چگونه از الگوهای بازگشتی شمعی در بازار سرمایه استفاده کنیم؟ (بخش اول)
نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. بنابراین نخستین گام در تحلیل تکنیکال شناخت این الگوها و استفاده از آنها برای انجام معاملات است.
نمودار شمعی یا candlestick چیست؟
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
الگوی بازگشتی چیست؟
الگوهای بازگشتی، در واقع الگوهای شمعی یا کندل هایی هستند که توانایی تغییر در وضعیت موج را دارند. یعنی زمانی که در سقف یا کف با این الگوها مواجه شدید ، احتمال تغییر روند وجود دارد. بدین ترتیب الگوهای بازگشتی یا از نوع صعودی هستند یعنی روش معامله با الگوی کندل چکش در انتهای یک روند نزولی اتفاق میوفتند و باعث تغییر روند به صعودی میشوند، یا الگوی بازگشتی نزولی هستند یعنی در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشوند و باعث تغییر روند به نزولی میشوند.
انواع الگوی بازگشتی شمعی
در ادامه مهم ترین الگوهای بازگشتی شمعی را تشریح میکنیم.
الگوی چکش (hammer)
این الگو که به عنوان الگوی بازگشتی صعودی شناخته میشود در انتهای روند نزولی مشاهده میشود و منجر به مثبت شدن روند بازار میشود. این الگو از یک دم بلند کشیده و بدنه ای کوچک و مربعی تشکیل شده است. اندازه شاخ در این الگو بسیار کوچک است یا اصلا شاخ ندارد و اندازه دم باید حداقل دو یا سه برابر اندازه بدنه باشد. رنگ بدنه اهمیتی ندارد و کندل میتواند صعودی یا نزولی باشد، اما طبیعتا اگر بدنه کندل به رنگ سفید باشد، بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.
زمان خرید بر روی الگوی چکش
دقت شود که نباید به محض مشاهده الگوهای برگشتی اقدام به خرید یا روش معامله با الگوی کندل چکش فروش کنید بلکه باید منتظر بمانید الگوها به طور کامل تشکیل و تثبیت شوند. الگوی چکش نیز از این قاعده مستثنی نیست. ابتدا باید صبر کنید الگوی چکش تشکیل شود و بعد از بسته شدن آن در کندل بعدی که میبایست بالای سقف کندل چکش تشکیل شود دست به خرید میزنیم. حد ضرر در این الگو میتواند پایین تر از دم کندل باشد.
به طور مثال اگر هر کدام از کندل ها را یک روز معاملاتی در نظر بگیریم، هنگامیکه در روز اول الگوی چکش را مشاهده کردیم و بازار بسته شد در روز معاملاتی بعدی که دومین کندل تشکیل میشود و در این موقعیت قیمت از سقف الگوی چکش بیشتر بود اقدام به خرید میکنیم.
الگوی چکش وارونه (inverted hammer)
این الگو نیز همانند الگوی قبل در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و باعث صعودی شدن بازار میشود.
- به جای دم بلند دارای شاخ بلند و کشیده است.
- اندازه شاخ دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
- فاقد دم است یا دم کوچک و قابل اغماض دارد.
- رنگ بدنه میتواند سفید یا سیاه باشد اما صعودی بودن کندل در قدرت و اعتبار الگو تاثیر دارد.
- نقطه خرید در سقف این کندل و حد ضرر در کف قیمتی آن است.
الگوی مرد به دار آویخته (hanging man)
این الگو همانند الگوی چکش است با این تفاوت که یک الگوی برگشتی نزولی است یعنی در ادامه یک روند صعودی تشکیل میشود و میتواند منجر به نزولی شدن روند شود. ویژگی های این الگو به شرح زیر است.
- این الگو فقط در سقف به وجود می آید.
