مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک یکی از شرطهای ضروری برای موفقیت در معاملهگری فعال (Active trading) است و بااینوجود اغلب نادیده گرفته میشود. باید در نظر داشت یک تریدر بدون استراتژی مدیریت ریسک مناسب، حتی پس از سود بسیار تنها با یک یا دو معامله بد همهچیز را از دست خواهد داد. مدیریت ریسک به کاهش ضرر کمک میکند و همچنین میتواند معاملهگران را در برابر از دست دادن کل سرمایه بیمه کند. اگر شما ریسک یک معامله را مدیریت کنید، درهای کسب درامد در بازار برای شما باز خواهد شد.
در ادامه به برخی از استراتژیهای ساده مدیریت ریسک برای محافظت از سود و سرمایه شما، میپردازیم.
پایبند بودن به قانون یک درصد
بسیاری از معاملهگران روزانه از قانون یک درصد پیروی میکنند. این قانون به این صورت است که شما هرگز نباید بیش از یک درصد از کل سرمایه خود را در یک معامله قرار دهید. بنابراین اگر برای مثال ۱۰ هزار دلار در حساب معاملاتی خود حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک دارید، موقعیتی که قصد ورود به آن را دارید، تحت هیچ شرایطی نباید بیش از ۱۰۰ دلار باشد؛ یعنی یک درصد از کل سرمایه شما!
این استراتژی در بین سرمایهگذاران خردی که سرمایه زیادی ندارند بسیار محبوب است. هرچند گاهی این افراد ریسک بیشتری کرده و با دو درصد از کل سرمایه خود وارد یک معامله میشوند.
بد نیست بدانید که سرمایهگذاران بزرگتر حتی درصد کمتری از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله میکنند. چرا که هرچه میزان سرمایه شما بیشتر باشد به طبع آن اندازه موقعیت معاملاتی (Position) شما نیز بزرگتر خواهد بود.
بهترین راه برای متعادل نگهداشتن ضرر و زیان، این است که این قانون را رعایت کنید و هیچوقت بیشتر از ۲ درصد از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله نکنید. در غیر این صورت کل سرمایه شما در معرض ریسک زیادی قرار خواهد داشت.
تنظیم نقاط حد ضرر و سود (Stop-Loss & Take-Profit Points)
نقطه حد ضرر، قیمتی است که در آن معاملهگر سهام خود را میفروشد و میزان ضرر را به جان میخرد. این مسئله اغلب زمانی رخ میدهد که روند معامله طبق انتظار یک معاملهگر پیش نرود. اصولاً نقاط حد ضرر برای این است که معاملهگر دچار توهم ذهنی “قیمت دوباره برمیگردد” نشده و با کمک نقطه حد ضرر، از ضررهای بیشتر جلوگیری میکند.
بهعنوانمثال اگر سطح کلیدی حمایت یک رمزارز یا یک سهام شکسته شود، معاملهگران به سرعت اقدام به فروش آن دارایی میکنند.
از طرف دیگر نقطه برداشت سود به قیمتی گفته میشود که در آن معاملهگر سهام خود را میفروشد و با کسب سود از معامله خارج میشود. معمولاً این نقاط کمک میکنند که یک معاملهگر سود مطمئنه از یک معامله را به دست آورد.
بهعنوانمثال، اگر رمزارز یا سهامی پس از یک حرکت بزرگ صعودی به سطح مقاومتی کلیدی خود نزدیک شود، معاملهگران ممکن است پیش از رسیدن قیمت به ثبات نسبی در نزدیکترین مقاومت کلیدی اقدام به فروش دارایی کنند.
برنامهریزی معاملات؛ بخشی جدانشدنی از حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک زندگی یک معاملهگر موفق
معاملهگران موفق معمولاً این عبارت را نقل میکنند: ” از قبل برای معاملات خود برنامهریزی کنید و اجازه بدهید این برنامهریزیها معاملات شما را پیش ببرند.” برنامهریزی کردن، اغلب فاصله بین موفقیت و شکست است.
مشخص کردن حد ضرر (Stop Loss) و نقطه برداشت سود (Take Profit) دو بخش کلیدی از برنامهریزی یک معاملهگر موفق است. یک تریدر موفق میداند که تا چه اندازه حاضر است برای یک دارایی هزینه کند و با چه قیمتی مایل است آن را بفروشد.
با دانستن این موارد، شما میتوانید احتمال بازدهی معاملات خود را با اهداف تعیینشده بسنجید و اگر میانگین سود مناسب باشد، وارد معاملات مذکور شوید.
در سوی دیگر یک تریدر ناموفق غالباً بدون داشتن برنامه در مورد نقاط فروش سود یا زیان، وارد معامله میشوند. درست مانند قماربازان به صورت پنجاهپنجاه و با تکیه بر شانس پیش میروند. آنها در این حین ناگهان مغلوب احساسات شده و معاملات احساسی جای معاملات منطقی را میگیرد. در ادامه با هر ضرر افراد معمولاً دوست دارند صبر کنند و امیدوارند که بتوانند پول ازدسترفته خود را به شکلی جبران کنند، درحالیکه اگر سود کنند به طمع کسب سودهای بیشتر شروع به معاملات بیپروا میکنند.
محاسبه بازده مورد انتظار
تنظیم نقاط حد ضرر و حد برداشت سود برای محاسبه بازده مورد انتظار نیز ضروری است. این محاسبه برای معاملهگران یا تریدرها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا به کمک آن انتظارات از معامله شکلی منطقی پیدا خواهد کرد. همچنین، این محاسبه روشی سیستماتیک برای مقایسه معاملات مختلف بوده و نهایتاً به کمک آن میتوان سودآورترین معاملات را انتخاب کرد.
با استفاده از فرمول زیر میتوان بازده مورد انتظار را محاسبه کرد:
[(احتمال سود) x (حد سود % سود)] + [(احتمال ضرر) x (حد ضرر% ضرر)]
[(Probability of Gain) x (Take Profit % Gain)] + [(Probability of Loss) x (Stop-Loss % Loss)]
بازده مورد انتظار یک معاملهگر فعال را میتوان به کمک این محاسبه به دست آورد. معاملهگران از این فرمول برای سایر موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند تا نهایتاً دارایی یا رمزارزی که بیشترین بازده را دارد انتخاب کنند. علاوه بر این احتمال سود یا ضرر را میتوان با استفاده از شکستهای تاریخی و شکست از سطح حمایت یا مقاومت نیز محاسبه کرد، هرچند برخی از معاملهگران به کمک تجربه و دانش خود، این میزان را بر پایه علم حدس میزنند.
تنوعبخشی و هج بودن (Hedge)
هرگز تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید تا مطمئن باشید که از معاملات خود حداکثر استفاده را میبرید. اگر تمام پول خود را در یک سهام یا یک رمزارز قرار دهید، در واقع خود را برای یک ضرر بزرگ آماده میکنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید به سرمایهگذاریهای خود تنوعبخشید. تنوعبخشی شامل مسائل زیادی از جمله صنعتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید، بازارهای متفاوت و یا حتی مناطق جغرافیایی مختلف میشود. این مسئله نهتنها به شما کمک خواهد کرد تا ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه فرصت سرمایهگذاریهای بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد.
