سرمایه‌گذاری در یک دارایی ثابت


زمانی ارزش یک دارایی کاهش می یابد که مبلغ دفتری دارایی از مبلغ بازیافتنی آن بیشتر باشد.مبلغ بازیافتنی عبارت است از خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی هرکدام که بیشتر است. واحد تجاری باید در پایان هر دوره گزارشگری در صورت وجود هرگونه نشانه ای دال بر امکان کاهش ارزش یک دارایی، مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. در ذیل برخی نشانه های امکان وقوع زیان کاهش ارزش توصیف شده است:

20. سرمایه ثابت ناخالص چیست؟

تشکیل سرمایه ثابت ناخالص (GFCF) یک مفهوم کلان اقتصادی است که در حساب‌های رسمی ملی مانند سیستم حساب‌های ملی سازمان ملل متحد (UNSNA)، حساب‌های درآمد و محصول ملی (NIPA) و سیستم حساب‌های اروپایی (ESA) استفاده می‌شود. این مفهوم به مطالعات دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) درباره تشکیل سرمایه در دهه 1930 بر روی سایمون کوزنتس بازمی‌گردد، و اقدامات استاندارد برای آن در دهه 1950 اتخاذ شد. از نظر آماری، ارزش تملک دارایی‌های ثابت جدید یا موجود توسط بخش تجاری، دولت‌ها و خانوارهای «خالص» (به استثنای شرکت‌های غیرشرکتی سرمایه‌گذاری در یک دارایی ثابت آنها) را پس از واگذاری دارایی‌های ثابت اندازه‌گیری می‌کند. GFCF جزئی از مخارج تولید ناخالص داخلی (GDP) است و بنابراین چیزی در مورد اینکه چه مقدار از ارزش افزوده جدید در اقتصاد به جای مصرف سرمایه گذاری می شود را نشان می دهد.
GFCF "ناخالص" نامیده می شود زیرا این معیار هیچ گونه تعدیلی را برای کسر مصرف سرمایه ثابت (استهلاک دارایی های ثابت) از ارقام سرمایه گذاری انجام نمی دهد. برای تجزیه و تحلیل توسعه موجودی سرمایه مولد، اندازه گیری ارزش تملک ها منهای واگذاری دارایی های ثابت فراتر از جایگزینی برای فرسودگی دارایی های موجود به دلیل فرسودگی و فرسودگی عادی، مهم است. «سرمایه گذاری ثابت خالص» شامل استهلاک دارایی های موجود از ارقام سرمایه گذاری ثابت جدید است و تشکیل سرمایه ثابت خالص نامیده می شود.
GFCF معیاری برای کل سرمایه گذاری نیست، زیرا فقط ارزش افزوده های خالص به دارایی های ثابت اندازه گیری می شود و انواع دارایی های مالی و همچنین موجودی های موجودی و سایر هزینه های عملیاتی (این مورد در مصرف میانی گنجانده می شود) مستثنی می شوند. برای مثال، اگر ترازنامه شرکت را بررسی کنیم، به راحتی می توان دریافت که دارایی های ثابت تنها یک جزء از کل سرمایه سالانه است.
مهمترین استثناء از GFCF خرید و فروش زمین است. دلیل اصلی، کنار گذاشتن مشکلات پیچیده ارزیابی مربوط به تخمین ارزش زمین به روش استاندارد، این بود که اگر یک قطعه زمین فروخته شود، کل زمین موجود در حال حاضر افزایش یافته در نظر گرفته نمی شود. تنها اتفاقی که می افتد این است که مالکیت همان زمین تغییر می کند. بنابراین، تنها ارزش بهسازی زمین در معیار GFCF به عنوان افزوده خالص به ثروت گنجانده شده است. در موارد خاص، مانند احیای زمین از دریا، رودخانه یا دریاچه (مثلاً یک پلدر)، واقعاً می توان زمین جدیدی ایجاد کرد و در جایی که قبلاً وجود نداشت، فروخت و به دارایی های ثابت اضافه کرد. معیار GFCF همیشه برای شرکت های مقیم یک قلمرو ملی اعمال می شود، و بنابراین اگر به عنوان مثال. اکتشاف نفت در دریاهای آزاد اتفاق می افتد، سرمایه گذاری ثابت جدید مرتبط به قلمرو ملی که شرکت های مربوطه در آن ساکن هستند، اختصاص می یابد.
داده ها معمولاً توسط آژانس های آماری به صورت سالانه و فصلی ارائه می شود، اما فقط در یک بازه زمانی مشخص. نوسانات این شاخص اغلب برای نشان دادن چیزی در مورد فعالیت های تجاری آتی، اعتماد تجاری و الگوی رشد اقتصادی در نظر گرفته می شود. در مواقع عدم اطمینان اقتصادی یا رکود، معمولاً سرمایه‌گذاری تجاری در دارایی‌های ثابت کاهش می‌یابد، زیرا سرمایه اضافی را برای بازه زمانی طولانی‌تری به‌هم می‌بندد، با این خطر که خود را پرداخت نکند (و بنابراین ممکن است دارایی‌های ثابت نیز از بین بروند. سریعتر). برعکس، در زمان رشد اقتصادی قوی، سرمایه‌گذاری ثابت به طور کلی افزایش می‌یابد، زیرا گسترش مشاهده شده بازار این احتمال را می‌دهد که چنین سرمایه‌گذاری در آینده سودآور باشد. این ارزش متقاطع پایان سال یک کشور است.