- دارای دم بسیار بلند می باشد و اندازه آن عموما دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
- رنگ بدنه این الگو مهم نیست.(در صورتی که رنگ بدنه سیاه باشد اعتبار الگو بیشتر می باشد)
- وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی میتواند خاطر نشان کند که روند قبلی ممکن است به پایان برسد.
- این الگو فاقد شاخ یا دارای شاخص بسیار کوچک و قابل اغماض است.
الگوی شهاب سنگ (shooting star)
این الگو نیز یک الگوی بازگشتی نزولی است که شکل آن عکس الگوی مرد به دار آویخته است و شباهت زیادی به الگوی چکش وارونه دارد با این تفاوت که در ادامه روند صعودی دیده میشود. بر خلاف مرد به دار آویخته دم این الگو حذف شده و به جای آن شاخ بلند و کشیده دارد. ویژگی های این الگو به شرح زیر میباشد.
- این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود.
- دارای شاخ بسیار بلند است که حداقل دو یا سه برابر بدنه کندل است. (هرچه شاخ بلند تر باشد قدرت الگو بیشتر است)
- رنگ بدنه کندل مانند سه الگوی قبل اهمیتی ندارد اما اگر کندل نزولی باشد از قدرت بیشتری برخوردار است.
- نقطه فروش پس از تشکیل کامل کندل شهاب سنگ و در کف قیمتی آن است.
چهار الگویی که در بالا گفته شد در شکل زیر به طور خلاصه مقایسه شده اند.
الگوی پوشای صعودی (bullish engulfing)
همانطور که از اسم آن مشخص است، یکی از الگوهای برگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و منجر به صعودی شدن بازار میشود. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که مجاور یکدیگر میباشند و اندازه کندل دوم بزگتر از کندل اول است به گونه ای که بدنه دومین کندل کل کندل اول را در بر بگیرد و این نکته شرط لازم برای روش معامله با الگوی کندل چکش تشخیص این الگو است.
ویژگی های الگوی پوشای صعودی
- بدنه کندل دوم بزگتر از کندل اول باشد و کل بدنه کندل اول را در بر بگیرد. ( ترجیحا شاخ و دم را هم شامل شود)
- کندل اول نزولی است و کندل دوم صعودی است.
- نقطه خرید پس از تشکیل شدن سومین کندل است یعنی پس از آنکه این الگو به طورکامل تشکیل شد در نقطه ای بالاتر از سقف کندل دوم اقدام به خرید میشود.
الگوی پوشای نزولی (bearish engulfing)
الگویی بازگشتی نزولی است که مانند الگوی قبل از دو کندل متوالی تشکیل شده است و در انتهای روند صعودی مشاهده میشود.
آموزش پیدا کردن نقطه ورود در معاملات فارکس
اگر مدیریت سرمایه نیمی از معاملات باشد، تعیین نقطه ورود فارکس بخش دیگر را تشکیل میدهد. اگر نتوانید نقاط ورود به معامله را به درستی تعیین کنید، حتی بهترین تحلیلها نیز تاثیر چندانی نخواهد داشت. حتی اگر از افزایش قیمت یک جفت ارز در آینده اطلاع داشته باشیم، اگر از زمان وقوع این افزایش قیمت اطلاعی نداشته باشید، بعید است دانش شما سودی به همراه داشته باشد. در مقابل نیز اگر شرایط جفت ارزی شرایط مناسبی برای خرید نداشته باشد و شما در موقعیت نامناسب وارد معامله شوید، سرمایه خود را در معرض ریسک قرار میدهید.
تسلط بر زمان ورود به معاملات، بازدهی مثبت شما را در نوسانات بازار فارکس افزایش میدهد. در این مقاله سعی کردیم به بررسی ۳ استراتژی بپردازیم که در ورود شما به معاملات مفید خواهد بود.