همچنین ممکن است زمانی مجبور به حفظ یا هدج کردن(Hedge) موقعیت معاملاتی خود باشید. معمولاً از هدج در زمانی استفاده میشود که معاملهگر به دنبال کاهش اثر نامطلوب حرکت قیمت است. در این مواقع فرد با اقدامی در مخالف جهت بازار یک ارز یا اقداماتی جبرانی برای حفظ سرمایه، از خود در برابر ریسک محافظت کرده و در زمان آرامش بازار، از این استراتژی دفاعی خارج میشود.
نسبت ریسک به پاداش یا R%
نسبت ریسک به سود یا پاداش، به میزان سود احتمالی دریافتی به ازای هر واحد دارایی در معرض خطر و ریسک سرمایهگذاری گفته میشود. بسیاری از سرمایهگذاران از محاسبه بازده مورد انتظار سرمایهگذاری و نسبت ریسک / پاداش استفاده کرده تا ریسک موردنیاز برای یک بازده مطلوب را محاسبه کنند.
یک سرمایهگذاری با نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۷ (۱:۷) به این معنی است که یک سرمایهگذار حاضر است با احتساب کسب حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک ۷ دلار، بر سر ۱ دلار از سرمایهاش ریسک کند. به همین ترتیب نسبت ریسک / پاداش ۱ به ۳ (۱:۳) نشان میدهد که یک سرمایهگذار برای کسب ۳ دلار سود باید ۱ دلار سرمایهگذاری کرده و بر سر آن ریسک کند.
برای محاسبه ریسک مجدداً نیاز به تعیین نقطه حد ضرر داریم (stop-loss) بین نقطه ورود ما به معامله و میزانی کمتر از این نقطه تعیین میشود.
معمولاً بازهای بین ۲ تا ۸ درصد، نقطه مناسبی برای تعیین حد ضرر محسوب میشود اما تعیین این میزان بستگی به نوع بازار و روحیه معاملهگر هم دارد.
نقطه حد سود (Take-Profit) که قبلاً به کمک بازده مورد انتظار محاسبه و پیشبینیشده است، نیز برای تعیین نقطه خروج مورداستفاده قرار میگیرد.
یک معاملهگر قصد دارد سهمی از یک دارایی را به قیمت ۲۹۰ تومان خریداری کند و حد ضرر را روی ۲۶۰ و نقطه سود را روی ۳۸۰ تومان تعیین کرده است. بنابراین ریسک این معامله به ازای هر سهم ۳۰ تومان و احتمال سود آن ۸۰ تومان است.
با تقسیم ریسک بر پاداش به یک نسبت عددی خواهیم رسید که در این مثال به شکل زیر است:
۰.۳۷۵ = ۸۰ / ۳۰ = ریسک/پاداش
اگر نسبت حاصلشده عددی بزرگتر از ۱.۰ باشد، ریسک معامله بیشتر از سو بالقوه آن در یک معامله است پس در نتیجه این معامله ریسک زیادی به همراه دارد. اگر این نسبت عددی کوچکتر از ۱.۰ باشد، سود بالقوه این معامله از ریسکی که متحمل خواهیم شد، بیشتر است.
سخن آخر
یک معاملهگر یا تریدر حتی پیش از ورود به یک معامله، باید نقاط ورود و خروج خود را مشخص کند. با بهرهگیری از حد ضرر مؤثر، نهتنها از ضرر مالی جلوگیری شده بلکه تعداد دفعات خروج غیرضروری از یک معامله نیز به حداقل میرسد. همینطور با استفاده از روش محاسباتی بازده مورد انتظار و نسبت ریسک به پاداش میتوان، دیدی وسیعتر و هوشمندانهتری نسبت به معاملاتی که در آنها قدم میگذاریم پیدا کنیم و در پایان، برنامه نبرد را از پیش برنامهریزی کنید تا از قبل بدانید که در جنگ پیروز شدهاید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
منظور از نسبت ریسک به ریوارد همان نسبت سود به ضرر است که این نسبت در بازارهای مالی مانند بورس و فارکس به عنوان یک شاخص برای تعیین حد سود و یا ضرر مورد استفاده قرار میگیرد. توجه داشته باشید اگر میخواهید در بازارهای سرمایه فعالیت داشته باشید و سرمایه خود را وارد این بازارها کنید حتماً باید آموزشهایی را فرا بگیرید تا سرمایه خود را از دست ندهید.
این روزها افراد زیادی وجود دارند که تمایل دارند در بازارهایی مانند بورس، فارکس، ارز دیجیتال و … سرمایهگذاری کنند تا سرمایه خود را چندین برابر کنند. به همین جهت نیاز است تا با یک سری از مفاهیم مانند نسبت ریسک به ریوارد آشنا شوید. همانطور که توضیح دادهایم، نسبت ریسک به ریوارد همان نسبت سود به زیان است که همه ما در کارهای مختلف روزانه از آن استقاده میکنیم. در ادامه این مقاله سعی داریم اطاعاتی در مورد نسبت ریسک به ریوارد به شما بدهیم.
بررسی نسبت ریسک به ریوارد به زبان سادهتر
برای مثال برای انجام یک کاری زمانی که می خواهیم با یک دوست به صورت عامیانه مشورت کنیم، میگوییم که آیا این معامله ارزش ریسک دارد یا خیر؟ در واقع با مفهوم بسیار پیچیدهای مواجه نیستیم و این نسبت در تمامی بازارهای مالی کاربرد های یکسانی دارد.
اگر بخواهیم سادهتر توضیح دهیم میتوانیم بگوییم که در قبال به دست آوردن چه مقدار سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را وارد ریسک کنید و یا به خطر بیاندازید؟ توجه داشته باشید که این زیانها در بازارهای مالی کاملا احتمالی هستند. حال برای کاهش دادن ضررهای احتمالی و تحلیلهای نادرست باید به یک سری نکات توجه اساسی داشت. به طور کلی باید بدانید که ریسک به معنی تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر است. در این بین ریوارد هم به معنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
چگونگی بدست آمدن نسبت ریسک به ریوارد
نکته قابل توجه این است که هر زمان که شما میزان ریسک احتمالی را تقسیم بر ریوارد کنید و سپس آن را در ۱۰۰ ضرب کنید نسبت R/R به دست می آید. زمانی که این نسبت از ۵۰ درصد کمتر باشد، سهم مورد نظر برای خرید بسیار مناسب است.
توجه داشته باشید که نسبت R/R منظور همان نسبت RISK به RIVARD است. اگر حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک بخواهیم نسبت ریسک به ریوارد را به طور سادهتر توضیح دهیم باید بگوییم که منظور این است که شما در ذهن خود تحلیل هایی را انجام دهید و ببینید سودی که در این معامله ممکن است نصیب شما شود نسبت به ضرر احتمالی آن به چه صورت است و آیا در نهایت ارزش انجام این معامله را دارد یا خیر؟ حال سوالی که ذهن بیشتر افراد را درگیر کرده، این است که چه زمانی باید تشخیص دهیم که یک سهم ارزش خرید دارد یا خیر؟ منظور این است که آیا باید وارد ریسک شویم یا خیر؟
توجه داشته باشید زمانی که سود مورد انتظار شما بر اساس تحلیل هایی مانند تحلیل بنیادی و تکنیکال به دست می آید، باید حداقل دو برابر ضرر و زیان احتمالی که باز هم بر اساس همین تحریم ها به دست میآید باشد، آن سهم مانعی برای خرید ندارد، در غیر این صورت خرید سهم پیشنهاد نمیشود. باید بدانید که خرید سهام حتما باید با توجه به نسبت ریسک به ریوارد انجام شود در غیر این صورت تنها ممکن است در سریهای اول با موفقیت روبرو شوید اما به هیچ عنوان به طور پیوسته و مداوم برای شما سود نخواهد داشت و با گذشت زمان متوجه میشوید که سرمایه شما از اصل سرمایه هم کمتر خواهد شد و دچار ضرر و زیانهای شدید میشوید.
