ارزشمند است اما از طرف دیگر مانند درگاهی برای ورود ارزهای فیات به فضای بزرگتر ارزهای دیجیتال عمل میکند. هرچند اگر به وسیله بلاک چین، درگاههای سازگار با فیات برای روشهای سرمایهپذیری در آینده ایجاد شوند، قیمت بیت کوین و ارزهای دیجیتال مستقل از فناوری بلاک چین خواهند شد.
در این مورد از آنجا که نبود بلاک چین مدل فاندامنتال موجود را محدود میکند، نمودار آن ممکن است به آرامی رو به صفر میل کند.
بیت کوین یک کالاست؟
یک کالای اقتصادی تعریف رسمی استانداردی دارد. یک کالای پایه اقتصادی که در تجارت استفاده میشود و به دلیل خصوصیات فیزیکی که دارد، از نظر ماهیتی قابل تعویض است. در حالی که این مفهوم پذیرفته شده زیربنای بازار کالاهای اقتصادی است، در واقع ابهاماتی در این باره هنوز وجود دارد.
برای مثال نفت خام را در نظر بگیرید. هرچند دو قرارداد عمده برای آن وجود دارد (نفت برنت و WTI) اما فاکتورهای مختلفی از جمله محل استخراج آن، چگالی مقایسه بازار سنتی با بورس کالا و دیگر پارامترهای موثر نیز وجود دارند. علیرغم این جزئیات، نفت خام عموماً به عنوان یک کالای اقتصادی قابل تعویض شناخته میشود.
با توجه به مفهوم قابل تعویض بودن، بیت کوین قطعاً در قالب مفهوم یک کالا جا میگیرد. همچنین هنگام مقایسه آن با چگونگی استخراج محصولات انرژی، بیت کوین برتری استخراجش را به لطف فرایند آزادسازی کوینهای جدید و اتصال آنها به بلاکهای زنجیره، به رخ بقیه میکشد.
هرچند مشابهتهای این دو در این نقطه تمام میشود؛ مخصوصاً اگر با مفهوم تقاضا و تاثیری که بر ماینینگ دارد به این قضیه نگاه شود. در حالی که نفت و بیت کوین هر دو منابع محدودی دارند، مورد اول در حال اتمام و سوخته شدن است در حالی که این نگرانی برای بیت کوین وجود ندارد.
تنها چیزی که کالاهای مختلف را به هم متصل میکند، شرایط تقاضا و نحوه تاثیرگذاری آن بر روی قیمت است. تولیدکنندگان نفت میتوانند با بالا و پایین کردن میزان تولید، قیمت آن را تحت تأثیر قرار داده و از کاهش سود به دلیل افت قیمت و گسترش حاشیه سود حین افزایش قیمتها بهره برند.
به طرز مشابهی بیت کوین در قیمتهای بالاتر، استخراجکنندگان بیشتری را به خود جذب میکند. اما عامل تفکیک کننده میزان سختی فرایند انجام هریک از وظایف تعریف شده برای آنها و درجه کاربردپذیری است. نفت در قالب نفت خام یا به شکلهای دیگر با تولید انرژی یا کاربردهای فراوان دیگری که دارد، مورد استفاده قرار میگیرد.
در حالی که موارد استفاده بیت کوین از نظر قابلیت اجرا هنوز به صورت محدود باقی مانده است؛ هرچند با رشد اکوسیستم، پذیرش و کاربرد آن نیز افزایش مییابد. در حالی که نفت خام سوخت اقتصاد جهانی را تأمین میکند، دیگری از انرژی برای بقا و اجرای شیوهای از انتقال ارزش بین ایدههای بلاک چینی استفاده میکند. هرچند این ارتباط واکنش مهم قیمت به تقاضا و چگونگی تغییر آن با پایههای بخش عرضه را بازگو میکند.
با نگاه دقیق به جنبه عملکردی، علیرغم ماهیت کاربردیتر نفت که برای مصارف تولید الکتریسیته و انرژی لازم برای حرکت دادن چرخ اقتصاد مدرن به کار میرود، عملکرد بلندمدت بیت کوین بر قیمتهای نفت در ۵ سال اخیر سایه انداخته است؛ به خصوص از زمانی که معاملات ارزهای دیجیتال رونق گرفت و وارد گفتمانهای جریان اصلی شد. در حالیکه ضریب همبستگی نشاندهنده یک تغییر است، اما رابطه عموماً مثبت بین این دو کمتر زمانی پایدار بوده است.