نقطه ورود در معاملات فارکس چیست؟
نقطه ورود فارکس (entry point)، سطح یا قیمت مشخصی است که یک معاملهگر، به قصد خرید یا فروش، وارد معامله میشود. تصمیمگیری درباره نقطه ورود معاملات در فارکس، به علت عوامل متغییر زیادی که در بازار فارکس وجود دارد، اندکی پیچیده است. بهترین زمان برای ورود به معاملات فارکس به استراتژی و سبک معامله بستگی دارد. رویکردهای متفاوتی در این زمینه وجود دارد. ۳ موردی که در مقاله بررسی خواهیم کرد، تنها رویکردهای محبوب هستند و تنها روشهای موجود نیستند.
استراتژی نقطه ورود فارکس شماره 1: کانالهای روند
خطوط روند ابزارهای اساسی مورد استفاده تحلیلگرهای تکنیکال هستند. عموما از این ابزارهای برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشود. در مثال زیر، قیمت به وضوح حرکات سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) مشخصی را نشان میدهد که نشان از یک روند صعودی برجسته دارد. این موضوع امکان تشخیص سوگیری معاملاتی (trading bias) خرید در حمایت و کسب سود در مقامت را فراهم میکند. وقتی قیمت این سطوح کلیدی حمایت و مقاومت را شکست، معاملهگران باید از احتمال برکاوت (Breakout) یا معکوس شدن روند آگاه باشند.
استراتژی ورود فارکس بر اساس کانالهای روند، نمودار هفتگی USD/ZAR
سوگیری معاملاتی (trading bias) چیست؟
سوگیری معاملاتی (trading bias)، یک نوع آمادگی یا چشمانداز در بازارهای مالی است که در آن معاملهگران نسبت به وقوع یک نتیجه مشخص در مقایسه با سایر گزینههای جایگزین، احتمال بیشتری قائل میشوند. این سوگیریهای معاملاتی، معمولا توسط عوامل فاندامنتال یا تکنیکال تعیین میشوند. این مفهوم اغلب با روند بازار ارتباط مستقیم دارد.
استراتژی نقطه ورود فارکس شماره 2: الگوهای کندلی
الگوهای کندلی (Candlestick) ابزار قدرتمندی است که توسط معاملهگران، برای جستجوی نقاط ورود فارکس و سیگنالهای فارکس، استفاده میشود. در مثال زیر، الگوی کندلی چکشی (hammer) را میتوان به عنوان نطقه ورود در جفت ارز فارکس EUR/USD در نظر گرفت.
البته در نظر داشته باشید که شناسایی چکش یا هر الگوی کندلی دیگر، نقطه ورود شما به معامله را تایید نمیکند. نقاط ورود به اندازه الگوهای روش معامله با الگوی کندل چکش کندلی اهمیت دارند. نقاط ورود بیشتر الگوی کندلی را تایید میکند، بنابراین ریسک را کاهش داده و احتمال موفقیت را بالا میبرد.
الگوی کندل چکشی، نمودار روزانه EUR/USD
در نمودار بالا، الگوی چکشی با دایره آبی مشخص شده است. با وجود اینکه الگوی کندل چکش تغییر روند را نشان میدهد؛ اما بدون تاییدهای دیگر، این الگو ممکن است سیگنال درستی را نشان ندهد. در این حالت، درصورتیکه بعد از کندل چکش یک کندل صعودی تشکیل شود، احتمال اینکه کندل تشکیل شده، تاییدی برای تغییر روند باشد بالاست. این سوگیری قوی و رو به بالا بوده و کندل چکشی را برای معاملهگران تایید میکند.
معاملهگران اغلب به دنبال نشانههای متعددی برای تایید اعتبار معاملهها (مانند اندیکاتورها)، در الگوهای کندلی، حرکات قیمت روش معامله با الگوی کندل چکش و اخبار، هستند؛ اما در این مقاله سعی کردیم از استراتژیهای ساده استفاده کنیم.
