تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری


آنچه باید در مورد روانشناسی معاملاتی بدانید!

تکامل در معامله گری

برای موفقیت در بازارهای مالی اعم از بورس ارز دیجیتال و فارکس باید در مسیر درست تریدر بودن تکامل یافت. در این سایت یک معامله گر آنچه برای تکامل و رشد لازم دارد ارایه شده است.

روانشناسی معامله گر

روانشناسی معامله گر

علم روانشناسی به مطالعه رفتار انسان می‌پردازد و روانشناسی ترید به مطالعه رفتارهای معامله‌گران در بازارهای مالی توجه دارد. فراتر از مطالعه رفتار معامله‌گران توسط سایرین، روانشناسی معامله‌گری یکی از سه مهارتهای است که یک معامله‌گر باید با آن آشنا باشد و بتواند ضمن رعایت اصول آن از روان و ذهن خود مراقبت و محافظت نماید تا اسیر تله‌های روانی و احساسی که در معامله‌گری بسیار شایع است، نشود.

روانشناسی معامله‌گری را می‌توان اساسی‌ترین مهارت یک معامله‌گر دانست زیرا او هر چه از تحلیل و مدیریت مالی بداند در ذهن او ذخیره می‌شود و در رفتار معامله‌گر خودش را نشان می‌دهد. اگر معامله‌گر ذهن مرتب و تربیت یافته‌ای داشته باشد می‌تواند از دانش خود در حوزه معامله‌گری به خوبی و بجا استفاده کند اما اگر ذهن مشوش در هم ریخته‌ای داشته باشد بورس و بازارهای مالی برای او تبدیل به یک رینگ مبارزه می‌شود که هر لحظه ضربه‌ای از بازار دریافت می‌کند. این ضربات نهایتاً معامله‌گر را از پای در می‌آورد و ترید در بورس و بازارهای مالی به کابوسی وحشتناک که به آن اعتیاد پیدا کرده است تبدیل می‌شود.

مکتب مالی رفتاری و روانشناسی ترید

روانشناسی معامله‌گر در مکتب مالی رفتاری در حوزه بازارهای مالی و سهام مورد بررسی قرار می‌گیرد. آموختن اصول و مبانی و بکارگیری آن‌ها در معامله‌گری هر چند محسوس می‌تواند باشد اما بدون شک اثرات بزرگ و پایداری هم از لحاظ فردی و هم از لحاظ اجتماعی دارد؛ بنابراین، در این حوزه می‌توان به مسائل روانشناسی اجتماعی نیز پرداخت و رفتار معامله‌گران را به عنوان یک اجتماع که از همدیگر تأثیر می‌گیرند را مورد توجه قرار داد.

هر چند احساساتی مثل ترس، طمع، خشم، حس انتقام، ناامیدی، امید واهی، خوش بینی و … احساسات فردی هستند و این احساسات چه مثبت وچه منفی بشدت روی منطق معامله‌گران تسلط دارد و تصمیم گیری آنها را در خرید یا فروش سهام و نمادهای بازار جهت می‌دهد، می‌تواند در مقیاس بسیار بزرگتر یعنی اجتماع معامله‌گران نیز سرایت کند؛ مانند یک بیماری ویروسی واگیردار همه آنها را آلوده نماید. مگر اینکه معامله‌گر بر اصول روانشناسی معامله‌گری آشنا و مسلط باشد و بدین ترتیب خودش را از مبتلا شدن در امان نگه دارد.

محیط و روانشناسی تریدر

محیط بخشی از ساختار ذهنی انسان هاست و معامله گر به عنوان یک انسان علاوه بر اینکه مجبور به تعامل با محیط عمومی است باید با محیط اختصاصی معامله گری نیز در ارتباط باشد. این محیط اختصاصی شامل بروکرها، شرکت های خدماتی و آموزشی است. معامله گر چه بخواهد یا نه به راحتی از آن تاثیر می گیرد.

جهت دهی های محیط یا به طور ناخواسته معامله گر را تحت الشعاع قرار می دهد یا اینکه هدف و برنامه ای برای معامله گر دارد. برای مثال بسیاری از بروکرها بویژه بروکرهای فارکس و اخیرا صرافی های رمزارزها اقداماتی را در قالب برنامه های بازاریابی انجام می دهند که معامله گران را بسیار آرام و خزنده به سمت اعتیاد به ترید و نهایتا شکست بکشند.

حتی بسیار در بازار دیده شده است که عده‌ای به عمد یکسری شایعه را در فضای های خبری نشر می‌کنند تا جمعی از معامله‌گران کم اطلاع را به سوی تله‌ای که برای آنها سود و برای سایرین ضرر است سوق دهند.

تسلط روانی و آشنایی با روانشناسی معامله‌گر و روانشناسی اجتماعی بازارهای مالی بی‌شک معامله‌گر را از دست خودش، سایر معامله‌گران و بازار در امان نگه خواهد داشت وگرنه تا زمانی که یاد نگیرید مانند تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری تکه چوبی بی‌اختیار در نوسان‌ها و امواج کوچک و بزرگ دریای بازارهای مالی بالا پایین خواهد رفت.

سید محمود حسینی

شما می توانید سری ویدیوهای مربوط به روانشناسی معامله گر و همچنین مدیریت روانی را مشاهده فرمایید.

تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری

تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری

اینترنت موجب تسهیل معامله گری شده و در نتیجه این کار محبوبیت زیادی را بین مردم به دست آورده است. بیشتر معامله گران بازارهای مالی، تازه کار یا غیر حرفه ای هستند که به منظور کسب سریع ثروت جذب این بازار شده اند.

بنابراین می‌توان حدس زد که دارای تصورات و باورهای ذهنی اشتباهی هستند که در هنگام ترید به آن‌ها آسیب بسیار زیادی می‌رساند. در ادامه به بررسی و تحلیل هر یک از این موانع ذهنی خواهیم پرداخت.