A. راهنمای بخش ها

B. راهنمای سامانه ها

C. راهنمای ابزارها + ویژگی ها

D. راهنمای پروفایل ها

E. راهنمای حساب + پنل کاربری

F. مفاهیم و آموزش های پایه

G. آموزش مفاهیم و روش های تحلیلی

H. آموزش روش ها و مفاهیم معاملاتی

I. روش ها و مفاهیم پرداخت ارزی

هر گونه کپی برداری از محتوا، تولیدات، شکل و سایر اجزای سایت صرفا با موافقت مکتوب مجاز می باشد

ارزش فعلی خالص و سایر معیارهای ارزیابی سرمایه گذاری

فرایند تخصیص یا بودجه بندی سرمایه معمولا از یک تصمیم گیری ساده در مورد خرید یا عدم خرید یک دارایی ثابت خاص، پیچیده تر است. در بودجه بندی سرمایه ای با موضوعات گسترده تری مانند تولید یا عدم تولید یک محصول جدید و یا وارد شدن به یک بازار جدید مواجه هستیم. چنین تصمیم هایی ماهیت عملیات و محصولات شرکت را در سالهای آینده تعیین می کنند؛ زیرا سرمایه گذاری در داراییهای ثابت اصولأ بلندمدت است و پس از تصمیم گیری، نمی توان به راحتی آنها را لغو کرد یا تغییر داد.

شرکت خدمات مالی مهم ترین تصمیمی که هر شرکت باید اتخاذ کند را به خط تولید آن شرکت ارتباط می دهد: چه خدماتی عرضه خواهیم کرد با چه محصولاتی خواهیم فروخت؟ در چه بازارهایی رقابت خواهیم کرد؟ چه محصولات جدیدی معرفی خواهیم کرد؟ پاسخ به هریک از این سؤالها شرکت مورد نظر را ملزم می کند که سرمایه کمیاب و ارزشمند خود را به انواع خاصی از داراییها اختصاص دهد. در نتیجه، تمامی این موضوعات راهبردی در سرفصل کلی بودجه بندی سرمایه ای قرار می گیرد. بنابراین، می توان به فرایند بودجه بندی سرمایه ای عنوان دیگری هم داد که آن را بهتر توصیف می کند:

تخصیص راهبردی داراییها

بنا به دلایلی که برشمردیم، احتمالا سؤال بودجه بندی سرمایه ای مهم ترین موضوع در مدیریت مالی است. البته، اینکه یک شرکت چگونه فعالیتهای خود را تأمین مالی می کند (سؤال مربوط به ساختار سرمایه) و چگونه فعالیتهای عملیاتی کوتاه مدت خود را مدیریت می کند (سؤال مربوط به سرمایه در گردش) هم اهمیت خاصی دارند، ولی داراییهای ثابت هر شرکت، مشخص کننده سرمایه‌گذاری در یک دارایی ثابت ماهیت عملیات شرکت است. مثلا شرکتهای هواپیمایی، صرفا به دلیل استفاده از هواپیماهای خود برای ارائه خدمت و جابه جایی مسافران، شرکت هواپیمایی هستند، صرف نظر از اینکه چگونه این هواپیماها را تأمین مالی می کنند.

برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به تخصیص راهبردی دارایی ها با شرکت خدمات مالی آینده سازان فراز کام در ارتباط باشید.

هر شرکت تعداد بسیار زیادی طرح سرمایه گذاری بالقوه دارد. هر یک از این سرمایه گذاریهای بالقوه، گزینه ای است که در اختیار شرکت قرار دارد. برخی از این گزینه ها ارزشمند و برخی دیگر بی ارزش هستند. البته، اساس مدیریت مالی موفق این است کدام سرمایه گذاریها ارزشمند و کدام یک بی ارزش است. با توجه به این موضوع، هدف ما در این فصل معرفی فنونی است که با استفاده از آنها بتوانید سرمایه گذاریهای بالقوه را تجزیه و تحلیل کنید و بر اساس آن تصمیم بگیرید که کدام یک از آنها ارزش اجرا کردن دارد.

در این راستا، چندین روش عملی مختلف را معرفی و مقایسه می کنیم. هدف اصلی از معرفی این روشها آن است که با نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها آشنا شوید. همان طور که خواهیم دید در این زمینه، مهم ترین روش، ارزش فعلی خالص است که اکنون به آن می پردازیم.

الف.ارزش فعلی خالص

همانطور که قبلا گفتیم هدف مدیریت مالی ایجاد ارزش برای سهامداران است. بنابراین، مدیرمالی باید یک طرح سرمایه گذاری بالقوه را از نظراثر احتمالی آن بر قیمت سهام شرکت، مورد بررسی قرار دهد. در این قسمت، رویه ای را که در بررسی طرح های سرمایه گذاری بالقوه کاربرد گسترده ای دارد، یعنی روش ارزش فعلی خالص، تشریح می کنیم.

ب.روش دوره بازگشت سرمایه

در عمل، به دوره بازگشت سرمایه توجه زیادی می شود. به طور کلی، دوره بازگشت سرمایه مدت زمانی است که طول می کشد تا سرمایه گذاری اولیه بازیافت شود. از آنجا که درک این روش ساده و استفاده از آن بسیار رایج است، آن را بررسی و به صورت نسبتا مفصل نقد می کنیم.