استراتژی نقطه ورود فارکس شماره 3: برکاوت (Breakout)
استفاده از برکاوت به عنوان سیگنال ورود، یکی از پرکاربردترین ابزارهای تعیین نقطه ورود فارکس توسط معاملهگران است. استراتژی روش معامله با الگوی کندل چکش بریک اوت شامل شناسایی سطوح کلیدی و استفاده از آنها برای مشخص کردن نقطه ورود است. کسب اطلاعات در زمینه حرکات قیمت یا پرایس اکشن، کلید استفاده از استراتژی بریکاوت است. معاملات بریکاوت زمانی رخ میدهد که قیمتها فراتر از سطوح حمایت یا مقاومت حرکت کند.
به دلیل سادگی این استراتژی، استفاده از بریک اوت برای تشخیص نقطه ورود جهت استفاده معاملهگران تازهکار نیز مناسب است. مثال زیر یک سطح حمایت کلیدی (به رنگ قرمز) را نشان میدهد. بعد از آن یک بریکاوت همراه با افزایش حجم رخ میدهد که بیشتر از حرکات نزولی حمایت میکند. ورود با یک جهش ساده از سطح حمایت تحریک میشود. در موارد دیگر، معاملهگران به دنبال یک کندل تایید کننده هستند که خارج از سطوح کلیدی تشکیل شود.
استراتژی ورود به معامله فارکس بر اساس بریک اوت، نمودار روزانه USD/JPY
انواع کندل های در بازار کریپتو و نحوه استفاده از آن
انواع کندل های در بازار کریپتو
کندل های بازگشتی در بازارهای مالی کدام هستند؟
یکی از مباحث مهم در زمینه تحلیل تکنیکال این است که بدانیم چه زمانی و پس از مشاهده چه کندلی اقدام به خرید و یا فروش کنیم و کندل های صعودی ارز دیجیتال کدام هستند؟ در این مقاله سعی بر این داریم تا اصطلاحات رایج در زمینه کندل های برگشتی را توضیح دهیم و بررسی کنیم که چه زمانی می توانیم سودهای مطمئن را شکار کنیم. با ما همراه باشید.
کندل برگشتی چیست؟
اولین سوالی که ممکن است ذهن شما را به خود مشغول کند این است که منظور از کندل های برگشتی چیست؟ روندهای صعودی، نزولی و خنثی در بازارهای مالی مثل ارز دیجیتال همیشگی و دائمی نیستند و بازار دیر یا زود روند خود را تغییر خواهد داد. یکی از نشانه های تغییر روند بازار را می توانید در شکل و حالت کندل ها مشاهده کرد؛ یعنی زمانی که بازار نزولی است با مشاهده یک کندل به خصوص می توانید انتظار داشته باشید که روند به پایان برسد. کندل شناسی حرفه ای ارز دیجیتال یک مبحث مهم تکنیکال است.
قویترین کندل برگشتی شمعی
کندل ارزشمند دوجی
با مشاهده کندل دوجی می توانید بالای 70% انتظار تغییر روند بازار را داشته باشید. این کندل یکی از مکمل های معامله گری برای افراد حرفه ای محسوب می شود که خود 4 نوع مختلف دارد:
- دوجی سنجاقک
- دوجی سنگ قبر
- دوجی پایه بلند
- دوجی ستاره
در حقیقت کندل دوجی بیان کننده سردرگمی بازار است، قدرت خریدار و فروشنده کاملا برابر است و قیمت شروع و پایان کندل یک رقم روش معامله با الگوی کندل چکش خاص می باشد.
کندل پرقدرت چکش
کندل چکش معمولا در انتهای یک روند نزولی شکل خواهد گرفت و شکل آن به گونه ای است که سایه ای بالای کندل نخواهد بود و یا بسیار کم است. رنگ این کندل چه روش معامله با الگوی کندل چکش سبز و چه قرمز اهمیت زیادی ندارد و نشان از یک حمایت بسیار قوی می باشد. مفهوم چکش این گونه است که یک قیمت مشخص نقطه شروع آن است و سپس تا حدودی قیمت کاهش پیدا می کند اما به دلیل حمایت بسیار قوی در آن نقطه قیمت پایانی افزایش پیدا میکند.