انتظارات غلط

بسیاری از تریدرهای تازه کار فکر می کنند که پول درآوردن کار بسیار راحتی است، به ویژه وقتی که با حساب‌های مجازی کارگزاری ها معامله می کنند. حالا اگر در این معاملات مجازی به صورت اتفاقی سود قابل توجهی کسب کنند، نتیجه می گیرند که معامله گری کار بسیار راحتی بوده و با آن می توانند با تلاش خیلی کمی سود بالایی کسب کنند. این کسب سود باعث می شود که معامله گر بی تجربه نتیجه بگیرد که انجام ترید در بازار بهترین راه برای موفقیت و کسب ثروت است.

متاسفانه وقتی که این تریدرهای بی تجربه یک حساب معاملاتی واقعی باز کرده و با پول واقعی خود شروع به معامله می کنند، شرایط پیچیده تر می شود. بازار واقعی که حالا دیگر به هیچ وقت شبیه معاملات مجازی نیست و کاملا بی رحم هم می باشد.

معامله گری واقعی/ معامله گری مجازی

وقتی که تریدرهای تازه کار وارد معاملات واقعی می شوند، قدم در سخت ترین مرحله معامله گری، یعنی روانشناسی معامله گری ، می گذارند. به عبارت دیگر در حالی که در معاملات مجازی هیچ ریسک قابل درکی وجود ندارد، در معاملات واقعی وقتی که پول واقعی شما وارد معادله می شود، تمام تمرکز خود را بر معامله و روند قیمت از دست خواهید داد.

معمولا در معاملات مجازی در صورت ضرر، شما هیچ حس ناخوشایند قابل توجهی نخواهید داشت. این یعنی در معاملات مجازی تمام تمرکز شما بر قیمت و الگوها بوده و همیشه منتظر جهت درست قیمت خواهید ماند. چون تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری با معاملات مجازی چیز خاصی را از دست نمی دهید، بنابراین احساسات شما هیچ تداخلی در معاملات ایجاد نخواهد کرد. متاسفانه وقتی که بخواهید با پول واقعی خود معامله کنید، سود و ضرر شما تاثیر زیادی بر رفتار شما خواهد داشت، در نتیجه عملکرد شما روال طبیعی و علمی خود را از دست خواهد داد.

احساسات می توانند بر معاملات شما حکمرانی کنند

احساسات را می توان به عنوان بدترین دشمن یک معامله گر تعریف کرد؛ چون این احساسات معمولا منجر به قضاوت غلط و نهایتا ضرر می شوند. احساسات موجب خلق چیزی می شوند که رولاند باراک در کتاب خود به آن تله ذهنی (Mindtraps) می گوید. رولاند باراک در کتاب خود با عنوان “تله های ذهنی: کلید موفقیت در معامله گری، طی 88 درس به توضیح نقص هایی مانند ترس و حرص که مانع پیشرفت معامله گران می شود، می پردازد.

حرص

حرص موجب می شود که یک معامله گر به امید سود بیشتر معامله خود را مدت زمان بیشتری نگه دارد، حتی اگر قیمت نزولی شود. این احساس عامل اصلی معاملاتی است که در آنها یک معامله با سود احتمالی بزرگ، به ضرر سنگینی تبدیل می شود.

برای خنثی کردن عامل این حس، سعی کنید با دید کاملا بی طرفانه ای به شرایط معاملات خود نگاه کنید. وقتی که یکی از معاملات شما سود قابل توجهی کرده، از خود بپرسید که آیا دلایل اولیه ای که با آن این معامله را باز کرده اید هنوز حضور دارند یا خیر. اگر این دلایل از بین رفته اند پس زمان آن رسیده که معامله خود را ببندید یا حجم آن را کاهش دهید.

ترس

ترس می تواند مانع انجام معامله شده یا اینکه موجب می شود که یک معامله در سود را زودتر از موعد مقرر ببندید. اگر یک معامله گر از ضررهای احتمالی بیش از اندازه واهمه داشته باشد، معمولا فرصت های معاملاتی تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری بسیار مناسبی را از دست خواهد داد. همچنین ممکن است که با ترس از دست دادن سود اولیه و ناچیز خود، معامله خود را خیلی زودتر از موعد ببندد. در هر صورت ترس مانع کسب سودهای احتمالی می شود.

فلج تحلیلی

فلج تحلیلی پدیده جالبی است که در آن معامله گران چنان درگیر تحلیل های زیاد می شوند که نمی توانند هیچ تصمیم معاملاتی بگیرند. چیزی که اغلب اینجا رخ می دهد این است که معامله گران در تلاش برای یک تحلیل ایده آل، درگیر کوچکترین جزئیات معامله احتمالی خود می شوند. تحلیل ایده آل کاری تقریبا غیرممکن و نشدنی است، در نتیجه این کار مانع کسب سود احتمالی و یا تجربه انجام معامله می شود.

احساسات متنوع زیادی وجود دارند که می تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری توانند بر معامله گری شما حکمرانی کنند، اما مهم این است که بتوانید این احساسات را شناسایی کنید.

احساسات خود را بپذیرید

همه معامله گران در حداقل یکی از این تله های ذهنی گرفتار می شوند، اما یک تریدر حرفه ای یاد گرفته که این تله ها را شناسایی و درک کرده و اثر آن ها را خنثی کند. این کار، پایه و اساس تمرینات معامله گران می باشد. بنابراین اگر قصد شما معامله گری حرفه ای و موفق است، ابتدا باید خود را شناخته و بدانید که در چه تله های ذهنی گرفتار می شوید. یک معامله گر ماهر تلاش می کند تا بر احساسات خود مسلط شده و اجازه ندهد تا این احساسات بر عملکرد وی تاثیر منفی بگذارد.