تجزیه و تحلیل روش دوره بازگشت سرمایه

دوره بازگشت سرمایه در مقایسه با روش ارزش فعلی خاص، چندین ایراد نسبتا جدی دارد: اولآ، دوره بازگشت سرمایه صرفا با جمع کردن جریانات نقدی آتی به دست می آید. در این روش هیچ یک از جریانات نقدی آتی تنزیل نمی شود. بنابراین ارزش زمانی پول ناديده گرفته می شود. ثانيا، در این روش تفاوتهای موجود در سرمایه‌گذاری در یک دارایی ثابت ریسکها در نظر گرفته نمی شود یعنی دوره بازگشت، هم برای پروژه های پرریسک و هم برای پروژه های کم ریسک، به یک شکل محاسبه می شود.

شاید مهم ترین ایراد روش دوره بازگشت سرمایه پیدا کردن مدت زمان مناسب به عنوان مبنای مقایسه باشد، چون در واقع هیچ مبنایی عینی برای انتخاب این مدت زمان وجود ندارد. به عبارت دیگر، اصولا هیچ منطق اقتصادی برای تعیین دوره بازگشت مطلوب وجود ندارد. پس رهنمودی برای انتخاب مدت زمان مناسب در اختیار نداریم. در نتیجه، از عددی استفاده می کنیم که به صورت اختیاری انتخاب شده است.

خلاصه روش دوره بازگشت سرمایه

به طور خلاصه، دوره بازگشت سرمایه نوعی معیار «سربه سری» است. از آنجا که در این روش ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود، می توانید دوره بازگشت سرمایه را طول مدت زمانی تلقی کنید که پروژه از نظر حسابداری به نقطه سربه سری می رسد ولی از نقطه نظر اقتصادی نمی توانید چنین تفسیری از دوره بازگشت داشته باشید. مهم ترین ایراد روش دوره بازگشت سرمایه این است که به سؤال اصلی (در بودجه بندی سرمایه ای) نمی پردازد. (در بودجه بندی سرمایه ای) موضوع مهم، تاثیر انجام دادن سرمایه گذاری مورد نظر بر ارزش سهام شرکت است، نه اینکه چند سال طول می کشد تا سرمایه گذاری اولیه بازیافت شود.

به هر حال چون این روش بسیار ساده است، شرکتها غالبا آن را به عنوان یک ابزار نظارتی (برای کنترل مخارج سرمایه ای)، در تعداد بسیار زیادی از سرمایه گذاریهای کم اهمیت که باید در مورد آنها تصمیم گیری کنند، به کار می گیرند. البته این کار هیچ ایرادی ندارد. مانند هر روش ساده سرانگشتی دیگری، استفاده از این روش هم با خطاهایی همراه خواهد بود، اما اگر روش مفیدی نبود، سالهای سال از آن استفاده نمی شد. اکنون که این روش را درک کرده اید، می توانید هوشیارانه مراقب موقعیتهایی باشید که در آنهاء استفاده از این روش می تواند به مشکل منجر شود. جدول زیر به شما کمک می کند تا مزایا و معایب این روش را مرور کنید:

مزایا و معایب روش دوره بازگشت سرمایه:

1.درک آن آسان است.

2.عدم قطعیت جریانهای نقدی دورتر را تعدیل می کند.

3.به نقدینگی گرایش دارد.

1.ارزش زمانی پول را نادیده می گیرد.

2.مبنایی اقتصادی برای تعیین مدت زمان مطلوب وجود ندارد.

3. جریانات نقدی که پس از دوره برگشت سرمایه اتفاق می افتد را نادیده می گیرد.

4. پروژه های بلند مدت مانند پروژه های تحقیق و توسعه و پروژه های جدید را رد می کند.

پ.روش دوره بازگشت تنزیلی

دیدیم که یکی از ایرادهای معیار دوره بازگشت سرمایه این است که در آن، ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود. نوع دیگری از دوره بازگشت هم وجود دارد که این مشکل خاص را برطرف می کند و دوره بازگشت تنزیلی نامیده می شود. دوره بازگشت تنزیلی طول مدت زمانی است که مجموع جریانات نقدی تنزیل شده با سرمایه گذاری اولیه برابر می شود. قاعده دوره بازگشت تنزیلی به صورت زیر است:

براساس قاعده دوره بازگشت تنزیلی، یک سرمایه گذاری زمانی پذیرفته می شود که دوره بازگشت تنزیلی آن از تعداد سال هایی که قبلا معین شده است کمتر باشد.

خدمات مالی

دوره بازگشت تنزیلی را چگونه تفصیر می کنید؟ به یاد دارید که دوره بازگشت معمولی طول مدتی است که پروژه از نظر حسابداری به نقطه ی سربه سری می رسد. به طورکلی، در این مثال اصل پول و فرع مبلغ سرمایه گذاری را می توانیم پس از 4سال از محل جریانات نقدی آن به دست آوریم.

ت.نرخ بازده داخلی

اکنون به مهم ترین جایگزین ارزش فعلی خالص، یعنی نرخ بازده داخلی میرسیم. خواهیم دید که نرخ بازده داخلی ارتباط نزدیکی با ارزش فعلی خالص دارد. با تعیین نرخ بازده داخلی سعی می کنیم یک نرخ بازده خاص بیابیم که ویژگی های پروژه را خلاصه کند. در ضمن تمایل داریم این نرخ یک نرخ داخلی باشد، از این نظر که صرفا به جریانات نقدی یک سرمایه گذاری خاص بستگی داشته باشد نه به نرخ هایی که برای سرمایه گذاری های دیگر پیشنهاد می شود.

ث.محاسبه نرخ مشترک

نرخ مشترک، نرخ تنزیلی است که در آن، ارزش فعلی خالص دو پروژه باهم برابر است.