پرهیز از معامله هیجانی در بازار های مالی
تحلیلگران بازار های مالی توصیه میکنند تا از خریدهای هیجانی در مقاومتها و حتی صفهای خرید بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد اجتناب کنید. البته این موضوع را هم در نظر بگیرید که همیشه تنها برای انجام یک معامله بررسی نسبت ریسک به ریوارد کافی نیست و این تنها یکی از نکات اصولی و اساسی در خرید و فروش یک سهم است. در نظر داشته باشید که ریسک به ریوارد یک عدد است که بر اساس عوامل مختلفی ایجاد شده و میتوان گفت که کاربرد اصلی آن برای طبقهبندی و اولویتبندی کردن موارد خرید است.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد با فرض یک مثال
تصور کنید که قصد معامله در خرید بیت کوین با دید سرمایه گذاری بلندمدت دارید. در این حالت باید حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنید که این تحلیل ها باید به صورت حرفهای انجام شود. به طور مثال میتوانید حد سود خود را از همان نقطه ورود به سهم حدود ۱۵ درصد در نظر بگیرید.
در این بین اگر با توجه به تحلیلهایی که شما انجام دادهاید، نتیجه آنطور که می خواهید نشود و یا تحلیلها نادرست باشند چه اتفاقی قرار است بیافتد؟ نوبت آن است که برای تحلیل خود حد ضرر هم مشخص کنید برای مثال میتوانید حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر بگیرید.
توجه داشته باشید که تمامی این اعداد بر اساس تخصص و تکنیک های مورد استفاده از تکنیکهای تحلیل به دست میآیند. قطعاً برای بررسی نسبت ریسک به ریوارد به این اعداد نیاز خواهیم داشت. همانطور که توضیح داده ایم حد سود در این معامله ۱۵ درصد و حد ضرر هم ۵ درصد مشخص شده است حالا میخواهیم بدانیم که نسبت ریسک به ریوارد در این معامله چند است؟
در این حالت باید عدد ۵ را بر عدد ۱۵ تقسیم کنید عدد ۰.۳۳ به دست می آید در نتیجه به صورت اختصار این نسبت را ۱:۳ نشان میدهند. این عدد مشخص میکند که به ازای هر یک واحد ریسک سه واحد سود انتظار است. برای مثال میتوانیم به این صورت بیان کنیم که به ازای از دست دادن هر یک دلار، انتظار کسب ۳ دلار سود داریم.
حالا تصور کنید که با ۱۰۰ دلار معامله خود را شروع کردهاید؛ در این صورت سود احتمالی شما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی معامله هم ۵ درصد خواهد بود. نکته قابل توجه این است که هیچ کدام از این اعداد را نمیتوانیم به طور سلیقهای و دلخواه خود انتخاب کنیم و همانطور که در بالاتر هم توضیح دادهایم، تمامی این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال بدست میآیند. اگر در یک معامله متوجه شدهاید که نسبت ریسک به ریوارد آن میزان بالایی دارد، بهتر است وارد معامله نشوید و به دنبال فرصتهای دیگری برای سرمایهگذاری بهتر باشید.
مفهوم نسبت ریسک به ریوارد با مثالی از یک باغ وحش
توجه داشته باشید که مفهوم ریسک و پاداش فقط مختص به بازارهای مالی نیست و در هر شرایط دیگری ممکن است مورد استفاده قرار بگیرد. برای اینکه این موضوع را بهتر درک کنید، با یک مثال خارج از بازارهای مالی بیان میکنیم.
یک باغ وحش را در نظر بگیرید که در آن حیوانات بسیار وحشی نگهداری میشوند. موضوعی که در این بین مشخص است، ورود بازدیدکنندگان به قفس حیوانات کاملا ممنوع است و انجام این کار یک تخلف محسوب میشود.
تصور کنید که یکی از بازدیدکنندگان در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها به شما پیشنهاد یک بیت کوین بدهد. در این صورت ریسک قبول این ماجرا برای شما چقدر است؟ این موضوع را در نظر بگیرید که ورود افراد به قفس حیوانات کاملا ممنوع است و شما با انجام این کار و اجازه دادن به آن شخص برای ورود به قفس پرندگان دچار خلاف شدهاید و برای انجام این کار طبق قانون با شما برخورد میشود. انجام این کار برای خلاف مقررات شما است و پاداش آن هم یک بیت کوین است.
حال تصور کنید فرد دیگری از بازدیدکنندگان در ازای ورود شما به قفس شیرها و غذا دادن به آنها پیشنهاد دو بیت کوین به شما میدهد. قطعاً انجام این کار برای شما دارای ریسک بیشتری است، زیرا شما با ورود به قفس پرندگان تنها بر خلاف قانون عمل کردهاید.
اما با ورود به قفس شیرها و غذا دادن به آنها علاوه بر انجام خلاف قانون جان خود را هم به خطر میاندازید، در نتیجه ریسک انجام این کار برای شما بیشتر است و شما برای ورود به قفس شیرها ریسک بیشتری را متقبل میشوید که احتمالا آسیب جبران ناپذیری به شما وارد شود؛ اما در حین حال پاداش آن از حالت اول که برای شما توضیح دادهایم، بیشتر است.
بهتر است در این مورد تجزیه و تحلیلهایی انجام دهید و ببینید که کدام حالت برای شما سود بیشتری دارد و میتواند بهترین گزینه باشد؟ به طور کلی انجام هر دو حالت برخورد قانونی برای شما دارد، اما مسئله مورد نظر این است که انجام کدام یک از این دو حالت تصمیم بهتر و عاقلانهتری برای شما است.
قطعاً انجام حالت اول با وجود پاداش کمتر دارای ریسک کمتری است و کاملاً عاقلانهتر و صحیحتر است. در واقع شما با این نوع ارزیابی توانسته نسبت ریسک به ریوارد را در میان این دو حالت را ارزیابی کنید. اگر شما هم میخواهید بدانید که مفهوم کلی نسبت ریسک به ریوارد چیست این مقاله را به طور کامل مطالعه کنید.
معاملهگران حرفهای چطور عمل میکنند؟
در واقع باید بدانید که در معامله حتماً باید ضرر و سود معاملات خود را با یکدیگر مقایسه کنید و آنها را ارزیابی کنید. معاملهگران حرفهای هم زمانی وارد یک معامله میشوند که نسبت ریسک به ریوارد کاملاً منطقی و مناسبی از یک سهم به دست آورند.
اگر شما هم میخواهید همیشه در سرمایه گذاری های خود موفق عمل کنید، حتما باید یکی از کارهایی که انجام می دهید، بررسی نسبت ریسک به ریوارد در یک سهم باشد. در واقع این بررسی یکی از اصول مدیریت سرمایه در معاملهگری به حساب میآید. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی ریسکپذیری بپردازیم.
معنا و مفهوم ریسک پذیری
به طور کلی آیا شما اهل ریسک پذیری هستید؟ آیا فردی هستید که در صورت متحمل شدن ضرر دچار آسیبهای روحی روانی نشوید؟ در واقع باید بدانید که آستانه تحمل شما در چه حد است؟ ریسک پذیری نه تنها در بازارهای مالی بلکه در موارد مختلفی در زندگی وجود دارد.