معامله گران انسان بوده و بنابراین کمال گرایی در معامله گری وجود خارجی ندارد. با این وجود می توان با تسلط بر احساسات خود معامله گری موفقی داشت. انجام این کار برای برخی راحت تر از دیگران است، ولی کسب چنین مهارتی تنها با انجام معامله حاصل می شود. بنابراین قبل اینکه یاد بگیرید چطور سود کنید، باید وارد بازار شده و با انجام معاملات واقعی سعی کنید تا بر احساسات خود مسلط شوید.

روانشناسی معامله گری

روانشناسی معامله گری یک موضوع مهم اما نسبتاً ساده است که اغلب معامله‌گران از آن غفلت می‌کنند، اما اگر می‌خواهید یک معامله‌گر سودآور شوید، تسلط بر ذهن معامله‌گر بسیار مهم است. در این مقاله از مجموعه G2O قصد داریم هر آنچه که لازم است درباره روانشناسی معامله گری بدانید برایتان شرح دهیم پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

جالب است بدانید که موضوع این مقاله تقریباً همیشه کمترین محبوبیت را در بین معامله گران و سرمایه گذاران داشته است. آنها طیف کاملی از علایق دارند مانند؛ نحوه ایجاد یک سیستم معاملاتی، فیبوناچی، اسکلپینگ، الگوهای هارمونیک و غیره، اما کار بر روی ذهن خود یکی از آن علایق نیست!

برای آگاهی از آخرین دوره های آکادمی g2o و ثبت نام، با شماره ۰۲۱۲۸۴۲۲۶۸۸ تماس بگیرید.

برای دریافت آموزشهای رایگان تیم g2o و همچنین دریافت مشاوره رایگان، شماره تماس خود را در فرم زیر وارد نمایید تا مشاوران ما در اسرع وقت با شما تماس حاصل نمایند.

به چند دلیل معامله گران روانشناسی را نادیده می گیرند.اول از همه، مردم حتی نمی دانند که ممکن است با روان خود مشکلی داشته باشند. در معامله گری قرار است فعالیت های ریاضی / قمار / شرط بندی / مالی را به کار ببریم که در آن دانش، تجربه و “احساس” برنده می شود.اگر اینطور فکر نمی کنید، افرادی را پیدا کنید که در حال معامله بیت کوین یا خرید در روند نزولی در NYSE یا خرید قراردادهای طلا هستند و از آنها بپرسید که چقدر در مورد روانشناسی معامله گری می دانند. بسیار احتمال دارد که پاسخ های خنده دار زیادی خواهید شنید، اکثریت قریب به اتفاق آنها دور از واقعیت در نظر گرفته می شوند.

اساساً، هر معامله‌گر مبتدی می‌خواهد استراتژی، کندل ها، شاخص‌ها و غیره را بیاموزد، و زمانی که آن چیزها را یاد گرفت، فکر می‌کند که آماده است تا با پول واقعی معامله کند. اغلب، آنها حتی نمی خواهند اصول اولیه را بیاموزند و با این احساس که “دلار در حال سقوط است” یا “طلا باید بالا برود” شروع به معامله می کنند. این احساسات برای آنها کافی است تا پس انداز خود را به بازار عرضه کنند.

برای این موضوع دو دلیل عمده وجود دارد، اولین مورد این است که مردم واقعاً آگاه نیستند که روانشناسی یک عامل کلیدی در معامله گری است. دوم این است که آنها مطمئن هستند آنچه را که برای سودآوری لازم است می دانند.

جالب است که این را می توان در زندگی افراد ثروتمند و به طور کلی موفق مشاهده کرد . یک پزشک، کارآفرین یا وکیل، وارد دنیای معامله گری می‌شود و فکر می‌کند که این کار نسبتاً آسانی است، زیرا در زندگی حرفه‌ای خود کاری انجام داده‌اند. آنها تصور می کنند که انگار این کار دیگری است که می توان بدون هیچ آمادگی خاصی انجام داد.«من این شرکت میلیون دلاری را از ابتدا ساختم، مطمئناً می‌توانم چند تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری ارز را معامله کنم» یا «می‌تواند راحت باشد، من با چشمان بسته عمل‌های قلب باز انجام می‌دهم، مطمئن هستم که می‌توانم معاملات آتی سودآور داشته باشم». با این حال می توانند؟ واقعا میتوانید؟

چرا روانشناسی کلید معامله سودآور است؟

تا کنون، ما روانشناسی معامله گری را بدون ارائه هیچ مدرک واقعی برای شما توضیح داده ایم. ما با بیان این واقعیت شروع می کنیم که ۷۰ الی %۸۰ مردم هنگام معامله پول خود را از دست می دهند. ۲۰-۳۰ درصد سود می کنند.این داده ها متفاوت است اما به طور کلی با گزارش های کارگزاران مطابقت دارد. آنچه مهم است این است که این نسبت در طول سال ها، دهه ها و چه کسی می داند، احتمالاً حتی قرن ها تغییر نمی کند.

جسی لیورمور، نویسنده یکی از کتاب های معروف معامله گری است که در اواخر قرن ۱۹ و ۲۰ معامله می‌کرد. در آن زمان، دسترسی به دانش محدود بود، هیچ کتاب الکترونیکی، وبینار و کانال یوتیوب وجود نداشت. مردم نمی توانستند «چگونگی معامله فارکس» را در گوگل تایپ کنند و ۱۵۲۵۳۷۲۷۵۲ نتیجه را در یک ثانیه دریافت کنند. انها هیچ پلتفرم معاملاتی، نمودارهایی با اندیکاتورهای پیچیده و نمودارهای پر زرق و برق نداشتند. شما در حال حاضر آنها را دارید ولی چه اهمیتی بر تعداد معامله‌گران سودآور دارد؟ شما این را باور نمی کنید اما درصد معامله گران سودده و زیانده کم و بیش همچنان ثابت است

صبر کن چی؟ اشتراک در ۱۰ کانال یوتیوب، شرکت در ۱۰ دوره پولی و خرید دو صفحه نمایش اضافی برای نظارت بر ۱۲ نمودار به طور همزمان نتایج شما را بهبود نمی بخشد و تعداد معامله گران سودآور را افزایش نمی دهد؟ چرا این اتفاق می افتد؟

اینکه شما می توانید تمام دانش جهان را داشته باشید و همچنان در معامله گری مشغول شوید شما را به معامله سود اور تبدیل نمی‌کند چراکه دانش مهمترین عامل در معامله گری نیست. مهمترین عامل، تا حد زیادی، روانشناسی و ذهن شما است.