طی این بازه زمانی، بیت کوین در برابر دلار آمریکا رشد ۲۵۰.۳۳ درصدی را تجربه کرد و به سادگی از قیمت نفت که در بازه زمانی مشابه ۵۱ درصد کاهش یافته بود، سبقت گرفت.
در حالی که دورنمای نمودار بیش از اینکه پاسخی در اختیار ما قرار دهد منجر به ایجاد سوالات بیشتری میشود، همگام با سرمایهگذاران و دوستداران ارزهای دیجیتال که قدمهای بعدی این مسیر را میپیمایند، تفسیر این پرسوجوها در پس یک زمینه تاریخی، سناریوهای حاصل ممکن از آن را برای ما روشن میسازد.
بازار خارج از بورس (OTC)
بازار خارج از بورس یا Over The Counter market، بازاری غیرمتمرکز است که در آن فعالان بازار سهام، کالاها، ارزها یا سایر ابزارها را مستقیماً بین دو طرف و بدون صرافی یا کارگزار مرکزی معامله میکنند. بازارهای فرابورس مکان فیزیکی ندارند و تجارت به صورت الکترونیکی انجام میشود، این بسیار متفاوت از سیستم بازار حراج است. به دلیل مقررات سخت، برقراری برخی الزامات دشوار در پذیرش و عدم توانایی برآوردن سلایق تمامی سرمایهگذاران از سوی بورس، بازارهای خارج از بورس با استقبال روز افزونی از جانب سرمایهگذاران و بنگاههای اقتصادی و مالی رو به رو شدند.
گسترش فرهنگ سرمایهگذاری در اوراق بهادار، تنوع ابزارهای مالی و تعدد خدماتدهندگان بازار، نیاز به بازارهایی با تنوع و انعطافپذیری بیشتر را در بازار خارج از بورس نمایان میکند. در کنار بازارهای نظام یافته همانند بورس، بازار خارج از بورس نقش به سزایی در تسهیل مبادلات اوراق بهادار و جذب سرمایه دارد. امکانات الکترونیکی، انجام این معاملات را در هر ساعتی از شبانه روز میسر ساخته است؛ به دلیل فقدان ضوابط محدودکننده در این بازار، شرکتها و موسساتی که بر عرضه اوراق بهادار خود مبادرت میورزند، بسیار بیشتر از بازار بورس است. معاملات بازار خارج از بورس با ریسک زیادی همراه است؛ البته افراد از این ریسک زیاد استقبال میکنند، زیرا در قبال آن سود احتمالی زیادی نیز وجود خواهد داشت.
در دنیا سه نوع بازار خارج از بورس وجود دارد:
بازار معاملاتی سنتی: در این بازار معاملهگران قیمتهای خود را پیشنهاد میدهند و قیمت قابل اجرا از طریق تلفن و یا سایتهای اینترنتی اعلام میگردد. اینگونه معاملات، معامله دو طرفه نامیده میشود، چرا که دو طرف معامله از قیمتی که در یک مقطع زمانی توسط تلفن ارائه میشود، مطلع میگردند.
بازار معاملاتی الکترونیکی: این بازار از استاندارد کمتری برخوردار میباشد و فاقد قرارداد از پیش تعیین شده و معاملات مشتقه شفاف است.
بازار معاملاتی بهینه: بازار اینگونه معاملات ترکیبی از دو بازار سنتی و الکتریکی است و معاملهگران براساس آنها به معاملات الکترونیکی میپردازند. معاملهگران قیمت خرید و فروش خود را به اطلاع سرمایهگذاران بازار میرسانند. معاملهگر در این معامله به عنوان طرف معامله در هر قرارداد عمل میکند و نصف ریسک اعتباری (نوسانات منفی در قیمت) در بازار را متحمل میشود.
تفاوتهای بورس و فرابورس
تفاوت بین بازار بورس و فرابورس بسیار مشهود است :
1) بورس یک نهاد یا سازمان معاملاتی است که بستری را برای خرید و فروش اوراق بهادار شرکتهای تجاری فراهم میکند. فرابورس یک بازار معاملاتی غیر متمرکز محسوب میشود که معاملهگران در آن از طریق شبکههای ارتباطی مختلف نظیر اینترنت و تلفن با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
2) قیمت اوراق بهادار در بازار فرابورس توسط معاملهگران تعیین میشود، اما قیمت اوراق بهادار در بورس از طریق نیروی عرضه و تقاضا تعیین میشود.