برای مثال ممکن است دوست صمیمی شما عاشق بانجیجامپینگ باشد. این در حالی است که شما حتی با شنیدن نام آن هم دچار حمله پانیک میشوید. در نتیجه باید بدانیم که هر کسی باید با توجه به شخصیت خود میزان ریسک پذیری را بسنجد. بازارهای مالی هم به همین صورت است که علاوه بر سودهای کلانی که به شما می دهد، در برخی شرایط به شما ضرر تحمیل میکند که منجر به کاهش سرمایهی شما میشود. تمامی این موارد احتمالاتی است که در بازارهای سرمایه وجود دارند.
اما با یادگیری تکنیکها و مهارتها میتوانید این احتمالات منفی را کمتر کنید. این روزها افراد زیادی وجود دارند که وارد بازارهای مالی شدند اما تعداد کمی از آنها مهارت و تخصص کافی در زمینه معاملهگری در بازارهای مالی دارند.
همین موضوع باعث میشود تا افراد زیادی دچار ضرر شوند. در واقع باید بدانید که حتی اگر شما ترس و بیمی برای از دست دادن سرمایه خود ندارید، حتماً باید برای پولی که به دست میآورید ارزش قائل شوید. زمانی میتوانید برای سرمایه خود ارزش قائل شوید که تنها بر اساس شانس و احتمالات وارد معاملهگری نشوید و حرفه و تخصص انجام این کار را فرا بگیرید. در نتیجه میتوانید از مشاوران که در این زمینه تخصص کافی دارند کمک بگیرید تا کاملا حساب شده و بر اساس منطق وارد معامله شوید.
بررسیهای مهم برای انجام معامله در بازارهای مالی
زمانی که یک سهم را برای خرید مناسب میدانید بهتر است آن را کاملا مورد بررسی قرار دهید. در واقع شما باید بتوانید رفتار آن سهم را شناسایی کنید. در مراحل اولیه حتما از تحلیلهای مختلف مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و فاندامنتال استفاده کنید.
این دو تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازارهای مالی بسیار اهمیت دارد که میتوانند کمک شایانی در خرید و فروش یک سهم به شما بکنند. پس از این نوع تحلیلها به سراغ نسبت ریسک به ریوارد بروید و این نسبت را با تحلیل مورد نظر خود بررسی کنید.
توجه داشته باشید که بهترین این ریسک به ریوارد در انجام معاملات نسبت یک به سه است. در واقع شما باید بدانید زمانی برای ورود به یک معامله، ارجحیت دارد که سود احتمالی آن از ضرر احتمالیش، بیشتر باشد. اگر در محاسبات که شما انجام دادهاید، ضرر احتمالی آن سهم از سود احتمالی آن بیشتر شود، بهتر است وارد معامله نشوید و فرصت دیگری را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید یا میتوانید به سراغ سهم دیگر بروید و آنها را هم ارزیابی کنید.
آشنایی با انواع ریسکها
به طور کلی دو نوع ریسک در زندگی وجود دارد که در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی آنها بپردازیم.
- ریسک واقعی و یا خالص
ریسک اول به نام ریسک واقعی یا خالص و یا همان Pure Risk شناخته میشود که در واقع به معنی ریسکهای فیزیکی هستند که انسان از زمان متولد تا زمان مرگ ممکن است با آنها مواجه شود. از جمله این نوع ریسکها میتوان به ریسک بیماری، تصادف و … اشاره کرد که از ویژگیهای بارز آنها عدم کنترلپذیری و ایجاد حتمی خسارات است.
ریسک بعدی هم ریسک سوداگرانه یا همان ریسک پویا است. نکته قابل توجه این است که ریسک پویا تنها در موقعیتهای اقتصادی قابل سنجش می شود که نتیجه آن هم میتواند سود و یا ضرر باشد که کاملاً هم قابل کنترل است.
به طور کلی میتوانیم بگوییم که ریوارد به سود یا پاداش حاصل از سرمایهگذاریهای مختلف گفته میشود. زمانی که شما تصمیم میگیرید وارد یک سرمایهگذاری در بازارهای مالی شوید در واقع دوروی شمشیر را پذیرفتهاید که میتواند سودآوری بالایی داشته باشد یا حتی دچار ضرر و زیان زیادی شوید.
سرمایهگذاران حرفهای و باتجربه قبل از انجام معاملات خود نسبت ریسک به ریوارد شاخص و سهم را مورد بررسی قرار میدهند تا ضررهای احتمالی آنها کمتر شود و به سود بیشتری دست یابند. تعریفهای متفاوتی در مورد این نسبت وجود دارد که ما در این مقاله سعی کردهایم به زبان کاملا ساده و صریح برای شما توضیح دهیم.
اگر شما حد ضرر را منهای حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک قیمت سهم کنید، ریسک آن معامله مشخص میشود. همینطور اگر شما قیمت یک سهم را منهای حد سود آن کنید، ریوارد مشخص میشود. در مرحله بعدی باید مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و در این بین هر چه نسبت محاسبه شده کمتر از ۵۰ درصد باشد آن سهم برای خرید مناسبتر است.
توجه داشته باشید که اگر شما هم میخواهید مانند حرفهایها وارد بازارهای مالی شوید، باید از آنها الگو برداری کنید و شما بدون در نظر گرفتن تکنیکهای مهمی مانند تکنیک فاندامنتال و بنیادی و نسبت ریسک به ریوارد نمی توانید سود خوبی در بلند مدت داشته باشید.
حداقل میزان سرمایه گذاری در ارز دیجیتال و نحوه محاسبه آن
کاربردهای فراوان ارز دیجیتال بسیاری از سرمایهگذاران را نسبت به این ارزها کنجکاو کرده است. در حال حاضر بسیاری از شرکتها و سرمایهگذاران بزرگ جهان وارد بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال شدهاند تا از سودهای کلان آن عقب نمانند. همین موضوع باعث شده است تا همه افراد به سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال ترغیب شوند. مهمترین سوالی که ذهن علاقهمندان به این بازار را درگیر میکند، این است که حداقل سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چقدر باید باشد؟ حقیقت این است که هیچ عدد مشخصی برای سرمایهگذاری وجود ندارد و هرکسی باید باتوجهبه عوامل متعددی، حداقل سرمایه برای ترید را مشخص کند. با خواندن این مقاله میتوانید بودجه خود را برای سرمایهگذاری در ارز دیجیتال مشخص کنید و به مدیریت سرمایه بپردازید.
تعیین حداقل میزان سرمایه گذاری باتوجهبه شرایط هر ارز دیجیتال
اگر نگاهی به کوین مارکت کپ بیندازید، هزاران هزار ارز دیجیتال مشاهده میکنید که از نظر قیمتی با یکدیگر متفاوت هستند. بسیاری از این ارزها قیمت پایینی دارند که بیت کوین و اتریوم با فاصله قابلتوجهی از آنها رتبهبندی شدهاند. ازآنجاییکه بیتکوین قیمت بسیار بالایی دارد و خرید یک واحد کامل آن برای همه امکانپذیر نیست، هنگام خرید میتوانید هزینه درصدی از یک بیتکوین کامل را بپردازید.