می‌توانید هفته‌ها را صرف یادگیری تکنیک‌های پیچیده معاملاتی کنید، یا ماه‌ها بر برخی مفاهیم پیچیده تسلط پیدا کنید، و باز هم نتوانید از طریق معامله گری درآمد کسب کنید. شما می توانید درک کاملی از هر حرکتی داشته باشید، اما اگر بر ذهن خود کنترل نداشته باشید ، نمی توانید در دراز مدت سودی کسب کنید.

چرا روانشناسی معامله گری را پیچیده می کند؟

این یک موضوع بسیار گسترده است، تصور کنید یک سیگنال معاملاتی عالی دارید که با استفاده از تکنیک های پیشرفته آن را به دست آورده اید. شما آن سیگنال را باز می کنید و فوراً سود می کنید. سپس، قیمت معکوس می شود و زیان خیلی زیادی را در سهام خود مشاهده می کنید. چه کار میکنید؟

احتمالا یک استاپ لاس قرار می دهید و معامله شما به سادگی با یک ضرر کوچک بسته می شود. یا کلا معامله را می بندید. شما واکنش نشان می دهید زیرا از ضرر می ترسید و امیدوارید که بازار به نفع شما تغییر کند.ممکن است از اشتباه کردن بترسید یا نسبت به مهارت های خود بیش از حد اعتماد به نفس داشته باشید یا گرفتار یکی از بسیاری از تله های روانی دیگر شوید. مسئله این است که همه این واکنش ها نتیجه یک ذهن ضعیف است. این ذهنی نیست که معامله گران موفق دارند.

به زبان ساده، حتی اگر بهترین سیستم معاملاتی را داشته باشید، همچنان به نظم، انگیزه و پشتکار مناسب برای استفاده صحیح از آن نیاز دارید. برای استفاده صحیح از ابزارهای مدیریت ریسک و پول خود به یک روان خونسرد نیاز دارید. شما باید بتوانید امیدها، آرزوها، ترس‌ها و احساسات را کاملاً رها کنید.می دانید چه کسی می تواند این کار را انجام دهد؟ معامله گران شگفت انگیز و ربات های برنامه ریزی شده مناسب.

شما کمبود دانش ندارید

اکثر شما احتمالاً تمام دانش لازم برای کسب درآمد در بازار را دارید. شما در دره ها می خرید و در قله ها می فروشید. البته معامله به این راحتی نیست، اما هنوز هم بسیار ساده است. انسان ها تمایل دارند بیش از حد آن را پیچیده کنند. چیزی که کار را سخت می کند خود انسان ها هستند. آنها به دلیل ذهن ضعیف خود آن را پیچیده می کنند.

معرفی تریدر بزرگ نایل فولر

یک معامله کر، نویسنده و مربی بسیار مشهور است و بیش از 18 سال سابقه معامله در بازارهای مالی را دارد. امروز او توسط بسیاری به عنوان “متخصص” در معاملات استراتژی پرایس اکشن شناخته شده است. تعداد خوانندگان مقالات وی به بیش از 250،000 معامله گر افزایش یافته است ، و این وی را به عنوان یکی از مربیان معاملات محبوب در جهان معرفی کرده است.

در سال ۲۰۱۶ ، نایل در رقابت معامله گر میلیون دلار پیروز شد و در مدت ۳ ماه به بازدهی چشمگیر ۳۶۹ درصدی دست یافت. موفقیت نایل فولر به عنوان یک معامله گر و مربی را می توان ناشی از فلسفه معامله ساده و منحصر به فرد وی دانست.

فداکاری ، اشتیاق و تمرکز اصلی نایل فولر طی 2 دهه گذشته مطالعه و تسلط بر هنر استراتژی معاملاتی پرایس اکشن بوده است. وی دارای دانش گسترده ، توانایی های اثبات شده و تجارب فراوان در بسیاری از زمینه های بازارهای مالی است. فعالیت های فعلی نایل فولر شامل معاملات تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری فارکس ، آتی ، Equities و CFD و همچنین ارائه مربیگری برای معامله گران مشتاق از طریق وب سایت Learn To Trade The Market است. او همچنین یک کارآفرین پر انرژی ، سرمایه گذار باهوش و خیرخواه است.

زندگی نامه نایل فولر

نایل فولر حالی در حالی که هنوز در دبیرستان بود ، به دلیل توانایی خود در آزادی از سبک زندگی روباتیک که این روزها بسیاری از مردم در آن زندگی می کنند ، به معاملات معطوف شد. همانند اکثر معامله گران ، اوایل نایل فولر با سردرگمی و آزمایش و خطاهای زیادی روبه رو شد. او از یک اندیکاتور به سیستم دیگر می چرخید و هرگز با هیچ یک از آنها یا سبک معاملاتی که به دنبالش بود واقعاً احساس راحتی نمی کرد. پس از گذشت دو سال نایل، متوجه شد که مسئله معاملات بسیار پیچیده است و وقتی تصمیم به انجام معاملات به صورت ساده گرفت، با پرایس اکشن روبه رو شد.