ویژگیهای توجیه کننده استفاده از نرخ بازده داخلی

علی رغم اشکالاتی که برای روش نرخ بازده داخلی ذکر کردیم، این روش در عمل، حتی از ارزش فعلی خالص هم بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد؛ احتمالا به این دلیل که نیازی که روش ارزش فعلی خالص قادر به برآوردن آن نیست را برآورده می کند: به نظر می رسد که در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاریها، افراد عادی به طور عام و تحلیل گران مالی به طور خاص ترجیح می دهند در مورد نرخ بازده صحبت کنند تا در مورد ارزش بر حسب واحد پول.

به همین ترتیب، به نظر می رسد که استفاده از روش نرخ بازده داخلی برای انتقال اطلاعات مربوط به یک پروژه، راهی ساده فراهم می آورد. مثلا ممکن است یک مدیر به مدیر دیگری بگوید: «تغییر سیستم رایانه ای شرکت ۲۰ درصد بازده دارد. در چنین جمله ای ساده تر از درک این جمله است: «در نرخ تنزیل ۱۰ درصد، ارزش فعلی خالص 4000 دلار است.

سرانجام، در شرایط اطمینان، از بعد عملی ممکن است روش نرخ بازده داخلی بر روش ارزش فعلی خالص، برتری داشته باشد: بدون داشتن نرخ تنزیل (نرخ بازده مورد توقع) نمی توانیم ارزش فعلی خالص را برآورد کنیم، در حالی که می توانیم نرخ بازده داخلی را تخمین بزنیم. مثلا فرض کنید نرخ بازده مورد توقع از یک سرمایه گذاری مشخص نیست، ولی می دانیم که نرخ بازده آن مثلا ۴۰ درصد است. به احتمال زیاد، نرخ بازده مورد توقع پایین تر از ۴۰ درصد است و بنابراین، این پروژه را خواهیم پذیرفت. مزایا و معایب روش نرخ بازده داخلی در جدول زیر خلاصه شده است:

مزایا و معایب روش نرخ بازده داخلی:

1.ارتباط نزدیکی با ارزش فعلی خالص دارد. و عموما این دو روش به نتایج یکسانی

برای تصمیم گیری منتهی می شوند.

2.درک آن ساده و انتقال اطلاعات یک پروژه با استفاده از آن آسان است.

1.در صورت وجود جریانات نقدی نامتعارف، ممکن است نتیجه آن، جواب چند گانه باشد یا جواب نداشته باشد.

2.ممکن است در مقایسه سرمایه گذاری های مانعة الجمع به تصمیمات نادرست منجر شود.

1.معیارهای مبتنی بر جریانات نقدی تنزیل شده

الف)ارزش فعلی خالص(NPV ): ارزش فعلی خالص یک سرمایه گذاری عبارتست از مابه التفاوت بین ارزش بازار و بهای تمام شده ی آن. باتوجه به این معیار چنانچه NPVیک پروژه مثبت باشد، آن پروژه پذیرفته می شود. ارزش فعلی خالص معمولا با محاسبه ارزش فعلی جریانات نقدی تنزیل شده (برای برآورد کردن ارزش بازار) و سپس کسر کردن بهای تمام شده از آن، برآورده می شود. روش ارزش فعلی خالص هیچ اشکال خاصی ندارد و معیار ارجح برای تصمیم گیری است.

ب)نرخ بازده داخلی (IRR): نرخ بازده داخلی نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص برآورد شده یک سرمایه گذاری برابر با صفر می کند. گاهی اوقات نرخ بازده داخلی، نرخ بازده جریانات نقدی تنزیل شده هم نامیده می شود. این معیار، با ارزش فعلی خالص ارتباط نزدیکی دارد و چنانچه جریانات نقدی پروژه ها متعارف باشد یا پروژه ها از یکدیگر مستقل باشند، استفاده از هر دو روش مذکور به نتیجه واحدی ختم می شود. در صورتی که جریانات نقدی پروژه ها متعارف نباشد، ممکن است نرخ بازدهی وجود نداشته باشد یا تعداد نرخ بازده داخلی بیش از یک باشد. مهم تر اینکه نمی توان با استفاده از نرخ بازده داخلی، پروژه های مانعة الجمع را رتبه بندی کرد. پروژه ای که دارای بالاترین نرخ بازده داخلی باشد، لزوما بهترین پروژه نیست.

ج) شاخص سود آوری(PI) : شاخص سودآوری که به نام نسبت منفعت به هزینه هم شناخته می شود، برابراست با حاصل تقسیم ارزش فعلی جریانات نقدی پروژه بر بهای تمام شده آن باشد، باید آن پروژه را پذیرفت. شاخص سودآوری ارزش فعلی یک سرمایه گذاری را به ازای هر دلاری که سرمایه گذاری شده است می سنجد. این روش به روش ارزش فعلی خالص شباهت زیادی دارد، ولی مانند نرخ بازده داخلی، نمی توان از آن در رتبه بندی پروژه های مانعة الجمع استفاده کرد. با وجود این، در صورتی که یک شرکت چندین پروژه مستقل با ارزش فعلی خالص مثبت در اختیار داشته باشد و نتواند همه آنها را تأمین مالی کند، می تواند از این شاخص برای رتبه بندی پروژه های مذکور استفاده کند

2. معیارهای مبتنی بر دوره بازگشت

الف) دوره بازگشت سرمایه: دوره بازگشت سرمایه، مدت زمان لازم برای برابر شدن مجموع جریانات نقدی یک سرمایه گذاری با هزینه اولیه آن است. طبق قاعده دوره بازگشت سرمایه، چنانچه دوره بازگشت سرمایه پروژهای از مدت زمان مورد نظر کمتر باشد، باید آن را پذیرفت. اصولا این معیار نقایصی دارد، چون ریسک، ارزش زمانی پول و جریانات نقدی را که پس از دوره بازگشت اتفاق می افتد، نادیده می گیرد.