بهدلیل همین تفاوت قیمتی که بین ارزها وجود دارد، حداقل سرمایه برای ترید کوینهای مختلف با یکدیگر متفاوت است؛ بهعنوان مثال، حداقل سرمایه برای خرید اتریوم کمتر از سرمایه موردنیاز برای خرید بیتکوین است؛ بنابراین درصورت کمبود بودجه، با پول خود فقط قادر به خرید اتریوم برای سرمایهگذاری خواهید بود. با استفاده از مقالهها و دورههای داجکس با دنیای ارزهای دیجیتال آشنا میشوید و با آگاهی کامل در آن فعالیت میکنید.
قیمت ارز دیجیتال؛ عاملی مهم در تعیین حداقل میزان سرمایه گذاری
هدفگذاری شخصی؛ مشخصکننده سرمایه اولیه برای ارز دیجیتال
هدف شما از سرمایهگذاری در ارز دیجیتال چیست؟ پاسخ به این سوال تا حد قابلتوجهی به شما کمک میکند تا حداقل میزان سرمایه گذاری در ارز دیجیتال را برای خود تعیین کنید. بعضی از سرمایهگذاران حرفهای تمایل دارند طی چند معامله سرمایه خود را ۱۰ برابر کنند. این کار نیازمند حجم معامله بالایی است که ریسک و سرمایه فراوانی میطلبد؛ اما افراد منطقی و معاملهگران تازهوارد که قصد ۱۰ درصد سودگیری دارند، با سرمایه کم نیز میتوانند فعالیت خود را آغاز کنند؛ بنابراین هدف و انتظار شما از بازگشت سرمایه، مبلغ موردنیاز برای سرمایهگذاری را کاملا تحتتاثیر قرار میدهد. کسانی که مهمترین نکات آموزش مقدماتی ارز دیجیتال را بهخوبی فراگرفتهاند، با آگاهی کامل از میزان ریسک و پاداش میتوانند بهترین تصمیم را برای شروع فعالیت بگیرند.
هماهنگی سرمایه اولیه برای ارز دیجیتال با اهداف شخصی
توجه به میزان ریسکپذیری؛ ریسک پایین با حداقل سرمایه اولیه
ریسکپذیری یکی دیگر از عوامل مهمی است که میزان سرمایه اولیه برای ارز دیجیتال را مشخص میکند. افراد ریسکپذیر سرمایه بیشتری را در معرض خطر قرار میدهند و البته به همان نسبت احتمال دریافت سودهای کلان را برای خود بالا میبرند. بااینحال، بسیاری از سرمایهگذاران حرفهای و متخصصان بازارهای مالی توصیه میکنند که برای شروع سرمایهگذاری فقط ۱۰ درصد از سرمایه خود را در معرض ریسک قرار دهید.
بهدلیل اهمیت بالای مدیریت سرمایه و انجام معامله بر اساس حد سود و ضرر، بسیاری از افراد ترجیح میدهند تحتنظر مستقیم یک استاد حرفهای، آموزش خصوصی ارز دیجیتال را فرا بگیرند. بهاینترتیب، با مشاهده مثالهای متعدد میتوانند به درک بهتری از سرمایهگذاری برسند و در مدت کوتاهی با مدیریت ریسک، به سودهای کلان دست پیدا کنند.
استراتژی شخصی؛ مهمترین نکته در تعیین حداقل سرمایهگذاری ارز دیجیتال
استفاده از یک استراتژی و روش مشخص برای معاملهگری و سرمایهگذاری مهمترین نکتهای است که در همه بازارهای مالی باید به آن توجه کنید. داشتن یک روش اشتباه بهمراتب بهتر از حرکت بدون استراتژی در بازار ارزهای دیجیتال است؛ ازهمینرو اگر قصد فعالیت و رسیدن به موفقیت در این زمینه را دارید، باید یک استراتژی مشخص انتخاب کرده و از همه مهمتر، به آن وفادار باشید. همین نکته ساده، اصلیترین بخش پاسخ به سوال چطور ارز دیجیتال خرید و فروش کنیم را شامل میشود.
استراتژی شخصی را در مدیریت سرمایه و ریسک دستکم نگیرید
محاسبه حداقل مبلغ موردنیاز با فرمول مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال
مدیریت سرمایه موفق در وهله اول به حجم معامله و همچنین تعیین حد ضرر بستگی دارد. برای به دست آوردن حد ضرر توصیه میکنیم از فرمول زیر استفاده کنید:
SL= 10% سرمایه کل
بهعنوان مثال، اگر در مجموع ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارید، فقط باید ۱۰۰ دلار آن را در معرض ریسک قرار دهید؛ یعنی در هیچ معاملهای نباید بیشتر از ۱۰۰ دلار ضرر بدهید و حجم معامله را نیز باید بر همین اساس مشخص کنید. توجه به چنین نکاتی در دسته تحلیل تکنیکال قرار میگیرد. البته برای فعالیت مستمر در بازارهای مالی باید از تحلیل فاندامنتال نیز استفاده کنید؛ بهعنوان مثال، معمولا هاوینگ بیت کوین باعث تغییر در قیمت آن میشود و توجه به این نکته میتواند تاثیر چشمگیری در تصمیم افراد حرفهای برای تعیین میزان سرمایهگذاری آنها داشته باشد.
بودجه شما برای سرمایهگذاری چقدر است؟
مواردی که تا این بخش از مقاله بررسی کردیم، مهمترین نکاتی هستند که باید با علم و دانش کافی برایشان تصمیمگیری کنید. در واقع، همه این موارد به یک عامل مهم وابسته هستند و آن هم میزان بودجه شما است. حرفهایترین سرمایهگذاران و معاملهگران همواره به افراد تازهوارد توصیه میکنند فقط قسمتی از بودجه خود را برای سرمایهگذاری به کار ببرند که میتوانند آن را از دست بدهند.
باتوجهبه همین جمله ساده و کمک گرفتن از شاخصهایی مانند حد ضرر و نسبت ریسک به ریوارد میتوانید حداقل میزان سرمایه گذاری در ارز دیجیتال را براساس شرایط خود تعیین کرده و با کمترین ریسک، بیشترین سود را به دست آورید. اگر بودجهای در اختیار دارید و میخواهید فعالیت خود را در دنیای ارز دیجیتال شروع کنید، قبل از هرچیز باید بدانید مارکت کپ چیست و با اصطلاحات این بازار پرهیاهو آشنا شوید. در ادامه، شرکت در دورههای آموزش ارز دیجیتال و تمرین و تکرار فراوان از شما یک معاملهگر و سرمایهگذار حرفهای خواهد ساخت.
تعیین حداقل میزان سرمایه گذاری ارز دیجیتال باتوجهبه بودجه شخصی
سرمایه گذاری در ارز دیجیتال را با حرفهایها آموزش ببینید
با کمک اطلاعات گفتهشده در این مقاله میتوانید بهراحتی حداقل سرمایه گذاری در ارز دیجیتال را باتوجهبه شرایط خود تعیین کنید. برای رسیدن به سود و موفقیت در این بازار مالی باید به کوچکترین جزئیات نیز دقت داشته باشید. تیم متخصص داجکس با علم به این قضیه و با تکیه بر دانش چندین ساله خود در زمینه سرمایهگذاری و معاملهگری، جامعترین دورههای آموزش ارز دیجیتال را برای علاقهمندان این حوزه تهیه کرده است. با خرید و مشاهده دورههای مقدماتی و پیشرفته داجکس علم کافی برای ورود به این بازار را بهخوبی فرامیگیرید.