پس از دو سال موفقیت در معاملات حساب خود ، نایل مشتریان خصوصی را نیز پذیرفت و شروع به مدیریت مبالغ زیادی کرد. او همچنین در همین زمان شروع به توسعه استراتژی های معاملات ویژه پرایس اکشن شخصی خود کرد که امروزه بخشی از بسته آموزش فارکس وی است. پس از مدیریت پول مشتری و حتی اجرای چند سمینار معاملاتی برای مدتی ، نایل تصمیم گرفت که مخاطبان بیشتری را جذب کرده و به معامله گران بیشتری کمک کند تا قدرت استراتژی های ساده پرایس اکشن مانند او را کشف کنند.

نایل فولر ضمن لذت بردن از سبک زندگی یک معامله گر، سرمایه گذار و کارآفرین ، اطمینان حاصل می کند که وی شخصاً در دسترس دانشجویان روزانه دانشجویان خود است. او در رابطه با معاملات و زندگی فردی فوق العاده پرشور است و این اشتیاق وی را برای تقسیم دانش با دیگران به دنبال دارد. کارآفرینی موفق در چنین جوانی باعث شده است که نایل فولر بتواند به سراسر جهان سفر کرده و از بهترین معامله گران در سراسر جهان بیاموزد و بر دیدگاه منحصر به فرد وی در زمینه موفقیت در بازارها و زندگی تأثیر بگذارد

9 توصیه از آقای نایل فولر :

یک استراتژی معامله گری را یاد بگیرید و به آن پایبند باشید:

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که میبینم معامله گران آماتور بارها و بارها آن را تکرار میکنند تغییر دادن مکرر روش معاملاتی میباشد. اگر شما یک منطق و روش معامله گری عمومی مانند روش پرایس اکشن من دارید شما باید قبل از انجام هر کاری آن را یاد گرفته و در آن مهارت داشته باشید.

اگر فکر میکنید که با تغییر زیاد استراتژی و روش معاملاتی به یک جام شراب در معامله گری خواهید رسید بدانید که این یک امیدواری اشتباه است که منجر به غیر منطقی عمل کردن و از دست دادن سرمایه شما خواهد شد. بنابراین به خاطر چند ضرر روش خود را عوض نکنید.

هر روشی در تعداد مشخصی از معاملات دارای اشتباهاتی نیز میباشد که کاملا طبیعی است و جزیی از معامله گری میباشد. شما نباید اجازه دهید که معاملات بازنده تاثیر زیادی روی شما بگذارند و شما واقعا برای بهتر شدن در معامله گری به نظم و انضباط فوق العاده سختی نیاز دارید.

غرق اطلاعاتی نشوید:

خیلی ساده است که به عنوان یک آماتور غرق در اطلاعلات و سیستمهای معاملاتی شویم و این کار در ابندا برای همه ما اتفاق افتاده است. بهترین راه برای محدود کردن یا اجتناب از آن پیدا کردن یک مربی یا کسی است که بتوانیم از او یاد بگیریم و موفقیت های او را دنبال کنیم.

از اینکه معامله ای در خلاف جهت شما حرکت کند واهمه ای نداشته باشید:

این خیلی مهم است برای اینکه اکثرمعامله گران مخصوصا اماتورها با دیدن نشانه های اولیه از حرکت قیمت در خلاف جهت آنها دچار ترس و عکس العمل شدید میشوند. این مشکل در حساب واقعی بسیار بیشتر از حساب مجازی میباشد که به علت تفاوت احساس در آنهاست بهر حال این یک مشکل است و نیاز به راه حل دارد.

حرکت بازار در خلاف جهت شما طبیعی است. من معاملاتی داشته ام که تا 5 پیپی (فراچارت: پیپ واحد نوسان است منظور نویسنده یعنی مقدار خیلی کمی به حد ضرر من مانده بود) حد ضرر رفته و پس از آن برگشته و سود زیادی نصیبم کرده است اگر من میترسیدم و پوزیشن خود را قبل از فعال شدن حد ضرر میبستم نه تنها ضرر میکردم بلکه سود زیادی هم از دست میدادم پس این دلیل اصلی میباشد که چرا باید بگذارید بازار حرکت خود را بکند و تنها به این دلیل که در خلاف جهت شما حرکت کرده است معاملات خود را نبندید.

این واقعا بسیار ساده است حد ضرر خود را به طور منطقی و در جای امنی قرار دهید حجم معاملات خود را مدیریت کنید و ریسک دلاری شما مقداری باشد که با از دست دادن آن مشکلی نداشته باشید و اجازه دهید معامله پیش برود معاملات خود را خیلی جزیی مدیریت نکنید فقط اجازه دهید بازار کار خود را بکند شما هم بروید سراغ تفریح و استراحت خود و روز بعد معاملات خود را بررسی کنید. گاهی هیچکاری نکردن با پوزیشن ها بهترین حرکت است.

تمرکز بر پرایس اکشن (حرکات قیمت):

شاید باورتان نشود ولی زمانی بود که مردم بدون رایانه معامله میکردند میدانم باورش سخت است ولی واقعیت دارد. به نظر شما چطور آن کار را انجام میدادند؟

مطمئنا توسط مکدی ار اس ای استوکاستیک و برخی سیستم های اتومات معامله گری نبوده است بلکه توسط پرایس اکشن بوده است. (فراچارت: نایل فولر از مربیان و معامله گران سبک پرایس اکشن است) آنها حرکات قیمت را از روی تابلو های بزرگ میخواندند و تفسیر میکردند. آنها در مورد تغییرات قیمت یا حرکات قیمت بحث میکردند. این روش تنها روش طبیعی معامله گری از سال 1700 میلادی زمانیکه معامله گران برنج ژاپنی نمودار های شمعی را برای پیش بینی تغییرات در قیمت برنج استفاده میکردند.

کاربردی است خیلی سخت نکنید قضیه را.