3) شرکتهای کوچک که نمیتوانند الزامات ورود به بورس را برآورده کنند، معمولاً دارایی خود را وارد بازار فرابورس میکنند. اما کمپانیهای تجاری بزرگ برای خرید و فروش سهام خود، از طریق بورس اقدام میکنند.
4) بورس دارای یک مکان فیزیکی است و معاملات در آن بر اساس روش مناقصهای انجام میپذیرد؛ فرابورس عموماً مبتنی بر تماسهای تلفنی و اینترنت اداره میشود.
5) ساعت کاری در بورس مشخص است، در صورتی که امکان معامله در بازار فرابورس در هر زمانی امکانپذیر است.
6) شفافیت مالی سهام شرکت در بازار بورس بیشتر از فرابورس است.
7) در بازار بورس فقط آن اوراق بهاداری که از نظر کیفیت و کمیت در حد استاندارد قرار دارند، معامله خواهند شد، اما قراردادهای معاملاتی در فرابورس بر اساس الزامات مورد نیاز معاملهگران تنظیم میشوند.
مزایا و معایب استفاده از معاملات بازار خارج از بورس
- شرکتهای کوچک به علت آن که در لیست استاندارد بورس قرار ندارند، شرایط لازم برای سرمایهگذاریهای بزرگ را ندارند. یکی از مزایایی که بازار معاملات خارج از بورس ایجاد میکند، فراهم کردن بستر معاملاتی برای این شرکتهای کوچک با نقدینگی کم است.
- روش معاملاتی مقرون به صرفه و اقتصادی، از جمله عواملی است که شرکتها را به انجام معاملات در این بازار علاقهمند میکند.
- عمومی بودن این معاملات، باعث نگرانی کمتر سرمایهگذاران میشود.
- فروشندگان متناسب با بودجه و استراتژی خود، میتوانند در عرضه اولیه و ثانویه سهام، فعالیت کنند.
- معاملات در این نوع بازارها، به سرمایهگذاران آزادی بیشتری برای انتخاب معاملات، مانند شرکت در بازارهای اولیه و ثانویه میدهند.
- سیستم معاملات OTC یک سیستم تجاری شفاف و بدون مشکل میباشد.
- ارتباط نزدیک بین دو گروه سرمایهگذار و فروشنده وجود دارد، به این صورت که اطلاعات موجود در بازار به صورت مستقیم و در زمان کمتری بین گروه در جریان است.
- بازار خارج از بورس بدون تمرکز است و نمیتوان تمرکز آن را در یک نقطه دید. معاملات بازار OTC به صورت الکترونیکی و مستقیم بین دو طرف معامله صورت میگیرد.
- برای سرمایهگذاران و شرکتها، بازارهای خارج از بورس کارایی بیشتری در مقایسه با بازارهای متداول بورس دارند.
- سرمایهگذار و فروشنده به راحتی میتوانند در معاملات بزرگ شرکت کنند و نیاز به گذراندن دوره آموزشی یا کتاب و غیره ندارند.
ضرورت تشکیل بازارهای خارج از بورس
دلایل زیادی برای ضرورت تشکیل بازارهای خارج از بورس وجود دارد:
1) بازار خارج از بورس به صورت گسترده در سایر کشورها انجام میشود و ظرف مناسبی برای بهکارگیری ابزارهای مالی است، ولی در ایران این امکانات به خوبی موجود نیست.
2) تشکیل این بازارها برای توسعه بازار مالی و رشد اقتصادی لازم است.
3) امکان معامله سایر اوراق بهادار و انعطافپذیری هزینه معاملات در بازارهای خارج از بورس در مقایسه با بورس وجود دارد.
4) مقررات سخت و دست و پاگیر، برقراری الزامات پذیرشی دشوار از سوی بورس و انعطافپذیری بازار خارج از بورس در این زمینه، محبوبیت بیشتری را برای این بازار به ارمغان داشته است.
5) عدم انعطافپذیری بورس در برآورده نمودن تمامی نیازها و سلایق سرمایهگذاران وجود دارد.
6) لزوم ساماندهی و نظارت بازارهای خارج از بورس که به صورت غیررسمی و غیرمتمرکز فعالیت میکنند.
7) بحران سرمایهگذاری در بازار اولیه کاهش مییابد.
8) روند ایجاد زیرساختهای لازم برای دستیابی به بازارهای الکترونیکی تسریع مییابد.
9) ضرورت جذب سرمایههای سرگردان به سرمایهگذاری، کاهش تورم، اصلاح ساختار اقتصادی و غیره از دیگر دلایل تشکیل این بازارهاست.
دیدگاه شما