شما سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال را با چه بودجهای شروع کردهاید؟ تجربیات ارزشمند خود را با ما و سایر مخاطبان محترم به اشتراک بگذارید.
مدیریت ریسک
استراتژی های رایج مدیریت ریسک معامله گران چیست؟
معامله گران همواره با خطر از دست دادن پول در هر معامله روبرو هستند و حتی موفق ترین معامله گران تقریباً دائماً معاملات زیان ده را انجام می دهند. معامله گر برنده بودن در طولانی مدت تابعی از درصد برد شما و میزان برد و باخت شماست. صرف نظر از اینکه چند بار برنده می شوید، اگر ریسک خود را کنترل نکنید، ممکن است حساب خود را منفجر کنید.
یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب برای محافظت از معامله گران از ضررهای فاجعه بار ضروری است. این به این معنی است که ریسک خود را تعیین کنید، یعنی نسبت ریسک به پاداش خود را در هر معامله بدانید، و اقداماتی را برای محافظت از خود در برابر یک زیان بزرگ انجام دهید.
موارد کلیدی که باید بدانید و قبول کنید:
مدیریت ریسک در معاملات با توسعه یک استراتژی معاملاتی شروع می شود که درصد برد و باخت و میانگین برد و باخت را محاسبه می کند.
پیروی از یک استراتژی معاملاتی منطقی و دور نگه داشتن احساسات از تصمیمات معامله گری برای موفقیت حیاتی است.
درک استراتژی های رایج مدیریت ریسک برای معامله گران
هیچ راهی برای جلوگیری از ریسک در معاملات وجود ندارد. حداقل از نظر تیوری هر معامله می تواند بازنده باشد. در واقع، یک معامله گر می تواند تعداد معاملات بازنده زیادتری نسبت به برنده ها داشته باشد و در بلند مدت حساب سود دهی داشته باشد. این اتفاق به دلیل این است که سود معاملات برنده بزرگتر از ضرر معاملات بازنده است. برعکس، معامله گر دیگری هم می تواند باشد که تعداد معاملات برد بیشتری نسبت به بازنده ها داشته باشد اما در بلند مدت حساب ضرر ده داشته باشد. که به دلیل بزرگتر بودن درصد ضرر ها از سود ها است.
اولین کلید مدیریت ریسک در بازار، تعیین ریسک به ریوارد و درصد برد است. اگر این اعداد را بتوانید به خوبی تنظیم کنیم و به آن عمل کنید یقینا حساب سوددهی خواهید داشت. البته لازم به ذکر است که هیچگاه نمی دتوان هم درصد برد بالا و هم ریسک به ریوارد بالا داشت. این دو آمار مانند کلاج و گاز عمل می کنند و باید بتوانید تعادلی را بین آنها برقرار کنید.
به حداقل رساندن ضررها
به گفته معامله گر افسانه ای اد سیکوتا، سه قانون برای معامله موفق وجود دارد که قانون اول آن عبارت است از "ضرر خود را به حداقل برسانید". یکی از قانون های رایج، به ویژه برای معامله گران روزانه، این است که هرگز ریسک از دست دادن بیش از 1٪ از سبد خود را در هر معامله ای نکنید. به این ترتیب شما می توانید با توجه به توزیع تصادفی نتایج، یک رشته ضرر را متحمل شوید - که همیشه یک ریسک است - و آسیب زیادی به حساب خود وارد نکنید.
کاهش 10 درصدی حساب معاملاتی را می توان با یک استراتژی معاملاتی سودآور برطرف کرد. اما هر چه افت سرمایه بزرگتر باشد، بازگشت مجدد چالش برانگیزتر است. اگر 10 درصد از سرمایه خود را از دست بدهید، تنها به سود 11.1 درصدی نیاز دارید تا به نقطه سربه سر برسید. اما اگر 50% ضرر کردید، باید پول خود را دو برابر کنید تا به حالت اول برگردید.
علاوه بر محدود کردن اندازه ضرر پوزیشن خود، یکی از راههای جلوگیری از ضررهای بزرگ، ثبت سفارشات توقف ضرر خودکار یا stop-loss است. زمانی که ضرر شما به سطح معینی برسد، این سفارش اجرا میشود و از کار سخت فشار دادن دکمه توقف ضرر جلوگیری میکنید.
قوانین، احساسات را از تصمیمات معاملاتی دور نگه می دارد
مدیریت احساسات سخت ترین بخش معامله است. این یک واقعیت در دنیای معاملات است که یک معامله گر موفق می تواند استراتژی خود را به یک تازه کار بدهد و تازه کار تمام پول خود را از دست می دهد زیرا نمی تواند احساسات خود را از معاملات دور نگه دارد. این بدان معناست که وقتی سیستم معاملاتی می گوید خارج شوید، نمی توانند ضرر را متحمل شوند و همچنین نمیتوانند بردها را به دست آورند، زیرا میخواهند سودهای بزرگ تری بکنند.
به همین دلیل است که داشتن یک استراتژی معاملاتی اثبات شده و پیروی از قوانین خاص تعیین شده توسط آن استراتژی برای موفقیت حیاتی است. زمانی که سیستم به شما می گوید وارد معامله شوید و به همان روش خارج شوید. باید و باید به آن چشم بگویید و لحظه ای درنگ نکنید.
انواع اولیه مدیریت ریسک در معاملات چیست؟
مدیریت ریسک در درجه اول شامل به حداقل رساندن زیان های احتمالی بدون قربانی کردن پتانسیل صعودی است. این دقیقا همان بحث تعادل بین ریسک به ریوارد و درصد برد است. شما نمیتوانید هر دو را بالا نگه دارید.
استراتژیهای پوششدهی نوع دیگری از مدیریت ریسک است که شامل استفاده از موقعیتهای جبرانکننده (مثلاً قرارهای محافظ) میشود که وقتی سرمایهگذاری اولیه ضرر میکند، درآمد کسب میکند. استراتژی سوم این است که محدودیتهای معاملاتی مانند stop-loss را برای خروج خودکار از موقعیتهایی که خیلی پایین میآیند، یا سفارشهای take-profit برای کسب سود تعیین کنید.
در مجموع
موفق شدن در معامله گری بدون داشتن مدیریت ریسک خیالی بیش نیست. باید بدانید که ریسک عضو جدایی ناپذیر هر بازار معاملاتی است، پس داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک بسیار مهم است.
مدیریت ریسک فارکس (Risk Management)+ تکنیک ها
مدیریت ریسک فارکس : معاملهگران فارکس اگر میخواهند ریسکهای مرتبط با معاملات فعال را محدود کنند، باید چند چیز را زیر نظر داشته باشند. همه ما آن را دیده ایم. بسیاری از معامله گران به جای توجه به مدیریت صحیح پول خود به دنبال مدها می روند و در نتیجه بی جهت ضرر می کنند.
دو دلیل اصلی که باعث میشود معاملهگران فارکس پول خود را از دست بدهند، توقف ضررهایی هستند که به درستی استفاده نمیشوند و موقعیتهای معاملاتی بزرگ غیرضروری که برای مدت طولانی نگهداری میشوند. استاپ ضررهای استفاده نادرست به ویژه برای معامله گران تازه کار که توانایی برنامه ریزی استراتژی های بلندمدت پیرامون خود را ندارند، دردسرساز است.
اگر به دنبال تبدیل شدن به یک معامله گر بهتر و آگاه تر هستید، در ادامه بخوانید تا با استراتژی های مدیریت ریسک که هر معامله گر فارکس باید بداند، آشنا شوید.