استراتژی شخصی پرایس اکشن براحتی برای من کار میکند و اگر شما به نکات من توجه کنید مطمئنا برای شما هم کاربردی خواهد شد. هیچ نیازی به شلوغ کردن ذهن و نمودار خود با اندیکاتور ها و خبر های مختف نیست. من هرگز این کار را انجام نمیدهم و شما هم نکنید زیرا هم اتلاف وقت و انرژی ذهنی و همچین باعث از دست رفتن سرمایه شما خواهد شد

واقع بین باشید:

شاید سخت ترین و در عین حال مهمترین نکته برای معامله گران مبتدی واقع بین بودن آنها باشد. من متاسفم اما باید به شما بگویم که شما نمیتوانید شغل خود را رها کرده و با یک حساب 2 هزار دلاری به ساحل بروید. اگر سایت و یا فردی همچین چیزی را به شما گفت شما باید از آنها دوری کنید زیرا آنها کلاهبردار هستند و هیچ سرنخی از انچه در موردش صحبت میکنند ندارند.

آیا شما میتوانید مقدار زیادی پول از راه معامله گری در بازار کسب کنید؟

شاید هیچ حرفه دیگری در دنیا همچین پتانسیل بالایی مانند معامله گری نداشته باشد اما هزینه زیادی باید پرداخت و کار آسانی نیست حد اقل از نظر ذهنی آسان نیست. شما با انواع مختلفی از تله های ذهنی و اشتباهات عمدی در راه معامله گری روبرو خواهید شد. واقع بینی چیزی است که شما را در مسیر موفقیت در معامله گری قرار میدهد.

بیش از حد معامله نکنید:

به آرامی و با ثبات در معامله گری پیروز میشوید میدانم کمی کلیشه ای است ولی درست است. معامله گری با تناوب بالا شما را به دنیای اشتباهات احساسی در معامله گری میبرد که ممکن است حساب شما را از بین ببرد و عزت نفس شما را خدشه دار کند.

بر روی نمودار های روزانه تمرکز کنید:

شما قبل از هر کاری باید یاد بگیرید که چگونه با پرایس اکشن در تایم فریم روزانه تحلیل کنید. این تایم فریم، تایم فریم مادر است در تحلیل تکنیکال که باید در اولویت تحلیل شما باشد.

حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار ندهید:

این خیلی مهم است ومعامله گران سرمایه زیادی از دست میدهند تا این نکته را بفهمند شما باید حد ضرر خود را در فاصله امنی از نقطه ورود خود قرار دهید. اگر شما حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار دهید قبل از اینکه شانس داشته باشید که بازار در جهت شما حرکت کند از بازار خارج خواهید شد. به عبارت دیگر ایده معاملاتی شما شاید درست باشد ولی بخاطر اینکه حد ضرر شما خیلی نزدیک بود قبل از نوسان خاصی از بازار خارج شدید.

بدون آموزش وارد نشوید:

همیشه برای من جالب بوده است که چگونه بعضی از افراد بدون آموزش و تمرین میخواهند سرمایه خود را در معرض ریسک قرار دهند و پس ازانکه مقداری از پول خود را از دست دادند تصمیم میگیرند که آموزش ببینند. مانند این است که بدون آموزش خلبانی هواپیما برانیم که منجر به صدمه دیدن و مرگ خواهد شد و پس از آنها شما تصمیم خواهید گرفت که آموزش ببینید.

بیشتر معامله گران کار مشابهی را با حسابشان تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری میکنند مانند آنها نباشید. سرمایه خود را در ابتدا صرف اموزش بکنید قبل از هرچیزی یاد بگیرید که درست معامله کنید و پس از ان پول برای شما جذاب خواهد شد. قبل از آموزش خلبانی خلبانی نکنید.

روانشناسی معاملاتی چیست؟

هر معامله‌گر، استراتژی‌های معاملاتی و اصطلاحا روانشناسی معاملاتی متفاوتی دارد که وابسته به تیپ شخصیتی یک معامله‌گر شکل میگرد. برخی از سرمایه گذاران می‌خواهند عمدتا با سود کمتر اما تضمینی معامله کنند. برخی دیگر برای به دست آوردن سودهای کلان، ریسک‌های بزرگی می‌کنند. زمان‌هایی وجود خواهد داشت که روان و طرز فکر شما درگیر میشود اما قبل از همه ی اینها و ورود به بازار باید بپذیریم که ضرر جزیی از بازار است و نباید روی ما تاثیر بگذارد.

روانشناسی معاملاتی چیست؟

چگونه تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری می توانید روانشناسی معاملاتی خود را به روشی خوب بهبود بخشید؟! ما در این مقاله از ابزار ترید اطلاعات مفیدی را در اختیار شما قرار خواهیم داد.

اکنون ببینیم روانشناسی در معاملات چیست؟

آیا می‌دانید یکی از عوامل نادیده گرفته شده در معاملات سودآور چیست؟ روان شناسی معاملاتی

بله معامله و تجارت جنبه احساسی دارد. اگر بر جنبه احساسی معامله تسلط داشته باشید، می‌توانید همواره سود و مزایای ثابتی داشته باشید. پس در واقع، این نوع تجارت یک قانون است.

آنچه باید در مورد روانشناسی معاملاتی بدانید!

آیا تاکنون شکست‌های معاملاتی را دیده اید یا شنیده اید؟ شما باید آنها را جدی بگیرید. اگر بتوانید از کاستی‌ها و اشتباهات دیگران درس بگیرید، به نفع شما خواهد بود.

این باعث می‌شود متوجه شوید که مشکلات شما ممکن است تا حدودی به فرآیند یا سیستم شما و بیشتر به نحوه برخورد ذهنی شما با بازار مرتبط باشد.