ب) دوره بازگشت تنزیلی: دوره بازگشت تنزیلی مدت زمان لازم برای برابر شدن مجموع جریانات تقدي تنزيل شده یک سرمایه گذاری با هزینه اولیه آن است. طبق قاعده دوره بازگشت تنزیلی، اگر دوره بازگشت تنزیلی پروژه ای از مدت زمان معینی کمتر باشد، باید آن را پذیرفت. این معیار هم ناقص است چون در این روش جریانات نقدی که پس از دوره بازگشت اتفاق می افتد، نادیده گرفته می شود.

3. معیارهای حسابداری

میانگین بازده حسابداری (AAR): میانگین بازده حسابداری معیاری برای سنجش سود حسابداری سرمایه گذاری نسبت به ارزش دفتری آن است. این معیار با نرخ بازده داخلی ارتباطی ندارد، ولی شبیه نسبت بازده دارایی ها (ROA) است. قاعده میانگین بازده حسابداری بیانگر آن است که چنانچه میانگین بازده حسابداری یک سرمایه گذاری از میانگین بازده حسابداری تعیین شده بیشتر باشد، باید آن سرمایه گذاری را پذيرفت. روش میانگین بازده حسابداری به چندین دلیل دارای اشکالات جدی است و دلایل اندکی برای استفاده از آن وجود دارد.

در این بخش معیارهای مختلفی که در ارزیابی طرحهای سرمایه گذاری به کار می روند، معرفی شدند. شش معیاری که مورد بررسی قرار گرفت، عبارت است از :

1. ارزش فعلی خالص NPV

2.دوره بازگشت سرمایه

3. دوره بازگشت تنزیلی

4.میانگین بازده حسابداری AAR

5.نرخ بازده داخلی IRR

6. شاخص سود آوری (PI)

همچنین، نحوه محاسبه هر یک از معیارهای فوق توضیح داده شد و نحوه تفسیر نتایج هم

مورد بحث قرار گرفت. مزایا و معایب هر یک از آنها نیز توضیح داده شد. در نهایت به این

موضوع پرداختیم که یک معیار معتبر در بودجه بندی سرمایه ای باید دو موضوع را مشخص

کند: ۱) آیا یک پروژه خاص، سرمایه گذاری مناسبی است؟ ۲) اگر بیش از یک پروژه

مناسب وجود داشته باشد ولی ناگزیر به انتخاب فقط یکی از آنها باشیم، کدام یک را

انتخاب کنیم؟ نکته اصلی این فصل آن است که فقط ارزش فعلی خالص می تواند به درستی

به دو سؤال فوق پاسخ دهد.

به همین دلیل، ارزش فعلی خالص، یکی از دو یا سه مفهومی است که در علوم مالی بیشترین اهمیت را دارند. در سایر فصلهای این کتاب، بارها و بارها از آن استفاده خواهیم کرد. در این زمینه دو نکته را به خاطر بسپارید: ۱) همیشه ارزش فعلی خالص، تفاوت بین ارزش یک پروژه یا یک دارایی و بهای تمام شده آن است و ۲) مدیر مالی با شناسایی و اجرای پروژه هایی که ارزش فعلی خالص آنها مثبت است، به بهترین شکل درجهت منافع سهامداران عمل می کند.

در نهایت اشاره کردیم که به طور طبیعی نمی توان ارزشهای فعلی خالص را در بازار مشاهده کرد، بلکه باید آنها را تخمین زد. از آنجا که احتمال ضعیف بودن برآوردها وجود دارد، مدیران مالی در ارزیابی پروژه ها از چندین معیار مختلف استفاده می کنند. این معیارها، اطلاعات بیشتری در مورد اینکه آیا واقعا ارزش فعلی خالص یک پروژه مثبت است یا خیر، فراهم می آورند.

برای کسب اطلاعات بیشتر با مشاوران مالی شرکت مالی تماس بگیرید

صندوق‌های سرمایه‌گذاری | مدیریت حرفه‌ای دارایی‌ها

یکی از مهم‌ترین روش‌های مدیریت دارایی‌ها در بورس، استفاده از صندوق‌های سرمایه‌گذاری است. جایی که تیمی از تحلیلگران حرفه‌ای بازار، سبدی متنوع از دارایی‌های مختلف برای شما تشکیل می‌دهند و ریسک کاهش سرمایه در بورس را به کمترین حد ممکن می رسانند. مجموعه آگاه از سال 1387 به ارائه خدمات مدیریت دارایی در بورس می‌پردازد و مدیریت صندوق‌های سرمایه‌گذاری متعددی را در این بازار برعهده دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به پربازده‌ترین صندوق سرمایه‌گذاری کشور اشاره کرد.

صندوق سرمایه‌گذاری چیست؟

صندوق سرمایه‌گذاری نهادی مالی به شمار می‌رود که دارایی سرمایه‌گذاران بورس را جمع‌آوری و آن را در سبدی متنوع از دارایی‌های مختلف سرمایه‌گذار�� می‌کند. کاهش ریسک، تنوع، مدیریت حرفه‌ای و نقدشوندگی بالا از مهم‌ترین مزایای این صندوق‌ها به شمار می‌روند.

انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری

صندوق‌های سرمایه‌گذاری انواع مختلفی دارند که در ادامه به مهمترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت بین 70 تا 90 درصد سرمایه‌گذاری در یک دارایی ثابت سرمایه مشتریان خود را در اوراق کم ریسک سرمایه‌گذاری می‌کنند. سود این صندوق‌ها، ثابت و بیشتر از سپرده‌های بانکی است.

صندوق‌های سهامی 70 تا 90 درصد دارایی مشتریان خود را در سهام شرکت‌های بورسی سرمایه‌گذاری می‌کنند. این صندوق‌ها ریسک بالاتری دارند اما سود آن‌ها به ویژه در بلندمدت بسیار بیشتر است.

دارایی صندوق‌های مختلط را ترکیبی از سهام شرکت‌های بورسی و اوراق با درآمد ثابت (بین ۴۰ تا ۶۰ درصد) تشکیل می‌دهد. این صندوق‌ها از نظر بازدهی و ریسک، حد میانی دو صندوق درآمد ثابت و سرمایه‌گذاری در سهام هستند.

حداقل ۷۰ درصد دارایی صندوق‌های طلا در گواهی سپرده کالایی سکه طلا و مابقی در اوراق مشتقه مبتنی بر طلا سرمایه‌گذاری می‌شود؛ بنابراین بازدهی این صندوق‌ها، مشابه بازدهی سکه طلا است.

نحوه خرید و فروش صندوق‌های سرمایه‌گذاری

  • صندوق قابل معامله در بورس یا ETF: برای خرید و فروش واحدهای این نوع صندوق‌ها لازم است کد بورسی و کد معاملاتی داشته باشید. با مراجعه به سامانه معاملاتی آنلاین کارگزاری‌ها و جست‌وجوی نماد صندوق، می‌توانید نسبت به خرید صندوق‌های ETF اقدام کنید.
  • صندوق‌های مبتنی بر صدور و ابطال: برای خرید واحد‌های این نوع صندوق‌ها نیازی به داشتن کد معاملاتی نیست و باید به صورت آنلاین به سامانه مخصوص صندوق مراجعه کنید. در بعضی از موارد نیز مراجعه حضوری ضرورت دارد.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری آگاه

با هر هدف و رویایی که به بازار سرمایه قدم گذاشته باشید، صندوق‌های متنوع آگاه با ویژگی‌های مختلف شما را به این هدف نزدیک‌تر می‌کنند. این صندوق‌ها همواره در میان پربازده‌ترین صندوق‌های سرمایه‌گذاری کشور قرار داشته‌اند و با تیم مدیریت حرفه‌ای و با تجربه خود، فعالان بازار سرمایه را برای موفقیت هر چه بیشتر در این بازار همراهی خواهند کرد.

صندوق مشترک آگاه پربازده‌ترین صندوق سرمایه‌گذاری کشور، اولین‌ صندوق این بازار هم به شمار می‌رود و از ابتدای تاسیس خود تاکنون توانسته بیش از 42000 درصد برای مشتریان خود بازدهی ایجاد کند. صندوق مشترک آگاه از نوع صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سهام و مبتنی بر صدور و ابطال است و برای سرمایه‌گذاری با دید بلندمدت بهترین گزینه محسوب می‌شود. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق مشترک آگاه

صندوق هستی بخش آگاه صندوق هستی‌بخش آگاه از نوع صندوق‌های قابل معامله در بورس است و با نماد «آگاس» در بازار معامله می‌شود. این صندوق که به لحاظ عملکرد و بازدهی موفق به کسب نشان 5 ستاره بازار سرمایه شده است، پرطرفدارترین صندوق سرمایه‌گذاری سهامی قابل معامله در بورس ایران نیز به شمار می‌رود.

صندوق یاقوت آگاه یاقوت از نوع صندوق‌های درآمد ثابت و ETF است که تجربه یک سرمایه‌گذاری کم ریسک و مطمئن را برای مشتریان بورس رقم می‌زند. این صندوق برای افرادی که ریسک‌پذیری کمی دارند، گزینه بسیار خوبی محسوب می‌شود. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق یاقوت آگاه

صندوق زمرد آگاه زمرد، دیگر صندوق سهامی شرکت سبدگردان آگاه است که برخلاف بسیاری از صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سهام، به مشتریان خود سود نقدی پرداخت می‌کند و به همین دلیل هم محبوبیت بسیار بالایی در میان فعالان بازار سرمایه به دست آورده است. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق زمرد آگاه

صندوق همای آگاه همای آگاه، بهترین گزینه برای کسانی است که به دنبال سود ثابت ماهیانه در بورس هستند. همای از جمله صندوق‌های درآمد ثابت و قابل معامله بازار است، امنیت بالای سرمایه‌گذاری و بیشتر بودن سود این صندوق از سپرده‌های بانکی مهمترین مزایای صندوق همای آگاه به شمار می‌روند. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق همای آگاه

صندوق زرین آگاه صندوق طلای زرین، دارایی مشتریان خود را در گواهی سپرده کالایی سکه و اوراق مشتقه مبتنی بر سکه طلا سرمایه‌گذاری می‌کند. زرین از نوع صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) است و واحدهای این صندوق با نماد «مثقال» در بازار معامله می‌شوند. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق زرین آگاه