ایستادن با توقف ضرر
ورود به یک معامله تنها با در نظر گرفتن سود محاسبه شده می تواند برای کیف پول شما فاجعه آمیز باشد. شما همچنین باید یک توقف ضرر محافظتی را محاسبه کنید. شما باید نسبت ریسک به پاداش واقع بینانه را تعیین کنید، که به محدود کردن افت ها کمک می کند و به شما در انتخاب ضررهای اساسی و محدودیت های هدف برای معاملات خود کمک می کند.
توقف ضرر با تنظیم یک سفارش، تعداد مشخصی پیپ دور از نقطه ورودی شما یا درصد معینی کمتر از قیمت خرید، ضررهای شما را محدود می کند. این مقدار کل شما را محدود می کند. چند نوع متداول استاپ ضرر در معاملات فارکس استفاده می شود:
فروش توقف
زمانی که ارزش آن داراییها به قیمت تعیینشده برسد یا به زیر آن برسد، این سفارش باعث فروش داراییهای نگهداری میشود. این رایج ترین راه برای کنترل ریسک در معاملات فارکس است، زیرا در صورت حرکت قیمت بر خلاف انتظارات شما، شما را از موقعیت خارج می کند.
سفارش محدود
با این نوع معامله، شما فقط با یک قیمت از پیش تعیین شده وارد یا خارج می شوید. سفارشهای محدود ابزاری عالی برای تعیین هدف سود شما هستند و میتوانند یک استراتژی عالی برای کنترل ریسک و به حداکثر رساندن سود در شرایطی باشند که معتقدید جفتهای ارز در بالاتر یا پایینتر از خطوط حمایت یا مقاومت موجود شکست نمیخورند.
استاپ ضرر عقبی
این استراتژی شامل فرآیندی است که اغلب به صورت دستی انجام می شود، برای تنظیم مجدد توقف ضرر در یک موقعیت با افزایش ارزش دارایی ها. به عنوان مثال، اگر یک پوزیشن را با توقف ضرر باز کنید و جفت ارز ارزش آن 2 درصد افزایش یابد، ممکن است تصمیم بگیرید که یک توقف ضرر را با سود 1.8 درصدی تعیین کنید و در عین حال مقداری سود را قفل کنید در حالی که موقعیت را ارائه می دهید. فضایی برای ادامه افزایش ارزش با افزایش ارزش موقعیت، ممکن است به افزایش این توقف ضرر ادامه دهید تا بازده بالقوه را بهینه کنید و در عین حال ریسک را به حداقل برسانید.
پذیرش ضربه می تواند دشوار باشد، اما استاپ لاس اساساً به معنای غلت زدن با مشت است. این یک عامل کلیدی در هر استراتژی مدیریت ریسک است .
برای محافظت از پورتفولیوی خود سود ببرید
هنگامی که به دنبال سود هستید، مهم است که احساسات خود را در خانه رها کنید . استراتژیهای خروج از پیش تعیینشده نیز مهم هستند، بنابراین اجازه نمیدهید احساسات شما قضاوت و مهارتهای تصمیمگیری شما را تحت الشعاع قرار دهد. Impulse دشمن شما در تجارت است. با دویدن برندگان و افزایش سود شما، منطق و انضباط همیشه برنده روز خواهند بود. سودهای کوچک ممکن است وسوسه انگیز باشد، اما برای به حداکثر رساندن سود خود باید صبور باشید.
لحظه ای که می بینید چیزها علیه شما حرکت می کنند، از خروج دستی از معاملات خودداری کنید. این اغلب میتواند بیشتر از اینکه مفید باشد ضرر داشته باشد. خروج دستی به خودی خود یک حرکت خطرناک است. بازار در یک الگوی زیگزاگ حرکت می کند، که به این معنی است که همانطور که علیه شما حرکت می کند، در حال برنامه ریزی است که یک بار دیگر به نفع شما حرکت کند.
صبور باشید، برای معاملات خود برنامه ریزی کنید و متعهد شوید که از بازار خارج شوید. با اعمال دستورات سودآوری، میتوانید بهطور مؤثری از موجهای بازار استفاده کنید، در صورت نیاز پول نقد کنید و از سبد سهام خود در این فرآیند محافظت کنید.
در مورد اندازه موقعیت هوشمند باشید
اندازه در معاملات فارکس، ساده و ساده اهمیت دارد. همیشه به یاد داشته باشید که افزایش اندازه لات خطر شما را نیز افزایش می دهد. اگر ریسک خود را خیلی زود افزایش دهید، این احتمال وجود دارد که حساب شما منفجر شود – به خصوص اگر از اهرم در مقیاس بزرگ استفاده می کنید.
بسیاری از معامله گران تنها درصد بسیار کمی از ارزش کل حساب خود را به هر معامله ای اختصاص می دهند. معمول است که حدود 1٪ از ارزش حساب خود را برای یک معامله اختصاص دهید. برای تعیین اندازه موقعیت، باید هم ارزش پولی موقعیت مورد نظر خود را بر اساس ارزش حساب خود و هم تعداد پیپ هایی که در معامله در معرض خطر هستند، بدانید.
برای مثال، اگر ارزش حساب شما 10000 دلار باشد و در جفت ارز USD/GBP موقعیتی باز کنید، 1٪ از ارزش حساب شما 100 دلار خواهد بود. اما شما همچنین باید پیپ ها را در هر معامله فاکتور بگیرید. با فرض اینکه تعداد پیپ ها 200 باشد، 100 دلار را بر 200 پیپ تقسیم می کنید که به 0.50 دلار در هر پیپ می رسد.
در نهایت، می خواهید این مقدار را در نسبت واحد به پیپ شناخته شده ضرب کنید. فرض کنید برای یک لات کوچک این مقدار به صورت (10000 واحد/1 دلار در هر پیپ) محاسبه می شود. این مبلغ به 5000 واحد USD/GBP می رسد، که مقداری است که می توانید خریداری کنید در حالی که اندازه موقعیت خود را در استراتژی معاملاتی مورد نظر خود نگه دارید.
به خاطر داشته باشید که این محاسبه می تواند بر اساس بسیاری از عوامل مختلف تغییر کند. تعداد پیپ ها به افزایش ریسک شما کمک زیادی می کند. هرچه پیپ های بیشتری درگیر شوند، اندازه موقعیت نهایی شما می تواند کوچکتر باشد. هنگامی که به دنبال معاملات احتمالی برای باز کردن از طریق حساب خود هستید، به پیپ ها و نسبت های واحد به پیپ حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک توجه کنید.
اندازه موقعیت باید پس از دقت و تفکر زیاد تعیین شود. برای آمادهسازی و محاسبه زمان بگذارید، که به شما کمک میکند در صورت تصمیم به ریسک بزرگ، مدت زمان بهبودی را تعیین کنید. به یاد داشته باشید، وقتی نوبت به معاملات فارکس می رسد، افزایش اندازه و حجم موقعیت شما راهی برای بیرون کشیدن خود از چاله نیست.
برای تصمیم گیری در مورد زمان فروش به شاخص ها تکیه کنید
زمانی که نوبت به کاهش ریسک در هر معامله احتمالی میرسد، استاپ ضرر بهترین دوست معاملهگر فارکس است. اما اندیکاتورها می توانند به شما کمک کنند تا شرایط بازار در حال تغییر را شناسایی کنید و حتی قبل از رسیدن به حد ضرر از یک موقعیت خارج شوید و در نتیجه سرمایه بیشتری را حفظ کنید.