به یاد داشته باشید، اگر رویکرد شما منفی باشد، ضرر خواهید کرد. این در همه زمینه‌ها صدق می‌کند، نه فقط تجارت. منفی بودن همیشه به این معنی نیست که واقعا انتظار باخت دارید،معامله‌گری را تصور کنید که در معاملات بیت کوین خود دچار ضرر می‌شود که این امر باعث ترس در معاملات او می‌شود، زیرا در وهله اول ریسک را به طور کامل قبول نکرده است.

آنچه باید در مورد روانشناسی معاملاتی بدانید!

آنچه باید در مورد روانشناسی معاملاتی بدانید!

لذا یک نگرش برنده باید ایجاد شود مثلا اگر بگوییم 17 برد پیاپی داشتی چطور؟ احتمالا این بهترین احساسی است که می‌توانید داشته باشید. به عبارتی این بهترین تجربه در جهان است. احساس می‌کنید کاملا به بازار مسلط هستید و پول در حال ریختن به حساب شما است.اگر با چنین نگرشی به بازار نگاه کنید، قطعا به این مکان ذهنی خواهید رسید.

با این حال، این بدان معنا نیست که شما همیشه هنگام نزدیک شدن به بازار باید نگرش “من درست می‌گویم” داشته باشید. شما فقط باید حداکثر سودی را که بازار می‌تواند برای شما به ارمغان بیاورد را بپذیرید و دچار طمع نشوید زیرا یکی از احساساتی که یک معامله‌گر خیلی درگیر آن میشود احساس طمع است.

بدانید که بازار نامحدود است و کسب سود از این بازار به قدری میتواند زیاد باشد که حتی فکرش را هم نمیتوانید بکنید اما برگ برنده معامله‌گران موفق در این است که ماهیت این بازار(بازار‌های مالی) را به درستی درک کرده اند و میدانند که این بازار بر حسب احتمالات است و هیچ گونه پیش بینی در رابطه با قیمت ارز‌ها یا سهام‌ها یا … نمیتوان کرد بلکه با مدیریت روانشناسی معاملاتی خود میتوانند درصد برد خود را در این بازار بیشتر کنند.

اصول اساسی در روانشناسی معاملاتی مارک داگلاس

1. با روانشناسی معاملاتی “شکاف سود” را با موارد درست پر کنید

مارک داگلاس در کتاب‌ها و سمینارهای خود که در حوزه روان شناسی معاملاتی است معمولا به چیزی اشاره می‌نماید که آن را “شکاف سود” نامگذاری کرده اند. آنچه مارک داگلاس در مورد آن صحبت به میان می‌آورد؛ اساساً تفاوت یا “شکاف” بین سود قابل توجهی است که می‌توانید با استفاده از یک روش معاملاتی و عملکرد خود به دست بیاورید. معامله‌گران اغلب با امیدواری زیاد، شروع به یادگیری و استفاده از یک روش معاملات می‌کنند. آنها می‌خواهند درآمدی کسب کنند که بتوانند به آن اعتماد نمود و از معاملات خود نتایجی مطلوب به دست بیاورند.

با این حال، این نتایج فقط زمانی امکان‌پذیر هستند که شما یک روش مؤثر که دارای نظم و انعطاف است را دنبال نمایید که اکثرا به سادگی از آن چشم‌پوشی می‌نمایند و در نتیجه، “شکاف سودی” که مارک به آن اشاره می‌نماید، را تجربه می‌کنند. نکته کلیدی آقای داگلاس در مورد شکاف سود، این است که تریدرها معمولاً سعی دارند که خلأ معاملاتی خود را با کسب اطلاعاتی بیشتر در مورد بازارهای مالی، تغییر روش‌های معاملاتی، صرف وقت بیشتر در پشت رایانه خود برای معامله، پر نمایند.

با این حال، آنچه که می‌بایست یاد بگیرند، موضوعاتی همچون روانشناسی معاملاتی و فردی + نحوه تعامل آنها با بازارهای مالی است. اساساً آن‌ها می‌بایست “مهارت‌های ذهنی مناسبی” را به دست بیاورند تا روش خود را آنگونه که باید اجرا نمایند و بیشترین سود را به دست بیاورند تسلط بر تله‌های ذهنی معامله گری تا “شکاف سود” را برای خود پر نمایند.

2. برنده شدن و یک تاجر برنده بودن دو چیز متفاوت هستند

هرکسی، حتی یک کودک 5 ساله، نیز می‌تواند خودش را در یک معامله پیروز ببیند. برای برنده شدن در یک معامله هیچ احتیاجی به مهارت ندارید و تنها با با کمک شانس می‌توانید یک معامله‌ برنده داشته باشید. فقط کاری که شما باید انجام دهید این است که کاربری خود را برای معامله باز کنید و چند دکمه را بعد از یکدیگر فشار دهید و اگر فردی خوش شانس باشید، می‌توانید در مدتی کوتاه درآمد زیادی کسب نمایید.

اصول اساسی در روانشناسی معاملاتی مارک داگلاس

در نتیجه در صورت موفقیت در موارد فوق، کاملا طبیعی است که معامله‌گری که هنوز هیچ مهارت و آشنایی با روانشناسی معاملاتی را کسب ننموده است، ذهنیت “پیروزی آسان است” را به دست آورد و گمان نماید که”تأمین هزینه‌های زندگی از این راه خیلی سخت‌ نخواهد بود.” به همین شکل، فعالیت اکثر معامله‌گران شروع می‌شود. نیازی به گفتن این نکته نیست که این اشخاص با همان سرعتی که ثروتی به دست میاورند و چه بسا با سرعتی بیشتر، آنها را از دست می‌دهند.

یک معامله‌گر یا تریدر برنده مهارت‌هایی ذهنی برای درک و استفاده از واقعیت دارد که واقعیتی که می‌گوید هر معامله‌ای که شما انجام می‌دهد، یک نتیجه کاملاً تصادفی را دارد. به عبارتی دیگر، آن افراد تا پایان معامله نمی‌توانند نتیجه آن معامله را بدانند.