صندوق یکم نیکوکاری آگاه با صندوق یکم نیکوکاری آگاه، می‌توانید هم سود دریافت کنید و هم در امور خیریه مشارکت داشته باشید. این صندوق اولین صندوق نیکوکاری کشور به شمار می‌رود و از نوع صندوق‌های مختلط و مبتنی بر صدور و ابطال است. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق یکم نیکوکاری آگاه

کاهش ارزش دارایی ها

کاهش ارزش دارایی

زمانی ارزش یک دارایی کاهش می یابد که مبلغ دفتری دارایی از مبلغ بازیافتنی آن بیشتر باشد.مبلغ بازیافتنی عبارت است از خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی هرکدام که بیشتر است. واحد تجاری باید در پایان هر دوره گزارشگری در صورت وجود هرگونه نشانه ای دال بر امکان کاهش ارزش یک دارایی، مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. در ذیل برخی نشانه های امکان وقوع زیان کاهش ارزش توصیف شده است:

منابع اطلاعاتی برون سازمانی :

  • الف. ارزش بازار دارایی طی یک دوره، به میزان قابل ملاحظه ای بیش از آنچه که در اثر گذشت زمان یا کاربرد عادی دارایی انتظار می رفت، کاهش یافته باشد.
  • ب. تغییرات قابل ملاحظه با آثار نامساعد بر واحد تجاری در محیط فناوری، بازار ، اقتصادی یا قانونی حوزه فعالیت واحد تجاری یا در بازار اختصاصی دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد.
  • ج. نرخ های سود یا سایر نرخ های بازده سرمایه گذاری بازار طی دوره افزایش یافته باشد و این افزایش احتمالا بر نرخ تنزیل مورد استفاده در محاسبه ارزش اقتصادی دارایی تاثیر گذاشته و مبلغ بازیافتنی دارایی را به میزان قابل ملاحظه ای سرمایه‌گذاری در یک دارایی ثابت کاهش داده باشد.
  • د.مبلغ دفتری خالص دارایی های واحد تجاری، بیشتر از ارزش بازار آن باشد.

منابع اطلاعاتی درون سازمانی:

  1. الف. شواهدی حاکی از نابابی یا خسارت فیزیکی دارایی وجود داشته باشد.
  2. ب. تغییرات قابل ملاحظه ای با آثار نامساعد بر واحد تجاری در میزان یا چگونگی استفاده از دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد. این تغییرات شامل بلا استفاده شدن دارایی، برنامه های توقف یا تجدید ساختار عملیاتی که دارایی به آن تعلق دارد یا برنامه های واگذاری دارایی پیش از تاریخ مورد انتظار قبلی و ارزیابی مجدد عمر مفید یک دارایی نامشهود از نامعین به معین می باشد.
  3. ج. شواهدی از گزارشگری داخلی وجود داشته باشد که نشان دهد عملکرد اقتصادی دارایی از حد مورد انتظار پایین تر است و یا پایین تر خواهد بود.

در صورت وجود حتی یکی از این شواهد، واحد تجاری ملزم است مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. استاندارد حسابداری شماره 32 مبلغ بازیافتنی را به عنوان خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هرکدام که بیشتر باشد، تعریف می کند. “خالص ارزش فروش” به مبلغ وجه نقد یا معادل آن که از طریق فروش یک دارایی یا واحد مولد وجه نقد در شرایط عادی و پس از کسر کلیه مخارج فروش حاصل می شود، اطلاق می گردد. ارزش فعلی خالص جریان های نقدی آتی مورد انتظار ناشی از کاربرد مستمر دارایی، از جمله جریانهای نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن، “ارزش اقتصادی” نامیده می شود. تعیین توامان خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی یک دارایی در همه موارد ضرورت ندارد. در صورتی که یکی از این مبالغ از مبلغ دفتری آن دارایی بیشتر باشد، ارزش دارایی کاهش نمی یابد و نیازی به برآورد مبلغ دیگر نیست.

با عنایت به این موضوع که پیش از این در ارتباط با اندازه گیری خالص ارزش فروش بحث شده است در ادامه به محاسبه ارزش اقتصادی می پردازیم. برای محاسبه ارزش اقتصادی یک دارایی باید عوامل زیر در نظر گرفته شود:

  • الف. برآورد جریان های نقدی آتی ناشی از دارایی
  • ب. تغییرات مورد انتظار ، در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی یاد شده
  • ج. ارزش زمانی پول بر اساس نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار
  • د. صرف ریسک مربوط به ابهام ذاتی دارایی
  • ه. سایر عوامل ، نظیر قابلیت نقد شوندگی دارایی که فعالان بازار در تعدیل جریان های نقدی آتی مورد انتظار دارایی در نظر می گیرند.

موارد “ب”، “د” و “ه” را می توان برای تعدیل جریان های نقدی آتی یا تعدیل نرخ تنزیل در نظر گرفت. نتایج حاصل از هر روشی که واحد تجاری به منظور انعکاس تغییرات مورد انتظار در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی بکار گیرد، باید نشان دهنده ارزش فعلی مورد انتظار جریان های نقدی آتی ، یعنی میانگین موزون تمامی نتایج ممکن باشد.

به شکل خلاصه می توان گفت برآورد ارزش اقتصادی یک دارایی شامل مراحل زیر است:

  1. الف. برآورد جریان های نقدی ورودی و خروجی آتی ناشی از کاربرد مستمر دارایی و واگذاری نهایی آن ،
  2. ب. به کارگیری نرخ تنزیل مناسب برای جریان های نقدی آتی مزبور.