کندل پرقدرت چکش
چکش معکوس نشانه چیست ؟
در کندل inverted hammer سایه تشکیل شده بالای کندل است و پایین کندل هیچ سایه ای مشاهده نمی شود. معمولا این کندل در رنگ سبز، قرمز و سفید می تواند عمل کند؛ البته رنگ آن زیاد مهم نیست. کندل چکش معکوس قرمز و یا سبز معمولا در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و به دلیل شباهت زیادش به کسی که از طناب دار آویخته شده است به کندل “مرد به دار آویخته” نیز شناخته می شود.
چکش معکوس نشانه
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
همان طور که گفته شد در کندل چکش سایه پایینی حدود دو برابر بدنه است و روش معامله با الگوی کندل چکش زمانی که رنگ آن سبز باشد اعتبار بیشتری خواهد داشت. در کندل مرد به دار آویخته سایه بالایی دو تا سه برابر بدنه است و کندل قرمز رنگ یک ویژگی مثبت برای انتخاب تصمیم درست است.
کندل برگشتی مارابوزو
یکی از کندل های شمعی که در تحلیل تکنیکال به آن نیاز خواهیم داشت، کندل مارابوزو می باشد. این کندل ژاپنی نه سایه بالایی دارد و نه سایه پایینی و کندل قدرتمندی می باشد. اگر کندل به رنگ سبز باشد نشان از صعود قیمت و تمایل خریدار حتی در قیمت های بالا تر می باشد. در مقابل کندل های قرمز رنگ نشان از نزولی بودن آن در زمان خاصی دارد. نکته مهم برای معامله بر اساس این کندل این است که بعد از مشاهده کندل سبز رنگ مارابوزو، معامله گران انتظار کاهش قیمت را دارند و بالعکس.
کندل برگشتی مارابوزو
کندل برگشتی صعودی یک راه مطئمین برای معامله می باشد. به عنوان قویترین کندل برگشتی را می توان به کندل چکش اشاره کرد. البته در نظر داشته باشید که تصمیم شما باید جمع بندی از تمامی روش های تکنیکال باشد و فقط به یک مورد آن اکتفا نکنید. این کندل های برگشتی در کنار سایر روش ها مسیر درستی را برای معامله به شما روش معامله با الگوی کندل چکش نشان خواهند داد.
کندل چکش در کف
کندل چکش در کف
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای ارزیابی سهمهای بورسی در بازار سرمایه است. بسیاری از معاملهگران استراتژی معاملاتی خود را بر مبنای تحلیل تکنیکال تدوین میکنند. در حال حاضر ابزارهای بسیار زیادی در این بستر وجود دارد و تحلیلگران با استفاده از این ابزارها میتوانند موقعیتهای مناسب سرمایهگذاری در بازار بورس را پیشبینی کنند. یکی از ابزارهای معروف تحلیل سهم در این بازار، کندل شناسی است. کندلها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند و با آگاهی از نحوه عملکرد آنها، میتوانید سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنید. «کندل چکش» یکی از نمونههای معروف در حوزه کندل شناسی است که با مشاهده و تشخیص آن در روند معاملات سهم، میتوانید موقعیت مناسب برای ورود به سهم را شناسایی کنید. برای آشنایی بیشتر با کندل چکش در روند تحلیل تکنیکال، با ما همراه باشید.