معامله‌گران برنده از این موضوع آگاهی کامل دارند. این افراد می‌دانند که باید با این دیدگاه در بازارهای مالی معامله نمایند و تمام وسوسه‌ها را در هر معامله‌ای که ایجاد می‌شود، را نادیده بگیرند. این معامله‌گران زمانی قادر به انجام این کار می‌شوند که نگاه خود را بر روی تصویری بزرگ‌تر متمرکز می‌نمایند. تصویر بزرگ‌تر، همان واقعیت است که اگر روش خود را بدون وقفه طولانی و بارها و بارها و بارها در یک بازه زمان طولانی در معاملات اجرا نمایند، به سودی بالا دست پیدا خواهند کرد؛ بنابراین، یک معامله برنده را با یک تاجر برنده اشتباه نگیرید. همین موضوع تله‌ای بسیار آسان برای گیرافتادن است.

3. الگوهای تکنیکال قیمت به ما نمی‌گویند “در آینده” چه اتفاقی خواهد افتاد

روش‌های تحلیل تکنیکال از هر نوع، برای این موضوع نیست که به ما بگوید حرکت بعدی بازار چیست. همان‌طور که داگلاس به آن اشاره می‌کند، این روش‌ها به ما کمک می‌کنند تا اینکه احتمال موفقیت خود را در یک بخشی از معاملاتمان به نفع خود تغییر دهیم. برخی از پیامدهای عمیق روان‌شناختی و روانشناسی معاملاتی با این واقعیت همراه است. در نتیجه هر سیگنال خاص، منحصر به فرد و تصادفی است که باید برای اجرا باید حتما با روانشناسی معاملاتی ما همسو باشد. هیچ راه دیگری برای فهمیدن حرکات بازار قبل از وقوع آن، وجود ندارد. به عبارتی دیگر، ماهیت معاملات ما کاملا تصادفی هستند.

با روانشناسی معاملاتی به احتمال زیاد فکر کنید، نه به یقین

روان شناسی معاملاتی؛ الگوهای تکنیکال قیمت به ما نمی‌گویند “در آینده” چه اتفاقی خواهد افتاد

4. با روانشناسی معاملاتی به احتمال زیاد فکر کنید، نه به یقین

شاید نکته مشهور مارک داگلاس برای تغییر در ذهنیت معامله‌گران این باشد که شما می‌بایست یاد بگیرید که در چهارچوب احتمالات فکر نمایید. ما پیش‌تر به این موضوع پرداختیم، اما اهمیت این موضوع بالاست و ما باید درک کنیم که توزیع تصادفی برد و باخت در همه معاملات وجود دارد.

معامله‌گرانی که تفکر احتمالی را یاد می‌گیرند، برخلاف دسته دیگری از معامله‌گران که این موضوع را نیاموخته اند، فشار روانی را تجربه نمی‌نمایند چونکه می‌دانند در همه معاملات آنها خود برنده نیستند. یادگیری فکر کردن به شکل احتمالی سبب می‌شود که انتظارات ما از معاملات آزاد شود، چونکه شما بر روی نتایج حاصل از کل معاملات متمرکز هستید، نه بر روی نتیجه‌ی یک معامله‌ی خاص.

خواندن کتاب در زمینه روانشناسی معاملاتی

آیا تا به حال کتاب‌های روانشناسی معاملاتی همچون شعبده باز بازار، هفت گناه کبیره در بورس، ذهن زیبا در بورس، چگونه در بورس 2 میلیون دلار بدست آوردم، مربی معامله‌گری روزانه و… را خوانده اید؟ ما شما را به انجام این کار تشویق می‌کنیم چرا که خواندن این کتاب‌ها موجب درک عمیق تری از بازار، روان شناسی معاملاتی و حتی بلاک چین را برای شما فراهم می‌کند.

با خواندن این داستان‌های سرمایه‌گذاران موفق، متوجه می‌شوید که چرا آنها مثلا با گرفتن هزار دلار و تبدیل آن به صدها میلیون دلار، سودهای فوق‌العاده به دست آورده‌اند.

علاوه بر این، این معامله‌گران برتر، واقعا به اهداف سالانه خود فکر نمی‌کنند و به همین دلیل است که هیچ محدودیتی برای درآمد آنها وجود ندارد.

این سرمایه گذاران سیستم خاص خود را دارند و از آن پیروی می‌کنند. هر چه بازار به آنها ارائه دهد، آن را می‌گیرند. گاهی اوقات اگر سود غیرمنتظره ای در آینده ببینند، از بازار خارج نمی‌شوند زیرا نمی‌خواهند آن را منطقی کنند. آنها فقط از سیستم خود پیروی می‌کنند و اجازه می‌دهند همه چیز جریان یابد.

شخصی بود که در سال 2013 به این فکر افتاد که 100٪ در بازار برنده شود. در حال حاضر این مرد به برد 50 درصد دست یافته است. این سرمایه گذار هیچ انتظاری برای درآمد ندارد. او فقط دوست دارد سود کند، اما به غیر از این، نگران چیزهای دیگری است.

لذا این باید طرز فکر و سیستم شما باشد به صورت اختصار باید در روانشناسی معاملاتی شما باشد. اندکی پایین یا بالاتر افتادن نتیجه هدف گذاری است. ممکن است نخواهید شاهد این تغییرات باشید، اما مهمتر از همه این است که، هنگام تعیین اهداف، مثبت باشید.

به طور خلاصه روانشناسی معاملاتی در کسب و کار چیست؟

هنگامی که این نوع سیستم، قوانین و نگرش را داشته باشید، ناگزیر به هدف خود خواهید رسید. چیزی که در پایان پیروز می‌شود، قدرت پذیرش شماست.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.