برای مثال فرض کنید شرکت ایران تعداد 1000 سهم شرکت پتروشیمی مبین را به بهای هر سهم 400 ریال را طی سال 1395 خریداری و به عنوان سرمایه گذاری بلند مدت طبقه بندی نموده است. درپایان سال 1395 قیمت بازار هر سهم شرکت پتروشیمی مبین 300 ریال است. بر این اساس شرکت ایران باید ضرورت شناسایی کاهش ارزش را بررسی و طبعا “ارزش اقتصادی” را محاسبه کند.

شرکت ایران در نظر دارد برای 3 سال آینده این سهام را نگهداری و بعد از آن به فروش برساند. با در نظر گرفتن سناریوهای مختلفی که در ارتباط با چشم انداز اقتصاد جهان، کشور و صنعت مربوطه و همچنین وضعیت شرکت پتروشیمی مبین وجود داشته (شامل سیاست تقسیم سود)، جریان های نقدی مورد انتظار آتی به شرح زیر است:

در سال 1396،1397،1398 شرکت پتروشیمی مبین به ترتیب 50 ریال ، 70 ریال و 65 ریال سود نقدی تقسیم می کند و در نهایت شرکت ایران سهام آن را به ازای هر سهم 365 ریال به فروش می رساند. در ضمن نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار 15 درصد بوده و صرف ریسک مربوط به شرکت پتروشیمی مبین 5 درصد برآورد شده است.

با در نظر گرفتن اطلاعات فوق ، نرخ تنزیل مناسب 20 درصد (15 درصد+ 5 درصد) خواهد بود. جریان های نقدی ورودی برای سال 1396 معادل 50 ریال ، سال 1397 معادل 70 ریال و سال 1398 معادل 430 ریال (65 ریال + 365 ریال) پیش بینی شده که با نرخ 20 درصد تنزیل شوند.

42= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1396

49= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1397

249= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1398

340 ارزش اقتصادی

با عنایت به این موضوع که خالص ارزش فروش 300 ریال است، مبلغ بازیافتنی 340 ریال (یعنی اکثر خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی) خواهد بود. بنابراین باید برای هر سهم 60 ریال ذخیره کاهش ارزش در نظر گرفت:

زیان کاهش ارزش سرمایه گذاری بلند مدت |(60*1000) 60.000

. ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری بلندمدت 60.000

مطابق با استاندارد حسابداری شماره 32 در صورتی که مبلغ بازیافتنی یک دارایی از مبلغ دفتری آن کمتر باشد، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن کاهش یابد. این تفاوت به عنوان زیان کاهش ارزش شناسایی می شود.

زیان کاهش ارزش باید بلافاصله در سود و زیان شناسایی گردد، مگر اینکه طبق استاندارد حسابداری دیگری ، دارایی به مبلغ تجدید ارزیابی ارائه شده باشد. با هرگونه زیان کاهش ارزش یک دارایی تجدید ارزیابی شده، باید طبق استاندارد یاد شده به عنوان کاهش ناشی از تجدید ارزیابی برخورد شود.

زیان کاهش ارزش شناسایی شده در دوره های قبل برای یک دارایی تنها در صورتی برگشت داده می شود که مبلغ بازیافتنی دارایی، از زمان شناسایی آخرین زیان کاهش ارزش، افزایش یافته باشد. در این صورت ، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن افزایش یابد. این افزایش معرف برگشت زیان کاهش ارزش است.

صندوق با درآمد ثابت کاریزما

صندوق با درآمد ثابت کاریزما دارای بازدهی با نوسان کم و نرخ سود قابل پیش بینی می باشند. این صندوق تقسیم سود ماهانه دارد و سود صندوق 26 هرماه به حساب دارندگان واحدهای این صندوق واریز می شود.

بین 70 تا 90 درصد از کل وجوه جمع آوری شده از سرمایه گذاران در صندوق با درآمد ثابت کاریزما، باید در دارایی های بدون ریسک از جمله اوراق مشارکت، سپرده بانکی و سایر اوراق های با درآمد ثابت سرمایه گذاری شود و مدیر صندوق صرفا اجازه دارد بخش بسیار کمی از سبد تحت مدیریتش را در دارایی های دارای ریسک بیشتر سرمایه گذاری کند. بنابراین احتمال متضرر شدن در این صندوق ها نزدیک به صفر است.

بازدهی

صندوق با درآمد ثابت کاریزما تقسیم سود ماهیانه دارد. شما در هر روز از ماه می توانید با خرید واحد های سرمایه گذاری این صندوق به نرخ NAV روز، تا پایان دوره یک ماهه واریز سود منتظر بمانید تا سود دوره برای شما واریز شود. در صورتی که پیش از روز تقسیم سود بخواهید از صندوق خارج شوید، فروش واحد های صندوق با درآمد ثابت کاریزما به NAV نرخ بالاتری صورت خواهد گرفت و سود دوره نگهداری شما از محل افزایش قیمت هر واحد محقق خواهد شد. نرخ سودی که هر ماه برای شما محاسبه می شود با توجه به پیش بینی سود سالیانه صندوق است و تقریبا هر ماه، یک دوازدهم نرخ سود سالیانه برای شما لحاظ خواهد شد.شما در هر زمان که بخواهید می توانید از صندوق خارج شوید و وجه نقد خود را دریافت کنید ولی ابطال واحد ها و یا خروج از صندوق زودتر از 4 روز از زمان صدور و یا ورود به صندوق به دلیل کسر کارمزد ها، برای شما سودی در پی نخواهد داشت . بنابراین حداقل دوره نگهداری برای کسب سود، 5 روز می باشد .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.