حجم در تعادل (OBV) ابزاری عالی است که می توانید برای ردیابی فشار خرید مورد نیاز برای حفظ روندهای صعودی که ممکن است روی آن معامله کنید، استفاده کنید. هنگامی که حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک حجم به طور چشمگیری تغییر می کند، می تواند نشان دهنده یک چرخش یا حرکت قیمتی باشد که برخلاف آنچه شما پیش بینی کرده اید است. به عنوان مثال، در نمودار AUD/GBP زیر، یک خط روند OBV بالا نشان دهنده اوج قیمت ارز است که با کاهش طولانی قیمت همراه است:
به طور مشابه، تلاقیهای میانگین متحرک یا تغییرات قیمت میتوانند بینشهای فوری در مورد تغییری ارائه دهند که ریسک نسبی شما را افزایش میدهد و قبل از افزایش زیانهای حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک شما، خروج را ضروری میکند. به عنوان مثال، در نمودار USD/TRY زیر، یک متقاطع MA شروع یک کاهش طولانی قیمت را نشان میدهد، در حالی که متقاطع دیگری بالاتر از خط میانگین متحرک پس از آن یک دوره افزایش قیمت پایدار دنبال میشود که طی آن قیمت ارز بالاتر از MA باقی میماند. خط:
اثر مشابهی هنگام استفاده از MACD برای تجارت رخ می دهد. هنگامی که خط MACD از خط سیگنال عبور می کند، می تواند سیگنال صعودی یا نزولی را ارائه دهد که مطابق با تغییر در حرکت قیمت است. در نمودار EUR/JPY زیر، شکست های قیمتی متعدد در نقطه ای که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور می کند یا اندکی پس از آن رخ می دهد:
زمانی که میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت (EMA) -مثلاً متحرک نمایی 20 روزه- از میانگین متحرک نمایی بلندمدت (مانند 50 روزه) عبور کند، موقعیت های کوتاه مدت با ریسک بیشتری روبرو هستند . برای پوزیشن های طولانی، شرایط برعکس می شود. عبور طولانیمدت EMA از EMA کوتاهمدت میتواند منادی زیانهای بیشتر در آینده باشد – ضررهایی که اگر موقعیت خود را به موقع ببندید، میتوان از آنها جلوگیری کرد.
بپذیرید که معاملات از دست دادن اتفاق خواهد افتاد
علیرغم آنچه که معامله گران فارکس دیگر ممکن است به شما بگویند، سرمایه گذاری بیشتر یک ماراتن است تا دوی سرعت. خود را برای شکست های رگه ای، چه از نظر روحی و چه از لحاظ مالی، آماده کنید. اگر صدها معامله را در طی چند سال انجام دهید، یک رگه از 10، 20 یا حتی 30 معامله متوالی شکست خورده امکان پذیر است.
دلسردی، انتظارات غیرواقع بینانه و عوامل دیگر می تواند شما را در برابر معاملات تکانشی آسیب پذیر کند. پذیرفتن این موضوع که زیان بخشی از معامله است، می تواند از نظر ذهنی شما را برای خطراتی که در طول هر جلسه معاملاتی با آن مواجه می شوید، آماده کند.
اجازه ندهید ترس و عدم اطمینان تصمیمات شما را دیکته کند
تجارت فارکس یک رشته حساب شده است که در ازای فرصتی برای کسب پاداش، به مقدار مشخصی از ریسک نیاز دارد. اما حتی معاملهگران منضبط نیز ممکن است به احساسات خود اجازه دهند تحلیل تجارت خود را تحت الشعاع قرار دهند – به خصوص اگر متحمل ضررهای غیرمنتظره شده باشند و بخواهند تجارت خود را به مسیر درست برگردانند.
هشدار دهید: خطرات معاملات هیجانی شدید است، به خصوص اگر به یک ضرر مالی بیش از حد واکنش نشان دهید و در نهایت تصمیم بد دیگری بگیرید. به عنوان مثال، فرض کنید که شما فقط با 1٪ از سبد خود معامله می کنید، که یک روش استاندارد برای بسیاری از معامله گران فارکس است. اگر در موقعیت 1 درصدی 10 درصد ضرر داشته باشید، زیان خالص ممکن است آسیب ببیند، اما در طرح کلان، تأثیر بر پس انداز خالص شما ناچیز است – فقط یک دهم 1 درصد.
اما اگر به دلیل عزم سرسختانه برای به دست آوردن چیزهایی که از دست دادهاید در آن موقعیت باز بمانید، میتوانید چالهای عمیق برای خود حفر کنید. و هر چه بیشتر از دست بدهید، درصدهای شما برای بازگشت به عقب باید بیشتر باشد. اگر انجام معاملات بد 10 درصد از سبد سهامتان را برای شما هزینه دارد، برای بازگرداندن آن تنها به 11 درصد بازده کل سرمایه گذاری خود نیاز دارید. با این حال، 20٪ ضرر کنید، و شما نیاز به بازدهی 25٪ دارید. آیا اوضاع واقعاً بد شد و شما 50 درصد ضرر کردید؟ شما باید 100٪ بازدهی کسب کنید تا به جایی که شروع کرده اید بازگردید – و حتی در شرایط خوب بازار، شانس بر علیه شماست.
به طور خلاصه، یک نفس بکشید و از ضرر کردن نترسید. تجارت یک بازی اعداد است و ضرر و زیان اجتناب ناپذیر است. روی تصویر بزرگ تمرکز کنید و استراتژی معاملاتی خود را رها نکنید.
برای جلوگیری از اشتباهات هوشیار باشید
برای موفقیت در سرمایه گذاری و تجارت، باید دانشجوی مادام العمر باشید، به ویژه در زمینه مسائل مالی و اقتصادی. شما باید دائماً به دنبال دانش بازار باشید و در مورد آنچه که با پول شما اتفاق می افتد آگاه باشید. برای اینکه یک معامله گر موفق درازمدت فارکس باشید، باید بدانید که بزرگترین موانعی که با آن روبرو می شوید، احساسات شما خواهد بود.
در طول سالها، شاهد بودهایم که بسیاری از معاملهگران از یادگیری دست کشیدند و به طور موثر محافظان خود را ناامید کردند. این دقیقاً همان جایی است که مسائل شروع می شود. ریسک های معاملاتی به طور خودکار از طریق عدم توجه یا هوشیاری افزایش می یابد. هنگامی که در حال معامله هستید، باید هوشیار باشید و از فعالیت معاملاتی خود و تأثیر ریسک مرتبط بر پرتفوی خود آگاه باشید.
هر سیستم معاملاتی می تواند سودآور باشد
درک این موضوع که معامله گران فارکس اول بازمانده و در مرحله دوم سودآور هستند، اولین قدم شما برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق است . با تکنیک های مناسب برای مدیریت پول و نفی ریسک، هر سیستم معاملاتی می تواند سودآور شود.
در واقع، مدیریت ریسک در مدیریت تلاش های تجاری شما بسیار مهم است. اگر در یک معامله بیش از حد ریسک کنید، در درازمدت سود کامل سیستم خود را از دست خواهید داد. استراتژی های مدیریت ریسک که در بالا ذکر شد را با هم ادغام کنید و با گذشت زمان، احتمالاً در تلاش های معاملاتی فارکس خود موفق تر خواهید شد.
دیدگاه شما