کندل چکش چیست؟
کندل چکش از خانواده الگوهای بازگشتی است. این الگو اغلب به صورت تک کندل است که همیشه در انتهای روند نزولی سهمهای بورسی ایجاد میشود. کندل چکش به معنی ضعف و شکست فروشندگان و قدرت گرفتن خریداران در روند معاملات سهم است. شکل ظاهری این کندل از یک بدنه و دسته تشکیل شده است، طول دسته پایینی باید حداقل دو برابر بدنه باشد تا بتوانیم آن را به عنوان کندل چکش در نظر بگیریم. همانطور که اشاره کردیم کندل چکش معمولا در کف نمودار قیمتی ایجاد شده و با تشخیص آن متوجه چرخش حرکت سهم و تبدیل روند نزولی به صعودی خواهید شد. دقت داشته باشید که طول دسته در این کندل از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید.
کندل چکش در کف
هر چه قدر طول دسته در کندل چکش دارای ارتفاع بیشتری باشد، به معنی حجم زیاد معاملات خواهد بود. طول این دسته به صورت کلی تقابل میان خریداران و فروشندگان سهم را به نمایش میگذاراد. فروشندگان در این وضعیت تلاش میکنند تا قیمت سهم را کاهش دهند اما در طرف مقابل، قدرت خریداران بیشتر بوده و در انتهای روند نزولی سهم، باعث رشد قیمت سهم در بازار میشوند. در تصویر زیر چند نمونه از کندل چکش در نمودار سهم نمایش داده شده است.
نکته مهم: معمولا کندلهای چکش که در کف قیمتی نمودار تشکیل میشوند از اعتبار بیشتری برخوردار هستند. در ضمن، مشاهده کندل چکش در روند معاملات یک سهم، به تنهایی به معنی دریافت سیگنال خرید نیست. برای اطمینان از تشخیص خود پیشنهاد میکنیم به صورت همزمان از سایر ابزارهای تحلیلی در بازار بورس استفاده کنید، با این کار فرایند تحلیل شما از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
آشنایی با انواع کندل چکش
کندل چکش به صورت کلی به دو نوع، کندل چکش صعودی و کندل چکش نزولی تقسیمبندی میشود.
کندل چکش نزولی: کندل چکش نزولی نشاندهنده قدرت فروشندگان در روند معاملات است. در این وضعیت، فروشندگان موفق شدهاند تا قیمت پایانی سهم را به کمتر از قیمت باز شدن آن در بازار برسانند.
کندل چکش صعودی: کندل چکش صعودی هم نشاندهنده قدرت خریداران در روند معاملات سهم است. در این شرایط، همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم طول دسته در قیمت پایین بدنه کندل دارای ارتفاع بیشتری بوده که به معنای رقابت میان خریداران و فروشندگان است. در این وضعیت، خریداران موفق شدهاند تا قیمت بسته شدن کندل را به بیشتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
نکته: ارتفاع زیاد دسته کندل چکش در کف سهم، به معنای شروع ضعف فروشندگان در فرایند کاهش قیمت خواهد بود. معاملهگران در این وضعیت با بررسی بیشتر نسبت به وجود نشانههایی از حمایت در سهم، میتوانند سطح مناسب برای ورود به سهم را شناسایی کنند.
نقش اسیلاتورها در تشخیص کندل چکش
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، مشاهده و تشخیص کندل چکش به تنهایی به معنی سیگنال خرید نیست. پیشنهاد میکنیم برای معتبر بودن تشخیص خود، به صورت همزمان از ابزارهای تحلیلی دیگر استفاده کنید. یکی از ابزارهای مهم در این زمینه، اندیکاتورها و اسیلاتورها هستند. مبنای کار این ابزارها قیمت و نمودار سهم مورد نظر است. با استفاده از اسیلاتورهایی مانند RSI، میتوانید به معتبر بودن تشخیص خود پی ببرید. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید.
ویژگیهای الگوی کندل چکش
- شناخت دقیق الگوی چکش در روند نمودار سهم، کمک زیادی به معاملهگران برای شناسایی سطوح حمایتی خواهد داشت.
- الگوی کندل چکش اغلب در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و به معنای تغییر جهت سهم و برگشت به روال صعودی است.
- الگوی کندل چکش از نوع الگوهای بازگشتی بوده و در میان تحلیلگران از اعتبار بالایی برخوردار است.
- در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود.
کلام آخر
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای ارزیابی سهمهای بورسی در بازار سرمایه است. نتایج نهایی از تحلیل تکنیکال از اعتبار زیادی برخوردار هستند و تحلیلگران همیشه در تلاشاند با استفاده از ابزراهای مختلف در این زمینه، موقعیتهای مناسب سرمایهگذاری در بازار بورس را شناسایی کنند. یکی از ابزارهای معروف و کاربردی در بستر تحلیل تکنیکال، کندلها هستند. کندلها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند. «کندل چکش» یکی از انواع کندلها است که تحلیلگران با استفاده از تشخیص آن، به نوعی سیگنال خرید دریافت میکنند. دقت داشته باشید که برای معتبر بودن تشخیص خود در این زمینه، بهتر است از سایر ابزارهای تکنیکال مثل اسیلاتورها به صورت همزمان استفاده کنید. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی بیشتر با کندل چکش در کف، این مقاله را مطالعه کنید.
معاملهگری بر روی الگوی چکش
الگوی چکش یک الگوی مثبت و امیدوارکننده است. این الگو در انتهای روند نزولی ظاهر میشود و سهامداران را نسبت به آینده بازار، خوشبین میسازد. دقت کنید که نباید به محض مشاهده الگوی چکش بلافاصله اقدام به خرید سهام کنید! بلکه باید صبر کنید و منتظر بمانید تا اولا الگوی چکش بطور کامل تشکیل و تثبیت بشود (اصطلاحا میگوییم کندل باید بسته بشود) دوما در کندل بعدی، فقط در صورتیکه قیمت از سقف الگوی چکش به سمت بالا عبور نماید، اجازه دارید وارد بازار شوید.
در بازارهای مدرن، مانند بازار فارکس که سفارشات بصورت شرطی درون پلتفرم ثبت میشوند، میتوانید پس از مشاهده الگوی چکش، یک سفارش خرید از نوع Buy Stop اندکی بالاتر از سقف چکش ثبت نمایید و منتظر بمانید تا در صورت صعود قیمت به بالای این سطح، سفارش خودبخود فعال بشود.
حدضرر در الگوی چکش اندکی پایینتر از انتهای دم چکش تعریف میشود. الگوی چکش قادر به پیشنهاد کردن حدسود نیست و نمیتواند تارگت مشخصی را به شما پیشنهاد بدهد، اما اغلب پس از مشاهده الگوی چکش انتظار داریم قیمت حداقل دو الی سه کندل به سمت بالا صعود نماید.
الگوی چکش هنگامی تشکیل میشود که قیمت در انتهای روندنزولی به یک محدوده حمایتی مستحکم برخورد نماید. نفوذ قیمت به درون محدوده حمایتی، با نیروی دافعه قدرتمندی مواجه میشود که موجب رانده شدن قیمت به سمت بالا میگردد. نفوذ به درون محدوده حمایتی، و سپس صعود و بازگشت سریع قیمت به سمت بالا، اثری را بر روی نمودار باقی میگذارد که آنرا بصورت دم بلند و کشیده الگوی چکش مشاهده میکنید. هرچه اندازه این دم بلندتر باشد نشانه آن است که قدرت و اعتبار محدوده حمایتی فوق نیز بیشتر بوده است.
محدوده دم چکش یک ناحیه قدرتمند حمایتی را ترسیم میکند که در حالت عادی انتظار داریم کندلهای قبل و بعد از الگوی چکش نیز نتوانند با بدنه خود به درون این منطقه نفوذ نمایند. این نکتهای است که بسیاری از نوآموزان به آن دقت نمیکنند و باعث میشود کندلهای نادرستی را بعنوان الگوی چکش درنظر بگیرند.
دیدگاه شما